حقوق شهروندی در مکتب حقوقی اسلام(4)

  • شروع کننده موضوع nadiya_m
  • بازدیدها 129
  • پاسخ ها 0
  • تاریخ شروع

nadiya_m

مدیر بازنشسته
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/01/13
ارسالی ها
1,838
امتیاز واکنش
3,877
امتیاز
596
سن
27
محل سکونت
TEHRAN
در هر صورت حقوق مسیحیت ویا به تعبیر دقیقتر حقوق کلیسا در طول تاریخ از ویژگی یک نظام کامل حقوقی بی بهره بود و بهمین جهت مسئولیت بسیاری از شکستهای اجتماعی و سیـاس*ـی و انحطاط قدرت روم برعهده کلیسا ئیان قرار گرفت و تبلیغات فراوانی راعلیه مسیحیت موجب گشت. سپس سنت اگوستین برای خنثی کردن تبلیغات ضد مسیحیت فلسفه رواقیون راوارد حقوق برخاسته از انجیل و تورات کرد بهمین خاطر کلیسا ئیان توانستند علاوه بر استفاده از متون دینی خویش از فلسفه رواقیون در استنتاجات حقوقی و فلسفی بهره گیرند.

نو آوری اگوستین به منزله انقلاب و تحولی بودکه به عقل بشری اجازه داد که به عنوان سایه ای از عقل الهی احکام الهی را تفسیر کند. توجیه سنت اگوستین دراین نو آوری آنست که خداوند علاوه بر اراده اش که در کتب دینی بیان شده در نظام بخشیدن به امور اجتماعی از عقل خود که حاکم بر جهان هستی است نیز استفاده کرده و انسان نیز به کمک عقل و دل که خداوند به او داده است می تواند احکام الهی را تفسیر کند.

حرکت انقلابی سنت آگوستین پس از او تقریبا َ در طول قرون متمادی متوقف شد تا آنکه سن توماس دیدگاه وی را تعقیب کرد وانقلاب جدیدی در حقوق مسیحیت به وجود آورد اویک قدم جلوتر رفت و گفت: عقل بشری علاوه بر تفسیر احکام الهی و شکل دهی به آن می تواند همانند کتاب مقدس کاشف از اراده الهی باشد.

● نظام حقوق شهروندی در اسلام

آخرین نظام حقوقی دینی و الهی که سایر نظامهای حقوقی جهان را تحت الشعاع خود قرار داد و ملل مختلف از آن استقبال کردند نظام حقوقی اسلام است. این نظام حقوقی که برخاسته از کتاب سنت و عقل است درکمتر از یک قرن بر نیمی از جهان آن روز حاکم گردید. این استقبال بخاطر امتیازها و برتری هایی بود که دراین نظام حقوقی در مقایسه با سایر نظامها وجود داشت.

دراین قسمت پس از اشاره ای کوتاه به این امتیازات محتوایی به ویژگی های نظام حقوقی اسلام می پردازیم و پس از آن از منابع حقوق اسلام سخن می گوییم و بالاخره با بحثی از اهداف و مبانی حقوق اسلامی مطلب را به پایان می بریم.

نظام معرفتی اسلام براصولی استوار است که به چند اصل مهم آن اشاره می کنیم:

۱) عالم غیب و شهود در اندیشه ی اسلامی جهان هستی به دو بخش غیب وشهود تقسیم شده است مقصود از عالم شهود جهان مادی است که با حواس انسان قایل درک می باشد و مقصود از جهان غیب جهان موجوداتی است که با حواس بشری قابل درک نیست.

براین اساس ایمان به جهان غیب از اوصاف متقیان شمرده شده است:

الذین یؤمنون بالغیب: آنان که به غیب ایمان دارند.

۲) هستی مخلوق الله: دراندیشه ی دینی مجموعه ی هستی یعنی موجودات مجرد ومادی از جمله انسان همه مخلوق و آفریده ی موجودی غیر مادی به نام الله می باشند: الله خلق کل شی وهو علی کل شی وکیل: خدا آفریننده ی هرچیز است و او برهمه چیز نگهبان است.

۳) هدفداربودن خلقت: درنظام معرفتی اسلام مجوعه ی نظام هستی از جمله انسان برا ی هدفی خاص آفریده شده است وتمام هستی بدون استثنا به سوی آن هدف در حرکت می باشند.

وما خلقنا السماء والارض ومابینهما بطلا ذلک ظن الذین کفروا فویل للذین کفرو امن النار: وما آسمان و زمین و آنچه بین آن دواست را بیهوده نیافریدیم این گمان کسانی است ک کفر ورزیده اند پس وای برکافران از آتش دورخ .

و یا ولله مللک السموات والارض والی الله المصیر ملک آسمانها وزمین از خداست بازگشت همه به سوی اوست.

۴) تدبیر و نظارت برهستی دراندیشه ی اسلامی خداوند تنها خالق موجودات نیست که گونه ای که پس از آفرینش آنها را رها کرده درزندگی آنها نقشی نداشته باشد بلکه خداوند خالق ورب هستی است که موجودات ازجمله انسان راتدبیر و نظارت می کند و براساس عملکر آنان چه رفتار ظاهری و چه رفتار باطنی یعنی اندیشه و فکر آنارا بازخواست خواهد کرد .

لله مافی السموات ومافی الارض وان تبدوا ما فی انفسکم اوتخفوه یحاسبکم به الله فیعفر لمن یشاء ویعذب من یشا ء والله علی کل شی قدیر

آسمانها و زمین است همه ملک خداست و اگر آنچه در دل دارید آشکارا یا همه را خدادر محاسبه ی شما خواهد آورد آنگاه هرکس رابخواهد عذاب کند.

۵) زندگی چند مرحله ای انسان: در اندیشه ی اسلامی برای انسان چند مرحله زندگی تصویر شده است که دراینجا از دو مرحله ی به هم پیوسته و مرتبط با یکدیگر آن یاد می کنیم .

الف) زندگی دنیوی: این مرحله از زندگی انسان با تولد او آغاز می شود و با مرگ او پایان می پذیرد دراین جهان انسان از آزادی عمل نسبی برخوردار می باشد کیفیت و کمیت رفتار او درسرنوشت او درجهان و جهان بعدی اثر دارد:

وان لیس للا نسان الا ماسعی وان سعیه سوف یری

وبرای انسان جز آنچه به سعی خود انجام داده است نخواهد بود و این که سعیش به زودی دیده می شود.

ب) زندگی اخروی – زندگی اخروی انسان بامرگ آغاز می شود و ابدی است با این تفاوت که سعادت وخوشبختی انسان دردنیا بسته به سعی و تلاش او دردنیاست ولی سعادت و خوشبختی اودرآخرت معلول سعی وتلاش اودردنیا ست به تعبیر دیگر جهان آخرت بازتاب عملکر انسان دردنیاست.

ان المتقین فی ظلل وعیون وفواکه ممایشتهون کلو واشربو هنیا بما کنتم تعملون

براستی که پرهیز کاران درسایه ها وچشمه ها قرار دارند و هرمیوه ای که میل داشته باشند مهیااست خطاب شود بخورید و بیاشامید برشما گوارا باد اینها در مقابل اعمالی است که انجام می دادید.

۶) پذیرش عقل به عنوان منبع شناخت: گرچهه واژه ی عقل درمتون دینی به معانی متعددی به کار رفته است ولی در تمام متون ازعقل به عنوان منبع شناخت جهان از جمله انسان یادشدهاست براین اساس در آیات بسیاری کافران به سبب بهر ه نگرفتن از عقل خود با جملاتی همانند افلا تعقلون سرزنش شده اند با این حال د رمتون دینی بر کارایی نداشتن عقل درتمام موارد تاکید شده است به ویژه دربحث باید ها و نبایدها ی فقهی که بخشی از آن مربوط به حقوق می باشد . این عدم کارایی عقل مورد تاکید قرارگرفته است چنان که امام صادق می فرماید:

ان دین الله لا یصاب بالقیاس بدون تردید دین خدا را باقیاس نمی توان شناخت.

۷) پذیرش حواس به عنوان منبع شناخت: انسان در ابتدای تولدو آغاز زندگی دردنیا از طریق حواس با دنیای خارج ارتباط برقرار می کند و آن را می شناسد ولی همه می دانند حواس انسان برای شناخت همه ی پدیده های جهانه به خصوص جهان غیب کارایی ندارد حتی برای شناخت جهان مادی نیز با محدودیتهای بسیاری روبرو می باشد به گونه ای که کوچک ترین اشتباه انسان در استفاده از حواس موجب اشتباه در شناخت انسان از پدیده های جهان می شود والله اخر جکم من بطون امهتکم لاتعلمون شیاوجعل لکم السمع والا بصر و الافده لعلکم تشکرون وخدا شمارا از شکم مادرتان بیرون آورد درحالی که چیزی نمی دانستید و برای شما گوش وچشم و قلب قرارداد شاید که سپاس گزار باشید.

ودرآیاتی نیز انسانها برعدم بهره گیری درست ازحواس خود سرزنش شده اند.

افلا ینظرون الی الابل کیف خلقت والی السماء کیف رفعت والی الجبال کیف نصبت والی الارض کیف سطحت

ودر آیه ای ضمن پذیرش عقل و حس به عنوان منبع شناخت از اینکه عده ای از آنها به درستی استفاده نکرده اند وگمراه شده ا ند گزارش می کند:

وقالو الو کنانسمع او نعقل ماکنا فی اصحاب السعیر و گویند اگر شنوایی داشتیم یا تعقیل کرده بودیم امروز اهل آتش سوزان نبودیم .

۸) ضرورت راهنمایی انسان به وسیله ی وحی: باتوجه به هدفمند بودن خلقت انسان و نارسایی عقل وحس برای هدایت انسان به ناچار خداوند به وسیله دیگری انسان راهدایت می کند و آن وسیله چیزی جز وحی نیست. برای این کار افرادی از سنخ بشر از میان آنان برگزیده می شوند تا به عنوان واسطه ی میان خداوخلق به وسیله کتاب خدا عهده ار هدایت خلق گردند. دردیدگاه اسلامی آخرین کتاب الهی قرآن و آخرین فرستاده اش حضرت محمد (ص) می باشد
 

برخی موضوعات مشابه

بالا