داشتم میترکیدم (((= با اینکه غیرقابل درکه ولی برام مهمه درحد مرگ و زندگی! چون از بچگیم منشا میگیره... باید به یکی میگفتم ولی کسی رو نداشتم... پس اومدم اینجا بگم، تا حداقل کر کنم به کسی گفتم!
خب ! امرز 31 تیر 1396 بود،
از صبح خیلی ذوق داشتم!
میخواستم برم تو اینستاگرامم کلی درمورد سبک موزیک و خواننده های مورد علاقم حرف بزنم!
با خودم گفتم میرم مینویسم :« من معمولا راک گوش میدم! لینکین پارک بهترینه! از گروه اسکیلتم خیلی خوشم میاد! بعضی اوقات کی پاپ و جی پاپ گوش میدم، فارسی هم درحد ماه و ماهی!! خیلی باهم شباهت دارن، نه!؟»
رفتم اینستاگرامو باز کردم، شانسکی رفتم تو پیج دوستم،
عکس چستر بنینگتون، خواننده ی کلیدی لینکین پارک رو گذاشته بود!
عکس رو باز کردم، تو کپشن یه سری چیزا نوشته بود که سردرنمیاوردم...
درمورد زندگی سخت چستر، درمورد احساساتش، خیلی متن غم انگیزی بود!
نگران شدم نکنه چیزی شده باشه!؟ تا اینکه متن با جمله ی «به همه ی طرفداراش تسلیت میگم» تموم شد!
رسما دنیا رو سرم آوار شد... گریم گرفت! داشتم واقعا از ته قلب گریه میکردم!
رفتم پیج خود چستر، همه تو کامنتای آخرین پستش براش آرزوی یه خواب راحتو کرده بودن!
تو پیج دوستش و خواننده ی دوم گروه، مایک رفتم، که اونم خبر مرگشو تصدیق کرده !
حتی جان کوپر خواننده ی گروه اسکیلتم درمورد مرگش یه سری چیزا نوشته بود!
ناباورانه داشتم گریه میکردم، به اون هفت سالی فکر میکردم که با صدای چستر گذروندم!! همه ی اون هفت سال از جلوی چشمم گذشت!
خیلی بچه بودم، آهنگاشو قایمکی از تو گوشی خواهرم گوش میدادم، از اول بچه ی رویاپردازی بودم، آهنگای لینکین پارکم شده بود موضوع داستانام!
"مَت لینکین پارک" شخصیت اصلی یکی از داستانای خودم که خیلی دوسش داشتم، برگرفته از چستر بود! هرشب به آهنگای لینکین پارک گوش میکردم و داستانِ "مَت" رو ادامه میدادم! ولی هیچوقت نتونستم داستانش رو تموم کنم، چون ایده ای برای پایانش به ذهنم نمیومد!
من همیشه روی صداها خیلی حساس بودم، صدا روی من تاثیر خیلی زیادی میذاشت چون به ریتمش زیادی دقت میکردم.
آهنگای چستر همیشه بهم ایده میداد و هیجان زدم میکرد! وقتی ناراحت بودم اونارو گوش میدادم و وقتی زیادی شاد بودم، شادیمو باهاشون تخلیه میکردم!
یاد روزی افتادم که فیلمِ "نید فور اسپید-دیوانگان سرعت" رو دیدم! آهنگ تیتراژ پایانیش از لینکین پارک بود! خیلی ذوق کرده بودم چون آهنگ مورد علاقم روی فیلم مورد علاقم با بازیگری بازیگر مورد علاقم بود! چند وقت بعد فیلمِ "آبراهام لینکن،شکارچی خوناشام" رو دیدم، بازم خیلی ذوق زده شدم ! چون این فیلمو خیلی دست داشتم، تیتراژش با آهنگ لینکین پارک بود و همون بازیگر توش بود!
لذتای دنیا برام تموم شده بود!
چند وقت دیگه گذشت، آهنگ "braking the habit" رو گوش دادم، برام عجیب بود! چستر همیشه صداش پراز احساس بود ولی این آهنگش فرق میکرد! یه معنی پنهان خاصی داشت!
وقتی شنیدم خودکشی کرده اون آهنگ رو درک کردم.
خونوادم بنظرشون مسخرست، ولی اونا نمیدونن که من باهاش بزرگ شدم و چقد دوستش دارم!
اصلا دلم نمیخواد به این فکر کنم که اون صدای قشنگ و دلنشین خاموش شده و دیگه نمیخونه...
نمیدونم از این به بعد چطوری قراره اون همه تنهاییمو نادیده بگیرم! با چی قراره انس بگیرم...
الان یه تصمیمی گرفتم. من همیشه از خودکشی بدم میومد! چستر خودکشی کرده، من فقط میتونم براش دعا کنم که الان در عوض روزای خوبی که بهم داد جاش خوب باشه!
من با هرکدوم از آهنگاش کلی خاطره دارم، خوب و بد! وقتی میگ کلی، یعنی واقعا کلی!
اون اهنگارو هزاربارهم که گوش بدم برام تکراری نمیشن-یا حداقل امیدوارم نشن!
میخوام بازم به اونا گوش بدم، و سعی کنم باور کنم قهرمان بچگیام، "مت لینین پارک" هم به پایان خودش رسیده!
خب ! امرز 31 تیر 1396 بود،
از صبح خیلی ذوق داشتم!
میخواستم برم تو اینستاگرامم کلی درمورد سبک موزیک و خواننده های مورد علاقم حرف بزنم!
با خودم گفتم میرم مینویسم :« من معمولا راک گوش میدم! لینکین پارک بهترینه! از گروه اسکیلتم خیلی خوشم میاد! بعضی اوقات کی پاپ و جی پاپ گوش میدم، فارسی هم درحد ماه و ماهی!! خیلی باهم شباهت دارن، نه!؟»
رفتم اینستاگرامو باز کردم، شانسکی رفتم تو پیج دوستم،
عکس چستر بنینگتون، خواننده ی کلیدی لینکین پارک رو گذاشته بود!
عکس رو باز کردم، تو کپشن یه سری چیزا نوشته بود که سردرنمیاوردم...
درمورد زندگی سخت چستر، درمورد احساساتش، خیلی متن غم انگیزی بود!
نگران شدم نکنه چیزی شده باشه!؟ تا اینکه متن با جمله ی «به همه ی طرفداراش تسلیت میگم» تموم شد!
رسما دنیا رو سرم آوار شد... گریم گرفت! داشتم واقعا از ته قلب گریه میکردم!
رفتم پیج خود چستر، همه تو کامنتای آخرین پستش براش آرزوی یه خواب راحتو کرده بودن!
تو پیج دوستش و خواننده ی دوم گروه، مایک رفتم، که اونم خبر مرگشو تصدیق کرده !
حتی جان کوپر خواننده ی گروه اسکیلتم درمورد مرگش یه سری چیزا نوشته بود!
ناباورانه داشتم گریه میکردم، به اون هفت سالی فکر میکردم که با صدای چستر گذروندم!! همه ی اون هفت سال از جلوی چشمم گذشت!
خیلی بچه بودم، آهنگاشو قایمکی از تو گوشی خواهرم گوش میدادم، از اول بچه ی رویاپردازی بودم، آهنگای لینکین پارکم شده بود موضوع داستانام!
"مَت لینکین پارک" شخصیت اصلی یکی از داستانای خودم که خیلی دوسش داشتم، برگرفته از چستر بود! هرشب به آهنگای لینکین پارک گوش میکردم و داستانِ "مَت" رو ادامه میدادم! ولی هیچوقت نتونستم داستانش رو تموم کنم، چون ایده ای برای پایانش به ذهنم نمیومد!
من همیشه روی صداها خیلی حساس بودم، صدا روی من تاثیر خیلی زیادی میذاشت چون به ریتمش زیادی دقت میکردم.
آهنگای چستر همیشه بهم ایده میداد و هیجان زدم میکرد! وقتی ناراحت بودم اونارو گوش میدادم و وقتی زیادی شاد بودم، شادیمو باهاشون تخلیه میکردم!
یاد روزی افتادم که فیلمِ "نید فور اسپید-دیوانگان سرعت" رو دیدم! آهنگ تیتراژ پایانیش از لینکین پارک بود! خیلی ذوق کرده بودم چون آهنگ مورد علاقم روی فیلم مورد علاقم با بازیگری بازیگر مورد علاقم بود! چند وقت بعد فیلمِ "آبراهام لینکن،شکارچی خوناشام" رو دیدم، بازم خیلی ذوق زده شدم ! چون این فیلمو خیلی دست داشتم، تیتراژش با آهنگ لینکین پارک بود و همون بازیگر توش بود!
لذتای دنیا برام تموم شده بود!
چند وقت دیگه گذشت، آهنگ "braking the habit" رو گوش دادم، برام عجیب بود! چستر همیشه صداش پراز احساس بود ولی این آهنگش فرق میکرد! یه معنی پنهان خاصی داشت!
وقتی شنیدم خودکشی کرده اون آهنگ رو درک کردم.
خونوادم بنظرشون مسخرست، ولی اونا نمیدونن که من باهاش بزرگ شدم و چقد دوستش دارم!
اصلا دلم نمیخواد به این فکر کنم که اون صدای قشنگ و دلنشین خاموش شده و دیگه نمیخونه...
نمیدونم از این به بعد چطوری قراره اون همه تنهاییمو نادیده بگیرم! با چی قراره انس بگیرم...
الان یه تصمیمی گرفتم. من همیشه از خودکشی بدم میومد! چستر خودکشی کرده، من فقط میتونم براش دعا کنم که الان در عوض روزای خوبی که بهم داد جاش خوب باشه!
من با هرکدوم از آهنگاش کلی خاطره دارم، خوب و بد! وقتی میگ کلی، یعنی واقعا کلی!
اون اهنگارو هزاربارهم که گوش بدم برام تکراری نمیشن-یا حداقل امیدوارم نشن!
میخوام بازم به اونا گوش بدم، و سعی کنم باور کنم قهرمان بچگیام، "مت لینین پارک" هم به پایان خودش رسیده!
آخرین ویرایش:




...اخه امروز