- عضویت
- 2015/11/08
- ارسالی ها
- 22,523
- امتیاز واکنش
- 65,135
- امتیاز
- 1,290
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]خلاقیت در خانه: هنر را بدون مرز و بی انتها که قلمداد کنیم، وصف ناپذیری و خیال انگیزی اش، ذهن هنرمند را مادام به چالش می کشد. اثر هنر مند (که معرف دنیای کار اوست)، سعی بر رساندن مفهومِ دقیقِ ذهن هنرمند به مخاطب نیست که اگر هم گوییم پیام اثر، باعث تفکر در زندگیِ روزمرگی مان است، گزاف نگفتیم.[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شیما خراسانی[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]هنر مجسمه سازی، که همانندِ ...، تبلوری از فکر و خلاقیت است؛ اگرچه امروزه با تکنولوژی بیشتر عجین شده است، اما این طریق باعث نگردیده که علاقه ی هنردوستان به عالم سنتی (کار دستِ هنرمند با مواد)، نادیده گرفته شود. چوب در عالم مجسمه سازی، از آن دسته از مواد است که ظاهری خشن اما درونی مهربان و لطیف را داراست که در بطن خودش، لایه های اسرار آمیزی را نهفته دارد . این هنرمند است که هربار با صیقل دادن چوب، دنیای جدیدی را همراه با نقش و رنگ های متفاوتی کشف می کند.[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] پیرامون این اندیشه به طورِ ملموس، سراغ هنرمندی، در همین نزدیکی ها (محله ی زرگنده ی تهران) رفتیم تا با دنیای شگفت انگیزِ مجسمه سازی با چوب، بیشتر آشنا شویم.[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شیما خراسانی[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]خانم دستاران، خیلی ممنون از وقتی که در اختیار ما گذاشتید ...قبل از هرچیز، می خواهم توضیحی در مورد خودتان و اینکه چطور وارد دنیای مجسمه سازی شدید، بدهید.[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]خواهش می کنم. متولد سال ۶۲۱۳ هستم. رشته ی دوره ی دبیرستان ام، ریاضی فیزیک بود. به رشته ی ریاضی علاقه مند بودم و هستم اما هنر را هم به طور فطری دوست داشتم و در این مدت نقاشی و طراحی می کردم که در آن دوران، ذهنم هیچ وقت به سمت مجسمه سازی و ... نبود. کنکور مربوط به ریاضی را دادم و نرم افزار کامپیوتر قبول شدم؛ بعد از ازدواج و تعامل با همسرم، که گرافیک خوانده بودند، تصمیم گرفتم که هنر را به طور آکادمیک بخوانم چراکه هنر و زندگی برخاسته از تفکرات و روحیه ی هنری، برای هردوی ما جایگاه والایی دارد؛ بنابراین به مدت ۱ سال تلاش و وقت زیادی صرف کردم تا کنکور هنر شرکت کنم. با رتبه ی ۷۳ می توانستم هر رشته ای از هنر را انتخاب کنم، به معماری داخلی هم علاقه داشتم اما در نهایت بعد از تحقیق، رشته ی صنایع دستی دانشگاه هنر تهران را انتخاب کردم. رشته ی صنایع دستی ۶ گرایش (چوب،سفال-سرامیک، شیشه و...) دارد که باید گذرانده تا در نهایت گرایش اصلی انتخاب شود.[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شیما خراسانی[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]که در نهایت چوب گزینه ی نهایی برای گرایش اصلی تان شد...[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]بله - در حین گذراندن گرایش های عمومی متوجه شدم که علاقه ی خاصی به چوب به خصوص مجسمه و حجم دارم؛ بنابراین گرایش تخصصی چوب و مجسمه سازی را انتخاب کردم. همیشه دید مردم، به چوب دیدی واحد است به عنوان مثال در مورد تنوع درختان، شاید آنچه به چشم آید یک پوسته ی کلفت، نازک، تیره یا روشن باشد؛ اما وقتی هنرمند با چوب ارتباط می گیرد دنیای پر رمز و رازی را استخراج می کند که بازتاب اش بعد از این ارتباط عمیق او با چوب و هنگام خلق اثر مشخص می شود که تا قبل از آن برای کسی این بُعد ملموس نبوده. وقتی من کُنده را برمی دارم تا رویش کار کنم فقط یه تم رنگی مات و زمخت هست که دیده می شود و به مرور با ابزارهای موجود، فرم به وجود می آید.[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شیما خراسانی[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]شما دقیقاً از چه سالی به طور حرفه ای و جدی کار را شروع کردید؟[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]در دانشگاه که سال ۸۸ قبول شدم، مسئله برایم جدی تر و روشن تر شد و تقریباً از سال ۹۰ فعالیت کارگاه و سفارش و ... شروع شد. بواسطه تجهیز کارگاه و بازخوردها، هر روز کارها گسترش پیدا کرد که مقوله مجسمه سازی برایم مشخص تر شد و تا امروز که بدین صورت پیش می روم.[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]قبل از اینکه این کار را شروع کند شغل دیگه ای نداشتید؟[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]خیر[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شیما خراسانی[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]دنیای دارکوبی[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]چرا " دارکوب" را برای نام استودیو تان انتخاب کردید؟[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]برای من، صدای ضربه های پی در پی مغار با ریتم مختص ساخت هر اثر بر روی چوب، تداعی کننده ی صدای برخورد منقار پرنده ی دارکوب بر پوسته ی درختان بود، که من با روحیه و احساس برگرفته از هنر، آن را موسیقی و نوای خلق آثار خود، تصور می کنم.آثاری برگرفته از الهامات طبیعت و از ماده ای به نام چوب، از دل طبیعت... البته خالی از لطف نیست که بگویم طراحی لوگوی برند دارکوب ، با توجه به تمی که در نظر داشتم و حرف D که به شکل پرنده ی دارکوب بوده، و بقیه ی حروف با ترکیب بندی مناسب، کل لوگو را شکل داده اند که همه ی اینها تاثیر بسیاری در قطعی شدن انتخاب من داشت .[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شیما خراسانی[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]یعنی تمام پرنده های آویزه تان، هرکدام از یک نوع چوبِ به خصوص بوده اند که در اثر سمباده و کار رگه ها و رنگ های مختلفی پیدا می کنن؟[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]دقیقاً –یکی از هدف هایی که پشت این کارم بود، شناساندن یکسری از تنوع درختان و گونه های آن ها و انواع چوب موجود در طبیعت بود که سعی داشتم تا ویژگی های فیزیکی آنها را به این واسطه اطلاع رسانی کنم. مخاطب های من بیشتر هنر دوست هستند و وقتی نسبت به چوب ها شناخت پیدا می کنند بازخوردهای خوبی دریافت می کنم که رنگ و رگه ی چوب درخت خرمالو این است، کرات آن است و ... مثلاً چوب مَمرِز که در معرق کاری و تولید ورق های نازک استفاده می شوند که به دلیل کرم خوردگی و آسیب پذیر بودنشان، مناسب مجسمه سازی نیستند، را من زیاد استفاده می کنم. خیلی زیباست، وقتی که بتوان، از این چوب حجمی ساخت. فکر میکنم ۱۰ نوع از این چوب ها را در طیف کاری ام استفاده کردم که مخاطبان شناخت پیدا کردند و دوست دارند شخصی سازی کنند. به جایی رسید که تا امروز، آویز های من خیلی پرطرفدار شدند و واقعاً یادم نیست که چه تعداد، چه در ایران و چه در خارج از کشور ساخته ام.[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شیما خراسانی[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]تا بحال این اتفاق برای تان افتاده که مشتری هیچ اطلاعی از هنر مجسمه سازی خصوصاً کار با چوب، نداشته و ایده ای داده که شما بهش فکر کنید و توسعه اش بدید و در نهایت خروجی خوبی ازش بگیرید؟[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]بله این اتفاق زیاد افتاده... گاهی، افرادی که هنر دوست و مخاطب هستند ایده هایی خامی بیان می کنند و باعث ایجاد جرقه هایی در ذهن من می شود. به نظرم هنرمند می تواند ایده های خام مخاطب را با پتانسیل و دانش هنری که دارد در هم آمیزد و به قوام برساند. [/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]من از نظر دوستان خیلی ایده گرفتم یعنی باعث می شد ذهنم به سمتی حرکت کند و کار نهایی را که می دیدم از ایده ی دوستمان خوشحال می شدم و خیلی جالب است که این همه آویزی که ساختم هیچ کدام از آنها شبیه به هم نشد، البته ویژگی کار دست همین است؛حس، چوب و ... متفاوت بود و جالب تر این بود که من هر دفعه که کار می کردم با همان حسی کار می کردم که بار اول هم شروع به کار کردن و ساختن کردم. خودم هم از این بابت خوشحالم.[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شیما خراسانی[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]خانم دستاران، متاسفانه در ایران اهمیت بخصوصی برای هنرمندان خصوصاً قشر جوان قائل نمی شوند، اگر بخوام دقیق تر بگم مثلاً وامی برای تجهیز کارگاه هنرمند با توجه به حیطه فعالیت اش تعیین کنند یا از طرفی درصد بالایی از طرف فروشگاه ها و گالری های مربوطه برای اثر در نظر گرفته می شود که قطعاً به نفع هنرمند نیست... میخوام از سختی کارتون و اینکه با چه میزان سرمایه ای شروع به کار کردید برامون بگید...[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]خب عدم حمایت که هست، اوایل، کارگاه تقریباً خالی بود و فقط چوب تهیه می کردم و اینجا قرار می دادم .[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]چون اوایل با ابزار های دستی مثل مُغارها و چوب ساب، کار می کردم هزینه شون خیلی زیاد نبودند، با یه هزینه جزیی توانستم تهیه شان کنم و دستی کار می کردم؛ برای خودم سخت بود، انرژی ام را می گرفت چون بعضی از چوب ها تراکم بالایی دارند و بسیار سفت هستند یا چوب ساب که روی چوب لیز می خورد. به مرور زمان، ابزار های برقی مثل فِرِز که مهم بود، را تهیه کردم و شرایط برایم امکان پذیر تر شد و تجهیزات کامل تر شدند. همیشه با یک وسواسی بخاطر کیفیت، ابزار را خریداری می کنم؛ چون ابزار های هنرمند تبدیل به دوست هنرمند می شوند و خب خیلی مهم است.[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]انتخاب بعضی از رشته ها ی هنر، برای خانم ها واقعا سخت است؛ اینکه برای تهیه چوب یا ابزار باید در محیط هایی قرار گرفت که واقعاً مناسب نیستند و باید با افرادی جهت رفع نیازتان صحبت کنید که هنر را نمیشناسند و نمی توانید به خوبی با آنها ارتباط برقرار کنید. اگر کمک همسرم نبود شاید واقعاً نمیتوانستم.[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شیما خراسانی[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]در کارگاه غیر از احجام یا پرنده، تیپ دیگری هم به سفارش مشتری کار کردید؟[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]بله - در ابتدا بیشتر تمرکز ذهنی ام برای رزومه و نمایشگاه بود که برنامه ریزی و در چند تم طراحی کردم . کارها، تم و کانسپت(مفهوم) مشخصی دارند، بعد از ساختن پیج خودم در اینستاگرام، آن هم بخاطر قرارگیری در حال و هوای کارگاه، بازخوردهای خوبی از مردم می گرفتم ؛ بنابراین کنار هدفم این تیپ کار ها به سفارش و استقبال شکل گرفت. طرح های زیادی دارم اما زمانی ندارم و تقریباً ۲ سال هست که روی آویز های پرنده های مینیمال وودی که پرطرفدار هستند کار میکنم و تمومی ندارند. حجم و مجسمه های بزرگ، بیشتر برای برنامه ی نمایشگاهیم در نظر دارم چون هنر دوستان و مخاطب ها تا یه حدی می توانند هزینه کنند و براشون قابل قبول است و ما هم در این حد داریم با کیفیت و حس خوب جلو میریم.[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شیما خراسانی[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]درباره ی آویز پرنده های مینیمال وودی که خیلی پرطرفدار هستند، می خواهیم صحبت کنیم. این شیشه ی کوچکی که با گیاه قرار گرفته، این را برای بهتر حس کردن طبیعت قرار دادید؟ و چرا پرنده ؟علاقه ی خاصی داشتید؟[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]بله – از آنجایی که من کار زیاد می بینم و اعتقادم این است که هنرمند گاهی باید همه چیز را کنار بگذارد و همه چیز را خوب ببیند. زمانی بود که در سطحِ متوسطی طراحی میکردم و گاهی حجم را به درستی درک نمی کردم، این شد که مدتی فقط خوب دیدم و بعد طراحی کردم و متوجه شدم چقدر در طراحی من تاثیر گذار بوده.[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] معتقدم وقتی، متریال ها (مصالح) کنار هم قرار می گیرند، می توانند بهتر حق مطلب را ادا کنند مثلا ترکیب چوب با شیشه، فلز و ...[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]و این ها یادآور این باشند که روی شاخه ی درخت قرار گرفتند...[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] بله- از آنجایی که ما در محیط هایی مثل فضای نمایشگاهی یا اینستالیشن ها(چیدمان) کارهای معلق زیاد میبینیم ولی تو محیط زندگیمان به غیر از روشنایی لوستر، چیز خاصِ معلقی نداریم؛ و همینطور علاقه ی شخصی من به شاخه ی درخت باعث شد تا حالت معلق بودن را با نخ های نامرئی درآوردم، گلدان شیشه ای کنار پرنده ها و پرنده حس طبیعت و سرزندگی به محیط، می دهند.[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شیما خراسانی[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)][/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شیما خراسانی
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]هنر مجسمه سازی، که همانندِ ...، تبلوری از فکر و خلاقیت است؛ اگرچه امروزه با تکنولوژی بیشتر عجین شده است، اما این طریق باعث نگردیده که علاقه ی هنردوستان به عالم سنتی (کار دستِ هنرمند با مواد)، نادیده گرفته شود. چوب در عالم مجسمه سازی، از آن دسته از مواد است که ظاهری خشن اما درونی مهربان و لطیف را داراست که در بطن خودش، لایه های اسرار آمیزی را نهفته دارد . این هنرمند است که هربار با صیقل دادن چوب، دنیای جدیدی را همراه با نقش و رنگ های متفاوتی کشف می کند.[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] پیرامون این اندیشه به طورِ ملموس، سراغ هنرمندی، در همین نزدیکی ها (محله ی زرگنده ی تهران) رفتیم تا با دنیای شگفت انگیزِ مجسمه سازی با چوب، بیشتر آشنا شویم.[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شیما خراسانی
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]خانم دستاران، خیلی ممنون از وقتی که در اختیار ما گذاشتید ...قبل از هرچیز، می خواهم توضیحی در مورد خودتان و اینکه چطور وارد دنیای مجسمه سازی شدید، بدهید.[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]خواهش می کنم. متولد سال ۶۲۱۳ هستم. رشته ی دوره ی دبیرستان ام، ریاضی فیزیک بود. به رشته ی ریاضی علاقه مند بودم و هستم اما هنر را هم به طور فطری دوست داشتم و در این مدت نقاشی و طراحی می کردم که در آن دوران، ذهنم هیچ وقت به سمت مجسمه سازی و ... نبود. کنکور مربوط به ریاضی را دادم و نرم افزار کامپیوتر قبول شدم؛ بعد از ازدواج و تعامل با همسرم، که گرافیک خوانده بودند، تصمیم گرفتم که هنر را به طور آکادمیک بخوانم چراکه هنر و زندگی برخاسته از تفکرات و روحیه ی هنری، برای هردوی ما جایگاه والایی دارد؛ بنابراین به مدت ۱ سال تلاش و وقت زیادی صرف کردم تا کنکور هنر شرکت کنم. با رتبه ی ۷۳ می توانستم هر رشته ای از هنر را انتخاب کنم، به معماری داخلی هم علاقه داشتم اما در نهایت بعد از تحقیق، رشته ی صنایع دستی دانشگاه هنر تهران را انتخاب کردم. رشته ی صنایع دستی ۶ گرایش (چوب،سفال-سرامیک، شیشه و...) دارد که باید گذرانده تا در نهایت گرایش اصلی انتخاب شود.[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شیما خراسانی
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]که در نهایت چوب گزینه ی نهایی برای گرایش اصلی تان شد...[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]بله - در حین گذراندن گرایش های عمومی متوجه شدم که علاقه ی خاصی به چوب به خصوص مجسمه و حجم دارم؛ بنابراین گرایش تخصصی چوب و مجسمه سازی را انتخاب کردم. همیشه دید مردم، به چوب دیدی واحد است به عنوان مثال در مورد تنوع درختان، شاید آنچه به چشم آید یک پوسته ی کلفت، نازک، تیره یا روشن باشد؛ اما وقتی هنرمند با چوب ارتباط می گیرد دنیای پر رمز و رازی را استخراج می کند که بازتاب اش بعد از این ارتباط عمیق او با چوب و هنگام خلق اثر مشخص می شود که تا قبل از آن برای کسی این بُعد ملموس نبوده. وقتی من کُنده را برمی دارم تا رویش کار کنم فقط یه تم رنگی مات و زمخت هست که دیده می شود و به مرور با ابزارهای موجود، فرم به وجود می آید.[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شیما خراسانی
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]شما دقیقاً از چه سالی به طور حرفه ای و جدی کار را شروع کردید؟[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]در دانشگاه که سال ۸۸ قبول شدم، مسئله برایم جدی تر و روشن تر شد و تقریباً از سال ۹۰ فعالیت کارگاه و سفارش و ... شروع شد. بواسطه تجهیز کارگاه و بازخوردها، هر روز کارها گسترش پیدا کرد که مقوله مجسمه سازی برایم مشخص تر شد و تا امروز که بدین صورت پیش می روم.[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]قبل از اینکه این کار را شروع کند شغل دیگه ای نداشتید؟[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]خیر[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شیما خراسانی
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]دنیای دارکوبی[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]چرا " دارکوب" را برای نام استودیو تان انتخاب کردید؟[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]برای من، صدای ضربه های پی در پی مغار با ریتم مختص ساخت هر اثر بر روی چوب، تداعی کننده ی صدای برخورد منقار پرنده ی دارکوب بر پوسته ی درختان بود، که من با روحیه و احساس برگرفته از هنر، آن را موسیقی و نوای خلق آثار خود، تصور می کنم.آثاری برگرفته از الهامات طبیعت و از ماده ای به نام چوب، از دل طبیعت... البته خالی از لطف نیست که بگویم طراحی لوگوی برند دارکوب ، با توجه به تمی که در نظر داشتم و حرف D که به شکل پرنده ی دارکوب بوده، و بقیه ی حروف با ترکیب بندی مناسب، کل لوگو را شکل داده اند که همه ی اینها تاثیر بسیاری در قطعی شدن انتخاب من داشت .[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شیما خراسانی
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]یعنی تمام پرنده های آویزه تان، هرکدام از یک نوع چوبِ به خصوص بوده اند که در اثر سمباده و کار رگه ها و رنگ های مختلفی پیدا می کنن؟[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]دقیقاً –یکی از هدف هایی که پشت این کارم بود، شناساندن یکسری از تنوع درختان و گونه های آن ها و انواع چوب موجود در طبیعت بود که سعی داشتم تا ویژگی های فیزیکی آنها را به این واسطه اطلاع رسانی کنم. مخاطب های من بیشتر هنر دوست هستند و وقتی نسبت به چوب ها شناخت پیدا می کنند بازخوردهای خوبی دریافت می کنم که رنگ و رگه ی چوب درخت خرمالو این است، کرات آن است و ... مثلاً چوب مَمرِز که در معرق کاری و تولید ورق های نازک استفاده می شوند که به دلیل کرم خوردگی و آسیب پذیر بودنشان، مناسب مجسمه سازی نیستند، را من زیاد استفاده می کنم. خیلی زیباست، وقتی که بتوان، از این چوب حجمی ساخت. فکر میکنم ۱۰ نوع از این چوب ها را در طیف کاری ام استفاده کردم که مخاطبان شناخت پیدا کردند و دوست دارند شخصی سازی کنند. به جایی رسید که تا امروز، آویز های من خیلی پرطرفدار شدند و واقعاً یادم نیست که چه تعداد، چه در ایران و چه در خارج از کشور ساخته ام.[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شیما خراسانی
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]تا بحال این اتفاق برای تان افتاده که مشتری هیچ اطلاعی از هنر مجسمه سازی خصوصاً کار با چوب، نداشته و ایده ای داده که شما بهش فکر کنید و توسعه اش بدید و در نهایت خروجی خوبی ازش بگیرید؟[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]بله این اتفاق زیاد افتاده... گاهی، افرادی که هنر دوست و مخاطب هستند ایده هایی خامی بیان می کنند و باعث ایجاد جرقه هایی در ذهن من می شود. به نظرم هنرمند می تواند ایده های خام مخاطب را با پتانسیل و دانش هنری که دارد در هم آمیزد و به قوام برساند. [/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]من از نظر دوستان خیلی ایده گرفتم یعنی باعث می شد ذهنم به سمتی حرکت کند و کار نهایی را که می دیدم از ایده ی دوستمان خوشحال می شدم و خیلی جالب است که این همه آویزی که ساختم هیچ کدام از آنها شبیه به هم نشد، البته ویژگی کار دست همین است؛حس، چوب و ... متفاوت بود و جالب تر این بود که من هر دفعه که کار می کردم با همان حسی کار می کردم که بار اول هم شروع به کار کردن و ساختن کردم. خودم هم از این بابت خوشحالم.[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شیما خراسانی
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]خانم دستاران، متاسفانه در ایران اهمیت بخصوصی برای هنرمندان خصوصاً قشر جوان قائل نمی شوند، اگر بخوام دقیق تر بگم مثلاً وامی برای تجهیز کارگاه هنرمند با توجه به حیطه فعالیت اش تعیین کنند یا از طرفی درصد بالایی از طرف فروشگاه ها و گالری های مربوطه برای اثر در نظر گرفته می شود که قطعاً به نفع هنرمند نیست... میخوام از سختی کارتون و اینکه با چه میزان سرمایه ای شروع به کار کردید برامون بگید...[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]خب عدم حمایت که هست، اوایل، کارگاه تقریباً خالی بود و فقط چوب تهیه می کردم و اینجا قرار می دادم .[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]چون اوایل با ابزار های دستی مثل مُغارها و چوب ساب، کار می کردم هزینه شون خیلی زیاد نبودند، با یه هزینه جزیی توانستم تهیه شان کنم و دستی کار می کردم؛ برای خودم سخت بود، انرژی ام را می گرفت چون بعضی از چوب ها تراکم بالایی دارند و بسیار سفت هستند یا چوب ساب که روی چوب لیز می خورد. به مرور زمان، ابزار های برقی مثل فِرِز که مهم بود، را تهیه کردم و شرایط برایم امکان پذیر تر شد و تجهیزات کامل تر شدند. همیشه با یک وسواسی بخاطر کیفیت، ابزار را خریداری می کنم؛ چون ابزار های هنرمند تبدیل به دوست هنرمند می شوند و خب خیلی مهم است.[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]انتخاب بعضی از رشته ها ی هنر، برای خانم ها واقعا سخت است؛ اینکه برای تهیه چوب یا ابزار باید در محیط هایی قرار گرفت که واقعاً مناسب نیستند و باید با افرادی جهت رفع نیازتان صحبت کنید که هنر را نمیشناسند و نمی توانید به خوبی با آنها ارتباط برقرار کنید. اگر کمک همسرم نبود شاید واقعاً نمیتوانستم.[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شیما خراسانی
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]در کارگاه غیر از احجام یا پرنده، تیپ دیگری هم به سفارش مشتری کار کردید؟[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]بله - در ابتدا بیشتر تمرکز ذهنی ام برای رزومه و نمایشگاه بود که برنامه ریزی و در چند تم طراحی کردم . کارها، تم و کانسپت(مفهوم) مشخصی دارند، بعد از ساختن پیج خودم در اینستاگرام، آن هم بخاطر قرارگیری در حال و هوای کارگاه، بازخوردهای خوبی از مردم می گرفتم ؛ بنابراین کنار هدفم این تیپ کار ها به سفارش و استقبال شکل گرفت. طرح های زیادی دارم اما زمانی ندارم و تقریباً ۲ سال هست که روی آویز های پرنده های مینیمال وودی که پرطرفدار هستند کار میکنم و تمومی ندارند. حجم و مجسمه های بزرگ، بیشتر برای برنامه ی نمایشگاهیم در نظر دارم چون هنر دوستان و مخاطب ها تا یه حدی می توانند هزینه کنند و براشون قابل قبول است و ما هم در این حد داریم با کیفیت و حس خوب جلو میریم.[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شیما خراسانی
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]درباره ی آویز پرنده های مینیمال وودی که خیلی پرطرفدار هستند، می خواهیم صحبت کنیم. این شیشه ی کوچکی که با گیاه قرار گرفته، این را برای بهتر حس کردن طبیعت قرار دادید؟ و چرا پرنده ؟علاقه ی خاصی داشتید؟[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]بله – از آنجایی که من کار زیاد می بینم و اعتقادم این است که هنرمند گاهی باید همه چیز را کنار بگذارد و همه چیز را خوب ببیند. زمانی بود که در سطحِ متوسطی طراحی میکردم و گاهی حجم را به درستی درک نمی کردم، این شد که مدتی فقط خوب دیدم و بعد طراحی کردم و متوجه شدم چقدر در طراحی من تاثیر گذار بوده.[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] معتقدم وقتی، متریال ها (مصالح) کنار هم قرار می گیرند، می توانند بهتر حق مطلب را ادا کنند مثلا ترکیب چوب با شیشه، فلز و ...[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]و این ها یادآور این باشند که روی شاخه ی درخت قرار گرفتند...[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] بله- از آنجایی که ما در محیط هایی مثل فضای نمایشگاهی یا اینستالیشن ها(چیدمان) کارهای معلق زیاد میبینیم ولی تو محیط زندگیمان به غیر از روشنایی لوستر، چیز خاصِ معلقی نداریم؛ و همینطور علاقه ی شخصی من به شاخه ی درخت باعث شد تا حالت معلق بودن را با نخ های نامرئی درآوردم، گلدان شیشه ای کنار پرنده ها و پرنده حس طبیعت و سرزندگی به محیط، می دهند.[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شیما خراسانی
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)][/BCOLOR]