مختصری دربارهی صنایع دستی کشور مراکش (مغرب)
کشور مغرب در شمال غربی آفریقا قرار گرفته و دارای 420 هزار کیلومترمربع مساحت می باشد. سلسله جبال اطلس از جنوب غربی به سمت شمال شرقی این کشور امتداد یافته و در حقیقت آن را به دو منطقهی آب و هوایی به نسبت معتدل و نیز گرم و خشک تقسیم کرده است. در نتیجه قسمت عمدهی شهرها و مراکز فعالیت در حد فاصل سواحل اقیانوس اطلس و دریای مدیترانه با کوههای اطلس و دامنههای آن واقع شده است.
نژاد مردم مغرب مانند کشورهای الجزایر، تونس و لیبی در اصل از مهاجران آسیای صغیر و شرق مدیترانه (فنیقیه) یا سوریه و لبنان امروزی که حدود 2500 سال پیش به آنجا وارد شده و با نژاد سیاه (بومیان آفریقایی) آمیـ*ـزش یافته اند تشکیل گردیده است. نژاد مزبور را رُمی ها بربری (Barbari) به معنای بیگانه می نامیدند. جمعیت مغرب حدود ۲۸ میلیون نفر بوده که نزدیک به ۳۵ درصد آن در شهرها زندگی می کنند.
زبان اولیهی مردم، زبان بَربَر بوده که امروزه هم در مناطق بیابانی رایج است ولی پس از استقرار اسلام در این کشور، عربی به عنوان زبان رسمی شناخته شد، البته به علت پیوندهای فرهنگی و اقتصادی مغرب با فرانسه، زبان فرانسه در کلیهی شهرها متداول است .
مغرب که حدود یک قرن تحت الحمایهی فرانسه بود، در سال ۱۹۵۶ میلادی به استقلال کامل رسید. حکومت این کشور پادشاهی و رباط پایتخت آن بوده ولی بندر کازابلانکا (دارالبیضاء) مهمترین مرکز صنعتی و تجاری مغرب محسوب می شود. اقتصاد مغرب بیشتر متکی بر کشاورزی و فعالیتهای معدنی بوده به طوری که فسفات و سایر مواد کانی، مهم ترین منبع درآمد ارزی و پس از آن، صدور مرکبات (به علت نزدیکی به بازار مصرف اروپا) و صادرات فرش و صنایع دستی در مرتبهی سوم قرار دارد. صنعت جهانگردی نیز چهارمین تامین کنندهی ارز این کشور می باشد. البته برخی صنایع جدید نیز در حد تامین نیاز داخلی به طور عمده در بندر کازابلانکا و اطراف آن استقرار یافته است. وجود صنایع دستی در بافت جامعهی روستایی این کشور باعث ادامهی حیات آن گردیده به طوری که حدود پنج میلیون نفر از این بخش زندگی خود را تامین کرده و دولت به طور جدی از آن حمایت می نماید. هنر مغرب علاوه بر منشأ بومی از تمدن رُمی و اسلامی (دورهی تسلط مسلمین بر اسپانیا یا آندلس) و بالاخره از هنر آفریقای سیاه تغذیه شده است.
طور کلی تزییناتی که در بناها و اشیاء دست ساز مشاهده می شود، دارای عناصر هنری عربی می باشد که با عناصر هنر بَربَر در هم آمیخته است. با این همه می توان گفت که در شهرها و مناطق روستایی دو گرایش بسیار متفاوت از جهات فنی و فرهنگی مشاهده می شود. در شهرها به ویژه شهرهای شمالی مانند فاس، تأثیر متقابل فرهنگ آندولس و زندگی شهری مغرب به چشم می خورد به نحوی که شهر فاس را از بسیاری جهات می توان کوردوبای دوم نامید. اصالت هنر مزبور که مربوط به قرن هشتم تا پانزدهم میلادی است، در ساختمان خانه ها و حتی باغ ها هنوز هم ادامه دارد. به طوری که این تزیینات در برخی موارد خانه ها را به کاخ ها شبیه ساخته است. صنایع دستی مغرب را می توان به طور عمده به شرح زیر طبقه بندی نمود:
کشور مغرب در شمال غربی آفریقا قرار گرفته و دارای 420 هزار کیلومترمربع مساحت می باشد. سلسله جبال اطلس از جنوب غربی به سمت شمال شرقی این کشور امتداد یافته و در حقیقت آن را به دو منطقهی آب و هوایی به نسبت معتدل و نیز گرم و خشک تقسیم کرده است. در نتیجه قسمت عمدهی شهرها و مراکز فعالیت در حد فاصل سواحل اقیانوس اطلس و دریای مدیترانه با کوههای اطلس و دامنههای آن واقع شده است.
نژاد مردم مغرب مانند کشورهای الجزایر، تونس و لیبی در اصل از مهاجران آسیای صغیر و شرق مدیترانه (فنیقیه) یا سوریه و لبنان امروزی که حدود 2500 سال پیش به آنجا وارد شده و با نژاد سیاه (بومیان آفریقایی) آمیـ*ـزش یافته اند تشکیل گردیده است. نژاد مزبور را رُمی ها بربری (Barbari) به معنای بیگانه می نامیدند. جمعیت مغرب حدود ۲۸ میلیون نفر بوده که نزدیک به ۳۵ درصد آن در شهرها زندگی می کنند.
زبان اولیهی مردم، زبان بَربَر بوده که امروزه هم در مناطق بیابانی رایج است ولی پس از استقرار اسلام در این کشور، عربی به عنوان زبان رسمی شناخته شد، البته به علت پیوندهای فرهنگی و اقتصادی مغرب با فرانسه، زبان فرانسه در کلیهی شهرها متداول است .
مغرب که حدود یک قرن تحت الحمایهی فرانسه بود، در سال ۱۹۵۶ میلادی به استقلال کامل رسید. حکومت این کشور پادشاهی و رباط پایتخت آن بوده ولی بندر کازابلانکا (دارالبیضاء) مهمترین مرکز صنعتی و تجاری مغرب محسوب می شود. اقتصاد مغرب بیشتر متکی بر کشاورزی و فعالیتهای معدنی بوده به طوری که فسفات و سایر مواد کانی، مهم ترین منبع درآمد ارزی و پس از آن، صدور مرکبات (به علت نزدیکی به بازار مصرف اروپا) و صادرات فرش و صنایع دستی در مرتبهی سوم قرار دارد. صنعت جهانگردی نیز چهارمین تامین کنندهی ارز این کشور می باشد. البته برخی صنایع جدید نیز در حد تامین نیاز داخلی به طور عمده در بندر کازابلانکا و اطراف آن استقرار یافته است. وجود صنایع دستی در بافت جامعهی روستایی این کشور باعث ادامهی حیات آن گردیده به طوری که حدود پنج میلیون نفر از این بخش زندگی خود را تامین کرده و دولت به طور جدی از آن حمایت می نماید. هنر مغرب علاوه بر منشأ بومی از تمدن رُمی و اسلامی (دورهی تسلط مسلمین بر اسپانیا یا آندلس) و بالاخره از هنر آفریقای سیاه تغذیه شده است.
طور کلی تزییناتی که در بناها و اشیاء دست ساز مشاهده می شود، دارای عناصر هنری عربی می باشد که با عناصر هنر بَربَر در هم آمیخته است. با این همه می توان گفت که در شهرها و مناطق روستایی دو گرایش بسیار متفاوت از جهات فنی و فرهنگی مشاهده می شود. در شهرها به ویژه شهرهای شمالی مانند فاس، تأثیر متقابل فرهنگ آندولس و زندگی شهری مغرب به چشم می خورد به نحوی که شهر فاس را از بسیاری جهات می توان کوردوبای دوم نامید. اصالت هنر مزبور که مربوط به قرن هشتم تا پانزدهم میلادی است، در ساختمان خانه ها و حتی باغ ها هنوز هم ادامه دارد. به طوری که این تزیینات در برخی موارد خانه ها را به کاخ ها شبیه ساخته است. صنایع دستی مغرب را می توان به طور عمده به شرح زیر طبقه بندی نمود: