بررسی وضعیت صنایع دستی مصر
کشور مصر در مسیر 1300 کیلومتری درهی رودخانهی نیل و همچنین منطقهی دلتای این رودخانه در کنار دریای مدیترانه وارث یکی از کهن ترین کانونهای تمدن بشری است که قدمت آن به بیش از پنج هزار سال می رسد. آثار به جای مانده از این تمدن باستانی سرشار از عظمت و اعجاب، تحسین برانگیز است.
فنون مختلف صنایع دستی که عموماً در ساخت آثار و بناهای مختلف به کار رفته همراه با نمونههای گوناگونی از اشیاء طلا، برنز، سفالینه ، اشیاء شیشه ای و ادوات و ابزار سنگی همگی حاکی از تکامل و پیشرفت هنرها و فنون تولیدی مصر باستان می باشد.
موقعیت خاص جغرافیایی این کشور در محل تلاقی سه قارهی آسیا، آفریقا و اروپا موجب شده که در طول تاریخ مورد توجه دیگر فرمانروایان و کشورگشایان قرار گیرد به طوری که حملات مکرر ایرانی ها، یونانی ها، رُمی ها، اعراب مسلمان، ترکان عثمانی، فرانسوی ها و بالاخره انگلیسی ها هر یک آثار انکار ناپذیری بر سنت ها، عادات، طرز زندگی و روشهای تولیدی مردم این کشور داشته است. در طی تاریخ طولانی مصر پس از انقراض سلسلهی فراعنه، ظهور و استقرار دین اسلام در این سرزمین سرآغاز تحولی مثبت و سازنده در عرصهی فنون مختلف، معماری،هنرها و صنایع دستی گردید. [ایرانی ها در دورهی هخامنشی دو بار مصر را فتح کردند، یک بار در زمان کمبوجیه پسر کوروش و بار دوم در زمان سلطنت داریوش اول در سال 492 پیش از میلاد که پس از حملهی اسکندر به ایران، ایرانی ها ناچار شدند مصر را ترک کنند. ( حدود سال 330 پیش از میلاد )]
زیرا در نتیجهی تبادل فکری و فرهنگی به صورت جا به جایی متفکران هنرمندان و صنعتگران مسلمان، هریک با توشه ای از اطلاعات و تجربیات و ویژگیهای بومی سنتی خاص سرزمین خود، افقهای جدیدی را برای بروز خلاقیت ها و نوآوری ها به روی هنرمندان و صنعتگران مصری گشود.
که در نهایت به بارورتر شدن میراث مشترک اسلامی انجامید. اوج این شکوفایی هنر اسلامی در مصر به دورهی حکومت ممالیک و فاطمیون مربوط می شود، پس از آن در حکومت ایوبی نیز حرکت گذشته تا حدودی ادامه یافت ولی استقرار حکومت عثمانی ها در این کشور به پویایی و استمرار هنر اسلامی کمک شایانی نکرد زیرا توجه عثمانی ها به پیشروی در اروپا و جنگهای طولانی با ایرانی ها موجب عدم حضور مؤثر آنها در مصر و شمال آفریقا گردید که در نهایت راه برای دست اندازی قدرتهای اروپایی، ابتدا فرانسوی ها و سپس انگلیسی ها فراهم شد.
ورود اروپایی ها با هدفهای استعماری، موجب توقف و تعطیلی بسیاری از رشتههای صنایع دستی گردید که در حقیقت از دوران فراعنه طی بیش از سه هزار سال علی رغم همهی یورش ها و تهاجمات خارجی و ناآرامیهای داخلی همچنان استمرار داشت.
موج تجدد خواهی و عادت به مصرف کالاهای غربی بسیار شدید و فراگیر بود به حدی که طی دو نسل سنتهای تولیدی گذشته را به دست فراموشی سپرد. در نتیجهی این روند، نه تنها تعداد افراد شاغل شدیداً کاهش بافت بلکه به علت عدم انتقال اطلاعات و تجربیات گذشته به نسل جوان، سطح مهارت افراد موجود فوق العاده تنزل یافته و از کیفیت استثنایی فرآوردههای صنایع دستی مصر اثری باقی نماند.
برای تغییر این وضعیت، از اوایل قرن بیستم، اقداماتی چه توسط مراکز آموزشی و چه به وسیلهی سازمانهای دولتی صورت گرفت. این تلاش ها بازار مطمئنی برای این گونه توليدات به ویژه آن رشتههایی که در خدمت معماری سنتی بود، پدید آورد. با این وجود این حرکت ها دو نتیجهی متفاوت در برداشت، نخست آنکه موجب جذب افراد جدیدی به این رشته ها گردید که همراه با افزایش عرضهی تولیدات و پدید آمدن متقاضیان جدیدی برای این محصولات بود. اثر دیگر این اقدام را پایین آمدن ارزش هنری دست ساخته ها به علت استفاده از طرحهای جدید و بیگانه و کاربرد مواد اولیهی مصنوعی به جای مواد طبیعی به منظور کاهش قیمت تمام شده و جلب خریداران بیشتر باید دانست. نمونهی بارز این وضعیت در بخش خان الخليلی قاهره مشاهده گردید که تقریبا 50 سال پیش به صورت مرکز اصلی برای فعالیتهای آموزشی و سپس تولید صنایع دستی درآمد.
ویژگیهای صنایع دستی مصر
علی رغم آنکه صنایع دستی در مصر پیشینه ای به قدمت تاریخ این کشور که بسیار طولانی است - دارد و در رشتههایی نظیر ذوب و تصفیهی نقره و ساخت اشیاء مختلف از آن و همچنین ذوب سنگ سیلیس و شیشه گری و حتی ابداع روش معرق شیشه و معرق سنگ ( اصولاً روش معرق کاری با استفاده از مواد مختلف امکان پذیر است، به این شکل که مثلاً سطح چوب را بر اساس طرح مورد نظر خالی کرده، و در همان قسمتهای خالی شده از مادهی دیگری مثلاً صدف، عاج فیل و استخوان برای پر کردن آن استفاده می کنند که در نتیجهی اختلاف رنگ، جلوهی خاصی به آن نقش می دهند. در مورد شیشه، سنگ و فلز نیز این روش متداول است. ) از سایر ملل جلوتر بوده ولی متأسفانه طی دو قرن گذشته به حدّی نسبت به این رشته از فعالیت ها بی اعتنا مانده که امروزه از سایر کشورهای شمال آفریقا نظیر تونس و مغرب درخواست کمک و انتقال تجربیات را در زمینهی توسعهی صنایع دستی دارد.
کشور مصر در مسیر 1300 کیلومتری درهی رودخانهی نیل و همچنین منطقهی دلتای این رودخانه در کنار دریای مدیترانه وارث یکی از کهن ترین کانونهای تمدن بشری است که قدمت آن به بیش از پنج هزار سال می رسد. آثار به جای مانده از این تمدن باستانی سرشار از عظمت و اعجاب، تحسین برانگیز است.
فنون مختلف صنایع دستی که عموماً در ساخت آثار و بناهای مختلف به کار رفته همراه با نمونههای گوناگونی از اشیاء طلا، برنز، سفالینه ، اشیاء شیشه ای و ادوات و ابزار سنگی همگی حاکی از تکامل و پیشرفت هنرها و فنون تولیدی مصر باستان می باشد.
موقعیت خاص جغرافیایی این کشور در محل تلاقی سه قارهی آسیا، آفریقا و اروپا موجب شده که در طول تاریخ مورد توجه دیگر فرمانروایان و کشورگشایان قرار گیرد به طوری که حملات مکرر ایرانی ها، یونانی ها، رُمی ها، اعراب مسلمان، ترکان عثمانی، فرانسوی ها و بالاخره انگلیسی ها هر یک آثار انکار ناپذیری بر سنت ها، عادات، طرز زندگی و روشهای تولیدی مردم این کشور داشته است. در طی تاریخ طولانی مصر پس از انقراض سلسلهی فراعنه، ظهور و استقرار دین اسلام در این سرزمین سرآغاز تحولی مثبت و سازنده در عرصهی فنون مختلف، معماری،هنرها و صنایع دستی گردید. [ایرانی ها در دورهی هخامنشی دو بار مصر را فتح کردند، یک بار در زمان کمبوجیه پسر کوروش و بار دوم در زمان سلطنت داریوش اول در سال 492 پیش از میلاد که پس از حملهی اسکندر به ایران، ایرانی ها ناچار شدند مصر را ترک کنند. ( حدود سال 330 پیش از میلاد )]
زیرا در نتیجهی تبادل فکری و فرهنگی به صورت جا به جایی متفکران هنرمندان و صنعتگران مسلمان، هریک با توشه ای از اطلاعات و تجربیات و ویژگیهای بومی سنتی خاص سرزمین خود، افقهای جدیدی را برای بروز خلاقیت ها و نوآوری ها به روی هنرمندان و صنعتگران مصری گشود.
که در نهایت به بارورتر شدن میراث مشترک اسلامی انجامید. اوج این شکوفایی هنر اسلامی در مصر به دورهی حکومت ممالیک و فاطمیون مربوط می شود، پس از آن در حکومت ایوبی نیز حرکت گذشته تا حدودی ادامه یافت ولی استقرار حکومت عثمانی ها در این کشور به پویایی و استمرار هنر اسلامی کمک شایانی نکرد زیرا توجه عثمانی ها به پیشروی در اروپا و جنگهای طولانی با ایرانی ها موجب عدم حضور مؤثر آنها در مصر و شمال آفریقا گردید که در نهایت راه برای دست اندازی قدرتهای اروپایی، ابتدا فرانسوی ها و سپس انگلیسی ها فراهم شد.
ورود اروپایی ها با هدفهای استعماری، موجب توقف و تعطیلی بسیاری از رشتههای صنایع دستی گردید که در حقیقت از دوران فراعنه طی بیش از سه هزار سال علی رغم همهی یورش ها و تهاجمات خارجی و ناآرامیهای داخلی همچنان استمرار داشت.
موج تجدد خواهی و عادت به مصرف کالاهای غربی بسیار شدید و فراگیر بود به حدی که طی دو نسل سنتهای تولیدی گذشته را به دست فراموشی سپرد. در نتیجهی این روند، نه تنها تعداد افراد شاغل شدیداً کاهش بافت بلکه به علت عدم انتقال اطلاعات و تجربیات گذشته به نسل جوان، سطح مهارت افراد موجود فوق العاده تنزل یافته و از کیفیت استثنایی فرآوردههای صنایع دستی مصر اثری باقی نماند.
برای تغییر این وضعیت، از اوایل قرن بیستم، اقداماتی چه توسط مراکز آموزشی و چه به وسیلهی سازمانهای دولتی صورت گرفت. این تلاش ها بازار مطمئنی برای این گونه توليدات به ویژه آن رشتههایی که در خدمت معماری سنتی بود، پدید آورد. با این وجود این حرکت ها دو نتیجهی متفاوت در برداشت، نخست آنکه موجب جذب افراد جدیدی به این رشته ها گردید که همراه با افزایش عرضهی تولیدات و پدید آمدن متقاضیان جدیدی برای این محصولات بود. اثر دیگر این اقدام را پایین آمدن ارزش هنری دست ساخته ها به علت استفاده از طرحهای جدید و بیگانه و کاربرد مواد اولیهی مصنوعی به جای مواد طبیعی به منظور کاهش قیمت تمام شده و جلب خریداران بیشتر باید دانست. نمونهی بارز این وضعیت در بخش خان الخليلی قاهره مشاهده گردید که تقریبا 50 سال پیش به صورت مرکز اصلی برای فعالیتهای آموزشی و سپس تولید صنایع دستی درآمد.
ویژگیهای صنایع دستی مصر
علی رغم آنکه صنایع دستی در مصر پیشینه ای به قدمت تاریخ این کشور که بسیار طولانی است - دارد و در رشتههایی نظیر ذوب و تصفیهی نقره و ساخت اشیاء مختلف از آن و همچنین ذوب سنگ سیلیس و شیشه گری و حتی ابداع روش معرق شیشه و معرق سنگ ( اصولاً روش معرق کاری با استفاده از مواد مختلف امکان پذیر است، به این شکل که مثلاً سطح چوب را بر اساس طرح مورد نظر خالی کرده، و در همان قسمتهای خالی شده از مادهی دیگری مثلاً صدف، عاج فیل و استخوان برای پر کردن آن استفاده می کنند که در نتیجهی اختلاف رنگ، جلوهی خاصی به آن نقش می دهند. در مورد شیشه، سنگ و فلز نیز این روش متداول است. ) از سایر ملل جلوتر بوده ولی متأسفانه طی دو قرن گذشته به حدّی نسبت به این رشته از فعالیت ها بی اعتنا مانده که امروزه از سایر کشورهای شمال آفریقا نظیر تونس و مغرب درخواست کمک و انتقال تجربیات را در زمینهی توسعهی صنایع دستی دارد.