مطالب طنز طنز؛ داستان آموزنده گنجشک و فیل

  • شروع کننده موضوع BARANA.R
  • بازدیدها 181
  • پاسخ ها 0
  • تاریخ شروع

BARANA.R

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/10/29
ارسالی ها
2,921
امتیاز واکنش
20,204
امتیاز
746
سن
23
یکی بود یکی نبود. گنجشکی بود که خودش را عقاب می‌دید و توی محل برای مرغ و خروس‌ها خط‌ونشان می‌کشید. مرغ و خروس‌ها جدی‌ش نمی‌گرفتند و پرنده‌ها بهش می‌خندیدند و کلاغ‌ها دستش می‌انداختند و عقاب‌ها هم هرگز سرچ نمی‌کردند ببینند کی با آی‌دی آنها صفحه درست کرده است.


داستان اول

خلاصه گنجشک قصه ما یک‌بار توی مسابقه قوی‌ترین جاندار محله شرکت کرد و توی قرعه‌کشی افتاد به آقافیله.

مردم که توی خانه نشسته بودند تا به صورت اس‌ام‌اسی به شرکت‌کننده‌ها رأی بدهند، شروع کردند مسخره‌کردن گنجشک. گنجشک اما با آمادگی کامل، با گوشی هدفون بی‌سیم در گوش و تیم قوی مشاوره، توی میدان مسابقه حاضر شد. فیل در اولین قدم یک فوت کرد و گنجشک چرخید و چرخید و رفت و رفت و خورد به درخت و کرک‌وپرش کامل ریخت. مردم که فکر می‌کردند فیل برنده شده، شروع کردند فیل را قلمدوش‌کردن که یکهو گنجشک که کرک‌وپرش ریخته بود، بلند شد و گفت: الکی زرتی خوشحالی نکنید... من تازه لباسم رو درآوردم که بزنم پدر فیله رو دربیارم.

بیخ قضیه

شما فکر می‌کنید ما شوخی می‌کنیم، ولی گنجشکه همین‌طوری خنده‌خنده هفهشده سال شد رئیس انجمن فیل‌ها و لیفی به تن فیل‌ها کشید که نپرس.

نتیجه‌گیری

هیچ‌وقت گنجشک را دست‌کم نگیرید، حتی اگر فیل هستید.

داستان دوم

همین گنجشک ما بعد از اینکه چندتا پروژه گرفت، توهم برش داشت و شروع کرد با سرعت ویراژرفتن که یکهو خورد به یک موتوری. گنجشکه بر اثر ضربه وارده از هوش رفت و وقتی‌ به‌هوش آمد، دید توی قفس است. با خودش گفت: اوخ اوخ... یعنی موتوریه مرد؟

بیخ قضیه

شما فکر می‌کنید ما شوخی می‌کنیم، ولی واقعا موتوریه مرده بود. چون گنجشک رفته بود توی چشمش و موتوریه از جاده خارج شده و از روی پل پرت شده بود پایین.

نتیجه‌گیری

هیچ‌وقت پل را دست‌کم نگیرید.
 

برخی موضوعات مشابه

پاسخ ها
0
بازدیدها
234
پاسخ ها
0
بازدیدها
192
پاسخ ها
15
بازدیدها
489
پاسخ ها
0
بازدیدها
151
پاسخ ها
12
بازدیدها
271
پاسخ ها
381
بازدیدها
7,691
پاسخ ها
0
بازدیدها
477
پاسخ ها
2
بازدیدها
207
پاسخ ها
0
بازدیدها
229
بالا