مطالب طنز طنز؛ ذکر شیخنا و مولانا جواد محتشمیان

  • شروع کننده موضوع dinaz
  • بازدیدها 163
  • پاسخ ها 0
  • تاریخ شروع

dinaz

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/09/04
ارسالی ها
31,702
امتیاز واکنش
68,366
امتیاز
1,329
محل سکونت
کرمانشاه
طنز؛ ذکر شیخنا و مولانا جواد محتشمیان

حسام حیدری در ضمیمه طنز روزنامه قانون نوشت:

آن گزارشگر پرتوان، آن اندازه‌گیر سطح اتکای دیگران، آن تن صدایش ایده‌آل، آن خیابانیِ والیبال، آن استفاده‌کننده از همه طول تور، آن پرغرور، آن تحلیلگر در سطح کلاس جهانی، آن فریادهایش همچون بلای ناگهانی، آن از اساتید به کارگیری مهاجم، آن برای بی‌اخلاقی‌ها مزاحم، آن منتقد لوزانو و کواچ و سعید معروف، آن برای خودش یک پا فیلسوف، آن گزارشگر صدا و سیما از زمان پیشینیان، شیخنا و مولانا جواد محتشمیان (حفظ‌ا... سطح اتکاهه) از بزرگان والیبال ایران بود و سرعت را چاشنی کارش می‌کرد و بازی را کالبدشکافی می‌کرد و همه بازیکنان را جواد معنوی‌نژاد می‌دید و از ابتدا تا انتهای بازی لحظه‌ای ساکت نمی‌شد و در ادای اسم بازیکنان، لهجه‌ای غریب داشت.

در ابتدای کار او آورده‌اند که شیخی کاری و فعال بود و جمله مشاغل امتحان کرده بود. اول معلمی که تدریس فیزیک می‌کرد و سرعت و تعادل و سطح اتکا می‌گفت و موقع امتحان فقط یک سوال بیست نمره‌ای طرح می‌کرد که «چه نقشه‌ای؟» و هرکس بدان پاسخ می‌داد پاس می‌شد و پس از آن، آشپزی، که از سرآشپزان نمونه بود و فلفل و نمک را چاشنی کارش می‌کرد و از همه طول چاقو استفاده می‌کرد و سرعت مانعی برای خوشمزه شدن غذایش نبود.

در خبر است که ریاضیاتش خوب بود و مضارب هفت را نیکو حساب می‌کرد و امتیازات حریف را با هم جمع می‌زد و از حاصل آن انتگرال می‌گرفت و به زیر رادیکال می‌برد و جواب را به تعداد بازیکنان تقسیم می‌کرد و به نتایج آماری می‌رسید. نقل است روزی به بازار شد و دو هفت چهارده‌ تا خیار و سه هفت بیست و یکی سیب‌زمینی‌ خرید و چون وقت محاسبه شد، فروشنده پولی گزاف طلب کرد. پس اجناس پس داد و گفت: «باور کنید... مغازه پایین‌ن‌ن‌ن... همین سیب‌زمینی رووووو... با عملکرد خیلی بهتر... و سطح اتکای بیشتر... می‌فروشه» و بیرون شد. اعلی‌ا... مقامه.

نقل است که چون به سربازی شد از افضل سربازان بود و پیوسته از فرمانده‌اش می‌پرسید: «چه نقشه‌ای؟» و همان نقشه را اجرا می‌کرد و گلوله‌هایش را در محدوده 9 در 9 متر زمین دشمن جا می‌داد و هیچ چیز مانعی برای اجرای نقشه‌های متنوعش نبود.

و او را جملات عالی است. گفت: «تو والیبال امروز هرکس یه پوئن از دست بده، دو پوئن از دست داده» و گفت: «هوش هیجانی بازیکنان بالاست چون وقتی هیجانشون میره بالا دقتشون زیاد میشه» و گفت: «ظاهرا چشم‌های مربی برزیل هم مثل من ضعیفه. ابروهاش رو به هم نزدیک می‌کنه که بتونه شماره بازیکنان رو بخونه» او را گفتند: «یک بازیکن سیزده حرفی نام ببر» گفت: «پابلو کررررررر»

نقل است نیمه‌شبی به طبیب‌خانه شد و گفت: «دکتر، سطح اتکام درد می‌کنه». نقل است که تا صبح دکترها و پرستارها جمع بودند و آزمایش‌های فراوان گرفتند و بررسی‌های بسیار کردند و سونوگرافی و ام.آر.آی و سی.تی.اسکنش کردند و نفهمیدند سطح اتکایش کجاست. از منزلت و مقامی که سطح اتکایش داشت.

در خبر است که شیخی ول نکن بود و پیوسته گزارش می‌کرد و لحظه‌ای آرام نمی‌گرفت و صحنه‌های سانسور را هم تحلیل می‌کرد و در بازنشست نشدن با هرمز شجاعی‌مهر رقابت داشت.

در آخر کار او آورده‌اند که چون او را وقت وفات نزدیک شد؛ جمله مریدان را فراخواند و وصیت‌ها کرد و چشم بست. لخـ*ـتی گذشت و چشم باز کرد. گفت: «بهتون گفتم که تو هر ست دو وقت استراحت 30 ثانیه‌ای وجود داره؟» مریدان گفتند: «آری» پس چشم بست. لخـ*ـتی گذشت و دوباره گفت: «بهتون گفتم که هر مربی تو هر ست فقط می‌تونه دو بار از ویديو چک استفاده کنه؟» مریدان گفتند: «آری» پس گفت: « آنتن وسیله‌ای است که محدوده زمین والیبال رو مشخص می‌کنه؟» گفتند: «آری» و گفت: «ارتفاع تور رو چی؟ بهتون گفتم؟» و همین‌طور می‌پرسید الی غیرالنهایه. رحمه ا... علیه.
 

برخی موضوعات مشابه

پاسخ ها
12
بازدیدها
268
پاسخ ها
381
بازدیدها
7,644
پاسخ ها
0
بازدیدها
475
پاسخ ها
2
بازدیدها
205
پاسخ ها
0
بازدیدها
228
پاسخ ها
0
بازدیدها
196
بالا