دلنوشته غم نوشت

.Mahdieh

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/10/18
ارسالی ها
1,565
امتیاز واکنش
23,200
امتیاز
792
سن
24
محل سکونت
⇇کره ی خاکی⇉
من هیچوقت بلد نبودم جوری رفتار کنم
که هر روز بیشتر دوستم داشته باشی.
بلد نبودم دلتنگی ام را قایم کنم؛ پشت نقاب بی تفاوتی ...
هیچ وقت نشد بگویی دوستت دارم و من در جوابت فقط بگویم:
مرسی!
همیشه ی خدا موقع دیدنت برق خوشحالی در چشم هایم حال دلم را فریاد میزد .
انگار دست دلم برای تو رو شده بود !

من همیشه میترسیدم از نداشتنِ تو
میترسیدم از اینکه یک روزی نباشی و من بدون تو زندگی کردن را یاد بگیرم؛ قبول .
من خیلی چیزها را بلد نبودم اما دوست داشتنت را که خوب بلد بودم؛ نبودم؟
 
  • پیشنهادات
  • .Mahdieh

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/10/18
    ارسالی ها
    1,565
    امتیاز واکنش
    23,200
    امتیاز
    792
    سن
    24
    محل سکونت
    ⇇کره ی خاکی⇉
    دلم دویدن میخواهد
    حتی اگر مقصد نرسیدن باشد،
    دلم میخواهد برای داشتنت زمین و زمان را بهم بدوزم،
    منی که اهل جنگیدن بودم ،
    چه سخت است گوشه ی میدان بایستم و بازنده بودنم را به تماشا بنشینم،
    اما برای خوشبختیت بازنده بودن هم زیباست.
    " راستی او هم میداند عاشق قهوه تلخی؟
    به تلخی روزگارِ من؟ "

    #مایسا_بابائی
     

    .Mahdieh

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/10/18
    ارسالی ها
    1,565
    امتیاز واکنش
    23,200
    امتیاز
    792
    سن
    24
    محل سکونت
    ⇇کره ی خاکی⇉
    وقتی نیستم...
    برایم جایِ خالی بگذار،
    کنارِ بوق‌ها و ترافیک‌ها،
    کنارِ بی‌قراریِ میدان‌ها
    کنار قرارهایت با کسی که
    من نیستم..

    سید_مهدی_موسوی
     

    .Mahdieh

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/10/18
    ارسالی ها
    1,565
    امتیاز واکنش
    23,200
    امتیاز
    792
    سن
    24
    محل سکونت
    ⇇کره ی خاکی⇉
    و مرگ مردن نیست ؛

    و مرگ تنها نفس نکشیدن نیست.
    من مردگان بیشماری را دیده ام
    که راه می رفتند،
    حرف می زدند، سیگار می کشیدند
    و خیس از باران، انتظار و تنهایی را
    درک می کردند،
    شعر می خواندند، می گریستند.
    قرض می دادند، می خندیدند
    و گریه می کردند ...

    #حسین_پناهی
     

    .Mahdieh

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/10/18
    ارسالی ها
    1,565
    امتیاز واکنش
    23,200
    امتیاز
    792
    سن
    24
    محل سکونت
    ⇇کره ی خاکی⇉
    اولین باری که حس کردم دوستش دارم رو یادم نمیاد، اما اولین باری که گفت «دوستت دارم » رو فراموش نمی‌کنم. یه روزایی توی زندگی هست که دیگه بر نمی‌گرده، یه آدمایی به زندگیت میان که دیگه تکرار نمی‌شن، یه کسایی از زندگیت می‌رن که جاشون همیشه خالی می‌مونه.
    اگه این شانس رو داشتم که به عقب برگردم، می‌رفتم به اولین روزی که اسمم رو صدا زد. به اولین باری که می‌خواست یه حرفی رو بزنه و نتونست. به روزی که دوستم داشت و نگفت. انقدر توی اون روز می‌مونم که همون‌جا بمیرم. مگه آدم چندبار این شانس رو داره که خودش رو توی چشمای کسی ببینه!؟؟
    #پویا_جمشیدی
     

    .Mahdieh

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/10/18
    ارسالی ها
    1,565
    امتیاز واکنش
    23,200
    امتیاز
    792
    سن
    24
    محل سکونت
    ⇇کره ی خاکی⇉
    بی‌پاسخ‌ترین پرسش این روزام اینه که من یه اتفاق رو انتخاب می‌کنم یا این اتفاقه که من رو انتخاب می‌کنه؛ و تو کجای این ماجرایی؟
    گاهی تنها چیزی که دلم می‌خواد اینه که توی یه سکوت طولانی بشینیم روبه‌روی هم و به چشمای هم خیره بشیم. گاهی حس می‌کنم حجم دلتنگیم بیش‌تر از تعداد کلماتیه که بلدم. حس می‌کنم چیزی که توی دلم می‌گذره، همونایی نیست که می‌تونم به زبون بیارم. حس می‌کنم تنهایی‌‌ای که داره روحم رو خراش می‌ده، از عمق چشمام پیداست. اما بعد با خودم فکر می‌کنم که نمی‌تونم‌. من نمی‌تونم روبه‌روت بشینم و وانمود کنم که برام غریبه شدی، چون نشدی. نمی‌تونم وانمود کنم که هیچ حسی بهت ندارم، چون دارم. نمی‌تونم باور کنم که دیگه انتخابت نیستم.
    درسته که سرنوشتم رو نمی‌تونم تغییر بدم، درسته که تو رو نمی‌تونم به گذشته برگردونم، اما خودم رو مثل یه پیرمرد خسته به خاطراتمون سنجاق کردم، تا زنده بمونم. تو ممکنه برات مهم نباشه، ممکنه برای همیشه فراموش کنی، یا ممکنه هیچ‌وقت به یاد نیاری. اما حقیقت اینه که یه روز توی این شهر، توی همین خیابونا، زیر همین بارون، بین این‌همه آدم، من انتخابت بودم.

    #پویا_جمشیدی
     

    .Mahdieh

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/10/18
    ارسالی ها
    1,565
    امتیاز واکنش
    23,200
    امتیاز
    792
    سن
    24
    محل سکونت
    ⇇کره ی خاکی⇉
    حالم جوری نیست که بشه با قرص و آمپول و نمیدونم قدم زدن کنار خیابون یا روشن کردن یکی دو نخ سیگار کاریش کرد
    بعضی وقتا
    انگار دیگه نمیتونم نفس بکشم
    نمیتونم...!
     

    .Mahdieh

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/10/18
    ارسالی ها
    1,565
    امتیاز واکنش
    23,200
    امتیاز
    792
    سن
    24
    محل سکونت
    ⇇کره ی خاکی⇉
    وقتی ازم می‌پرسن بینِ کسی که دوستت داره و کسی که دوستش داری کدوم‌رو انتخاب می‌کنی یکم این پا و اون پا می‌کنم و با بی میلی میگم کسی که دوستش دارم.
    ولی هم من می‌دونم و هم بقیه می‌دونن که بودن با آدمی که دوستش داری و دوستت نداره مرگه، موندن با کسی که دوستت داره و دوستش نداری هم مرگه...
    بین مرگ و مرگ نباید دنبالِ زندگی گشت!
     

    .Mahdieh

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/10/18
    ارسالی ها
    1,565
    امتیاز واکنش
    23,200
    امتیاز
    792
    سن
    24
    محل سکونت
    ⇇کره ی خاکی⇉
    یه دیالوگ خیلی خوبی داشت فیلم تسویه حساب ، دختره برگشت به پسری که بعد ده سال دوباره اومده بود سراغش گفت : آدم چیزی و که بالا اورده دوباره نمیخوره.
    خلاصه که هرچیزی یه تایمی داره ، زمانش که بگذره دیگه مهم نیس.
    حواستون به اون زمان باشه چون زندگی آدما بازیچه نیست.
     

    .Mahdieh

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/10/18
    ارسالی ها
    1,565
    امتیاز واکنش
    23,200
    امتیاز
    792
    سن
    24
    محل سکونت
    ⇇کره ی خاکی⇉
    میبینمت
    میبینمتان
    دستهایت گره دارد
    و پیشانی ات نه!!
    دوستش داری بیشتر از من
    دوستت دارد شاید،،،
    و تو خوشبختی
    مگر من از با تو بودن چه میخواستم؟
    جز حالِ خوشت
    و
    لبخندت.
    میخندی و خوشحالی
    و این بس است مرا.
    چه با من
    چه با او
    تو خوشبختی
    و این بس است مرا
    #دنیا_کاف
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا