گاهی میشود غر میزنم....
گله میکنم!...
از زمین و زمان دلگیر میشوم....
و تو مرا بداخلاق خطاب میکنی...
اما عزیزم تو تمام این گلع شکایت ها را یک چیز بشنو ...
من تورا دوست دارم
و تو مرا با تمام این گله و شکایت ها دوست بدار...
گنگ بودن...
گنگ بودن از چیزی ک نمیدانی برای توست یا ن!
نمیدانی میتوانی رویا بسازی با او یا ن!!
با داشتنش غمگینی چون آیندع را نمیدانی..
و با نداشتنش غمگین تر چون حال را میخواهی..
ما آدمها هنوز یاد نگرفتع ایم ..
داشتن هر چیز تاوانی دارد.
و نداشتنش تاوانی دیگر..
اصلا مزه اش ب همین است..
من گنگ بودن های این روزهایم را با تمام سردردهای شبانه اش دوست دارم...