دلنوشته غم نوشت

[__VON__]

دفتر خاطرات

یکی بود یکی نبود برای صفحه آخرست که !

صفحه اول را یادم می آید. هر دویمان بودیم...

 

[__VON__]

هر لحظه می گی همه اشتباه می کنند ولی تو غلط می کنی..

 

[__VON__]

-از خودم متنفرم

-منم همین طور

تمام شب با چشم های قرمز فکر می کردم ... ولی اخر نفهمیدم "او هم از من متنفر بود یا از خودش"؟

 

[کوکیッ]

تو را می خواهم و دانم که هرگز
به کام دل در آغوشت نگیرم
تویی آن آسمان صاف و روشن
من این کنج قفس مرغی اسیرم
# فروغ فرخزاد

 

[کوکیッ]

ناگهان دلت می ‌گیرد
از فاصله بین
آنچه می ‌خواستی
و آنچه که هستی

 

[کوکیッ]

نگرانم ﻧﺒﺎﺵ
ﺣﺎﻝ ﺩﻟﻢ ﺧﻮﺏ ﺍﺳﺖ
ﺁﺭﺍﻡ ﮔﻮﺷﻪ ﺍﯼ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﻭ ﺭﻭﯾﺎﻫﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺎﮎ ﻣﯽ ﺳﭙﺎﺭﺩ

 

[کوکیッ]

هرشب ..! نبودنت را
سیگار پشت سیگار پُک می زنم ؛
و لحظه های تنهایی را، دود می کنم …!

 

[کوکیッ]

بیشترین افسوس زندگی ام را زمانی خوردم
که فهمیدم، آدم ها خیلی ها را دوست دارند
اما فقط عاشق یک‌ نفر میشوند
تو برای من همان “یک نفر” بودی …
و من برای تو یکی از آن خیلی ها …

 

[کوکیッ]

+دوسش نداری !؟
– دارم …
+پس چرا ديگه براش نمی‌جنگی ؟!
– من فهميدم كه فقط دوس داشتنِ من چيزی رو عوض نمی‌ كنه
عشق بايد دو طرفه باشه …

 

[کوکیッ]

دلم برای توئی تنگ است
که نمی‌ دانی
که نمی‌ پرسی حال دلت چطور است ؟
که من بگویم:
تو که هستی خوب است
عالیست بهتر از این نخواهد شد
دلم برای توئی تنگ است که آرام خوابیده‌ا ی
و نمی‌ دانی چه عذابیست به شوق دیدنت در خواب؛
بی خواب شدن یعنی چه