VIP {{مقالات معماری}}

☾♔TALAYEH_A♔☽

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2017/05/18
ارسالی ها
35,488
امتیاز واکنش
104,218
امتیاز
1,376
آسمانخراش‌ها، از دیروز تا امروز -بخش نخست 1388/10/15


نوشـــــــــــته ی :
محمد رضا دهقانی -





خــلـاصــــــــــــــه : ایجاد بناهای باشکوه و مرتفع از دوران باستان آغاز گشت.مصریان پیشگام این رخداد مذهبی - اعتقادی بودند.هرم های زوسر, خمیده, سرخ و مجموعه اهرام ثلاثه آغاز باشکوه این روند بود که تا برج دبی (افتتاح 4 ژانویه 2010) تداوم داشته است.



6263405495483538250020103295383.jpg










امتیاز شما : 1 2 3 4 5

4Star.jpg


تا کـنون 10 نفـر به این مقاله امتیاز داده اند






مقالات مرتبط




دیگر مقالات محمد رضا دهقانی


dot.gif
لوکوربوزيه و نظریه معماری؛ تدوین ابدیت ( تاريخ معماري )


dot.gif
لودویگ میس فان در روهه؛معمار جزییـــات ( مفاهيم و نظريات معماري )


dot.gif
باهاوس؛ نخستین الگوی آموزش نوین معماری ( تاريخ معماري )


dot.gif
پیتر آیزنمن و معماری فلسفی ( تاريخ معماري )




ایجاد بناهای باشکوه و مرتفع از دوران باستان آغاز گشت. مصر باستان بستر مناسبی برای خلق نخستین بناهای بلند مرتبه‌ی جهان کهن بود. به دلیل اعتقاد مصریان به جهان پس از مرگ، ساخت مقابر شکوهمند برای فراعنه به عنوان وظیفه‌ای مذهبی و افتخاری بزرگ باعث گردید تا یادمان‌هایی عظیم عمدتاً به وسیله‌ی نیروی مردمی و داوطلبانه انجام پذیرفت.

نخستین ساختمان بلند مرتبه‌ی جهان به سال2650 پیش از میلاد در سقاره مصر ایجاد گشت. فرعون زوسر در زمان حکومت خود دستور به ساخت آرامگاهی باشکوه داد، بنایی که توسّط «ایمحوتپ»، وزیر و مشاور وی و نخستین هنرمندی که نامش در تاریخ جهان به ثبت رسیده است، با ارتفاعی معادل61متر احداث شد. هرم پلکانی زوسر متشکل از 6مصطبه(سکو)ی هم ارتفاع و کوچک شونده بود که در زیر سطح خود فضایی جهت تدفین فرعون داشت. این نخستین بنای عظیم سنگی جهان است.

پس از هرم زوسر، بنیانگزار سلسله‌ی چهارم پادشاهی مصر باستان، سنفرو، اقدام به ساخت سه آرامگاه سلطنتی نمود که این کار، عنوان «بزرگ‌ترین هرم ساز تاریخ مصر» را برای وی به ارمغان آورد. نخستین آن‌ها، هرم پلکانی میدوم بود، مشتمل بر هشت مصطبه و بلندایی معادل 5/91متر که در هنگام ساخت ریزش کرد و «نخستین فاجعه‌ی عظیم ساختمانی» را به وجود آورد.

دوّمین آرامگاه وی در جنوب دشت دهشور قرار دارد. مقبره‌ای موسوم به هرم خمیده که فرم غیرعادی آن دارای تغییر زوایه‌ای در میانه‌ی بدنه‌ی خود است. این آرامگاه 5/101متری، چهارمین هرم عظیم سنگی مصر باستان است و «اوّلین هرم واقعی جهان».

فرعون سنفرو در حدود سال2590 پیش از میلاد، اقدام به ساخت سوّمین و آخرین مقبره‌ی سلطنتی خود نمود. هرم سرخ با بلندای 105متر در شمال دشت دهشور، سوّمین هرم عظیم مصر باستان و «نخستین هرم کامل جهان» است که در دوره‌ی تسلط مسلمانان، کلیه‌ی روکش سفید رنگ سنگ آهکی آن را جهت ساختمان‌سازی جدا نمودند.

خوفو یا خئوپس، فرزند و جانشین سنفرو در سال2570پیش از میلاد، بزرگترین و بلندترین بنای جهان باستان که تنها بازمانده‌ی عجایب هفت‌گانه‌ی جهان باستان بود را در دشت گیزا بنا نهاد. این هرم عظیم و جادویی که روند ساخت آن تنها حدود 30سال به طول انجامید، حدود 146متر بلندا داشت و جرم آن را یک صد میلیونیوم جرم کره‌ی زمین تخمین زده‌اند و در ساخت آن 000/300/2قطعه سنگ با وزن متوسط حدود 5/2تن در 210ردیف سنگ‌چین استفاده شده بود. این یادمان غول پیکر که به وسیله‌ی معماری به نام «حمون» برپاگشت، حدود 4هزار سال عنوان، «مرتفع‌ترین دست ساخته‌ی بشر» را به خود اختصاص داد. سطح اشغال این هرم، 37/5هکتار، حدود دو برابر کلیسای پیتررم است و با سنگ‌های بکار رفته «هرم بزرگ خوفو می‌توان پنج کلیسای بزرگ جهان (کلیساهای سن پیتر در رم، سنت پل و وست مینستر در لندن و کلیساهای جامع میلان و فلورالین در ایتالیا را همزمان ساخت.

پس از خوفو، جانشین(پسر یا برادر)وی، دوّمین هرم عظیم مصر را در محور قطری هرم بزرگ گیزا بر پانمود. هرم خفرع یا خفرن حدود 5/143 متر بلندا داشت و در حدود سال2530 پیش از میلاد احداث شد.

از دیگر سو، نخستین بنای مرتفع خشتی جهان، براساس مدارک نوشتاری، برج عبریان بابل بود که زمان ساخت آن به حدود سال 600پیش از میلاد باز می‌گردد و در شهر باستانی بابل به وسیله‌ی نبوکدنصر(بخت نصر) در 7طبقه با ارتفاعی حدود 90متر احداث شد. امروزه از این بنای زیگوراتی شکل افسانه‌ای هیچ اثری وجود ندارد.

فانوس دریایی اسکندریه که عنوان «نخستین آسمانخراش‌ جهان» رایدک می‌کشد نیز از جمله بناهای شاخص و بلندمرتبه‌ی جهان است که در سرزمین مصر واقع بود. این بنا بین سال‌های 285 تا 247 پیش از میلاد در بندر فاروس به وسیله‌ی بطلمیوس دوّم با 134متر بلندا(معادل بنایی 40طبقه) ساخته شد. معمار فانوس دریایی «سوسستراتوس کنیدوسی» یونانی بود که آن را لنگرگاه، بندر اسکندریه بر پاداشت. این بنای بلند مرتبه که یکی از عجایب هفت‌گانه‌ی باستان بود در سال955 میلادی بر اثر زمین لرزه و توفان‌های بسیار، دچار خسارات عمده‌ای شد و سرانجام در سده‌ی 14 میلادی براثر زمین لرزه‌ای دیگر به طور کامل فرو ریخت.

رکورد ارتفاع تا سال1311 میلادی در اختیار هرم بزرگ خوفو بود. در این سال، مناره مخروطی شکل کلیسای جامع لینکولن انگلستان با بلندای 160متر تکمیل گشت. کلیسای مذکور که از شاهکارهای سبک گوتیک اروپا محسوب می‌شود در سال 1185میلادی آغاز به ساخت شد و دارای بلندترین برج‌های کلیساهای قرون وسطی می‌باشد.

با ایجاد «یادمان واشنگتن» در سال 1884 میلادی با ارتفاعی معادل170متر که ساختار و ظاهری مشابه اُبلسیک‌های مصری دارد و برای بزرگداشت جرج واشنگتن، نخستین رئیس جمهور ایالات متحده، احداث گردید، بار دیگر حدّنصاب ارتفاع شکست. یادمان مذکور در سال1848 به وسیله‌ی «رابرت میلز» آغاز به ساخت شد، گرچه تا 40سال بعد، سی سال پس از مرگ معمار، به پایان نرسید.

با ظهور تکنولوژی جدید، فولاد، ساختمان‌ها از نظر ارتفاع و ساختار، چهره‌ای متفاوت یافتند. با ساخت برج ایفل به وسیله‌ی گوستا و ایفل در سال1889 ساختمان‌های بلند مرتبه با چهره‌ای جدید ظهور نمودند.
 
  • پیشنهادات
  • ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    تعريف معماری 1388/12/05


    نوشـــــــــــته ی :
    علی باقرزاده -





    خــلـاصــــــــــــــه : معماری چیست ؟ این سوال برای اغلب افراد همیشه به وجود می آید که به واقع معماری چیست ؟ معماری علم هست یا هنر ؟ حوزه نفوذ معماری تا به کجاست ؟ جایگاه رشته معماری در علم ساختمان کجاست ؟ و سوالاتی از این قبیل که ذهن هر فرد حتی خود معماران را گاهی اوقات مشغول می کند . باید گفت امروزه معماری یک دانش میان رشته ای با سایر علوم ، به ویژه علوم ریاضی و انسانی است؛ دانشی به وسعت یک اقیانوس که هرمنطقه ازاین اقیانوس دارای عمقی نامحدود است . معماری یک فعل انسانی است که در زمان ومکان مشخص به خاطر هدفی خاص ماده را به شکل زیبایی خلق می کند.



    81634054916139445000201033299443.jpg










    امتیاز شما : 1 2 3 4 5

    3MidStar.jpg


    تا کـنون 26 نفـر به این مقاله امتیاز داده اند






    مقالات مرتبط




    دیگر مقالات علی باقرزاده



    معماری چیست ؟ این سوال برای اغلب افراد همیشه به وجود می آید که به واقع معماری چیست ؟ معماری علم هست یا هنر ؟ حوزه نفوذ معماری تا به کجاست ؟ جایگاه رشته معماری در علم ساختمان کجاست ؟ و سوالاتی از این قبیل که ذهن هر فرد حتی خود معماران را گاهی اوقات مشغول می کند .

    معماري به عنوان يكي از قديمي ترين علوم ، از پيشينه اي كهن برخوردار است . از زماني كه انسان پا به عرصه حيات نهاد،خود را آغاز نمود و تا به امروز پا به پاي بشر و ساير پديده هاي بشري روند تكاملي خود را طي كرده و دگرگوني هاي بسياري را به خود ديده و به واسطه همين دگرگوني ها در طي زمان تعاريف آن نيز تغيير كرده است . معماري پديده اي است كه طي هزاران سال وجود داشته است و نمونه هاي آن به شكل بناها و ساختمانهاي متعدد در جهان پراكنده مي باشد .

    امروزه واژه «معماري» در دو معناي وابسته بكار مي رود .

    1) معماري به عنوان فرآيند ساماندهي فضا كه اسم معنا شمرده شده است و به يك فعاليت آفرينشگر ( خلاقانه ) آدمي توجه دارد و بر پايۀ علمي – تجربي ، هنر و فناوري ساخت، پديد مي آيد . اين برداشت بيشتر از سوي معماران صورت مي گيرد .

    2) معماري به عنوان دستاورد ساماندهي فضا يا اثر معماري كه اسم ذات شمرده شده است و به ساختمانهايي اشاره دارد كه پيش از ساخت آنها اين فرايند پيموده شده است . اين برداشت بيشتر از سوي باستان شناسان و مورخين معماري بكار مي رود .

    در اين تحقیق به واژه معماری به معنای معمارانه اش پرداخته خواهد شد .

    واژه معماری درزبان عربی ازریشه«عمر» به معنای عمران ، آبادی و آبادانی و « معمار» بسیار آباد کننده است . در زبان فارسی برابرهای گوناگونی برای آن آمده است مانند « والادگر» ، « رازیگر» ، «بانی گر» و«مهراز» . مهراز واژه ای است که از دو بخش « مه » یعنی بزرگ و « راز » یعنی سازنده درست شده است این واژه برابر مهندس معمار به تعبیر امروزی است .

    در زبان لاتین نیز برای معمار واژه « Architect » که ریشه آن به دو کلمه « Archi » به معنای سر، سرپرست ورئیس و « tecton» به معنای سازنده بر می گردد، که کاملاً همتراز با واژه مهراز می باشد .

    اولین تعریف معماری که در دایره المعارف معماری به آن استناد میشود و تعریف دانشگاهی محسوب می شود، متعلق به «جان راسکین» می باشد. که درکتاب خود معماری را چنین تعریف کرده است . «معماری هنر افراشتن و آراستن بنا توسط انسان است.»

    تعریف دیگری که در فرهنگ معماری آمده است مربوط به «ویترو یوس» معمار معروف رومی است که معماری را چنین تعریف کرده است « معماری از نظم ، سازواره ، آرایش، تناسبات، هماهنگی ، قرینگی ، پسندیدگی، وایستگی و اقتصاد ناشی و نتیجه می شود . »

    ویترویوس معماری را واجد سه ویژگی زیبایی ، استحکام وسودمندی می داند و این سه ویژگی را سه ضلع مثلث معماری می داند .

    در دايرة المعارف بريتانيكا معماري علم و هنر ساختمان معرفي شده است. يعني تركيبي از مسايل تكنيكي ، فني با مسايل هنري و سليقه اي و قريحه اي است .

    «سرکریستوفر رن» معمار بزرگ انگلیسی در تعریف معماری گفته است، معماری حاصل زیبایی ، استحکام و پایداری و آسایش و آسودگی است .

    دایره المعارف معماری با استناد به تعاریف فوق تعریف جامع زیر را ارائه می دهد .

    «معماری باید علم و هنری تعریف شود که طراحی ساختمان را توام با کیفیت زیبایی ، هندسی و عاطفی ، نیروی معنوی و روحانی رضایتمندی اندیشمندانه و پیچیدگی، سازه سالم و برنامه ریزی ساده و انواع مختلف ویژگی های هنری از قبیل دوام و ماندگاری مواد و مصالح مطبوع ، رنگ آمیزی خوشایند و دلپذیر و تزئینات وآراستگی و پویایی و تناسبات خوب و مقیاس قابل قبول و بسیاری از تداعی های خاطره آمیز و پیوند با سنت های پیشین به همراه داشته باشد .»


    اما تعریف معماری زمانی اهمیت بیشتری یافت که مرزهای دانش، بینش و آموزش معماری به صورت آکادمیک مورد توجه قرار گرفت وتخصص گرایی در جوامع انسانی مطرح شد ، به این مفهوم که سازه از معماری جدا شده ، متخصصین تاسیسات و نظایر آن به صورت تخصصی فعالیت خود را آغاز کردند.

    حال به کنکاشی در اندیشه های کسانی که در زمینه معماری تلاش کرده اند می پردازیم تا در یابیم متفکرین و متخصصین این رشته ، معماری را چگونه تعریف کرده اند ؟

    «ويليام موريس» معتقد است به مجموعه فعاليتهاي بشري برروي كره زمين معماري گويند . در اين تعريف تنها طبيعت بكر و مخلوقات خداوند از اين تعريف به معناي معماري توسط انسان جدا هستند و هر آنچه كه مي بينيم يا هر فضايي كه در آن هستيم معماري است.

    «هریس» در سال 1975 معماری را علم ساختمان تعریف کرده است، چون از نظر وی در معماری مباحث تکنیکی و فناوری دارای اولویت است.

    «گوته» معماری را موسیقی جامد شده وتبلور یافته میداند ، او بیشتر به جنبه های هنری اشاره دارد چون اگر هنر را یک پاره خط در نظر بگیریم یک سر این خط موسیقی است که غیر ماناترین هنر و سر دیگر معماری که ماناترین هنر است.

    «لوکوربوزیه» که از پیشگامان معماری مدرن به شمار می رود در جایی معماری را بازی هوشمندانه احجام،زیر نور و سایه ها می داند و در جای دیگر می گوید معماری آن چیزی هست که قلب مرا می لرزاند ؛ وی درتعریف اول به جنبه های بیرونی وفیزیکی معماری اشاره دارد و در دومی به شور و هیجانی که از قرار گرفتن در فضای معماری به واسطه جنبه های زیبایی شناختی ایجاد می شود تاکید دارد.

    «ميس‌وندر روهه» معتقد است معماری چيزي جز تمنای زمان برای فضايي زنده، متغير و جديد نيست؛ درست است كه معماری بر روي حقايق مسلم بنا گرديده است اما زمينه كار اساسي آن تسلط معانی است. معماری ارادۀ زمان است كه به فضا تبديل شده است. زنده، شاداب و جديد.

    «آلوارآلتو» میگوید معماری علم نيست؛ فرايند تركيبی عظيمی است كه هزاران كاركرد معين انسانی را با هم تلفيق مي‌كند وهمان معماری باقی مي‌ماند. نسبت معماری ايجادهماهنگی ميان جهان مادی و زندگی انسانی است.

    «زيگفريدگيديون» معماری را محصول شرايط و عوامل فراوانی مانند عوامل اجتماعي، اقتصادی،علمی، فني،عادات و رفتار آدمی می داند كه معيار اشتباه‌ناپذيری از رويدادهای زمان را بدست مي‌دهد.
    «ژاك دريدا» معماری را با فلسفه همراه میداند و میگوید معماری كوششی است برای آنكه پيوند بين خود و فلسفه را استوار سازد و آنرا قابل تصور نمايد.
    «كلوتز» معماری را بوم شناسی می داند و معتقد است که ما بايد تمام ساختمانهاي جديد را تا حدود زيادی مرتبط با محيط آنان بدانيم.
    «ایزنمن» میگوید معماری امروز ما باید منعکس کننده شرایط ذهنی و زیستی ما باشد و آنچه که در معماری امروز ما مورد غفلت قرار گرفته بخشی از زندگی ما است.
    همانطور که می بینیم هر یک از این افراد تعاریف مختلفی از معماری به فراخور زمان خویش در ذهن داشتند؛ عده ای به جنبه های هنری توجه دارند، گروهی به جنبه های فنی و تعدادی به تلفیق هر دو توجه دارند ودر دورانهای جدید مسایلی مانند فضا ، زمان ، مکان، فلسفه ، انسان ، جامعه ،بوم شناسی، روانشناسی، تکنولوژی و... از دغدغه های اصلی معماران می باشد.

    مثل تمام مفاهیمی که در زندگی وجود دارد ، اگر به دنبال تعریفی برای آن مفهوم باشیم ، این تعریف باید کامل و مانع باشد ، كامل يعني در بر گيرنده تمام انواع مثل خود باشد و مانع باشد يعني مفاهيمي كه به غير از خودش هست را در خود راه ندهد . با توجه به این که در عصر حاضر ، عدم قطعیت در مباحث علوم پایه و نظریه نسبیت توسط فیزیکدانان مطرح جهانی مورد توجه بوده است نمی توانیم برای بسیاری از مفاهیم ، تعاریفی جامع و کامل داشته باشیم ، چون این مفاهیم از فیـلتـ*ـر ذهن افراد مختلف می گذرد و نتیجه طبیعی خلقت افراد مختلف ، ذهن های مختلف و تعاریف مختلف است .به همین خاطرهرفرد بر اساس ذهن واندیشه اش معماری را تعریف می کند، امروزه وسعت دانش معماری به اندازه ای زیاد گشته که خود معماری به زیر شاخه های مختلف مانند معماری منظر، معماری اسلامی، تاریخ معماری، معماری داخلی و ..... تقسیم گشته و در دانشگاه ها به صورت تخصص های مختلف آموزش داده می شود وحتی دیده می شودکه از حیطه علم ساختمان هم فراتر رفته و رد پای آن را درعلوم دیگرمی شود یافت؛ واصطلاحاتی مانند معماری نفت، معماری کامپوتر و .... به وجودآمده است.

    باید گفت امروزه معماری یک دانش میان رشته ای با سایر علوم ، به ویژه علوم ریاضی و انسانی است؛ دانشی به وسعت یک اقیانوس که هرمنطقه ازاین اقیانوس دارای عمقی نامحدود است . معماری یک فعل انسانی است که در زمان ومکان مشخص به خاطر هدفی خاص ماده را به شکل زیبایی خلق می کند.
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    بازگشت معماری داخلی به مسیر سبز 1388/12/16


    نوشـــــــــــته ی :
    مينا ارجمند -





    خــلـاصــــــــــــــه : آنچه در این دهه به نام پیشرفت و توسعه تکنولوژی بکار میرود به معنای: بازگشت وهویت بخشیدن ذهن گذشته ی بشر که در پی ابداع آنچه که پاسخگو وهمگام با طبیعت زندگی اش بود،می باشد .به بیان صریح تربازگشت به پایدار گشتن است.آنچه امروزه همگان را بسوی مسیری هماهنگ راهی میسازد "تفکر چرخش ارگانیکی در مسیر سبز " می باشد.این اندیشه جامعه معماران را بر آن داشته که فضایی خلق کنند که خود توانمند بازگشت به طبیعت و بازدوباره موجودیت بخشیدن به فضای معماری موجود باشد. و آنچه زیباست که در عین منحصربفردی ، سادگی، اقتصادی و تنوع در عملکردش ، پاسخگوی مسیر سبز باشد.



    826340359846332812502010373283.JPG







    امتیاز شما : 1 2 3 4 5

    3Star.jpg


    تا کـنون 49 نفـر به این مقاله امتیاز داده اند






    مقالات مرتبط




    دیگر مقالات مينا ارجمند


    dot.gif
    سیاست های هویت و طراحی داخلی ( طراحي داخلي )





    آنچه در این دهه به نام پیشرفت و توسعه تکنولوژی بکار میرود به معنای: بازگشت وهویت بخشیدن ذهن گذشته ی بشر که در پی ابداع آنچه که پاسخگو وهمگام با طبیعت زندگی اش بود،می باشد .به بیان صریح تر بازگشت به "پایدار گشتن" است. آنچه امروزه همگان را بسوی مسیری هماهنگ راهی میسازد "تفکر چرخش ارگانیکی در مسیر سبز " می باشد.این اندیشه جامعه معماران را بر آن داشته که فضایی خلق کنند که خود توان بازگشت به طبیعت و بازدوباره موجودیت بخشیدن به فضای معماری را داشته باشد. و آنچه زیباست که در عین منحصربفردی ، سادگی، اقتصادی بودن و تنوع در عملکردش ، پاسخگوی مسیر سبز نیز باشد.

    آنچه امروزه در فضای کنونی معماری داخلی به نام هنرثبت میگردد هدایت این نگرش علاوه بر معماری خارجی در ، آرایش داخلی هم، می باشد. پیتر مدیر برنت توست 1 ،این تفکر را در طراحی فضای داخلی یک فروشگاه مردانه به نام" اسمیت فیلد‌‌2" درمنچسترانگلستان ، با استفاده از جعبه ها و لوله های مقوایی بازیافتنی ارائه کرده است. برای فضای داخلی این فروشگاه ، مسترز بدنبال یک طرح برجسته ، با هزینه بهینه و سازگار با محیطی که به آسانی قابل تغییر باشد، بود .سگهای مقوایی از لوگوی فروشگاه الهام گرفته شده اند.ایده ی او برای طراحی ایجاد فضایی فراتر ازیک فروشگاه معمولی لباس اطراف منچستر ، ساختن مغازه ای شاخص درمحیط و خرید ازمغازه ای با بوجه کم اما با حسی متفاوت از مغازه های معمولی بوده است. برای اجرای این ایده اولین چالش او پیدا کردن راهی برای ساختن با هزینه ی کم ، ولی پایدار بود . برای پاسخ به این مسئله ، او مقوا را برای این هدف مناسب دید.همه لوله های مقوایی از کارخانه ی چوب 3 که ازمقواهای 100% بازیافت شده ساخته شده اند ،آمده اند . او می گوید: همه هدف طراحی این مغازه، نمایان ساختن این است که :برای ساختن مغازه ای کوچک با طراحی شاخص و کارکردی مناسب، نیازی به استفاده از صنعت ، مصالح و منابع گسترده نیست. درواقع مغازه فقط با تمرکز بر ، انتخاب مصالح و شکل وعملکردشان در فضای داخلی ، طراحی شد. با قرار دادن جعبه ها درفرم و اندازه های مختلف در فضا ،حرکت دادن چراغهای لوله های مقوایی به هر سو وقرار دادن پایه در مکانهای مختلف ، کل مغازه براحتی با هزینه ای کم قابل تغییر دادن است .این تغییر به جذاب بودن و تازگی فضای مغازه در هر زمان کمک می کند.

    هنرمند فرانسوی پاول کدامی4 این رویکرد سبزرا در دفتر تبلیغاتی ای در پاریس نشان میدهد.بیست جایگاه کاری ، پارتیشن ، اتاق ملاقات ، مبلمان و انبار با استفاده ازمقوای لانه زنبوری ضد آب با ضخامت 4سانتی متر که با چسب چوب ونوار چسب نصب شده اند، ساخته شدند. نورپردازی فضا بوسیله چترهایی که او ادعا میکند نوعی از جادو و سحر را نمایان میکند،انجام شده است.

    برای فضای موقت نمایشگاهی منحصر بفرد، معماران نروژی فنتستیک5 این فضا را مانند توده های ابرساخته شده از جعبه های مقوایی معلق در" مرکزی برای طراحی و معماری6 " در اسلو نروژ طراحی کردند. نصب بیش از 3000 جعبه مقوایی، فضای بزرگ نمایشگاه (350 مترمربع) را به فضاهای کوچکتری تقسیم کرد. این نمایشگاه محل ارائه برندهای طراحی جدید مبلمان بود.اشیا و اثرهای نمایشی درداخل و خارج جعبه ها به نمایش گذاشته شده بودند. در بخشی از این نمایشگاه ایده ی " هیجان باز کردن جعبه ها " و دیدن اثر قرارگرفته در جعبه ، تعبیه شده بود. در این نمایشگاه هدف معماران خلق فضایی با هزینه بهینه و پایدار و محیط سرگرم کننده و جذاب بود . به مجرد اتمام نمایشگاه ، جعبه های مقوایی، به چرخه محیط بازگشته ودوباره استفاده میشوند.

    برای فضای داخلی کتابفروشی " هنر ماگما 7" ، طراح ساکن لندن بلوستین هیت8 هم ازاین ایده استفاده کرد.این پروژه در ماه اگوست 2007 درلندن انجام شد. تمام مغازه از جمله قفسه بندی، سطوح پیشخوان، اتاقهای پرو، از مقوا ساخته شده اند.عناصر و المانها میتوانند به سادگی و ارزانی جایگزین شوند.

    طراح هلندی جوست ون بلیسویچ9 با مقوا فضای داخلی دفتر جدید تبلیغاتی بنام" ناتینگ10 "را طراحی کرده است .این سازمان کارآفرینیِ مستقلی است که ابداعات وخلاقیت های تجاری را برای مشتریان داخلی و خارجی ارائه میدهد .این دفتر در سطح بین المللی به رسمیت شناخته شده است . یکی از اعضای هیئت رئیسه این دفتر می گوید:"ناتینگ در مورد قدرت ایده ها ، در مورد چگونگی آنچه که یک ایده تک می تواند ازهیچی به همه چیز تبدیل شود، است. استفاده از مصالح ارزان قابل بازیافت ، برای ساختن یک فضای کاری به یادماندنی و منحصربه فرد ،راه خوبی برای تحقق این تفکر بنظر آمد".هدف ناتینگ ساده است : مصرف کنندگان را با تمام قدرت به حامیان برند ،تبدیل کنند .این رویکرد هیئت رئیسه را وادار به تعریف فرایند راست ازمایی قابلیت دفتر از تولید محصول و طراحی فروشگاهی گرفته تا برنامه های آموزشی استخدامی و کمپین های تلویزیونی، کرد. یکی دیگر از موسسین می گوید:"ابداعات تکنولوژی ،نقش محرک اجتماعی دارند و باتوجه به افزایش سریع شبکه ها ووبلاگ های اجتماعی آنلاین، با سرعت شگفت انگیزی در حال توسعه است . در این زمان دیگر ارتباطات حضوری و جمعی مانند گذشته، دیگرجوابگو نیستند و این به بدین معناست که حامیان برند بسرعت تبدیل به با ارزشترین سرمایه برند میشوند. به همین منظور ون بلیسویچ با استفاده از نام این شرکت و مفهوم ،فضای داخلی دفتر را با کاربرد بیش از500 مترمربع مقوای مسلح شده ،با استفاده از شیوه مشابه" بدون پیچ و بدون چسب" ، طراحی کرد؛1500 قطعه جدا بدون هیچ چسب و وسیله بهم چفت شده بودند.

    حال زمان آن است که به آن بیاندیشیم که چگونه هنرمند باشیم وچگونه ازهیچ، هزاران مفهوم در فضا خلق کنیم.
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    نظر دبیر تحریریه > آرش بصیرت "سردبیر اتووود"

    هنر گفت و گو نام اثری سترگ از هنرمند سورئال رنه مگریت است؛ در چشم اندازی از غول هایی در نبرد یا از اغاز جهان، دو انسان کوچک در گفت و گویند، سخنی ناشنیدنی جاریی است که در سکوت سنگ ها جذب می شود، اما در پای سنگ های تل انبار شده مجموعه حروفی شکل گرفته اند: رویا، صلح یا مرگ که تلاش دارند به اشوب سنگ ها نظمی دهند. اتووود از این پس گفت و گوهایش را زیر عنوان این ستون خواهد اورد.


    هنر گفت و گوـ بنای شمایل گون در گفت و گو با چارلز جنکز 1389/01/04


    نوشـــــــــــته ی : پل کامستاک



    برگــــــردانی از :
    فرنوش فارمر -


    خــلـاصــــــــــــــه : متن پیش رو ، ترجمه ای است از متن گفت و گوی پل کامستاک و چارلز جنکز ، در رابـ ـطه با « بنای شمایل گون » ( آخرین اثر مکتوب چنکز ) .



    90634050533581476250201018241473.jpg




    توضیحات مترجم :





    امتیاز شما : 1 2 3 4 5

    4MidStar.jpg


    تا کـنون 5 نفـر به این مقاله امتیاز داده اند






    مقالات مرتبط




    دیگر مقالات فرنوش فارمر


    dot.gif
    کیتینژ کــِـــلی؛ زلیــــــــگِ معماری مدرن ـ روایتی از حاشیه های 60 سال معماری معاصر ( تاريخ معماري )


    dot.gif
    گزارش اختصاصی اتووود از جایزه پریتزکر 2010 ( تاريخ معماري )


    dot.gif
    گرند پاریس؛ طرحی مبتنی بر سیاست های خرد ( شهر سازي )


    dot.gif
    گزارش اقلیت ـ سیاست جنسیت و سیاست مصالح؛ دخترکانه ای بتنی ( مفاهيم و نظريات معماري )


    dot.gif
    کتاب خانه اتووود ـ بحران اتحادیه اروپا: یک واکنش ـ یورگن هابرماس ( جغرافياي انساني )


    dot.gif
    به دنبال تمامیتی پیوسته؛ نگاهی به چند اثرتام مِین ( مفاهيم و نظريات معماري )


    dot.gif
    سو فوجیموتو و گذر از فرم برای تلفیق با محیط ( مفاهيم و نظريات معماري )




    چارلز جنکز نویسنده و نظریه پرداز هنر و معماری است.او در سال 2004 موفق به دریافت جایزه ی Gulbenkian شد . بنای شمایل گون را در سال 2005 به رشته ی تحریر در آورد.

    « بنای شمایلگون » چیست ؟ در نظر شما بهترین نمونه های آن کدامند؟

    یک بنای شمایل گون (iconic ) وجوه معینی را هم با یک شیء شمایل گون ، مانند نقاشی های بیزانسی از عیسی مسیح ، و هم با وجهه فلسفی یک شمایل (icon) به اشتراک می گذارد؛ که خود یک نشانه (sign) است دارای عواملی مشترک با چیزی که بیان می کند. از یک سو شمایل گونگی یک بنا در گروی تصویر(image) نو و خلاصه شده ایست که ارائه می دهد؛ تصویری متعالی در هیأت و جلوه ی بیرونی بنا که آن را در شهر برجسته سازد.از سوی دیگر،برای تأثیر هر چه بیشتر، بنا باید استعاره هایی هر چند دور و تلخ ،اما مهم را یادآور شود و نمادی (symbol ) باشد قابل ستایش در جامعه ای سکولار.

    بهترین نمونه ها ؟

    اولین نمونه ی بعد از جنگ ، کلیسای کوچکی بود که لوکوربوزیه در رونشان بنا کرد. موارد دیگری که می توانم به آن اشاره کنم شامل برخی آثار دانیل لیبسکیند (موزه ی جنگ ، منچستر – موزه ی یهود ، برلین ) ، نورمن فاستر (ساختمان دفتر مرکزی سوئیس ری ، لندن)،فرانک گری ( موزه ی گوگنهایم ، بیلبائو - تالار کنسرت والت دیسنی ، لس آنجلس ) می باشد.

    قدم زدن در شهری قدیمی ( البته با معیارهای آمریکایی) مثل فیلادلفیا ، حسی مطبوع و امن از معماری موجود در ناظر بوجود می آورد.ساختمان هایی که خیابان ها را شکل داده اند ، با توجه به مقیاس انسانی و در ارتباط با فضای مجاورشان بنا شده اند. به عکس ، بناهای شمایل گون ، گوئی کمتر به ناظرین و معماری اطرافشان توجه داشته ، بیشتر بر خط آسمان و ناظری که بر فراز آن ها پرواز می کند تاثیر گذارند.آیا این یک نقد تند نیست ؟ آیا کسانی که در ساخت این بناها دست دارند،ناظران یا حتی کالبد معماری را هم در نظر می گیرند؟

    کالبد معماری آخرین نکته ای است که شاید یک معمار شمایل گرا در نظر بگیرد .منظور این نیست که معمار نمی تواند ، یا اینکه مغایرتی میان این نوع بناها و شهر وجود دارد؛ آن ها تنها متفاوتند و نیاز به مطالعه ی آگاهانه دارند.

    با توجه به اینکه ما در جایی به نام جامعه هستیم ، آیا شما چیز دیگری نیز به این بناها نسبت می دهید؟آیا نارسیسیسم این ساختمانها میتواند نشانه ای بر افول فرهنگ باشد؟

    نارسیسیسم ؟ افول فرهنگ ؟ صحبت از کل جهان است. ونیز هم متمایل به نارسیسیسم و پر از اینگونه بناها بود،500 سال افول کرد اما بازهم از لـ*ـذت بخش ترین شهرها برای زندگی محسوب می شد.مهم درک موقعیت امروزیمان است؛ و اینکه نیروهای وارونه ( مانند زوال مذهب و افزایش مصرف گرایی ) هستند که این نوع بناها را شکل می بخشند.

    تام وولف[1] یک بار ابن مسئله را مطرح کرد که سرمایه داری آمریکا به اشتباه یک معماری موقر و سوسیالیسم بوروکراتی را برای ساخت استقرارگاه هایش برگزید.امروز ما دولت هایی داریم ، به خصوص چین کمونیست ، که چنین ساختمان های آوانگاردی را می سازند. اینجا چه خبر است؟

    چین و سرمایه داری جهانی اش( Global Cowboy Capitalism )، رفته رفته - همانند شانگهای - توسط محرک هایی ، که چندان هم با سانفرانسیسکوی عصر طلا(The Gold Rush) تفاوت ندارند ، به جایگاه عادیش باز می گردند. این که کمونیسمی ضعیف آن را توجیه می کند چندان هم عجیب تر از قوانین آمریکای امروز نیست.

    آیا می توان گفت بی شباهتی این گونه ساختمان ها به چیزهایی که قبلا دیده ایم ، عاملی است که ما را جذب آن ها می کند؟ و اینکه رفته رفته با ازدیاد این قسم بناها در می یابیم که " نو و متفاوت " را می توان به بسیاری از آن ها نسبت داد؟

    بله . این بی شباهتی نکته ی مهمی است ؛ شاید در اغلب موارد همین طور باشد ( که البته عیب محسوب می شود).اما باز هم به همین دلیل است که من در تلاشم دلیل تمایز نمونه های برجسته را نشان دهم. آن ها مفاهیم زیادی در شرح مکان، عملکرد و تاریخشان دارند؛ همچنین معنایشان اشاره ای به رمزی نهفته و کیهانی در طبیعت دارد : بنابراین آنها در واقعیت خلاقانه اند.

    انسان مدرن فاقد نوعی از اسطوره شناسی است که آخرین دستاوردهای علمی ما را به یکدیگر پیوند دهد؛ اما شما وضعیت شفافی برای چیزی به نام « پیدایش کیهانی Cosmogenesis » مطرح کردید. به ما می گویید که آن چیست و اینکه چگونه خو را در معماری نمود می دهد؟

    پیدایش کیهانی به عنوان یک لغت، قدمتی 150 ساله دارد و توسط کسانی مثل فیلسوف فرانسوی پی یر تیلار دوشاردن ، توماس بری و فیزیکدانان هاروارد بسط داده شده ، عالم را به عنوان پدیده ای پیوسته و باز معنا می بخشد ( پیدایش ، با فرآیندی کیهانی 7/13 میلیارد سال به طول می انجامد). همچنین تغییری در جهان بینی است که فرهنگ و طبیعت را برآمده از روایت عالم هستی می بیند. این روایت شمایل نگاری (iconology) معقولی ارئه می دهد که بر علایق ملی و فرقه ای ارجحیت پیدا می کند. بعضی معماران در مراحل مختلف درگیر این موضوع خواهند شد.البته کسی شروع این تغییر را در معماری تشخیص میدهد که به تغییرات علم و تأثیراتش بر سایر سطوح زندگی آگاه باشد.علوم جدید پیچیدگی - فراکتال ها، جریان های غیرخطی ،هستی شناسی نو ، سیستم های خود سازمان یافته - تغییراتی در چشم اندازهای زندگی به ارمغان آوردند. ما از بُعدِ مکانیکیِ عالم به سوی خود سازمان یافتگی در تمام سطوح حرکت می کنیم ؛ از اتم گرفته تا کهکشان. این بینش جدید با تغییراتی همسو شده که امروزه نمود آن را می توان در معماری مشاهده کرد.

    گوناگونی سبک ها نمایان گر همین موضوع و بازتابی است از اهمیت اساسی کثرت گرایی(pluralism ) در شهرهای جهانی( global cities ). تئوری پیچیدگی دهه ی 80 برخاسته از پیچیدگی پست مدرن دهه های 60 و 70 – جین جاکوب و رابرت ونتوری – است : کثرت گرائی به سمت کشمکش ، سلیقه های متضاد و اهدافی مرکب سوق می دهد. ساده سازی و خلوص مدرن نیز نمی تواند به خوبی نمایانگر این واقعیات باشد.

    مرگ خدا ، مانند مرگ سایر کلان روایت ها در صد سال گذشته ، احتمالاً محدود به دنیای غرب بوده است؛ امروز این قضیه را بخوبی می توان مشاهده نمود،به خصوص اکنون که دنیا برخورد غائی تمدنها را تجربه می کند.اما بنیاد گرایان (fundamentalists ) ، چه آمریکائی و چه غیر، در قید جنبش های فرهنگی – حتی تأثیر گذارترین آن ها – نیز نیستند.آن ها نه هنری از خود بر جای گذاشتند ، نه معماری یا نوشته ای که ارزش ستودن داشته باشد ؛ و مشکلات اساسی همچنان پابرجا باقی ماندند. به خاطر وجود این مشکلات هنوز این سوال که « آیا پارادایم جدیدی در معماری وجود دارد؟ » ارزش پرسیدن دارد. چیزی که ما می گوئیم ممکن است شروعی نادرست باشد؛پارادایم کهنه ی مدرنیسم می تواند براحتی دوباره خود را به اثبات رساند ، چراکه پشت هر بوش وبلری پنهان شده است.اما یک نسیم کافی است تا معماری را تکان دهد؛دست کم شروعی تازه برای یک تئوری و یک کنش خواهد بود.

    [1] .نویسنده و روزنامه نگار آمریکائی و از بنیانگذاران جنبش نئوژورنالیسم درآمریکای دهه های 60 و 70.
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    انرژی خورشیدی در ایران 1388/12/22


    نوشـــــــــــته ی :
    مهدي معيت -





    خــلـاصــــــــــــــه : در این مقاله نگاهی اجمالی به کیفیت اقتصادی استفاده از انرژی خورشیدی در ایران و نیز معرفی دو نهاد با رویکرد انرژی های غیر فسیلی مد نظر بوده است.



    83634051659596320000201059266323.jpg







    امتیاز شما : 1 2 3 4 5

    4Star.jpg


    تا کـنون 45 نفـر به این مقاله امتیاز داده اند






    مقالات مرتبط




    دیگر مقالات مهدي معيت


    dot.gif
    « معماری من، کابوس های شبانه ام را فاش می کند ! » ( مفاهيم و نظريات معماري )


    dot.gif
    ذات پرسشگری ، منشِ اثر هنری ( مفاهيم و نظريات معماري )


    dot.gif
    موزه شعر و نقاشي تومی هیرو؛ماكوتو يوكومي‌زو ( معماري و هنرهاي ديگر )


    dot.gif
    از روحیه شاعرانه تا خانه شعر ( مفاهيم و نظريات معماري )


    dot.gif
    مرکز اموزش رلکس؛ کاری از دفتر معماری SANAA ( مفاهيم و نظريات معماري )


    dot.gif
    هنر گفت و گوـ تام مین؛ پسر بد معماری لس‌آنجلس ( مفاهيم و نظريات معماري )


    dot.gif
    موبیوس ( زيبايي شناسي )


    dot.gif
    فضایی رهایی بخش؛ مدیاتک سندای اثر تویو ایتو ( مفاهيم و نظريات معماري )


    dot.gif
    دستهای لوکوربوزیه؛ منش بوطیقایی یک معمار ( مفاهيم و نظريات معماري )


    dot.gif
    سوپرمدرنیته؛ عبور از پست مدرنیسم و یافت روایتِ "بی گون" از مکانی ( مفاهيم و نظريات معماري )


    اگر تنها یک درصد از صحراهای جهان به نیروگاههای حرارتی خورشیدی مجهز شوند ، همین مقدار برای تولید برق سالانه مورد تقاضای جهان کافی است.

    یک سطح 3 الی 4 متر مربعی کلکنور خورشیدی به همراه یک منبع 200-400 لیتری عایق شده می تواند در روزهای متوسط آفتابی حدود 200-300 لیتر آب گرم 60 درجه سانتیگراد تولید کند.

    میزان تابش خورشیدی در ایران 2000 kWh/m2/yr یکی از بزرگترین مقادیر درجهان است که برای نمونه بیش از دو برار میزان تابش متوسط خورشیدی سالانه در آلمان است.

    با نصب یک سیستم انرژی خورشیدی شامل 3 کلکتور با سطح هر کلکتور9 مترمربع و ظرفیت منبع 400 لیتر می توان 69% انرژی مورد نیاز برای گرم کردن آب مصرفی یک ساختمان نمونه دو طبقه معمولی با ده نفر سکنه را فراهم کرد.

    اگر تنها یک چهارم ساکنان شهر تهران ، اقدام به نصب سیستم های گرمایش خورشیدی نمایند ، درآمد خالص برای اقتصاد ایران در یک دوره 25 ساله به 1800 میلیون دلار خواهد رسید .

    بد نیست کمی نسبت به این آمار و ارقام حساس باشیم. حتی اگر فرض شود که با دریافت وام از بازارهای مالی بین المللی با نرخ بهره 3% به حمایت از تاسیسات خورشیدی بپردازیم ، با در نظر گرفتن کاهش مصرف سوخت در خانوارهای ایرانی و قیمت هر بشکه نفت حداقل 40 دلار ، تاسیسات حرارتی خورشیدی به ازای هر ساختمان دو طبقه درآمدی معادل 168 دلار خواهد داشت. و با فرض عمر مفید 25 ساله ، هر یک از تاسیسات خورشیدی می تواند 4200 دلار سود خالص اقتصادی (درآمدهای اضافی نفت منهای سرمایه و هزینه نگهداری) را در این دوره حاصل کند! تازه از اثرات کاهش گازهای گلخانه ای و آلاینده ها در شهر صرف نظر کردیم و فرصتهای شغلی ایجاد شده از این منظر را نادیده گرفتیم.

    این فن آوری ، تکنولوژی جدیدی نیست. در استرالیا سیستمهای انرژی خورشیدی در دهه 50 میلادی ظهور کرد و اکنون صنعت استرالیا سالانه 1.5 میلیون واحد سیستم آبگرمکن خورشیدی را تولید می کند . دربعضی مناطق شمال استرالیا ، گرمایش آب خانگی تقریبا به طور کامل با به کارگیری انرژی خورشیدی انجام می پذیرد.

    چین بزرگترین تولید کننده و مصرف کننده از آبگرمکن های خورشیدی است که این حرکت را از روستاها و شهرهای کوچک آغاز کرد و در حال آبگرمکن های خورشیدی به شهرهای بزرگتر نیز راه پیــدا کرده اند.

    شکی در اثربخشی اکولوژیکی سیستمهای خورشیدی نیست ؛ کارآیی این منابع نیز اگر چه شاید به طور کامل رفع نیازهای مصرف انرژی کشور را نکند ، اما درصد بسیار بالایی از این نیازها را مرتفع می کند. اما بحث اصلی بر سر مقبولیت اجتماعی این منابع با توجه به کارایی اقتصادی آنهاست .

    در واقع سوبسیدهای کلان کنونی برای کنترل قیمت انرژی ، از ایجاد وتوسعه بازاری مساعد برای استفاده از تکنولوژیهای مرتبط با منابع انرژی تجدید پذير ، به ويژه برای سرمایه گــذاران خصوصی ، ممانعت می کند.


    بارقه های امید ، معرفی دو نهاد
    1. ازمان انرژیهای نو ایران « سانا » از سال 1374 تلاش خود را برای دستیابی به اطلاعات و فن آوریهای روز دنیا در خصوص استفاده از منابع انرژیهای تجدید پذیر، پتانسیل سنجی و اجرای پروژه های متعدد خورشیدی و . . . آغاز کرد.

    سانا عمده فعالیت های تحقیقاتی و اجرایی خود را در بخشهای چهارگانه ای متمرکز کرده است که یکی از آنها انرژیهای خورشیدی است.

    دفتر طرحهای خورشیدی ، با هدف گسترش فرهنگ استفاده از انرژی خورشیدی و بومی نمودن تکنولوژی آن در داخل کشور و نیز احداث نیروگاههای خورشیدی ، از همان سالهای آغاز فعالیت سانا شکل گرفت.

    سانا کاهش هزینه های درازمدت نظامِ تولید انرژی و صیانت از محیط زیست و منابع انرژی تجدید ناپذیر از طریق مدیریت منــابع تجدید پذیر انرژی و مدیریت گسترش تولید و مصرف انرژیهای نوین در کشور را ماموریت خود می داند.

    2. انجمن انرژی خورشیدی ایران ، به منظور گسترش و پیشبرد و ارتقاء علوم و تکنولوژیهای استفاده از انرژی خورشیدی در ایران شکل گرفت و اساسنامه آن در سال 1379 مورد تصویب مجمع عمومی واقع شد.

    فعالیت های انجمن ، محدود به پروژه های صرف تحقیقاتی و انتشار کتب و نشریات علمی نمی شود و تشکیل گردهمایی های علمی ، ارائه خدمات پژوهشی ، برگزاری کارگاههای آموزشی و نیز تشویق، ترغیب و تجلیل از پژوهشگران و اساتید و محققان ممتاز را نیز شامل می شود.

    دانشجویان و فارغ التحصیلان رشته های علوم ، مهندسی و معماری و نیز شخصیتهایی که دارای مقام و شأن علمی و تجربی در زمینه های انرژی خورشیدی می باشند، می توانند به عضویت انجمن درآیند.
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    نظر دبیر تحریریه > آرش بصیرت "سردبیر اتووود"

    از این پس یادداشت هایی که به گرایش های "پادـ منشِ" ضدِ جهت گیری های غالبِ بر معماری، حوزه های تجربی محدود در عین حال موفق و کمتر دیده شده توسط رسانه ها و متعلق به جریان های به قول جیانی واتیمو حاصل از "تفکر سست" می پردازند در ستون "گزارش اقـــــلیت" منتشر خواهند شد، تا نگاه افقی و تکثرباور اتووود هویت عینی موجه تری به خود گیرد.


    گزارش اقلیت ـ اکثریت خاموش؛ ایا طراحی هنوز باشگاهی مردانه است 1389/01/06


    نوشـــــــــــته ی : الیس راســــــــــــــــــــــــثُرن



    برگــــــردانی از :
    آرش بصیرت "سردبیر اتووود" -


    خــلـاصــــــــــــــه : گذری بر تبعیض های جنسیتی موجود در بازار طراحی



    101634052439811632500201021261633.jpg




    توضیحات مترجم :
    من "بر این باورم که ما و کسانی که بعد از ما می ایند، به مبارزه برای یافتن کاشانه ای در این جهان ادامه خواهیم داد، هر چند در این ضمن خانه هایی که ساخته ایم همراه با روح مدرن همچنان دود می شود و به هوا می روند"، تجربه مدرنیته برمن با این جملات پایان می گیرد، کلاریسای کانینگهام در رمان ساعت ها هم به خوبی می داند "همه چیز مدیون خانه بود بدون خانه ان ها سه دانشجوی ابدی بودند که سیگار حشیش می کشیدند و در خوابگاه دانشگاه کلمبیا جر و بحث می کردند حال ان که خانه اجازه می داد" دست به هر کاری بزنند، کریستین نوربرگ شولتز؛ تاریخ نگار معماری، در کتاب "شاکله های معماری مدرن"، پس از بررسی "مسکن" و پیش از پرداختن به "شهر" با "نهاد" مواجه می شود، برای او مسکن انگاره جهان فردی است و نهاد مظهر خصوصیات عمومی این جهان، او که کارکرد نهاد را تجسم دنیای جدید می داند بر بین مضمونی بودنش تاکید می گذارد و تحقق چنین سنتزی را چندان ساده نمی یابد، تبلور این فقدان را می توان در تقابل ویرجینیا وولف با نهادها در سه گینی مشاهد کرد "دنیای شما مردان در نگاه اول خیلی با ابهت است این سو کلیسای جامع سنت پل . . . ان سو صومعه وست مینستر و مجلس، ما زن ها وقتی از روی پل لندن می گذریم با خود می گوییم پدران و برادران ما زندگی شان را در این مکان ها سپری کرده اند"، هنوز کشاکش ان روح مدرن خواهان جاکن شدن و ان روح مکان خواهان تجربه حضور در مواجه با جنسیت دنیای جدید ادامه دارد، ادم های روایت پی امده نیز درگیرهمین دست و پا گم کردگی نظریه اند در تقابل با وضعیت، از این روست که شاید هنوز همان عنوان قدیمی نیز برای این نوشتار مناسب اید: ویرجینیا وولف و سنگ هایش.




    امتیاز شما : 1 2 3 4 5

    4MidStar.jpg


    تا کـنون 15 نفـر به این مقاله امتیاز داده اند






    مقالات مرتبط




    دیگر مقالات آرش بصیرت "سردبیر اتووود"


    dot.gif
    معماری رکود ( مفاهيم و نظريات معماري )


    dot.gif
    معمار؛ محصول ایده ئُـــــــلُژیک یا روای غیر قابل اعتماد ( مفاهيم و نظريات معماري )


    dot.gif
    غرفه گالری سرپنتین؛ طراحی در منطقه ممنوعه ( مفاهيم و نظريات معماري )


    dot.gif
    از رئالیسم جادویی سیاه تا راپســـــــــودی سرخ ژان نوول؛ سیاست رنگ در گفت و گو با محیط ( مفاهيم و نظريات معماري )


    dot.gif
    رم کولهاس و زیست پس ماندی شهرـ نشین ( شهر سازي )


    dot.gif
    رِم کول هاس؛ آیکـُـن[سندرم]امپراتوری ( شهر سازي )


    dot.gif
    فضاي اعتراض؛ وقتي سخن منطقه بندي شده است ( شهر سازي )


    dot.gif
    پالادیو؛ روحی نو در صورت بندی کلاسیک ( تاريخ معماري )


    dot.gif
    گزارش اقلیت ـ زنان باهاوس؛ روایتی ربوده شده ( آموزش معماري )


    dot.gif
    لیوینگ ارکیتکچر؛ گذر تمدنی از معبر تغییر پارادایم طراحی ( مفاهيم و نظريات معماري )
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    موزه شعر و نقاشي تومی هیرو؛ماكوتو يوكومي‌زو 1388/10/01


    نوشـــــــــــته ی :
    مهدي معيت -





    خــلـاصــــــــــــــه : هوشنيو تومي هيرو ، شاعر و نقاش ژاپني در سال 1970 در يك سانحه ورزشي از گردن به پائين فلج شد و پس از آن چند سالي را در بيمارستان سپري كرد ؛ جايي كه او ياد گرفت چگونه با قلمي كه با دهانش نگاه مي‌داشت نقاشي كند يا بنويسد . اگر چه در ابتدا قلمش بسيار مي‌لرزيد ، اما امروزه اشعار و نقاشي‌هاي ظريف و زيباي آبرنگ تومي هيرو بيش از ميليونها مخاطب و طرفدار در ژاپن و سرتاسر دنيا دارد .



    436340530908900700002010292773.jpg







    امتیاز شما : 1 2 3 4 5

    4Star.jpg


    تا کـنون 8 نفـر به این مقاله امتیاز داده اند






    مقالات مرتبط




    دیگر مقالات مهدي معيت


    dot.gif
    « معماری من، کابوس های شبانه ام را فاش می کند ! » ( مفاهيم و نظريات معماري )


    dot.gif
    ذات پرسشگری ، منشِ اثر هنری ( مفاهيم و نظريات معماري )


    dot.gif
    انرژی خورشیدی در ایران ( معماري پايدار )


    dot.gif
    از روحیه شاعرانه تا خانه شعر ( مفاهيم و نظريات معماري )


    dot.gif
    مرکز اموزش رلکس؛ کاری از دفتر معماری SANAA ( مفاهيم و نظريات معماري )


    dot.gif
    هنر گفت و گوـ تام مین؛ پسر بد معماری لس‌آنجلس ( مفاهيم و نظريات معماري )


    dot.gif
    موبیوس ( زيبايي شناسي )


    dot.gif
    فضایی رهایی بخش؛ مدیاتک سندای اثر تویو ایتو ( مفاهيم و نظريات معماري )


    dot.gif
    دستهای لوکوربوزیه؛ منش بوطیقایی یک معمار ( مفاهيم و نظريات معماري )


    dot.gif
    سوپرمدرنیته؛ عبور از پست مدرنیسم و یافت روایتِ "بی گون" از مکانی ( مفاهيم و نظريات معماري )


    هوشنيو تومي هيرو ، شاعر و نقاش ژاپني در سال 1970 در يك سانحه ورزشي از گردن به پائين فلج شد و پس از آن چند سالي را در بيمارستان سپري كرد ؛ جايي كه او ياد گرفت چگونه با قلمي كه با دهانش نگاه مي‌داشت نقاشي كند يا بنويسد . اگر چه در ابتدا قلمش بسيار مي‌لرزيد ، اما امروزه اشعار و نقاشي‌هاي ظريف و زيباي آبرنگ تومي هيرو بيش از ميليونها مخاطب و طرفدار در ژاپن و سرتاسر دنيا دارد .
    زادگاه او روستاي ناشناخته آزوما (Azuma) ، يك روستاي كوچك با جمعيتي در حدود 4000 نفر بود . فضاي شاعرانه‌اي كه با جامه سبز رنگي از كوهستانهای پوشيده از درخت ، آسمان آبي ، گلهاي وحشي چهار فصل و بوته‌هاي گل سرخ رنگ در برگرفته شده بود .
    هنگامي كه موزه تومي هيرو در بهار 1991 براي باز زنده سازي روستا افتتاح شد، در قلب اين چشم انداز زيبا و شاعرانه قرار داشت . به محض اينكه پا در موزه مي‌گذاشتيد گنجينه آثار او به آرامي به شما خوشامد مي‌گفت ، آثاري بي‌تكلف و فروتنانه که از شادي و مسرت و شهامت زندگي در قلب طبيعت بكر سخن مي‌گويند . در طول ده سال نخست افتتاح اين موزه بالغ بر 7/3 ميليون بازديد كننده از آن ديدن كردند كه اين امر در واقع موزه را در مقياسی بين المللي مطرح مي‌كرد . براي افزايش امكانات و اينكه موزه از عهده‌ي پاسخگويي به اين نياز بر آيد ، توسعه موزه در سال 1996 آغاز شد ، اما همچنان مشكل اساسي ازدحام و تراكم بازديدكنندگان در جاي خود باقي بود .
    تراكم بازديدكنندگان ، رطوبت و دماي هواي فضاي داخلي موزه را بالا مي‌برد و محيط ناخوشايندي ايجاد مي‌كرد كه تأثير نامطلوبي نيز بر آثار نمايشگاهها ‌مي‌گذاشت . در نتيجه بازسازي يك ضرورت فوري بود . از آن رو پروژه تحت عنوان يك مسابقه بين‌المللي و با سرمايه‌گذاري مناسبي مطرح شد .
    « اين موزه مي‌بايست با ما از بزرگي و زيبايي زندگي همچون اشعار و نقاشيهاي تومي هيرو صحبت كند ؛ جايي براي خلق دنيايي كه تومي هيرو دائماً به دنبال آن بوده است : زيبايي و لطافت زندگي و دوست داشتن و رساندن اين پيام نه فقط به ژاپني‌ها كه به مردم همه دنيا : خواسته اصلي بشر در جهان سرشار از اطلاعات و تكنولوژي و ماده‌گرايي عصر جديد » ايده اصلي برگزار كنندگان اين گونه مطرح شد .
    نهايتاً نتيجه قضاوت مابين بيش از 1200 طرح پيشنهادي از 53 كشور دنيا اعلام شد و تويوايتو ، معمار مشهور ژاپني و سرپرست گروه قضاوت طرح پيشنهادي ماكوتو يوكوميزو از ژاپن را به عنوان طرح برگزيده اعلام كرد .
    يوكوميزو از آغاز تصوير مشخصي در ذهن داشت ؛ ايده از حباب صابون . غشاء بسيار نازك اما در عين حال نرم چسبنده حبابهاي صابون براي او جالب بود . او همچنين جايي خوانده بود كه دانشمندان و محققان در حال توليد حبابهايي هستند كه هرگز نمي‌تركند ، چرا كه پوسته خارجي آنها دائماً درحال بازسازي و ترميم خود است . در واقع اين روند را مي‌توان به دستورالعملهايي تعبير كرد كه موجب پاسخگويي يك نظام (سيستم) مثلاً يك حباب صابون به تغييرات و شرايط در طول زمان مي‌شوند . پلان معماري صرفاً شامل دايره‌هايي بود بر اساس كاركردها و سطوح مورد نياز . يوكوميزو به اين حقيقت اعتراف كرد كه هيچ راه حل منحصر به فرد و يگانه‌اي براي شكل‌گيري فضاها وجود ندارد و طرح ارائه شده در واقع يكي از راه حلهاي بيشمارِ ممكن است .
    اما تلاش اصل در طرح يوكوميزو معطوف به اين امر بود كه كاربرد فضاها نبايد فقط محدود به يك موزه هنري باشد ، بلكه فضا مي‌بايست بتواند در مقياسها و كاربردهاي متفاوتي ظاهر شود .
    فضاهاي داخلي مجموعه‌اي از تالارهاي دايره‌اي شكل به هم پيوسته است . فضاهاي نمايش آثار ، بدون پنجره براي محافظت بهتر از آثار هنري و با رنگهاي نرم و زميني آراسته شدند . ايده فضاهاي داخلي بازتابي از داستان زندگي تومي هيرو بود .
    تالار اول كه به آثار دوران آغاز فعاليت هنري او در بيمارستان اختصاص داشت ، تاريك و كم نور و شامل ديوارهايي خاكستري رنگ بود . تالار دوم احساس مثبت بيشتري القاء مي‌كرد ؛ نورپردازي قوي‌تر و ديوارهايي به رنگ سبز روشن و نهايتاً تالار سوم بزرگترين تالار و به رنگ صورتي گرم بود .
    يوكوميزو بر اين باور بود كه اين موزه صرفاً يك گالري هنري نيست ؛ مجموعه‌اي از نقاشي‌ها و اشعار و خاطره‌هاست و اتاقهاي خالي از رنگ و يا رنگ‌هاي بی روح پاسخگو نخواهند كرد .
    خود شاعر (تومي هيرو) كه در آغاز از طراحي خارج از عرف آرشتيكت مبهوت و نگران بود ، با شكل‌گيري بنا ، ترديد او به رضايت بدل شد و با تكميل موزه آنرا فضايي خيال انگيز و لـ*ـذت بخش توصيف كرد .
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    از روحیه شاعرانه تا خانه شعر 1389/01/05


    نوشـــــــــــته ی :
    مهدي معيت -





    خــلـاصــــــــــــــه : این مقاله شرح مختصری است بر پایان نامه کارشناسی ارشد نگارنده با عنوان خانه شعر .



    99634053116086788750201028276783.jpg







    امتیاز شما : 1 2 3 4 5

    3Star.jpg


    تا کـنون 20 نفـر به این مقاله امتیاز داده اند






    مقالات مرتبط




    دیگر مقالات مهدي معيت


    dot.gif
    « معماری من، کابوس های شبانه ام را فاش می کند ! » ( مفاهيم و نظريات معماري )


    dot.gif
    ذات پرسشگری ، منشِ اثر هنری ( مفاهيم و نظريات معماري )


    dot.gif
    انرژی خورشیدی در ایران ( معماري پايدار )


    dot.gif
    موزه شعر و نقاشي تومی هیرو؛ماكوتو يوكومي‌زو ( معماري و هنرهاي ديگر )


    dot.gif
    مرکز اموزش رلکس؛ کاری از دفتر معماری SANAA ( مفاهيم و نظريات معماري )


    dot.gif
    هنر گفت و گوـ تام مین؛ پسر بد معماری لس‌آنجلس ( مفاهيم و نظريات معماري )


    dot.gif
    موبیوس ( زيبايي شناسي )


    dot.gif
    فضایی رهایی بخش؛ مدیاتک سندای اثر تویو ایتو ( مفاهيم و نظريات معماري )


    dot.gif
    دستهای لوکوربوزیه؛ منش بوطیقایی یک معمار ( مفاهيم و نظريات معماري )


    dot.gif
    سوپرمدرنیته؛ عبور از پست مدرنیسم و یافت روایتِ "بی گون" از مکانی ( مفاهيم و نظريات معماري )


    مقدمه

    در گذشته، زندگی بشر صميمانه با چيزها و مکان ها پيوند داشت. با وجود سختیِ زندگی و بی عدالتیِ اجتـماعی، انسان در مجموع، احساس تـعلق و هويـــت می کرد. جهان همچون عالمی از کيفيت ها و معناها تجربه می شد و بنابر اين جهانی عمومی بود که مبنـائی برای مشارکت و همراهی پديد می آورد1. به قول ريلکه2 برای پدربزرگ- های ما همه چيز، خانه، چاه آب، برج کليسا، حتی لباس ها و رداهايشان، بی اندازه مأنــــوس و آشنا بودند. اما با سيطره يافتن ادراک انتزاعی (علمی) و اين پـندارِ انديشمندان که زبانِ طبيعت را کشف کرده اند3 و ايـن تفکر ايده آل پوزيتيويستی که در ورای دنيای عادی علم، يعنی دنيايي که به حــواس ماآشکار می شوند، محال است جهان ديگری وجود داشته باشد و هر قضيه ای که صـوری نباشد (قضايای منطق و رياضی) و يا نشود آن را به محک تجربه آزمود، مهمل است4، بحرانی فراگير بشر و جامعه بشری را در بر گرفت5.

    بشر تواناييِ خود را برای شگفت زده شدن، فـــراموش کرد و به طورکلی چنين فرض کرد که تمامی پديده های دنيای او از آب و آتـــــش تا ادراک و رفتار انسانی قابل توجيه است6. آنچه داريوش شايگان در کتاب "افسون زدگیِ جديد" آنرا افسون زدايـــی، به مفهوم پس زدن کليه صور تمثيــلی و بازگرداندن آنها به درون روان انسان، نام نهاد. غرض تخليه همه نمادهای کيهانــی است که پيش از اين به جهان شکوه و سحــر می بخشيد و آن را جادويي می کرد ومحو شدنِ آنها، اينک آسمانِ سرشار از اسطـوره و تصوير را به فضايي خالی، يکدست و هندسی تبديل کرده است7.

    به اين ترتيب ديگر جايي برای خيال وجــــود نداشت؛ منطـق حاکم شد و رهيافت علمی در نهايت جـــهان را به يک سری از منابع و انسان را به مجموعه پيچيده ای از نيازها مبدل ساخت. مضامينی چون روحِ مکان، دوستی و الفت با مکان و مراقبت از آن که بر روی هم به مثابــه تجربه مکان به عنوان چيزی بامعنا و تجربه خود به عنوان پديده ای دارای هويــــت بود، ازميان رفت8. انسان، محروم شده از هرگونه توضيح سرشار از معنا، به سمت از دست دادن احساسِ دلبستگی و همنشينی شتافت9. انسان، بی عالم شد؛ يعنی از وجودِ خويش غافل گشته و هويت و ادراکِ اجتماعی و حس مشـارکت خود را از دست داد و از همه بدتر آن که "بی تفاوت" شد؛ زيـرا ديگر انگيزه حمايت از جهان و اصلاح آن را نداشت.

    کريستيان نوربرگ شولتز ، طرح نظـــــری خود را برای خروج از اين وضعـيت، بازگرداندنِ "بُعدِ شاعرانه"یِ زندگی به انسان ها عنوان کرد. بُعــدِ شاعرانهی زندگـی، يعنی گشودنِ مجددِ عالم به مثابه تماميتی از کيفيات متعامل و واقعی که توسعه ی مجددِ حس احترام و توجه به چيزهـا را به انسان می بخشد10. احرازِ هويــت به مفهوم عـام، يعنی برقراری پيوندی سرشار از معنـــا با جهانی متشکل از چيزها11.

    فضا زمانی برای ما دارای هويت خواهد بود که از طرفی بتوانيم آن را موجودی مستقل و عيني تلقی کرده و از طرفی ديگر خود نيز به عنوان موجودی عينــــي در آن فعـاليت و رفتار نموده و بالاخره بتوانيم ذهنيات ناشی از ادراک آن را با ذهنيات خود تطبيق دهيم12.

    زمانی که جهان مدرن، جهانــی طاقت فرسا و ترسناک می شود، بسيار مهم تر از هميشه است که بتوان از نظــرِ احساسی بر آن مسلط شد و درک آن را از طريق آنچـــه "ديدِ شاعرانه" ناميده می شود، آموخت. تنها از طريقِ چنين ديـدگاهی است که انسان می تواند، عشقی جديد در سر بپروراند و به اشياء احترام بگذارد و بدين ترتيب قادر به حفظِ زمين شود13.

    بينشی که هايدگر آن را "روحيه شاعرانه" می خوانـد. اعتقاد به اين که شعر بر فراز زمين پرواز نمی کند و آن را پشتِ سر نمی گذارد تا از آن فـرار کند و در بالای آن قرار گيرد. شعر همان چيزی است که انسان را برای نخستين بار به سوی زميـن می آورد و او را متعلق بدان می سازد و بدين ترتيب او را به سکونت گزيـــدن وا می دارد. تنها شعر است که در همه صورت های خـود، وجودِ انسانی را پرمعنا می سازد؛ معنا داشتنی که نيازِ بنيادیِ انسان است14.

    سکونت شاعرانه

    آثارِ معماری نيز به آن دسته از مکاشفاتِ شاعرانه که ما را به سوی سکنا گزيدن ســوق می دهند، تعلق می يابند. جهانی که توسط هر اثر معماری گرد می آيد، "دورنمايي مسکونی" است، يعنی چشم اندازی که بر آن شيـوه ای از سکونت شکل می گيرد. سکونت، با مفهومی فراتــر از قرار گرفتنِ سقفی بر بالای سر و چند مترمربعی زمين؛ سکونت، تنها به معنیِ داشتنِ سرپنـاه نيست؛ بلکه حسِ تعلق و معنا و هدف است. شايد بتوان تجــــربه زندگی بامعنا و هدفمند را به عنوانِ يکی از نيازهای اصلیِ انسان در نظر گرفت . اين گونه زنــدگی نيازمندِ مکانی بامعنا و هدفمنـد است و اين مکانـــــــی است که همـه در آن سهيمند15. سکونت، بيانگرِ پيوندی پرمعنا ميان انسـان و محيطی مفروض است. پيوندی که از تلاش برای هويت يافتن، يعنی به مکانی احساسِ تعلق داشتن، ناشی گرديده است16.

    سکونت به مفهوم ديدار با ديگران به آهنگِ داد و ستــدِ توليدات، انديشه ها و احساسات، يعنی آزمودنِ زندگی به عنوان عرصه امکاناتِ گوناگون17 و شاعــرانه سکنا گزيدن، يعنی به سر بردن در خانه ی عالم، ميانِ زمين و آسمان، ميانِ ولادت و مرگ. شاعــــــر، که به اعتقادِ هايدگر، خود در ميانِ زمين و آسمان ايستاده است، اين امکان را فراهم می کنــد که بشر در زيرِ آسمان و در خانـه ی عالم، سکنـا گزيند و از بی خانمانی و بی وطنی کــه ذاتِ بشر در آن پوشيده مانده است، نجات يابد. اين بی وطنی به معنـــــــای غفلت و دوری از حقيقت است، وضعيتی که در آن نمی توان تفکر کرد18.

    شعر به يک نشانی نياز دارد ؛ به يک خانه . .

    "خانه شعر" ، نهـادی است با نيتِ تحقق بخشيدن به پــــــاره ای از آمال و آرزوهای جامعه (که به زعمِ "لويـي کان" آرزوهای اصلی انسان: آموختن، زندگی کردن ، کار کردن، ملاقات کردن، پرسش و بيان کردن است19.) و نيز با هدفِ تَمَلُّکِ دوباره گنجينه فراموش شده هويت و تمدن انسانی، يعنی شعر و ادبيــات؛ که شايد دست يازيدن بر آن بتواند انسانِ سرگشته معاصـر را تا حدی به آرامش، تعادل و سکنا برساند.

    به اين قرينه و با تعابيری که از مفاهيمِ سکونت ارائه شد، انتخابِ واژه "خانه" در نامگذاریِ "خانه شعر" چندان دور از ذهن به نظر نمی رسد.

    خــانه گزيدن، منزل يافتن، ساکن شـدن، برای هميشه دانستن و باخبر شدن از رازِ هستی؛ شعـر همه چيز را به موقعيتِ نخستينِ آن باز می گردانــد، انگار نخستين بار است که ديده می شوند. شعـر از ميان بردنِ فاصله ميانِ هر چيز است با جهان و به اين اعتبار خانه گرفتنِ هــر چيز است20.

    پيشينه و چگونگیِ نخستين استفاده از واژه "خانــه" در مجامع هنری به روشنی مشخص نيست. پيش از آن بــا اين واژه بيشتر در مکان هايي نظيـر خانه سالمندان و يا در ميان سياسيون که مجلس را خانه ملت می ناميدند، آشنا بوديم. امـــــا نظامِ واژگان منشعب از واژه "خانه" و پيدايش مجامعِ مختلف از " خانه" به يکباره رو به کثرت نهاد21 تا اهميتِ تأمل در معنا و استعـــاره موجود در واژه "خانه" را دو صد چندان بنماياند، خانه هنرمندان، خانه تئاتر، . . . و خانه.

    خانه شعر: رویکرد و منش ارتباطی هنر با جامعه

    شاعران به چيزی فراتر از يک پــرده و يک قلم نياز دارند؛ مطرح شدن در جامعه و در ميان گذاشتنِ عقايدشان با ديگران22. شاعر از آن روی که يکی از اعضای اجتماع است و در آثـار خود از زبان، نمــــاد، اسطوره و سايرِ اموری که در ذات خود اجتماعی هستند، استفاده می کند، نمی تواند از جامـعه متأثر نباشد. بـه علاوه او در اشعار خود، زندگی را کـه يک واقعيت اجتماعی است به نمايش می گذارد23. در واقع شعری از قبـول خاطـــر بهره مند می شود که در نفوس بيشتری تأثير کند و شاعر هر قدر در ميان عامه مردم بــرای خود همدرد پيدا کند، همان قدر قبولش بيشتر است. از اين روست که نمی تواند به قول معروف " توی برجِ عــاج " 24 باشد25.

    هنر از لـزومِ ارتبـــــاط با ديگری، از اين نياز و اشتياقِ سوزان به گفتگو، به معرفـــــــی کردنِ خويش آفريده می شود؛ حتی اگر آفريننده اش در لحظه آفرينش هيــچ به اين الزام نيانديشد. حق با ميخائيل باختين است کـــه می گفت: "برای انسان چيــــزی هراس آورتر از نبودنِ پاسخ نيست". تنها زمانی هنر گسسته از ارتباط است که وجود نداشته باشد26.

    نتيجه

    هنر خلقِ زندگی است و توسطِ هنــــــر است که بيان صورت می گيرد. از آنجا که ما برای بيان کردن زندگی می کنيم، هنر [و شعر]، تنها زبانِ بشر می شود. لويي کان می گويد: "بيان منطقی برای زندگی است". يـک اثر هنری خلقِ زندگی است. معمــار، انتخاب و برنامـه ريزی می کند که در فضاها، محيط و نهــادهای بشری، روابــطِ انسانی بيان کننده باشند. از طريقِ بيــان، انسان بنيانِ ذاتی عالم را که خودش بخشی از آن است، از ستر بيرون می آورد و از اين طريق، وظيفه و آرزوی اصلی و ديرينه اش را به انجام می رساند. پس هنـــر است که آرزوها و پاسخگو بودنِ نهادها را برآورده می سازد27.

    از طرف ديگر، انسان می تواند رويای زيباتــرين مکان جهان را در سر بپروراند، آن را خلق کند، طـراحی کند و بسازد؛ ولی اين مکـــــــان به مردم نياز دارد تا آن را واقعيت بخشند28. به عبارتی ديگر انسان [و هنرمند] با حضور در جمع و رابـ ـطه با ديگران است که به هستـی خود و امور جزئی و کلی واقف می شود. انســــان به عنوان يک موجـــــود اجتماعی نمی تواند بدون کمکِ اطلاعاتی ديگران، خود را بيابد و به هويت خود دست يابد. فرد با حضور و رشد يافتن در جمع علاوه بر آن که دارای هويت فردی، يعنی منزلت اجتماعی و روابطِ مشخص با ديگران می گردد، بلکه با گرفتن عناصــرِ مشترکی، که فــرهنگ ناميده می شوند، هويت جمعی می يابد و با مجموعه اين مســائل دارای تاريخ مشترک می شود. به عبارتی، ايجاد هويت فردی يک فرآيند اجتماعی است 29.

    خانه شعر نيز به اين اعتبار، می بايست جايي باشد که فرصتِ رو در رو شدن مردم را فراهم آورد؛ جايـي در خدمتِ برخوردها و ملاقاتهای انسانی. يک ديـــدارکده عمومی يا مکانی که ارزشهای مشترک (در اينجا شعـر به عنوان يکی از ارکـان تمدن انسانی30) در آن نگهداری شده و به منصه ظهور می رسند31.



    پانوشت

    1. نوربرگ شولز، ک. 1382. معماری: معنـــــا و مکان، ترجمه ويدا نوروز برازجانی، نشر جان جهان، چاپ اول، ص 30.

    2. Rainer Maria Rilke ، ((1875 – 1926، شاعـــر ومتفکر چِک.

    3. تا جايي که دکارت اظهار می کرد: "جهان واقعــــی دنيايي است که با قاعده های رياضی و کمی شناختنی است". احمدی، بابک، مدرنــيته و انديشه انتقادی، تهران، نشر مرکز، 1373، ص 56.

    4. مگی، برايان، مردان انديــشه: پديدآورندگان فلسفه معاصر، ترجمه عزت ا... فولادوند، تهران، نشر طرح نو، 1378، ص 185.

    5. غرض زير سوال بردن ارزش و فايده علم نيست، بلکه خاطر نشان کردن اين مسأله است که جدايي دانش کمّی از ادراک جامع تر از عالم، امــــری خطرناک خواهد شد. هايدگر می گويد: "علم رويدادِ اصلی حقيقت نيست، اما همواره بابی از قلمروی حقيقت را می گشايد". معماری: معنــا و مکان، ص 31.

    6. معماری: معنا و مکان، ص 16.

    7. شايگان، داريوش. 1380. افسون زدگی جديد، هويت چـهل تکه و تفکــر سيـار، ترجمه فاطمه وليانی، تهران: نشر فـــــــرزان، چاپ 2، ص 13.

    8 . معماری: معنا و مکان، ص 31 و ص 13 و 14.

    9. Norberg – Schulz،Christian ، مفـــهوم سکونت (به سوی معماری تمثيلی)، ترجمه محمود امير ياراحمدی، نشــر آگه، چاپ دوم، 84، ص 138.

    10. معماری: معنا و مکان، ص 31 و ص 10.

    11. مفهوم سکونت ( به سوی معماری تمثيلی)، ص 22.

    12. پاکزاد، جهانشاه. 1375. هويت و اين همانی با فضا. فصلنامه صفــه ، سال ششم ، شماره 21 و 22، ص 102.

    13 . نوربرگ شولتز ، کريستيان. 1382. ريشه هایِ معماری مـــــدرن، ترجمه محمدرضا جودت، فصلنامه معماری ايران، شماره 12 و 13، ص 179.

    14. نوربرگ شولتز، کريستيان. 1380. پديده مکان. ترجمه نيّر طـــــهوری، مجله معمار، شماره 13، ص 12.

    15. نوربرگ شولتـز، کريستيان. 1379. مکانِ جـــــديد (از کتابِ ريشه های معماری مدرن). ترجمه آزاده ربانی، فصلنامه معماری و شهرســـــازی: 9(61-60):64.

    16. مفهوم ســکونت (به سوی معماری تمثيلی)، ص 28 و ص 11 و ص 17.

    17. نيز سکونت بـــــه معنای توافق با ديگران يعنی پذيرش مجموعه ای از ارزشهای مشترک و نيز به مفهومِ موجوديت يافتن از طريـق گزينش جهانی کوچک ئ از آنِ خود–برای توضيحات بيشتر ر.ک. به "مفهوم سکونــت (به سوی معماری تمثيلی)"، ص 11.

    18. طهوری، نيّر. 1384. بررسی اعلام مرگ هنر در دوره جديد، فصلنامه رايانه، معماری و ساختمان، شماره 6، ص 87.

    19. معماری: معنا و مکان، ص 129.

    20. احمدی، بابک. 1383. حقيقت و زيبايي (درسهاي فلسفه هنر). نشر مرکز، چاپ 7،ص 539.

    21. محبوب، محمـد. خانه موسيقی زير ذره بين، خــانه ای برای تمام فصول. روزنامه ايــــران، 13 مرداد 1384، صفحه فرهنگ و هنر، <
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    >.

    22.
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    12 آبان 84.

    23. ولک، رنه /وارن، آوستن. 1373. نظريه ادبيات. ترجمه ضياء موحد / پـرويز مهاجر، نشر علمی و فرهنگی، تهران، چاپ اول ،ص 99.

    24. برج عاج تعبيريست مأخوذ از غزلهای سليمان در عهد عتيق ، در نــزد منتقدان کنايه از وضعی است که بعضی از هنــــرمندان در انزوای خويــش از توجه به احوال و سرنوشت مردم غافل می مانند

    25. زرين کوب، عبدالحسين.1336. شعـــــر بی دروغ، شعر بی نقاب. نشر محورعلی علمی: تهران، ص 24.

    26 حقيقت و زيبايي، ص 45.

    27. معماری: معنا و مکان، ص 130-131.

    28. تيبالدز، فرانسيس. 1383. ساختن شهـــرهای مردم پسند (بهبود محيطهای همگانی در شهرهای کوچک و بزرگ). ترجمه مرواريد قاسمی، فصلنامه معماری ايران، شماره 17، ص 61.

    29. هويت و اين همانی با فضا، ص 102.

    30. عناصر تمدن به اعتقاد ويل دورانت عبارتند از : عنصر اول "کار"، دوم "حکومت"، سوم "اخــلاق"، چهارم "دين"، پنجـــم "علم"، ششم "فلسفه" هفتم "ادب" و هشتم "هنر" - ويـل دورانت، تاريخ تـــمدن (جلد اول، مشرق زمين گهواره تمدن)، ترجمه احمد آرام، ع. پاشايي، و اميرحسين آريان‌پور، شركت انتشارات علمي و فرهنگي، چاپ 6، تــهران 78.

    31. مفهوم سکونت ( به سوی معماری تمثيلی)، ص 19.
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    کیتینژ کــِـــلی؛ زلیــــــــگِ معماری مدرن ـ روایتی از حاشیه های 60 سال معماری معاصر 1389/01/07


    نوشـــــــــــته ی : جاناتان گلنسی



    برگــــــردانی از :
    فرنوش فارمر -


    خــلـاصــــــــــــــه : مصاحبه ی جاناتان گلنسی منتقد روزنامه ی گاردین ، با پافارد کیتینژ- کلی "زلیگ" معماری مدرن.



    102634053325653820000201045283823.jpg




    توضیحات مترجم :





    امتیاز شما : 1 2 3 4 5

    4Star.jpg


    تا کـنون 2 نفـر به این مقاله امتیاز داده اند






    مقالات مرتبط




    دیگر مقالات فرنوش فارمر


    dot.gif
    هنر گفت و گوـ بنای شمایل گون در گفت و گو با چارلز جنکز ( مفاهيم و نظريات معماري )


    dot.gif
    گزارش اختصاصی اتووود از جایزه پریتزکر 2010 ( تاريخ معماري )


    dot.gif
    گرند پاریس؛ طرحی مبتنی بر سیاست های خرد ( شهر سازي )


    dot.gif
    گزارش اقلیت ـ سیاست جنسیت و سیاست مصالح؛ دخترکانه ای بتنی ( مفاهيم و نظريات معماري )


    dot.gif
    کتاب خانه اتووود ـ بحران اتحادیه اروپا: یک واکنش ـ یورگن هابرماس ( جغرافياي انساني )


    dot.gif
    به دنبال تمامیتی پیوسته؛ نگاهی به چند اثرتام مِین ( مفاهيم و نظريات معماري )


    dot.gif
    سو فوجیموتو و گذر از فرم برای تلفیق با محیط ( مفاهيم و نظريات معماري )






    هنگامی که پافارد کیتینژ- کِلِی در 1949 ، از شیکاگو به سوی استودیوی فرانک لوید رایت در آریزونا راهی شد ، تقریباً بی پول بود.

    « تا آن جا که توان داشتم ، مایل ها در صحرا راه رفتم . رایت جیپی فرستاد تا مرا نجات دهد ؛ یا به قول خودش از شر مارها مرا نجات دهد.»

    وقتی به تالیِزین وست ( Taliesin West ) - جایگاه زیبای رایت در صحرا ، جایی که شاگردان و کارآموزان آن را از سنگ های قرمز و زرد و خاکستری و بتن ساخته بودند – رسید ، از معمار ( رایت ) پرسید که کجا باید مستقرشود؟ . رایت نگاهی به او انداخت و گفت :« می خواهی یک معمار باشی ؟ برو و برای خود مکانی بساز » ؛ و این دقیقاً همان کاری بود که او انجام داد : یک پاویلیون در همان نزدیکی بنا کرد.

    پافارد کیتینژ- کِلِی ، در مسیری که حرفه اش را از ویلتشایِر (Wiltshire) تا پاریس و بعد از آن در سر تا سر آمریکا دنبال می کرد ، با سه تن از بزرگان جنبش مدرن کار کرد: رایت ، لوکوربوزیه و میس ون دِروهه.

    پافارد کیتینژ- کِلِی یادآور این موضوع ، که رایت نظر مساعدی به لوکوربوزیه نداشت، شد.

    « روزی رایت از من خواست تا لیستی از تمام کارهایی که لوکوربوزیه انجام داده ، اما او و لوئی سالیوان انجام نداده اند ، تهیه کنم.به یقین که امری امکان ناپذیر بود. هیچ گاه فراموش نمی کنم که او(رایت) ، چگونه لوکوربوزیه را – به اهانت – Corboozer میخواند. او علاقه ای به ایده های اروپاییان نوکیسه نداشت.»

    انگار که آمریکا ، در اواخر دهه ی 1940 ، به این معمار جوان – در عین مشکلات عمده و همگانی در آن دوره – زیادی و ثروت پیشکش کرده بود. اما به هر حال ، زندگی چندان هم وضع راحتی نداشت . مثلاً این که استودیویی که رایت در آن بیشتر ساختمان های پرزرق و برقش – چون موزه ی گوگنهایم در نیویورک – را طراحی می کرد ، توسط همسر سومش الگیوانا ( Olgivanna ) اداره می شد. او ، رقاص مونته نگرویی تبار و از هواخواهان عارف یونانی - ارمنی - جی.ال گورجیف ( GI Gurdjieff ) ، شخصیتی هراس انگیز بود که از شاگردان همسرش ، انتظار اعترافات روزانه داشت.

    یک روز بعدازظهر الگیوانا ، کیتینژ- کلی را احضار کرد ؛ یکی از شاگردان چاپلوس ، به او گفنه بود که کیتینژ- کلی خانه ی رایت را به یک بستنی قیفی در حال آب شدن تشبیه کرده است. کیتینژ- کلی می گوید : « او مرا به نمک خوردن و نمک دان شکستن متهم کرد.همه چیز وقعاً ناخوشایند بود.» رایت به آرامی در سایه نشسته بود و تماشا می کرد و کیتینژ- کلی می دانست که موقعیتش در خطر است . تا اینکه سرانجام رایت ، با اشاره به رئیس قدیمی اش ، می گوید : « تو فکر میکنی که ما چیزی راجع به آقای سالیوان ، پشت سر او نمی گفتیم؟ »

    بعد از آن کیتینژ- کلی ، در استودیوهای غیرمعمول خانه سازی ، مشغول به کار شد. همزمان که شاگرد بود ، به طور پنهانی با اِرنو گُلدفینگر (Erno Goldfinger ) ، در انجمن معماری لندن (AA) فعالیّت می کرد ؛ اِرنو گُلدفینگر ، مهاجری مجارستانی بود که در آن زمان، قصد طراحی بناهای یادمان بروتالیستی – چون برج ترِلیک لندن (Trellick Tower ) داشت. در واقع نادیده انگاشتن کیتینژ- کلی به عنوان " زِلیگ[ii] "ِ معماری مدرن ، اندکی سخت است ؛ مرد جوانی که نه تنها به لوکوربوزیه و رایت و میس ون دِروهه ، بلکه به کسانی چون چارلز و ری ایمز (Charles and Ray Eames ) و حتی بوکمینستر فولر (Buckminster Fuller ) هم نزدیک بود.

    ما (جاناتان گلَنسی و کیتینژ- کلی) در میـ ـ ـ ـ یاس ( Mijas ) ، در ناحیه ای در اسپانیا – جایی که کیتینژ- کلی امروز در ان جا زندگی می کند – ملاقات کردیم. در یک روز صاف ، کوه های اطلس در قاهره را می توان دید ؛ به هر حال ، حال و هوای امروز ، بریتانیای 1940 را به یاد کیتینژ- کلی آورد.« آن موقع که هنوز شاگرد بودم ، چقدر افسرده کننده بود. گروهی از ما نامه ای به لوکوربوزیه نوشتیم و از او خواستیم که بیاید و برایمان سخنرانی کند.»

    جوابی نیامد ؛ کیتینژ- کلی و دو تن از دوستانش رهسپار پاریس شدند. او گفت: « ما به استودیوی خیابان Sèvre رفتیم و متوجه شدیم که او رفته است.» قهرمانِ کیتینژ- کلی ، در نیویورک و درگیر پروژه ی ساخت بنای سازمان ملل متحد بود. « ما با همسر لوکوربوزیه ، ایوان (Yvonne ) تماس گرفتیم . همه در استودیو گفتند که او از دیدن ما خوشحال می شود ؛ و شد. » ایوان به آن ها گفت که فکر می کرده همسرش باهوش است ، با این حال درکی از کارهای او نداشته است - به خصوص نقاشی هایش که تحت تأثیر آثار پیکاسو کشیده شده بودند. ایوان می گفت : « چرا او باید چنین زن نازیبایی را ترسیم کند؟ » و همچنین گفت که لوکوربوزیه ، علاقه ای به موسیقی کلاسیک نداشت ؛ بیش ترین کسی که موجب نفرت لوکوربوزیه می شد « چایکوفسکی » بود .

    کیتینژ- کلی ، کار با لوکوربوزیه را با طراحی جزئیات ستون های مجتمع مسکونی Unité d'Habitation در مارسی ، آغاز کرد. این بنا ، که بین سال های 1947 تا 1952 ساخته شد ، یکی از تأثیرگذارترین و مطرح ترین مجموعه های آپارتمانی جهان به شمار می رود.

    کیتینژ- کلی می گوید : " چه امتیاز و چه ارزشی بود؛ در اولین ملاقاتم با لوکوربوزیه ، می لرزیدم. او صبحش را با نقاشی و تمرین می گذارند ، و قرار بود 2 بعداز ظهر به آتلیه ی خیابان Sèvre بیاید. ابتدا برخوردی دوستانه داشت ، اما به ناگهان تندخو شد – همان طور که در برخورد با سایرین بود. استودیو در کوریدوری بدون دیوار از یک صومعه قرار داشت. تعداد کمی تلفن آن جا بود. به نظرم فضای آن جا بیشتر ، ساکت و آرام و منزوی بود. لوکوربوزیه خیلی سرسخت بود. او به سمت میز من می آمد و با یک مداد کلفت ، روی طرحی که فکر می کردم به سبک و سیاق خود او صورت گرفته ، خطوطی می کشید. بعدها ما فهمیدیم که او علاقه به زیر پا گذاشتن قوانین دارد ؛ قوانین خودش هم مانند قوانین بقیه . من جرأت کردم و از او پرسیدم که چه موقع یک معمار می تواند قوانین را زیر پا بگذارد ؛ و او جواب داد : « وقتی که هنر را قوت ببخشد. »

    - راجع به میس ون دِروهه چه طور؟

    کیتینژ- کِلِی می گوید : « میس ، واقعاً ژرف بود. » وقتی که او - در دهه ی 1950 - به SOM [iii] پیوست ، این شرکت نیویورکی – شیکاگویی تحت تأثیر آلمان قرار گرفته بود. کیتینژ- کلی گفت : « بعد از تالیِزین بود ، و بعد از آن که به عنوان یک مهندس – و همان اندازه به عنوان یک معمار – مهارت کافی کسب کردم. استودیوی میس در شیکاگو ، درست آن سوی خیابان بود .» کیتینژ- کلی که در آن زمان با SOM همکاری می کرد گفت : « بنابراین مرتباً بین هر دو رفتر در رفت و آمد بودم. »

    « میس مانند لوکوربوزیه ، بعد از ناهار سراغ کار می رفت. او آرام بود و معتقد بود هر چه کمتر صحبت کنید بهتر است ؛ هر چه بیشتر بنگرید بهتر است . همچنین در نظر او بهتر بود راجع به زیبایی صحبتی نشده ، به دنبال عاقلانه ترین و اقتصادی ترین راه حل برای طراحی گشت. او نه از هزینه ها ، بلکه از حدأقل سازی در سازه و ساختار بنا صحبت می کرد. »

    « من و ورنا[iv] ، تصمیم گرفتیم میس را به صرف شام دعوت کنیم. او آمد و تا ساعت هفت صبح ، راجع به نوشیدنی و سیگار صحبت کرد. میس می توانست گرم و شوخ طبع باشد ؛ با این جال بناهای عظیم او – پاویلیون آلمان در بارسلونا و ساختمان سیآگرام در نیویورک – محصول اندیشه ی آرام او بودند. از رایت بود که میس ، چگونگی قرار دادن ساختمان در لَند اِسکیپ و منظر آمریکایی را آموخت . »

    در 1961 ، کیتینژ- کلی اولین کار خود را ، بعد از آموزش هایی که از سه استاد برجسته ی دنیا دید ، ساخت . او ساختمان هایی رادیکال ، در ترکیب با المان هایی – که از آموزش مربیانش برگرفته بود - بنا کرد . در ابندا انستیتوی هنر سان فرانسیسکو و ساختمان اجتماع شاگردانش – برای دانشگاه شهر، و بعد از آن با افزودن یک آمفی تئاتر روباز ، ایده های طراحی هر سه استاد را – در عین این که هر کدام شخصیت خود را حفظ کرده بودند – در کنار یکدیگر جمع کرد. کیتینژ- کلی در رابـ ـطه با عواملی که او او را درگیر سیاست های رادیکال و جنبش هیپی ها نشان می دهد ، می گوید : « استودیوی من خانه ای باز است پر از موسیقی ، تئاتر و شعر.»

    امروز ، کیتینژ- کلی در خانه ای قدیمی ، بدون برق و تنها با نشانه های اندکی از دنیای مدرن ، زندگی می کند. او کار خود را به عوان یک معمار ، مجسمه ساز ، مورخی غیر حرفه ای و باستان شناس ، در استودیوی سفیدِ مدرن و دلچسبش در میجاس ، ادامه می دهد.

    او از اساتید مدرن چه آموخت ؟ آموخت که روحمان را لمس کند ؛ آموخت که معماری قدرتمند ، نیازمند سادگی و خلوص است – مانند استون هنج که تأثیر شگرفی بر او ، به عنوان پسربچه ای بزرگ شده ی Wiltshire گذاشت . او همچنین یاد گرفت که پیروی از قوانین دیگران ، ضمانت موفقیت نیست.

    کیتینژ- کلی می گوید : « لوکوربوزیه هیچ گاه برنده ی هیچ مسابقه ای نشد ، چرا که در برابر قوانین می ایستاد، مثل رایت ؛ اما این همچنین به معنای باخت به استعدادهایی نه چندان درخشان نیز بود. وقتی به نبوغ صرفی که در مجتمع مسکونی Unité d'Habitation به کار رفته می اندیشم ، می فهمم که چرا هر کارفرمایی ، بنایی که لوکوربوزیه می ساخت را تحمل نمی کرد. »

    - همین طور بناهای رایت ؟

    کیتینژ- کِلِی پاسخ داد : « بله ، بله . اما حضور رایت ، با پیرتر شدن او کم رنگ تر می شد . برعکس ، لوکوربوزیه روزبه روز بهتر و بهتر ظاهر شد. من خوشحالم که روزی جرأت پیدا کردم تا به او نامه ای بنویسم ، و نوشتم ؛ چیزی بیشتر از 60 سال پیش. »


    . Paffard Keatinge-Clay معمار بریتانیایی تبار .

    [ii] . اشاره به شخصیت " زِلیگ " در فیلمی به همین نام ساخته ی کارگردان آمریکایی وودی آلن . " زلیگ " شخصیتی وصف ناپذیر دارد و می تواند براحتی خصوصیات اطرافیانش را در ظاهر خود جلوه دهد. چون پافارد کیتینژ- کلی ، با بزرگانی چون لوکوربوزیه ، فرانک لوید رایت و میس ون دروهه کار کرده بود ، این لقب را به او نسبت داده اند.

    [iii] . Skidmore, Owings and Merrill ، از بزرگترین شرکت‌های معماری جهان .


    [iv] . Verena ، همسر کیتینژ- کِلِی .
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    گزارش اختصاصی اتووود از جایزه پریتزکر 2010 1389/01/10


    نوشـــــــــــته ی :
    فرنوش فارمر -





    خــلـاصــــــــــــــه : شرح مختصری بر پریتزکر 2010 و برندگان آن



    104634055636251945000201045301943.jpg







    امتیاز شما : 1 2 3 4 5

    4Star.jpg


    تا کـنون 3 نفـر به این مقاله امتیاز داده اند






    مقالات مرتبط




    دیگر مقالات فرنوش فارمر


    dot.gif
    هنر گفت و گوـ بنای شمایل گون در گفت و گو با چارلز جنکز ( مفاهيم و نظريات معماري )


    dot.gif
    کیتینژ کــِـــلی؛ زلیــــــــگِ معماری مدرن ـ روایتی از حاشیه های 60 سال معماری معاصر ( تاريخ معماري )


    dot.gif
    گرند پاریس؛ طرحی مبتنی بر سیاست های خرد ( شهر سازي )


    dot.gif
    گزارش اقلیت ـ سیاست جنسیت و سیاست مصالح؛ دخترکانه ای بتنی ( مفاهيم و نظريات معماري )


    dot.gif
    کتاب خانه اتووود ـ بحران اتحادیه اروپا: یک واکنش ـ یورگن هابرماس ( جغرافياي انساني )


    dot.gif
    به دنبال تمامیتی پیوسته؛ نگاهی به چند اثرتام مِین ( مفاهيم و نظريات معماري )


    dot.gif
    سو فوجیموتو و گذر از فرم برای تلفیق با محیط ( مفاهيم و نظريات معماري )






    جایزه ی بین المللی پریتزکر ، که هرسال به پاس دستاوردهای یک عمر تلاش در حوزه معماری به یک معمار یا یک دفتر معماری تعلق می گیرد ، توسط بنیاد "هـــیات" و تحت نام خانواده ی شیکاگوتبار "پریتزکر" از سال 1979 بنا نهاده شد. اهمیت این جایزه چنان است که آن را بالاترین افتخار یک معمار حرفه ای دانسته و از آن به عنوان "نوبل معماری" یاد می کنند. مراسم اهدای جایزه ی معماری پریتزکر ، طی چهار دهه قدردانی از بهترین های معماری روز جهان ، سالانه در نقطه ای از جهان برپا می شود. محل برگزاری این مراسم به طور معمول از بین مکان های تاریخی و برجسته در آسیا ، اروپا ، آمریکای شمالی و جنوبی انتخاب می شود ؛ انتخاب محل برگزاری اغلب ارتباط مستقیمی با مکان برگزاری مراسم و برنده ی جایزه ندارد. تا کنون ایالات متحده ی آمریکا برای شانزده بار، کشورهای اروپایی برای نه بار و اورشلیم، استامبول ، ژاپن ، مکزیک نیز هر کدام برای یک بار شاهد برگزاری مراسم بوده اند، مراسم رسمی اهدای جایزه ی پریتزکر 2010، هــفـــدهم ماه می در الیس آیلند نیویورک برگزار خواهد شد . الیس ایلند پیش از این تنها در سال 1983 زمانی که مراسم در موزه ی متروپولیتن این شهر برگزار شد، و طی ان پریتزکر به آی.ام.پی اهدا گردید شاهد برگزاری این مراسم بوده است.

    پیتر پالومبو ، آلخاندرو آراونا ، رلف فلباوم ، کارلوس خیمنز ، رنزو پیانو ، کارن اشتین ، مارتا تورن و یوهانی پالاسما ، اعضای هیأت داوران امسال پریتزکر بودند .در حالی که سرشناسانی چون استیون هال ، سانتیاگو کالاتراوا و آدریان اسمیت به عنوان برنده ی امسال پریتزکر پیش بینی می شدند ، کازویو سجیما و ریو نیشیزاوا از ژاپن – که البته گزینه ی مشترک غالب گمانه زنی ها بودند - برندگان جایزه ی پریتزکر امسال معرفی شدند . به گفته ی توماس جی . پریتزکر ، رییس بنیاد هیات ، امسال برای سومین بار در تاریخ پریتزکر ، این جایزه به طور مشترک به دو معمار تعلق گرفته است. پیش از این در سال 1986 برای نخستین بار اسکار نیومایر و گوردن بانشفت و برای دومین بار در سال 2001 ژاک هرزوگ و پیر دو مرون ، به طور مشترک برنده ی پریتزکر اعلام شدند. علاوه بر این بعد از تانگه ، ماکی و اندو ، SANAA چهارمین پریتزکر را از آن ژاپنی ها کرده است. از سوی دیگر ، کازیو سجیما پس از زاها حدید دومین زن برنده ی این جایزه محسوب می شود.



    معرفی مختصری بر اثار کازیمو سجیما و ریو نیشیزاوا – SANAA

    کازویو سجیما

    متولد 1956 ، ایباراکی ، ژاپن - M.A معماری ، 1981 ، دانشکده ی زنان ژاپن.

    ریو نیشیزاوا

    متولد 1966 ،کاناگاوا، ژاپن - M.A معماری ، 1990 ، دانشکده ی ملی یوکوهاما.

    سجیما در سال 1981 به دفتر معماری تویو ایتو پیوست ، در 1987 دفتر « کازیو سجیما و شرکا » را تأسیس کرد و نیشیزاوا به او پیوست . 1995 هر دو SANAA را بنیان نهادند و در 1977 دفتر معماری « ریو نیشیزاوا » گشایش یافت . از سال 2001 ، سجیما به تدریس در دانشکده ی کیو در توکیو پرداخت و نیشیزاوا با سمت استادیار ، در دانشکده ی ملی یوکوهاما مشغول به فعالیت اکادمیک گردید.

    بیش از پانزده سال است که کازویو سجیما و ریو نیشیزاوا ، تحت عنوان SANAA شراکت و همکاری دارند . همکاری این دو به گونه ای است که نمی توان مسئولیت جنبه ی خاصی از پروژه را به یکی نسبت داد : هر طرح ، نتیجه ی غایی تلاقی ذهن هردوست.

    اغلب پروژه های سجیما و نیشیزاوا در ژاپن واقع اند ؛ با این حال آثاری نیز در آلمان ، انگلستان ، اسپانیا ، فرانسه ، هلند و آمریکا – تحت نام حرفه ای SANAA – طراحی و اجرا کرده اند .

    در سال 2004 ، این دو آغاز به ساخت نخستین پروژه ی خود در اوهایو ی آمریکا کردند : پاویلیون شیشه ای برای موزه ی هنرهای تولدو ( Toledo ) . این بنا پس از اتمام مبدل به گالری برای آثار هنری ساخته شده از شیشه شد .

    حین ساخت پاویلیون موزه ی هنر ، در سال 2005 ، SANAA پروژه ی موزه ی جدید شهر نیویورک را آغاز و در 2007 به اتمام رساند. این ساختمان توده ای است مجسمه وار از جعبه هایی پویا که حول هسته ی فولادی و مرکزی بنا ، از محور خارج شده اند . هیأت داوران پریتزکر ، از این پروژه در کنار موزه ی O در ناگانو و موزه ی هنرهای معاصر قرن بیست و یکم در کانازاوا یاد کرد.

    تئاتر دو کونستلاین ، مرکز فرهنگی آلمر در هلند ، مرکز آموزشی رولکس در لوزان سوییس ، از دیگر آثار این دو معمار ژاپنی هستند . بنای مدرسه ی مدیریت و طراحی زولورین در اِسن آلمان ؛ یک مکعب غول پیکر ( حدود 225 فوت در هر راستا ) است که بازشوها و پنجره های آن در چهار اندازه ی گوناگون آرایش یافته اند.

    پاویلیون سرپنتین در لندن ، نخستین طرح اجرا شده ی SANAA در بریتانیا و نهمین پاویلیون از مجموعه ی پاویولون های بنا شده برای گالری سرپنتین است . این پاویلیون سال گذشته به مدت نه ماه در هاید پارک لندن برجا بود.

    در فرانسه نیز ، SANAA ساخت شاخه ی موزه ی لوور در لنز ( Lens ) ، به مساحت سیصد هزار فوت مربع را به عهده دارد. در والنسیای اسپانیا ،این گروه قسمت الحاقی انستیتوی هنر مدرن IVAM را طراحی کرده که البته هنوز به مرحله ی اجرا نرسیده است. در طرح SANAA برای این مجموعه ، ساختمان های موجود ( گالری ها ) ، بواسطه ی پوسته ی شفافی که آن ها را پوشش می دهد ، تجربه ی تازه ای را در زمینه فضاهای عمومی درونی / بیرونی خلق خواهد کرد . پوسته ی مذکور ، پوسته ای سبک وزن ، فلزی و روزنه دار است که به عبور نور ، باد و حتی باران از بیرون به درون کمک خواهد کرد.

    مهم ترین عامل در نظر سجیما و نیشیزاوا ، رابـ ـطه ی ساختمان و بستر آن است . این دو، ساختمان را به « کوهستانی در منظر » می نامند و معتقدند ارتباط طبیعی و معنادارا بنا با محیط اطرافش ، هیچ گاه نباید قطع شود . ساختمان هایی که سجیما و نیشیزاوا بنا کرده اند ، به طور فریبنده ای ساده اند. این دو کیفیات ضروری معماری را می جویند و برای خلق سنتزی آگاهانه و هوشیارانه به دنبال کیفیات فضای پیوسته هستند : سبکی ، شفافیت و جسمانیت .

    گرچه این دو تاکنون رساله ای تئوریک منتشر نکرده اند ، اما معمارانی هستند اندیشه طلب که آثارشان مبتنی بر پژوهش هایی دقیق و کانسپت هایی قوی و آشکارا تعریف شده محقق می گردد. در همین راستا سجیما به عنوان رئیس دوسالانه ی معماری ونیز در سال 2010 انتخاب شده است.

    SANAAَ در طول فعالیت خود موفق به اخذ جوایز متعددی از جمله جایزه ی انستیتوی معماری ژاپن ، جایزه ی معماری اریک سلینگ ، جایزه ی معماری سالزبورگ و جایزه ی شیرطلایی دوسالانه ی معماری بین المللی ونیز ، شده است.

    ان چه پی می اید شرحی است مختصر بر پروژه هایی که تا کنون این دفتر طراحی و اجرا کرده است:

    موزه ی O - ناگانو ، ژاپن

    ساخت موزه ی اوگاساوار ،از نخستین پروژه های مشترک سجیما و نیشیزاوا ، سال 1995 آغاز و در سال 1999 به پایان رسید . سایت مجموعه در حاشیه ی کوهستانی جدا افتاده قرار گرفته و به دلیل وجود بقایای قلعه ای قدیمی مربوط به قرون 14 و 15 ، حائز اهمیت است . فرم ساختمان تابعی از منحنی های تراز سایت بوده و برای قرار گرفتن بقایای قلعه ی قدیمی در معرض دید ، مقداری از زمین بالاتر قرار گرفته است ؛ بدین ترتیب مشکلات ناشی از دفع رطوبت زمین نیز به حدأقل رسیده است . در ورودی میدان شکل بنا ، یک رمپ قرار دارد که منتهی به لابی بزرگ مجموعه می شود . بازشوی وسیع موجود در لابی نیز بقایای قلعه ی قدیمی را قاب می کند . غرفه های نمایشی و فضاهای خدماتی به موازات لابی تعریف شده اند.

    تئاتر آلمر « دو کانستلاین » - آلمر ، هلند

    در سال 1998 ، SANAA برای طراحی تئاتر و مرکز فرهنگی شهر آلمر ( برای هنرمندان آماتور و حرفه ای ) برگزیده شد . سایت این بنا در شهر آلمر ، روی دریاچه ی غرب آمستردام واقع شده است . طراحی این پروژه تحت نظر OMA انجام شد و در 2007 به اتمام رسید.

    موزه ی هنرهای معاصر قرن بیست و یکم کانازاوا - کانازاوا ، ایشی کاوا ، ژاپن

    این ساختمان مدور – که در شهر تاریخی کانازاوا در شمال ژاپن قرار دارد – تمام شیشه ای و از هر سو قابل رویت است . چندین فضای نمایشگاهی مرکزی با تناسبات محتلف در مرکز این ساختمان قرار گرفته و اطراف آن با عملکردهای خدماتی چون کتابخانه ، ورک شاپ هایی برای کودکان و اتاق کنفرانس احاطه شده ؛ همچنین فضای داخلی جداره ی شیشه ای ، امکان حرکت اطراف مجموعه را فراهم کرده است. چهار حیاط مرکزی با جداره ی شیشه ای نیز نور مورد نیاز فضاهای داخلی را تأمین می کند. این پروژه از سال 1999 آغاز و در 2004 به پایان رسید.


    ترمینال نائوشیما - نائوشیما ، کاگاوا ، ژاپن

    ساخت ترمینال کوچک نائوشیما در جزیره ی کوچکی بر روی دریای اینلند ژاپن ، در سال 2006 به پایان رسید . سقف وسیع این ترمینال با مساحت تقریبی سی و نه هزار متر مربع ، محدوده ی وسیعی از سایت – از جمله فضاهای عملکردی ، جایگاه مستقبلین ، فضای انتظار ، کافه ، هال و ... – را پوشش می دهد .

    ساختمان کریستین دیور ، اوموتساندو - توکیو ، ژاپن

    ساختمان کریستین دیور در خیابان اوموتساندو ی توکیو ، شامل چهار طبقه تک منظوره و یک طبقه ی چند عملکردی است . حداکثر ارتفاع مجاز برای احداث این بنا 100 فوت بوده ، بنابراین ارتفاع ساختمان را تا بالاترین تراز پیش بـرده و فضا ها را به صورت افقی در ارتفاع تقسیم کردند . صفحات اکرلیک نیمه شفاف استفاده شده در این بنا ، موجب شده اند تا ساختمان در منظر شهری شب هنگام مانند جواهری به نظر برسد.

    پاویلیون موزه ی تــُــلِــدو – تـــُـــــلِــــدو ، اوهایو

    پروژه ی پاویلیون الحاقی موزه ی هند تـُـــلـِـــدو ، در سال 2001 آغاز و در سال 2006 پایان یافت. این طرح به منظور خلق فضایی برای قرارگیری آثار هنری شیشه ای طراحی شده و بدین منظور جداره های خارجی آن نیز از شیشه های منحنی تشکیل شده اند که به شفافیت کمک می کند . پلان پاویلیون ، در یک سطح و مبتنی بر شبکه ای از مستطیل های شیشه ای به هم پیوسته طراحی شده است . در این جا نیز حیاط های مرکزی – مانند موزه ی هنرهای معاصر قرن بیست و یکم کانازاوا – تعبیه شده است.

    مرکز آموزشی رولکس ، EPFL ( مدرسه ی پلی تکنیک فدرال لوزان ) - لوزان ، سوییس

    ساخت مرکز رولکس ، با فضاهایی برای کتابخانه ، مرکز مطالعات زبان ، دفاتر اداری ، کافه تریا ، رستوران و لابی از سال 2005 آغاز شد . سقف و کف بنا فرمی مواج دارند ، ورودی از چهار سمت قابل دسترس است و هفت حیاط مرکزی با اشکال و تناسبات مختلف نیز در مجموعه تعبیه شده است. این پروژه در سال 2009 به پایان رسید .

    گاه شناسی پروژه های SANAA

    1996

    خانه ی S - اوکایاما ، ژاپن

    1997

    خانه ی K - هیتاچی ، ایباراکی ، ژاپن

    خانه ی M - توکیو ، ژاپن

    خانه ی N - توکیو ، ژاپن

    1998

    کافه پارک - کوگا ، ایباراکی ، ژاپن

    1999

    موزه ی O - ایدا ، ناگانو ، ژاپن

    2000

    مرکز مراقبت های روزانه - یوکوهاما ، کاناگاوا ، ژاپن

    پاویلیون ژاپنی « شهر دختران » برای هفتمین نمایشگاه بین المللی دوسالانه ی ونیز – ونیز ، ایتالیا

    سالن زیبایی پرادا - ایستان – توکیو ، ژاپن

    2001

    سالن زیبایی پرادا – لی گاردن ، هنگ کنگ

    کافه گاردن – هفتمین دو سالانه ی بین الملل ، استامبول ، ترکیه

    2002

    ساختمان کریستین دیور – اوتوساندو ، توکیو ، ژاپن

    2004

    موزه ی هنرهای معاصر قرن بیست و یک – کانازاوا ، ایشی کاوا ، ژاپن

    2006

    مدرسه ی مدیریت و طراحی زولورین – اسن ، آلمان

    پاویلیون شیشه ، موزه ی هنر تــُـــلــِــدو – تــُـــلـِـــدو ، اولیو

    ترمینال نائوشیما– نائوشیما ، کاگاوا ، ژاپن

    کمپ نوواریس – باسل ، سوییس

    2007

    موزه ی جدید هنرهای معاصر – نیویورک ، نیویورک

    تئاتر و مرکز فرهنگی دو کونستالاین – آلمر ، هلند

    2009

    طراحی داخلی مغازه ی درک لام - نیویورک ، نیویورک

    پاویلیون گالری سرپنتین – لندن ، انگلستان

    مرکز آموزشی رولکس ، EPFL – مدرسه ی پلی تکنین فدرال لوزان ، سوییس
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا