- عضویت
- 2017/05/18
- ارسالی ها
- 35,488
- امتیاز واکنش
- 104,218
- امتیاز
- 1,376
شناخت معماری منظر مدرن 1390/04/04
نوشـــــــــــته ی :
کیاتوش حسنیی -
خــلـاصــــــــــــــه : منظر به مثابه نوعي هنر، به زندگي تعلق دارد. هدف آن نيز عبارت است از فراهم آوردن مكانهايي كه زندگي بتواند در آن «به وقوع پيوندد». مكان، مجموعهاي از منابع يا احياناً ظرفي خنثي وبيطرف نيست؛ بل درواقع محيطي است عيني و ملموس كه نوعي نظم و منش و ويژگي در خود دارد. بدين ترتيب چنان چه در سويي راجع به زندگي سخن رانده شود، و در سوي ديگر از مكان، چنين چيزي بي معناست. «طراحي براي زندگي» به واقع شعاري بود كه براي بيان هدف كلي جنبش مدرن به كار ميرفت.این مفهوم خودش را در معماری منظر مدرن به تصویر کشاند .در معماری منظر مدرن فضاهایی خلق شد که در آن از رسمیت واشرافی گرایی دوران کلاسیک و باروک خبری نبود. فضاهایی که بر روی عموم گشوده گشتند و برای تمام انسانها به عنوان شهروند ارزش گذاشتند .طبیعت را وارد شهر و با زندگی عجین نمودند سلسله مراتب را برهم زدند و رهایی و سیالیت فضا را جایگزین آن نمودند. جنبش مدرن عقل مداری و اومانیزم که از دوران رنسانس آغاز شده بود را به اوج خود رساند این جنبش در معماری به سمت عملکرد گرایی و خلوص فرم ها و فضاها پیش رفت تا جایی که در نهایت خلوص خود به هنر مینیمالیسم انجامید استفاده از هندسه راست گوشه و مصالح مدرن از ویژگی های بارز این سبک است .در معماری منظر نیز این سبک خودش را با حذف تقارن استفاده از هندسه راست خط جنبش دستیل و نیکولسون به تصویر کشاند . البته این سبک هنری که زیبایی شناسی را زائیده تفکر آدمی میدانست از ابتدا شمشیر به دست در مقابل رویکردهای تاریخی ایستاد و سعی در دورریختن گذشته انسانها کرد و با این شیوه در دل خود طغیانی را بر ضد خود پدید آورد که منجر به پیدایش پست مدرن شد.
امتیاز شما : 1 2 3 4 5
تا کـنون 4 نفـر به این مقاله امتیاز داده اند
مقالات مرتبط
دیگر مقالات کیاتوش حسنیی
مقدمه:
غربی ها و اروپاییان از آغار رنسانس به طبیعت توجه کردند که این توجه در آغاز با تردیدها و ترسهایی همراه بود تردیدها یی که قرار دادن عناصر طبیعت را در کنار عناصر مقدس موجب میشدوبه منظر به مثابه عنصری انضمانی در کنار عناصر مقدس توجه میکرد.در عصر روشنگری عناصر طبیعت استقلال خویش را یافتند والبته این رویکرد در آغاز خودش را در فلسفه و نقاشی نشان داد و در معماری با تاخیر اتفاق افتاد.در قرن 19 و اوایل قرن 20در معماری طبیعت با مفهوم خالص و ناب مورد توجه قرار گرفت.
اتفاق مهم دوره مدرن تغییر در مبنای اندیشه است بعد از رنسانس در اروپا فهم راجع به خدا-انسان-طبیعت و ... دگرگون شد و این تغییر نگرش باعث به وجود آمدن تغییر عمده ای در زندگی شد .نگاه به طبیعت که تا قبل مذموم و نکوهیده بود،به تدریج تغییر کرد تا جایی که در قرن 18 به سبک امپرسیونیسم در نقاشی رسیدند . اساس نقاشی امپرسیون از توجه به طبیعت شکل گرفته است ( مثل نقاشی کلیسای نتردام در 4 ساعت مختلف با 4 نور ))جزوه آشنایی با معماری منظر معاصر دکتر منصوری)
اتفاق مهم در دوران مدرن:
- مبنای اعتبار بخشیدن به پدیده ها ازبیرون به درون انتقال یافت.
- منبع خدایی به منبع عقلی تغییر یافت
.معیار دوره مدرن عقل آدمی است.چرا که دوره مدرن دوره فلسفه دکارتی است و دوران ذهن علمی است و علم راجع به خوبی و بدی پدیده ها حکم نمی دهد و صرفا ویژگی های یک پدیده را بیان نموده داوری نمی کند لذا معمار منظر مدرن به پدیده ها علمی نگاه میکند بر خلاف رویکرد کلاسیک ارزش گذاری نمی کند.پس با هر گیاهی میشود فضا سازی کرد "گل شبدر چه کم از لاله قرمز دارد."
مقاله پیش رو به بررسی معماری منظر مدرن می پردازد این مقاله مطالب خود را درسه بخش ارائه می کند. در بخش نخست به بررسی تحولات تاریخی که بر روی معماری منظر مدرن تاثیر گذاشته می پردازد. در بخش دوم رویکرد معماران منظر مدرن درطراحی را مورد ارزیابی قرار می دهد و نمونه های موردی را بررسی می کند و در بخش سوم به معماری منظر مینیمال به عنوان جنبش برآمده از دل معماری مدرن اشاره می کند و نمونه های موردی را دراین زمینه معرفی میکند.
بخش اول:
سیر تحولات معماری منظر از رنسانس تا قرن 20:
بررسی معماری منظر مدرن بدون توجه به زمینه های پدید آمدن آن که ریشه در قرون قبل از دوره مدرن دارد امری ابتر است چرا که معماری مدرن و معماری منظر مدرن تحولی نیست که یک شبه اتفاق افتاده باشد و حاصل تغییراتی است که شروعش را میتوان" چهارصد سال پیش از دوران مدرن دانست"(مبانی و مفاهیم معماری معاصر غرب وحید قبادیان صفحه 17)لذا برای بررسی معماری منظر مدرن در مقاله پیش رو تاریخچه ای از دوران رنسانس تا دوران مدرن ارائه شده است.
منظر یا landscapeابداعی تصویری بود که از اواخر قرن 15 به وجود آمد یعنی پس از چند قرن دشمنی قرون وسطی با طبیعت .قرن 15 مصادف است با دوران رنسانس دورانی که تولد مجدد نام گرفت وجامعه را به سمت محوریت تفکر سوق داد وانسان محوری را به وجود آورد که این انسان محوری در تمامی ابعاد هنر خود را نشان داد و تحولاتی را پدید آورد ."باوقوع رنسانس باورهای ذهنی قرون وسطی و جهان سنت مورد شک و تردید قرار گرفت"مبانی و مفاهیم معماری معاصر غرب)
همانند ديگر هنرها، اين هنر نيز تا طراحي باغ ها در عصر رنسانس احياء نگرديده بود به گفته آلن راجر فیلسوف فرانسوی آغاز کاربرد واژه منظر به عصر رنسانس باز می گردد.(منصوری-1383)باغ محوطه هاي رنسانس در حدود قرن هاي 16 و 17 توسط کارهاي طراحي به نام لونوتره (Le Notre) توسعه یافت.
اولين کسي که دربارة "ساخت و ايجاد (making) منظر" نوشته است، جوزف اديسون(Joseph Addison) در سال 1712 بوده است. واژة "باغبان منظر (Landscape gardener)" توسط ويليام شنستون (William Shenston) براي اولين بار در سال 1754 به کار بـرده شد ولي اولين فرد حرفه اي که از اين عنوان استفاده کرد، هامفري رپتون(Humphry repton) در سال 1794 بود. واژة "معماري منظر (landscape architecture)" اولين بار توسط اسکاتمن گيلبرت لين ميژن(Scotman Gilbert Laing Meason) در عنوان کتاب وي به نام "معماري منظر نقاشان بزرگ ايتاليا" در سال 1828 در لندن به کار گرفته شد که در باب نوعي از معماري بود که وي در نقاشي مناظر کشف کرده بود. سپس اين واژه توسط لودن (Jc Loudon) و دونينگ (Aj Downing) به کار گرفته شد .
پيش از قرن 18 میلادی، طراحي چشم اندازها به شدت متکي بر هنر و نظرية آرمان گرايي بود و به طور مثال طبيعت را به صورت آرماني و کمال گراي آن تصور مي کردند وبر زیبایی شناسی کلاسیک تاکید داشتندولي در اواخر قرن 18 میلادی، طبيعت معناي جهان طبيعي را به خود گرفت و در نتيجه تقليد از طبيعت براي شکل دادن به آن مسخره آميز گرديد. (رهبر بهبهاني، 1382)
در قرن 18، انگلستان به عنوان قطبي از سبکي جديد در طراحي منظر شناخته شد و شخصيت هايي چون ويليام کنت(Willim Kent)، هامفري رپتون و مشهورترين آنها لانسلوت براون(Lancelot Brown) ، با قدرتي ويژه، پارک هاي بزرگ ملي انگليس را که داراي طبيعتي بکر و ناب بودند را دگرگون ساختند.(شماره یک)
در لندن اهمیت طبقات متوسط بالا برای نخستین بار پس از قرون وسطی با ساختن سبزه میدانها و خانه های اطراف آن در سیمای شهر به منصه ظهور رسید شاید سبزه میدانهای لندن از اولین نمونه های ارتباط فضای شهری با منظر باشند که البته همانطور که گفته شد این سبزه میدانها در محلات اعیان نشین ساخته میشد ومورد استفاده تمام اقشار جامعه نبود.
تعریف سبزه میدان:
سبزه میدان قطعه زمینی است که درآن باغچه ای محصور باشد و خود به خیابانی محاط شود که راه به خیابانهای اطراف میدان دارد.
نکته اساسی درباره سبزه میدانهای لندن این است که همه آنها باغچه ای مرکب از چمن و درختان درمیان دارند.
اصل و منشا سبزه میدانهای لندن کجاست؟
علاقه به چمن کاری و احداث فضاهای باز در لندن از دوره گوتیک آغاز گشت در قرن پانزدهم حیاط لینکلنزاین به گردشگاهی مصفی تبدیل شد و مقارن با همین زمان محوطه وسیعی در خارج لندن موسوم به مورفیلد برای ورزش و تیر و کمان اندازی مورد استفاده اهالی لندن قرار گرفت.وبرخی از املاک متعلق به دربار انگلستان نیز در قرن هفدهم برای استفاده عموم گشت در همین قرن نخستین سبزه میدانها ی لندن چون برخی از نجبا می خواستند قسمتی از اراضی موات خود را احیا کنند بنا گشتندو احیای این اراضی به چند خیابان محدود نگشت و سبب به وجود آمدن میدانهای لندن شد که از میدانهای باروک سرچشمه می گیرد.(فضا ،زمان،معماری ،صفحه 563).
دراواخر این قرن انقلاب صنعتی رخ داد و زندگی مردم را دستخوش تغییرات زیادی کرد از آن جمله می توان به گسترش شهرنشینی اشاره نمود به تبع آن شهرهای اروپایی یکپارچه دستخوش تغییر و تحولات شدیدو نوعی بی نظمی و آشفتگی می شوند که متفاوت با ساختار قبلشان است .با هجوم مردم به شهرها تراکم بالا می رود ومشکلات زیادی را از بیماری تا رفت و آمد و... ایجاد میکند . این مسئله جامعه را به سمت توجه به طبیعت در کنار زندگی شهری سوق می دهدو مفهوم پارکهای شهری شکل میگیرد.
پیش از انقلاب صنعتی باغسازی شخصی و خصوصی بود مانند ورسای. اعیان خانه های خود را درون زمین های سبز وباغها می ساختند ولی پس از انقلاب صنعتی باغ به صورت فضای عمومی و پارک مطرح شد.جامعه اعیانی بعد از انقلاب صنعتی از صحنه محو میشود وجامعه ای با اقتصاد سرمایه داری شکل می گیردو همه در آن به عنوان شهروند ظاهر می شوند.پارک و فضاهای عمومی شهری ایجاد می شود.طراحی پارکها را به باغبانهایی می دادند که قبلا برای اشراف می ساختند واین حرفه در قرن 19 در اروپا به شدت رشد می کند.(لادن اعتضادی1387)
دراین قرن پارک سازی در پاریس در اطراف میادین سخت معمول شد وبیش از تمام نو آوری های شهرسازی آن روز تقلید گشت لطف و تازگی این کار در گشوده بودن این فضا به روی مردم بود روبنسن معمار منظره ساز انگلیسی در این باره میگوید: نخستین مطلبی که در این پارکها بیننده را به خود میخواند تازگی و لطافت آنها و توجه و مراقبتی است که در نگاهداری آن ها میشود ووجود مردمی است که در آنها به تفرج نشسته اند کتاب میخوانند کار میکنند و یا به بازی مشغولند.او همچنین در جایی اشاره می کند :درحالیکه ما انگلیسیان میادین خود را تنها به معدودی متمکن اختصاص داده ایم در فرانسه میادین بر عموم گشوده اند و بر خلاف میادین ما به انواع اشجار آراسته.(فضا ،زمان،معماری،صفحه 593)
ربنسن در سال 1869 مینویسد اگر پاریس هم اکنون درخشنده ترین زیباترین شهر دنیا نباشد بی شک به زودی به این کمال خواهد رسید.در پاریس احداث پارکهای عمومی اهمیتی یافته است که لندن فاقد آن است.توجه به درختکاری همه جا مرئی است و میادین کوچک تبدیل به پارکهایی می شوند که زیبایی وحسن سلیقه در ایجاد آنها بی نظیر است.(فضا،زمان،معماری،صفحه 593)
بر طبق طرح هاسمان برای شهر پاریس دو پارک عظیم در شرق و غرب پاریس که مانند دو شش برای این شهر هستند خودنمائی می کند اگر طرح هاسمان به تمام اجرا میشد این دو پارک با کمربندی سبز در امتداد دیوارهای دفاعی قدیمی شهر به یکدیگر مرتبط می گشت.غیر از این دو پارک و پارکهای قدیمی شهر پارک" من سو"در مرکز پاریس پارک زیبای "مون سوری"در جنوب پاریس وپارک" بوت شومن" برای کارگران در شمال شهر در این دوره احداث گشتند.این پارکها در فضایی بسیار وسیع به وجود می آمدند و غرض از احداث آنها به وجود آوردن گردشگاههای عمومی بود.(همان)
یکی از فضاهای عمومی و مهم در شهر پاریس که در اواخر قرن 19 طراحی شد طراحی محوطه برج ایفل است.
در نیمه دوم قرن 19 در انگلیس با جنبش باغشهر مواجه هستیم که شهر را داخل طبیعت می بردومحلاتی مورد نظرش بودکه هر دو ویژگی های باغ و شهر را داشته باشد.
ابنزر هاوارد، پیشنهاد دهنده باغشهر، می دانست که شهر های بزرگ تا چه حد برای مردم مناطق روستایی جاذبه دارند و می خواست که نمونه باغشهر را با همه امتیازات زندگی فعال شهری، توام با تمام زیبایی و سرخوشی روستایی، پدید آورد. باغشهر های که در داخل حلقه عریضی از زمین های کشاورزی محصور خواهند بود در حد سی هزار نفر در نظر گرفته شده است. این شهر ها با کمربند سبز خود شهرهای محدودی هستند که توسعه آنها در واقع از طریق احداث شهرهای مشابه در فواصل معین تامین میشود تا نهایتا یک مجموعه متشکل از چندین شهرک که توسط وسایل نقلیه سریع السیر با یکدیگر مرتبط هستند در اطراف یک شهر بزرگتر تنظیم شود.
بنا بر نظر هاوارد کوچکترین سلول شهری بخشی است که برای سکونت 5000 نفر به همراه یک مدرسه در نظر گرفته شود و شهر بزرگ از تجمع چندین باغشهر به دور یک واحد مرکزی به وجود می آید.
نخستین باغشهر لچ ورث بود که در 35 مایلی لندن در سال 1904 ساختن آن غاز شد.دومین باغشهر ولوین نام داشت که به لندن بسیار نزدیکتر بود.
هاوارد بنا بر دلیل زیر نظریه خود را از نظر اقتصادی توجیه می کرد:
احداث چنین شهرهایی در زمین های روستایی هستند که خارج از بورس معاملات زمین قرار دارد و در نتیجه قیمت پایینی دارند.
اشتباه هاوارد که موجب شکست طرحش شد این بود که وی فشارهای اقتصادی در چگونگی توزیع جمعیت شهری را دست کم گرفته بود.
بنا بر نظر هاوارد پیش بینی میزان موفقعیت یک طرح به سه عامل بستگی دارد:
1. اشتیاق
2. انرژی
3. پشتکار یک طراح ایده آلیست
منتقدان باغشهر:
لوکوربوزیه با نقدی بر باغشهر گفت:
· موجب اتلاف وقت ساکنان می شود.
· موجب هدر رفتن زمین می شود.
· روحیه ضد اجتماعی برای ساکنان ایجاد می کند.
همچنین زیگفرید گیدیون نیز باغشهر را رد می کند و از آن به عنوان یک راه حل گذرا یاد می کند.
جین جیکبز میگوید: نظریه طرفداران اصل عدم تمرکز در شهرسازی مدرن که هاوارد القا کننده آن بود، در توسعه شهرهای بزرگ آمریکایی اثرات زیان باری داشته است، به این صورت که موجب تضعیف روابط اجتماعی بین ساکنان این شهرها شده و محلات شهری یکنواخت و بی روحی پدید آورده است.
با آن وجود که تا قبل از قرن 19 نیز با مفاهیم وآثار معماری منظر مواجه هستیم اما کاربرد کلمه معمار منظر بعد از بنيان گذاري جامعة معماران منظر آمريکا(ASLA) در سال 1899 و اتحادية بين المللي معماران منظر (IFLA) در سال 1948 شايع گرديد.
همزمان با مطرح شدن ایده باغشهر در انگلستان در آمریکا با شروع رسمی حرفه معماری منظر مواجه هستیم.که آن را به فردریک المستد نسبت میدهند وی نهضت پارک(park movement) را در آمریکا پایه گذاری کرد.
در این دوره حرفه معماری منظردر آمریکا مجال ظهور پیدا کرد به طوریکه آمریکا خودش را بانی و موسس آن معرفی کرد در حالیکه بستر سازی آن در اروپا شکل گرفته بود علت این مسئله درگیرجنگ جهانی بودن جوامع اروپایی و رکود اقتصادی در این جوامع است.(لادن اعتضادی)
حال آنکه آمریکا به شدت در حال رشدبوده و دو شهر نیویورک و شیکاگو از شهرهای ثروتمند دنیا شده بودند.
باغ آمریکایی (1840-1920):
آمریکا فرزند اروپا است و به سبب اتفاقاتی که در اروپا افتاد آمریکا متولدشد با مهاجرت اسپانیایی های دوره رنسانس و با ورود دستاوردهای علمی تمام دنیا به اروپا این جامعه پیشرفت کرد اروپاییان بااختراعاتشان دنیانوردی را توسعه دادند سرزمین هایی را کشف کردند تا بازار برای کالاهایشان پیدا کنند. سپس اروپاییان در آمریکا مستقر شدند.(جزوه لادن اعتضادی –1387)
عقاید و ایده آلهای آرمانگرایانه آمریکا به عنوان ترکیبی از فرهنگ های متعدد در باغهای این کشور نیز منعکس می گردد .از آنجایی که مهاجران در کشوری جدید سعی بر خلق دوباره آنچه برای آنها آشنا باشد دارندطرح باغ در آمریکا غالبا از مجموعه ای از مفاهیم برگرفته از سایر فرهنگ ها میباشد.تنوع فرهنگ ها در ترکیب با شرایط جوی گوناگون و پستی و بلندی های زمین سبب ایجاد تزئینات مختلف مناظر گردید.نتایج آن در باغها و طرح ریزی شهرها در سراسر ایالات متحده آمریکا پدیدار شد .از ایالت نیو انگلند تا جنوب و غرب اقتباس از سبک باغسازی هم در مناظر خصوصی و هم در مناظر عمومی دیده می شود.
اگرچه باغبانی منظر در آمریکا برای نسلهای متعدد انجام میشد اما در سال 1841 میلادی کتاب "آندروجکسون داونین"به نام "رساله ای در باب نظریه و اجرای باغبانی منظر سازش یافته با آمریکای شمالی اولین و مهمترین کتاب در مورد طراحی منظر بود که در آمریکا انتشار یافت.از ویژگی های مناظر داونین خطوط مواج و تقلید نقاشی وار از طبیعت بود کارهای وی در انگلستان مورد پسند همفری رپتون وجان کلادیوس لودان قرار گرفت.پس از وی فریدریک المستد برجسته ترین معمار منظر در آمریکا شمرده میشد.(طراحی کاشت منظر :47)
فردریک لاالمستد Frederick Law Olmsted پایه گذار و بنیانگذار طراحی پارکهای شهری آمریکاست . وی آشنایی با گیاهان و علم گیاهشناسی را به طور تجربی فراگرفت زیرا از یک خانواده کشاورز بود. سفرش به انگلستان و بازدید از باغهای انگلیسی ایده هایی را برای ایجاد پارکی بزرگ در نیویورک را در ذهن او ایجاد می کند. ایده ایجاد یک چنین پارکی براساس نیاز جامعه آن روز به فضای عمومی نه برای تفریح بلکه برای بالا بردن سطح بهداشت عمومی و برقراری عدالت اجتماعی مردم لازم بود و المستد با اعتقاد به این قضیه در سال 1858 ،Central Park New York را بر پایه آرمانهای خویش احداث نمود. ) المستد اعتقاد داشت تغییر فیزیکی منظر تنشهای اجتماعی را کاهش می دهد.
تا قبل از المستد طراحی منظر به صورت حرفه ای در این کشور مطرح نبود و بعد از طراحی این پارک است که کم کم ایده وارد کردن طبیعت به درون شهردرآمریکا شکل تازه ای به خود می گیرد. وی خود را نمونه کامل آمریکایی دموکراتیک میدانست.او بر موارد اجتماعی اخلاقی مانند لحاظ کردن شیر فروشی در طرح سنترال پارک برای مادران فقیر جهت تغذیه کودکانشان با شیر بهداشتی تمرکز کرد و همچنین در طرح قبرستان مانتین ویو در کالیفرنیا وی طرح زمین های دفن را ادغام کرد و درنتیجه مردمی با اعتقادات مختلف می توانستند با یکدیگر سوگواری کنند.حساسیت او به محیط موجب حفاظت از طبیعت بکر آمریکا در پارکهای ملی یو اسمیت و یلواستون شد.او کمی پیش از مرگش در سال 1903مدرسه جنگلداری را در ملک بیلتمور واقع در شمال کالیفرنیا طرح ریزی کرد.
المستد پس از طراحی پارک مرکزی نیویورک برای انجام پروژه های دیگر به امریکای شمالی می رود . وی ایده های نو وتازه ای را به حیطه طراحی منظر معرفی می کند ازآن جمله میتوان به سیستم های سبزراه ها ( Parkways) اشاره کرد
پارک وی:
هدف اصلی پارک وی ها حفظ عناصر طبیعی موجود در شهرها و اتصال و برقراری رابـ ـطه بین آنها بوده است
پروفسور هابارد در نشریه شهرسازی دانشگاه هاروارد پارک وی را اینگونه معنا می کند:
"پارک وی جاده ای است که در دوجانب آن باغ احداث شده باشد بنابراین از پارک وی اساسا برای عبور و مرور استفاده می شود اما این عبور و مروربیشتر و یا منحصرا به منظور گردش و سیاحت است."
در پارک وی اصل بر این است که جریان پیوسته عبور و مرور متوقف نشود از این رو هیچ جاده فرعی به پارک وی راه نمی یابد وحتی ورود مستقیم به پارک وی از املاک مجاور آن ممنوع است.در سنترال پارک نیویورک المستد برای عبور پیاده روندگان پلی از سنگ بر جاده ای که مخصوص وسایل نقلیه است بنا نهاد که این پل مراحل نخستین پارک وی را مجسم می دارد.
شاید به نظر برسد پارک وی ها همان اتوبانهای اروپا هستند اما پارک وی جاده ای است برای تفرح خاطر انسان که به زیبایی و لطف مطابق پست و بلند طبیعی زمین ادامه می یابد و جزئی از مناظر طبیعی می شودچندان که تمییز آن از مناظر طبیعی ممکن نیست.(کتاب فضا ،زمان ،معماری)
در قرن های 18 و 19 دو نوع دیدگاه بر معماری منظر اروپا حاکم است :
1)نگاه فرانسوی که نگاه باروک و نئوباروک است
2)نگاه انگلیسی که نگاهی رمانتیک است و عکس العملی است در مقابل کلاسیک گرایی
اما نکته مهم درباره پارک های المستد این است که از هیچ الگویی تقلید نمی کنند المستد معتقد بود که زندگی شهری خسته کننده و کسل کننده شده است و بشر نیاز به تفرجگاههایی در داخل و خارج شهر داردکه در این تفرجگاهها ارتباط با طبیعت خیلی اهمیت دارددر کارهای المستد نه اشرافیت باروک و نه مقیاس های بزرگ رمانتیک وجود ندارد در کارهای وی الگوهای سلطه و مونومانتالیست دیده نمی شود و مجسمه هایی که وجود دارد نیز در مقیاس مردم و شهری است.(جزوه لادن اعتضادی-سال1387)
اما در اواخر کار المستد با هجوم بسیار زیاد مهاجران جمعیت آمریکا افزایش یافته وشرایط زندگی برای بسیاری از مردم بدتر شدوعقیده حفظ کشور از طریق فرهنگ و معماری شکل گرفت این درک جدید سبب تغییر مسیر معماری و معماری منظر شد ومعماری منظر آمریکا را به طرف کلاسیک گرایی سوق داد.معماران منظر در این دوره اعتقاد داشتند که سابقه تاریخی و استفاده از اصول تناسب و تقارن می تواند سبب عظمت بخشی به سبک ملی آمریکایی شود.در جستجوی نمادهایی جهت بالا بردن آگاهی این کشور جوان در مورد زیبایی شناسی معماران از فرمهای کلاسیک استفاده کردند.آنها طراحی قصر های فرانسوی خانه های بزرگ و مجلل تیودور و ویلاهای ایتالیایی را آغاز کردند این تغییر جهت گیری جدیدی را در طراحی منظر ایجاد کرد ترکیبات رسمی محور های تقارن و محور عرضی و تصویرسازی ذهنی برگرفته از منابع کلاسیک ظاهر شدند.این تغییر سبب ایجاد کشمکش و تضاد در این حرفه شد .یک عده از افراد این حرفه از فلسفه داونین پیروی میکردندواحساس کردند که منظره چشم انداز طبیعی بخش ساده تر و با شکوه تر طبیعت را نشان میدهداین طراحان بر مناظر ساده و روستایی تاکید داشتند و گروهی دیگر از منظری با ترکیباتی که به طور رسمی سازماندهی شده باشد دفاع می کردند.
معماری منظر مدرن در آمریکا:(1940-1970میلادی)
ایده آلهای کلاسیک بعدها توسط سه دانشجوی جوان معماری منظر به نام های "گرت اکبو"و"دان کلی"و"جیمز رز"رد شدند.در سال 1930این دانشجویان هاروارد خواستار جستجوی ایده های متداول در هنر مدرن به خصوص در نقاشی بودند.آنها معتقد بودند که معماری منظر باید
1) با سایت سازگار باشد.
2) نیازهای کارفرما را برآورده سازد
3) مشکلات محیطی و اجتماعی را برطرف کند.
تلاش و کار معمار منظر کالیفرنیایی توماس چرچ فارغ التحصیل پیشین دانشگاه هاروارد نیز تاثیرات زیادی در معماری منظر مدرن آمریکا داشت.کارهای چرچ اهداف کلاسیک را با نظریه های جدید فضای مدرن ترکیب می کرد.مارک تریب این 4معمار منظر را با عبارات مدل و معیاری برای قضاوت در مورد طراحی مدرن منظر آمریکا توصیف کرده است.(طراحی کاشت منظر)
جهت پذیرفتن نوگرایی به طور کامل معماران منظر خواستار توسعه ادبیات طراحی جدیدی بر اساس مفاهیم نوظهور فضا وفرم الهام گرفته از هنر مدرن بودند .
اصول معماری مدرن آمریکا عبارت است از:
اجتناب از طراحی پلان متقارن محور و فرمهای هندسی ساده
فرمها نامنظم و طبیعی-حرکت در طرح
حساسیت به سایت
توسعه مصالح جدید طرح
توماس جرج:
توماس جرج در سال 1904 دربوستون به دنیا آمد او در دانشگاههای کالیفرنیا برکلی و هاروارد به تحصیل پرداخت ودر سال 1922 سفرهایی را به اروپا داشت پس از بازگشت به تدریس رشته معماری منظر در دانشگاه برکلی پرداخت .سبک او به عنوان سبک مدرن آمریکا شناخته شد وی در طراحی از سادگی و فرمهای عملکردی استفاده می کرد.
دن کلی:
دن کلی در سال 1912 در بوستون به دنیا آمد و در هارارد در رشته معماری منظر به تحصیل پرداخت .در سال 1953 با سارینن در باغ میلر در کلمبوس ایندیانا همکاری داشت.با الهام گرفتن از سبک دی استایل و طراحی یس ون درروهه در پاویون آلمان کارهای او پلانی مشبک داشت و فضاهای داخلی کارهایش پیوستگی کاملی با فضای بیرون داشت.این طراحی حاوی تغییر قابل توجهی از باغ به چمنزار و جنگل نیز بود.این نوع طراحی به طور فراگیر مورد استفاده قرار گرفت .
آمریکا در سالهای دهه 1950 میلادی ثروتمندترین کشور دنیا شد و رویکردی انتزاعی در طراحی باغ و محوطه به طور گسترده در این کشور مورد استفاده قرار گرفت .(معماری ایران-12)
جین براون در کتاب باغ مدرن که درسال 2000 به چاپ رسید به این نکته اشاره میکند :باغ سازی مدرن در آمریکا جایگاه ویژه ای به دست آورد تا حدی که به عنوان روشی نو در معماری منظر مدرن مطرح شد و دوباره در دهه 1950 به اروپا صادر گردید (معماری ایران-12)
این در حالی است که پیشرفت طراحی باغ های اروپایی در تمام اروپا به جز سوئد به خاطر وقوع جنگ قطع شدو کشور آلمان غربی ثروتمندترین کشور اروپا و آلمان شرقی هر دو رویکردی مدرنیستی را که هیتلر تقبیح کرده بود را پذیرفتند.
معماري مدرن بصورت يك مكتب معماري با مباني نظري مدون و ساختمانهاي ساخته شده بر اساس انديشه مدرن،از اواخر قرن 19 ميلادي شكل گرفت. خاستگاه اين معماري در شهر شيگاگو ، و در اروپا شهرهاي پاريس ، برلين و وين بود. و همچنين قابل ذكر است كه معماري مدرن ، نقطه عطفي در تاريخ معماري غرب و يا به عبارت ديگر ، در تاريخ معماري جهان بود. زيرا براي اولين بار ، نگرش از سنّت و تاريخ و گذشته ، بعنوان منبع الهام معماري تغيير جهت داد و آينده و پيشرفت ، بعنوان موضوع و هدف اصلي معماري مطرح شد.
معماران و نظريه پردازان مدرن سعي كردند ، معماري را با علم ، تكنولوژي و جهان در حال تحول همگون سازند.(مبانی و مفاهیم در معماری معاصر غرب-صفحه30)
عوامل متعددی مانند خردگرایی وتوسعه علوم و به ویژه گسترش تکنولوژی موجب تکوین مدرنیسم شد.
تکامل نظریات مدرن توسط پوسنر انجام شد .او جنبشی را نشات گرفته از نظریات ولیام موریس و با توجه به نظرات باغ سازی هنری-استادکارانه شکل داد.این جنبش به این نتیجه رسید که فرم باید تابع عملکرد باشد .نظری که پیش ازاین توسط معمار آمریکایی لویی سالیوان به عنوان شعار اصلی مدرنیست مطرح شده بود.فرانک لوید رایت شاگرد سالیوان عقیده داشت که طراحی میباید بر اساس قوانین علمی و زیبایی شناسانه موجود در طبیعت شکل گیرد که به آن سبک ارگانیک میگویند .گفتار زیر نشان دهنده حساسیت او نسبت به مکان ،عملکرد و فرم های ارگانیک بود:من معتقدم که هرگز نباید مستقیم بالای چیزی ساختمان بسازید اگر شما بالای تپه چیزی بسازید تپه را از دست داده اید .وقتی که به هواپیما نگاه میکنیم خطوط آن نشان دهنده قدرت و عملکرد آن است .این وضعیت در مورد کشتی اقیانوس پیما و بسیاری چیزهای دیگر صدق میکند.پس چرا نباید ساختمان ها هم کارکرد خود را نشان دهند.همان طور که میبینیم فرم هایی که کاملا بر طبق عملکردشان ساخته شده اند زیبایی فوق العاده ای دارند .ساختمان ها نیز از مصالح مختلفی ساخته شده اند .مصالح نیز طبیعت و ساختار خود را دارند و به ساختمان ها زندگی میبخشند.
در قرن 20 ودوره مدرن ایده پارک شهر لکوربوزیه مطرح می شودکه طبیعت را درون شهر می آورد این ایده را قبلا تونی گارنیه داده بود که لکوربوزیه آنها را درطراحی خود مطرح کرد.
لکوربوزیه 4 نیاز را برای فضاها اولویت بندی کرد که عبارتند از:باغ ،سکونت،تفریح ،راه.
وی تاثیر زیادی بر باغ سازی مدرن داشت .ویلا ساوای او باغی روی سقف دارد .
از اصول منشور آتن تدوین شده توسط لکوربوزیه میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- شهر در ارتفاع
- مطرح کردن پارک شهر گارنیه
- آزاد کردن فضای سبز شهری
- باز کردن دید فضای سبز با ساختن ساختمان بر روی پیلوت
- شهر باید باغی داشته باشد که فضای سبزش متعلق به همه باشد.
در منشور آتن لکوربوزیه توجه به منظر شهری و پیوند معماری و منظر به خوبی دیده می شود.
شاید بتوا ن طراح برزیلی ،روبرتو مارکس را معروف ترین طراح باغ های مدرن دانست .او در سال 1909 میلادی به دنیا آمد .پدرش یک یهودی آلمانی و مادرش یک دورگه برزیلی فرانسوی بود .او که عاشق گیاهان برزیلی بود در برلین درس هنرهای زیبا خواند و در بازگشت به خانه با گروهی از معماران برزیلی که همگی متاثر از لوکوربوزیه بودند آشنا شد :اسکار نمایر،آلفونسو ریدی و لوسیو کوشتا.استفاده او از گیاهان در باغ ها از اصول مدرنیسم تبعیت میکرد :کارکردی بود،مصالح را با صداقت نشان میدادو بر اساس ساختار طبیعی زمین شکل گرفته بود.
بخش دوم
در این بخش به خصوصیات ظاهری معماری منظر مدرن توجه شده است وچند پروژه به عنوان نمونه موردی مورد ارزیابی قرار گرفته است.
خصوصیات منظر مدرن:
منظر مدرن عناصر منظره سازرا ارزشگذاری نمیکندبه عنوان مثال به چمن اعتبار درخت رامی دهد.(چشمها را باید شست جور دیگر باید دید)
منظر مدرن به تقارن به عنوان عنصر زیبایی ساز نگاه نمی کند و تقارن را حذف می کند
در منظر مدرن تزئینات را جنایت میداند و آن را حذف می کند.
مصالح طبیعی همانگونه که وجود دارد ارزشمند است (...وچرادرقفس هیچکسی کرکس نیست)
از عنصر منظره ساز آب بدون هیچگونه عنصر تاکید کننده معماری و اسطوره ای استفاده میکند.
در منظر مدرن به فضاهای جمعی توجه میشود و نظر گاه به عنوان یک فضای جمعی شناخته می شود.
بررسی نمونه های موردی:
- منظره سازی اطراف برج ایفل:
از اولین نمونه هایی که درآن تاثیر اندیشه های مدرن پدیدار شد محوطه برج ایفل است.
این پروژه در گذرگاه دوره کلاسیک به مدرن میباشد.دراین اثر هنرمند هنوز تقارن را کنار نگذاشته است و ساختار شکنی نکرده است صرفا در معنا بخشی به عناصر تغییر ایجاد کرده است.چمن در این پروژه متن است و منظره دیگری را نشان نمی دهد می آید برای به تصویر کشاندن خود.
برجی فلزی در میدان شان د ومارس و در کنار رود سن واقع در شهر پاریس است.برج ایفل امروزه به عنوان نماد فرانسه شناخته میشود و یکی از شناخته شدهترین بناها در جهان است.
ساخت برج ایفل در سال 1887 شروع و در 31 مارچ 1889 به اتمام رسید. در ابتدا برج ایفل برای نمایشگاه جهانی و به مناسبت صدمین سالگرد انقلاب فرانسه ساخته شد ولی پس از ساخت این بنا مورد قبول همگان واقع نشد و ۳۰۰ نفر که در بین آنها میتوان از امیل زولا ، موپسان، شارل گارنیه و هم چنین الکساندر دوها نویسنده شهیر فرانسوی نام برد، به ساخت آن شدیداً اعتراض نمودند.
نام برج ایفل از نام سازندهاش گوستا ایفل گرفته شده است...
در اطراف برج میدانی بوده است که به نمایشگاه اختصاص داده میشد .فرانسوی ها مخالف ساخت این عمارت بزرگ آهنین بودند چرا که این شهر را دارای بافت تاریخی میدانستند.شهرداری قول احداث موقت برج را میدهد ولی تا کنون پابرجا مانده است!!
در جلوی برج صفه ای است که کاملا حالت مدرن دارد و متکی بر چشم انداز های شهر فضاسازی شده است .از خصوصیات فضاسازی اطراف ایفل میتوان به این موارد اشاره کرد:
1. منظر و سیمای شهر یه عنوان یک عنصر مهم شناخته شده
2. نظرگاه به صورت یک فضای جمعی شناخته شده
3. درخت عنصر اصلی نبوده ولی چمن به عنصر اصلی تبدیل شده است.(قبل از این چمن عنصری حاشیه ای بود)
4. در محور دید به برج آب خالص بدون عنصر تاکید کننده ای مثل عناصر معماری و اسطوره ای به نمایش گذاشته شده است و حتی هندسی و خالص شده است
5.نمایش تکنولوژی (یک سری فواره آب را تا 50 سانتیمتر به هوا پرتاب میکنند که نمایش قدرت و عظمت آب است)
6.مجسمه های شخصیت های افسانه ای و مقدس تبدیل به شخصیت های برجسته علمی شده است
7.کاربری ساختمان ها هم شامل موزه مردم شناسی و تئاتر شهر است.
8.هنوز اصل تقارن به عنوان یک شاخص زیبایی شناسی از گذشته وجود دارد ولی بعدها شکسته میشود.
9.ترکیب مجسمه با آب ولی به با موجودات افسانه ای بلکه حیوانات معمولی هستند که آثار هنرمندان مدرن میشوند.
منظره سازی اطراف برج کاملا حالت مدرن را دارد و بیشتر تکیه به عناصر انسان ساز و منظر سازی موضوعی را دارد.عناصر طبیعی هر چه هستند پذیرفته میشوند اما به کیفیت آنها هم توجه میشود.
در دوره مدرن گزینش از طبیعت کنار رفته و بین پدیده ها تفاوتی نیست ولی پرزانته آنها کمی محلی میشود.
معرفی باغ اتلانتیک در پاریس (1990-1994):
کاری مدرن که البته صحنه هایی از پست مدرن درآن دیده میشود و میتوان گفت که در گذر از مدرن به پست مدرن است.قبل از ساخته شدن این پارک در سایتش،پارک آتلانتیک بوده است و پس از حفاری شهرداری تبدیل به یک برج و تعدادی معماری اطراف برج میشود.مساحتی در حدود 10 هکتار دارد و پارکی است محصور که 2 در روبروی هم دارد.
نکته*:تنها برج تاریخی پاریس با 37 طبقه مون پارناس است و تمامی برج های بالای 7 طبقه در حومه قرار دارد.برج مون پارناس چند طبقه در زیر زمین دارد و سقف مجموعه به صورت پارک در آمده است.
اولین نوآوری و ساختارشکنی درپارک این است که پارک در زیر ساختمان قرار دارد و ورودی تعریف سنتی خود را ندارد (مثل یک درخت تندیس گونه یا حوض).از خیابان این پارک دیده نمیشود و پلکان ورودی زیر پیلوتی قرار دارند .در این پارک مفهوم پارک از موزه درخت تغییر کرد و زندگی هم وارد آن شد.برخلاف بناهای اطراف ایفل در این سایت تقارن نداریم و نه در اندازه و نه در فرم شباهتی ندارند.
برای ورود به سایت یک حس معلق به فضا داده است زیرا که باغچه ها گود است و کف بالاتر از حد است .البته این حرکت جزو کانسپت باغ ایرانی است که خیابان ها هم تراز کرت ها نمیباشند که این محصوریت یک دنجی و امنیت روانی ویژه ای به فضا میدهد.
در عرصه باز فرم هایی وجود دارند که فضا را تعریف کرده اند و به صورت فصلی میتوان با پارچه آنها را پوشاند و غرفه های بازار یا نمایشگاه ساخت و یا کنسرت ایجاد کرد.با این تعابیر به این نتیجه میرسیم که پارک دیگر یک موجود تک عملکردی و طبیعت گرای صرف نیست بلکه به صورت فضای زندگی و اجتماع مردم شده است.در حالی که در پارکهای سنتی گلخانه هایی مثل کریستال پالاس را داشتیم ،مدرنیستها از تظاهر رنگ و فرم پرهیز میکردند و ریاضی وار بودن و هندسی بودن را بر هر چیزی غلبه میدادند.
طراح پارک را با توجه به پارک آتلانتیک سابق ساخته که این حرکت که از خاطره ذهنی استفاده کرده حرکتی پست مدرن است.از جمله حسی از موج های دریای آتلانتیک را با خطوط منحنی در کفسازی ایجاد کرده است.
از جمله حرکات مدرن میتوان به کاشتن یک درخت از گونه های عادی اشاره کرد که پایین آن قاب سنگی برآمده است و کاملا حالت هندسی داشته و فضای پارک را از یک باغ طبیعت گرا به یک فضای هندسی کم تزیین تبدیل شده است. چمن اصل پارک را تشکیل داده است.
خصوصیات دیتیل های باغ:
1- وجود نرده های بدون تزیین که دارای قید مواجی هستند
2- وجود داشتن فرش گل .
3- گیاه علفی در ترکیب با گیاه علفی دیگر به خاطر کنتراست رنگی تبدیل به عنصراصلی منظره سازی میشود.
4- سنگ شکسته و تراش نخورده را در میان باغچه گذاشته میشود
5- گیاه را پس از خزان شدن و پلاسیده شدن هم در باغ باقی میگذارند.
پارک دانلDonnell Garden:
این پارک توسط توماس چرج در سال 1948 طراحی شده است که یکی از پروژه های مهم و تاثیرگذار در معماری منظر مدرن آمریکا می باشد اساس طراحی این پارک بر سادگی نهفته شده است .توماس چرج در طراحی این فضا از المانهای کمی استفاده کرده و خلوص و وضوح فضا در عین ارگانیک بودن و روستایی بودن آن از ویژگی های بارز این پروژه است .
عناصر مهم در طراحی این پارک عبارت است از:
- مسیر ارگانیک و منحنی چمنزار
- استخری بزرگ در میانه پارک
- مجسمه هایی در کناره استخر
- مجسمه در میانه استخر برآمده از دل آب
بخش سوم:
معماری منظر مینیمال:
نگاه مدرن ما را با جلوه جدیدی از منظره سازی مواجه میکند.مدرنیستها بر این باور بودند که معنا در چشم ماست.مسئله مهمی که مدرنیستها از آن غافل شدند.مسئله فاعل و مخاطب بود .اگرچه اعتبار پدیده ها رویکردی درونی است ومخاطب خود بی هیچ واسطه ای به پدیده ها اعتبار می بخشد امامخاطب با خود گذشته ای را خواسته یا نا خواسته به دوش می کشد.عدم توجه به این نکته طغیان علیه مردنیسم را رقم زدو رویکرد پست مدرنیسم را در دل مدرنیسم به وجود آورد.(دکتر منصوری)
یکی از جنبش هایی که در دل معماری مدرن بیرون آمد و درآن گرایشات پست مدرنیستی هم وجود داشت اما در شکل ظاهری و بی پیرایگی به تمام و کمال پایبند ارزشهای مدرن است جنبش مینیمالیست است در واقع این جنبش
ریشه دردو رویکرد کلاسیسیم ومدرنیسم دارد.(معماری ایران-12)
این جنبش هنری در بین سالهای 1963-1968 در آمریکا و عمدتا در شهر نیویورک شکل گرفت(معماری ایران-12)
منظور از هنر مینیمال همانطور که از نام آن بر می آید استفاده از حداقل مواد و عناصر برای بیان و ارائه ایده در اثر هنری است.این شیوه کمال را در سادگی میبیند.سادگی زمانی به دست می آید که اثر را از هر چه زاید و غیر ضروری است دور کرد لذاهنر مینیمال بر پایه حذف غیر ضروریات بنا نهاده شده است.بنا به گفته له وی(1997)از مشخصات این شیوه استفاده از شکل های هندسی ساده هندسی تکرار بجا و با قاعده عناصر مورد استفاده در طرح و استفاده از مواد و عناصر فقط در حد ضرورت و نیاز و نه به عنوان آرایش میباشد.از میان معماران متاخر تادائو آندو بیش از سایرین متاثر از این فلسفه است او اظهار دارد "ماهیت و ذات مینیمالیسم بی پیرایگی است .اما این سادگی بدون عمق کاملا بی ارزش است.شما برای خلق فضای مطلوب باید عمیقا به مواد و عناصر سازنده آن فکر کنید .امیدوارم در معماری به آن سادگی دست یابیم که عمیق نیز باشد."(همان)
اندیشه ی مینیمالیسم، در معماری و معماری منظر از جایگاه ویژه ای برخوردار است. مینیمالیسم، فرزند دوران مدرن است که در دوره ی مدرن متاخر به بالندگی رسید و هنوز به حیات خود ادامه می دهد. مینیمالیسم به عنوان یک فلسفه ی هنری، خصوصا در معماری و معماری منظر، ریشه در الگوها و عقاید بسیار کهن دارد که قسمت عمده ای از آنها، در مشرق زمین پدید آمده اند. یکی از این اندیشه ها، فلسفه ی ذن است . در این راستا فارغ از تعریف مینیمالیسم به عنوان یک سبک یا جنبش، به آن از دریچه ی یک اندیشه ی کهن نگریسته شده است. ایده ی سادگی، یک آرمان دوباره زنده شده است که در میان بسیاری از فرهنگها مشترک بوده و غالب آنها به دنبال راهی در زندگی می گشته اند که از بار زیاد داراییهای دنیوی رها شوند. سادگی، همیشه حسی از آزادی را عرضه کرده، و موقعیتی گرانبها برای لمس ذاتِ هستی فراهم آورده است و به جای اینکه ذهن انسان را به موضوعات مبتذل پریشان کند او را به آسودگی فراخوانده است. سادگی، ابعادی دارد که فراتر از زیبایی شناسی صرف است: «سادگی» را می توان به مثابه انعکاسی از برخی کیفیتهای فطری و درونی دید، و یا نتیجه ی بصیرتی فیلسوفانه به هماهنگی و توازن، استدلال و حقیقت. سادگی یک بعد معنوی دارد و این بعد معنوی همان است که منظر کهن ایرانی (باغ) را بی پیرایه و پر از خلوص به مردمان ایران زمین هدیه داده است( دوم)
در اروپا به ویژه در انگلستان خالق وپیشگام سبک مینیمالیم در معماری جان پاوسن است.
پیتر واکر یکی از معماران منظر مینیمال است .کتاب او با عنوان باغ های مینیمال حاوی احترامی است به آن دسته از نقاشان مینیمالیست که نسبت به اصول هنر انتزاعی وفادار بوده اند و اساس کارهایشان را فرم های هندسی پایه قرار میدادند .پیتر واکر شیفته سادگی و وضوح این هنر شد.(معماری ایران-12)
نمونه های موردی از معماری منظر مینیمال:
فواره تنر Tanner fountain:
یکی از کارهای واکر ، فواره تنر در محوطه دانشگاه هاروارد است.محوطه انتخابی برای این طرح شکل بی نظمی دارد که با چند حرکت پیاده شکل می گیرد و بدنه های آن را سالن اجتماعات و مرکز علوم جدید تشکیل می دهند. آب یکی از دو عنصر اصلی مورد استفاده او در این طرح است.قسمت مهمی از این اثر را بازی با آب به کمک فواره شکل می دهد،بی آنکه از فواره های سنتی و مرسوم اثری وجود داشته باشد.در تضاد با عنصر آب ، عنصر پایدار و مستحکم سنگ را بر می گزیند.طرح از 159 تخته سنگ تشکیل شده که در دایره ای به قطر 18 متر به طور نامنظم ،بخشی در چمن و بخشی روی آسفالت در کنار هم قرار گرفته اند.در این طرح نیرویی بیننده را به داخل دعوت می کند،در عین حال از رسیدن به مرکز آن ممانعت به عمل می آورد.این نیرو در حقیقت آب فواره است که بصورت ذراتی ریز در فضایی به قطر 6 متر و ارتفاع 1.5 متر پراکنده شده است و یک فواره مه به وجود می آورد که با نورپردازی در شب ، نمایی از آتش به خود می گیرد.در زمستان که درجه حرارت به زیر صفر کاهش می یابد ،به جای آب ،بخار از فواره ها بیرون می زند و فضایی پر رمز و راز در مرکز طرح ایجاد می کند. تجربه رنگ فصل در این اثر زیباست.
پروژه باغ مجسمه ناشر در تگزاس :
رنزو پیانو ،معمار مجموعه برای طراحی باغ مجسمه ،واکر را برگزید.این پروژه به عنوان یک گالری روباز طراحی شده که گنجایش 20-30 مجسمه را دارد.هندسه کامل و سادگی پر عمق آن ، زمینه مناسبی برای بازدید و تمرکز روی مجسمه ها فراهم آورده است. در عین اینکه خود باغ هم یک اثر هنری برای تجربه کردن است که مخاطب را درون خود غوطه ور می کند.
پروژه نوارتیس :
در سال 1999 شرکت PWP مسابقه ای را برنده شدند که هدف آنها طراحی یک فضای باز در میان مجموعه ای از ساختمانهای صنعتی در نوارتیس بود. این مجموعه در کنار رودخانه راین ، بین فرودگاه و مرکز شهر واقع شده است.این فضای باز ارتباط دوستانه ای را بین عابران و درختان ایجاد کرده است.
سایه ها توانایی این را دارند که در ساعات مختلف روز تعاریف جدیدی را در فضا جاری سازند و روحیه متفاوتی به آن ببخشند.تکرار درختان و در نتیجه تکرار سایه آنها ، انعکاس سایه ها و درختان در آب راکد ، فضایی ایستا و آرام فراهم آورده است.( سوم)
نتیجه گیری:
منظر به مثابه نوعي هنر، به زندگي تعلق دارد. هدف آن نيز عبارت است از فراهم آوردن مكانهايي كه زندگي بتواند در آن «به وقوع پيوندد». مكان، مجموعهاي از منابع يا احياناً ظرفي خنثي وبيطرف نيست؛ بل درواقع محيطي است عيني و ملموس كه نوعي نظم و منش و ويژگي در خود دارد. بدين ترتيب چنان چه در سويي راجع به زندگي سخن رانده شود، و در سوي ديگر از مكان، چنين چيزي بي معناست. «طراحي براي زندگي» به واقع شعاري بود كه براي بيان هدف كلي جنبش مدرن به كار ميرفت.این مفهوم خودش را در معماری منظر مدرن به تصویر کشاند .در معماری منظر مدرن فضاهایی خلق شد که در آن از رسمیت واشرافی گرایی دوران کلاسیک و باروک خبری نبود. فضاهایی که بر روی عموم گشوده گشتند و برای تمام انسانها به عنوان شهروند ارزش گذاشتند .طبیعت را وارد شهر و با زندگی عجین نمودند سلسله مراتب را برهم زدند و رهایی و سیالیت فضا را جایگزین آن نمودند.
جنبش مدرن عقل مداری و اومانیزم که از دوران رنسانس آغاز شده بود را به اوج خود رساند این جنبش در معماری به سمت عملکرد گرایی و خلوص فرم ها و فضاها پیش رفت تا جایی که در نهایت خلوص خود به هنر مینیمالیسم انجامید استفاده از هندسه راست گوشه و مصالح مدرن از ویژگی های بارز این سبک است .در معماری منظر نیز این سبک خودش را با حذف تقارن استفاده از هندسه راست خط جنبش دستیل و نیکولسون به تصویر کشاند .
البته این سبک هنری که زیبایی شناسی را زائیده تفکر آدمی میدانست از ابتدا شمشیر به دست در مقابل رویکردهای تاریخی ایستاد و سعی در دورریختن گذشته انسانها کرد و با این شیوه در دل خود طغیانی را بر ضد خود پدید آورد که منجر به پیدایش پست مدرن شد.
منابع:
اعتضادی ، لادن ،از نخستین سرچشمه ها تا منشور آتن
قبادیان ، وحید ،مبانی و مفاهیم معماری معاصر غرب
منصوري، سيد امير. (1383). "درآمدي بر شناخت معماري منظر". فصل نامه باغ نظر. شماره 2.
فیضی،محسن،مینیمالیسم گرایش هنرمندانه به معماری منظر.فصلنامه معماری ایران ،شماره 12
گیدئون ، زیگفرید، فضا زمان و معماری ،ترجمه منوچهر مزینی
ترنر،تام. "باغ های انتزاعی،باغ های پساانتزاعی "ترجمه حمید یزدانی.مجله آبادی .شماره 51
اوستروفسکی، واتسلاف (1378) شهرسازی معاصر
لشچینسکی ،؟،طراحی کاشت منظر، ترجمه محسن کافی
نوشـــــــــــته ی :
کیاتوش حسنیی -
خــلـاصــــــــــــــه : منظر به مثابه نوعي هنر، به زندگي تعلق دارد. هدف آن نيز عبارت است از فراهم آوردن مكانهايي كه زندگي بتواند در آن «به وقوع پيوندد». مكان، مجموعهاي از منابع يا احياناً ظرفي خنثي وبيطرف نيست؛ بل درواقع محيطي است عيني و ملموس كه نوعي نظم و منش و ويژگي در خود دارد. بدين ترتيب چنان چه در سويي راجع به زندگي سخن رانده شود، و در سوي ديگر از مكان، چنين چيزي بي معناست. «طراحي براي زندگي» به واقع شعاري بود كه براي بيان هدف كلي جنبش مدرن به كار ميرفت.این مفهوم خودش را در معماری منظر مدرن به تصویر کشاند .در معماری منظر مدرن فضاهایی خلق شد که در آن از رسمیت واشرافی گرایی دوران کلاسیک و باروک خبری نبود. فضاهایی که بر روی عموم گشوده گشتند و برای تمام انسانها به عنوان شهروند ارزش گذاشتند .طبیعت را وارد شهر و با زندگی عجین نمودند سلسله مراتب را برهم زدند و رهایی و سیالیت فضا را جایگزین آن نمودند. جنبش مدرن عقل مداری و اومانیزم که از دوران رنسانس آغاز شده بود را به اوج خود رساند این جنبش در معماری به سمت عملکرد گرایی و خلوص فرم ها و فضاها پیش رفت تا جایی که در نهایت خلوص خود به هنر مینیمالیسم انجامید استفاده از هندسه راست گوشه و مصالح مدرن از ویژگی های بارز این سبک است .در معماری منظر نیز این سبک خودش را با حذف تقارن استفاده از هندسه راست خط جنبش دستیل و نیکولسون به تصویر کشاند . البته این سبک هنری که زیبایی شناسی را زائیده تفکر آدمی میدانست از ابتدا شمشیر به دست در مقابل رویکردهای تاریخی ایستاد و سعی در دورریختن گذشته انسانها کرد و با این شیوه در دل خود طغیانی را بر ضد خود پدید آورد که منجر به پیدایش پست مدرن شد.
امتیاز شما : 1 2 3 4 5
تا کـنون 4 نفـر به این مقاله امتیاز داده اند
مقالات مرتبط
دیگر مقالات کیاتوش حسنیی
مقدمه:
غربی ها و اروپاییان از آغار رنسانس به طبیعت توجه کردند که این توجه در آغاز با تردیدها و ترسهایی همراه بود تردیدها یی که قرار دادن عناصر طبیعت را در کنار عناصر مقدس موجب میشدوبه منظر به مثابه عنصری انضمانی در کنار عناصر مقدس توجه میکرد.در عصر روشنگری عناصر طبیعت استقلال خویش را یافتند والبته این رویکرد در آغاز خودش را در فلسفه و نقاشی نشان داد و در معماری با تاخیر اتفاق افتاد.در قرن 19 و اوایل قرن 20در معماری طبیعت با مفهوم خالص و ناب مورد توجه قرار گرفت.
اتفاق مهم دوره مدرن تغییر در مبنای اندیشه است بعد از رنسانس در اروپا فهم راجع به خدا-انسان-طبیعت و ... دگرگون شد و این تغییر نگرش باعث به وجود آمدن تغییر عمده ای در زندگی شد .نگاه به طبیعت که تا قبل مذموم و نکوهیده بود،به تدریج تغییر کرد تا جایی که در قرن 18 به سبک امپرسیونیسم در نقاشی رسیدند . اساس نقاشی امپرسیون از توجه به طبیعت شکل گرفته است ( مثل نقاشی کلیسای نتردام در 4 ساعت مختلف با 4 نور ))جزوه آشنایی با معماری منظر معاصر دکتر منصوری)
اتفاق مهم در دوران مدرن:
- مبنای اعتبار بخشیدن به پدیده ها ازبیرون به درون انتقال یافت.
- منبع خدایی به منبع عقلی تغییر یافت
.معیار دوره مدرن عقل آدمی است.چرا که دوره مدرن دوره فلسفه دکارتی است و دوران ذهن علمی است و علم راجع به خوبی و بدی پدیده ها حکم نمی دهد و صرفا ویژگی های یک پدیده را بیان نموده داوری نمی کند لذا معمار منظر مدرن به پدیده ها علمی نگاه میکند بر خلاف رویکرد کلاسیک ارزش گذاری نمی کند.پس با هر گیاهی میشود فضا سازی کرد "گل شبدر چه کم از لاله قرمز دارد."
مقاله پیش رو به بررسی معماری منظر مدرن می پردازد این مقاله مطالب خود را درسه بخش ارائه می کند. در بخش نخست به بررسی تحولات تاریخی که بر روی معماری منظر مدرن تاثیر گذاشته می پردازد. در بخش دوم رویکرد معماران منظر مدرن درطراحی را مورد ارزیابی قرار می دهد و نمونه های موردی را بررسی می کند و در بخش سوم به معماری منظر مینیمال به عنوان جنبش برآمده از دل معماری مدرن اشاره می کند و نمونه های موردی را دراین زمینه معرفی میکند.
بخش اول:
سیر تحولات معماری منظر از رنسانس تا قرن 20:
بررسی معماری منظر مدرن بدون توجه به زمینه های پدید آمدن آن که ریشه در قرون قبل از دوره مدرن دارد امری ابتر است چرا که معماری مدرن و معماری منظر مدرن تحولی نیست که یک شبه اتفاق افتاده باشد و حاصل تغییراتی است که شروعش را میتوان" چهارصد سال پیش از دوران مدرن دانست"(مبانی و مفاهیم معماری معاصر غرب وحید قبادیان صفحه 17)لذا برای بررسی معماری منظر مدرن در مقاله پیش رو تاریخچه ای از دوران رنسانس تا دوران مدرن ارائه شده است.
منظر یا landscapeابداعی تصویری بود که از اواخر قرن 15 به وجود آمد یعنی پس از چند قرن دشمنی قرون وسطی با طبیعت .قرن 15 مصادف است با دوران رنسانس دورانی که تولد مجدد نام گرفت وجامعه را به سمت محوریت تفکر سوق داد وانسان محوری را به وجود آورد که این انسان محوری در تمامی ابعاد هنر خود را نشان داد و تحولاتی را پدید آورد ."باوقوع رنسانس باورهای ذهنی قرون وسطی و جهان سنت مورد شک و تردید قرار گرفت"مبانی و مفاهیم معماری معاصر غرب)
همانند ديگر هنرها، اين هنر نيز تا طراحي باغ ها در عصر رنسانس احياء نگرديده بود به گفته آلن راجر فیلسوف فرانسوی آغاز کاربرد واژه منظر به عصر رنسانس باز می گردد.(منصوری-1383)باغ محوطه هاي رنسانس در حدود قرن هاي 16 و 17 توسط کارهاي طراحي به نام لونوتره (Le Notre) توسعه یافت.
اولين کسي که دربارة "ساخت و ايجاد (making) منظر" نوشته است، جوزف اديسون(Joseph Addison) در سال 1712 بوده است. واژة "باغبان منظر (Landscape gardener)" توسط ويليام شنستون (William Shenston) براي اولين بار در سال 1754 به کار بـرده شد ولي اولين فرد حرفه اي که از اين عنوان استفاده کرد، هامفري رپتون(Humphry repton) در سال 1794 بود. واژة "معماري منظر (landscape architecture)" اولين بار توسط اسکاتمن گيلبرت لين ميژن(Scotman Gilbert Laing Meason) در عنوان کتاب وي به نام "معماري منظر نقاشان بزرگ ايتاليا" در سال 1828 در لندن به کار گرفته شد که در باب نوعي از معماري بود که وي در نقاشي مناظر کشف کرده بود. سپس اين واژه توسط لودن (Jc Loudon) و دونينگ (Aj Downing) به کار گرفته شد .
پيش از قرن 18 میلادی، طراحي چشم اندازها به شدت متکي بر هنر و نظرية آرمان گرايي بود و به طور مثال طبيعت را به صورت آرماني و کمال گراي آن تصور مي کردند وبر زیبایی شناسی کلاسیک تاکید داشتندولي در اواخر قرن 18 میلادی، طبيعت معناي جهان طبيعي را به خود گرفت و در نتيجه تقليد از طبيعت براي شکل دادن به آن مسخره آميز گرديد. (رهبر بهبهاني، 1382)
در قرن 18، انگلستان به عنوان قطبي از سبکي جديد در طراحي منظر شناخته شد و شخصيت هايي چون ويليام کنت(Willim Kent)، هامفري رپتون و مشهورترين آنها لانسلوت براون(Lancelot Brown) ، با قدرتي ويژه، پارک هاي بزرگ ملي انگليس را که داراي طبيعتي بکر و ناب بودند را دگرگون ساختند.(شماره یک)
در لندن اهمیت طبقات متوسط بالا برای نخستین بار پس از قرون وسطی با ساختن سبزه میدانها و خانه های اطراف آن در سیمای شهر به منصه ظهور رسید شاید سبزه میدانهای لندن از اولین نمونه های ارتباط فضای شهری با منظر باشند که البته همانطور که گفته شد این سبزه میدانها در محلات اعیان نشین ساخته میشد ومورد استفاده تمام اقشار جامعه نبود.
تعریف سبزه میدان:
سبزه میدان قطعه زمینی است که درآن باغچه ای محصور باشد و خود به خیابانی محاط شود که راه به خیابانهای اطراف میدان دارد.
نکته اساسی درباره سبزه میدانهای لندن این است که همه آنها باغچه ای مرکب از چمن و درختان درمیان دارند.
اصل و منشا سبزه میدانهای لندن کجاست؟
علاقه به چمن کاری و احداث فضاهای باز در لندن از دوره گوتیک آغاز گشت در قرن پانزدهم حیاط لینکلنزاین به گردشگاهی مصفی تبدیل شد و مقارن با همین زمان محوطه وسیعی در خارج لندن موسوم به مورفیلد برای ورزش و تیر و کمان اندازی مورد استفاده اهالی لندن قرار گرفت.وبرخی از املاک متعلق به دربار انگلستان نیز در قرن هفدهم برای استفاده عموم گشت در همین قرن نخستین سبزه میدانها ی لندن چون برخی از نجبا می خواستند قسمتی از اراضی موات خود را احیا کنند بنا گشتندو احیای این اراضی به چند خیابان محدود نگشت و سبب به وجود آمدن میدانهای لندن شد که از میدانهای باروک سرچشمه می گیرد.(فضا ،زمان،معماری ،صفحه 563).
دراواخر این قرن انقلاب صنعتی رخ داد و زندگی مردم را دستخوش تغییرات زیادی کرد از آن جمله می توان به گسترش شهرنشینی اشاره نمود به تبع آن شهرهای اروپایی یکپارچه دستخوش تغییر و تحولات شدیدو نوعی بی نظمی و آشفتگی می شوند که متفاوت با ساختار قبلشان است .با هجوم مردم به شهرها تراکم بالا می رود ومشکلات زیادی را از بیماری تا رفت و آمد و... ایجاد میکند . این مسئله جامعه را به سمت توجه به طبیعت در کنار زندگی شهری سوق می دهدو مفهوم پارکهای شهری شکل میگیرد.
پیش از انقلاب صنعتی باغسازی شخصی و خصوصی بود مانند ورسای. اعیان خانه های خود را درون زمین های سبز وباغها می ساختند ولی پس از انقلاب صنعتی باغ به صورت فضای عمومی و پارک مطرح شد.جامعه اعیانی بعد از انقلاب صنعتی از صحنه محو میشود وجامعه ای با اقتصاد سرمایه داری شکل می گیردو همه در آن به عنوان شهروند ظاهر می شوند.پارک و فضاهای عمومی شهری ایجاد می شود.طراحی پارکها را به باغبانهایی می دادند که قبلا برای اشراف می ساختند واین حرفه در قرن 19 در اروپا به شدت رشد می کند.(لادن اعتضادی1387)
دراین قرن پارک سازی در پاریس در اطراف میادین سخت معمول شد وبیش از تمام نو آوری های شهرسازی آن روز تقلید گشت لطف و تازگی این کار در گشوده بودن این فضا به روی مردم بود روبنسن معمار منظره ساز انگلیسی در این باره میگوید: نخستین مطلبی که در این پارکها بیننده را به خود میخواند تازگی و لطافت آنها و توجه و مراقبتی است که در نگاهداری آن ها میشود ووجود مردمی است که در آنها به تفرج نشسته اند کتاب میخوانند کار میکنند و یا به بازی مشغولند.او همچنین در جایی اشاره می کند :درحالیکه ما انگلیسیان میادین خود را تنها به معدودی متمکن اختصاص داده ایم در فرانسه میادین بر عموم گشوده اند و بر خلاف میادین ما به انواع اشجار آراسته.(فضا ،زمان،معماری،صفحه 593)
ربنسن در سال 1869 مینویسد اگر پاریس هم اکنون درخشنده ترین زیباترین شهر دنیا نباشد بی شک به زودی به این کمال خواهد رسید.در پاریس احداث پارکهای عمومی اهمیتی یافته است که لندن فاقد آن است.توجه به درختکاری همه جا مرئی است و میادین کوچک تبدیل به پارکهایی می شوند که زیبایی وحسن سلیقه در ایجاد آنها بی نظیر است.(فضا،زمان،معماری،صفحه 593)
بر طبق طرح هاسمان برای شهر پاریس دو پارک عظیم در شرق و غرب پاریس که مانند دو شش برای این شهر هستند خودنمائی می کند اگر طرح هاسمان به تمام اجرا میشد این دو پارک با کمربندی سبز در امتداد دیوارهای دفاعی قدیمی شهر به یکدیگر مرتبط می گشت.غیر از این دو پارک و پارکهای قدیمی شهر پارک" من سو"در مرکز پاریس پارک زیبای "مون سوری"در جنوب پاریس وپارک" بوت شومن" برای کارگران در شمال شهر در این دوره احداث گشتند.این پارکها در فضایی بسیار وسیع به وجود می آمدند و غرض از احداث آنها به وجود آوردن گردشگاههای عمومی بود.(همان)
یکی از فضاهای عمومی و مهم در شهر پاریس که در اواخر قرن 19 طراحی شد طراحی محوطه برج ایفل است.
در نیمه دوم قرن 19 در انگلیس با جنبش باغشهر مواجه هستیم که شهر را داخل طبیعت می بردومحلاتی مورد نظرش بودکه هر دو ویژگی های باغ و شهر را داشته باشد.
ابنزر هاوارد، پیشنهاد دهنده باغشهر، می دانست که شهر های بزرگ تا چه حد برای مردم مناطق روستایی جاذبه دارند و می خواست که نمونه باغشهر را با همه امتیازات زندگی فعال شهری، توام با تمام زیبایی و سرخوشی روستایی، پدید آورد. باغشهر های که در داخل حلقه عریضی از زمین های کشاورزی محصور خواهند بود در حد سی هزار نفر در نظر گرفته شده است. این شهر ها با کمربند سبز خود شهرهای محدودی هستند که توسعه آنها در واقع از طریق احداث شهرهای مشابه در فواصل معین تامین میشود تا نهایتا یک مجموعه متشکل از چندین شهرک که توسط وسایل نقلیه سریع السیر با یکدیگر مرتبط هستند در اطراف یک شهر بزرگتر تنظیم شود.
بنا بر نظر هاوارد کوچکترین سلول شهری بخشی است که برای سکونت 5000 نفر به همراه یک مدرسه در نظر گرفته شود و شهر بزرگ از تجمع چندین باغشهر به دور یک واحد مرکزی به وجود می آید.
نخستین باغشهر لچ ورث بود که در 35 مایلی لندن در سال 1904 ساختن آن غاز شد.دومین باغشهر ولوین نام داشت که به لندن بسیار نزدیکتر بود.
هاوارد بنا بر دلیل زیر نظریه خود را از نظر اقتصادی توجیه می کرد:
احداث چنین شهرهایی در زمین های روستایی هستند که خارج از بورس معاملات زمین قرار دارد و در نتیجه قیمت پایینی دارند.
اشتباه هاوارد که موجب شکست طرحش شد این بود که وی فشارهای اقتصادی در چگونگی توزیع جمعیت شهری را دست کم گرفته بود.
بنا بر نظر هاوارد پیش بینی میزان موفقعیت یک طرح به سه عامل بستگی دارد:
1. اشتیاق
2. انرژی
3. پشتکار یک طراح ایده آلیست
منتقدان باغشهر:
لوکوربوزیه با نقدی بر باغشهر گفت:
· موجب اتلاف وقت ساکنان می شود.
· موجب هدر رفتن زمین می شود.
· روحیه ضد اجتماعی برای ساکنان ایجاد می کند.
همچنین زیگفرید گیدیون نیز باغشهر را رد می کند و از آن به عنوان یک راه حل گذرا یاد می کند.
جین جیکبز میگوید: نظریه طرفداران اصل عدم تمرکز در شهرسازی مدرن که هاوارد القا کننده آن بود، در توسعه شهرهای بزرگ آمریکایی اثرات زیان باری داشته است، به این صورت که موجب تضعیف روابط اجتماعی بین ساکنان این شهرها شده و محلات شهری یکنواخت و بی روحی پدید آورده است.
با آن وجود که تا قبل از قرن 19 نیز با مفاهیم وآثار معماری منظر مواجه هستیم اما کاربرد کلمه معمار منظر بعد از بنيان گذاري جامعة معماران منظر آمريکا(ASLA) در سال 1899 و اتحادية بين المللي معماران منظر (IFLA) در سال 1948 شايع گرديد.
همزمان با مطرح شدن ایده باغشهر در انگلستان در آمریکا با شروع رسمی حرفه معماری منظر مواجه هستیم.که آن را به فردریک المستد نسبت میدهند وی نهضت پارک(park movement) را در آمریکا پایه گذاری کرد.
در این دوره حرفه معماری منظردر آمریکا مجال ظهور پیدا کرد به طوریکه آمریکا خودش را بانی و موسس آن معرفی کرد در حالیکه بستر سازی آن در اروپا شکل گرفته بود علت این مسئله درگیرجنگ جهانی بودن جوامع اروپایی و رکود اقتصادی در این جوامع است.(لادن اعتضادی)
حال آنکه آمریکا به شدت در حال رشدبوده و دو شهر نیویورک و شیکاگو از شهرهای ثروتمند دنیا شده بودند.
باغ آمریکایی (1840-1920):
آمریکا فرزند اروپا است و به سبب اتفاقاتی که در اروپا افتاد آمریکا متولدشد با مهاجرت اسپانیایی های دوره رنسانس و با ورود دستاوردهای علمی تمام دنیا به اروپا این جامعه پیشرفت کرد اروپاییان بااختراعاتشان دنیانوردی را توسعه دادند سرزمین هایی را کشف کردند تا بازار برای کالاهایشان پیدا کنند. سپس اروپاییان در آمریکا مستقر شدند.(جزوه لادن اعتضادی –1387)
عقاید و ایده آلهای آرمانگرایانه آمریکا به عنوان ترکیبی از فرهنگ های متعدد در باغهای این کشور نیز منعکس می گردد .از آنجایی که مهاجران در کشوری جدید سعی بر خلق دوباره آنچه برای آنها آشنا باشد دارندطرح باغ در آمریکا غالبا از مجموعه ای از مفاهیم برگرفته از سایر فرهنگ ها میباشد.تنوع فرهنگ ها در ترکیب با شرایط جوی گوناگون و پستی و بلندی های زمین سبب ایجاد تزئینات مختلف مناظر گردید.نتایج آن در باغها و طرح ریزی شهرها در سراسر ایالات متحده آمریکا پدیدار شد .از ایالت نیو انگلند تا جنوب و غرب اقتباس از سبک باغسازی هم در مناظر خصوصی و هم در مناظر عمومی دیده می شود.
اگرچه باغبانی منظر در آمریکا برای نسلهای متعدد انجام میشد اما در سال 1841 میلادی کتاب "آندروجکسون داونین"به نام "رساله ای در باب نظریه و اجرای باغبانی منظر سازش یافته با آمریکای شمالی اولین و مهمترین کتاب در مورد طراحی منظر بود که در آمریکا انتشار یافت.از ویژگی های مناظر داونین خطوط مواج و تقلید نقاشی وار از طبیعت بود کارهای وی در انگلستان مورد پسند همفری رپتون وجان کلادیوس لودان قرار گرفت.پس از وی فریدریک المستد برجسته ترین معمار منظر در آمریکا شمرده میشد.(طراحی کاشت منظر :47)
فردریک لاالمستد Frederick Law Olmsted پایه گذار و بنیانگذار طراحی پارکهای شهری آمریکاست . وی آشنایی با گیاهان و علم گیاهشناسی را به طور تجربی فراگرفت زیرا از یک خانواده کشاورز بود. سفرش به انگلستان و بازدید از باغهای انگلیسی ایده هایی را برای ایجاد پارکی بزرگ در نیویورک را در ذهن او ایجاد می کند. ایده ایجاد یک چنین پارکی براساس نیاز جامعه آن روز به فضای عمومی نه برای تفریح بلکه برای بالا بردن سطح بهداشت عمومی و برقراری عدالت اجتماعی مردم لازم بود و المستد با اعتقاد به این قضیه در سال 1858 ،Central Park New York را بر پایه آرمانهای خویش احداث نمود. ) المستد اعتقاد داشت تغییر فیزیکی منظر تنشهای اجتماعی را کاهش می دهد.
تا قبل از المستد طراحی منظر به صورت حرفه ای در این کشور مطرح نبود و بعد از طراحی این پارک است که کم کم ایده وارد کردن طبیعت به درون شهردرآمریکا شکل تازه ای به خود می گیرد. وی خود را نمونه کامل آمریکایی دموکراتیک میدانست.او بر موارد اجتماعی اخلاقی مانند لحاظ کردن شیر فروشی در طرح سنترال پارک برای مادران فقیر جهت تغذیه کودکانشان با شیر بهداشتی تمرکز کرد و همچنین در طرح قبرستان مانتین ویو در کالیفرنیا وی طرح زمین های دفن را ادغام کرد و درنتیجه مردمی با اعتقادات مختلف می توانستند با یکدیگر سوگواری کنند.حساسیت او به محیط موجب حفاظت از طبیعت بکر آمریکا در پارکهای ملی یو اسمیت و یلواستون شد.او کمی پیش از مرگش در سال 1903مدرسه جنگلداری را در ملک بیلتمور واقع در شمال کالیفرنیا طرح ریزی کرد.
المستد پس از طراحی پارک مرکزی نیویورک برای انجام پروژه های دیگر به امریکای شمالی می رود . وی ایده های نو وتازه ای را به حیطه طراحی منظر معرفی می کند ازآن جمله میتوان به سیستم های سبزراه ها ( Parkways) اشاره کرد
پارک وی:
هدف اصلی پارک وی ها حفظ عناصر طبیعی موجود در شهرها و اتصال و برقراری رابـ ـطه بین آنها بوده است
پروفسور هابارد در نشریه شهرسازی دانشگاه هاروارد پارک وی را اینگونه معنا می کند:
"پارک وی جاده ای است که در دوجانب آن باغ احداث شده باشد بنابراین از پارک وی اساسا برای عبور و مرور استفاده می شود اما این عبور و مروربیشتر و یا منحصرا به منظور گردش و سیاحت است."
در پارک وی اصل بر این است که جریان پیوسته عبور و مرور متوقف نشود از این رو هیچ جاده فرعی به پارک وی راه نمی یابد وحتی ورود مستقیم به پارک وی از املاک مجاور آن ممنوع است.در سنترال پارک نیویورک المستد برای عبور پیاده روندگان پلی از سنگ بر جاده ای که مخصوص وسایل نقلیه است بنا نهاد که این پل مراحل نخستین پارک وی را مجسم می دارد.
شاید به نظر برسد پارک وی ها همان اتوبانهای اروپا هستند اما پارک وی جاده ای است برای تفرح خاطر انسان که به زیبایی و لطف مطابق پست و بلند طبیعی زمین ادامه می یابد و جزئی از مناظر طبیعی می شودچندان که تمییز آن از مناظر طبیعی ممکن نیست.(کتاب فضا ،زمان ،معماری)
در قرن های 18 و 19 دو نوع دیدگاه بر معماری منظر اروپا حاکم است :
1)نگاه فرانسوی که نگاه باروک و نئوباروک است
2)نگاه انگلیسی که نگاهی رمانتیک است و عکس العملی است در مقابل کلاسیک گرایی
اما نکته مهم درباره پارک های المستد این است که از هیچ الگویی تقلید نمی کنند المستد معتقد بود که زندگی شهری خسته کننده و کسل کننده شده است و بشر نیاز به تفرجگاههایی در داخل و خارج شهر داردکه در این تفرجگاهها ارتباط با طبیعت خیلی اهمیت دارددر کارهای المستد نه اشرافیت باروک و نه مقیاس های بزرگ رمانتیک وجود ندارد در کارهای وی الگوهای سلطه و مونومانتالیست دیده نمی شود و مجسمه هایی که وجود دارد نیز در مقیاس مردم و شهری است.(جزوه لادن اعتضادی-سال1387)
اما در اواخر کار المستد با هجوم بسیار زیاد مهاجران جمعیت آمریکا افزایش یافته وشرایط زندگی برای بسیاری از مردم بدتر شدوعقیده حفظ کشور از طریق فرهنگ و معماری شکل گرفت این درک جدید سبب تغییر مسیر معماری و معماری منظر شد ومعماری منظر آمریکا را به طرف کلاسیک گرایی سوق داد.معماران منظر در این دوره اعتقاد داشتند که سابقه تاریخی و استفاده از اصول تناسب و تقارن می تواند سبب عظمت بخشی به سبک ملی آمریکایی شود.در جستجوی نمادهایی جهت بالا بردن آگاهی این کشور جوان در مورد زیبایی شناسی معماران از فرمهای کلاسیک استفاده کردند.آنها طراحی قصر های فرانسوی خانه های بزرگ و مجلل تیودور و ویلاهای ایتالیایی را آغاز کردند این تغییر جهت گیری جدیدی را در طراحی منظر ایجاد کرد ترکیبات رسمی محور های تقارن و محور عرضی و تصویرسازی ذهنی برگرفته از منابع کلاسیک ظاهر شدند.این تغییر سبب ایجاد کشمکش و تضاد در این حرفه شد .یک عده از افراد این حرفه از فلسفه داونین پیروی میکردندواحساس کردند که منظره چشم انداز طبیعی بخش ساده تر و با شکوه تر طبیعت را نشان میدهداین طراحان بر مناظر ساده و روستایی تاکید داشتند و گروهی دیگر از منظری با ترکیباتی که به طور رسمی سازماندهی شده باشد دفاع می کردند.
معماری منظر مدرن در آمریکا:(1940-1970میلادی)
ایده آلهای کلاسیک بعدها توسط سه دانشجوی جوان معماری منظر به نام های "گرت اکبو"و"دان کلی"و"جیمز رز"رد شدند.در سال 1930این دانشجویان هاروارد خواستار جستجوی ایده های متداول در هنر مدرن به خصوص در نقاشی بودند.آنها معتقد بودند که معماری منظر باید
1) با سایت سازگار باشد.
2) نیازهای کارفرما را برآورده سازد
3) مشکلات محیطی و اجتماعی را برطرف کند.
تلاش و کار معمار منظر کالیفرنیایی توماس چرچ فارغ التحصیل پیشین دانشگاه هاروارد نیز تاثیرات زیادی در معماری منظر مدرن آمریکا داشت.کارهای چرچ اهداف کلاسیک را با نظریه های جدید فضای مدرن ترکیب می کرد.مارک تریب این 4معمار منظر را با عبارات مدل و معیاری برای قضاوت در مورد طراحی مدرن منظر آمریکا توصیف کرده است.(طراحی کاشت منظر)
جهت پذیرفتن نوگرایی به طور کامل معماران منظر خواستار توسعه ادبیات طراحی جدیدی بر اساس مفاهیم نوظهور فضا وفرم الهام گرفته از هنر مدرن بودند .
اصول معماری مدرن آمریکا عبارت است از:
اجتناب از طراحی پلان متقارن محور و فرمهای هندسی ساده
فرمها نامنظم و طبیعی-حرکت در طرح
حساسیت به سایت
توسعه مصالح جدید طرح
توماس جرج:
توماس جرج در سال 1904 دربوستون به دنیا آمد او در دانشگاههای کالیفرنیا برکلی و هاروارد به تحصیل پرداخت ودر سال 1922 سفرهایی را به اروپا داشت پس از بازگشت به تدریس رشته معماری منظر در دانشگاه برکلی پرداخت .سبک او به عنوان سبک مدرن آمریکا شناخته شد وی در طراحی از سادگی و فرمهای عملکردی استفاده می کرد.
دن کلی:
دن کلی در سال 1912 در بوستون به دنیا آمد و در هارارد در رشته معماری منظر به تحصیل پرداخت .در سال 1953 با سارینن در باغ میلر در کلمبوس ایندیانا همکاری داشت.با الهام گرفتن از سبک دی استایل و طراحی یس ون درروهه در پاویون آلمان کارهای او پلانی مشبک داشت و فضاهای داخلی کارهایش پیوستگی کاملی با فضای بیرون داشت.این طراحی حاوی تغییر قابل توجهی از باغ به چمنزار و جنگل نیز بود.این نوع طراحی به طور فراگیر مورد استفاده قرار گرفت .
آمریکا در سالهای دهه 1950 میلادی ثروتمندترین کشور دنیا شد و رویکردی انتزاعی در طراحی باغ و محوطه به طور گسترده در این کشور مورد استفاده قرار گرفت .(معماری ایران-12)
جین براون در کتاب باغ مدرن که درسال 2000 به چاپ رسید به این نکته اشاره میکند :باغ سازی مدرن در آمریکا جایگاه ویژه ای به دست آورد تا حدی که به عنوان روشی نو در معماری منظر مدرن مطرح شد و دوباره در دهه 1950 به اروپا صادر گردید (معماری ایران-12)
این در حالی است که پیشرفت طراحی باغ های اروپایی در تمام اروپا به جز سوئد به خاطر وقوع جنگ قطع شدو کشور آلمان غربی ثروتمندترین کشور اروپا و آلمان شرقی هر دو رویکردی مدرنیستی را که هیتلر تقبیح کرده بود را پذیرفتند.
معماري مدرن بصورت يك مكتب معماري با مباني نظري مدون و ساختمانهاي ساخته شده بر اساس انديشه مدرن،از اواخر قرن 19 ميلادي شكل گرفت. خاستگاه اين معماري در شهر شيگاگو ، و در اروپا شهرهاي پاريس ، برلين و وين بود. و همچنين قابل ذكر است كه معماري مدرن ، نقطه عطفي در تاريخ معماري غرب و يا به عبارت ديگر ، در تاريخ معماري جهان بود. زيرا براي اولين بار ، نگرش از سنّت و تاريخ و گذشته ، بعنوان منبع الهام معماري تغيير جهت داد و آينده و پيشرفت ، بعنوان موضوع و هدف اصلي معماري مطرح شد.
معماران و نظريه پردازان مدرن سعي كردند ، معماري را با علم ، تكنولوژي و جهان در حال تحول همگون سازند.(مبانی و مفاهیم در معماری معاصر غرب-صفحه30)
عوامل متعددی مانند خردگرایی وتوسعه علوم و به ویژه گسترش تکنولوژی موجب تکوین مدرنیسم شد.
تکامل نظریات مدرن توسط پوسنر انجام شد .او جنبشی را نشات گرفته از نظریات ولیام موریس و با توجه به نظرات باغ سازی هنری-استادکارانه شکل داد.این جنبش به این نتیجه رسید که فرم باید تابع عملکرد باشد .نظری که پیش ازاین توسط معمار آمریکایی لویی سالیوان به عنوان شعار اصلی مدرنیست مطرح شده بود.فرانک لوید رایت شاگرد سالیوان عقیده داشت که طراحی میباید بر اساس قوانین علمی و زیبایی شناسانه موجود در طبیعت شکل گیرد که به آن سبک ارگانیک میگویند .گفتار زیر نشان دهنده حساسیت او نسبت به مکان ،عملکرد و فرم های ارگانیک بود:من معتقدم که هرگز نباید مستقیم بالای چیزی ساختمان بسازید اگر شما بالای تپه چیزی بسازید تپه را از دست داده اید .وقتی که به هواپیما نگاه میکنیم خطوط آن نشان دهنده قدرت و عملکرد آن است .این وضعیت در مورد کشتی اقیانوس پیما و بسیاری چیزهای دیگر صدق میکند.پس چرا نباید ساختمان ها هم کارکرد خود را نشان دهند.همان طور که میبینیم فرم هایی که کاملا بر طبق عملکردشان ساخته شده اند زیبایی فوق العاده ای دارند .ساختمان ها نیز از مصالح مختلفی ساخته شده اند .مصالح نیز طبیعت و ساختار خود را دارند و به ساختمان ها زندگی میبخشند.
در قرن 20 ودوره مدرن ایده پارک شهر لکوربوزیه مطرح می شودکه طبیعت را درون شهر می آورد این ایده را قبلا تونی گارنیه داده بود که لکوربوزیه آنها را درطراحی خود مطرح کرد.
لکوربوزیه 4 نیاز را برای فضاها اولویت بندی کرد که عبارتند از:باغ ،سکونت،تفریح ،راه.
وی تاثیر زیادی بر باغ سازی مدرن داشت .ویلا ساوای او باغی روی سقف دارد .
از اصول منشور آتن تدوین شده توسط لکوربوزیه میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- شهر در ارتفاع
- مطرح کردن پارک شهر گارنیه
- آزاد کردن فضای سبز شهری
- باز کردن دید فضای سبز با ساختن ساختمان بر روی پیلوت
- شهر باید باغی داشته باشد که فضای سبزش متعلق به همه باشد.
در منشور آتن لکوربوزیه توجه به منظر شهری و پیوند معماری و منظر به خوبی دیده می شود.
شاید بتوا ن طراح برزیلی ،روبرتو مارکس را معروف ترین طراح باغ های مدرن دانست .او در سال 1909 میلادی به دنیا آمد .پدرش یک یهودی آلمانی و مادرش یک دورگه برزیلی فرانسوی بود .او که عاشق گیاهان برزیلی بود در برلین درس هنرهای زیبا خواند و در بازگشت به خانه با گروهی از معماران برزیلی که همگی متاثر از لوکوربوزیه بودند آشنا شد :اسکار نمایر،آلفونسو ریدی و لوسیو کوشتا.استفاده او از گیاهان در باغ ها از اصول مدرنیسم تبعیت میکرد :کارکردی بود،مصالح را با صداقت نشان میدادو بر اساس ساختار طبیعی زمین شکل گرفته بود.
بخش دوم
در این بخش به خصوصیات ظاهری معماری منظر مدرن توجه شده است وچند پروژه به عنوان نمونه موردی مورد ارزیابی قرار گرفته است.
خصوصیات منظر مدرن:
منظر مدرن عناصر منظره سازرا ارزشگذاری نمیکندبه عنوان مثال به چمن اعتبار درخت رامی دهد.(چشمها را باید شست جور دیگر باید دید)
منظر مدرن به تقارن به عنوان عنصر زیبایی ساز نگاه نمی کند و تقارن را حذف می کند
در منظر مدرن تزئینات را جنایت میداند و آن را حذف می کند.
مصالح طبیعی همانگونه که وجود دارد ارزشمند است (...وچرادرقفس هیچکسی کرکس نیست)
از عنصر منظره ساز آب بدون هیچگونه عنصر تاکید کننده معماری و اسطوره ای استفاده میکند.
در منظر مدرن به فضاهای جمعی توجه میشود و نظر گاه به عنوان یک فضای جمعی شناخته می شود.
بررسی نمونه های موردی:
- منظره سازی اطراف برج ایفل:
از اولین نمونه هایی که درآن تاثیر اندیشه های مدرن پدیدار شد محوطه برج ایفل است.
این پروژه در گذرگاه دوره کلاسیک به مدرن میباشد.دراین اثر هنرمند هنوز تقارن را کنار نگذاشته است و ساختار شکنی نکرده است صرفا در معنا بخشی به عناصر تغییر ایجاد کرده است.چمن در این پروژه متن است و منظره دیگری را نشان نمی دهد می آید برای به تصویر کشاندن خود.
برجی فلزی در میدان شان د ومارس و در کنار رود سن واقع در شهر پاریس است.برج ایفل امروزه به عنوان نماد فرانسه شناخته میشود و یکی از شناخته شدهترین بناها در جهان است.
ساخت برج ایفل در سال 1887 شروع و در 31 مارچ 1889 به اتمام رسید. در ابتدا برج ایفل برای نمایشگاه جهانی و به مناسبت صدمین سالگرد انقلاب فرانسه ساخته شد ولی پس از ساخت این بنا مورد قبول همگان واقع نشد و ۳۰۰ نفر که در بین آنها میتوان از امیل زولا ، موپسان، شارل گارنیه و هم چنین الکساندر دوها نویسنده شهیر فرانسوی نام برد، به ساخت آن شدیداً اعتراض نمودند.
نام برج ایفل از نام سازندهاش گوستا ایفل گرفته شده است...
در اطراف برج میدانی بوده است که به نمایشگاه اختصاص داده میشد .فرانسوی ها مخالف ساخت این عمارت بزرگ آهنین بودند چرا که این شهر را دارای بافت تاریخی میدانستند.شهرداری قول احداث موقت برج را میدهد ولی تا کنون پابرجا مانده است!!
در جلوی برج صفه ای است که کاملا حالت مدرن دارد و متکی بر چشم انداز های شهر فضاسازی شده است .از خصوصیات فضاسازی اطراف ایفل میتوان به این موارد اشاره کرد:
1. منظر و سیمای شهر یه عنوان یک عنصر مهم شناخته شده
2. نظرگاه به صورت یک فضای جمعی شناخته شده
3. درخت عنصر اصلی نبوده ولی چمن به عنصر اصلی تبدیل شده است.(قبل از این چمن عنصری حاشیه ای بود)
4. در محور دید به برج آب خالص بدون عنصر تاکید کننده ای مثل عناصر معماری و اسطوره ای به نمایش گذاشته شده است و حتی هندسی و خالص شده است
5.نمایش تکنولوژی (یک سری فواره آب را تا 50 سانتیمتر به هوا پرتاب میکنند که نمایش قدرت و عظمت آب است)
6.مجسمه های شخصیت های افسانه ای و مقدس تبدیل به شخصیت های برجسته علمی شده است
7.کاربری ساختمان ها هم شامل موزه مردم شناسی و تئاتر شهر است.
8.هنوز اصل تقارن به عنوان یک شاخص زیبایی شناسی از گذشته وجود دارد ولی بعدها شکسته میشود.
9.ترکیب مجسمه با آب ولی به با موجودات افسانه ای بلکه حیوانات معمولی هستند که آثار هنرمندان مدرن میشوند.
منظره سازی اطراف برج کاملا حالت مدرن را دارد و بیشتر تکیه به عناصر انسان ساز و منظر سازی موضوعی را دارد.عناصر طبیعی هر چه هستند پذیرفته میشوند اما به کیفیت آنها هم توجه میشود.
در دوره مدرن گزینش از طبیعت کنار رفته و بین پدیده ها تفاوتی نیست ولی پرزانته آنها کمی محلی میشود.
معرفی باغ اتلانتیک در پاریس (1990-1994):
کاری مدرن که البته صحنه هایی از پست مدرن درآن دیده میشود و میتوان گفت که در گذر از مدرن به پست مدرن است.قبل از ساخته شدن این پارک در سایتش،پارک آتلانتیک بوده است و پس از حفاری شهرداری تبدیل به یک برج و تعدادی معماری اطراف برج میشود.مساحتی در حدود 10 هکتار دارد و پارکی است محصور که 2 در روبروی هم دارد.
نکته*:تنها برج تاریخی پاریس با 37 طبقه مون پارناس است و تمامی برج های بالای 7 طبقه در حومه قرار دارد.برج مون پارناس چند طبقه در زیر زمین دارد و سقف مجموعه به صورت پارک در آمده است.
اولین نوآوری و ساختارشکنی درپارک این است که پارک در زیر ساختمان قرار دارد و ورودی تعریف سنتی خود را ندارد (مثل یک درخت تندیس گونه یا حوض).از خیابان این پارک دیده نمیشود و پلکان ورودی زیر پیلوتی قرار دارند .در این پارک مفهوم پارک از موزه درخت تغییر کرد و زندگی هم وارد آن شد.برخلاف بناهای اطراف ایفل در این سایت تقارن نداریم و نه در اندازه و نه در فرم شباهتی ندارند.
برای ورود به سایت یک حس معلق به فضا داده است زیرا که باغچه ها گود است و کف بالاتر از حد است .البته این حرکت جزو کانسپت باغ ایرانی است که خیابان ها هم تراز کرت ها نمیباشند که این محصوریت یک دنجی و امنیت روانی ویژه ای به فضا میدهد.
در عرصه باز فرم هایی وجود دارند که فضا را تعریف کرده اند و به صورت فصلی میتوان با پارچه آنها را پوشاند و غرفه های بازار یا نمایشگاه ساخت و یا کنسرت ایجاد کرد.با این تعابیر به این نتیجه میرسیم که پارک دیگر یک موجود تک عملکردی و طبیعت گرای صرف نیست بلکه به صورت فضای زندگی و اجتماع مردم شده است.در حالی که در پارکهای سنتی گلخانه هایی مثل کریستال پالاس را داشتیم ،مدرنیستها از تظاهر رنگ و فرم پرهیز میکردند و ریاضی وار بودن و هندسی بودن را بر هر چیزی غلبه میدادند.
طراح پارک را با توجه به پارک آتلانتیک سابق ساخته که این حرکت که از خاطره ذهنی استفاده کرده حرکتی پست مدرن است.از جمله حسی از موج های دریای آتلانتیک را با خطوط منحنی در کفسازی ایجاد کرده است.
از جمله حرکات مدرن میتوان به کاشتن یک درخت از گونه های عادی اشاره کرد که پایین آن قاب سنگی برآمده است و کاملا حالت هندسی داشته و فضای پارک را از یک باغ طبیعت گرا به یک فضای هندسی کم تزیین تبدیل شده است. چمن اصل پارک را تشکیل داده است.
خصوصیات دیتیل های باغ:
1- وجود نرده های بدون تزیین که دارای قید مواجی هستند
2- وجود داشتن فرش گل .
3- گیاه علفی در ترکیب با گیاه علفی دیگر به خاطر کنتراست رنگی تبدیل به عنصراصلی منظره سازی میشود.
4- سنگ شکسته و تراش نخورده را در میان باغچه گذاشته میشود
5- گیاه را پس از خزان شدن و پلاسیده شدن هم در باغ باقی میگذارند.
پارک دانلDonnell Garden:
این پارک توسط توماس چرج در سال 1948 طراحی شده است که یکی از پروژه های مهم و تاثیرگذار در معماری منظر مدرن آمریکا می باشد اساس طراحی این پارک بر سادگی نهفته شده است .توماس چرج در طراحی این فضا از المانهای کمی استفاده کرده و خلوص و وضوح فضا در عین ارگانیک بودن و روستایی بودن آن از ویژگی های بارز این پروژه است .
عناصر مهم در طراحی این پارک عبارت است از:
- مسیر ارگانیک و منحنی چمنزار
- استخری بزرگ در میانه پارک
- مجسمه هایی در کناره استخر
- مجسمه در میانه استخر برآمده از دل آب
بخش سوم:
معماری منظر مینیمال:
نگاه مدرن ما را با جلوه جدیدی از منظره سازی مواجه میکند.مدرنیستها بر این باور بودند که معنا در چشم ماست.مسئله مهمی که مدرنیستها از آن غافل شدند.مسئله فاعل و مخاطب بود .اگرچه اعتبار پدیده ها رویکردی درونی است ومخاطب خود بی هیچ واسطه ای به پدیده ها اعتبار می بخشد امامخاطب با خود گذشته ای را خواسته یا نا خواسته به دوش می کشد.عدم توجه به این نکته طغیان علیه مردنیسم را رقم زدو رویکرد پست مدرنیسم را در دل مدرنیسم به وجود آورد.(دکتر منصوری)
یکی از جنبش هایی که در دل معماری مدرن بیرون آمد و درآن گرایشات پست مدرنیستی هم وجود داشت اما در شکل ظاهری و بی پیرایگی به تمام و کمال پایبند ارزشهای مدرن است جنبش مینیمالیست است در واقع این جنبش
ریشه دردو رویکرد کلاسیسیم ومدرنیسم دارد.(معماری ایران-12)
این جنبش هنری در بین سالهای 1963-1968 در آمریکا و عمدتا در شهر نیویورک شکل گرفت(معماری ایران-12)
منظور از هنر مینیمال همانطور که از نام آن بر می آید استفاده از حداقل مواد و عناصر برای بیان و ارائه ایده در اثر هنری است.این شیوه کمال را در سادگی میبیند.سادگی زمانی به دست می آید که اثر را از هر چه زاید و غیر ضروری است دور کرد لذاهنر مینیمال بر پایه حذف غیر ضروریات بنا نهاده شده است.بنا به گفته له وی(1997)از مشخصات این شیوه استفاده از شکل های هندسی ساده هندسی تکرار بجا و با قاعده عناصر مورد استفاده در طرح و استفاده از مواد و عناصر فقط در حد ضرورت و نیاز و نه به عنوان آرایش میباشد.از میان معماران متاخر تادائو آندو بیش از سایرین متاثر از این فلسفه است او اظهار دارد "ماهیت و ذات مینیمالیسم بی پیرایگی است .اما این سادگی بدون عمق کاملا بی ارزش است.شما برای خلق فضای مطلوب باید عمیقا به مواد و عناصر سازنده آن فکر کنید .امیدوارم در معماری به آن سادگی دست یابیم که عمیق نیز باشد."(همان)
اندیشه ی مینیمالیسم، در معماری و معماری منظر از جایگاه ویژه ای برخوردار است. مینیمالیسم، فرزند دوران مدرن است که در دوره ی مدرن متاخر به بالندگی رسید و هنوز به حیات خود ادامه می دهد. مینیمالیسم به عنوان یک فلسفه ی هنری، خصوصا در معماری و معماری منظر، ریشه در الگوها و عقاید بسیار کهن دارد که قسمت عمده ای از آنها، در مشرق زمین پدید آمده اند. یکی از این اندیشه ها، فلسفه ی ذن است . در این راستا فارغ از تعریف مینیمالیسم به عنوان یک سبک یا جنبش، به آن از دریچه ی یک اندیشه ی کهن نگریسته شده است. ایده ی سادگی، یک آرمان دوباره زنده شده است که در میان بسیاری از فرهنگها مشترک بوده و غالب آنها به دنبال راهی در زندگی می گشته اند که از بار زیاد داراییهای دنیوی رها شوند. سادگی، همیشه حسی از آزادی را عرضه کرده، و موقعیتی گرانبها برای لمس ذاتِ هستی فراهم آورده است و به جای اینکه ذهن انسان را به موضوعات مبتذل پریشان کند او را به آسودگی فراخوانده است. سادگی، ابعادی دارد که فراتر از زیبایی شناسی صرف است: «سادگی» را می توان به مثابه انعکاسی از برخی کیفیتهای فطری و درونی دید، و یا نتیجه ی بصیرتی فیلسوفانه به هماهنگی و توازن، استدلال و حقیقت. سادگی یک بعد معنوی دارد و این بعد معنوی همان است که منظر کهن ایرانی (باغ) را بی پیرایه و پر از خلوص به مردمان ایران زمین هدیه داده است( دوم)
در اروپا به ویژه در انگلستان خالق وپیشگام سبک مینیمالیم در معماری جان پاوسن است.
پیتر واکر یکی از معماران منظر مینیمال است .کتاب او با عنوان باغ های مینیمال حاوی احترامی است به آن دسته از نقاشان مینیمالیست که نسبت به اصول هنر انتزاعی وفادار بوده اند و اساس کارهایشان را فرم های هندسی پایه قرار میدادند .پیتر واکر شیفته سادگی و وضوح این هنر شد.(معماری ایران-12)
نمونه های موردی از معماری منظر مینیمال:
فواره تنر Tanner fountain:
یکی از کارهای واکر ، فواره تنر در محوطه دانشگاه هاروارد است.محوطه انتخابی برای این طرح شکل بی نظمی دارد که با چند حرکت پیاده شکل می گیرد و بدنه های آن را سالن اجتماعات و مرکز علوم جدید تشکیل می دهند. آب یکی از دو عنصر اصلی مورد استفاده او در این طرح است.قسمت مهمی از این اثر را بازی با آب به کمک فواره شکل می دهد،بی آنکه از فواره های سنتی و مرسوم اثری وجود داشته باشد.در تضاد با عنصر آب ، عنصر پایدار و مستحکم سنگ را بر می گزیند.طرح از 159 تخته سنگ تشکیل شده که در دایره ای به قطر 18 متر به طور نامنظم ،بخشی در چمن و بخشی روی آسفالت در کنار هم قرار گرفته اند.در این طرح نیرویی بیننده را به داخل دعوت می کند،در عین حال از رسیدن به مرکز آن ممانعت به عمل می آورد.این نیرو در حقیقت آب فواره است که بصورت ذراتی ریز در فضایی به قطر 6 متر و ارتفاع 1.5 متر پراکنده شده است و یک فواره مه به وجود می آورد که با نورپردازی در شب ، نمایی از آتش به خود می گیرد.در زمستان که درجه حرارت به زیر صفر کاهش می یابد ،به جای آب ،بخار از فواره ها بیرون می زند و فضایی پر رمز و راز در مرکز طرح ایجاد می کند. تجربه رنگ فصل در این اثر زیباست.
پروژه باغ مجسمه ناشر در تگزاس :
رنزو پیانو ،معمار مجموعه برای طراحی باغ مجسمه ،واکر را برگزید.این پروژه به عنوان یک گالری روباز طراحی شده که گنجایش 20-30 مجسمه را دارد.هندسه کامل و سادگی پر عمق آن ، زمینه مناسبی برای بازدید و تمرکز روی مجسمه ها فراهم آورده است. در عین اینکه خود باغ هم یک اثر هنری برای تجربه کردن است که مخاطب را درون خود غوطه ور می کند.
پروژه نوارتیس :
در سال 1999 شرکت PWP مسابقه ای را برنده شدند که هدف آنها طراحی یک فضای باز در میان مجموعه ای از ساختمانهای صنعتی در نوارتیس بود. این مجموعه در کنار رودخانه راین ، بین فرودگاه و مرکز شهر واقع شده است.این فضای باز ارتباط دوستانه ای را بین عابران و درختان ایجاد کرده است.
سایه ها توانایی این را دارند که در ساعات مختلف روز تعاریف جدیدی را در فضا جاری سازند و روحیه متفاوتی به آن ببخشند.تکرار درختان و در نتیجه تکرار سایه آنها ، انعکاس سایه ها و درختان در آب راکد ، فضایی ایستا و آرام فراهم آورده است.( سوم)
نتیجه گیری:
منظر به مثابه نوعي هنر، به زندگي تعلق دارد. هدف آن نيز عبارت است از فراهم آوردن مكانهايي كه زندگي بتواند در آن «به وقوع پيوندد». مكان، مجموعهاي از منابع يا احياناً ظرفي خنثي وبيطرف نيست؛ بل درواقع محيطي است عيني و ملموس كه نوعي نظم و منش و ويژگي در خود دارد. بدين ترتيب چنان چه در سويي راجع به زندگي سخن رانده شود، و در سوي ديگر از مكان، چنين چيزي بي معناست. «طراحي براي زندگي» به واقع شعاري بود كه براي بيان هدف كلي جنبش مدرن به كار ميرفت.این مفهوم خودش را در معماری منظر مدرن به تصویر کشاند .در معماری منظر مدرن فضاهایی خلق شد که در آن از رسمیت واشرافی گرایی دوران کلاسیک و باروک خبری نبود. فضاهایی که بر روی عموم گشوده گشتند و برای تمام انسانها به عنوان شهروند ارزش گذاشتند .طبیعت را وارد شهر و با زندگی عجین نمودند سلسله مراتب را برهم زدند و رهایی و سیالیت فضا را جایگزین آن نمودند.
جنبش مدرن عقل مداری و اومانیزم که از دوران رنسانس آغاز شده بود را به اوج خود رساند این جنبش در معماری به سمت عملکرد گرایی و خلوص فرم ها و فضاها پیش رفت تا جایی که در نهایت خلوص خود به هنر مینیمالیسم انجامید استفاده از هندسه راست گوشه و مصالح مدرن از ویژگی های بارز این سبک است .در معماری منظر نیز این سبک خودش را با حذف تقارن استفاده از هندسه راست خط جنبش دستیل و نیکولسون به تصویر کشاند .
البته این سبک هنری که زیبایی شناسی را زائیده تفکر آدمی میدانست از ابتدا شمشیر به دست در مقابل رویکردهای تاریخی ایستاد و سعی در دورریختن گذشته انسانها کرد و با این شیوه در دل خود طغیانی را بر ضد خود پدید آورد که منجر به پیدایش پست مدرن شد.
منابع:
اعتضادی ، لادن ،از نخستین سرچشمه ها تا منشور آتن
قبادیان ، وحید ،مبانی و مفاهیم معماری معاصر غرب
منصوري، سيد امير. (1383). "درآمدي بر شناخت معماري منظر". فصل نامه باغ نظر. شماره 2.
فیضی،محسن،مینیمالیسم گرایش هنرمندانه به معماری منظر.فصلنامه معماری ایران ،شماره 12
گیدئون ، زیگفرید، فضا زمان و معماری ،ترجمه منوچهر مزینی
ترنر،تام. "باغ های انتزاعی،باغ های پساانتزاعی "ترجمه حمید یزدانی.مجله آبادی .شماره 51
اوستروفسکی، واتسلاف (1378) شهرسازی معاصر
لشچینسکی ،؟،طراحی کاشت منظر، ترجمه محسن کافی
دانلود رمان و کتاب های جدید