- عضویت
- 2019/03/06
- ارسالی ها
- 1,432
- امتیاز واکنش
- 19,501
- امتیاز
- 914
فیلم «قصر شیرین» جدیدترین ساخته رضامیرکریمی است که در سی و هفتمین دوره جشنواره فیلم فجر اکران شد. این فیلم توانست سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه و سیمرغ بلورین بهترین موسیقی متن را از جشنواره فیلم فجر کسب کند. همچنین این فیلم جوایز بهترین فیلم، بهترین کارگردانی و بهترین بازیگر مرد را از جشنواره فیلم شانگهای بهدست آورد. میرکریمی در بیشتر فیلمهای خود مثل «خیلی دور، خیلی نزدیک» و «یه حبه قند» به روابط بین افراد یک خانواده پرداخته است. «دختر»، فیلم قبلی میرکریمی هم در مورد رابـ ـطه میان پدر یک خانواده با دخترش بود و فیلم جدید او هم در ادامه این روند، رابـ ـطه میان پدر یک خانواده با فرزندانش را بررسی میکند. این نکته نشان میدهد که میرکریمی از آن دسته کارگردانهایی است که هدفمند فیلم میسازد. هدف او از فیلمسازی به تصویر کشیدن روابط افراد یک خانواده و ریشهیابی مشکلهای زندگی آنها است.
ادامه مطلب ممکن است اطلاعاتی از داستان فیلم قصر شیرین لو بدهد
از همان ابتدای فیلم، کارگردان روی بچهها تاکید میکند زیرا موضوع فیلم رابـ ـطه جلال با بچههایش است
جلال، همسر و فرزندانش را ترک کرده و به شهری دیگر رفته است اما پس از مدتی به شهرش بازمیگردد زیرا زنش دچار مرگ مغزی شده است. فیلم با صحنهای آغاز میشود که جلال نشسته و از دور به مادر و کودکی نگاه میکند. این صحنه در خدمت داستان فیلم است زیرا جلال مدتی است که زن وبچههای خود را رها کرده است و این صحنه بهگونهای دوری او از خانواده خود را نشان میدهد.
از همان ابتدای فیلم، کارگردان روی بچهها تاکید میکند زیرا موضوع اصلی فیلم رابـ ـطه جلال (با بازی حامد بهداد) با بچههایش است. برای مثال چند دقیقه بعد از وارد شدن جلال به خانه خواهر زنش چند بچه تعداد زیادی گلدان را برای فروش میآورند. در این صحنه ماشین جلال روشن نمیشود و این بچهها هستند که به جلال کمک میکنند تا ماشین را راه بیاندازد. این صحنه بعد از دیدن پایان فیلم معنا پیدا میکند. زیرا در انتهای فیلم، بچههای جلال هستند که روند زندگی او را تغییر میدهند.
جلال وقتی مجبور میشود بچههای خود را با خود همراه کند در صحنهای تصمیم میگیرد آنها را در خانه تنها بگذارد و فرار کند اما در صحنهای که یکی از نقصهای فیلمنامه محسوب میشود کامیونی بهطور کاملا تصادفی سر راه ماشینش سبز میشود و جلال نمیتواند بچههایش را تنها بگذارد. البته یک دلیل که برای این صحنه میتوان آورد این است که جلال در گذشته راننده ماشینهای سنگین بوده و با ماشینش مرتکب قتل شده و این ماجرا آغاز جدایی او از خانوادهاش بوده است و حالا یک ماشین سنگین باعث میشود جلال درکنار فرزندانش بماند اما باز هم باید ذکر کرد که سبز شدن کامیون در مسیر ماشین جلال تصادفی بوده و باید قبل از این صحنه دلیلی منطقی برای حضور کامیون در این صحنه به مخاطب نشان داده میشد.
میرکریمی در فیلم خود حتی شرایط آب و هوایی را هم مطابق با روند داستان تغییر داده است
از همان ابتدایی که جلال با بچههایش راهی سفر میشود هوا گرفته و بارانی است. این شرایط هوایی نشاندهنده رابـ ـطه جلال با فرزندان و حتی زن جدیدش است. جلال، از اینکه بچهها را همراه خود آورده ناراحت است و رفتار زیاد دلچسبی با افراد داخل ماشین ندارد. بعد از گذشت مدتی، هوا متعادل میشود و روابط افراد درون ماشین هم بهتر میشود. همچنین باید اشاره کرد که کارگردان در ابتدای فیلم، بچههای جلال را در عقب ماشین قرارداده و همسر جدید جلال روی صندلی جلوی ماشین نشسته است که این موضوع به زبان تصویر دور بودن جلال از فرزندانش را نشان میدهد. در انتهای فیلم و با رفتن همسر جلال، پسر جلال روی صندلی کنار راننده مینشیند و این نکته نزدیک شدن جلال به فرزندانش را نشان میدهد.
ادامه مطلب ممکن است اطلاعاتی از داستان فیلم قصر شیرین لو بدهد
از همان ابتدای فیلم، کارگردان روی بچهها تاکید میکند زیرا موضوع فیلم رابـ ـطه جلال با بچههایش است
جلال، همسر و فرزندانش را ترک کرده و به شهری دیگر رفته است اما پس از مدتی به شهرش بازمیگردد زیرا زنش دچار مرگ مغزی شده است. فیلم با صحنهای آغاز میشود که جلال نشسته و از دور به مادر و کودکی نگاه میکند. این صحنه در خدمت داستان فیلم است زیرا جلال مدتی است که زن وبچههای خود را رها کرده است و این صحنه بهگونهای دوری او از خانواده خود را نشان میدهد.
از همان ابتدای فیلم، کارگردان روی بچهها تاکید میکند زیرا موضوع اصلی فیلم رابـ ـطه جلال (با بازی حامد بهداد) با بچههایش است. برای مثال چند دقیقه بعد از وارد شدن جلال به خانه خواهر زنش چند بچه تعداد زیادی گلدان را برای فروش میآورند. در این صحنه ماشین جلال روشن نمیشود و این بچهها هستند که به جلال کمک میکنند تا ماشین را راه بیاندازد. این صحنه بعد از دیدن پایان فیلم معنا پیدا میکند. زیرا در انتهای فیلم، بچههای جلال هستند که روند زندگی او را تغییر میدهند.
جلال وقتی مجبور میشود بچههای خود را با خود همراه کند در صحنهای تصمیم میگیرد آنها را در خانه تنها بگذارد و فرار کند اما در صحنهای که یکی از نقصهای فیلمنامه محسوب میشود کامیونی بهطور کاملا تصادفی سر راه ماشینش سبز میشود و جلال نمیتواند بچههایش را تنها بگذارد. البته یک دلیل که برای این صحنه میتوان آورد این است که جلال در گذشته راننده ماشینهای سنگین بوده و با ماشینش مرتکب قتل شده و این ماجرا آغاز جدایی او از خانوادهاش بوده است و حالا یک ماشین سنگین باعث میشود جلال درکنار فرزندانش بماند اما باز هم باید ذکر کرد که سبز شدن کامیون در مسیر ماشین جلال تصادفی بوده و باید قبل از این صحنه دلیلی منطقی برای حضور کامیون در این صحنه به مخاطب نشان داده میشد.
میرکریمی در فیلم خود حتی شرایط آب و هوایی را هم مطابق با روند داستان تغییر داده است
از همان ابتدایی که جلال با بچههایش راهی سفر میشود هوا گرفته و بارانی است. این شرایط هوایی نشاندهنده رابـ ـطه جلال با فرزندان و حتی زن جدیدش است. جلال، از اینکه بچهها را همراه خود آورده ناراحت است و رفتار زیاد دلچسبی با افراد داخل ماشین ندارد. بعد از گذشت مدتی، هوا متعادل میشود و روابط افراد درون ماشین هم بهتر میشود. همچنین باید اشاره کرد که کارگردان در ابتدای فیلم، بچههای جلال را در عقب ماشین قرارداده و همسر جدید جلال روی صندلی جلوی ماشین نشسته است که این موضوع به زبان تصویر دور بودن جلال از فرزندانش را نشان میدهد. در انتهای فیلم و با رفتن همسر جلال، پسر جلال روی صندلی کنار راننده مینشیند و این نکته نزدیک شدن جلال به فرزندانش را نشان میدهد.