کارگردان : Scott Derrickson
نویسندگان : Paul Harris Boardman / Scott Derrickson
بازیگران : Eric Bana / Endgar Ramirez / Olivia Munn
خلاصه داستان :یک افسر پلیس به نام سارچی که زندگی پر مشغله ای دارد ، درگیر یک پرونده قتل سریالی هولناک می شود اما به دلیل اینکه به تنهایی قادر به حل این پرونده عجیب نیست، تصمیم می گیرد از یک کشیش متخصص در جن گیری کمک بگیرد اما…
****************************************************************************************************
منتقد: سایمون آبرامز (RogerEbert.com) – امتیاز ۲.۵ از ۱۰ (۱.۰ از ۴)
عليرغم داشتن زنجيره اي از صحنه هاي ترسناک دلهره آور، فيلم «از شر شيطان نجاتمان ده»آخرين ساخته "اِسکات دِريکسون" کارگردان فيلم «شوم / Sinister » چيزي بهتر از ملغمه اي زشت و شلخته از اقتباسهاي ربوده شده از دو فيلم «جن گير / The Exorcist» و «هفت / Seven» از آب در نيامده است. ظاهراً اين فيلم درباره اهميت خانواده و ناجيان مسيح وار انسانها است که از هيچ کاري براي محافظت از کودکان (و گاهي اوقات زنان) خود دريغ نميکنند، اما دِريکسون و همکارش "پُل هَريس بُردمَن" به جزئيات نخ نما و جلف داستان واقعي «جن گيري» خود چسبيدهاند و براي رو کردن انگيزه هاي شخصيتهاي داستان هرگز فراتر از فيگورهاي کليشه اي نميروند.
بسياري از کاستيها و نقاط ضعف خلاقانه «از شر شيطان نجاتمان ده»، نتيجه ضعف توجه دِريکسون و بُردمَن به موضوع شک به مقدسات و توبه از گـ ـناه است. براي مثال "اِريک بانا" در نقش گروهبان رالف سارچي، يکي از اعضاي جن زده اداره پليس نيويورک، به سادگي ميداند که چه وقت قرار است اتفاقات بدي دور و برش رخ دهند، چون او به يک حس ششم رادار گونه مجهز است. اين رادار فوق طبيعي، سارچي و همکار از خود راضياش باتلِر (با بازي جوئل مَک هال) را به سوي مجموعه اي از خشونتهای خانوادگي مرتبط با هم هدايت ميکند. در تمامي موارد، هر گاه والدين از کودکان خود سوءاستفاده ميکنند يک شخصيت مرموز (با بازي شون هَريس) هميشه آن اطراف پرسه ميزند و ديوارنوشت هاي خوانا و شومي را به زبان لاتين روي ديوار نقاشي ميکند. در هر مورد، سارچي سرکش ردپاي يک کشيش عضو فرقه يسوعي معروف به پدر مِندوزا (با بازي اِدگار راميرِز) را پيدا ميکند که گويي سعي ميکند سارچي شکاک را به پذيرش محدوديتهاي انساني اش وادار کند. اين دو مرد خشن (اما منصف!) بعد از اين که کودکان بيشتري تهديد ميشوند، از حيوانات بيشتري سوءاستفاده ميشود و با زنان بيشتري همچون کالا رفتار ميشود ناگزير با يکديگر تيمي را تشکيل ميدهند.
فيلم دِريکسون و بُردمَن، چيزي فراتر از صرفاً يک نمايش ترحم برانگيز از جنون سارچي است. اگر فيلم حتي اندکي به اظهارات سارچي واقعي نزديک بود، ميشد آن را پذيرفت؛ اما سارچي فيلم در حد خل بازيهاي شخصيت مجنون «راننده تاکسي / Taxi Driver» باقي ميماند. در عوض او هرگاه وارد خانه قربانيان ميشود، شاهد حضور چندين صليب، يک زن ايتاليايي اغواگر مضحک، يک جسد بادکرده، خرت و پرتهاي ترسناک زيرزميني، و اثاثيه متلاشی شده هستيم که براي به گريه انداختن "باب ويلا" (شومَن آمریکایی) کافي هستند. تنها شخصيتي که در اين فيلم خوي و منش انساني دارد، جن، همسر سارچي (با بازي اوليويا مان) است، که او نيز از نبودن سارچي در کنارش حتي وقتي که در خانه حضور دارد، غمگين و افسرده است.
دنياي «از شر شيطان نجاتمان ده» به يک انسان واقعي نياز دارد تا تمام خرابکاريهاي پدران شرور و غايب را سر و سامان دهد. مرام مردسالارانه فيلم خيلي زود وقتي که دِريکسون و بُردمَن با زنان مقابل سارچي و مِندوزا شوخيهاي دم دستي ميکنند رو ميشود. اول، غريبه اي را داريم که در حالت مستي با مِندوزا در پاتوق هميشگياش برخورد ميکند و نفس زنان به او ميگويد: «چقدر عرق کردي» و مِندوزا با حالتي خسته به او جواب ميدهد که نوشیدنی برايش مثل دارو است. بعد جين (با بازي اوليويا هورتون) را داريم که اولين مادر جن زده اي است که سارچي سراغش ميرود. وقتي او را دستگير ميکند، جين با «متخصصصصصصص» خواندن مِندوزا او را مسخره ميکند. هورتون اين را با چنان غيظ کفرآميزي بيان ميکند که بيننده را به ياد یک گالوم عروسکی در شمایل پيتر لور مياندازد. اما جين اصلاً شخصيت خنده داري ندارد چون به وضوح انسان ناپاکي است. در اين صحنه تا قبل از اين که اتفاقات تراژديک به بدترين شکل ممکن او را به يک انسان [خوب] تبديل کنند، جين چيزي شبيه يک جوک ترسناک است.
بي شک چند چيز به طور ذاتي ميتوانند يک فيلم ترسناک متوسط را تا حدي جذاب کنند: اصرار داشتن بر اين که زنان ابزاري براي پيش بردن داستانند، پدرها هميشه بهترين کار را ميدانند و کودکان مُرده بهترين راه براي تسخير قلب بيننده هستند. اما دِريکسون و بُردمَن آن قدر خود را مشغول جزئيات ترسناک کليشه اي مانند گربه اي که رودههايش بيرون ريخته و يک جغد عروسکي چاق جن زده ميکنند که در پايان مجبور ميشوند فيلم را حتي بدون توجه به ديالوگهاي کم عمق شخصيتهاي ضعيفشان تمام کنند. «از شر شيطان نجاتمان ده» نه تنها اثري نازل و بي کيفيت است، که از نظر هيجاني به قدري بي کفايت و فاقد تفکر است که بيننده با ديدن عروسک شيطاني که از خود صداهاي ترسناک در ميآورد [به جاي اين که بترسد] به خنده ميافتد. «از شر شيطان نجاتمان ده»، هولناک است، اما تنها از اين جهت که حتي نميتواند يک اسباب بازي جن زده را ترسناک از آب در بياورد.
اختصاصی نقد فارسی
مترجم: محمدرضا سیلاوی
تالار نقد نگاه دانلود