نقد و بررسی فیلم خارجی نقد و بررسی فیلم The Kings Speech (سخنرانی پادشاه)

  • شروع کننده موضوع EGeNo
  • بازدیدها 181
  • پاسخ ها 0
  • تاریخ شروع

EGeNo

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/12/22
ارسالی ها
2,377
امتیاز واکنش
12,176
امتیاز
838
The King's Speech (سخنرانی پادشاه)
----24 دسامبر 2010---بیوگرافی،درام،تاریخی---118 دقیقه R






امتیاز شما
  • کارگردان: Tom Hooper

    نویسنده : David Seidler

    بازیگران : Colin Firth, Geoffrey Rush, Helena Bonham Carter

    جوایز :

    برنده اسکار: بهترین فیلم، بهترین بازیگر مرد، بهترین کارگردان، بهترین فیلمنامه اصلی

    نامزد اسکار: بهترین بازیگر مرد مکمل، بهترین بازیگر زن مکمل، بهترین فیلمبرداری، بهترین تدوین، بهترین طراحی لباس، بهترین موسیقی متن، بهترین کارگردانی هنری، بهترین ترکیب صدا

    خلاصه داستان : داستان پادشاه جرج ششم (پدر ملکه الیزابت)، پادشاه بریتانیا و ایرلند شمالی که بر تخت می‌نشیند بدون آن که آمادگی‌اش را داشته باشد و لکنت زبان در ادامه سلطنتش تردید ایجاد کرده است ...


    8-The-King's-Speech.jpg




    نقد و بررسی کامل فیلم

    The Kings Speech(سخنرانی پادشاه)

    kings-speech-34.jpg


    منتقد : موحد منتقم



    زندگی جرج ششم و مشکل لکنت او در دوران جنگ جهانی دوم بر پرده سینما در فیلم The King's Speech


    6a00d8341c630a53ef013488cfec52970c-500wi.jpg
    بشر از دیر باز که زندگی اجتماعی خود را آغازیده بود و جامعه را تشکیل داد، برای ابراز اهداف وتمایلات خود، و همرنگ کردن خود با اجتماعی که در آن می زیسته به سخن سرایی می پرداخت. اهمیت تأثیر و نفوذ سخنرانی ها و اظهارنظرهای مقامات کشورها در دوران معاصر با پیشرفت سریع صنایع ارتباطی و سیستم های چندرسانه ای نمود بیشتری یافته است. اگر شما لباس زیبایی بپوشید دلیل بر اعتبار و شخصیت متعالی شما نیست. اگر سوار بهترین ماشین هستید دلیل بر سطح سواد و اطلاعات شما نمی شود، اما همین که در میان جمع توانستید خوب سخن بگویید همه شما را تحسین خواهند کرد، و به شهامت و رشادت رفتار شما غبطه خواهند خورد!

    فیلم تازه تام هوپر با نام سخنرانی پادشاه هم درباره همین موضوع است.چگونه می توان بدون اینکه آدم باشهامتی باشید بتوانید چنان سخنرانی کنید که اینگونه به نظر برسید!

    پس از فیلم ملکه این بار نوبت به پادشاه انگلیس رسیده که بخت خود را در سینما بیازماید! آمریکایی ها عاشق سلطنت و خاندان های سلطنتی هستند. چراکه برای مدت طولانی آنها هیچ جوابی برای این نیازشان نداشتند. از این رو هیچ پادشاه انگلیسی هیچ داستان موفق و تحسین شده امریکایی به اندازه «جرج توسری خور ششم» نداشته است. داستان درباره پادشاهی است که توانست بر مشکل لکنت خودش غلبه کند و مردم کشورش را بر علیه هیتلر پشتیبانی کند! فیلم درباره روابط بین پادشاه ششم انگلیس جرج ششم (پدر ملکه الیزابت) با بازی خیره کننده کالین فیرث و دکتر معالجش استرالیایی اش جفری راش است که تلاش می کند مشکل لکنت او رابرطرف کند و به او قوت قلب دهد. فیلم بر اساس داستانی واقعی درباره‌ی‌ پادشاه جورج ششم ساخته شده است.

    IMG_8182.jpg
    در بحبوحه جنگ دوم جهانی که بسیاری از مردم انتظار سخنرانی از پادشاه را داشتند، تا از لحاظ عاطفی با او ارتباط برقرار کنند و پادشاه به آنها قوت قلب دهد، جرج ششم پادشاه انگلیس در صحبت روزمره‌اش هم دچار لکنت بود. او در مقابل مردمی که سخنرانی‌های درخشان و آتشین آدولف هیتلر را که به روانی ادا می‌شدند و کاملا بر مردم تاثیر می گذاشتند درمانده بود. تا بیست سال پیش از آن،‌ پادشاه بودن هنوز یک چیز بصری بود. تا زمانی که شما با ظاهری مناسب روی اسب سوار بودید یا می‌توانستید از کالسکه یا از بالکن برای مردم دست تکان دهید، همه چیز خوب به نظر می‌رسید، و می‌توانستید نقش خود در مراسم را اجرا کنید. اما ناگهان جرج با لحظه‌ای روبه‌رو می‌شود که پادشاه بودن به معنای لزوم صحبت برای مردم از طریق رادیو برای 58 کشور جزو امپراتوری بریتانیای آن زمان است.

    کارگردانی درخشان تام هوپر بیننده را با یک فیلم تمیز از سینمای انگلیس با خیل عظیمی از بازی های درجه یک روبرو می کند. فیلم همانند ملکهوارد زدوبند های خانواده ی سلطنتی انگلسی می شود و به طرز مو شکافانه ای اطلاعات جالبی به بینندگانش می دهد.

    شاهزاده آلبرت (کالین فرث) از مشکل لکنت بدی که دارد رنج می برد و به هیچ عنوان خوشش نمی آید که در جمع مورد توجه باشد. خوشبختانه برادر او ادوارد (گای پیرس) از مورد توجه قرار گرفتن خوشش می آید و به دنبال این، طبیعی است که او جانشین پدرش جرج پنجم (مایکل گامبون) شود، اما ادوارد در صدد برمی آید به خاطر زنی که دوستش دارد شهرتی فراتر برای خودش دست و پا کند و در نتیجه از سلطنت استعفا می دهد. (طبق قوانین سلطنتی انگلستان پادشاه نمی تواند با یک زن بیوه ازدواج کند. از آنجا که ادوارد هشتم شیفته یک بیوه زن آمریکایی به نام بانو والیس سیمپسون شد، عشق و ازدواج با او را به سلطنت ترجیح داد و از مقام پادشاهی کناره گرفت.)

    kings_speech.jpg
    معلوم است که چه کسی باید جانشین شاه شود! الیزابت همسر آلبرت (هلنا بونهم کارتر). یک زبان درمان غیر عادی استرالیایی با نام لیونل لو (جفری راش) را استخدام می کند تا به همراهی یک فرد دیگر، آلبرت را تبدیل به یک سخنگوی شجاع در دنیا بکند!

    کارگردان فیلم تام هوپر به همراه نویسنده دیوید سیدلر سواد بسیار بالایی دارند و فیلمی درام و در بعضی صحنه ها کمدی ساخته اند درباره رفاقت و دوستی که با قلب شما بازی می کند! در ژانر خسته کننده زندگینامه های سلطنتی سخنرانی پادشاه خودش را خارج از هر چیزی که شما به این ژانر نسبت می دهید قرار می دهد. کالین فرث که سال قبل برای بازی در فیلمیک مرد تنها نامزد اسکار شده بود، باید این انتظار را داشته باشد که اگر برنده اسکار نشود حداقل این بازی شگفت انگیز دوباره نامزدی اسکار را برایش به ارمغان بیاورد!

    فیلم آنچنان بودجه ای ندارد که بخواهد شکوه و عظمت تاجگذاری را نشان بدهد. ولی به جایش فیلنامه ای دارد بس عظیم و با شکوه! شما کاملاً با روابط و شخصیت های داستان همراه، و نگران سخنرانی و لکنت پادشاه می شوید! فیمنامه بر مبنای دو کلمه نوشته شده: اکشن نه! فیلنامه امکانی برای قدرت نمایی بازیگرانش فراهم کرده است. نتیجه اش شده فیلمی گرم به همراه صحنه های کمدی قوی و یک داستان فوق العاده لـ*ـذت بخش درباره انسان های عجیب و غریب در انتهای قرن پر چالش بیستم، که بازی بازیگرانش بهترین دلیل تماشای فیلم است!

    شما در عصر ارتباطات بی سیم و تکنولوژی، وقتی به فیلم نگاه می کنید تاریخ برایتان خنده دار به نظر می رسد. به خاطر اینکه تنها کاری که پادشاه باید بکند این است که برود پشت یک میکروفون بشیند و از آنجا با مردمش سخن بگوید!

    جفری راش که به خاطر بازی در فیلم درخشش (1997)برنده جایزه اسکار شده خیلی بامزه و طناز است. او کسی است که منبع الهام پادشاه می شود و جسورانه به پادشاه می گوید «بازی من»! فیلم دارای دیالوگهای سیـاس*ـی بسیار زیرکانه ای است و شما را یاد جمله معروف جان اف کندی می اندازد که می گوید: «امروزه لغات و عبارات برای شکل دهی تصویر ذهنی شنوندگان بکار می روند و نه حل معضلات کشور!»

    اگر شما لباس زیبایی بپوشید دلیل بر اعتبار و شخصیت متعالی شما نیست. اگر سوار بهترین ماشین هستید دلیل بر سطح سواد و اطلاعات شما نمی شود، اما همین که در میان جمع توانستید خوب سخن بگویید همه شما را تحسین خواهند کرد، و به شهامت و رشادت رفتار شما غبطه خواهند خورد!

    فیلم سخنرانی پادشاه درباره دو مرد است که به تنهایی چشم اندازی تاریخی از احساس را در یکی از بهترین فیلمهای سال خلق می کنند. به طوری که شما را در توصیف زیبایی های فیلم به لکنت می اندازد!







    نقد و بررسی برایان اوروندورف

    kings-speech-firth-and-helena.jpg


    فیلم «سخنرانی پادشاه» بسیار مرا تکان داد. داستان رفاقت دو مرد. باید نگریست. باید فیلم را دید و گفت عجب! عجب تلاش و رفاقتی میان دو مرد در این عصر سیاه مرگ عاطفه و ارتباط انسانی. عصری که در قضاوت غلط انسانها توسط خود انسانها اسیر شده است. به نظر من، در این فیلم هوشمندی و آسیب پذیری به تصویر کشیده می شود.

    جورج ششم (کولین فرت) که برتی هم صدایش میکنند و در آستانه پادشاهی انگلستان است، دارای مشکل فن بیان و لکنت است و از این عارضه سخت رنج میبرد. طبیعیست که این برای یک پادشاه که باید در پیشگاه ملت سخن بگوید، بهیچوجه صورت خوشی ندارد. لذا، جورج با یاری همسر خود یعنی الیزابت (هلن بونهام کارتر) تحت بهترین درمانها قرار می گیرد اما نهایتا ره به جایی نمی برد که نمی برد. در لحظه ای که جورج احساس ناامیدی تمام می کند، پای لیونل لاگ (جفری راش که در واقع هم بازیگر بی نظیریست و هم متخصص گفتاردرمانی) به داستان باز میشود. الیزابت، وی را نزد برتی یا همان جورج ششم می برد. لیونل، مردی را می بیند که غرق در افسردگی و احساس عجز است.

    لیونل، برتی را در مسیر رفاقت قرار می دهد و با وی بنای دوستی برادرانه میگذارد. تمرینها و تلاشها برای رفع عارضه برتی آغاز شده و ادامه می یابد. ورق جایی برمیگردد که موضوع برادر عیاش برتی یعنی ادوارد (گای پیرس) مطرح میشود. لذا برتی از جای برمی خیزد تا نقش مهمی را در خانواده به عهده بگیرد. تام هوپر (کارگردان) و دیوید سیدلر (فیلمنامه نویس)، تکه ای از تاریخ را کنده و به زیباترین شکل نمایش داده اند. یعنی دغدغه و چگونگی برخورد با مردم را با کمروئی و عدم اعتماد بنفس شخصی جورج ششم درآمیخته اند تا این شاهکار را شاهد باشیم. این فیلم، در مورد زندگی هنری ششم است اما فراتر از آن به هزارتوی انسانی به نام برتی –جدای از پادشاه بودنش- سفر کرده و لکنت و به طبع آن عدم اعتماد بنفس وی در مقابل نورافکن رسانه ها را به مخاطب نشان میدهد و به ما میگوید که برتی خود را نفرین شده میداند. براستی، هوپر پرتره بسیار شاخص و بکری را از این شخصیت ارائه داده است.

    در شب تاریک این خجلت و سرافکندگی و نفرین، نوری درخشان چون لیونل برای برتی از راه میرسد. لیونل، انسانی مستقل و آزاده است که بهیچوجه تحت یوق عنوان پادشاهی قرار نمی گیرد، اما احترام مقام برتی را حفظ کرده و جایگاه وی و اهمیت آن را به او نشان میدهد و به او میگوید که کیست و چرا باید علاج یابد. به او قدرت کلام را میفهماند؛ چگونگی تسخیر مخاطب را می شناساند؛ از او میخواهد که بدون خستگی تمرینهای روزانه خود بر روی دیافراگمش را انجام دهد؛ و جلسات پرسش و پاسخ و بحث آزاد روزانه برای او میگذارد. لیونل، نه تنها در پی رفع اشکال عارضه کلامی برتی است، بلکه میخواهد اعتماد بنفس وی را هم به او بشناساند. روانشناسی است که کنار بیمار خود می نشیند و از او میخواهد که برایش از ناامیدیها و کمبودهای درونی اش حرف بزند. یکی از شیرین ترین و بکرترین صحنه های فیلم مربوط میشود به صحنه رویارویی دو مرد که در آن، هر دو، احساس عدم راحتی توام با خوشبینی نسبت به اعتماد به یکدیگر را دارند و این تناقض لحظه ای ملموس و لطیف و جذاب یعنی توانایی و ریزبینی استادانه سیدلر در نوشتن فیلمنامه.

    هوپر سعی کرده تا با اشاره به آغاز جنگ جهانی دوم و خونریزی ذاتی آن، از شخصیت گرایی در داستان گریخته و با زیرکی تمام، به مخاطب این سوزن و جوالدوز را بزند که یک وقت کاملا درگیر شخصیت اصلی داستان و غرق در نوازش عاطفی نشوی تا حدی که از واقعیت اطراف دور بمانی؛ چرا که همه زندگی این نیست و در کنار روایت احساسی مردی غمگین و ضعیف که روند رو به رشدی را طی میکند، ما با جهانی پر از واقعیت تلخ دارای کشمکش و خون، فراتر از دربار وی روبرو هستیم.

    اما از هر چه بگذریم، سخن بازیگری در این فیلم خوش است. حقیقتا و براستی بازیگری در این فیلم، فوق العاده است. کولین فرت و جفری راش شاهکاری را برای خود رقم زده اند. خیلی هنر میخواهد که در فضای نظم خشک و دسیپلین دربار انگلیس که فیلم آن را از این دو بازیگر طلب میکند، اینگونه راحت، ملموس، برادرانه، مهربان، فداکارانه و قدرتمند همدیگر را در بازی ساپورت و حمایت کنند. لیونل اینگونه فداکارانه در جایگاه یک گفتاردرمانگر، سعی در تقویت وقار و منش مربوط به جایگاه برتی در وی با توسل بر گفتار قدرتمند دارد و در روند این تلاش صمیمی به حقیقتی بسیار زیبا میرسد. لیونل، پی می برد که برتی آسیب پذیر، خارج از فضای کاخ، چه روح سازگاری برای یک «رفیق و برادر خوب بودن» می تواند داشته باشد. برتی ساده، برتی انسان، برتی معمولی، برتی آزاد از وسواسها، خشکی ها و دسیپلین دربار. گره محکم و عاطفی یک انسان نیازمند و ضعیف در لباس یک پادشاه پرجلال با یک انسان قدرتمند و توانا در لباس یک معلم ساده را هیچ نفر سومی ولو در خانواده سلطنتی نمی تواند از هم باز کند. عاطفه ها، فراتر از دربارها و کاخهای نمادین و ظاهری پادشاهان حرکت میکنند و در بستر قلبهای نیازمند آدمیان گرفتار عصر تاریک کنونی، نقش می بندند. عاطفه را فرمولی و معادله ای و خطی نیست.



    منابع :

    پرده سینما

    نویسنده : موحد منتقم



    تبیان

    نوشته: برایان اورندورف

    ترجمه: محمدرضا صامتی
 

برخی موضوعات مشابه

پاسخ ها
0
بازدیدها
278
پاسخ ها
5
بازدیدها
205
پاسخ ها
1
بازدیدها
579
پاسخ ها
0
بازدیدها
142
پاسخ ها
1
بازدیدها
345
پاسخ ها
1
بازدیدها
166
پاسخ ها
2
بازدیدها
181
پاسخ ها
0
بازدیدها
301
پاسخ ها
7
بازدیدها
195
پاسخ ها
0
بازدیدها
230
پاسخ ها
2
بازدیدها
205
پاسخ ها
1
بازدیدها
198
پاسخ ها
0
بازدیدها
386
پاسخ ها
0
بازدیدها
164
پاسخ ها
0
بازدیدها
191
پاسخ ها
1
بازدیدها
171
پاسخ ها
0
بازدیدها
219
پاسخ ها
1
بازدیدها
352
بالا