نکاتی در تطبیق گودرز اشکانی و اسطوره ای

  • شروع کننده موضوع Elka Shine
  • بازدیدها 215
  • پاسخ ها 1
  • تاریخ شروع

Elka Shine

مدیر بازنشسته
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/07/11
ارسالی ها
4,853
امتیاز واکنش
14,480
امتیاز
791
از نشانه های موجود پیداست که در دوران اشکانی یکی از ایزدان مهم ایزد بهرام بوده است که نقش تعیین کننده ای در فرهنگ دینی ایشان داشته است. در پیوند با اسب(که برای اشکانیان جایگاه ویژه ای داشت و می توانست به راحتی به آیین های مذهبی رخنه کند) و ایزد بهرام، گزارشی زیبا ز تاسیتوس داریم که در پردازش به دین و باورهای اشکانیان بسیار گران بها است :
« گودرز اشکانی با قربانی برای خدایان محلی، هرکولس(ایزد بهرام) را سرور خدایان می نامد. خدایی که در فاصله ای معین به خواب مغان می آید و به آنان هشدار می دهد که شماری از اسبان را در کنار معبد او برای شکار آماده نگه دارند. این اسب ها با ترکش های پرتیر و بدون سوارکار برای شکار به جنگل رها می شوند و شب هنگام، درحالی که ترکش هایشان خالی است از شکار بازمی گردند. در رویای دوم، شبانه هرکولس، دیوان و ددان کشته شده را که در مسیر اسبان بر زمین افتاده اند به روحانیان نشان می دهد . »

ظاهرا این برداشت آیینی که اسب نابود کننده ددان شناخته می شود ارتباط نزدیکی با ایزد بهرام دارد.هر جا که زندگی قومی بر اساس سوارکاری استوار بوده است، با خدایان سوار سر و کار داریم. از دل تراکیه ای ها و سرمت های روسیه جنوبی در غرب تا سکاهای مرز هند در شرق نمونه هایی از این خدایان سوارند. چنین پیداست که آبشخور داستانی که تاسیتوس در ارتباط با گودرز و اسب می آورد روایتی ایرانی بوده است و آدمی را یاد گودرز و گیو و بیژن و دیگر گودرزیان می اندازد. صفا در این مورد می گوید :

« گویا یکی از جهات نفوذ گودرز و خاندان او در روایات ملی و کتب مذهبی دوره ساسانی همین بهرام باشد. زیرا به نظر موبدان و روحانیان زرتشتی حرمت و اهمیت بسیاری برای او قائل بودند. ( ذبیح الله صفا، حماسه سرایی در ایران، 555 به بعد) » .

گودرز پیر و پسران او در شاهنامه نیز در شمار پهلوانان و دلاوران نیکونهاد آمده اند. جالب است که نام یکی از پسران گودرز در شاهنامه بهرام است. همین نشانه کوچک بر اعتبار گزارش تاسیتوس می افزاید. و این هم جالب که خاندان گودرز که نسبش به کاوه آهنگر می رسد، پس از خاندان رستم دلاورترین و حماسه سازترین خاندان هستند. به این ترتیب روایت های در پیوند با گودرز ناگفته تا حدودی نگرش دینی اشکانیان اشکانیان را فاش می کند .
به نظر می رسد که در دوره آزادی اشکانی بسیاری از ایزدان ایزدکده های کهن ایران به بدنه دین اشکانی پیوند خورده اند و ماندگار شده اند. بنابراین نباید در شناخت باورهای مردم روزگار اشکانی، سرگذشت گودرز را در شاهنامه که از دین دوره اشکانی چشم اندازی کمرنگی برجای گذاشته است را حذف کرد .

در این جا اشاره به این نکته ضروری است که مورخ تاریخ باستان باید در انتساب یک آیین به دوره ای از تاریخ بسیار محتاط باشد و نباید چنین باشد که چون مورخ در تنگنای کمبود منابع و اسناد قرار دارد، در جایی که به رفتاری آیینی برخورد، آن را بی درنگ از آن دوره ای خاص بداند. زیرا ممکن است این رفتار آیینی ریشه ای کهن داشته باشد. برای نمونه در مطلبی که در مورد گودرز گذشت باید توجه داشت که قربانی کردن اسب ها از دیرباز و از دوره یشت ها وجود داشته است. بنابراین وقتی تاسیتوس گزارشی درباره قربانی اسب می دهد باید توجه داشت که با یک آیین کهن رو به رو هستیم. این نمونه نشان می دهد که بررسی اوضاع و احوال دینی دوره ای باستانی چقدر دشوار است!
 
  • پیشنهادات
  • Elka Shine

    مدیر بازنشسته
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/07/11
    ارسالی ها
    4,853
    امتیاز واکنش
    14,480
    امتیاز
    791
    یکی از یادگارهای برجسته اشکانیان در جایگاه بغان (بیستون، بَغِستان_ جایگاه خدایان) است . بیستون نه تنها از دیرباز به دلیل نامعلومی برای ایرانیان مقدس بوده، بر سر یکی از پرعبورترین جاده های جهان باستان نیز بوده است. داریوش بزرگ هم نگاره خود را خطاب به جهانیان در آن گذاشته بود. در این جا نگاره ای به زبان یونانی از مهرداد دوم قرار دارد که متاسفانه در سده دوازدهم هجری توسط شیخ علی خان به شدت آسیب دیده. خوش بختانه جرلوت، همسفر شوالیه شاردن و نیز همسفر آمبروجیو بمبو در 1674/1673 میلادی طرحی از این نگاره کشیده است که تا حدی جبران خسارت می کند. هرتسفلد، با کوششی فراوان نبشته این نگاره را بازسازی کرده است و آن را در پیوند با چهاربلندپایه می داند که گودرز، ساتراپ ساتراپان را پیشاپیش خود دارند و به احترام و به نشانه بیعت رو به روی مهرداد دوم ایستاده اند.

    در بیستون در کنار نگاره مهرداد دوم، نگاره دیگری از گودرز دوم وجود دارد که که گودرز را با سرزندگی سوار نشان داده و در حال نبرد می نماید. این نگاره چنان به نگاره مهرداد چسبیده است که به راستی تشخیص این دو کمی دشوار می نماید. این نگاره نیز دارای نبشته ای به یونانی است: گودرز پسر گیو. با توجه به آن که در منابع مختلف گودرز فرزند اردوان است کمی تضاد پیش می آید .

    هرتسفلد در این باره می نویسد بر روی سکه های بسیار کمیاب و معدود ( یکی در موزه ارمیتاژ سنت پیترزبورگ، دیگری در تالار سکه پاریس و سومی ظاهرا در موزه بریتانیا) به گودرز به عنوان کامل شاه که «شاه شاهان ایران» است برمی خوریم. در دنباله این عنوان نوشته شده است که « پوهر خوانتک ارتبان» یعنی «پسر ناتنی (خوانده) اردوان» یا پسر تنی گیو. پسر ناتنی اردوان در این جا اختلاف برداشت ناشی از شیوه خوانش متن است. اما در هر برداشتی که داشته باشیم حقیقت این است که گودرز پسر ناتنی اردوان و پسر تنی گودرز است. نیمی از این عقیده را نبشته و نیمی دیگر را سکه ها ثابت می کنند .

    گودرز بر خلاف معمول نام مقدس اشک را بر نام خود نمی افزاید. و این امر حکایت از آن دارد که او جانشین قانونی سلطنت نبوده است. برای ایرانیان در چنین حالتی شاه جانشین، دست کم باید پسرخوانده شاهی از دودمان باشد. اینک در این جا با این که ما با تاریخ واقعی کار داریم، کاملا در حصار افسانه ها قرار داریم. گودرز یل نامدار شاهنامه را می توان مخلوطی از این دو گودرز نامید .


    گودرز شاهنامه فرمانروای گرگان و اصفهان است و نامش با رویدادهای بزرگی گره خورده است. او با دیوان مازندران می جنگد و در میان 12 جفت مردی قرار دارد که بر افراسیاب پیروز می شود. حتی او سر از دوران منوچهر هم درمی آورد و یکی از 12 تن پهلوانان کی کاووس است. پیداست که گیو (پسر گودرز در شاهنامه) نیز قهرمان روایی شماری از چهره های تاریخی است. اما نقش اصلی او در ارتباط با کی خسرو و رستم بوده است. او در مقام یل بزرگ ایرانی همراه کیخسرو به آسمان سفر می کند و همان جا ناپدید می شود و دیگر جای او در روایات ایرانی خالی می ماند .

    در سنگ نبشته مهرداد، نام بلندپایه دوم چیزی شبیه میثراث و یا میثراس است. این نام می تواند میلاد باشد! با توجه به اینکه میلاد پدر گرگین و در داستان بیژن ( نوه گودرز و فرزند گیو) نقشی اساسی دارد، می توان سنگ نوشته بیستون را چراغ دریایی کشتی گمشده ای از هزاره های گمشده یافت !

    (هزاره های گمشده، پرویز رجبی، 243 و 244)
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا