VIP همه چیز درباره ادیان و آیین ها «چه دین هایی داریم؟»

☾♔TALAYEH_A♔☽

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2017/05/18
ارسالی ها
35,488
امتیاز واکنش
104,218
امتیاز
1,376
مهایانه

در بوداگرایی هم دو شاخهٔ اصلی وجود دارد. نام آن‌ها هینهَ یانَه و مهایانَه است. یانه در سانسکریت یعنی راه. هینه یعنی کوچک و محدود و کهتر. مها یعنی بزرگ و مهتر. در فارسی می‌شود آن‌ها را کهراه و مهراه ترجمه کرد.

فرق بنیادین هینه یانه (کهراه) با مهایانه (مهراه) اینست که آرمان هینه یانی‌ها تک-بیداری (اَرهت شدن) است ولی مهایانی‌ها به بیدارگر شدن باور دارند.

توضیح: در کیش بودا آرمان فرجامین افراد، بودا شدن است. واژه بودا در سانسکریت یعنی بیدار. منظور از بیدار شدن، پی بردن به رازهای هستی و پیوند یافتن با جهان راستین (حق) در پس پرده این جهان ظاهری است. بوداییان جهان پیرامون ما را مانند پرده‌ای رنگ و وارنگ می‌دانند که میان ما و جهان راستین کشیده شده‌است. در باور ایشان جهان راستین ِ پشت پرده دارای هیچکدام از ویژگی‌های این جهان ظاهری دور و بر ما نیست. اگر هم از آن‌ها بپرسید که آن‌ها این را از کجا می‌دانند می‌گویند چونکه بودا به آن جهان راه یافته و برگشته و از آنجا برای ما خبر آورده است. این در اصل همان حرف مولانا جلال الدین بلخی و دیگر شناسایان است که بر عاری بودن جهان راستین (حق) از صفات اینجهانی تأکید دارند و ادعا دارند که چیزهایی از آن جهان را تجربه کرده‌اند و زبانشان از توصیف آن برای ما قاصر است چونکه برای چیزی که ویژگی‌های این جهان را ندارد در زبان و اندیشه ما واژه و پنداره‌ای برای آن وجود ندارد.

هینه یانی‌ها (باورمندان به راه محدود) معتقدند که هرکس باید بکوشد برای خودش این پرده را پاره کند و از روزنه‌ای به دریای حق فرارَود. آن‌ها معتقد به تکروی هستند. در بوداگرایی این بیدارشوندگان تکرو را اَرهت یعنی آدمهای باارزش مینامند. اما مهایانی‌ها (مهراهی ها) بر این باورند که کسانی که دریای بیکران حق و راستی را دریافتند باید دم درگاه حق بمانند و بکوشند تا بقیه موجودات را هم به سوی حق و حقیقت بکشانند. در ادبیات بودایی به این‌گونه افراد بیدارگر (بوداسَف یا بودی سَتوا Bodhisattva) می‌گویند. بیدارگران اینکار را از روی مهرورزی به همه موجودات می‌کنند. یعنی آن‌ها همه ماها را به چشم نمودهایی از جهان حق می‌بینند و به همه ما مهر میورزند و میکوشند تا ما را نیز مانند خود بسوی رستگاری و حق یابی بکشند.
 
  • پیشنهادات
  • ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    بوداگرایی نیچیرن
    پرش به ناوبری پرش به جستجو بوداگرایی نیچی‌رن (به ژاپنی: 日蓮宗, Nichirenkyo) یا فرقه نیچی‌رن (به ژاپنی: 日蓮系諸宗派 Nichiren-kei sho shūha) مکتب بودای ژاپنی و یکی از بزرگترین فرقه‌های آیین بودایی است که توسط نیچی‌رن مبارز و قدیس ژاپنی بنیاد گذاشته شده‌است. نیچیرن عقیده داشت که جوهر اصلی آموزه‌های بودا را در سورهٔ نیلوفر می‌توان یافت. بعد از مرگ او این مکتب فرقه‌های بسیاری پیدا کرد که مهمترین آنها نیچی‌رن-شو و نیچی‌رن-شو-شو است.
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    شین بودیسم

    شین بودیسم یا جُودُو شینشو (به ژاپنی: 浄土真宗 じょうどしんしゅう) یکی از فرقه‌های آیین بودای پاک بوم در ژاپن است. در آغاز دوره کاماکورا و در سال ۱۱۷۵ میلادی توسط راهب بودایی هونئن (۱۲۱۲–۱۱۳۳) بر طبق تعالیم آمیداگرایی ابتدا فرقه جودو بنیان گذاشته شد و سپس این تعالیم توسط شاگرد ممتاز او شینران (۱۲۶۳–۱۱۷۳) گسترش پیدا کرد و شینران فرقه جودو شینشو را در سال ۱۲۲۴ تأسیس کرد.


    فرقه جودو

    پرش به ناوبری پرش به جستجو فرقهٔ جُودُو یا جُودُو–شو (به ژاپنی: 浄土宗, Jōdo-shū) شاخه‌ای از دین بودایی است که در سال ۱۱۷۵ به دست راهبی به نام هون‌ئن تأسیس شد.


    یوگه‌چاره شرق آسیا

    یوگه‌چاره شرق آسیا (انگلیسی: East Asian Yogācāra) اشاره به سنت‌هایی در شرق آسیا دارد که از تعالیم مکتب یوگه‌چاره در هند نشأت گرفته است.
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    تیانتای

    تیانتای
    نام چینی
    چینی
    天台
    معنی لغوی from "Tiantai [Heavenly Tower] Mountain"
    [نمایش]آوانگاری
    نام کره‌ای
    هانگول
    천태
    هانجا 天台
    [نمایش]آوانگاری
    نام ژاپنی
    کانجی
    天台
    [نمایش]آوانگاری
    تیانتای
    (انگلیسی: Tiantai) یک فرقه از آیین بودایی در جمهوری خلق چین، ژاپن، کره و ویتنام است که لوتوس سوترا را به عنوان بنیان آموزش در بودیسم می‌داند. در ژاپن این فرقه تندای نامیده می‌شود.
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    فرقه رینزای
    270px-RinzaiGigen.jpg

    رینزای-ذن یکی از سه فرقه ذن، بودیسم ژاپنی است. دو فرقه دیگر سوتو (فرقه ذن) و اوباکو نام دارند.
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    وجره‌یانه

    وجره‌یانه (به معنی: الماس-راه) را با نامهایی مانند لامائیسم، تانترا، مانترا یانا (افسون راه)، بوداگرایی افسونگرا (تانترایی) هم مینامند.

    منظور از الماس همان حق و واقعیت است. الماس راه پس از مهراه (مهایانه) و کهراه (هینه‌یانه) سومین مکتب بزرگ بوداگرایی است. در الماس راه پیر (لاما) به‌عنوان راهنما و مرشد و پشتیبان نقش بزرگی در رسیدن به بیداری ایفا می‌کند و از این رو این مکتب را لاماگرایی یا لامائیسم هم نامیده‌اند. پیر بزرگ را هم در این مکتب در تبت دالایی لاما مینامند.

    کهراه به بیداری تک به تک افراد باور دارد و مهراه می‌گوید که بیدار شده‌ها باید همینجا بمانند و دست بقیه را بگیرند و تا همه با هم بیدار نشده‌ایم از کوشش باز نایستند. الماس راه حالتهای صوفیانه دارد.

    پس از اینکه مسلمانها کانون‌های اصلی بوداگرایی در هند را نابود کردند الماسراه تنها در تبت به زندگی خود ادامه داد. بعدها در مغولستان کیش رسمی آن کشور شد و در دربار خاقان چین دیر زمانی کیش برتر به‌شمار می‌رفت. در ژاپن هم شیوه‌های افسونگرا (تانترایی) بوداگرایی پدید آمدند مانند کِگون و شینگون.

    مهم‌ترین آموزه در الماس راه، آموزه بیدارسرشتی همگان است. یعنی همه هستندگان آمادگی بالقوه برای بودا شدن را در سرشت خود دارند. این بیدار شدن را می‌توان با درون پویی (مراقبه) تجربه کرد. شخص درون پو، در حین پویش، در جنبه‌های بیداری (بوداگی) ذوب می‌شود. راهکار الماسراه برای زندگی روزانه اینست:

    جوری بزی که انگار یک بودا هستی و بیداری، تا زمانی که یک بودا شوی.

    برعکس مهراه و کهراه که می‌گویند حالت بوداگی را نمی‌توان به هیچ وجه شرح داد و توصیف‌پذیر نیست، الماسراهی‌ها می‌گویند که می‌شود از راه آیینهای صوفیانه و به یاری ورد و افسون (مانترا)، اشاره‌های رازآمیز دست به نام مودرا (دست-نشانه‌ها) و اشکال نمادین هندسی (مندل، ماندالا) با حالت بوداگی تماس برقرار کرد.

    برخی از فرقه‌های دیگر بودایی می‌گویند که بیدار شدن دست کم چندین زندگی و زایش دوباره لازم دارد و بسیار طول می‌کشد اما الماسراهی‌ها می‌گویند که هر کس می‌تواند در طول همین یکبار زندگی به بوداگی برسد.
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    شینگون

    شینگون (به ژاپنی: 真言宗 Shingon-shū) یکی از فرقه‌های دین بودایی در ژاپن است.
    این فرقه در دوره هی‌آن (سال‌های ۱۱۸۵–۷۹۴) توسط کوکای
    (سال‌های حیات ۸۳۵–۷۷۴) بنیان‌گذاری شد.
    شینگون مکتبی کاملاً باطن‌گرایانه است.
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    بودیسم تبتی

    بودیسم تبتی یا لامایی شاخه‌ای از مذهب بودایی و از رایجترین فلسفه‌های مذهبی در مناطق رشته‌کوه هیمالیا می‌باشداز جمله در کشورهای نپال، بوتان و هندوستان. بودیسم تبتی دین رسمی کشور بوتان است. پیروان این آیین در مغولستان و جنوب، غرب و شمال چین هم زندگی می‌کنند.

    مکتب بودایی «لاماییسم» یا مکتب «کلاه زرد» در اوایل قرن پانزدهم شکل گرفت. بودائیان لامایی شهر لهاسا را به عنوان مرکز مقدس می دانند. حاکمان مذهبی تبت «دالای لاما» و «پنچن لاما» نام دارند. طبق اعتقادات روح بودا در جسم دالای لاما قرار دارد و پس از مرگ او در جسم یک پسر دیگر که متولد می‌شود وارد می‌گردد. واژهی «دالایی» در زبان مغولی به معنی «اقیانوس» است و «لاما» به معنای معلم.

    واژه «لاما» در حقیقت «بلا-ما» ست، با ساکن روی حرف «ب». این لقب، توسط مغولهای مهاجم به سرزمین تبت، به بزرگان بودایی داده شد و نشانی است از احترام آن‌ها به آیین بودا و رهبران آن.

    دیدگاه مذهبی بوداییان تبتی پیرامون دفن باز(دفن آسمانی)
    بوداییان تبتی بر این باورند که بدنی که پس از مرگ باقی می‌ماند. دارای هیچ اهمیتی نیست.پس اگر از آن به نحو خوبی استفاده شود. آنگاه صاحب آن ،از چنین طرز کاربردی سود خواهد برد.در نظر بوداییان تبتی این عمل یعنی دادن بدن شخص فوت شده به عنوان غدا به دیگر جانواران زنده یا ساختن اشیاء مذهبی از استخوان‌های آن جسد،یک عمل سخاوتمندانه بزرگ به‌شمار می آیید که از همه لحاظ منفعت دارد.

    طریقه رایج سنت دفن باز(دفن آسمانی) در آیین بوداییان تبتی
    در این حالت بدن متوفی قطعه قطعه می‌شود و برای استفاده لاشخوران در فضای باز قرار می‌گیرد بعد از اینکه گوشتهای بدن شخص فوت شده خورده شدن در اکثر مواقع استخوان‌های اجساد را جمع کرده و بعد تمیز می‌کنند. و در نهایت یا آن‌ها را دفن کرده یا از آن‌ها برای ساخت اشیاء مذهبی استفاده می‌کنند

    220px-Tabatian_buddhism.jpg

    اشیاء ساخته شده از استخوان‌های میت توسط بوداییان تبتی
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    آئوم شینریکو
    اوم‌شینریکیو
    • (オウム真理教)
    • (Oumu Shinrikyō)
    220px-Jp_aunshinrikyo_logo_flag.gif

    بنیان‌گذاری 1984
    گونه
    • Japanese new religious movement,
    • former تروریسم organization,
    • former political party
    عضویت
    Approximately 1,950 members
    افراد کلیدی
    شوکو آساهارا (founder)
    وبگاه
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!

    اوم‌شینریکیو یک فرقه ژاپنی است که در چندین کشور به عنوان گروه تروریستی شناخته شده‌است، این گروه در سال ۱۹۸۴ توسط شوکو آساهارا به وجود آمد. در سال ۱۹۹۵ اعضای این فرقه مبادرت به پخش گاز سارین در متروی توکیو کردند در این حملات سیزده نفر کشته و بیش از پنجاه نفر مجروح شدند و هزاران نفر دیگر برای مدتی با عوارض جسمی از این حملات دست به گریبان بودند.[۱]

    اوم‌شینریکیو، که معنی آن «حقیقت عالی» است در دهه ۱۹۸۰ به عنوان یک گروه معنوی که بر پایه تلفیق باورهای هندوها و بوداییان بود، به وجود آمد اما به تدریج به فرقه‌ای تبدیل شد که موجودیت خود را بر اساس پیشگویی‌های مسیحیت درباره آخرالزمان، قرار داد.
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    هندوئیسم

    «هندو» به اینجا تغییرمسیر دارد. برای دیگر کاربردها، هندو (ابهام‌زدایی) را مشاهده کنید.
    300px-Three_saddhus_at_Kathmandu_Durbar_Square.jpg

    سه مرتاض هندو در حال ژست مودرا در کاتماندو واقع در کشور نپال
    300px-Bcave.jpg

    یک معبد هندو در مالزی
    هندوئیسم، هندوگرایی یا آئین هندو یا هندوتوا، یک دین هندی است که بیش از سه هزار سال دیرینگی و میلیون‌ها پیرو دارد. هندو پس از مسیحیت و اسلام سومین دین بزرگ جهان است.[۱]

    محتویات
    • ۱ ریشه نام هندو
    • ۲ تفاوت هندویزم و هندوتوا با دین هند
    • ۳ باورها
    • ۴ پیشینه
    • ۵ ایزدان
    • ۶ شاخه‌ها
    • ۷ نگارخانه
    • ۸ جستارهای وابسته
    • ۹ پانویس
    • ۱۰ منابع
    • ۱۱ جستارهای وابسته
    ریشه نام هندو
    هندو برگرفته از نام رودخانه سند است که ایرانیان قدیم به عنوان منطقه جغرافیایی سرزمین پهناور و تمدنی در اطراف رودخانه سند اطلاق می‌کردند. این تمدن را موهن‌جودارو و هاراپا نیز نامیده‌اند.

    اسکیلاکس که از طرف داریوش یکم، مأمور پیمودن رود سند بود، نام هندوس را در نوشته‌های خود بکار بـرده‌است. اما بعدها در دوره اسلامی نام هندو علاوه بر جغرافیا به مذهب مردم این منطقه نیز گفته شد. بعدها خود هندوها نیز خود را هندو نامیدند و هندو نام رسمی این آیین یا دین شد.[۲]

    حدود هشتاد درصد از جمعیت کشور هندوستان پیرو آیین هندو هستند.[۳] حدود ۳۰ میلیون نفر دیگر از پیروان هندوئیسم نیز در دیگر کشورهای جهان زندگی می‌کنند

    تفاوت هندویزم و هندوتوا با دین هند
    بعضی افراد بین هندوئزم (هندوتوا) و تبلیغ دین هندو تفاوت قائل شده‌اند. هندوتوا تبلیغ فرهنگ هندی است که مذهب هندو فقط یک جزء یا پاره آن است. هندوتوا دربرگیرنده مجموعه زیادی از آداب و رسوم هندی نیز هست که ممکن است مربوط به مذهب نباشد. برخلاف سایر ادیان جهانی، هندوئیسم را نمی‌توان برپایه یک اقتدار یا جزم‌باوری اصلی ریشه‌گرفته از یک موجودیت روحانی یا یک کتاب مقدس تعریف کرد. هندوان مفهوم یکتاپرستانه «خدای خدایان» را می‌شناسند، و اغلب هنگامی که از خدا سخن می‌گویند به یک رب‌النوع خاص هندو اشاره دارند، اما هندوئیسم، متضمن چندخداپرستی و فرقه‌گرایی است؛ بنابراین، هندوان با اعتراف ضمنی به محدودیت دانسته‌های انسان، توافق کرده‌اند که دربارهٔ اصول عقاید توافق نداشته باشند. در نتیجه هندوئیسم بیشتر بر کردار تأکید دارد تا بر عقیده؛ و زیربنای اخلاقی آن تکثّری تقریباً نامحدود دارد.[۴]

    برای دستیابی به آرمان‌های هندوگرایی، افراد می‌توانند رویکردهای گوناگونی را پیشه کنند. از آنجا که باورهای کهن و نو در هندوگرایی در کنار هم جریان دارند، باورها و رویکردهای هندوها گاه متناقض به نظر می‌آیند. هندوئیسم با نداشتن یک نظام عقیدتی یکپارچه و یک کتاب مقدس به عنوان هسته اصلی، توجهی به تقسیم جهان به مؤمن و غیر مؤمن ندارد.[۴] هندوئیسم همانقدر که یک دین است، یک شیوه زندگی نیز هست. هندوان در یافتن راهی که باید در پیش گیرند از آزادی زیادی برخودارند، اگر چه آنان برای تشخیص آنکه در موقعیتی خاص، کردار درست و درخور کدام است، همواره با نگرانی‌هایی روبرو هستند، اما این دین انعطاف زیادی از خود نشان می‌دهد.[۴]

    این امر باعث شده که در طول زمان و در جوامع گوناگون هندو در سراسر جهان با تنوعی بعضاً گیج‌کننده در باورها و کردارها روبرو شویم.[۴]

    این آیین تغییر یافتهٔ آیین ودایی هند است. دین آریایی‌های مهاجر به هند که متون آن اشتراکات بسیاری با اوستای زردشت دارد. باورهای اقوام بومی هند، مانند تمدن درهٔ موهنجودارو، در خدایانی مانند رودره تجلی یافت که در دوران بعد در قالب خدایان اصلی آیین هندو متجلی شد.

    باورها
    اصول دین هندو عبارت است از اعتقاد و احترام به کتاب‌های باستانی و سنت‌های دینی برهمنان و پرستش خدایانی که به ظهور آن‌ها در دوره‌های کهن باور دارند. عدم اعتقاد به بهشت و جهنم که در ادیان ابراهیمی توصیف شده‌است. اعتقاد به زایش مکرر یا وازایش (تناسخ) به معنی اینکه هر انسانی پس از مرگ مجدداً در شکل دیگری متولد می‌شود. بخش عمده هندو توا بر پایه فرهنگ و سنت به یادگار مانده از پیشینیان است؛ و رعایت مقررات طبقات اجتماعی در معاشرت و ازدواج، همچنین احترام به موجودات زنده، به‌ویژه گاو، به عنوان نماد حاصلخیزی زمین، از اصول آن دین است. لفظ «اُم» به معنای آمین برای هندوان بسیار تقدس دارد و از سویی اسم اعظم الهی به‌شمار می‌رود و از این نظر به اسم اعظم یهوه در دین یهود شباهت دارد.[۵]

    با وجود گوناگونی زیاد در میان شاخه‌های هندوگرایی و پیروان آن، چند باور اولیه در همه آن‌ها مشترک است. این باورهای اولیه عبارتند از باززایی (دوباره زاده شدن)، امکان رهایی از باززایی توسط رستگاری؛ و باور به قوانین کارما (هر چه بکاری همان بدرَوی) و دارما (نظم ذاتی و درونی اشیاء و پدیده‌ها). روش زندگی هندوها پیرامون این مفاهیم شکل می‌گیرد.[۱]

    به باور هندوها، یک روح واحد کیهانی به نام برهمن وجود دارد. هر موجود زنده یک روح ذاتی (آتمان) و خدایی دارد که با برهمن یکی است. از آن‌جا که موجودات زنده این را درک نمی‌کنند و فریب این تصاویر ناماندگار جهان ظاهری را می‌خورند روح‌های ذاتی افراد در تله بدن‌ها گیر افتاده و نمی‌تواند به برهمن بپیوندد. تنها زمانی که فرد این یگانگی ارواح (وحدانیت وجود) را کاملاً درک کرد، آتمان می‌تواند از چرخه زایش دوباره و قانون کارما بگریزد و به برهمن جاویدان بپیوندد.[۶] در آئین هندو، برهمن به ۲ صورت تعریف می‌شود: نیرگونا برهمن(Nirguna) و سگونا برهمن(saguna). نیرگونا برهمن اصلی را بازگو می‌کند که برهمن را بالاتر از حس بشری و سخن و کلمه می‌داند و بیان می‌دارد که روح واحد جهانی غیرقابل توصیف است. اما سگونا برهمن سعی در شناساندن برهمن با صفات قابل لمس دارد. اصل سگونا برهمن، برهمن را به شکل خدایان مختلف قابل پرستش می‌داند. دین برهمایی دارای سه خدا مرد با نام‌های: برهما، ویشنو و شیوا است. خدایان زن آئین هندو شامل پارواتی، دوی، و لاکشمی می‌باشد.

    در هندوئیسم، یوگا، پارسایی صوفی‌وار، مراقبه و پرستش ایزدان به عنوان راه‌های گریختن از باززایی دانسته می‌شوند.[۶]

    آئین هندو در قدیم دین برهمایی خوانده می‌شد که به برهما، خدای هندوان اشاره می‌کند.[۷] امروزه پیروان این آئین را هندو می‌نامند. شهر مذهبی برهماییان بنارس می‌باشد. مهم‌ترین نوشتار در این دین وداها و اوپانیشادها می‌باشند.

    در هندوئیسم آفریننده و آفریده یکی هستند و دو روی یک سکه‌اند.

    علیرغم باور به تناسخ و زندگی‌های پی‌درپی یا سامسارا در دین هندو٬ آن‌ها به شکلی از بهشت و جهنم ٬ بینابین زندگی‌های متوالی٬ باور دارند.هر انسان و یا حیوانی که بمیرد روحش به جهان مردگان بـرده می‌شود . آنجا جاییست که فرمانروا یاما (Yamaraja) که حکمران جهان مرگ است در آن سلطنت می‌کند . ماموران فرمانروا یاما روح موجود مرده را نزد یاماراجا می‌برند تا اعمال خوب و بد او برای فرمانرواخوانده شود . آنگاه یاماراجا حکم مناسب را صادر می‌کند تا روح مورد نظر به بهشت(svarga loka) و یا جهنم (Naraka loka) بـرده شود .ازآنجا که هر کسی در طول زندگی‌اش گناهانی انجام داده است معمولاً روح فرد ،حداقل مدت کوتاهی به جهنم بـرده می‌شود و سپس بعد از پاک شدن گناهش به بهشت می‌رود. تنها سه گروه به جهنم بـرده نمی‌شوند:افراد مقدس که همهٔ زندگیشان را صرف عبادت کرده‌اند ،کسانی که در مکان‌های مقدس بمیرند و افرادی که به درجهٔ رستگاری(moksha) و رهایی از تولد مجدد رسیده باشند . بعد از اینکه ارواح مردگان پاداش خوبی‌ها و جزای بدی‌های خود را گرفتند دوباره در موقعیت و شکل متناسب با کارمای خود متولد می‌شوند.[۸]

    دارما را می‌توان به دین، قانون، تکلیف، عدالت و بسیاری مفاهیم دیگر ترجمه کرد اما در واقع شامل همه این مفاهیم می‌گردد. دارما به عنوان تکلیف، وظیفه منظم فرد است که در هر شرایطی به نحوی عمل کند که عدالت تحقق یابد. یعنی به شکل مقتضی و مناسب عمل کند.

    هیچ چهرهٔ مقتدری را نمی‌توان در میان هندوان سراغ گرفت که مدعی آن باشد که مبیّن حقیقت مطلق، انحصار قوانین نافذ و الگویی با کاربرد جهانی باشد.

    هندوئیسم شکل تکامل یافته جانمندباوری (آنیمیسم) است و به همین دلیل بنیانگذار آن شناخته شده نیست. این آیین گونه‌ای فرهنگ، آداب و سنن اجتماعی است که با پاکسازی نفس و ریاضت همراه شده و در تمدن و حیات فردی و جمعی مردم هندوستان نقش بزرگی داشته‌است.[۵]

    پیشینه
    ریشه‌ای هندوگرایی به دوران نوسنگی و دوره هاراپی (۵۵۰۰ تا ۲۶۰۰ پیش از میلاد) بازمی‌گردد. مردمان باستان در سراسر جهان باورهای شَمَنی داشتند و هندواروپاییان نیز از این قاعده جدا نبودند. شمن‌باوری شاخه آریایی در هند خود را به صورت باورهای تانترا نشان داد و تانتراها از سرچشمه‌های آیین هندوئیسم به‌شمار می‌آیند. این باورهای نخستین بعدها در میان آریاییان اشکال نوین‌تری به خود گرفته و سنتی را پدید آوردند که سنت وِدایی نامیده می‌شود و این سنت در نوشته‌هایی به نام وداها تبلور یافته‌است.

    هندیان باستان گوشت گاو می‌خوردند اما به مرور زمان در سنت ودایی خوردن گوشت گاو به عنوان نماد حاصلخیزی زمین، گـ ـناه به‌شمار آمد. همچنین کم‌کم با رشد آگاهی به‌طور کلی خوردن گوشت بدن موجودات زنده مکروه و در بسیاری نقاط حرام دینی مشخص گردید… از این رو آنان تغذیه خود را به غلات و میوه خواری و حبوبات و سبزیجات (برگها؛ و قسمت‌هایی از گیاهان که چیدن آن به حیات کلی آنان صدمه‌ای وارد نکند) تغییر پیدا کرده و محدود شد! ضمناً هرگونه آزار و اذیت هر نوع موجود زنده‌ای شدیداً نهی و عملی شرارت آمیز و گـ ـناه آلود به‌شمار آمد. با گذر زمان باور به جهان آخرت و سپس باور به زایش دوباره (تناسخ) نیز وارد چارچوب عقیدتی هندوها شد. در پی آن هندوها به این معتقد شدند که ما انسان‌های روی زمین، روان‌های بیدارنشده و ناآگاهی هستیم که در چرخه‌ای دردناک از زایش و مرگ گرفتار آمده‌ایم و راه رهایی از این چرخه و رسیدن به رستگاری این است که با مراقبه (درون‌پویی) و انضباط شخصی برای برون‌جستن از این چرخه به اندازه کافی امتیاز جمع کنیم.

    آداب و رسوم پیچیده و طولانی روحانیون (برَهمَن‌ها) و فاصله گرفتن آن‌ها از مردم، و هم‌چنین نظام طبقاتی سخت در جامعه هند (وجود کاست‌ها) باعث پدید آمدن جنبش‌های اعتراضی مذهبی در هند در سده ششم پیش از میلاد شد؛ بوداگرایی و جایین‌باوری دو جنبش مهم اعتراضی علیه هندوئیسم بودند که در این دوره پدید آمدند.[۹]

    سده‌ها بعد، با ایجاد پادشاهی موریا، و گرویدن شاه آشوکا به بوداگرایی، هندوها که چیرگی آیین بودا را تهدیدی برای کیش خود یافتند، ناچار به تجدید ساختار در هندوئیسم شدند و برخی باورهای بودایی هم‌چون مفهوم کارما (امتیازهای کردار نیک) و قابل انتقال بودن کارما به زندگی‌های بعد هر فرد را وارد نظام عقیدتی هندوئیسم کردند. هم‌چنین به منظور قابل دسترس‌تر کردن دین هندو برای عموم، روحانیون هندو مسئله پرستش ایزدهای شخصی برای هر فرد مؤمن را مطرح کردند و بدین‌طریق نقش ایزدهای ویشنو، شیوا، کریشنا و راما برجسته شد و نقش ایزدهای اصلی دوره ودایی ازجمله ایندرا کاهش یافت.[۱۰]

    در اواخر سده هشتم میلادی، فیلسوفی به نام شانکارا این موضوع را مطرح کرد که براهما و آتمان (ذات نفس) هر دو در اساس یکی هستند و ایزدان شخصی مورد پرستش هندوها نمودهای ناقصی از یک براهمای برتر است که «بی‌چون» است و با صفاتی که می‌شناسیم قابل تشخیص نیست.[۱۰]

    بعدها داستان‌های حماسی مهاباراتا و به‌ویژه ۱۸ گفتار از آن به نام باگاوادگیتا در میان هندوان به عنوان متون مقدس محترم داشته‌شد. در باگادوادگیتا، ایزد کریشنا به جنگاوری به نام آرجونا در مورد حقیقت آموزش می‌دهد. با گذر زمان طالع‌بینی از طریق اخترشماری نیز از سنت‌های رایج و مهم در میان هندوها شد.

    با ورود اسلام به هند در زمان غزنویان، تصوف اسلامی نیز بر هندوئیسم تأثیرگذار شد و یکتاپرستی اسلام نیز گرایش‌های یکتاباوری در هندوئیسم را پررنگ‌تر کرد. ورود اسلام هم‌چنین باعث جبهه گرفتن هندوها و تقویت باورهای دینی آن‌ها در جامعه شد.

    در میان سده‌های نهم و هیجدهم میلادی، جنبش‌های موسوم به باکتی دست به تجدید حیات هندوگرایی زدند و با فاصله گرفتن از آموزه‌های خشک شانکارا تمرکز هندوئیسم را بیشتر بر ارتباط قلبی مؤمن با ایزدها از طریق ایثار، تسلیم و وقف کردن توان و زمان، قرار دادند.[۱۱] از سده نوزدهم به این‌سو هندوها بر جامعه مجزایی که نسبت به دیگر ادیان پیرامون خود دارند واقف‌تر شدند و به تعاریف مشخص‌تری از دین و جامعه خود را روی آوردند.

    ایزدان
    هندوان به عده بی‌شماری از ایزدان آسمانی و زمینی با نام‌ها و صفات غریب معتقدند و به آن‌ها کرنش می‌کنند و برای هر یک بتخانه‌های با شکوهی می‌سازند. این ایزدان با هم خویشاوندی سببی و نسبی دارند و ویژگی‌های جسمی و روحی هر یک به تفصیل و با ذکر جزئیات در کتب مقدس و فرهنگ دینی هندوان آمده‌است. باور به جلوه‌گری خدایان به شکل انسان و حیوان در ادوار مختلف، نیز بسیار جلب نظر می‌کند دسته‌بندی خدایان در ارتباط با طبقات اجتماعی نیز مرسوم است.

    براهما یا همان آفریننده، ویشنو، پاسدار و نگاهبان، و شیوا، نابودکننده کائنات، تثلیث آیین هندو را تشکیل می‌دهند. همسر براهما، ساراسواتی، ایزدبانوی دانش و هنر است. همسر شیوا، پارواتی، ایزدبانوی نیرو و توان است. لاکشمی نیز الهه ثروت است؛ و آدمی به هر سه اینها، دانش و قدرت و ثروت، نیاز دارد.[۱۲]

    برخی از معروف‌ترین ایزدان هندو عبارتند از:[۵]

    • آگنی (Agni) یعنی آتش؛
    • وارونا (Varuna) یعنی آسمان؛
    • ایشوار (Isvara) یعنی قادر متعال؛
    • رودرا (Rurdra) یعنی وحشتناک؛
    • راما (Rama) یعنی دلپذیر؛
    • کریشنا (Krishna) یعنی آبی پررنگ؛
    • یاما (Yama) یعنی ارابه ران معادل جم در آیین زردشت) که خدای حاکم بر ارواح مردگان است.
    • اشوین (Asvin) یعنی اسب‌سوار، عنوان دو تن از فرشتگان آیین هندو است.
    هندوان بر این باورند که این پزشکان آسمانی برای انسان تندرستی، نیکبختی و دارایی به ارمغان می‌آورند. پرستندگان بت مؤنث زشت‌روی کالی به معنای سیاه معتقدند هدایای ویژه این بت را باید از طریق راهزنی به دست آورد و تقدیم بتخانه کرد. البته معمولاً بتان را بسیار زیبا می‌سازند تا آنجا که بت در شعر فارسی کنایه از محبوب زیبا است.[۵]

    شاخه‌ها
    ویشنوپرستی، شیواپرستی، شاکتی‌پرستی و سنت اسمارته شاخه‌های اصلی هندوگرایی هستند:

    ویشنوپرستی
    140px-Vishnu.jpg
    ویشنوپرستی یک کیش یکتاپرستانه در دین هندوئیسم است که در آن ایزد ویشنو یا یکی از ۱۰ شکل کالبدیافته او (آواتارهای او) پرستیده می‌شود. ویشنوپرستان هم‌چون شیواپرستان بر این باورند که تنها یک خدا وجود دارد که هم در درون جهان آفریدگان حضور و نفوذ دارد و هم در بیرون از آن قرار دارد. این باور با اعتقاد دین‌های ابراهیمی که خدا را جدا از آفریدگان و بیرون از مخلوقات می‌داند تفاوت دارد. ویشنوپرستی هم‌چون دیگر فرقه‌های هندو به تعداد زیادی ایزد در رده‌های پایین‌تر از خدای اصلی باور دارد. از تثلیث کهن هندوان، برهما، ویشنو، و شیوه، هیچ‌یک خدایان اصیل آریایی نیستند. از میان همه این صور اعتقادی، پرستش ویشنو جنبه شاد و مطلوب دین هندویی را منعکس می‌کند. او حاصل تلفیق خدای خورشید آریایی با خدایان بومی است و یکی از دو فرقه اصلی و بزرگ آیین هندو حول پرستش او شکل گرفته‌است.[۱۳] مهابهاراتا هزار نام و لقب برای ویشنو برشمرده‌است.
    شیواپرستی
    140px-India_statue_of_nataraja.jpg
    شیواپرستان شیوا را به عنوان خدای یگانه می‌دانند که هم در آفریدگان حضور و نفوذ دارد و هم در بیرون از آن‌ها. شیواپرستی قدیمی‌ترین فرقه هندو و یکی از مهم‌ترین آیین‌های مردم هندو است و رشته‌ای طولانی از فرزانگان و قدیسان را به خود دیده‌است. شیواپرستی با پارسایی و ازخودگذشتگی مذهبی زیادی همراه است و جنبه‌های صوفیانه دارد. شیوا در این آیین به صورت شیوا «پادشاه رقـ*ـص» Nataraja (تصویر سمت راست) که تجسم انسانی شیوا است پرستیده می‌شود. رقـ*ـص شیوا که تاندوه Tāṇḍava نام دارد رقصی ایزدی است که منشأ چرخه آفرینش، حفظ آفریده‌ها، و فروپاشی و مرگ آن‌ها است.
    هدف شیواپرستان عبارت است از رهانیدن روح خود از بردگی‌ها و بندگی‌ها و دست یابی به ماهیت شیوا. شیواپرستان، پیشانی خود را با سه خط افقی علامت می‌گذارند، این سه خط سه جنبهٔ مختلف شیوا را نشان می‌دهد.

    شاکتی‌پرستی
    140px-Goddess_Kali_By_Piyal_Kundu1.jpg
    شاکتی‌پرستی به معنای نظریهٔ قدرت یا نظریهٔ خدایی، بر عبادت شاکتی یا دوی - مادر الهی هندوها - به عنوان پروردگار مطلق و غایت الوهیت، تمرکز دارد. در آموزه‌های شاکتی‌پرستی به دِوی (به معنای الهه) به عنوان عالی‌ترین برهمن خویش، یا یکی که دومی ندارد، نگریسته می‌شود. تمامی اشکال دیگر الوهیت زنانه یا مردانه صرفاً مظاهر وجودی گوناگون او در نظر گرفته می‌شود. در جزئیات مربوط به فلسفه و اعمال، شاکتی‌پرستی به شیواپرستی شباهت دارد. با این حال، شاکتاس، که همان پزشکان شاکتی‌پرست هستند، بیشترین تمرکز تمامی نیایش‌های خویش را بر شاکتی، به عنوان جنبه‌ای زنانه و پویا از اوج اعلای الوهیت قرار داده‌اند.
    سنت اسمارته
    140px-The_Death_of_Bhishma.jpg
    پیروان این سنت متون موسوم به یادآورده‌ها (اسمرتی) را مبنا قرار می‌دهند. سنت اسمارته دوگانه‌پرست نیست و یگانه‌گرا است. اسمارته‌باوران پرستش اشکال مهم خدا یعنی گانش، شیوا، ویشنو، سوریا، و اسکاندا را می‌پذیرند. سنت اسمارته طریقتی همراه با مراقبه و فلسفه است و به‌طور کل به عنوان آیینی آزادگرا و غیرفرقه‌گرا دانسته می‌شود. هر اسمارته‌باور آزاد است آن شکل از خدا را که می‌خواهد بپرستد و از آن شکل ایزدی درخواست کمک برای رهایی از چرخه تولدهای ادواری کند.
    نگارخانه
     
    بالا