تاپیک‌های دنباله‌دار اعتراف کنید..بد ترین سوتی ای که دادید!!

maia.shi

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2017/10/16
ارسالی ها
358
امتیاز واکنش
17,235
امتیاز
631
محل سکونت
تیمارستان
خانوادگی دور هم جمع شده بودیم.همه بودن..عمه.عمو.دایی..خاله..پدربزرگ و مادربزرگا..من و دخترخالم یه گوشه نشستیم داشتیم مسخره بازی درمیاوردیم میگفتیم میخندیدیم.یهو موقع مسخره بازی لبمو گاز گرفتم اخ گفتم .اونم هرهر با صدای بلند خندید..همه برگشتن طرف ما مارو نیگاه کردن که ببینن چی شده؟ جمعیت همه ساکت به ما زل زدن.منم خواستم بگم. لبمو گاز گرفتم.اشتباهی برگشتم گفتم:
هیچی!! محکم لبمو گاز گرفت!!
اب شدیم اون وسط!! ا.هیچی دیگه از این به بعد نمیزارن منو دخترخالم تنها باشیم.حیثیتمون فنا شد.
 
  • پیشنهادات
  • maia.shi

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/10/16
    ارسالی ها
    358
    امتیاز واکنش
    17,235
    امتیاز
    631
    محل سکونت
    تیمارستان
    اعتراف میکنم بچه که بودم بعضی وقتها میرفتم سراغ شلوار بابام و از جیبش پول در میاوردم .
    یه بار که بابام خوابیده بود و شلوارش هم بالا سرش بود سـ*ـینه خیز رفتم سراغ شلوارش.
    وقتی به شلوار رسیدم دستمو کردم تو جیبش و داشتم دنبال پول میگشتم که بابام بیدار شد و منم که هول شده بودم خودمو زدم به خواب.
    بابام تا منو دید گفت:مایااینجا چه کار میکنی.
    منم با صداییی خواب الود گفتم نمیدونم اینجا خوابم بـرده بود.ولی یادم رفته بود دستمو از تو جیب شلوارش دربیارم وهمینکه بابام شلوارشو کشید دست من همراه با یه اسکناس 200 تومنی از توجیب بابام دراومدو....
     

    maia.shi

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/10/16
    ارسالی ها
    358
    امتیاز واکنش
    17,235
    امتیاز
    631
    محل سکونت
    تیمارستان
    خونه ی مادربزرگم مهمون اومده بود من زمین نشسته بودم بچه ها شیرینی خورد کرده بودن مورچه جمع شده بود منم حســـــاس!!! نشسته بودم روی اونا چشمم که به مورچه ها افتاده بود خودمو کنترل کردم بعد رفتم پشت دیوار با حرکات دورانی ،بندری چپ و راستی …خلاصه خودمو حسابی تکوندم بعد سرمو اوردم بالا دیدم از آینه ای که رو به روم بود اونطرف دیوار کاملا مشخصه و مهمونا زل زدن به من!
     

    *PArlA

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/03/30
    ارسالی ها
    5,097
    امتیاز واکنش
    51,479
    امتیاز
    1,281
    سن
    30
    محل سکونت
    Sis nation
    خب من خفن ترین سوتیم یادم نیست ولی یه سوتی خفن از خود شما گرفتم!
    اول:
    وقتی به یه چیز پسوند "ترین" اضافه میشه یعنی نسبت به بقیه چیز های هم سطح و هم موضوعش بالاتر قرار داره و مهم تره!
    و شما با عنوان "خفن ترین سوتی" چندین سوتی رو گذاشتی!
    دوم:
    طبعا همیشه "ترین" ها یه دونه هستن!
     

    SheRviN DoKhT

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/01/19
    ارسالی ها
    1,883
    امتیاز واکنش
    147,427
    امتیاز
    1,086
    سن
    22
    مال من نیست این سوتی..مال یکی از اقواممه.می گفت داشتم با یه حاج اقایی چت می کردم در باره ی یکی اینکه دیدن فیلم امریکایی مورد داره یا نه؟!
    بعد همزمان با دوست دخترشم چت می کرده...
    اشتباهی استیکر بو*سه رو برای حاج اقا می فرسته:/
    نمی دونم سوتی محسوب میشه یا نه؟!
     

    Nazigol

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/09/05
    ارسالی ها
    181
    امتیاز واکنش
    1,875
    امتیاز
    377
    سن
    23
    محل سکونت
    خونه!!!
    آقا یه بار توی مدرسه به ما دمپخت دادن و من هم خوردم!
    از اون جایی که خیلی شکمو هستم؛ تصمیم گرفتم به اهل منزل چیزی نگم و خونه که رفتم ناهار بخورم.( چون اگه مامانم می فهمید بهم تیکه می نداخت و غذا کوفتم می شد!)
    خونه رفتم و سفره پهن شد و من نشستم پای سفره.
    مامانم با تعجب نگام کرد و گفت: مگه تو غذا نخوردی؟!
    _ کی؟ من؟!
    مامان: آره، مامان مریم(دوستم) بهم زنگ زد گفت بهتون ناهار دادن.
    _ نه بابا، اینا دست به یکی کردن من امروز ظهر گرسنه بمونم!
    مامانم هم چیزی نگفت و من شروع کردم به خوردن. بعد دو دقیقه گفت: خیلی نخور چون این غذا با دمپخت رو هم بده و مریض می شی.
    من با تعجب گفتم: واقعا؟؟!!!
    مامان: نه! فقط خواستم ثابت بشه دمپخت خوردی!
    فکر می کردم خیلی زرنگم:aiwan_light_girl_cray2:
    چاق هم نیستم!:campe545457on2:
     

    مهشاد1

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/07/29
    ارسالی ها
    252
    امتیاز واکنش
    2,284
    امتیاز
    371
    محل سکونت
    نصف جهان
    یک روز که کلاس موسیقی داشتم میخواستم خیر سرم زود بیام از کلاس بیرون ، واسه همین کیف سازو خود ساز توی یک دستم توی اون یکی هم کیفم و پین بود ....
    خاک تو سرم کنن اومدم بایک انگشت درو باز کنم همچنین دستگیره در صدا داد که چشمام آبرو نموند جلو مربیم تازه مردم بود دلم میخواست آب شم برم تو زمین وقتی اومدم بیرون همش داشتم خودم رو فوش میدادم
    دقیقا دخترا میدونن ضایع شدن جو ای یک مرد یا پسر چه معنی میده:aiwan_lighgt_blum::aiwan_lffghfdght_blum::aiwan_light_blush::aiwan_light_sddsdblum:
     

    برخی موضوعات مشابه

    پاسخ ها
    30
    بازدیدها
    1,051
    پاسخ ها
    19
    بازدیدها
    625
    پاسخ ها
    31
    بازدیدها
    1,009
    تاپیک‌های دنباله‌دار اعتراف
    پاسخ ها
    31
    بازدیدها
    1,043
    پاسخ ها
    31
    بازدیدها
    1,431
    پاسخ ها
    43
    بازدیدها
    1,428
    پاسخ ها
    10
    بازدیدها
    267
    پاسخ ها
    47
    بازدیدها
    1,260
    پاسخ ها
    12
    بازدیدها
    368
    پاسخ ها
    25
    بازدیدها
    876
    پاسخ ها
    134
    بازدیدها
    3,674
    پاسخ ها
    39
    بازدیدها
    855
    پاسخ ها
    21
    بازدیدها
    672
    بالا