ایدئولوژی یا مرام[۱] (به انگلیسی: Ideology) مجموعهٔ سامانمند باورها و اندیشههای ثابت سیـاس*ـی و اجتماعیای از جمله سیستمهای فکری، فلسفی و مذهب که فرد، گروه یا جامعه دارد و در تعیین خطمشی، عمل یا موضعگیری معتقدان به آنها در مسائل سیـاس*ـی-اجتماعی مؤثر است.
ایدئولوژی مفهومی بسیار بحثانگیز و فرّار در علوم اجتماعی است. میتوان گفت ایدئولوژی به مجموعهای از باورها و ایدهها گفته میشود که به عنوان مرجعِ توجیهِ اعمال، رفتار و انتظاراتِ افراد عمل میکند. بهطور دقیقتر، میتوان برداشتهای موجود از ایدئولوژی را در چهار دسته گنجانید:[۳]
۱. ایدئولوژی نوعی اندیشهٔ انحرافیِ کاذب و غیرواقعی است. برای مثال، «آگاهیِ» انسانها که در جامعهٔ سرمایهداری سوژه شمرده میشوند.
این تعبیر که از نظر شناختشناسی منفی است، مشخصا از سوی مارکس و انگلس عنوان شدهاست[۳]
به بیان دیگر، بنا به این تعبیر، ایدئولوژی نوعی آگاهی کاذب و غیرواقعی است که انسانها بر اساس آن عمل میکنند و خود نمیدانند که این آگاهی دروغین است. در حقیقت آنان اینگونه میاندیشند که آگاهند در حالیکه آگاهی آنان توسط سرمایهداران به آنان بطور ناخودآگاه تزریق شدهاست و انسانها خود از آن بی خبرند.
۲. ایدئولوژی مجموعهای است از ایدهها، نظرات، اعتقادات و نگرشها: مانند جهانبینی یک طبقه یا گروه اجتماعی.
این تعبیر از نظر اجتماعی نسبی است. این دیدگاه بیشتر در نظریههای پسامارکسی نظیر مارکسیسم هگلی ِ گئورگ لوکاچ و نقد کارل مانهایم بر پیشداوریهای ماتریالیسم تاریخی حضور دارد.[۳]
۳. ایدئولوژی یک نظام فکری کم و بیش آگاهانهاست («ایدئولوژی نظری»).
این تعبیری محدود از ایدئولوژی است که دو مورد بالا را زیر پوشش میگیرد. این تعبیر تا دهه ۱۹۶۰ میلادی برداشت غالب از مقوله ایدئولوژی در بحثهای فلسفی و سیـاس*ـی بود.[۳]
در این تعریف، ایدئولوژی نظامی است از باورها که قسمتی از آن به صورت آگاهانه توسط فرد انتخاب میشود و قسمتی از آن به صورت ناخودآگاه در اجتماع توسط فرد کسب میشود.
۴. ایدئولوژی رسانهٔ کمابیش ناآگاهانهٔ رفتارهای مرسوم محسوب میشود («ایدئولوژی عملی»).
این تعریفی مبسوط است که توسط مارکس مطرح شدهاست و بعدها آنتونیو گرامشی و لویی آلتوسر آن را توسعه دادهاند. این برداشت، از دههٔ ۶۰ به بعد مقبولتر بودهاست.[۳]
این تعریف ادامه تعریف مارکسیستی از ایدئولوژی است با این تفاوت که ایدئولوژی را آگاهی کاملاً کاذب نمیداند بلکه قسمتی از آن را که ناآگاهانهاست را مسئول قسمتی از عملکرد انسانها در جامعه میداند.
این تعبیرهای متفاوت که از ایدئولوژی شدهاست از نظر دستگاههای معرفتشناسانهٔ ایدئولوژی، شمولِ جامعه شناسانهٔ آن، کارکرد، صورت سیـاس*ـی، استلزامات ایدئولوژی، و ویژگی ذهنی-روانشناسانه یا عینی-اجتماعی آن با هم تفاوت دارند.[۳]
تئون وندایک زبانشناس انتقادی برجسته هلندی تحقیقات زیادی راجع به مفهوم ایدئولوژی داشتهاست. وی معتقد است که ایدئولوزی به عنوان نظامی از باورها تعاریف گوناگونی را داشتهاست اما آنچه در تمامی این تعاریف مشترک است این است که ایدئولوژی در حافظهٔ جمعی افراد قرار میگیرد و در نتیجه ایدئولوژی جنبهای شناختی و روانی دارد.[۴]
در مطالعات اجتماعی، یک ایدئولوژی سیـاس*ـی یک مجموعه اخلاقی مشخص از ایدهآلها، اصول، دکترینها، اسطورهها و نمادهای یک حرکت اجتماعی، یک بنیاد، طبقه یا گروه بزرگ است که توضیح میدهد اجتماع چگونه باید کار کند؛ و برخی طرحهای کلی سیـاس*ـی و فرهنگی را برای یک آرایهٔ مشخص اجتماعی توصیه میدهد.[۵]