- عضویت
- 2016/07/11
- ارسالی ها
- 4,853
- امتیاز واکنش
- 14,480
- امتیاز
- 791
بخش سی و ششم :
نيروهای ايرانی از آرايش خوبی برخوردار بودند.
در دل اين نيرو ،گردان فيل سواران به فرماندهی بهمن سپهبد ،يار وفادار رستم فرخزاد ،برأی سربازان بسيار دلگرم کننده بود.
پس از چند روز رستم ،فرماندهی که در نبردهايش همواره پيروز ميدان بود ،با سربازانش نزديک رودخانه فرات خيمه زد و به کمک چند تن از افسرانش به بازبينی پستی و بلنديهای ارزشمند دور و بر پرداخت.
پس از چند روز انتظار ،چون خبری از نيروهای عرب در اين سوی نديد ،بران شد تا نيروهايش را به آنسوی فرات گسيل کند.
نخست گروههای پيشتاز بدون هيچ رويارويی به آنسوی رودخانه شتافتند و پس از جايگزينی درست ،رستم نيز به همراه گردانهای گوناگون ديگر از رودخانه گذر کردند .
ميدانی که ايرانيها و عربها برأی نبرد برگزيده بودند ،قادسيه نام داشت که امروزه آنرا کربلا ميناميم .
در دو سوی ميدان رزم ,ايرانيها و عربها به آرايش نيروهای خود پرداخته و هر کدام به گونه اي خود را بيش از آنچه که بود به ديگری مينماياند.
در بامداد پسين رستم فرمان داد تا نخست گردانهای سواره پارتی تاخت و تاز خود را آغاز نمايند.
شگرد ويژه گردانهای پارتی آن بود که به جاهای سست صف دشمن با تير و کمان تک ميزدند و با کشتن شماری از دشمنان ،آنها را از هم ميگسستند و پس از ورود به درون صفهايشان همزمان با تير اندازی ،دشمنان را دور زده و با اين روش جنگ و گريز ،آنها را سر در گم ميکردند.
با از هم پاشيدگی بخشی از نيروهای دشمن ،تازش نيروهای پياده آغاز ميشد.
روز نخست جنگ ،ميدان به تمامی در دست نيروهای ايرانی بود و بسياری از نيروهای پايتخت نيز در اين روز با دلاوری و بيباکی شگفت آوری همپای خراسانيان با دشمن به خوبی نبرد ميکردند و اين رستم را بسيار خشنود کرده بود.
عربها که در نخستين روز تلفات فراوانی داده بودند ،در روز دوم به اميد رسيدن نيروهای کمکی سعی در آهسته کردن روند مبارزه داشتند و اينگونه روز دوم نبرد هم به سود ايرانيان به شب گراييد.
همانگونه که عربها از تماشای توان بالای جنگی ايرانيان بهت زده شده بودند ،رسيدن نيروهای کمکی به آنها برأی دنبال کردن جنگ توانی دوباره داد.
رستم هم پس از آگاهی از رسيدن کمک برأی نيروهای عربی گردان فيل سواران را که دست نخورده و تازه نفس بودند وارد ميدان کارزار کرد.
از ويژگيهای اين گردان اين بود که از سويی ،کمانداران زبده از بالای فيلهای زره پوش دار به همراه نيزه داران پياده دمار از روزگار دشمن در ميآوردند و از سويی ديگر فيلها برأی اسبها و سربازان دشمن بسيار دلهره آور بوده اند و آنان را از ميدان جنگ فرار ميدادند.
با سپری شدن سومين روز نبرد ،انهم با برتری بی چون و چرای نيروهای ايرانی ،خاينها به جنبش در آمدند.
نيروهای ايرانی از آرايش خوبی برخوردار بودند.
در دل اين نيرو ،گردان فيل سواران به فرماندهی بهمن سپهبد ،يار وفادار رستم فرخزاد ،برأی سربازان بسيار دلگرم کننده بود.
پس از چند روز رستم ،فرماندهی که در نبردهايش همواره پيروز ميدان بود ،با سربازانش نزديک رودخانه فرات خيمه زد و به کمک چند تن از افسرانش به بازبينی پستی و بلنديهای ارزشمند دور و بر پرداخت.
پس از چند روز انتظار ،چون خبری از نيروهای عرب در اين سوی نديد ،بران شد تا نيروهايش را به آنسوی فرات گسيل کند.
نخست گروههای پيشتاز بدون هيچ رويارويی به آنسوی رودخانه شتافتند و پس از جايگزينی درست ،رستم نيز به همراه گردانهای گوناگون ديگر از رودخانه گذر کردند .
ميدانی که ايرانيها و عربها برأی نبرد برگزيده بودند ،قادسيه نام داشت که امروزه آنرا کربلا ميناميم .
در دو سوی ميدان رزم ,ايرانيها و عربها به آرايش نيروهای خود پرداخته و هر کدام به گونه اي خود را بيش از آنچه که بود به ديگری مينماياند.
در بامداد پسين رستم فرمان داد تا نخست گردانهای سواره پارتی تاخت و تاز خود را آغاز نمايند.
شگرد ويژه گردانهای پارتی آن بود که به جاهای سست صف دشمن با تير و کمان تک ميزدند و با کشتن شماری از دشمنان ،آنها را از هم ميگسستند و پس از ورود به درون صفهايشان همزمان با تير اندازی ،دشمنان را دور زده و با اين روش جنگ و گريز ،آنها را سر در گم ميکردند.
با از هم پاشيدگی بخشی از نيروهای دشمن ،تازش نيروهای پياده آغاز ميشد.
روز نخست جنگ ،ميدان به تمامی در دست نيروهای ايرانی بود و بسياری از نيروهای پايتخت نيز در اين روز با دلاوری و بيباکی شگفت آوری همپای خراسانيان با دشمن به خوبی نبرد ميکردند و اين رستم را بسيار خشنود کرده بود.
عربها که در نخستين روز تلفات فراوانی داده بودند ،در روز دوم به اميد رسيدن نيروهای کمکی سعی در آهسته کردن روند مبارزه داشتند و اينگونه روز دوم نبرد هم به سود ايرانيان به شب گراييد.
همانگونه که عربها از تماشای توان بالای جنگی ايرانيان بهت زده شده بودند ،رسيدن نيروهای کمکی به آنها برأی دنبال کردن جنگ توانی دوباره داد.
رستم هم پس از آگاهی از رسيدن کمک برأی نيروهای عربی گردان فيل سواران را که دست نخورده و تازه نفس بودند وارد ميدان کارزار کرد.
از ويژگيهای اين گردان اين بود که از سويی ،کمانداران زبده از بالای فيلهای زره پوش دار به همراه نيزه داران پياده دمار از روزگار دشمن در ميآوردند و از سويی ديگر فيلها برأی اسبها و سربازان دشمن بسيار دلهره آور بوده اند و آنان را از ميدان جنگ فرار ميدادند.
با سپری شدن سومين روز نبرد ،انهم با برتری بی چون و چرای نيروهای ايرانی ،خاينها به جنبش در آمدند.