- عضویت
- 2017/07/30
- ارسالی ها
- 3,720
- امتیاز واکنش
- 65,400
- امتیاز
- 1,075
- سن
- 27
دندان موش
موش موشی یک تکه چوب به دندان گرفته بود و می جوید.
سنجاب خاکستری ار بالای درخت او را دید.خاکستری اول خیلی تعجب کرد.
اما بعد فکر کرد شاید موش موشی گرسنه است و چیزی برای خوردن ندارد.
آن وقت با عجله به لانه رفت و چند تا گردو و فندق برداشت.
مادرش او را دید و پرسید: ابن ها را کجا می بری؟
خاکستری گفت: می برم برای موش موشی.
مادرش با تعجب پرسید: موش موشی؟
خاکستری چیزی را که دیده بود برای مادرش تعریف کرد.
مادر خندید و گفت: پسر کوچولوی مهربان من،موش موشی گرسنه نیست.
مادر گفت: موش موشی چوب را برای این می جود که دندان هایش زیاد بلند نشوند. همیشه هم تیز بمانند.
خاکستری با تعجب پرسید: راست می گویی؟!
آن وقت خاکستری نشست و گردوها و فندق ها را خودش خورد.