- عضویت
- 2018/05/13
- ارسالی ها
- 4,744
- امتیاز واکنش
- 20,641
- امتیاز
- 863
به نام خدا
رمان عامه پسند آخرین کتاب چارلز بوکفسکی، نویسنده امریکایی است که در آلمان به دنیا آمد. او مادری آلمانی و پدری امریکایی داشت. بوکفسکی چند ماه بعد از انتشار کتاب از دنیا رفت. حجم نوشتههای ادبی بوکفسکی بسیار زیاد است اما بوکفسکی بیشتر از آنکه نگـاه دانلـودنویس باشد، یک شاعر است. او هزاران شعر سرود و صدها داستان کوتاه و چندین رمان نوشته است. سردبیر مجله تایمز به چارلز بوکفسکی «ملکالشعرای فرودستان آمریکا» لقب داده است. ولی در واقع بزرگترین تحسین کنندگان بوکفسکی اروپایی هستند. مثلا ژان پل سارتر و ژان ژنه به او لقب بزرگترین شاعر آمریکا را دادهاند.
بوکفسکی نویسندگی را ابتدا با داستانهای کوتاه آغاز کرد. چند سال بعد به سرودن شعر روی آورد. نوشتن رمان را از سال ۱۹۷۰ شروع کرد. پیش از آن برای گذران زندگی در ادارهٔ پست کار میکرد. به پیشنهاد مدیرِ یک انتشارات کارش را رها میکند و مشغول نوشتن رمان میشود. بوکفسکی به درخواست مارتین، مدیر انتشارات، نگـاه دانلـود مینویسد تا حقوق صد دلاریاش قطع نشود.
بوکفسکی تقریبا در همه عمر ۷۳ سالهاش زندگی سخت و پرمشقتی داشت و گوشهای از این زندگی سخت را در کتاب ساندویچ ژامبون که به نحوی اتوبیوگرافی خود اوست، آورده است. پیشنهاد میکنیم اگر به بوکفسکی علاقه دارید و قصد دارید رمانهای او را بخوانید از کتاب ساندویچ ژامبون شروع کنید.
پشت جلد رمان عامه پسند نیز قسمتی از متن کتاب آمده است:
روز بعد باز دوباره برگشته بودم دفتر. احساس بیهودگی میکردم و اگر بخواهم رک حرف بزنم حالم از همهچیز به هم میخورد. نه من قرار بود به جایی برسم و نه کل دنیا. همهی ما فقط ول میگشتیم و منتظر مرگ بودیم. در این فاصله هم کارهای کوچکی میکردیم تا فضاهای خالی را پر کنیم. بعضی از ما حتا این کارهای کوچک را هم نمیکردیم. ما جزء نباتات بودیم. من هم همینطور. فقط نمیدانم چه جور گیاهی بودم. احساس میکردم که یک شلغمم.
چند کتاب دیگر از بوکفسکی:
این رمان را بهترین رمان چارلز بوکفسکی دانستهاند. بوکفسکی که بارها و بارها با مرگ دستوپنجه نرم کرده بود، در حال نوشتن رمان عامه پسند ناگهان متوجه میشود که به سرطان خون مبتلا شده است و بیتردید دیدگاهی که در این کتاب به مرگ دارد، تحت تأثیر بیماریاش قرار گرفته است. او در رمان عامه پسند، مانند اغلب آثارش به فقر و زندگی در محلههای پایین پرداخته است. چیزی که قبل از خواندن توجه خواننده را جلب میکند، عبارتیست که بوکفسکی کتاب را به آن تقدیم کرده: «تقدیم به بد نوشتن.»
نام اصلی کتاب pulp است. پالپ به روزنامهها و مجلات زرد گفته میشود که هیچ ربطی به عامهپسند ندارد، اما مترجم کتاب، پیمان خاکسار، از اسم فیلم pulp fiction الهام میگیرد و این عنوان را انتخاب میکند. مترجم در مقدمه کتاب درباره عنوان آن چنین توضیح میدهد:
بلان در ابتدای داستان به سفارش «بانوی مرگ» به دنبال شخصی به نام «سلین» میگردد. سلین نویسنده فرانسوی است که چند سال پیش مرده است اما بانوی مرگ اصرار دارد که بلان او را پیدا کند. در این میان، بانوی مرگ، با شخصیتپردازی بسیار قوی به خواننده معرفی میشود که در تمام داستان بلان را میپاید. وقتی سروکلهی بانوی مرگ پیدا میشود، بلان فکر میکند دارد میمیرد، شاید همان دیدگاهی که بوکفسکی از مرگ داشته، در قالب شخصیت بلان عیان میشود.
بلان همزمان مسئول رسیدگی به چند پرونده دیگر هم هست. مثلاً به دنبال کشف یک پرونده خــ ـیانـت زنوشوهریست. یا اینکه دنبال چیزی با اسم مستعار گنجشک قرمز است، آخرین و اصلیترین معمای کارآگاه بلان که اشارهای به انتشارات بلک اسپَرو (گنجشک سیاه) نیز دارد که به بوکفسکی پیشنهاد میدهد کارش در ادارهی پست را رها کند و فقط بنویسد.
بلان کارآگاهی ناامید است، از آدمها بیزار است، و فکر میکند مردمْ همه حقههای حقیر سر هم سوار میکنند. در قسمتی از کتاب در خیابان راه میرود و تعداد احمقهای دوروبرش را میشمرد تا به خانه برسد! نیکی بلان معتقد است که:
درباره رمان عامه پسند
داستان پُر از جملات کوتاه و قابل تأمل است، گاهی طنز بسیار خوبی دارد و گاهی کاملاً تلخ است. Plot یا پیرنگِ داستان ساده اما عمیق است و دیالوگها در عین سادگی، مخاطب را به فکر وامیدارد.
شاید بوکفسکی کتاب عامهپسند را نوشته تا با آن در واپسین لحظات زندگیاش سرگرم شود. به گفتهی برخی منتقدین، بوکفسکی در عامهپسند دیدگاهی منفیتر از دیگر کتابهایش دارد. خیلیها او را در مجموع نویسندهای «بدبین» میدانند، اما بوکفسکی «واقعبین» است و این امر در آثارش کاملاً نمایان است. بوکفسکی با نوشتن به آرامش درونی میرسد که قطعاً با بداندیشی یا نگرش منفی میسر نخواهد شد؛ چنان که در قسمتی از کتاب شعر سوختن در آب غرق شدن در آتش بهوضوح به آن اشاره کرده است:
ادبیاتی هم که بوکفسکی در مجموعه آثارش استفاده کرده، ادبیات عجیب و مخصوصِ خودش است. او در به کار بردن کلماتْ هیچ پروایی نداشت، در پرداختن به دغدغههایش رکوراست بود، مینوشت اما تند و صریح، قلمش انتقادی بود و در نوشتههایش رگههایی از انزجار حس میشد. به همین دلیل موردِ انتقاد بسیاری از نویسندگان و تحلیلگران قرار گرفت. اما با همین سبک خاص که آن را «رئالیسم کثیف» نامیدهاند، محبوبیت زیادی بین مردم پیدا کرد. کتابهایش به دهها زبان مختلف ترجمه شدهاند و او را یکی از مؤثرترین نویسندگان زمان خودش میدانند.
به طور کلی نیز میتوان گفت، آدمها در برخورد با نوشتههای بوکفسکی دو دستهاند: افرادی که عاشق نوشتههای او هستند و افرادی که به هیچ عنوان با نوشتههای او ارتباط برقرار نمیکنند. رمان عامه پسند به عقیده من، که جزء دسته اول محسوب میشوم، یک کتاب فوقالعاده به سبک زیبا و خاص بوکفسکی است. رمانی که در سرتاسر آن نوشتههایی وجود دارد که شما را در خود غرق میکند و بسیاری از جملات بوی مرگ را میتوان احساس کرد.
در رمان عامه پسند با کارآگاهی طرف هستیم که هم از دنیای اطراف خود ناراضی است و هم از دنیای درون خود. با کارآگاهی طرف هستیم که خود را شلغم میداند و آدمهای این دنیا را غمگین و افسرده تلقی میکند. تصویر روی جلد رمان نیز یک هفت تیر است که در رمان بارها به آن اشاره میشود. این هفت تیر در واقع قدرت کارآگاه بلان است که هرجا و در هر موقعیتی وقتی احساس خطر میکند یا میخواهد برتری خود را ثابت کند به آن روی میآورد. هفت تیری که بعضی مواقع به کار میآید و بعضی مواقع جان قربانیهای فضایی او را نمیگیرد!
پیشنهاد میکنم اگر شما هم جزء دسته اول هستید و از رمانهای بوکفسکی لـ*ـذت میبرید، این کتاب را به عنوان آخرین اثر بوکفسکی بخوانید و تا میتوانید از آن لـ*ـذت ببرید.
چاپ اول این کتاب در نشر چشمه اشکالاتی در ترجمه داشته که در چاپهای جدید تا حدودی برطرف شده است، اما باید بدانید که کتابهای بوکفسکی معمولا با سانسور زیادی همراه است!
جملاتی از کتاب عامه پسند
منبع:کافه بوک
رمان عامه پسند آخرین کتاب چارلز بوکفسکی، نویسنده امریکایی است که در آلمان به دنیا آمد. او مادری آلمانی و پدری امریکایی داشت. بوکفسکی چند ماه بعد از انتشار کتاب از دنیا رفت. حجم نوشتههای ادبی بوکفسکی بسیار زیاد است اما بوکفسکی بیشتر از آنکه نگـاه دانلـودنویس باشد، یک شاعر است. او هزاران شعر سرود و صدها داستان کوتاه و چندین رمان نوشته است. سردبیر مجله تایمز به چارلز بوکفسکی «ملکالشعرای فرودستان آمریکا» لقب داده است. ولی در واقع بزرگترین تحسین کنندگان بوکفسکی اروپایی هستند. مثلا ژان پل سارتر و ژان ژنه به او لقب بزرگترین شاعر آمریکا را دادهاند.
بوکفسکی نویسندگی را ابتدا با داستانهای کوتاه آغاز کرد. چند سال بعد به سرودن شعر روی آورد. نوشتن رمان را از سال ۱۹۷۰ شروع کرد. پیش از آن برای گذران زندگی در ادارهٔ پست کار میکرد. به پیشنهاد مدیرِ یک انتشارات کارش را رها میکند و مشغول نوشتن رمان میشود. بوکفسکی به درخواست مارتین، مدیر انتشارات، نگـاه دانلـود مینویسد تا حقوق صد دلاریاش قطع نشود.
بوکفسکی تقریبا در همه عمر ۷۳ سالهاش زندگی سخت و پرمشقتی داشت و گوشهای از این زندگی سخت را در کتاب ساندویچ ژامبون که به نحوی اتوبیوگرافی خود اوست، آورده است. پیشنهاد میکنیم اگر به بوکفسکی علاقه دارید و قصد دارید رمانهای او را بخوانید از کتاب ساندویچ ژامبون شروع کنید.
پشت جلد رمان عامه پسند نیز قسمتی از متن کتاب آمده است:
روز بعد باز دوباره برگشته بودم دفتر. احساس بیهودگی میکردم و اگر بخواهم رک حرف بزنم حالم از همهچیز به هم میخورد. نه من قرار بود به جایی برسم و نه کل دنیا. همهی ما فقط ول میگشتیم و منتظر مرگ بودیم. در این فاصله هم کارهای کوچکی میکردیم تا فضاهای خالی را پر کنیم. بعضی از ما حتا این کارهای کوچک را هم نمیکردیم. ما جزء نباتات بودیم. من هم همینطور. فقط نمیدانم چه جور گیاهی بودم. احساس میکردم که یک شلغمم.
چند کتاب دیگر از بوکفسکی:
این رمان را بهترین رمان چارلز بوکفسکی دانستهاند. بوکفسکی که بارها و بارها با مرگ دستوپنجه نرم کرده بود، در حال نوشتن رمان عامه پسند ناگهان متوجه میشود که به سرطان خون مبتلا شده است و بیتردید دیدگاهی که در این کتاب به مرگ دارد، تحت تأثیر بیماریاش قرار گرفته است. او در رمان عامه پسند، مانند اغلب آثارش به فقر و زندگی در محلههای پایین پرداخته است. چیزی که قبل از خواندن توجه خواننده را جلب میکند، عبارتیست که بوکفسکی کتاب را به آن تقدیم کرده: «تقدیم به بد نوشتن.»
نام اصلی کتاب pulp است. پالپ به روزنامهها و مجلات زرد گفته میشود که هیچ ربطی به عامهپسند ندارد، اما مترجم کتاب، پیمان خاکسار، از اسم فیلم pulp fiction الهام میگیرد و این عنوان را انتخاب میکند. مترجم در مقدمه کتاب درباره عنوان آن چنین توضیح میدهد:
عامه پسند داستان زندگی کارآگاهی به نام نیکی بلان (Belane) است که برخلاف انتظار چندان زیرک و باهوش نیست. کارآگاهی که اگر این ویژگیها را نداشت، بعید بود در رمان بوکفسکی جایگاهی داشته باشد.
بلان در ابتدای داستان به سفارش «بانوی مرگ» به دنبال شخصی به نام «سلین» میگردد. سلین نویسنده فرانسوی است که چند سال پیش مرده است اما بانوی مرگ اصرار دارد که بلان او را پیدا کند. در این میان، بانوی مرگ، با شخصیتپردازی بسیار قوی به خواننده معرفی میشود که در تمام داستان بلان را میپاید. وقتی سروکلهی بانوی مرگ پیدا میشود، بلان فکر میکند دارد میمیرد، شاید همان دیدگاهی که بوکفسکی از مرگ داشته، در قالب شخصیت بلان عیان میشود.
بلان همزمان مسئول رسیدگی به چند پرونده دیگر هم هست. مثلاً به دنبال کشف یک پرونده خــ ـیانـت زنوشوهریست. یا اینکه دنبال چیزی با اسم مستعار گنجشک قرمز است، آخرین و اصلیترین معمای کارآگاه بلان که اشارهای به انتشارات بلک اسپَرو (گنجشک سیاه) نیز دارد که به بوکفسکی پیشنهاد میدهد کارش در ادارهی پست را رها کند و فقط بنویسد.
بلان کارآگاهی ناامید است، از آدمها بیزار است، و فکر میکند مردمْ همه حقههای حقیر سر هم سوار میکنند. در قسمتی از کتاب در خیابان راه میرود و تعداد احمقهای دوروبرش را میشمرد تا به خانه برسد! نیکی بلان معتقد است که:
بلان آدم عجیبیست، حتی خوابهایش هم عجیب است. دوستش او را دیوانه خطاب میکند، چون در تابوتها به دنبال موجودات فضایی میگردد که در جسد مردگان مخفی شدهاند و…
درباره رمان عامه پسند
داستان پُر از جملات کوتاه و قابل تأمل است، گاهی طنز بسیار خوبی دارد و گاهی کاملاً تلخ است. Plot یا پیرنگِ داستان ساده اما عمیق است و دیالوگها در عین سادگی، مخاطب را به فکر وامیدارد.
شاید بوکفسکی کتاب عامهپسند را نوشته تا با آن در واپسین لحظات زندگیاش سرگرم شود. به گفتهی برخی منتقدین، بوکفسکی در عامهپسند دیدگاهی منفیتر از دیگر کتابهایش دارد. خیلیها او را در مجموع نویسندهای «بدبین» میدانند، اما بوکفسکی «واقعبین» است و این امر در آثارش کاملاً نمایان است. بوکفسکی با نوشتن به آرامش درونی میرسد که قطعاً با بداندیشی یا نگرش منفی میسر نخواهد شد؛ چنان که در قسمتی از کتاب شعر سوختن در آب غرق شدن در آتش بهوضوح به آن اشاره کرده است:
بوکفسکی در زندگی و در نوشتههایش زشت است، یا چیزی شبیه به این، بددهن است، عاشق نوشیدن الـ*کـل است، کارهای بیهوده زیادی انجام میدهد، از مردم گریزان است و خیلی از موارد بیخود دیگری را هم در وجود خود دارد. اما با همه این موارد، بوکفسکی خود واقعیاش را نشان میدهد. نگران قضاوتهای دیگران نیست و تحت هیچ شرایطی به دنبال ظاهر سازی نیست. در حقیقت کوچکترین اهمیتی برای دیگران قائل نیست و همین واقعی بودن است که او را تا این اندازه جذاب میکند.
ادبیاتی هم که بوکفسکی در مجموعه آثارش استفاده کرده، ادبیات عجیب و مخصوصِ خودش است. او در به کار بردن کلماتْ هیچ پروایی نداشت، در پرداختن به دغدغههایش رکوراست بود، مینوشت اما تند و صریح، قلمش انتقادی بود و در نوشتههایش رگههایی از انزجار حس میشد. به همین دلیل موردِ انتقاد بسیاری از نویسندگان و تحلیلگران قرار گرفت. اما با همین سبک خاص که آن را «رئالیسم کثیف» نامیدهاند، محبوبیت زیادی بین مردم پیدا کرد. کتابهایش به دهها زبان مختلف ترجمه شدهاند و او را یکی از مؤثرترین نویسندگان زمان خودش میدانند.
به طور کلی نیز میتوان گفت، آدمها در برخورد با نوشتههای بوکفسکی دو دستهاند: افرادی که عاشق نوشتههای او هستند و افرادی که به هیچ عنوان با نوشتههای او ارتباط برقرار نمیکنند. رمان عامه پسند به عقیده من، که جزء دسته اول محسوب میشوم، یک کتاب فوقالعاده به سبک زیبا و خاص بوکفسکی است. رمانی که در سرتاسر آن نوشتههایی وجود دارد که شما را در خود غرق میکند و بسیاری از جملات بوی مرگ را میتوان احساس کرد.
در رمان عامه پسند با کارآگاهی طرف هستیم که هم از دنیای اطراف خود ناراضی است و هم از دنیای درون خود. با کارآگاهی طرف هستیم که خود را شلغم میداند و آدمهای این دنیا را غمگین و افسرده تلقی میکند. تصویر روی جلد رمان نیز یک هفت تیر است که در رمان بارها به آن اشاره میشود. این هفت تیر در واقع قدرت کارآگاه بلان است که هرجا و در هر موقعیتی وقتی احساس خطر میکند یا میخواهد برتری خود را ثابت کند به آن روی میآورد. هفت تیری که بعضی مواقع به کار میآید و بعضی مواقع جان قربانیهای فضایی او را نمیگیرد!
پیشنهاد میکنم اگر شما هم جزء دسته اول هستید و از رمانهای بوکفسکی لـ*ـذت میبرید، این کتاب را به عنوان آخرین اثر بوکفسکی بخوانید و تا میتوانید از آن لـ*ـذت ببرید.
چاپ اول این کتاب در نشر چشمه اشکالاتی در ترجمه داشته که در چاپهای جدید تا حدودی برطرف شده است، اما باید بدانید که کتابهای بوکفسکی معمولا با سانسور زیادی همراه است!
جملاتی از کتاب عامه پسند
مشخصات کتاب
- رمان عامه پسند
- نویسنده: چارلز بوکفسکی
- ترجمه: پیمان خاکسار
- انتشارات: چشمه
- تعداد صفحات: ۱۹۸
- قیمت چاپ دهم – پاییز ۱۳۹۵: ۱۵۰۰۰ تومان
منبع:کافه بوک
سایت دانلود رمان نگاه دانلود
دانلود رمان و کتاب های جدید
آخرین ویرایش: