از نگاه استاد پیرنیا، هنر و معماری ایران دارای چند اصل است که به خوبی در نمونه های این هنر نمایان است. این اصول عبارت اند از: مردم واری، پرهیز از بیهودگی، نیارش، خود بسندگی و درونگرایی.
مردم واری: به معنی رعایت تناسب میان ساختمان با اندام های انسان برای مثال در و پنجره، تاقچه و پستویی که برای انبار رختخواب بکار می رفته همگی اندازه های مناسب داشتند.
پرهیز از بیهودگی: در معماری ایران از کار بیهوده و اسراف در ساختمان سازی پرهیز می کردند. در واقع تمام نگار گری ها در ساختمان با دلیل انجام می شده است؛ برای مثال اگر در اُرسی و پنجره با چوب و یا گچ و شیشه های رنگین گره سازی می کردند برای این است که در برابر آفتاب تند و گاهی سوزان، پناهی باشد تا چشم را نیازارد.
نیارش: نقش ایستایی، فن ساختمان و ساختمایه(مصالح) شناسی گفته می شود.
خود بسندگی: معماران ایرانی تلاش می کردند مصالح مورد نیاز خود را از نزدیک ترین جاها بدست آورند؛ به این دلیل که کار ساخت با شتاب بیشتری انجام می شده و ساختمان با طبیعت سازگارتر می شده است.
درونگرایی: معمولا در سامان دهی فضاهای ساختمان باور های مردم، بسیار کار ساز بوده است. یکی از باورهای مردم ایران ارزش نهادن به زندگی شخصی و حرمت که این امر در معماری ایران را درونگرا ساخته است.
سبک شناسی معماری ایران
با توجه به نظریه های استاد پیرنیا، معماری ایران به ۶ سبک، پارسی، پارتی، خراسانی، رازی، آذری و اصفهانی تقسیم می شود که در هر دوره اصول معماری با شکل و ظاهری متفاوت بکار رفته است.
سبک پارسی
شیوه پارسی، نخستین شیوه ی معماری که از دوره ی هخامنشیان تا حمله ی اسکندر به ایران، یعنی سده ششم پیش از میلاد تا سده ی چهارم در برمی گیرد و نام آن از قوم پارس برگفته شده است. البته پیش از دوره پارسی نیز مورد بررسی محققین تاریخ معماری قرار گرفته است که قبل از ورود آریایی ها می باشد و از بناهای به جا مانده ی دوره پیش از پارسی چون تپه زاغه، تپه سیلک و زیگورات چغازنبیل، است. بعد از آن تمدن ماد در هگمتانه و سپس با ورود آریاییها دوره پارسی شروع می شود که از نظر استاد پیرنیا ویژگی های زیر را دارد:
ویژگی معماری پارسی:
_ ساختمان سازی بر روی سکو
_ درون گرایی ( به ویژه در تخت جمشید و شوش)
_ ارتباط دادن فضاهای فرعی (همچون آشپزخانه) با راههای پنهانی به ساختمان اصلی
_ پی سازی با سنگ لاشه
_ نماسازی بیرونی با سنگ تراش و نماسازی درونی با کاشی لعابدار
_ بهره گیری از پایه ستون و سرستون (آرایش سرستون با جزییات)
بنا های به جای مانده از سبک پارسی: پاسارگاد، آرمگاه کوروش، کاخ شوش، تخت جمشید و آرامگاه های نقش رستم
سبک پارتی
شیوه پارتی، پس از حمله اسکندر به ایران پدیدار شد و در دوره اشکانی، ساسانی، صدر اسلام و در برخی جاها حتی بعد اسلام تا سده ی سوم و چهارم هجری دنبال شده است؛ از نظر استاد پیرنیا ویژگی های زیر مختص سبک پارتی است:
ویژگی معماری پارتی:
_ گوناگونی در طرح ها و بهره گیری از فضاهای مختلف
_ جفت سازی در نیایشگاها و کاخ های پذیرایی
_ پادجفت سازی در کاخ های مسکونی و خانه ها
_ درونگرایی با بهره گیری از میانسرا (حیاط )
_ شکوه و عظمت دادن به ساختمان با بلند ساختن آنها
_ بهره گیری از سقف های خمیده و گنبدی
_ پی سازی با سنگ لاشه
_ گوشه سازی چوبی
_ گچ بری با خطوط شکسته و خمیده
_ بهره گیری از کنگره و کوردرها (نمای از پنجره) در نمای ساختمان
بناهای به جای مانده از سبک پارتی: نیایشگاه آناهیتا در کنگاور، کاخ الحضر، مجموعه نسا، کاخ آشور، کوه خواجه، بازه هور، آتشکده فیروز آباد، تاق کسری، بیشابور، کاخ سروستان، کاخ قصر شیرین
مردم واری: به معنی رعایت تناسب میان ساختمان با اندام های انسان برای مثال در و پنجره، تاقچه و پستویی که برای انبار رختخواب بکار می رفته همگی اندازه های مناسب داشتند.
پرهیز از بیهودگی: در معماری ایران از کار بیهوده و اسراف در ساختمان سازی پرهیز می کردند. در واقع تمام نگار گری ها در ساختمان با دلیل انجام می شده است؛ برای مثال اگر در اُرسی و پنجره با چوب و یا گچ و شیشه های رنگین گره سازی می کردند برای این است که در برابر آفتاب تند و گاهی سوزان، پناهی باشد تا چشم را نیازارد.
نیارش: نقش ایستایی، فن ساختمان و ساختمایه(مصالح) شناسی گفته می شود.
خود بسندگی: معماران ایرانی تلاش می کردند مصالح مورد نیاز خود را از نزدیک ترین جاها بدست آورند؛ به این دلیل که کار ساخت با شتاب بیشتری انجام می شده و ساختمان با طبیعت سازگارتر می شده است.
درونگرایی: معمولا در سامان دهی فضاهای ساختمان باور های مردم، بسیار کار ساز بوده است. یکی از باورهای مردم ایران ارزش نهادن به زندگی شخصی و حرمت که این امر در معماری ایران را درونگرا ساخته است.
سبک شناسی معماری ایران
با توجه به نظریه های استاد پیرنیا، معماری ایران به ۶ سبک، پارسی، پارتی، خراسانی، رازی، آذری و اصفهانی تقسیم می شود که در هر دوره اصول معماری با شکل و ظاهری متفاوت بکار رفته است.
سبک پارسی
شیوه پارسی، نخستین شیوه ی معماری که از دوره ی هخامنشیان تا حمله ی اسکندر به ایران، یعنی سده ششم پیش از میلاد تا سده ی چهارم در برمی گیرد و نام آن از قوم پارس برگفته شده است. البته پیش از دوره پارسی نیز مورد بررسی محققین تاریخ معماری قرار گرفته است که قبل از ورود آریایی ها می باشد و از بناهای به جا مانده ی دوره پیش از پارسی چون تپه زاغه، تپه سیلک و زیگورات چغازنبیل، است. بعد از آن تمدن ماد در هگمتانه و سپس با ورود آریاییها دوره پارسی شروع می شود که از نظر استاد پیرنیا ویژگی های زیر را دارد:
ویژگی معماری پارسی:
_ ساختمان سازی بر روی سکو
_ درون گرایی ( به ویژه در تخت جمشید و شوش)
_ ارتباط دادن فضاهای فرعی (همچون آشپزخانه) با راههای پنهانی به ساختمان اصلی
_ پی سازی با سنگ لاشه
_ نماسازی بیرونی با سنگ تراش و نماسازی درونی با کاشی لعابدار
_ بهره گیری از پایه ستون و سرستون (آرایش سرستون با جزییات)
بنا های به جای مانده از سبک پارسی: پاسارگاد، آرمگاه کوروش، کاخ شوش، تخت جمشید و آرامگاه های نقش رستم
سبک پارتی
شیوه پارتی، پس از حمله اسکندر به ایران پدیدار شد و در دوره اشکانی، ساسانی، صدر اسلام و در برخی جاها حتی بعد اسلام تا سده ی سوم و چهارم هجری دنبال شده است؛ از نظر استاد پیرنیا ویژگی های زیر مختص سبک پارتی است:
ویژگی معماری پارتی:
_ گوناگونی در طرح ها و بهره گیری از فضاهای مختلف
_ جفت سازی در نیایشگاها و کاخ های پذیرایی
_ پادجفت سازی در کاخ های مسکونی و خانه ها
_ درونگرایی با بهره گیری از میانسرا (حیاط )
_ شکوه و عظمت دادن به ساختمان با بلند ساختن آنها
_ بهره گیری از سقف های خمیده و گنبدی
_ پی سازی با سنگ لاشه
_ گوشه سازی چوبی
_ گچ بری با خطوط شکسته و خمیده
_ بهره گیری از کنگره و کوردرها (نمای از پنجره) در نمای ساختمان
بناهای به جای مانده از سبک پارتی: نیایشگاه آناهیتا در کنگاور، کاخ الحضر، مجموعه نسا، کاخ آشور، کوه خواجه، بازه هور، آتشکده فیروز آباد، تاق کسری، بیشابور، کاخ سروستان، کاخ قصر شیرین