صبح نه چندان زود يكي از روزهاي تابستان، بعد از گذر از هياهوي متروي هميشه شلوغ ايستگاه امام خميني به سمت خيابان ناصرخسرو، در ميان همهمه دستفروشان دارو به كوچه امام جمعه ميرسيم؛ كوچهاي كه نامش را از خانهاي با همين نام به ارث بـرده است. در پلاك 37 اين كوچه خانهاي قجري جاي گرفته كه گويا زماني خانه امام جمعه تهران بوده است. البته روايتهاي بيشماري درباره صاحبان اين خانه و البته وجهتسميه آن وجود دارد.
بر سر اين موضوع كه اولين صاحب اين خانه ميرزا آقاخان نوري، صدراعظم ناصرالدين شاه بوده همه متفقالقول هستند اما درباره اينكه اين خانه چطور به خانه امام جمعه معروف شد، روايات مختلف است. برخي ميگويند سيدزينالعابدين پسر سيدابوالقاسم ملقب به ظهيرالاسلام امام جمعه تهران در دوره ناصري اين خانه را خريده و در آن ساكن شده است. از آنجا كه منصب امامت جمعه مانند ديگر مناصب دوران متاخر قاجار در خانواده ايشان موروثي بود، بعد از فوت پدر زمانيكه زينالعابدين به 21 سالگي رسيد به فرمان ناصرالدين شاه، امام جمعه تهران شد و بعد از فوت همسر اولش بزرگترين دختر ناصرالدينشاه را به همسري گرفت و اينگونه بود كه امام جمعه تهران داماد شاه شد!
بر سر اين موضوع كه اولين صاحب اين خانه ميرزا آقاخان نوري، صدراعظم ناصرالدين شاه بوده همه متفقالقول هستند اما درباره اينكه اين خانه چطور به خانه امام جمعه معروف شد، روايات مختلف است. برخي ميگويند سيدزينالعابدين پسر سيدابوالقاسم ملقب به ظهيرالاسلام امام جمعه تهران در دوره ناصري اين خانه را خريده و در آن ساكن شده است. از آنجا كه منصب امامت جمعه مانند ديگر مناصب دوران متاخر قاجار در خانواده ايشان موروثي بود، بعد از فوت پدر زمانيكه زينالعابدين به 21 سالگي رسيد به فرمان ناصرالدين شاه، امام جمعه تهران شد و بعد از فوت همسر اولش بزرگترين دختر ناصرالدينشاه را به همسري گرفت و اينگونه بود كه امام جمعه تهران داماد شاه شد!