دانستنی ها سفرنامه های گردشگری

ATENA_A

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2018/02/17
ارسالی ها
23,992
امتیاز واکنش
29,350
امتیاز
1,104
فروپاشی یوگوسلاوی که زمانی رهبری همچون مارشال تیتو را بر مسند‌ قدرت داشت و اعدام انقلابی چائوشسکو رهبر کمونیست رومانی و همسرش در پی انقلاب در آن کشور، از دیگر رویدادهای پر سروصدای این منطقه بوده است.

با این حال برای علاقه‌مندان به سینما که این منطقه را از پی فیلم‌های امیر کوستاریتسا، فیلم‌ساز مشهور صرب‌تبار شناخته‌اند، بالکان چهره‌ای لطیف و شاعرانه دارد، چهره‌ای رنگارنگ، سرخوش و شوخ‌طبع، پر از موسیقی و البته گزنده؛ ولی بالکان نه چنان تلخ است و نه چنین شیرین، بالکان منطقه ای است خاکستری و سرشار از خوبی و بدی که باید رفت و آن را دید...

مقاله‌های مرتبط:
  • راهنمای سفر به ترکیه
  • بلغارستان؛ ۱۵ تفریح هیجان‌انگیز و غیرمتعارف
  • دیدنی‌های بلگراد؛ ققنوس صربستان
Thezeetre یک توریست بین‌المللی است که بیش از ۶۰ کشور را زیر پا گذاشته و رویدادهایی که با آن‌ها در این سفرها مواجه شده است را با مردم در میان می‌گذارد. در ادامه شرحی از سفر او به منطقه بالکان را مطالعه می‌کنید:

«۱۰ ساعت را در یک قطار فکستنی پشت سر گذاشتم تا از زاگرب پایتخت کرواسی به سارایوو پایتخت مشترک بوسنی و هرزگوین برسم، کندی و فرسودگی قطار باعث می‌شد که سبزی مسیر آنچنان که باید جلوه نکند، به خصوص آن که از شانس من یک مسافر سوییسی حراف در کوپه بود که با پرحرفی‌هایش کلافگی من را بیشتر می‌کرد.

از این جهت شروع چندان خوبی برای سفر نبود و با خستگی زیادی از قطار خارج شدم تا به سمت هاستل بروم، بعد از آن سوار تراموایی شدم که متعلق به ۷۰ سال پیش بود و از این بابت دست کمی از قطارم نداشت، کهنگی چیزها در آنجا یک نوع حالت مرموز و موزه مانند به وجود آورده بود و از آنجایی که همه این مکان‌ها و وسایل هنوز مورد استفاده مردم عادی بومی بود، این سحرانگیز بودن بیشتر هم می‌شد و همه اینها با توجه به ذهنیت کنجکاوانه من شرایطی به وجود آورده بود که احساس می‌کردم سوار ماشین زمان شده‌ام!

59b2ff52-c63b-418b-9989-ccfaa7d008a6.jpg
 
  • پیشنهادات
  • ATENA_A

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/02/17
    ارسالی ها
    23,992
    امتیاز واکنش
    29,350
    امتیاز
    1,104
    به هر حال در آن تراموا از یک مسیر سورتمه‌سواری کوهستانی خبردار شدم که اکنون متروک و حال و هوای بسیار سورئالی داشت، شنیده‌های من نشان می‌داد که بدون دیدنش نباید از سارایوو خارج شوم.

    برخلاف تصور مسیر سورتمه‌سواری آنقدرها هم قدیمی نبود، حداقل در مقایسه با قطار و تراموا! این مسیر در واقع یک پیست بود که برای مسابقات سورتمه‌سواری المپیک زمستانی ۱۹۸۴ ساخته شده بود و تا چند سال بعد هم مورد استفاده قرار گرفت؛ با شروع تجزیه یوگوسلاوی و جنگ‌های متعدد منطقه اما، این مسیر به حال خود رها شد. جنگ وقتی برای سورتمه‌سورای نمی‌گذاشت! بعد از آن هم دست تقدیر و خواست مردم این بود که بخشی از یک گذشته ناخوشایند تلقی شده و به تاریخ سپرده شود!

    هر چه که بود من مجاب شده بودم که در سفر خودم در این منطقه، حتما به این مسیر بروم و حال و هوای آن را تجربه کنم، می‌خواستم سوار ماشین شوم! سوار ماشین زمان!


    مسیر سورتمه‌سواری خارج از شهر سارایوو و در حاشیه آن قرار داشت؛ جایی که یک دیده‌بان نظامی، متعلق به صرب‌ها که از زمان جنگ باقی مانده بود نیز، حضور داشت و این خود تلویحا دلیل متروک شدن این مسیر را آشکار می‌کرد؛ مسیر سورتمه‌سواری درست بخشی از میدان جنگ شده بود! ساخت چنین دیده‌بان‌های نظامی در مناطق کوهستانی نظیر این، یکی از استراتژی‌های نظامی صرب‌ها برای کنترل و حفظ ابتکار عمل در مناطق جنگی بود و سارایوو یکی از کانون‌های این جنگ به حساب می‌آمد.

    در حاشیه جاده مشرف به مسیر سورتمه‌سواری، جسد یک ماشین (یک ماشین سوخته) رها شده و به نظر می‌رسد مدت زیادی به همین حال مانده است! شاید هم بخشی از «دکور» اینجا و در خدمت خلق فضای سورئال است! دیواره‌های مسیر سورتمه سواری که حالتی تونل‌مانند را تداعی می‌کند، با گرافیتی‌های هنرمندان خیابانی منقش شده و این تضاد نویی و کهنگی حال و هوای آواتارمانند را ایجاد کرده، در ثانی ارتفاعی که در اینجا وجود دارد یک چشم‌انداز بسیار زیبا به شهر ایجاد کرده که بهانه‌های آمدن به این مکان را تکمیل می‌کند. یادگار گذشته که از المپیک، جنگ و هنر مدرن، نشانی دارد و در کنارش چشم‌اندازی زیبا به نمایش می‌گذارد! چه ملغمه جذابی!
    82ff8311-8903-4f61-99fd-855660eb00ea.jpg
     

    ATENA_A

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/02/17
    ارسالی ها
    23,992
    امتیاز واکنش
    29,350
    امتیاز
    1,104
    اولین تجربه برای تنها سفر کردن همیشه پر از اشتباهات و تجربیات شیرین خواهد بود. برداشتن اولین گام سفر برای یک دختر تنها پر از دلهره و ترس خواهد بود.


    مقاله‌های مرتبط:
    • بهره برداری از سایت موزه میدان امام همدان تا آغاز رویدادهای گردشگری «همدان ۲۰۱۸»
    • آرامگاه ابن سینا، مشهورترین دانشمند ایران زمین
    • راهنمای سفر به همدان، پایتخت تاریخ و تمدن ایران
    هرکسی در یک سنی متوجه می‌شود که به چه چیزهایی علاقه دارد و از آن روز سعی می‌کند تا اهداف خود را برای تجربه و رسیدن به آن‌ها برنامه‌ریزی کند. من هم چند وقتی می‌شود که در خودم احساس کردم باید سفر کنم! سفر کردن سرآغاز دنیایی از خاطره‌ها و تجربه‌ها است اما تنها سفر کردن شاید کمی متفاوت‌تر باشد.

    9feae9f9-5b59-4a7f-b44d-2eac266f1147.jpg


    آرامگاه باباطاهر عـریـان

    با گسترش شبکه‌های اجتماعی این امکان برای من فراهم شده بود تا بتوانم افرادی که برایم الهام‌بخش هستند و دنیا را سفر می‌کنند دنبال کنم تا از تجربیات آن‌ها آگاه شوم. از آن زمان با دیدن عکس‌های کوله‌های گردشگران زن تنها با خودم گفتم حتما من هم روزی آن را تجربه خواهم کرد. در زمستان گذشته به پیشنهاد یکی از دوستانم به شهر همدان دعوت شدم اما سرمای شدید همدان را بهانه کردم و از رفتن این سفر تنها امتناع ورزیدم. حقیقتا از تجربه سفری که بدون همراهی خانواده و دوستانم باشد، می‌ترسیدم.

    a8f0021e-4113-4294-bccc-8f25325ee6da.jpg


    تپه عباس آباد یا بام همدان

    این دوست من به بهانه‌ی اینکه همدان پایتخت گردشگری آسیا در سال ۲۰۱۸ انتخاب شده و بسیار زیبا و دیدنی شده است در فروردین ماه من را مجدد به همدان دعوت کرد. اینبار اما ترس خود را کنار گذاشتم و بدون معطلی وسایلی که نیاز داشتم را برای سفر جمع کردم و برای رفت بلیطی نیز تهیه کردم تا هیچ جوره نتوانم بیخیال سفر شوم.

    60756a43-dc29-42ef-a42b-0e453f610316.jpg



    مقاله‌های مرتبط:
    • مجموعه ی تفریحی تاریخی گنجنامه همدان، تلفیقی از تاریخ و طبیعت بکر
    • غار علی صدر؛ بزرگترین غار آبی جهان
    • بازار همدان ؛ یادگاری از تاریخ پر فراز و نشیب این شهر
    الان که فکر میکنم خواندن تجربیات دیگر گردشگران زن شاید به قدر تجربه‌ی واقعی آن برایم موثر نبود، چرا که بعد از سفرم متوجه شدم که چه مقدار وسایل اضافی با خود برداشته بودم که حتی یکبار هم استفاده نکردم و حمل این بارهای اضافی سنگین برایم واقعا دشوار بود. شاید وزن کوله‌ام به چند کیلویی می‌رسید. قطعا در این تجربه‌ی اولین سفر تنهایی‌ام اشتباهات زیادی را تجربه کردم.

    برای رفت به همدان تصمیم گرفتم صبح زود حرکت نکنم تا خواب کافی داشته باشم و خستگی برایم نماند اما همین تصمیم باعث شد تا رسیدن به همدان تقریبا یک روز کامل را از دست بدهم و به شدت از این تصمیمم پشیمان شدم. حالا میدانم که بهتر از شب قبل از سفر زود بخوابم و بدون بهانه خواب کافی، صبح اول وقت حرکت کنم.
     

    ATENA_A

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/02/17
    ارسالی ها
    23,992
    امتیاز واکنش
    29,350
    امتیاز
    1,104
    از آنجایی که ترس و استرس فراوانی داشتم در تمام طول مسیر در اتوبوس، گارد خاصی نسبت به اطرافیانم داشتم و اگر سعی می‌کردند که به من نزدیک شوند بدون معطلی با آن‌ها سخت برخورد می‌کردم. در اتوبوس رفت، خانم پیر مهربانی چون دید تنها هستم سعی کرد از خوراکی خود به من تعارف کند و سر صحبت را با من باز کند اما احساس کردم که نیازی به هم‌صحبتی ندارم و همین باعث شد این مسیر طولانی تا همدان برایم سخت و دشوار بگذرد. یکی از اشتباهاتم قطعا همین بود! باید سعی می‌کردم مردم مختلف را بشناسم و گارد خود را پایین بگذارم تا مسیر سفر را برای خودم لـ*ـذت‌بخش‌تر کنم.

    ec39af94-d6bd-417a-85d3-9160e028cccb.jpg


    غار علی صدر

    برای سفرم بودجه معینی تعیین کرده بودم و بسیار حساس بودم تا بیشتر از آنچه باید هزینه نکنم. بیشترین هزینه‌ای که داشتم مربوط به خرید بلیط رفت و برگشتم با اتوبوس بود که بعد از سفرم متوجه شدم در همین امر ساده نیز اشتباهات بسیاری داشتم. از آنجایی که می‌دیدند دختر تنهایی هستم و نسبت به نوع اتوبوس‌ها آشنا نیستم و حتی توجهی ندارم که اتوبوس مستقیم به همدان است یا بین‌ راهی، تقریبا هزینه بسیار زیادی از من می‌گرفتند. حالا میدانم که بهتر است قبل از خرید بلیط سایت‌ها را چک کنم، با نوع اتوبوس‌ها آشنا شوم و به بین راهی بودن اتوبوس نیز توجه کنم تا پول بیشتری پرداخت نکنم.

    7e31b5f4-a8de-4fdc-9404-7cebe1b43c10.jpg


    آرامگاه بوعلی سینا

    هنگامی که اتوبوس بین راهی من را در جاده‌ی همدان پیاده کرد، اولین چیزی که من را به خود جذب کرد المان بزرگ (Hamedan 2018) بود! تقریبا در بسیاری از نقاط این شهر پوسترها و المان‌های بسیاری نصب شده بود که به رویداد گردشگری همدان ۲۰۱۸ اشاره می‌کرد و همدان را به عنوان پایتخت گردشگری آسیا معرفی می‌کرد.

    قبل از سفرم فکر میکردم اگر مزاحم دوستم نشوم بهتر باشد اما هرچه که به زمان سفرم نزدیک‌تر می‌شدم مطمئن‌تر می‌شدم که باید در کنار دوستم اقامت کنم و با او شهر را بگردم. برای اقامت در خوابگاه همین دوستم اقدام کردم و از آنجایی که آدم درونگرا و خجالتی هستم شب اول آشنا شدن با سایر هم‌خوابگاهیان او به شدت برایم دشوار بود. اما آنقدر دخترانی مهربان و صمیمی بودند که این چند شب نگذاشتند به قولی آب در دلم تکان بخورد و میزبانی را در حق من تمام کردند. آنجا بود که شنیدن فرهنگ‌های مختلف این دختران و آشنایی با سبک زندگی‌شان برایم به شدت هیجان‌انگیز و جالب آمد و سعی کردم کمی از خجالت خود را کنار بگذارم و دوستان خوبی برای خودم پیدا کنم.

    ea68155d-35ac-44ee-aca3-13f3ed9891d6.jpg
     

    ATENA_A

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/02/17
    ارسالی ها
    23,992
    امتیاز واکنش
    29,350
    امتیاز
    1,104
    این سفر برای من سراسر اشتباه اما به شدت خاطره‌انگیز بود. یکی از دیگر از اشتباهاتم این بود که بدون هیچ دیدی نسبت به دیدنی‌های همدان به این شهر سفر کرده بودم و هنگامی که دوستم از من می‌پرسید که خب دوست داری کجای همدان را ببینی؟ هیچ جوابی نداشتم و نمی‌دانستم که واقعا کجای همدان را دلم می‌خواهد ببینم. به همین دلیل تعیین دیدنی‌های همدان را به عهده‌ی میزبانم گذاشتم و در این چند روز ما از آرامگاه بوعلی سینا، باباطاهر عـریـان، آبشار و سنگ‌نبشته گنجنامه، تپه عباس آباد یا بام همدان، غار علی صدر و میدان امام و راسته بازار قدیم دیدن کردیم.

    مقاله‌های مرتبط:
    • آثاری از دوره مادها در همدان کشف شد
    • آرامگاه بابا‌طاهر عـریـان، تلفیقی از معماری قدیم و جدید
    اولین مکانی که به دیدن آن رفتیم میدان امام بود. همدانی‌ها می‌گفتند هرجایی در این شهر گم شدی بگو میدان و سر از اینجا در خواهی آورد چرا که ۶ خیابان اصلی همدان به این میدان راه دارد. میدان و خیابان‌های منتهی به آن سنگفرش شده بودند و در هر ساعتی از روز شلوغ و پر از تردد بودند. معماری ساختمان‌های قدیمی اطراف میدان یکی از زیباترین قسمت‌های این بخش از شهر بود. چندی پیش نیز در این میدان آثاری از دوره مادها پیدا کرده بودند که هم‌اکنون باستان‌شناسان در حال بررسی آن بودند. زمانی قصد داشتم باستان‌شناس شوم و همین امر کنجکاوی من را به این سایت باستانی تشدید کرده بود و مدام تلاش کردم تا تقریبا هر روز سر از این میدان در بیاوریم تا بتوانم نگاهی به این سایت باستانی داشته باشم. در خیابان‌های منتهی به این میدان نیز مجسمه‌هایی نصب شده بود که مردم بسیاری برای عکس گرفتن با آن‌ها تجمع می‌کردند.

    31374374-b4ac-4f86-ba21-747f437930e2.jpg


    یکی از ۶ خیابان منتهی به میدان (عکس کاور)

    این دوست من هم اولین تجربه میزبانی‌اش بود و او هم نسبت به زمان باز بودن جاذبه‌های همدان اطلاعی نداشت و به همین دلیل دوباری با درب‌های بسته آرامگاه‌ها روبه رو شدیم. اما برای بازدید از غار علی صدر شانس همراه ما بود چراکه صبح زود به آن مکان رفتیم و تقریبا غار خالی بود و دیدن آن همه صندلی انتظار در غار برای سوار شدن بر قایق‌ها برایم تقریبا بی‌معنا بود چراکه حس میکردم غار همیشه همین‌قدر خلوت است اما هنگامی که بعد از چند ساعت هنگام ظهر از غار خارج شدیم با جمعیت انبوهی رو به رو شدیم و آنجا بود که متوجه شدم چرا این همه صندلی برای بازدیدکنندگان در نظر گرفته‌اند. غار علی صدر واقعا بی‌نظیر بود حتی نمی‌توانم آن را توصیف کنم! برخی از سنگ‌ها به شکل‌های جالبی در این غار فرسایش یافته بودند که باعث شده بود آن‌ها شبیه به شیر سنگی، مجسمه آزادی، کبوتر آزادی و اشکال دیگری شکل بگیرند و با این نام به گردشگران معرفی شوند.
     

    ATENA_A

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/02/17
    ارسالی ها
    23,992
    امتیاز واکنش
    29,350
    امتیاز
    1,104
    در کل ۴ شب و ۳ روز در همدان بودم. این شهر اعجازانگیز آنقدری دلربا و دوست داشتنی بود که نمی‌توانستم لحظه‌ای از گشت و گذار در آن دست بکشم و حتی دلم نمیخواست تا به خانه‌ام بازگردم. در بهار هوای همدان به دشت دلپذیر بود، خنک و بارانی. همین هوا سرسبزی‌های همدان را دوچندان کرده بود و بازدید از جاده گنجنامه و گذراندن وقت در بام همدان در زیر باران و مه واقعا لـ*ـذت‌بخش بود. خریدن سوغاتی نیز دردسرهای فراوانی برایم داشت. آنقدر درگیر زیبایی‌های این شهر بودم که تا شب آخر فراموش کرده بودم باید سوغاتی نیز تهیه کنم و اصلا نمی‌دانستم سوغات همدان چیست!

    دل کندن از این شهر دوست داشتنی با این هوای دلپذیرش یکی از سخت‌ترین تصمیماتم بود. این شهر خاطرات بسیار خوبی را برای رقم زد. تجربیات بسیاری بدست آوردم و حالا میدانم که برای سایر سفرهایم چطور باید گام بردارم!
    زیباترین و آرام‌ترین جاده‌های ایران را از شمال به جنوب کشور رانندگی کردیم و با اتفاقات و ماجراجویی‌های بسیاری رو به رو شدیم.


    مقاله‌های مرتبط:
    • سفر ۱۰ روزه به قشم، گردش در جزایر ناز، هنگام، هرمز و روستای لافت
    • سفرنامه: ۴ هزار کیلومتر در جاده های ایران
    در این سفرنامه بیش از هزار کیلومتر در ایران رانندگی خواهیم کرد. از جاده‌های کوهستانی و پرپیچ و خم عبور می‌کنیم تا به ناشناخته‌ترین جاده ایران، تلاقی دریا و کوه برسیم. سوختن شعله‌های آتش را بر فراز آسمان می‌بینیم و کمی در میان دره اجنه ماجراجویی می‌کنیم.

    سال گذشته برای اولین بار تصمیم گرفتیم تعطیلات عید را به سمت قشمرانندگی کنیم. این سفر جاده‌ای منجر شد تا با جاده‌هایی کمتر شناخته شده و فوق‌العاده رو به رو شویم که امسال نیز به ما انگیزه دهد تا بار و بندیل را مجدد جمع کنیم و دلی به جاده بزنیم. شنیدن اخبار تلفات جاده‌ای سفرهای نوروزی یا حتی زمین‌لرزه‌های ایران در شهرهای پیش رویمان ما را از انجام این سفر منصرف نکرد. تجربه سفر سال گذشته به ما نشان داده بود که هفته دوم عید و رانندگی در جاده‌های کوهستانی به مراتب برای سفر مناسب‌تر است.

    9fb2187c-842a-4ec4-b03b-93f81bd4ad3b.jpg



    هدف اصلی ما رانندگی در جاده کناره خلیج فارس بود، به همین دلیل اتوبان را کنار گذاشتیم و جاده‌های کوهستانی یاسوج به بوشهر را انتخاب کردیم تا از آنجا به کناره خلیج فارس برسیم. ما سفر خود را از هفته دوم عید و از طریق این جاده‌های کوهستانی شروع کردیم و از تهران به سمت یاسوج حرکت کردیم. شاید به جرات بتوانم جاده کوهستانی یاسوج را جز سرسبزترین‌ها و چشم‌‌نوازترین جاده‌های ایران نام ببرم. جاده کوهستانی و پیچ در پیچ بود و به همین دلیل باید به آرامی رانندگی می‌کردیم و مدت زمان سفر ما نیز طولانی‌تر شد، اما همین گذران زمان در این جاده بسیار لـ*ـذت‌ بخش بود، چرا که زیبایی‌های خلقت خداوند غیرقابل توصیف بودند.


    یکی دیگر از دیدنی‌های این جاده عشایری بودند که با فاصله در اطراف جاده چادر زده و به مسافران آش دوغ تعارف می‌کردند. از اتفاقات جالب این سفر این بود که پلیس‌راه نیز برای معرفی فرهنگ عشایر و حمایت از این اقوام ماشین‌ها را به استراحت در کنار چادر عشایر دعوت می‌کرد و از مسافران تقاضا می‌کرد تا مدتی را به استراحت در کنار عشایر بپردازند.

    6b035d54-ce41-4259-8ec6-be84b939ca11.jpg
     

    ATENA_A

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/02/17
    ارسالی ها
    23,992
    امتیاز واکنش
    29,350
    امتیاز
    1,104
    از آنجایی که تمام طول روز رانندگی می‌کردیم تا شب هنگام در شهری استراحت کنیم، گاهی نیمه شب به شهری می‌رسیدیم و در چنین زمانی پیدا کردن محلی برای اقامت بسیار دشوار بود.

    جاده کناره خلیج فارس یکی از آرامش‌بخش‌ترین جاده‌های ایران است. سکوتی زیبا در آن حکم‌فرما است و کمتر ماشینی از آن تردد می‌کند. این جاده همزیستی مسالمت‌آمیز دریا،‌ کوهستان و بیابان را به رخ می‌کشد.

    abe50d18-f97f-49e7-b89c-b99907173d08.jpg


    جاده کناره خلیج فارس

    از زیبایی‌های این جاده می‌توان به تماشای تنوع فرهنگی و مردم بومی،‌ کشتی و لنج‌های بر گل نشسته،‌ شترها، آرامگاه‌های جاده‌ای و درختان نخل اشاره کرد.

    5e8ca9b7-55ed-485d-b396-1647c6c72bd4.jpg


    آرامگاه در کنار جاده کناره خلیج فارس

    تصمیم گرفتیم برای لمس بهتر این جاده مسیر را آهسته‌تر و با توقف بیشتری رانندگی کنیم. آنقدر پدیده‌های زمین‌شناسی و گیاهان این جاده متنوع بودند که هرچقدر هم عکسی ثبت می‌کردیم باز هم احساس می‌کردیم که کم است. جاده‌ی عجیبی است، دریا نوازشش می‌کند و کوه مقتدرانه کنارش قد علم کرده است.

    09ae558b-81dd-4ea1-a6e0-f44047cdf576.jpg


    جاده کناره خلیج فارس

    یکی از قسمت‌های هیجان‌انگیز این جاده گذر از کنار عسلویه است که حتما باید شب هنگام از کنار آن گذر کرد. ما نیز تصمیم گرفتیم زمان خود را به گونه‌ای تنظیم کنیم تا شب هنگام از عسلویه عبور کنیم. در تاریکی مطلق آسمان این جاده به خاطر سوختن شعله‌ها از روز هم روشن‌تر است. صدای سوختن آتش، استشمام بوی گوگرد و تماشای نور شعله‌های آتش در تاریکی شب آنقدر لـ*ـذت‌بخش و هیجان‌انگیز است که حتی نمی‌توانم آن را توصیف کنم. هرچند برخلاف سایر قسمت‌های جاده که هیچ خبری از آلودگی نیست، این بخش از جاده آلودگی بسیاری دارد و شاید آزاردهنده نیز باشد.

    مردم بومی اطراف این جاده بسیار خونگرم و دوست‌داشتنی بودند. وقتی دوربین عکاسی را به دست می‌دیدند،‌ لبخند می‌زدند و دست تکان می‌دادند. برای شخصی که عکاسی می‌کند، قطعا یکی از شیرین‌ترین لحظات همین ارتباط گرم و صمیمی مردم است. از دیگر زیبایی‌ها و عجایب این جاده می‌توانم به مساجدی اشاره کنم که شاید در میان ناکجاآباد اما به زیباترین معماری ساخته شده و بسیار تمیز بودند و به مسافران بین راهی خدمت می‌کردند.

    7c8c0e17-fb13-4362-97ae-e83f35f59b86.jpg


    مسجد در جاده

    مقاله‌ مرتبط:
    • عجایب طبیعی که دیگر وجود ندارند!
    تماشای غروب آفتاب نیز در این جاده بسیار لـ*ـذت‌بخش بود. هنگام غروب کنار جاده می‌ایستادیم و در کنار دریا، در سکوت مطلق به تماشای غروب می‌نشستیم.

    3f37e813-308d-400d-ad8e-c052eecff77b.jpg


    غروب جاده کناره خلیج فارس

    در اطراف جاده درخت‌های تنهای بسیاری نیز به چشم می‌خوردند که به نظر من سرگذشت مشابهی به درخت تنره، تنهاترین درخت جهان داشتند. این درختان نیز در تنهایی زندگی می‌کردند، شاید به اندازه تنره تنها و دورافتاده نبودند، اما تنها بودند.
     

    ATENA_A

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/02/17
    ارسالی ها
    23,992
    امتیاز واکنش
    29,350
    امتیاز
    1,104
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    واصی در ساحل طلایی قشم نیز بسیار هیجان‌انگیز و مفرح بود. غواصی در این منطقه در سه سایت دریایی انجام می‌شود و شاید بتوان گفت بهترین سایت غواصی، بخش رو به رو یا نزدیک ساحل بود. تماشای ماهی‌های رنگارنگ و جرثقیل نفتی غرق شده در عمق ده متری آب تفاوتی با فیلم‌ها نداشت. همچنین ساحل و صخره‌های این منطقه برای تماشای دریا هنگامی که از شدت نور ماه سفید و نورانی شده، بسیار مناسب است.

    2d39da37-38f2-48c4-a65f-1c83787eb9d4.jpg


    مقاله‌ مرتبط:
    • در‌ سفر به قشم کجا برویم؟
    جزایر ناز نه تنها برای گردشگران، بلکه برای مردم بومی هم جز مناطق تفریحی مهم به شمار می‌آمد. ما روز جمعه به دیدن این بخش از جزیره رفتیم و با انبوهی از جمعیت رو به رو شدیم. مردم محلی نیز برای گذراندن عصر جمعه خود به کنار ساحل جزایر ناز آمده بودند.

    e9a90d88-b98d-404b-89d7-5b608cb4f6f9.jpg


    جزایر ناز

    در کنار سواحل این قسمت شترسواری، قایق‌سواری، بازارچه محلی، پاراگلایدر و بسیاری تفریحات دیگر برای گردشگران وجود داشت.

    ebc1ab07-08f1-424f-8383-fae8fea1ec02.jpg


    جزایر ناز

    یکی از زیباترین و شاید پویاترین سواحل جزیره قشم، در کنار جزایر ناز است.

    b0b51d7c-b116-422c-a40c-f837bb15a2cc.jpg


    جزایر ناز

    همیشه ترس از ارتفاع داشتم، اما این‌بار تصمیم گرفتم با پاراگلایدر،‌ پرواز در ارتفاع را تجربه کنم و بدون شک می‌توانم بگویم که بهترین حس دنیا را بدون هیچگونه ترسی در خاطرات زندگی‌ام ثبت کردم. خوشحالم که تصمیم گرفتم پروازم را بدون در دست گرفتن دوربین عکاسی تجربه کنم، چراکه هیچ عکسی نمی‌توانست منظره‌ی تماشای جزایر ناز در میان آب‌های خلیج فارس همراه با غروب آفتاب در آرامش مطلق آسمان را نشان دهد. پرنده‌های زیادی هر روز غروب آفتاب را هنگام اوج گرفتن در آسمان تماشا می‌کنند و شاید برایشان جز روزمره‌ترین اتفاقات زندگی‌شان باشد، اما من فکر نمی‌کردم روزی بتوانم این روزمرگی کوچک پرندگان را این چنین تجربه کنم. تجربه‌ای که برای من بخشی از پر رنگ‌ترین صفحه زندگی‌ام شد.

    e2c5b9ef-5cd4-4290-914a-5a5dc4b99d87.jpg


    پاراگلایدر

    مقاله‌ مرتبط:
    • مراکز خرید قشم؛ از سیتی سنتر تا بازار قدیم
    اما شاید یکی از مهم‌ترین کارهای هر مسافری در قشم، خرید باشد. از نظر من گشت و گذار در بازارهای درگهان، بازار قدیم قشم و پاساژ سیتی‌ سنتر نباید هیچ محدودیت زمانی یا حتی مالی داشته باشد.

    6959e460-822b-4823-83ce-6fd6253e8339.jpg


    بازار قدیم قشم

    پاساژ سیتی‌ سنتر هرسال برای مسافران شگفتی‌های بسیاری تدارک می‌بیند،‌ امسال نیز تبدیل به لوکیشن فیلم تبدیل‌شوندگان (Transformers) شده بود و در گوشه گوشه پاساژ ربات‌های غول‌آسای ماشینی به چشم می‌خوردند.

    d246f68e-4d68-41a3-b75c-aed33864a2bf.jpg


    سیتی سنتر قشم

    از خاطرات خنده‌دار ما در این سفر واکنشی بود که نسبت به حیوانات داشتیم. در تمام طول سفر هر حیوانی که می‌دیدم، به خصوص شترهایی که در جزیره قشم یا در جاده کناره خلیج فارس حضور داشتند، حس مهربانی و دلسوزی ما را بر می‌انگیختند؛ چراکه تقریبا یکسال است از حیوان کوچکی نگهداری می‌کنیم و قبل از سفر مجبور شدیم او را نزد یکی از آشنایان‌مان به مراقبت بگذاریم، دلتنگی ما نسبت به او باعث شد تا تمام طول سفر در حال برقراری ارتباط با این حیوانات باشیم.

    9ed5c626-b486-4136-9291-2f51eabd1b9f.jpg


    جزایر ناز

    از خاطرات تلخی که از این سفر برایم برجا ماند و تقریبا درس عبرتی شد، دزدیده شدن گوشی همراهم بود. از این ماجرا فهمیدم که نباید گوشی همراه خودم را در مکان‌های عمومی برای شارژ بگذارم، حتی اگر در نزدیکی‌اش بایستم و مراقبش باشم. شاید تنها بیست دقیقه گوشی‌ام را در محلی به شارژ زده بودم و در نزدیکی آن نشستم، اما در نهایت با جای خالی‌اش رو به رو شدم.

    هنگام بازگشت از آنجایی که مجبور بودیم برای کار زودتر بازگردیم، تصمیم گرفتیم از اتوبان شیراز و یزد به تهران حرکت کنیم. هرچند ترس داشتیم که شاید اتوبان شلوغ و رانندگی در آن خطرناک باشد، اما خوشبختانه این جاده هم بسیار آرام و خلوت بود و در طول مسیر و گذر از شهرها با چند جاذبه گردشگری روبه رو شدم که قبلا در کجارو درباره‌ی آن‌ها مقاله‌ای نوشته بودم و برایم بسیار شیرین و لـ*ـذت‌بخش بود.

    e7cce94f-8684-4480-b20e-f036e3bdf803.jpg
     

    ATENA_A

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/02/17
    ارسالی ها
    23,992
    امتیاز واکنش
    29,350
    امتیاز
    1,104
    مقاله‌های مرتبط:
    • کاخ گلستان کجاست؟
    • تخت جمشید از نگاه گردشگران خارجی
    اولین سفرنامه‌های خارجی‌ها درباره‌ی تهران به پیش از آنکه تهران پایتخت شود و حتی دیواری دور آن کشیده شود، برمی‌گردد. کلاویخو (Clavijo)، که از سوی هانری سوم پادشاه کاستیل اسپانیا سفیر دربار تیمور بود، احتمالا اولیناروپایی بود که به تهران آمد. او در سال ۱۴۰۴ میلادی در سفر خود درباره‌ی تهران می‌گوید که جای بسیار بزرگ و خرم و دلگشایی است و نیز گوید هنگام فرونشستن خورشید، در ده کیلومتری تهران، خانه‌ها را تهی از مردم و ویران دیدم، ولی هنوز بسیاری از برج‌های شهر برپا بوده و همچنینمسجدهای فروریخته نمودار بود. در این زمان تهران دیوارکشی نشده بود.


    از زمان شاه طهماسب صفوی (۱۵۲۴-۱۵۷۶)، که ارگ تهران ساخته شد، کم کم پای خارجی‌ها به این شهر خوش آب و هوا باز شد.

    پیترو دلاواله (Pietro Della Valle)، جهانگرد معروف ایتالیایی، در سفرنامه‌ی خود در سال ۹۹۷ خورشیدی (۱۶۱۹ میلادی) می‌گوید هسته‌ی مرکزی تهران همین ارگ بوده و کل شهر چنارستانی است که قصر سلطنتی را احاطه کرده است:

    هسته مرکزی تهران همین ارگ بوده و کل شهر چنارستانی است که قصر سلطنتی را احاطه کرده است
    «قطر تنه‌ی درختان به اندازه‌ای است که اگر دو یا سه نفر دستان خود را دور درخت حلقه کنند باز هم نمی‌توانند کل آن را در بر بگیرند». از نگاه او تهران ازکاشان بزرگ‌تر ولی جمعیت آن کمتر از کاشان است. یک سوم از زمین‌ها داخل حصار و دو سوم دیگر آن را باغات تشکیل داده‌اند.
    c7f7e25b-b104-4b1e-a4ec-1775645c99f3.jpg
     

    ATENA_A

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/02/17
    ارسالی ها
    23,992
    امتیاز واکنش
    29,350
    امتیاز
    1,104
    سیاستمداران و جهانگردانی که در این دوران از ارگ تهران دیدار کردند به صورت گسترده درباره‌ی تالار سلام نوشته‌اند؛ ساموئل بنیامین (Samuel Benjamin)، اولین سفیر آمریکا در ایران، در سال ۱۲۶۱ خورشیدی ( ۱۸۸۳ میلادی) آن را در کتاب ایران و ایرانیان توصیف کرده است: «تالار سلام بهترین بخش عمارت ناصرالدین‌شاه است. با در نظر گرفتن شکوه و سقف و دیوارهای آراسته‌اش می‌توان آن را یکی از بهترین سازه‌ها دانست. در وسط تالار، میز بزرگی هست که کاملاً با روکش طلا پوشانده شده است. در دو طرف تالار، صندلی‌های دسته‌دار قرار دارد که آنها هم روکش طلا دارند».

    دکتر فوریه (Dr. Fourier)، پزشک مخصوص دربار ایران بین سال‌های ۱۲۶۷ تا ۱۲۷۰ شمسی (۱۸۸۸ تا ۱۸۹۱ میلادی)، درباره‌ی کاخ ابیضمی‌نویسد: «ساختمان تازه بناشده در طرف غرب ارگ به سبک دوره‌ی لویی شانزدهم است».

    «کاخ ابیض در طرف غرب ارگ به سبک دوره‌ی لویی شانزدهم ساخته شده است»
    سیاستمداران خارجی پایشان به تمام تالارهای مجموعه‌ی گلستان باز نشد و سفرنامه‌ها تمام تالارها را توصیف نمی‌کنند. از زمانی که کاخ گلستان کاربریگردشگری پیدا کرد، کم کم توریست‌ها هم در این تالارها گشت زدند که در ادامه نمونه‌هایی از آخرین نظراتشان را می‌خوانیم:

    86be22a5-d258-4371-becd-94097d21d9e1.jpg


    مسافر رومانیایی تجربه‌ی غافلگیرکننده‌اش از دیدن کاخ گلستان را در بهمن‌ ۱۳۹۶ اینگونه نوشته است:
    «گلستان گردشگرپذیرترین جای تهران است. بله، شاید کمی گران باشد زیرا برای هر ورودی باید هزینه‌ی جداگانه پرداخت. حتماً از تالار سلام (بزرگ‌ترین تالار تاجگذاری که تا به حال دیدم) و تالار آینه دیدن کنید و در باغش بگردید. کاشی‌کاری اسلامی‌اش حیرت‌آور است».

    گردشگری که از آفریقای جنوبی برای دیدن مجموعه کاخ‌های عهد قاجار آمده بود در بهمن‌ماه ۱۳۹۶ می‌نویسد:
    «گلستان مقر دودمان قاجار از حدود سال ۱۷۹۴ تا اواسط دهه‌ی ۱۹۲۰ بود. اینجا همچنین محل تاجگذاری پهلوی‌ها (تخت مرمر برای رضاشاه و تالار سلام برای محمدرضا) بوده است.

    تخت مرمر، خلوت کوچک اما دلپسند کریم‌خانی که گفته می‌شود پاتوق ناصرالدین‌شاه بوده و تالار دیوانه‌کننده سلام بیشتر از همه چشمم را گرفتند.

    من خیلی طرفدار آینه‌کاری نیستم برای همین تالار آینه، که از نظر خیلی‌ها زیباترین تالار گلستان است، و همچنین تالار الماس خیلی مورد علاقه‌ام نبودند. اما واقعاً اجناس چینی و هدایای موزه‌ی گلستان را دوست داشتم».
     

    برخی موضوعات مشابه

    تاپیک قبلی
    تاپیک بعدی
    بالا