مطالب طنز طنز؛ من چیم از نوید محمدزاده کمتره؟

  • شروع کننده موضوع dinaz
  • بازدیدها 102
  • پاسخ ها 0
  • تاریخ شروع

dinaz

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/09/04
ارسالی ها
31,702
امتیاز واکنش
68,366
امتیاز
1,329
محل سکونت
کرمانشاه
طنز؛ من چیم از نوید محمدزاده کمتره؟





آیدین سیارسریع نوشت :

سلام. اسم من پرهامه. من بعد از بیست و شش سال عمری که از خدا گرفتم بالاخره فهمیدم تو این زندگی چی میخوام. هدف من مثل اهداف بقیه آدم ها نیست. رسیدن به این هدف نیازمند تلاش و پشتکار بیشتریه. شاید یه روز نیاز باشه جون خودم رو هم در این راه فدا کنم. اون هدف چیزی نیست جز سلبریتی شدن!

جدیدا با راه تازه ای برای سلبریتی شدن آشنا شدم: استندآپ کمدی! خودم با چشم خودم دیدم این کمدین های خندوانه هر کدومشون تو اینستاگرام بالای 100 k فالوئر دارن. تقریبا از همه کارهایی که تا الان برای سلبریتی شدن کردم راحت تره. یه شب میری جلوی دوربین، چهار تا جوک و خاطره تعریف می کنی، یهو چند ده هزار طرفدار پیدا می کنی که زیر پستات جامه می درن و به منتقدات فحش میدن. البته من الان منتقد ندارم ولی اگه سلبریتی بشم مسلما منتقدانی پیدا خواهم کرد که باید فحش بخورن.

اصلا با تصورش هم دلم قیلی ویلی میره. ژوله رو یادتون میاد؟ ده پونزده سال تو مطبوعات و تلویزیون بهترین کارها رو می نوشت ولی از مردم که می پرسیدی متن های ژوله رو خوندین می گفت آره! میشل استروگف، بیست هزار فرسنگ زیر دریا ... با ژول ورن اشتباهش می گرفتن ولی یه شب رفت تو این خندوانه، حالا بیا و ببین ... چه بروبیایی داره. داغ دلم تازه شد ... بگذریم ... شاید فکر کنین هدف من از شرکت تو مسابقات استعدادیابی بروز استعداد و توانایی هامه. ولی سخت در اشتباهید. چون استعدادها و توانایی های من مثل روز واسه همه روشنه.

من تو این مسابقات شرکت می کنم که بعدش بتونم افشاگری کنم. تو این دوره و زمونه هیچی مثل افشاگری فالوئر نمیاره. میخوام تو دوره بعدی استندآپ کمدی خندوانه شرکت کنم و بعد حذف بشم و صفحه های اینستاگرام پر شه از تیترهایی مثل «پیشنهاد بی شرمانه حسن معجونی به پرهام»، «افشاگری پرهام از پشت پرده خندوانه: اشکان خطیبی گفت باید کلیه ات را به من بدهی تا انتخابت کنم»، «رامبد جوان پول می گرفت تا ما را به مرحله بعد ببرد»، «ماجرای اعتیاد شدید شقایق دهقان از زبان پرهام» ... آخ آخ! اگه برم اون تو همه شونو لو میدم. رسواااا می کنم!

اواسط هفته همه صفحه های اینستاگرام پر شده بود از جایزه نوید محمدزاده. وقتی دیدمش خیلی حرص خوردم. واقعا پول و رابـ ـطه تو سینما حرف اول رو می زنه. وگرنه چرا به من نباید جایزه بدن؟ صبح تا شب تو این خونه دارم با سیگار و زیرپوش تردد می کنم. هر دفعه خواهرم میخواد بره بیرون میگم رقیه نرو! بیوی اینستاگرامم رو از یه آبانی مغرور به «من یه ببر کرد فروردینی ام» تغییر دادم. میرم، میام، کله مو می زنم تو دیوار مثل شهاب حسینی. چند وقته فعل رو از جمله هام حذف کردم تا مثل اصغرفرهادی پایانم باز باشه، زندگیم مثل فیلم های درام ایرانی تو فلاکت و مصیبت غوطه وره، صبح تا شب کتک می خورم و بهم تعـ*رض میشه و اطرافیانم می میرن، حتی بابام نمی دونه من پسرشم ولی من می دونم اون پدرمه ... با این حال یه تقدیر خشک و خالی تو این سینمای مافیایی از ما نشد. واقعا این فضا و این سینما انگیزه ها رو تو جوون ها می کشه.

احساس می کنم هیچ راهی برای سلبریتی شدن نمونده. دیگه ناامید شدم. میخوام برم تگزاس، طوفان هاروی لباس هامو ببره و عکس هام تو فضای مجازی منتشر بشه. بعد برگردم ایران و تا سه هفته پست بذارم «لعنت بر قضاوت کنندگان»، «ایشالا سیل لباسای رو بند رختتون رو ببره به همین وقت عزیز» و ... بلکه چهار تا صفحه اینستاگرام از ما هم خبری کار کردن. خسته شدم به خدا. دعام کنید!
 

برخی موضوعات مشابه

پاسخ ها
2
بازدیدها
199
پاسخ ها
0
بازدیدها
108
پاسخ ها
0
بازدیدها
127
پاسخ ها
0
بازدیدها
117
پاسخ ها
0
بازدیدها
148
پاسخ ها
0
بازدیدها
203
پاسخ ها
0
بازدیدها
166
پاسخ ها
0
بازدیدها
221
بالا