قانون داوری نمونه آنسیترال ۱۹۸۵

  • شروع کننده موضوع KIMIA_A
  • بازدیدها 284
  • پاسخ ها 2
  • تاریخ شروع

KIMIA_A

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/06/01
ارسالی ها
3,446
امتیاز واکنش
25,959
امتیاز
956
سن
22
محل سکونت
تهران
فصل اول. مقررات عمومی

ماده ۱. قلمرو اجرا[۱]

این قانون، با رعایت هرگونه موافقت نامه معتبری که بین این کشور و یا کشورهای دیگر وجود دارد شامل داوری تجاری[۲] بین المللی خواهد بود.

مقررات این قانون، به استثنای مواد ۸، ۹، ۳۵، ۳۶ ، در صورتی قابل اجرا است که محل داوری در قلمرو این کشور باشد.

داوری در صورتی بین المللی است که:

الف ـ مرکز تجارت طرفین موافقت نامه داوری، در زمان انعقاد قرارداد مذکور،‌ در کشور های مختلف باشد،‌ یا،

ب ـ‌ یکی ار محلهای زیر،‌ خارج از کشوری باشد که مرکز تجارت طرفین در آن کشور واقع است:

یک. محل داوری، در صورتی که موافقت نامه داوری (تصریح) یا به موجب آن تعیین شده با شد،

دو. هر محلی که قسمت اساسی تعهدات ناشی از روابط تجاری بایستی در آن محل اجرا شود یا محلی که موضوع اصلی اختلاف نزدیکترین ارتباط را با آن محل دارد،‌یا

ج. طرفین صریحاً توافق کرده باشند که موضوع اصلی موافقت نامه داوری به بیش از یک کشور ارتباط دارد.

۴- به منظور (اجرای) بند سه این ماده:

الف ـ چنانچه طرفی بیش از یک مرکز تجارت داشته باشد، مرکزی که نزدیکترین رابـ ـطه را با موافقت نامه داوری دارد، مرکز تجارت او خواهد بود،

ب- چنانچه طرفی مرکز تجارت نداشته باشد، محل سکونت معمولی او ملاک است.

۵- این قانون نسبت به سایر قوانین این کشور که به موجب آنها اختلافات خاصی را نمی توان به داوری ارجاع نمود و یا منحصراً‌ برحسب مقررات دیگری غیر از این قانون قابل ارجاع به داوری هستند،تأثیری نخواهد داشت.

ماده ۲. تعاریف و قواعد تفسیر

به منظور (اجرای)‌ این قانون:

الف ـ‌ منظور از « داوری» هرنوع داوری است، اعم از اینکه توسط یک مؤسسه دایمی اداره (و تصدی ) شود یا نه،

ب ـ‌ « دیوان داوری»‌، به معنای داور و احد یا گروه داوران می باشد،‌

ج. منظور از دادگاه،‌عضو یا ارگانی از سیستم قضایی یک کشور است.

د. در مواردی که به موجب یکی از مقررات فصلهای سوم، چهارم یا پنجم این قانون،‌طرفین در اتخاذ تصمیم نسبت به موضوع خاصی مختار دانسته شده اند،‌این اختیار شامل حق طرفین در تفویض اتخاذ تصمیم به شخص ثالث از آن جمله هر سازمانی،‌ نیز می باشد،

ﻫ ـ هر کجا که در هر یک از مقررات این قانون به توافق قبلی یا بعدی طرفین اشاره شده، یا به هر نحو دیگری به موافقت نامه فیمابین طرفین اشاره می شود، موافقت نامه مذکور شامل هر نوع مقررات داوری مذکور در آ ن قرارداد نیز خواهد بود.

ماده ۳. دریافت (ابلاغ) مراسلات کتبی

به جز مواردی که توافق دیگری بین طرفین وجود داشته باشد:

الف – هرگونه مراسلات کتبی،‌ به شرط آنکه به شخص گیرنده تسلیم شود و یا به مرکز تجارت، محل سکونت معمولی یا نشانی پستی وی تسلیم گردد،‌ دریافت (ابلاغ) شده محسوب می گردد.در صورتی که پس از انجام تحقیق معقول هیچکدام از این نشانی ها به دست نیاید، مراسله کتبی در صورتی دریافت (ابلاغ) شده تلقی می شود که با پست سفارشی یا با هر وسیله دیگری که اهتمام در تسلیم مراسله را ثابت کند،‌ به (هرکدام از) آخرین محل سکونت معمولی یا به آخرین نشانی پستی که از گیرنده در دست (از او شناخته شده) تسلیم شده باشد،

ب ـ‌ مراسله در همان روز تسلیم به شرح فوق، ابلاغ شده تلقی می شود.

۲- مقررات این ماده، شامل مراسلات در جریان رسیدگی نخواهد بود.

ماده ۴. انصراف از حق ایراد

چنانچه هریک از طرفین با علم به این که بعضی مقررات این قانون یا الزامات ناشی از داوری که طرفین می توانند از آن عدول کنند، رعایت نشده مع الوصف داوری را ادامه دهد و ایراد خود به این امر را بدون تاخیر غیر موجه عنوان ننماید،‌ یا اگر مهلتی تعیین شده باشد، در مهلت مقرر ایراد نکند،‌ چنین تلقی خواهد شد که از این حق خود صرف نظر نموده است.

ماده ۵. حدود مداخله دادگاه

هیچ دادگاهی نمی تواند در موضوعات مشمول این قانون دخالت کند، مگر در موردی که به موجب این قانون پیش بینی شده است.

ماده ۶. دادگاه یا سایر مراجعی که عهده دار پاره ای تکالیف جهت مساعدت و نظارت در داوری هستند.

وظایف مندرج در مواد ۱۱ (۳و ۴) ۱۳(۳)، ۱۴ و ۳۴(۲) به عهده ….(هرکشوری که این قانون نمونه را تصویب می کند، دادگاه یا دادگاهها یا مرجع صالح دیگری را برای انجام این وظایف مشخص می کند). گذارده می شود.
 
  • پیشنهادات
  • KIMIA_A

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/06/01
    ارسالی ها
    3,446
    امتیاز واکنش
    25,959
    امتیاز
    956
    سن
    22
    محل سکونت
    تهران
    فصل دوم. موافقت نامه داوری

    ماده ۷. تعریف و شکل موافقت نامه داوری

    «موافقت نامه داوری» توافقی (قراردادی) است بین طرفین که به موجب آن تمام یا بعضی اختلافات بوجود آمده در مورد یک رابـ ـطه حقوقی معین اعم از قراردادی یا غیر قراردادی یا اختلافاتی را که ممکن است (در رابـ ـطه با آن ارتباط حقوقی معین) پیش آید به داوری ارجاع می شود. موافقت نامه داوری ممکن است به صورت شرط داوری در یک قرارداد یا به صورت موافقت نامه جداگانه باشد.

    موافقت نامه داوری بایستی به صورت کتبی باشد. موافقت نامه در صورتی کتبی است که طیّ سندی (نوشته ای) به امضای طرفین رسیده باشد، یا طی مبادله نامه ها، تلکس،‌تلگرام یا سایر وسایل مخابراتی که وجود موافقت نامه را اثبات نماید،‌ آمده باشد،‌ یا یکی از طرفین طیّ‌ مبادله دادخواست یا دفاعیه، وجود آن را ادعا کند و طرف دیگر آن را تکذیب ننماید. تصریح در قرارداد به سندی (خارج از قرارداد) که متضمن شرط داوری است به منزله موافقت نامه داوری خواهد بود، مشروط بر این که قرارداد مذکور به صورت کتبی بوده و تصریح نیز به نحوی باشد که شرط (داوری) را جزیی از قرارداد بنماید.

    ماده ۸. موافقت نامه داوری و دعوای ماهوی نزد دادگاه

    دادگاهی که نزد او در خصوص امر موضوع موافق نامه داوری طرح دعوی شده، مکلف است در صورت درخواست یکی از طرفین که دیرتر از تسلیم نخستین لایحه او در ماهیّت اختلاف به عمل نیامده باشد، طرفین را به داوری احاله (و هدایت) نماید، مگر اینکه احراز نماید موافقت نامه (داوری) باطل و ملغی الاثر یا غیر قابل اجرا می باشد.

    هرگاه دعوای مذکور در بند (۱) فوق طرح شده باشد، ‌در عین حال که این دعوی تحت رسیدگی دادگاه است، مع الوصف جریان رسیدگی داوری نیز می تواند آغاز شده یا (در صورتی که قبلاً شروع شده) ادمه یابد، و رأی نیز صادر شود.

    ماده ۹. موافقت نامه داوری و دستور موقت (قرار تأمین) دادگاه

    تقاضای یکی از طرفین، قبل یا حین دادرسی داوری ، از دادگاه مبنی بر صدور دستور موقت (قرار تأمین)، همچنین صدور چنین دستوری از جانب دادگاه، معارض موافقت نامه داوری نخواهد بود.

    فصل سوم. ترکیب دیوان داوری

    ماده ۱۰ . تعداد داوران

    طرفین در تعیین،‌ تعداد داوران، آزاد هستند.

    در صورت عدم تعیین،‌ تعداد داوران سه (عضو) خواهد بود.

    ماده ۱۱. تعیین داوران

    هیچ کس را نمی توان به علت ملیتش از داور شدن ممنوع کرد، مگر اینکه طرفین طور دیگری توافق کرده باشند.

    طرفین آزادند که با توجه و رعایت مقررات بند های ۴ و ۵ این ماده، در مورد روش تعیین داور یا داوران توافق نمایند.

    در صورت نبودن چنین توافقی:

    الف. در داوری سه نفره، هرطرف یک داور را انتخاب می کند و دو داور منصوب طرفین،‌داور سوم را تعیین خواهند کرد،‌ اگر یکی از طرفین ظرف ۳۰ روز از تاریخ دریافت درخواست طرف مقابل در این خصوص،‌داور خود را تعیین نکند، یا اگر دو داور (منصوب طرفین) نتوانند ظرف ۳۰ روز از تاریخ انتخاب شدن درباره انتخاب داور سوم توافق نمایند، بنا به تقاضای یکی از طرفین تعیین (داور مربوط) توسط دادگاه یا مرجع دیگری که در ماده ۶ مشخص گردیده، انجام خواهد شد،

    ب. در داوری یک نفره،‌ اگر طرفین نتوانند درباره انتخاب داور توافق نمایند، (داور) بنا به تقاضای یکی از طرفین توسط دادگاه یا مرجع دیگری که در ماده ۶ مشخص شده، تعیین خواهد شد.

    ۴- هرگاه، حسب روش تعیین (داور) که موردتوافق طرفین قرار گرفته،

    الف. یکی از طرفین به کیفیتی که به موجب آن روش مقرر شده،‌ اقدام (لازم) ننماید،‌ یا

    ب. طرفین، یا دوداور،‌ نتوانند به توافقی که حسب روش فوق الذکر مورد نظر است، دست یابند، یا

    ج. شخص ثالث، از آن جمله هر سازمانی، نتواند به وظیفه ای که به موجب روش مذکور به او محول شده، عمل نماید،

    (در این صورت) هرکدام از طرفین می تواند از دادگاه یا مرجع دیگری که در ماده ۶ تعیین شده، ‌درخواست کند قدام لازم را انجام دهد، مگر اینکه روش تعیین (داور) مورد توافق بین طرفین، طرق دیگری جهت تأمین (این هدف،‌ یعنی) تعیین داور پیش بینی کرده باشد،

    تصمیم اتخاذ شده در مورد موضوعاتی که به موجب بندهای ۳ یا ۴ این ماده به عهده دادگاه یا مرجع دیگر مذکور در ماده ۶ گذارده شده، قابل اعتراض نیست. دادگاه یا مرجع دیگر بایستی در تعیین داور به کلیه شرایطی که طرفین در موافقت نامه برای داور لازم دانسته اند و همچنین به ملاحظاتی که احتمالاً جهت تأمین (هدف) تعیین داور مستقل و بی طرف وجود داشته توجه کافی معمول دارد، و هنگامی که داور واحد یا داور سوم را تعیین می نماید، علاه بر موارد فوق،‌ اولی بودن انتخاب داور با ملیتی غیر از ملیت طرفین را نیز ملحوظ نماید.

    ماده ۱۲. موارد جرح (داور)

    هرگاه شخصی از حیث امکان انتخاب به عنوان داور مورد مراجعه (و پیشنهاد) قرار گیرد، بایستی هرگونه اوضاع و احوالی را که موجب بروز تهدیدهای موجهی در مورد بی طرفی و استقلال او می گردد،‌افشاء نماید. از موقع انتصاب به عنوان داور و در طول جریان داوری (نیز)، داور بایستی بدون تأخیر(بروز) چنین اوضاع و احوالی را به طرفین اطلاع دهد مگر اینکه ایشان توسط وی از اوضاع و احوال مذکور از قبل مطلع شده باشند.

    داور صرفاً در صورتی می تواند جرح شود که اوضاع و احوال موجود باعث تردیدهای موجهی در خصوص بی طرفی و استقلال او گردد، یا واجد اوصافی که مورد توافق (و نظر) طرفین بوده،‌نباشد. هر طرف صرفاً به استناد عللی که پس از تعیین داور،‌از آنها مطلع شده،‌می تواند داوری را که خود تعیین کرده یا در جریان تعیین او مشارکت داشته،‌جرح کند.

    ماده ۱۳. تشریفات جرح

    ۱- طرفین آزادند که با رعایت مفاد بند ۴ این ماده،‌ در مورد تشریفات جرح داور توافق نمایند.

    ۲- در صورت نبودن چنین توافقی،‌ طرفی که قصد جرح داور را دارد،‌ بایستی ظرف ۱۵ روز از تاریخ اطلاع از تشکیل دیوان داوری یا اطلاع هرگونه اوضاع و احوال مذکور در ماده ۱۲ (۲)، دلایل جرح را طی لایحه ای کتبی به دیوان داوری اعلام کند. دیوان داوری در مورد جرح اتخاذ تصمیم می کند، مگر اینکه داور مورد جرح از سمت خود کناره گیری کند و یا طرف مقابل نیز جرح را بپذیرد.

    ۳- چنانچه جرحی که با رعایت تشریفات مورد توافق طرفین یا تشریفات مقرر در بند دو این ماده،‌ به عمل آمده،‌ مورد قبول قرار نگیرد،‌ طرفی که (داور را) جرح کرده می تواند ظرف سی روز پس از دریافت اخطاریه حاوی تصمیم مربوط به رد جرح،‌ از دادگاه یا مرجع دیگری که در ماده ۶ پیش بینی شده،‌ در خواست نماید که نسبت به جرح (رسیدگی و) اتخاذ تصمیم کند. این تصمیم قابل اعتراض نیست. مادام که چنین درخواستی تحت رسیدگی است،‌ دیوان داوری همراه با داور مورد جرح، می تواند رسیدگی داوری را ادامه داده و رأی (نیز) صادر کند.

    ماده ۱۴. کوتاهی یا عدم امکان انجام وظیفه

    اگر داور به حکم قانون یا عملاً (de jure or de facto) نتواند وظایف خود را انجام دهد یا بنا به علل دیگری از انجام این وظایف بدون تأخیر غیرموجه،‌ ناتوان گردد، چنانچه خود از سمت (داوری) کناره گیری کند یا اگر طرفین توافق نمایند، (سمت و) مأموریت او پایان می پذیرد. در غیر این صورت، چنانچه در مورد هریک از موارد فوق،‌ (بین طرفین) اختلاف نظر وجود داشته باشد،‌ هرکدام از طرفین می تواند از دادگاه یا مرجع دیگری که در ماده ۶ مقرر گردیده درخواست کند که در مورد ختم مأموریت داور اتخاذ تصمیم نماید، این تصمیم قابل اعتراض نیست.

    در مواردی که داور طبق این ماده یا ماده ۱۳(۲) از کار خود کناره گیری می کند یا یکی طرفین در مورد ختم مأموریت او موافقت می نماید، به معنای قبول اعتبار (و صحت دلایل) موارد مذکور در این ماده یا ماده ۱۲(۲) نخواهد بود.

    ماده ۱۵. تعیین داور جانشین

    در مواردی که مأموریت داور به لحاظ مواد ۱۳ یا ۱۴،‌ یا به جهت کناره گیری خود او بنا به علل دیگری،‌ یا به لحاظ توافق طرفین در خصوص لغو مأموریت او (به عنوان داور)، یا ب علت سایر موارد ختم مأموریت، خاتمه می پذیرد بایستی داور جانشین،‌ مطابق مقررات قابل اجرا درباره تعیین داوری که تغییر مکند، معین گردد.
     

    KIMIA_A

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/06/01
    ارسالی ها
    3,446
    امتیاز واکنش
    25,959
    امتیاز
    956
    سن
    22
    محل سکونت
    تهران
    فصل چهارم. صلاحیت دیوان داوری

    ماده ۱۶. صلاحیت دیوان داوری برای اتخاذ تصمیم در مورد صلاحیت خود

    دیوان داوری می تواند در مورد صلاحیت خود،‌ همچنین درباره وجود یا اعتبار موافقت نامه داوری اتخاذ تصمیم کند. برای این منظور،‌ شرط داوری که (به صورت) جزیی از یک قرارداد (مقرر شده) باشد،‌ به عنوان موافقت نامه ای مستقل از سایر شرایط قرارداد به شمار می رود. تصمیم دیوان داوری مبنی بر اینکه قرارداد باطل و ملغی الاثر است،‌ فی نفسه به معنای عدم اعتبار شرط داوری (مندرج در آن قرارداد) نخواهد بود.

    ایراد به اینکه دیوان داوری فاقد صلاحیت است، ‌بایستی حداکثر تا قبل از تسلیم لایحه دفاعیه مطرح شود. هیچ طرفی به صرف اینکه داوری را تعیین کرده یا در تعیین او مشارکت داشته، از طرح چنین ایرادی محروم نخواهد بود. ایراد به اینکه دیوان داوری از چارچوب صلاحیت خود تجـ*ـاوز کرده، بایستی به محض اینکه موضوع خارج از صلاحیت در جریان رسیدگی داوری مطرح می شود، عنوان گردد. دیوان داوری می تواند در هرکدام از موارد (مذکور)، ایراد خارج از موعد را نیز بپذیرد، به شرط آنکه تأخیر را موجه تشخیص دهد.

    دیوان داوری می تواند نسبت به ایرادات مذکور در بند دو فوق، به عنوان یک امر مقدماتی،‌ و یاد رأی ماهوی خود، اتخاذ تصمیم کند. در صورتی که دیوان داوری به صورت یک امر مقدماتی به صلاحیت خود نظر بدهد،‌ هر کدام از طرفین می توانندظرف ۳۰روز پس از ابلاغ این تصمیم از دادگاه یا مرجع دیگری که در ماده شش پیش بینی شده درخواست کند که نسبت به موضوع (رسیدگی و) اتخاذ تصمیم نماید. این تصمیم قابل اعتراض نیست، ‌در اثنای رسیدگی به این درخواست، دیوان داوری می تواند به دادرسی خود ادامه داده و رأی نیز صادر کند.

    ماده ۱۷. اختیار دیوان داوری درباره صدور دستور موقت

    دیوان داوری می تواند بنا به درخواست هرکدام از طرفین،‌ مقرر نماید طرف دیگر اقدامات تأمینی را که دیوان با توجه به موضوع اصلی اختلاف ضروری تشخیص می دهد، انجام دهد،‌ مگر طرفین طور دیگری توافق کرده باشند. دیوان داوری می تواند مقرر نماید که هرکدام از طرفین در رابـ ـطه با چنین اقداماتی،‌ تأمین مناسب بسپارند.

    فصل پنجم. نحوه رسیدگی

    ماده ۱۸. رفتار مساوی با طرفین

    رفتار با طرفین بایستی به نحو مساوی باشد و به هرکدام از ایشان فرصت کامل جهت ارایه و طرح دعاوی داده شود.

    ماده ۱۹. تعیین قواعد رسیدگی

    طرفین آزادند که در مورد تشریفاتی که بایستی جهت انجام رسیدگی توسط دیوان داوری رعایت شود، با توجه به مقررات این قانون توافق نمایند.

    در صورت نبودن چنین توافقی، دیوان داوری می تواند با رعایت مقررات این قانون، داوری را به نحوی که مقتضی تشخیص می دهد اداره و تصدی نماید. اختیاری که دیوان داوری در این موارد دارد، شامل اختیار او در تشخیص قابل قبول بودن، ارتباط، موضوعیت یا ارزش هرگونه دلیل نیز می باشد.

    ماده ۲۰. محل داوری

    طرفین آزادند که در مورد محل داوری توافق کنند. در صورت نبودن چنین توافقی محل داوری با توجه به اوضاع و احوال دعوی، من جمله سهولت (دسترسی) طرفین، توسط دیوان داوری تعیین می شود.

    صرف نظر از مفاد بند (۱) این ماده، دیوان داوری می تواند برای شور بین اعضاء استماع شهادت شهود،‌ کارشناسان طرفین، ‌یا بازرسی کالا و سایر اموال یا اسناد و مدارک،‌ در هر محلی که خود مقتضی بداند تشکیل یابد، ‌مگر طرفین طور دیگری توافق کرده باشند.
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا