مطالبی راجب متافیزیک

  • شروع کننده موضوع Alastor
  • بازدیدها 345
  • پاسخ ها 17
  • تاریخ شروع

Alastor

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2019/03/07
ارسالی ها
2,669
امتیاز واکنش
15,422
امتیاز
746
محل سکونت
یوکوهاما یا هازبین هتل،فرقی نمیکنه:|
نسبت روح و جسم
روح و جسم علی‌رغم تمام تفاوت‌ها و اختلاف در كیفیت‌شان (تفاوت از زمین تا آسمان) ارتباط تنگاتنگ، نزدیك و متقابل دارند. حضرت امام خمینی (ره) در این رابـ ـطه می‌فرمایند: « روح و جسم، با هم وحدت دارند. جسم، ظل روح است، روح باطن جسم است. جسم ظاهر روح است، اینها با هم یك هستند، جدایی از هم ندارند.»(آیین انقلاب اسلامی، ص ۱۹۲) بزرگان دیگر معتقدند كه روح در بدن سیر دارد. شیخ مفید-كه مایه مباهات و افتخار مسلمین است- سیر روح در بدن را به سیر آب در گل و چربی در روغن تشبیه می‌نماید. برخی بزرگان دیگر نسبت روح به جسم را مانند نسبت گلاب به گل و گرما به آتش دانسته‌اند.
ابن‌سینا- كه خدایش رحمت كند- نسبت روح به جسم را مانند نسبت مرغ به آشیانه و یا نسبت كارگر به ابزار می‌داند. ارتباط روح و جسم را می‌توان به ارتباط روشنایی لامپ به اتاق تشبیه نمود، چون یك لامپ، اتاق را روشن می‌كند، روح هم در جسم همین نقش را دارد. روح به جسم نور، روشنی، انرژی و حیات می‌بخشد. فراموش نشود كه وقتی یك لامپ، اتاقی را روشن می‌كند، تمام فضای اتاق نورانی می‌گردد و نور درهمه جا حضور دارد. در این اتاق نمی‌توان برای نور جای خاصی مشخص كرد، هرچند كه در مركزِ قرارگرفتن لامپ، تراكم نور و غلظت آن بیشتر است. روح هم در جسم مانند نوری است كه همه جای جسم را روشن می‌كند و نمی‌توان برای آن جایگاه خاصی مشخص نمود، به گونه‌ای كه در سایر قسمت‌های جسم حضور نداشته باشد.
برخی نیز جسم را لباس زمین نوردی روح می‌دانند، بدین معنی كه همان‌گونه كه یك فضانورد هنگام رفتن به فضا به لباس فضانوردی نیاز دارد، روح نیز هنگام آمدن به زمین برای آن‌كه بتواند در عالم ماده و كره‌ی زمین فعالیت و تجربه نماید، به لباس زمین‌نوردی (جسم فیزیكی) نیاز دارد.
همان‌طور كه ذكر شد، روح و جسم ارتباط بسیار نزدیك با هم دارند و بر یكدیگر اثر می‌گذارند. اثرگذاری روح و جسم بر یكدیگر مورد اتفاق نظر تمام متافیزیسین‌ها و عرفـا بوده و هست و امری اجتناب ناپذیر است. پس انسان نمی‌تواند هركاری كه خواست با جسم انجام دهد و بگوید كه جسم مادی، موقت و گذرا است، چرا كه هر كاری كه در جسم صورت گیرد، اثرات آن به روح نیز منتقل می‌شود. حتّی شكل ظاهری جسم نیز، بر روح اثرگذار است. برای مثال فرم و اندازه موی سر و محاسن در آقایان كه به ظاهر جسم مربوط است و یا مصرف سیگار و الكل كه ظاهراً به جسم آسیب می‌زند و سایر موارد مشابه، بر روح نیز اثر می‌گذارد. البته این اثرگذاری متقابل است و هر آنچه كه در روح می‌گذرد هم، بر جسم اثر می‌گذارد، پس بین روح و جسم ارتباط متقابل و تنگاتنگ وجود دارد.عده‌ای روح و جسم را كاملاً از هم جدا می‌دانند و به این بهانه هركاری كه بخواهند بر سر جسم خود می‌آورند. متأسفانه برخی از این افراد داعیه متافیزیك نیز دارند. وقتی به این‌گونه افراد اعتراض می‌شود، می‌گویند كه جسم فانی و گذرا است، چه فرقی می‌كند كه من سیگار بكشم یا نكشم، چه فرقی می‌كند نوشیدنی بخورم یا نخورم، چه فرقی می‌كندكه جسم و بدنم كثیف باشد یا تمیز و… . در جواب این‌گونه افراد باید گفت كه شما در اشتباه هستید و اشتباه شما نیز از كمی اطلاعات شما سرچشمه می‌گیرد. با اوصاف مذكور متوجه می‌شوید كه چرا دین مبین اسلام انجام برخی اعمال كه ظاهراً به جسم مربوط است را حرام دانسته است.
پس بین جسم و روح تعلّقات و روابـط متقابـل زیاد و عمیقـی برقرار می‌باشد، كه اجتناب از آنها امكان‌پذیر نمی‌باشد. ارتباط و پیوند بسیار عمیق این دو بخـش سـبب شده است كه حضرت امام خمینی- او كه روح خدا بود در كـالبد زمان- نسـبت آنها را نسـبت «ظاهریّت و باطنیّت» و «جلوه و متجلّی» بدانند. ایشان می‌فرمایند: « آثار و خواص و انفعالات هر مرتبه به مرتبهٔ دیگر سرایت می‌كند، چنان‌چه اگر مثلاً حاسّه‌ی بصری، چیزی را ادراك كند، از آن اثری در حس بصر برزخی واقع شود به مناسبت آن نشئه، و از آن اثری در بصر قلبی باطنی واقع شود به مناسبت آن نشئه، و همین طور آثار قلبیّه در دو نشئه دیگر ظاهر گردد. »
جناب مولانـا - آن شمسـی كه در پرتـو شـمس در وادی عرفـان اظهر مِنَ شمس شد- در بیان تفاوت جسم و روح می‌فرمایند:
حد جسمت یك دو گز خود بیش نیست
جان تو تا آسمان جولان كنی است
جان همه نور است و تن رنگ است و بو
رنــگ و بــو بگذار دیگر آن مـگو
پس ملاحظه می‌فرمایید كه روح و جسم هم قرابت‌های فراوان و هم تفاوت‌های بسیار باهم دارند، به‌گونه‌ای كه گاهی اوقات انسان با مراجعه به منابع و مأخذ ممكن است احساس تضاد بكند. در هر حال چون جسم زمینی و روح آسمانی و تفاوت آنها به‌معنای واقعی از زمین تا آسمان است، لذا با این همه تفاوت به‌راحتی نمی‌توانند كنار هم قرار گیرند، مگر آن‌كه چیز سومی به‌عنوان حد واسط بین آنها قرار گیرد كه همان روان می‌باشد. برخی نیز اعتقاد دارند كه روان، حاصل روابط و تأثیرات متقابل جسم و روح است.
حضرت امام صادق علیه‌السلام می‌فرمایند: « ارواح با بدن آمیخته نمی‌شوند و به آن متكی نیستند، بلكه بدن را در میان گرفته و بر آن احاطه دارند.» (میزان الحكمه، ج ۵ ، ص ۲۱۵۵ )
 
  • پیشنهادات
  • Alastor

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/03/07
    ارسالی ها
    2,669
    امتیاز واکنش
    15,422
    امتیاز
    746
    محل سکونت
    یوکوهاما یا هازبین هتل،فرقی نمیکنه:|
    ● خلقت ارواح و اجسام
    آیا خلقت ارواح و اجسـام هم‌زمان بوده است؟ در این رابطـه سه نظریـه وجود دارد. اوّل، عده‌ای می‌گویند، كه ارواح و اجسام هـم‌زمـان خلـق شده‌اند، یعنی هـم‌زمـان با شكل گرفتن جسم جنین در رحم مادر، روح مربوطه نیز خلق شده است و به آن ملحق می‌گردد. دوّم، بعضـی می‌گویند اجسام قبل از ارواح خلق می‌شوند، یعنی مدتی بعد از پیدایش و حیات جسم در رحم مادر یا حتی مدتی پس از تولد نوزاد، روحِ مربوطه، خلق و به جسم اضافه می‌گردد، این عده اعتقاد دارندكه جسم تا مدتی (تا قبل از اضافه شدن روح) زندگی حیوانی دارد. سوّم، برخی اعتقاد دارندكه ارواح قبل از اجسام خلق شده‌اند، یعنی ابتدا ارواح خلق شده و در عالم قبل از عالم دنیا زیست می‌كنند، سپس با خلق جسم در رحم، روح مربوطه به آن اضافه می‌شود. نظـریـه‌ی ســوّم صحیح‌تر به نظر می‌رسد و با وجود «عالم ذر» نیز تطبیـق دارد، در حالی‌كه دو نظریّه‌ی دیگر با وجود عالم ذر تضاد دارد و به‌گونه‌ای وجود این عالم را منتفی می‌داند. (هرچند كه برخی وجود عالم ذر را تایید نمی‌كنند) بیشتر متافیزیسین‌ها، عرفا‌، علماء و دانشمندان اعتقاد دارند كه ارواح قبل از اجسام خلق شده‌اند. احادیث و روایات نیز این مطلب را تأیید می‌نمایند.
     

    Alastor

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/03/07
    ارسالی ها
    2,669
    امتیاز واکنش
    15,422
    امتیاز
    746
    محل سکونت
    یوکوهاما یا هازبین هتل،فرقی نمیکنه:|
    ● نزول و صعود روح
    به اعتقاد برخی از بزرگان، روح قبل از نـزول به عـالم دنیـا، عوالم «ارواح» و «ذر» را پشت‌سر گذاشته‌است. بعد از عالم دنیا نیز عوالم «برزخ» و «قیامت» را در پیش‌رو دارد، كه باید به‌سمت آنها صعود كند. درواقع انسان در مدّت كوتاه حضور خود در عالم دنیا، بین دو بی‌نهایت قرار دارد.
    علّامه سید محمدحسین طباطبایی- صاحب تفسـیر المیـزان- عوالم قبل از عالم دنیا را این‌گونه معرفی می‌نماید: « عالم ماده از جهت وجود مسبوق به عالم دیگری است كه مادی نیست اگر چه احكام ماده در آن یافت می‌شود، و در واقع این عالم، علتِ عالم مادی است، و نیز عالم ماده مسبوق به عالم دیگری است كه از ماده و احكام آن هر دو مجرد است كه در حقیقت علتِ علتِ عالم مادی است.»
     

    Alastor

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/03/07
    ارسالی ها
    2,669
    امتیاز واکنش
    15,422
    امتیاز
    746
    محل سکونت
    یوکوهاما یا هازبین هتل،فرقی نمیکنه:|
    ● ارتباط با ارواح
    ارتباط با ارواح از جمله مباحث مهمّ و حساس در متافیزیك است كه در جای خود به تشریح آن خواهیم پرداخت، ولی ذكر این نكته ضروری است كه هزاران نفر از دانشمندان، محققان و متافیزیسین‌ها در این رابـ ـطه تحقیقات و پژوهش‌های علمی داشته‌اند و بر صحت آن اعتراف كرده‌اند.
    حضرت آیت‌الله‌العظمی مكارم‌شیرازی ضمن تایید وجود روح و عدم امكان انكار آن می‌فرمایند: «… همچنین امكان ارتباط با ارواح را از طریق صحیح علمی برای افراد ورزیده‌ای كه در این راه حقیقتاً كار كرده و زحمت كشیده‌اند نیز نمی‌توان انكار نمود، و همان‌طور كه خواهیم دید، از سخنان پیشوایان بزرگ اسلام نیز امكان این موضوع مسلّم می‌گردد.»
    ویلیام كروكس پس از سال‌ها تحقیق در این رابـ ـطه می‌گوید: « من نمی‌گویم كه ارتباط با ارواح امكان وقوع دارد ، بلكه می‌گویم كه این امر عملاً و بالفعل تحقق پذیرفته است. »
     

    Alastor

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/03/07
    ارسالی ها
    2,669
    امتیاز واکنش
    15,422
    امتیاز
    746
    محل سکونت
    یوکوهاما یا هازبین هتل،فرقی نمیکنه:|
    انسان
    انسان یك موجود دو وجهی است، یك وجه آن، وجه فیزیك، صورت، وجه خاكی، ظاهر و وجه مُلكی نامیده می‌شود و وجه دیگر آن، وجه متافیزیك، سیرت، وجه افلاكی، باطن و وجه ملكوتی گفته می‌شود. وجه متافیزیك انسان نیز دارای مراتب و بخش‌های مختلف می‌باشد. اگر بخواهیم نسبت این دو وجه را با كسر نشان دهیم، وجه فیزیك حدود ۱% (و حتی كمتر از این) و وجه متافیزیك حدود ۹۹% (وحتی بیشتر از این) از وجود انسان را تشكیل می‌دهد. این در حالی است كه انسانها آن ۹۹% را بطوركلّی فراموش كرده‌اند و از یاد بـرده‌اند و فقط به همان ۱% توجه دارند، غافل از این‌كه وجه فیزیكـی علاوه بر ناچیز بودنـش از لحاظ كمـی، مانایـی و پایـداری كیفـی نیز ندارد و به زودی انسـان مجبور به رها كردن آن خواهـد شد.
    از خوانندگان گرامی دعوت می‌شود كمی در این‌باره بیندیشند، وقت انسـانها از صـبح تا شـب و از شـب تا صبـح چگـونه صـرف می‌شـود؟ معمولاً اكثر مردم از صبح تا شـب كار می‌كنند، تا پـول در بیـاورند و پـول را برای مسكن، پوشاك و غذا كه از اهم نیازهای جسم است، صرف می‌كنند. شب تا صبح هم می‌خوابند، برای آنكه جسم به استراحت بپردازد و فردا بهتر كار كند. پس همه‌ی اینها برای جسم و بُعد فیزیكی و همان ۱% است و بخش ناچیزی از‌ آن بطور غیرمستقیم به بُعد ماورایی می‌رسد. آن مقدار از وقت یك انسان كه در طول شبانه‌روز با كسب علم و ایمان آن‌هم از روی عشق و با آگاهی صرف می‌شود، به روح و بُعد ماورایی و همان ۹۹% می‌رسد. آن‌هم علم فقط به‌خاطر علم و ایمان از روی معرفت و آگاهی است كه بر روح اثر مثبت می‌گذارد. حال این سؤال مطرح است كه هر انسان چه مقدار از ۲۴ ساعت وقت خود را صرف كسب علم و ایمان بدان صورت كه ذكر گردید، می‌كنـد؟
    علم و ایمان نقش بسیار مهمی در حیات معنوی و ماورایی انسان دارند و دو بال پرواز انسان به‌سوی تكامل می‌باشند. فراموش نشود كه این دو با هم ارزشمند هستند و پرنده با یك بال نمی‌تواند پرواز كند. بعضی انسان‌ها علم را می‌گیرند و ایمان را رها می‌كنند، اینان به تباهی و ظلمت خواهند رسید، گروهی نیز ایمان را می‌گیرند و علم را رها می‌كنند، اینان نیز حداقل در جا خواهند زد. ائمه‌ی اطهار علیهم‌السلام و معصومین بزرگوار در اوج مراتب علمی و ایمانی بوده‌اند و هر دو را در كنار هم داشته‌اند. امام یا پیغمبری یافت نمی‌شود كه عالم باشد ولی معنوی نباشد و یا سرشار از معنویت باشد ولی عالم نباشد. در تاریخ می‌خوانیم كه ُحكّام غاصب وقت به كرات برای رسواكردن ائمه‌اطهار علیهم‌السلام، به خیال واهی خودشان، آنان را مجبور به مباحثه‌ی علمی با دانشمندان وقت نمودند، ولی همواره نه تنها ائمه‌ی بزرگوار در این مباحثه‌های علمی پیروز و سربلند شدند، كه دانشمندان طرف مباحثه در مقابل مقام و منزلت علمی این بزرگان سر تعظیم فرود آوردند.
    بیایید بر این جمله ی زیبای انیشتین – دانشمند و فیـزیكدان نامی- توجه نماییم: « دین بدون علم كور است و علم بدون دین كر است. »
     

    Alastor

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/03/07
    ارسالی ها
    2,669
    امتیاز واکنش
    15,422
    امتیاز
    746
    محل سکونت
    یوکوهاما یا هازبین هتل،فرقی نمیکنه:|
    کلامی از حضرت امام خمینی ره
    مینیاتیزم یا نوم مغناطیسی تکان بزرگی به جهان داده، نفس¬های آخر مادیین به شماره افتاده، درآتیه ی نزدیکی علم، پرده از روی کار به کلی برمی¬دارد و عالم ارواح و زندگی جاوید آنها وآثار غریبه آنها را از قبیل عدم حساسیت خفتگان مغناطیسی و غیب‌گویی های آنها و صدها اسرار شگفت‌آمیز را بر روی دایره ریخته، اساس مادیت را برای همیشه از جهان برمی چیند، قدم های بزرگی علم امروز برای آشکار کردن اسرار نهان جهان برداشته، خوارق عادت، معجزات، کرامات، اطلاع به مغیبات که در نظر مادیین جزء افسانه ها بشمار می رفت، در جهان علم امروز نزدیک به واضحات و فردای علم آن را از بدیهیات می کند. چیزهایی که امروز علماء روح اروپا بدان با کمال وجد و سرافرازی به خود می بالند اموری است که در هزار و سیصد سال قبل از این پیغمبر اسلام و امامان و شیعیان با صراحت لهجه بی تردید و شبهه به جهان اعلام کردند. (حضرت امام خمینی روحی فداه)
     

    Alastor

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/03/07
    ارسالی ها
    2,669
    امتیاز واکنش
    15,422
    امتیاز
    746
    محل سکونت
    یوکوهاما یا هازبین هتل،فرقی نمیکنه:|
    متافیزیک
    تعریف واژه متافیزیک به راحتی امکان‌پذیر نیست، آن هم وقتی این تصور در مردم ایجاد شده که متافیزیک به معنی مطالعه چیزی فرای فیزیک است و یا متافیزیک، فیزیک را بی‌اهمیت دانسته و از آن عبور کرده و به توصیف پدیده‌هایی غیرفیزیکی می‌پردازد. این تعریف و نگاه به متافیزیک کاملاً اشتباه است.
    واژه «متافیزیک» از مجموعه ۱۴جلدی کتب فلسفی ارسطو می‌آید که به «متافیزیک ارسطویی» مشهور است. ارسطو خودش این نام را بر آن نگذاشته و این واژه را نمی‌شناخته است، او مجموعه کتابش را به فصول «فلسفه اولیه، علوم اولیه، خرد، الهیات» تقسیم کرده بود. صد سال بعد از مرگ ارسطو یکی از شاگردان مکتب ارسطو و از ویرایش‌کنندگان کتب او (احتمالاً آندرونیکوس رودوس) نام این مجموعه کتاب را Ta meta ta phusika می‌گذارد که به زبان یونانی به معنی «بعد از فیزیک» است.
    چرا آندرانیکوس رودوس این نام را برمی‌گزیند؟ چون ارسطو کتابی در مورد علوم طبیعی دارد که نام آن «فیزیک» است و امروز بنام «فیزیک ارسطویی» شناخته می‌شود. ارسطو مجموعه کتب فلسفی را پس از کتاب «فیزیک» به رشته تحریر درآورده است. شاگردان و مریدان ارسطو بر این باور بودند که کتب فلسفی باید پس از «فیزیک ارسطو» مطالعه شود و کسی واجد شرایط فهم آنهاست که علوم طبیعی یا «فیزیک» را فهمیده باشد و بنابراین آن را «متافیزیک» به معنی «بعد از فیزیک» نامیده‌اند که به همین نام هم مشهور شده است. متافیزیک بخشی از مباحث فلسفه است که در مورد کُنه وجود، چیستی، علت اولیه و «آنچه غیرقابل تغییر است» بحث می‌کند و به صورت کلی به دو دسته «متافیزیک قدیم» و «متافیزیک نوین» تقسیم می‌شود که هرکدام به موضوعاتی فلسفی متفاوتی می‌پردازند و ابداً ربطی به پدیده‌های غیرطبیعی/فراطبیعی/ماورایی ندارند. البته بحث در لزوم یا درستی فلسفه ارسطویی و متافیزیک همچنان داغ است و فلاسفه بسیاری (از جمله کانت) متافیزیک را نادرست و بی‌معنا می‌دانند. (دایره‌المعارف فلسفه دانشگاه استنفورد)
    شاید اشکال در فهم واژه برای فارسی‌زبانان از آنجا ایجاد شده که فلاسفه عرب‌زبان مکتب ارسطو، کتاب فیزیک ارسطو را «الطبیعه» و مجموعه متافیزیک را «مابَعدُ الطبیعه» یا «بعد از علوم طبیعی» ترجمه کرده‌اند و این هم‌شکلی نام، این امر را مشتبه کرده است که «مابعدالطبیعه» همراستا یا هم‌سنخ با «ماوراءالطبیعه» است. در صورتی که این تصور غلط است و میان این دو مفهوم ارتباطی وجود ندارد.
     

    Alastor

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/03/07
    ارسالی ها
    2,669
    امتیاز واکنش
    15,422
    امتیاز
    746
    محل سکونت
    یوکوهاما یا هازبین هتل،فرقی نمیکنه:|
    ماوراءالطبیعه
    پدیده‌های ماورایی اقلامی از پدیده‌ها هستند که به شکل علمی و طبیعی قابل توضیح نیستند، دلایل نامشخص دارند و از دیرباز در فرهنگ عامه وجود داشته‌اند. شواهد علمی و دانشمندان، پدیده‌های ماورایی را پشتیبانی نکرده و آن را نمی‌پذیرند. این پدیده‌ها می‌تواند شامل باور به شعور مواد، انرژی‌های خاص مثبت و منفی، وجود روح، دیدن موجودات فضایی، اعتقاد به تعبیر خواب، طایع‌بینی، چاکرا، طلسم، تله‌پاتی، استخاره، الهام، تقدیر و شانس، جن، موجود غیر ارگانیک، هومیوپاتی و هر چیز غیرطبیعی باشد.
    برعکس آنچه تصور می‌شود تحقیقات فراوانی برای اثبات یا وجود موارد فراطبیعی و ماورایی انجام شده اما همه آنها با شکست مواجه شده‌اند. دانشمندان معتقدند ادعای مشاهده پدیده‌های ماوراءالطبیعه می‌تواند ناشی از تفسیر یا برداشت نادرست افراد از وقایع طبیعی، سوءتعبیر یا سوءتفاهم، نوعی شیادی یا صرفاً یک اتفاق احتمالی باشد به همین دلیل است که بنا به اصل تیغ اوکام این تفکرات کنار گذاشته می‌شوند.
    افراد زیادی در جهان مدعی دیدن پدیده‌های ماورایی، تله‌پاتی، ذهن‌خوانی، ارسال انرژی، گفتگو با مردگان و مواردی از این دست شده‌اند. اولین بار در سال ۱۹۲۲ گروهی از دانشمندان امریکایی جایزه ۲۵۰۰ دلاری برای کسی گذاشتند که در شرایط آزمایشگاهی یکی از این پدیده‌های ماورءالطبیعه که مدعی آن است، اثبات کند. پس از آن گروه‌های علمی مستقل و دانشمندان فراوانی از سراسر جهان جایزه‌های مشابهی را اعلام کردند که امروز مجموع آنها به حدود ۲.۴ میلیون دلار می‌رسد. جیمز رندی که خود یکی از مشاهیر برملا کردن شگرد طالع‌بینان و و گرفتن مچ مدعیان ماورایی است، جایزه یک میلیون دلاری برای کسی تعیین کرده که بتواند چیزی فراطبیعی را در حضور متخصصان اثبات کند. تا کنون همه مدعیان در برابر همه این جوایز شکست خورده‌اند.
    نکته مهم اول: متافیزیک بحثی فلسفی در مورد علل وجود و چیستی موجودات است و ارتباطی به ماوراءالطبیعه ندارد.
    نکته مهم دوم: دنیای علم نمی‌گوید که چیزی فراطبیعی وجود ندارد، بلکه معتقد است که این موارد قابل بررسی در دنیای علم نیست و نمی‌توان از راه علم به اثبات آن رسید و دنیای علم نیز به آن نیازی ندارد. لذا این موارد را کنار گذاشته و بحث در مورد آن را نمی‌پذیرد. اما باید توجه داشت که هرجا فردی یا گروهی مدعی اثبات علمی پدیده فراطبیعی شد علم به سراغش آمده و ادعای او را بررسی خواهد کرد.
    نکته مهم سوم:وقتی نتوان «عدم وجود یک اتفاق غیرطبیعی» را به کمک علم اثبات کرد به معنی «وجود آن اتفاق غیرطبیعی» نیست. به لحاظ منطقی بار اثبات ادعا به عهده مدعی است. اگر فردی مدعی شود که «یک قوری در فضای میان کهکشان‌ها امور کائنات را اداره می‌کند» علم نمی‌تواند عدم وجود آن را اثبات کند، اما به معنی وجود این قوری هم نیست. کسی که چنین ادعایی کرده باید آن را اثبات کند و تا زمانی که به اثبات نرسیده گفتگو در مورد آن بی‌معنی است و فقط به شکل ادعا/باور/عقیده‌ی فرد مدعی باقی می‌ماند.
     

    برخی موضوعات مشابه

    تاپیک قبلی
    تاپیک بعدی
    بالا