اما فرهنگنامه ی فارسی کلمه ی قدغن را نیز نادرست نمی داند اما اصل این کلمه ریشه در ترکی دارد یعنی همان غدغن
۴-
کج دار و مریز یا کجدار و مریض :
واژه ی کج دار و مریز یعنی دست به عصا راه رفتن .
کنایه از رفتار با احتیاط بخاطر شرایط موجود و حفظ و نگهداری چیزی در شرایط غیر معمول
پس نوشتن ان به صورت کجدار و مریض نا درست است
۵-
سه جلد یا سجل؟
سجل به معنای شناسنامه یا مدرک شناسایی شخصی است پس به کاربردن واژه ی سه جلد برای مفهوم شناسنامه نا درست است
زُهم یعنی بوی ناشی از گوشت مانده یا گندیده و مواد غذایی فاسد
پس به کار بردن واژه ی زُخم برای مثال بوی زُخم برای بد بودن و نا مطبوع بودن بو صحیح نمی باشد .
دقت ویژه —★
۷-
گزیر یا گریز ؟
گزیر به معنای چاره ، علاج
و
گریز به معنای فرار کردن ، گریختن
۸-
مس یا مسح؟
دقت کنید ؛
مس به معنای لمس کردن
و مسح به معنای کشیدن وضو بر دست ، پا ، سر یا ... می باشد .
در به کاربردن کلمات کمی بیشتر دقت کنیم
۹-
افغان یا افغانی ؟
افغان : اهل کشور افغانستان
افغانی : منسوب به افغانستان و افغان ها (و واحد پول )
برای به کار بردن واژه ای با مفهوم اهل کشوری بودن کمی بیشتر دقت کنید .
پس واژه ی افغانی که رواج بیشتری دارد نا صحیح است و باید از افغان برای مفهوم نشان دادن اهل کشوری بودن استفاده کرد
۱۰-
بلیط یا بلیت ؟
خوب است بدانید که این کلمه از زبان فرانسوی وارد فارسی شده و نیازی به عربی کردن ان ندارد . پس شکل صحیح آن بلیت درست تر است تا بلیط
باید این را هم در نظر گرفت که این موارد باید بیشتر در نثر های کتابی و ادبی رعایت شوند .
۱۲-
در یا درب ؟
درب کلمه ای است عربی به معنای دروازه ی ورودی شهر یا قلعه
اما در کلمه ای فارسی است به معنای محل ورود یا ورودی .
دقت کنید !
۱۳_
خواستن یا خاستن؟
این رایج ترین اشتباه نویسندگان گرامی است .
خواستن به معنای طلب کردن
و خاستن به معنای بلند شدن است .
پس در این دو واژه به شدت دقت کنید .
برای مثال برای اینکه بگوییم :
حمید عصبانی از جا برخواست ! این صحیح نمی باشد و واژه ی برخاست واژه ی صحیح و به جا است