VIP همه چیز درباره ادیان و آیین ها «چه دین هایی داریم؟»

☾♔TALAYEH_A♔☽

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2017/05/18
ارسالی ها
35,488
امتیاز واکنش
104,218
امتیاز
1,376
فالون دافا

220px-Falun_Gong_Logo.svg.png

فالون نشان فالون دافا است که متشکل از علامت سواستیکا در وسط و چهار علامت دیگر مشابه از مدرسه بودا و نمادهای تایچی آبی، قرمز از مدارس دائوی بزرگ اولیه و علامتهای تایچی قرمز، سیاه از مدرسه دائو
فالون دافا یا فالون گونگ (به چینی: 法轮功) روشی معنوی چینی است که برای پالایش، پرورش و تزکیه بدن و ذهن بر مبنای سه اصل «حقیقت»، «نیکخواهی» و «بردباری» می‌باشد که در سال ۱۹۹۲ میلادی به وسیله آقای لی هنگجی در چین بنیان گذاشته شد. آموزه‌های فالون دافا ریشه در تعالیم کهن چین دارد و شامل پنج سری تمرین ملایم (چهار تمرین ایستاده و یک تمرین مدیتیشن) به همراه اصولی که به گفته منابع آن بر پایه سه اصل حقیقت_ نیکخواهی_بردباری است می‌باشد. محتوای تعلیمات فالون دافا در کتاب جوان فالون بیان گردیده‌است.[۱] تزکیه معنوی بخش جدایی ناپذیری از فرهنگ باستانی چین است و در فالون گونگ، فرد از طریق تمرین مداوم و خالصانه، تلاش می‌کند به از خودگذشتگی، بینش و آگاهی بیشتر، خلوص درونی و تعادل و در نهایت به حالتی که در سنت آسیایی «روشن بینی» یا «کسب دائو» نامیده می‌شود، دست یابد. آموزش تمرین‌های در فالون دافا توسط داوطلبان و به‌طور رایگان انجام می‌شود.[۲] از آن جا که اشاعه این روش در بین سال‌های ۱۹۹۲ تا ۱۹۹۹ منجر به ارتقا سطح سلامت مردم چین و کاهش فراوان هزینه‌های درمان گردید، مورد حمایت دولت چین واقع بود. در طی این سال‌ها تعداد کثیری از مردم چین در پارک‌ها آزادانه تمرین‌های فالون گونگ را انجام می‌دادند. به تدریج تعداد تمرین کنندگان این روش رو به افزایش گذاشت و این امر موجبات ترس حزب کمونیست چین را فراهم کرد. حزب کمونیست چین در سال ۱۹۹۹ میلادی، این گروه را غیرقانونی اعلام کرد و برای جلوگیری از نفوذ این روش معنوی در بین مردم تلاش‌هایی انجام داده‌است.[۳] از ۲۰ ژوئیه ۱۹۹۹ زمانی که حزب کمونیست چین شروع به شکنجه سرتاسری فالون دافا در کشور چین کرده‌است، فالون گونگ مورد توجه بین‌المللی واقع گردیده و دولت‌ها، سازمان‌های حقوق بشر و محققان بسیاری شکنجه و نقض فجیعانه حقوق بشر را در چین مورد بررسی قرار داده‌اند؛ که در این میان، دولت چین در برابر چنین اتهاماتی ایستادگی می‌کند. بر مبنای منابع در حال حاضر میلیون‌ها نفر از تمرین کنندگان فالون دافا بر اثر شکنجه و آزار کشته شده‌اند.[۴] سازمان عفو بین‌الملل اعتقاد دارد که سخت گیری‌ها در چین اهداف سیـاس*ـی داشته و نقض ابتدایی‌ترین حقوق بشر می‌باشد.[۵] نگرانی هااز بابت گزارشات زیادی از شکنجه و زندانی کردن‌های غیرقانونی در چین زیاد شده‌است. مجلس آمریکا دولت چین را برای آزار و اذیت شهروندان پیرو فالون دافا در آمریکا محکوم کرد و با تصویب ۴۳۰ رای به دولت چین اعلام کرد «شکنجه و آزارش را علیه تمرین کنندگان فالون دافا در ایالات متحده متوقف کند.[۶] همچنین جیانگ زمین رئیس سابق حزب کمونیست چین بارها به خاطر عامل اصلی این آزار در معرض اتهام قرار گرفته‌است.[۷]

محتویات
  • ۱ پیدایش
  • ۲ بنیان‌گذار
  • ۳ عقاید و تعالیم
  • ۴ شکنجه سرتاسری فالون دافا (فالون گونگ) در چین
  • ۵ تحقیقات انجام شده در زمینه حفظ سلامتی
  • ۶ تعداد تمرین کنندگان
  • ۷ آموزه‌های فالون‌گونگ
  • ۸ برداشت اعضای بدن از تمرین‌کنندگان فالون دافا
  • ۹ اعتقاد به موجودات فضایی
  • ۱۰ نماد فالون
  • ۱۱ منابع
  • ۱۲ پیوند به بیرون
پیدایش
220px-Five_Exercises_of_Falun_Dafa.jpg

The five exercises of Falun Gong
برای اولین بار فالون دافا در ۱۳ می۱۹۹۲ به وسیله آقای لی هنگجی در شهر چانگ چون به عموم معرفی گردید. بر مبنای صحبت‌های وی فالون دافا یک سیستم تزکیه بدن_ذهن می‌باشد که در گذشته تنها به رهروان منتخب انتقال پیدا می‌کرد و از آن به عنوان یک «متد تزکیه» سطح بالا نام بـرده که در گذشته نیاز به داشتن شین شینگ Xinxing (طبیعت یا سرشت ذهن، سرشت قلب، سیرت، ویژگی‌های اخلاقی) بسیار بالا و همچنین کیفیت مادرزادی بسیار والا داشت. در سال ۱۹۹۲ در نمایشگاه تندرستی شرق پکن فالون دافا عنوان ستاره مدرسه چی گونگ را گرفت و از آقای لی هنگجی به عنوان استاد نمونه چی گونگ قدردانی گردید. پس از ان از سوی انجمن‌های محلی چی گونگ از آقای لی هنگجی دعوت به عمل آمد واو با شرکت در سمینارهایی در شهرهای مختلف چین در مدت سه سال به آموزش تمرینات و آموزه‌های خود پرداخت. پس از آن فالون دافا به‌طور داوطلبانه انتشار پیدا کرد و از سال ۱۹۹۶ آقای لی هنگجی و پیروان اواین روش را به سایر کشورها معرفی کردند.

بنیان‌گذار
بر مبنای منابع او بیش از ۴۰۰ تقدیرنامه دریافت کرده و البته او دو بار کاندیدای جایزه صلح نوبل نیز گردیده‌است.[۸] متأسفانه زندگی نامه دقیقی از وی در دسترس نیست. بر مبنای بیوگرافی آقای لی هنگجی «تمرین تزکیه» (Xulian) را در سنین خیلی کم از استادان بسیاری از مدارس بودا و تائو فرا گرفته‌است. این بیوگرافی می‌گوید که او به وسیله Quan Jue دهمین وارث راه بزرگ مدرسه بودا در سن ۴ سالگی آموزش دید. سپس او در سن ۸ سالگی به وسیله استاد تائوئیستی تعلیم دید. وی از او در سن ۱۲ سالگی جدا شد و سپس او به وسیله استادی از مدرسه راه بزرگ به وسیله تائویستی موسوم به تائویست حقیقی که از کوه‌های چانگ بای changbai آمده بود تعلیم دید. گرچه دولت کمونیست چین سعی دارد وی را به عنوان یک انسان عادی جلوه دهد و حتی نقاط منفی را در زندگی‌نامه او وارد کند.

عقاید و تعالیم
به گفته آقای لی هنگجی فالون دافا نوعی چی گونگ سطح بالا می‌باشد. چی گونگ به روش‌های سنتی چینی گفته می‌شود که چی یا انرژی حیاتی را تزکیه می‌کنند که تنها در اواخر انقلاب فرهنگی همگانی گردید و اصولاً فقط در سطح شفا و حفظ سلامتی بودند. آقای لی هنگجی در سخنرانی‌های خود اظهار کرده که چی گونگ روش تزکیه‌است.[۹] تعالیم فالون دافا، تعالیمی هستند که در سنت چین به نام «فا»، "Fa" نامیده می‌شود. آقای لی ذکر کرده‌است که روش تزکیه او یک تزکیه واقعی برای بدن و ذهن است و بدن انسان در طی عمل تزکیه دستخوش تغییرات عظیمی می‌گردد.

در تعالیم کتاب جوان فالون به‌طور مکرر از بین رفتن وابستگی‌های انسانی، تأکید بر تقوا و عدم مقابله به مثل در زندگی اجتماعی فرد بیان شده‌است. این که انسان‌ها باید قلبی سرشار از نیک خواهی داشته باشند. وی در کتاب جوان فالون در مورد مسائلی از قبیل منشأ عالم هستی و منشأ نژاد انسانی نیز صحبت کرده‌است و اصول زندگی تزکیه کنندگان این روش براساس سه اصل «حقیقت» «نیکخواهی» و «بردباری» است. در سال‌های پس از ۱۹۹۹ آموزه‌های وی بیشتر حاوی اصلاح فای کائنات که به اختصار آن را «fa rectification» با ترجمه فارسی «اصلاح فا» می‌نامند و همچنین شماتت حزب کمونیست چین بابت آزار پیروانش می‌باشد.

شکنجه سرتاسری فالون دافا (فالون گونگ) در چین
220px-Arrest_of_Falung_Gong_Practitioners_in_China.jpg

Arrest of Falung Gong Practitioners in China
در عصر روز نوزدهم ژوئیه ۱۹۹۹، کنفرانسی توسط مقامات بلند پایهٔ حزب کمونیست چین به ریاست جیانگ زمین تشکیل شد. او با سوءاستفاده از قدرت سیـاس*ـی‌اش، شخصاً به افکار اعضاء جهت داد و تصمیم بر آغاز یک سرکوبی و مبارزهٔ همه‌جانبه علیه فالون گونگ گرفت. او فالون گونگ را به نام دولت چین ممنوع اعلام کرد. در برنامه‌ریزی استراتژی سرکوب، سه سیاست به کار بـرده شد: ”خدشه دار کردن آبرو و اعتبار [تمرین‌کنندگان فالون گونگ]، سوق دادن [آنها] به سمت ورشکستگی مالی و آسیب‌رسانی فیزیکی [به آنها]“. متعاقب آن مبارزات سرکوب‌سازی با تمام قدرت آغاز گردید.

شکنجه‌های وحشیانهٔ انجام گرفته بروی تمرین‌کنندگان فالون گونگ بسیار متنوع هستند. کتک زدن، شلاق زدن، شکنجه با شوک الکتریکی، قرار دادن شخص در سرمای شدید در حد یخ زدن، بستن با طناب، دستبند و پا بند زدن برای مدت طولانی، سوزاندن با شعله آتش، آتش سیگار و آهن داغ، دستبند زدن و آویزان کردن، اجبار به ایستادن یا زانو زدن برای مدت طولانی، کتک زدن با چوب نی یا کابل، سوء استفادهٔ جنـ*ـسی و تجـ*ـاوز به عنف تنها بخشی از این شکنجه‌ها را تشکیل می‌دهد. در اکتبر سال ۲۰۰۰ زندان‌بانان زندان ماسانجی‌یا (Masanjia) هجده زن تمرین‌کنندهٔ فالون گونگ را مجبور به درآوردن لباس‌ها بطور کامل کرده و آن‌ها را به درون سلول‌های زندان مردها انداختند تا به آن‌ها تجـ*ـاوز کنند. تمامی این جرایم به‌طور کامل ثبت گردیده و لیست‌های بیشماری را تشکیل داده‌اند.[۱۰][۱۱][۱۲]

200px-FalunDafa_Burn_tanyongjie.jpg

Falun Gong practitioner Tang Yongjie was allegedly tortured by prison guards, who applied hot rods to his legs, in an attempt to force him to recant his beliefs.
یکی از نمونه‌های این شکنجه‌ها که اخیراً نیز در برخی از رسانه‌ها بازتاب پیدا کرد، بدین صورت است که اعضای بدن تمرین‌کنندگانی که در اردوگاه‌های کار اجباری زندانی شده‌اند اعم از کلیه، جگر و قرنیه چشم درحالی که زندانی زنده است از بدن آن‌ها جدا گردیده به بیمارستان‌های مختلف در تایلند و بقیه نقاط جهان فروخته می‌شوند. بقایای اجساد نیز به درون کوره‌های زباله‌سوز ریخته شده و سوزانده می‌شوند. از آنجا که روند کار در اردوگاه بسیار فجیع و سبعانه است اکثر پرسنل کادر پزشکی به‌کار گرفته شده در آن دچار ضایعات و اختلالات شدید روحی و روانی هستند. برخی از آنان دست به خودکشی زده‌اند. هیچ‌کسی نمی‌داند چند اردوگاه مرگ این‌چنینی در چین وجود دارد![۱۳][۱۴]

تحقیقات انجام شده در زمینه حفظ سلامتی
طبق آمار به دست آمده مزایای سلامتی در فالون گونگ قابل توجه بوده‌است. از جمله بررسی‌ها در داخل چین که توسط انجمن سلامت چین با حمایت دولت و به درخواست کمیسیون ملی ورزش چین بر روی مزایای سلامتی انجام شده بود، پیش از شروع آزار و شکنجه و ممنوع شدن این روش، بیش از ۹۹٫۸ درصد از افراد سلامتی و بهبودی از بیماری را پس از شروع به تمرین اعلام کردند. از دیگر موارد مطرح شده، ارتقا سطح کیفیت معنوی زندگی و ایجاد هماهنگی در خانواده بوده‌است.[۱۵] [۲]

کتاب «زندگی و آرزو» تجارب صدها تمرین‌کننده فالون‌گونگ در مورد قدرت شفا دهی بیماری این روش را از سرزمین چین و سراسر دنیا ارائه کرده‌است. بخش مختصری از این کتاب به فارسی ترجمه شده‌است. بیماری‌های درمان شده شامل انواع مختلف بیماری‌ها از جمله سرطان‌های پیشرفته و تومور مغزی تا درد مفاصل و استخوان و رماتیسم می‌شود.[۱۶][۱۷]

تمرین کنندگان این روش بیماری دیگران را درمان نمی‌کنند؛ بلکه هر شخص با انجام تمرین‌ها و پایبندی به اصول حقیقت نیکخواهی و بردباری در فالون دافا، رهایی از بیماری را تجربه می‌کند.[۱۸]

تعداد تمرین کنندگان
شمار دقیق تمرین کنندگان فالون دافا مشخص نمی‌باشد زیرا هیچ گونه نام‌نویسی یا عضویتی در فالون دافا وجود ندارد. روزنامه New York Times چاپ ۲۷ آوریل ۱۹۹۹ به نقل از دولت چین، تعداد آن را هفتاد میلیون اعلام کرده بود. بر مبنای وب گاه فالون دافا تعدادشان در حال حاضر رقمی بالای ۱۰۰ میلیون می‌باشد. روز ۱۳ می‌روز جهانی فالون گونگ است.[۱۹][۳][۴]

آموزه‌های فالون‌گونگ
فالون‌گونگ فرد را قادر می‌سازد تا از لحاظ روحی و معنوی و جسمی با ابزار تکمیلی که تمرین‌ها است صعود کند. اصول این روش شامل حقیقت، نیکخواهی و بردباری می‌شود. این اصول در کنار یکدیگر اصول کیهان در نظر گرفته می‌شود که فرد در این روش سعی می‌کند تا خود را با این اصول منطبق کند. با در نظر گرفتن این اصول می‌توان خوبی را از بدی و نیکی را پلیدی تشخیص داد. ارزش نهادن به اصول اخلاقی و به اصول انسانی و تقوا از آموزه‌های فالون‌دافا است.[۲۰] در فالون‌گونگ انجام تمرین‌ها و تأکید در بالا بردن ارزش اخلاقی در فرد (شین‌شینگ) شامل افکار و کردار فرد، آموزش داده شده‌است. بردباری، تحمل سختی‌ها با قلبی بخشنده و نیک‌خواه از دیگر موارد تأکید شده در رعایت شین‌شینگ فرد است. از دیگر موارد رها شدن از تمناها و افکار بد، خواهــش نـفس، کشتن، حسادت، خودنمایی، رقابت و دیگر موارد است. فالون‌گونگ کمک می‌کند که فرد پیوسته و قدم به قدم پیشرفت کند.[۲۰]

برداشت اعضای بدن از تمرین‌کنندگان فالون دافا
با تحقیقات صورت گرفته توسط محققین حقوق بشر و وکلای حقوق بشر از جمله دیوید ماتاس و دیوید کیلگور اثبات شده‌است که تعداد زیادی از تمرین‌کنندگان فالون‌دافا به منظور برداشت اعضای بدنشان برای فروش توسط حزب کمونیست چین به قتل رسیده‌اند. این امر اولین بار در سال ۲۰۰۶ به خارج از مرزهای چین نفوذ کرد. تحقیقات ماتاس و کیلگور نشان می‌دهد که در چین می‌توان در کمتر دو هفته اعضای بدن دریافت کرد که شامل قلب، کبد، کلیه، قرنیه و شش می‌شود. این در حالیست که در کشورهای دیگر از جمله کانادا بیش از دو سال زمان لازم است که عضو مورد نظر که با بدن بیمار تطابق داشته باشد یافت شود.[۲۱][۲۲]

همچنین آمار فروش اعضای بدن در چین نشان می‌دهد که از زمان ممنوعیت تمرین فالون‌گونگ و از زمان شروع آزار و شکنجه توسط حزب کمونیست چین در سال ۱۹۹۹ در چین، تعداد آمار فروش اعضای بدن در چین به طرز عجیبی افزایش یافت.[۲۳]

کتاب «محصول خونین» که توسط دیوید ماتاس و دیوید کیلگور وکلای حقوق بشر کانادایی نوشته شده است، اطلاعات دقیقی از برداشت اعضای بدن ارائه می‌دهد. کتاب «قلب من فروشی نیست» نیز در زمینه برداشت اعضای بدن در سال ۱۳۹۱ در ایران منتشر شد.[۲۳] ا تان گاتمن، متخصص در امور چین نیز در کتاب خود با نام «قتل‌عام» بیش از ۵۲ مورد از موارد شکنجه و آزار تمرین‌کنندگان فالون‌گونگ را با جزییات ذکر کرده‌است. برخی از موارد توسط اعضای خانواده افرادی که به قتل رسیدند در خارج از مرزهای چین بیان شده‌است و تعدادی نیز توسط خود افراد پس از آن‌که موفق به فرار از چین شده‌اند بیان شده‌است. در بسیاری از موارد نیز تمرین‌کنندگانی را که حاضر نبودند از عقاید خود دست بردارند، مجبور به کار در اردوگاه کار اجباری در چین کرده و به صورت دوره‌ای آزمایش‌های مختلفی بر آن‌ها انجام می‌شد تا در صورت یافتن فرد متقاضی از اعضای بدن وی استفاده کنند.[۲۴]

براساس آمار به دست آمده بیش از ۶۴ هزار تمرین‌کننده فالون‌گونگ برای فروش اعضای بدنشان در چین به قتل رسیده‌اند. تحقیقات نشان می‌دهد که برداشت اعضای بدن در سال‌های اخیر شامل مسلمانان اویغور و تبتی‌ها که حزب کمونیست همیشه قصد سرکوب آن‌ها را داشته‌است نیز می‌شود؛ اما بخش اعظم اعضای بدن را تمرین‌کنندگان فالون‌گونگ تشکیل می‌دهند.[۲۵]

اعتقاد به موجودات فضایی
در فالون گونگ از وجود بعدهای مختلف و زمان مکان‌های متفاوت و وجود موجودات فضایی که قادرند در بین بعدها سفر کنند گفته شده است؛ و این امر که مفهوم زمان و مکان در بعدهای مختلف متفاوت است و از آن جا که دانش آن‌ها در سطح بالاتری از نوع بشر قرار دارند قادرند به راحتی در میان بعدها سفر کنند.[۲۶][۲۷] آقای لی هنگجی در کتاب خود به نام جوان فالون درباره تفاوت زمان مکان‌های مختلف و بعدهای مختلف و وجود بشقاب پرنده‌ها که از سیارات دیگر می‌آیند و می‌توانند بین بعدها سفر کنند، صحبت می‌کنند.[۲۷][۲۸] وی در سخنرانی دوم خود در کتاب جوان فالون که به فارسی نیز ترجمه شده‌است چنین می‌گوید:[۲۷][۲۸][۲۹]

« در مقایسه با موجوداتی با خرد بالاتر در سیارات دیگر در جهان بزرگ‌تر، سطح دانش و تکنولوژی نژاد بشری ما بسیار پایین است. ما حتی نمی‌توانیم در بعدهایی که در یک زمان و یک مکان وجود دارند نفوذ کنیم، در حالی که بشقاب پرنده‌ها از سیارات دیگر مستقیماً می‌توانند به بعدهای دیگر سفر کنند. مفهوم زمان و مکان کاملاً متفاوت است. به همین جهت، در یک چشم به هم زدن می‌آیند و می‌روند و آن‌قدر سریع است که هیچ‌کس نمی‌تواند آن را تشریح کند. »
.[۲۷]

لی هنگجی در نوشته‌های اخیرش به صورت صریح دربارهٔ این موضوع صحبت می‌کند که چگونه موجودات فضایی که از سیارات دیگر آمده‌اند، بر تکنولوژی و فرهنگ انسان‌ها تأثیر می‌گذارند تا نقشه خود را برای جایگزین شدن با نژاد انسان‌ها عملی نمایند.[۲۷] او در مقاله‌ای که در نسخه اینترنتی Time Asia در تاریخ ۱۰ می ۱۹۹۹ منتشر شده‌است چنین می‌نویسد:[۲۷][۳۰]

« همان‌طور که می‌دانید علم جدید برای انسان توسط موجودات فضایی آورده شده‌است. آن‌ها وقتی که انقلاب صنعتی در غرب شروع شد آمدند. آن‌ها با ریاضیات و شیمی شروع کردند - از دانش سطحی و اولیه زمان‌های پیشین شروع کردند - و به درون ماشینهای مدرن رخنه کردند، و عاقبت به کامپیوترهای امروزی توسعه یافتند. همان‌طور که توسعه بیشتر ادامه می‌یابد هدف نهایی شان جای انسان‌ها را گرفتن خواهد بود. تعویض چگونه صورت می‌گیرد؟ همان‌طور که گفتم، در بدن انسان‌های امروزی تقریباً همه یک لایه از بدنی را دارند که توسط موجودات فضایی به وجود آمده‌است. چرا این را می‌گویم؟ زیرا تمام علمی که آن‌ها در شما القا کرده‌اند در ذهن شما یک شیوه منحرف شده بشری را ایجاد کرده‌اند. انسانی شبیه این هرگز در هیچ‌کدام از تمدن‌های قبلی بشری وجود نداشته‌است. وقتی ذهن شبیه آن است، بدن هم به همان شکل است. همان‌طور که می‌دانید هر سلول در بدن شما، شما است، و مغز شما به مغز هر کدام از سلول‌های شما مرتبط است. در این حالت، روند فکری درون سلول‌های بی‌شمار در بدن شما همگی افکار منحرف شده انسان‌ها هستند، و تمامی بدن شبیه آن شده‌است. این مصادف با این می‌شود که چرا خدایان دیگر انسان را به عنوان انسان در نظر نمی‌گیرند. وقتی که انسان دیگر انسان نیست، فایده این که خدایان آن را نجات دهند چیست؟ »
هنگامی که مصاحبه‌کننده‌ای از نشریه Time از او در مورد این موجودات سؤال می‌کند، لی هنگجی در پاسخ بیان می‌نماید که آن‌ها به نوعی شبیه انسان‌ها هستند، اما بینی‌هایی دارند که «از استخوان ساخته شده است». او برای پشتیبانی از ادعایش به مصاحبه‌کننده می‌گوید که دانشمندان آمریکایی در حال حاضر چند موجود فضایی را شناسایی کرده‌اند.[۲۷]


دکتر بنجامین پنی در کتاب خود عنوان می‌کند که عقاید لی هنگجی در مورد موجودات فضایی، به‌طور واضحی بین سالهای 1995 (که هنوز در چین اقامت داشت) و 1999 (که برای دو سال در آمریکا ساکن بود) تغییر کرده‌است. در سخنرانی‌های ابتدایی، لی هنگجی موجودات فضایی را به عنوان هدایت کنندگان سفینه‌های فضایی معرفی می‌کند که قادرند در سراسر کیهان و در میان ابعاد مختلف سفر کنند. این در حالی است که پنی معتقد است که گفته‌های او پس از سال 1999 شامل مواردی مانند تلاش موجودات فضایی برای جایگزین کردن نژاد انسان‌ها و تبانی آنان با برخی دولت‌ها نیز می‌شود. با توجه به همزمانی شروع این تغییرات با پخش دوبله چینی مجموعه تلویزیونی پرونده‌های اکس و مشابهت بیانات لی هنگجی با محتوای این مجموعه تلویزیونی، آقای بنجامین پنی این احتمال را مطرح می سازد که دیدگاههای لی هنگجی تحت تأثیر تماشای این برنامه قرار گرفته باشد. همچنین این احتمال را بیان می‌کند که ایشان در زمان اقامت در آمریکا با چنین مباحثی آشناتر شده باشند.[۲۷]

نماد فالون
نماد فالون دافا، فالون یا چرخ قانون است. این نماد مینیاتوری از جهان است. نماد وسط که سواستیکا یا سریواتسا نام دارد در ۲۵۰۰ سال پیش در بسیاری از مکان‌های دنیا از جمله هند و یونان شناخته شد. این نماد هیچ گونه مفهوم طبقاتی را در برندارد. سواستیکا در هند نمادی از خوشبختی در نظر گرفته می‌شود.
 
  • پیشنهادات
  • ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    موهیسم

    موهیسم یا موئیسم با نام مستعار مدرسه منطق موهیسم (به چینی: 墨家; پین‌یین: Mòjiā; literally "مدرسه مو") یکی از فلسفه‌های باستانی چین است که به واسطهٔ منطقهای عقلانی و علم توسعه یافتهٔ دانشمندان تحت تأثیر نظرات موزی پدید آمد. رشد و رونق این جنبش در ۴۷۰ پیش از میلاد تا ۳۹۱ پیش از میلاد و در روزگار دولت‌های ستیزنده بود. اگرچه دانسته‌ها در باره بنیادگذار این مکتب اندک است، اما این تفکر تکامل یافت و در همان عصر در کنار آیین کنفوسیوس، تائوئیسم و لگالیسم به عنوان یکی از چهار مکتب اصلی مدارس فلسفی چین در بین سال‌های ۷۷۰ تا ۲۲۱ پیش از میلاد تدریس می‌شد. در این عصر موهیسم و کنفسیوسیسم رقیبان یکدیگر قلمداد می‌شدند. گرچه در کتب و منطق چینی موهیسم نفوذ بسیاری داشته‌است و بر تائویسم تأثیر گذاشته، لیکن امروز مدرسه مستقلی از آن وجود ندارد و به نوعی ناپدید شده‌است.

    محتویات
    • ۱ منطق‌دانان
    • ۲ ریاضی‌دانان
    • ۳ جستارهای وابسته
    • ۴ منابع
    • ۵ پیوند به بیرون
    منطق‌دانان
    موهیست‌ها اغلب علاقه‌مند به حل مسائل منطقی بودند و این مدرسه در علم منطق اهتمام می‌ورزید. مورخانی مانند جوزف نیدهام معتقد هستند که این فلسفه در حال پیشرفت در بخش فلسفه علم بود که هیچگاه تکمیل نگشت لیکن برخی نیز این مکتب را متعصب می‌دانند.

    ریاضی‌دانان
    موهیست کانن از مو جینگ جنبه‌های مختلف و بسیاری از زمینه‌های مرتبط با علوم فیزیکی و گنجینه‌ای اطلاعاتی از ریاضیات را توصیف کرده‌است. این ارائه ساختار اتمی را ارائه می‌دهد که مواد از عناصر خُرد تقسیم‌نشدنی بوجود آمده‌اند.[۱] توصیفات مو جینگ مشابه ارائه‌های دموکریت بوده‌است.
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    سانتریا
    سانتریا ترکیبی است از مذهب کاتولیک، عبادت ارواح مردگان، و باورهای مذهبی به جا مانده از بردگان سیاه‌پوست، به ویژه از نیجریه. افراد زیادی به انجام دادن مناسک سانتریا می‌پردازند. آنها اجداد مرده خود را عبادت می‌کنند و عقیده دارند که آنها در دنیای ارواح زندگی می‌کنند و از آنها کمک و یاری می‌خواهند، درست مثل کاتولیک‌هایی که از قدیسان استمداد می‌کنند. سانتریا شرّ را اشاعه نمی‌دهد اما به قربانی کردن حیوانات می‌پردازد. به همین دلیل، بسیاری از مردم فکر می‌کنند که سانتریا با شیطان‌پرستی رابـ ـطه دارد، در حالی که اصلاً چنین نیست.
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    وودو
    220px-Voodo-altar.jpg

    محراب وودوو همراه با چندین بت در آبومی، بنین.
    وودوو یک آیین تخیلی و عجیب دینی است که در وست ایندیز، به ویژه در هائیتی و جامائیکا، بخش‌هایی از ساحل آفریقا و جنوب ایالات متحده رواج داشت. وودوو بر پایهٔ نیاپرستی، جادوگری و خرافات استوار است و شکل شعایر و مراسم جادویی به خود می‌گیرد. وقتی بردگان آفریقایی به غرب منتقل شدند، به زور به مسیحیت گرویدند. اجبار در تغییر دین بر این فرضیه استوار بود که بردگان مذهب شرک دارند که باید با مسیحیت جایگزین شود. بردگان، مخصوصاً در مناطق خارج از آمریکا، به بسیاری از سنت‌های آفریقایی خود پای‌بند ماندند. نتیجه تلاش برای کاتولیک کردن آن‌ها این بود که ملغمه‌ای از سنت‌های مذهبی آفریقایی و مسیحیت به وجود آمد که بعدها نام وودوو به خود گرفت. معتقدان به وودوو و روحانیون آن‌ها شیطان‌پرست نیستند. مناسک و آیین‌های مذهبی این افراد بسیار غیرعادی و از دیدگاه انسان‌شناسی و قوم‌شناسی بسیار جالب است، اما آن‌ها به هیچ وجه به عبادت شیطان، آن‌طور که در شیطان‌پرستی دیده می‌شود، نمی‌پردازند.
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    اساطیر آزتک

    250px-Aztec_statue_of_Coatlicue%2C_the_earth_goddess.jpg

    کواتلیکوئه، ایزدبانوی زمین در اساطیر آزتک.
    تمدن آزتکها، مجموعه‌ای از خدایان اساطیری گوناگون در یک سیستم مذهبی چند خدایی ِرا در برمی گیرد که توسط آنان به رسمیت شناخته شده‌اند، و مشتمل بر تعداد زیادی (بیش از یکصد مورد)، ایزد و ایزدبانو می‌باشند. افزون بر این، بر اساس باورهای دینی و عقاید آزتک‌ها، اساطیر این قوم را می‌توان دربرگیرندهٔ تعدادی از موجودات خارق العاده و فوق بشری نیز، تلقی کرد.

    محتویات
    • ۱ معرفی
    • ۲ خاستگاه و تاریخچه
    • ۳ وجه اشتراک با اساطیر مایا
    • ۴ خصوصیات
    • ۵ قربانی کردن انسان
    • ۶ منابع
    معرفی
    آزتک‌ها که به نام‌های مختلفی چون: تنوچکا مکزیکا، کُلهوا مکزیکا و... نامیده شده‌اند، قدرتمندترین سرخپوستان مکزیک در عصر تاریخی بودند. بنا به روایات اساطیری، این قوم بدنبال ایزد خویش، اویتسیلوپوچتلی، که کاهنی در جلوی آنان مجسمه او را حمل می‌کرد و با آنان صحبت می‌داشت، از آزتلان، که سرزمینی افسانه‌ای به نظر می‌رسد، آمده‌اند.

    به روایت اسطوره‌ها، باید روزی توقف می‌کردند که چشمشان به عقابی می‌افتاد که روی درخت نوپال(کاکتوس انجیری)، که میوهٔ سرخ رنگش به سان قلب انسان است، نشسته و مشغول از هم دریدن و خوردن ماری باشد؛ این نشانه‌ای برای آن‌ها بود. آنان این منظره [یا این نشانه] را، در جایی که معبد اعظم خویش را برپا داشتند، در تنوچتیتلان [که بعدها تبدیل به پایتخت آزتک شد]، مشاهده کردند، [پس گفتند]:

    بگذارید در جایی که نوپال هست، زاویه کوچکی بسازیم تا ایزد ما، عاقبت به آرامش دست یابد.

    فرانسیسکو کلاویجرو که در سده هیجدهم در وراکروس متولد شده، نوشته‌است که آزتک‌ها از جایی در منتهی‌الیه شمال رودخانه کلرادو آمدند، و مهاجرت آنها، به سبب آواز پرنده‌ای بود، که بر فراز درختی نشسته و می‌خواند: «تی وی!»، این واژه، واژه‌ای بود که به زبان آزتکی، مفهوم ِ«بیا برویم» داشت. پس آنان به راه افتادند و به دنبال مجسمه اویتسوپوچتلی، ایزد جنگ و خورشید رفتند.

    خاستگاه و تاریخچه
    خاستگاه و چگومگی نشو و نمای دولت و تمدن آزتک، در دین آزتک [و اسطوره‌های آزتکی]، عمیقاً بازتاب یافته‌است. آزتک‌ها برای مشروعیت بخشیدن به حاکمبت خود، باورها و شمایل نگاری مردمان پیشین را، کاملاً به کار گرفتند؛ به عنوان مثال، محوطه تولا، یعنی پایتخت افسانه‌ای تولتک‌ها، اهمیتی ویژه یافت، و بعضی از خدایان اساطیری آزتک را، می‌توان در تولا، و حتی پیشتر از آن، در تئوتی اوآکان، دنبال کرد.

    آزتک‌ها، اعمال مذهبی معاصران خود را نیز در این باورها گنجانیدند؛ از جمله آداب و رسوم مردم پوئبلا، خلیج کوست، هواستک، و میشتک‌های اوآهاکا. این پذیرش آگاهانهٔ آداب و رسوم بیگانگان، پیروزی آن‌ها را تکمیل و تحکیم کرد و برایشان وحدت فرهنگی به ارمغان آورد.

    وجه اشتراک با اساطیر مایا
    250px-Chalchiutlicue_rios.jpg

    چالچیوتلیکوئه، از مستندات ریوز.
    ناحیه‌ای که آزتک و مایای باستانی را تشکیل می‌داد، و در حال حاضر عموماً آمریکای میانی [یا آمریکای مرکزی] نامیده می‌شود، نواحی جنوبی و شرقی مکزیک، سرتاسر گواتمالا، بلایز و السالوادر، هندوراس غربی و جنوبی و سمت اقیانوس آرام، را در بر می‌گیرد. آمریکای مرزی تا شبه جزیره نیکویا در کاستاریکا را شامل می‌شد.

    مردمان امریکای میانی در عصر باستان، یک سلسله خصوصیات فرهنگی مشترک داشتند: تقویم‌های ۲۶۰ و ۳۶۵ روزه که یک دورهٔ حدوداً ۵۲ ساله را ثبت می‌کرد، نوشته‌های هیروگلیف مانند، کتاب‌های تاشونده و سالن‌های توپ بازی با فضاهای دایره شکل در وسط، از جملهٔ این مشترکات بود. گرچه مردمان این ناحیه، فرهنگ و زبان متمایزی داشتند، اما طی هزاران سال زندگی در کتار یکدیگر و از رهگذر مهاجرت، داد و ستد، فتوحات و زیارت، تماس‌های گسترده‌ای با یکدیگر داشتند. از این رو شگفت نیست که اسطوره‌های آزتک، مایا و سایر اقوام آمریکای میانی ِدوران ِباستان، مضمون‌های مشترک متعددی با یکدیگر دارند.

    خصوصیات
    اسطوره‌های آمریکای میانی، صرفاً گزارش‌هایی مقدس از منشاء جهان نیستند، بلکه حاوی درس‌هایی عمیق دربارهٔ رفتار مناسب اند. از جمله خصلت‌هایی که به کرات به مثابه عامل ویرانی یا شکست ذکر شده‌اند، تکبّر و آزمندی است.

    در اساطیر آزتک، آنکه سرانجام به خورشید تبدیل می‌شود، تکوسیس تکاتل مغرور و ثروتمند نیست، بلکه ناناواتسین فقیر و شجاع است. در پوپول ووه، قهرمانان دوقلو، پرندهٔ هیولایی به نام ووکوب کاکیش را، تنها به این دلیل می‌کشند که، بیش از حدّ مغرور و لافزن بوده‌است.

    تکبر و حرص و آز، یکی از نقطه ضعف‌های عمومی صاحب منصبان است و بخش اعظم روایت‌های اسطوره‌ای برجای مانده از آزتک‌ها، حاوی الگوهایی برای سیر و سلوک پادشاهان است.

    اما اسطوره‌های آزتک و مایا، به مسائل گسترده‌تر و عمیقتری، از قبیل معنای هستی انسان نیز می‌پردازند. به نوشته پوپول ووه، خدایان، نژاد کنونی بشر، یعنی مردمان ذرت را خلق می‌کنند، تا از طریق نیایش و قربانی دادن، خدایان را تغذیه کنند.

    قربانی کردن انسان
    گزارش‌های مربوط به قربانی خدایان در تئوتی واکان، و کشتن کویول شوکی و برادرانش، ضرورت تقدیم قربانی انسانی به منظور تداوم جهان را توضیح می‌دهند.

    گرچه از این سنت، هنوز هم به عنوان نکوهیده‌ترین جنبهٔ دین مردمان ِآمریکای میانی دوران باستان یاد می‌شود، امّا قربانی انسانی بر اصلی بنیادین استوار بود. این اصل، پذیرش مسئولیت و نقش فعال انسان در حفظ توازن کائنات است. [بعنوان نمونه‌ای از قربانی کردن دختران جوان و زیبا در مذهب اسطوره‌ای آزتک‌ها، به صفحه چیکومه کواتل در همین ویکی توجه فرمائید.]
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    اساطیر اینویی

    اساطیر اینویی منابعی از فرهنگ مردمان بومی اینوئیت ساکن آلاسکا، کانادا و گرینلند است که توسط بزرگان به منظور بهبود و تعلیم از طریق نسلی به نسل دیگر منتقل می‌شد. از این اساطیر به طور سنتی، در تمام جنبه‌های زندگی روزمره استفاده می‌شد، و به منظور تجدید حیات در گروه‌های اجتماعی با هدف حفظ آموزه‌های سنتی و به عنوان یک روش همبستگی فرهنگی و سیـاس*ـی محبوبیت پیدا کرد. افسانه‌ها معمولاً به عنوان روایاتی برای توصیف شخصیت‌ها، تجربه‌ها یا پدیدهٔ مذهبی و معنوی که روشنگر نظام اعتقادی یک جامعه خاص هستند به شمار می‌روند.[۱] اساطیر اینویی شباهت‌های بسیاری به ادیان مردمان دیگری در منطقه قطب شمال دارد. تمرینات سنتی مذهب اینوئیت ممکن است به شکل شمن‌باوری و بر اساس روح‌باوری خلاصه شوند. در برخی موارد، اساطیر اینویی مفهوم مشترک معنای واژهٔ «اسطوره‌شناسی» را امتداد داد. بر خلاف اساطیر یونانی، حداقل افراد ناچیزی بدون وقفه از گذشته‌های دور تا تا زمان حال به آن اعتقاد دارند.[۲] اینویی‌ها گسترده‌ترین اقوام بومی قطب شمال از لحاظ جغرافیایی‌اند. آن‌ها همچنین از لحاظ فرهنگی بسیار متنوع‌اند و با آنکه نام‌های گوناگون دارند، اکنون همگی به عنوان اینویی شناخته شده‌اند.

    محتویات
    • ۱ سرچشمه‌های جهان
      • ۱.۱ سیلا
    • ۲ ایزدان
    • ۳ جستارهای وابسته
    • ۴ منابع
    سرچشمه‌های جهان
    در میان گوره‌های اینویی آلاسکا، انواع خاصی از اساطیر پیرامون کلاغ وجود دارد. بسیاری از آن‌ها بن‌مایه مشترک دارند مبنی بر اینکه پیش از آغاز زمان، فقط تاریکی وجود داشت تا اینکه یک شخصیت فریبکار به نام «کلاغ» در شب ازلی برآمد و جهان را آفرید. قوم اینوپیاک داستان‌ها و اسطوره‌هایی دارند که می‌گویند چگونه کلاغ به دست یک شمن نخستین آفریده شد. در این داستان‌ها آمده که کلاغ بر نهنگی نیزه زد و بدنش را به خشکی بدل کرد. زمانی که کلاغ این کار را انجام داد، روز را آشکار کرد و نخستین آدم‌ها را آفرید. کلاغ در چندین اسطورهٔ دیگر نیز ظاهر می‌شود. اسطوره‌هایی که چیزهایی درباره سرشت دوگانهٔ آدم‌ها و حیوانات عرضه می‌کنند. مضمون مشترک این روایات این است که کلاغ را در هوای نامناسب روی تختهٔ یخ شناور رها می‌کنند. پس از مدتی، او به روستای آدمیان می‌رسد و در آنجا می‌ماند و با زن زیبایی ازدواج می‌کند. کلاغ و همسر انسانی‌اش صاحب چند بچه می‌شوند که با پدرشان به سرزمین اصلی بر می‌گردند. بچه‌ها یکباره در آنجا به کلاغ بدل می‌شوند، اما این قدرت را دارند که هر وقت بخواهند به شکل آدمی برگردند. سرانجام، اعقاب بچه‌های کلاغ فراموش می‌کنند که چگونه به شکل آدمی برگردند و برای همیشه به شکل کلاغ باقی می‌مانند.

    سیلا
    سیلا اغلب به عنوان یک واژهٔ اینویی، به «هوا» یا «تجسم شخصیت هوا» ترجمه می‌شود. در واقع اینویی‌ها از سیلا به عنوان آب‌و‌هوا، شرایط آب‌و‌هوایی یا خود هوا سخن می‌گویند و صفات انسانی برای آن قایل‌اند، مثلاً می‌گویند سیلا خشمگین است یا سیلا نومید شده‌است. اما سیلا چیزی بیش از آب و هوا است. آن را بن اصلی و ذهن کیهانی می‌دانند که شامل جهان طبیعی است و در هر فردی تجلی می‌یابد. سیلا مفاهم متعدد دارد، مثلاً همه فراگیرنده، روح زندگی بخش، آگاهی کیهانی و روح نفس که هر شخص را با آهنگ کیهانی وصل می‌کند و نفس فرد را با محیط زیست و شخص را به کیهان پیوند می‌دهد. روح یک شخص عنصری از سیلا به عنوان اصل وحدت ازلی است.[۳]

    ایزدان
    در زیر فهرستی از ایزدان اصلی اینویی‌ها همراه با افسانه‌ها و قدرت‌های خاصی که بر بخش‌هایی از جهان اینوئیت داشتند آمده است:

    • آکولوجوسی: مادر، آفرینندهٔ بزرگ.
    • آکنا: ایزدبانوی مادر باروری.
    • آکی‌چا/مالینا: ایزد خورشید که در آلاسکا پرستش می‌شد.
    • آگلولیک: ایزد شیطانی دریاها.
    • آنگوتا: باشندهٔ متعال که مردگان را به جهان زیرزمینی (آدلیوون) می‌برد، جایی که آن‌ها باید با او به مدت یکسال می‌خوابیدند.
    • ایگالوک/آنینگان: ایزد ماه و برادر خورشید که در عرض آسمان دنبالش می‌کند.
    • نانوک: ایزد خرس‌های قطبی.
    • پینگا: ایزدبانوی شکار، باروری و دارو.
    • سِدنا: ایزدبانوی بزرگ دریا و آفریدگان دریایی.
    • سیلا: فرمانروای آسمانی، تجسم شخصیت هوا و انرژی کیهانی.
    • تکه‌ایت سرکتوتک: ایزد زمین، استاد شکار و گوزن شمالی.
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    اساطیر مایا

    اساطیر مایا بخشی از اساطیر باستانی آمریکای مرکزی است که به قوم مایا اختصاص داشته است.این اساطیر غالباً با اسطوره‌های سایر اقوام سرخپوست آمریکای پیش از کلمب مشترک هستند.بیشتر متون اساطیری مایایی در متون دینی آنها بازتاب یافته‌اند. بسیاری از متون اساطیری مایاها در هجوم بیگانگان و نیز کاشفان اروپایی از میان رفت.اصلی‌ترین منبع شناخت اساطیر مایا کتاب پوپول ووه است که در قرن شانزدهم میلادی بدست یک کاهن مایایی نگارش یافته است.همچنین آثار و نوشته‌های اسقف دیگو دلاندا کشیش اسپانیایی که پدیده کتاب سوزی مایاها را سبب شده بود نیز در شناخت بهتر ویژگیهای اساطیری آنان مورد استفاده قرار گرفته است. در اساطیر مایایی زمین از بادهای دریایی و آسمانی ایجاد شده است.در این روز واکاه چان که درخت مقدس بود خود را از زمین به آسمان رساند و همه جا را بهم پیوند داد.
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    دین عامیانه

    دین عامیانه شامل آداب و رسوم مذهبیِ قومی یا منطقه‌ای زیر چتر دین، اما در خارج از آموزه‌ها و شیوه‌های (دکترین) رسمیِ آن دین است.[۱] دین عامیانه به عنوان کلیتی از همه دیدگاه‌ها و شیوه‌های دینی در میانِ مردمی که از هم جدا زندگی می‌کنند تعریف شده‌است و در کنار اشکال به شدت دینی و عبادیِ دین رسمی قرار دارد.[۲]

    دین عامیانه را می‌توان صورتی از دین دانست که در برابر دین رسمی تعریف می‌شود (دین رسمی به معنای باورها و اعمالی که نهادهای تخصصی و رسمی دینی آن‌ها را تنظیم، تجویز و مقرر کرده و در جوامع معمول داشته و رواج داده‌اند). در مقابل، دین عامیانه باورها و رفتارهایی است که طبیعتی آشکارا دینی دارند ولی تحت سلطه و کنترل یک نهاد رسمی دینی نیستند. این دسته از باورها و رفتارها در مردم عادی یک جامعه دیده می‌شوند و هویت فرهنگی آن‌ها را در سطوح مختلف شکل داده‌اند. مطالعهٔ دین عامیانه به عنوان مبحثی تخصصی در دین‌پژوهی، همچنین در جامعه‌شناسی و مطالعات فرهنگی بررسی می‌شود.[۳]

    ادیان عامیانه چینی، مسیحیت عامیانه، هندوی عامیانه و اسلام عامیانه همه نمونه‌هایی از دین عامیانهٔ مرتبط با ادیان بزرگ هستند.
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    اساطیر چین

    230px-Nine-Dragons1.jpg

    نه اژدها، بخشی از یک اثر هنری مربوط به سال ۱۲۴۴ میلادی، اثری از چن رونگ، سلسلهٔ چینی سونگ، موزهٔ هنرهای زیبای بوستون
    اساطیر چین شامل مجموعه‌ای از پدیده‌های برخاسته از تاریخ فرهنگی و مذهبی چین، و افسانه‌های فولکلوریک رایج در این سرزمین می‌باشند که عمدتاً توسط سنن شفاهی و گاهی توسط منابع مکتوب به عصر کنونی منتقل شده‌اند. این پدیده‌ها عبارتند از: اسطوره‌های آفرینش در فرهنگ چین و همین‌طور اسطوره‌ها و افسانه‌هایی در مورد نحوهٔ تأسیس و شکل‌گیری مقولاتی همچون فرهنگ چینی و دولت در چین. همانند بسیاری از اسطوره‌های دیگر، در مورد اسطوره‌شناسی چینی هم اعتقاد بر این است که دست کم بخشی از آنچه که در این مورد ثبت و ضبط شده‌است، مشتمل بر تاریخ واقعی است.

    در اسطوره‌شناسی چینی، برخی از اسطوره‌ها در قالب‌های تئاتری یا ادبی زنده مانده‌اند و مثلاً به صورت نمایشنامه یا رمان حفظ شده‌اند. در مورد برخی از این اسطوره‌ها، پاره‌ای داستان‌های اساطیری نیز موجود است که به عنوان شناسانندهٔ ویژگی‌های هر اسطوره از آن‌ها استفاده شده‌است.

    محتویات
    • ۱ تاریخچه
    • ۲ معرفی
    • ۳ پانویس
    • ۴ منابع
    تاریخچه
    مورخان حدس زده‌اند که پرداختن به اساطیر چینی از قرن دوازدهم پیش از میلادآغاز شده‌است. البته برای مدت زمانی بالغ بر یکهزار سال، اسطوره‌ها و افسانه‌های چینی در قالب فرهنگ شفاهی مردم چین، و به طرز سـ*ـینه به سـ*ـینه انتقال یافته‌اند و بعدها نسبت به ثبت و ضبط این اساطیر به گونهٔ مکتوب اقدام شده، که از جملهٔ اولین نمونه‌هایی که در آن ضبط کتبی این موارد انجام گرفته می‌توان به کتاب شان‌های جینگ (چان‌های کینگ) اشاره نمود.

    بر این اساس، شناخت ما از اسطورهٔ چینی، عمدتاً از طریق سنتهای شفاهی مانند تئاترها و ترانه‌های کهنی بدست آمده‌است که مواردی در این ارتباط را منتقل ساخته‌اند، امّا در عین حال مکتوباتی به صورت رمان مانند، همچون رمان هی یان ژوان Hei'an Zhuan (حماسه تاریکی) نیز بعدها پدید آمده‌است. در حماسه تاریکی به مجموعه‌ای برمی‌خوریم که تنها برخی افسانه‌های کهن و سنتی چینی را در فرم حماسی ثبت و ضبط کرده‌است. این مجموعه عمدتاً به حفظ موارد مربوط به یک جامعهٔ خاص از ملیت هان در چین، یعنی ساکنان منطقه‌ای واقع در اطراف کوه شن نونگ جیا Shennongjia در هوبئی پرداخته، و حاوی شرح مفصلی از وقایع اساطیری و حماسی که در فاصلهٔ تولد پانگو Pangu تا دوران تاریخی بوقوع پیوسته‌اند، می‌باشد.[۱]

    به عقیدهٔ غالب پژوهشگران، اسطوره‌های چین به گونه‌ای که امروزه در دسترس ماست، به اندازهٔ اسطوره‌های سایر ملل و فرهنگ‌های قدیمی، کهن و قابل اطمینان نیست. علت اصلی قابل اطمینان نبودن اساطیر چین، این است که در سال ۲۱۳ قبل از میلاد مسیح، نخستین امپراتور چین، تمامی کتابهای کهن چینی را، به جز کتاب‌هایی که دربارهٔ پزشکی و کشاورزی و کاشت درختان و گیاهان و پیش گویی بود، سوزاند و از میان برد.

    در دوران فرمانروایی خاندان هان، از ۲۰۶ پیش از مسیح تا ۲۲۰ پس از میلاد، فرمانروایان چینی تعالیم کنفوسیوس را به صورت دین رسمی حاکم بر کشور درآورده و مذاهبی را که متضمن پرستش طبیعت بود را ممنوع کردند. در این دوران، بسیاری از اسطوره‌های قدیمی که هنوز به گونه‌ای شفاهی رایج بود، بار دیگر به صورت مکتوب درآورده شد. لیکن دانشمندان دربار خاندان هان، این اسطوره‌ها را به گونه‌ای درآوردند که منعکس کنندهٔ برداشت‌ها و اوضاع سیـاس*ـی و دینی عصر خود آن‌ها باشد.[۲]

    معرفی
    برای شناخت اساطیر چین باید به چند نکته توجه کرد. در میان این ملاحظات، مهمتر از همه این است که دربارهٔ کدام چین می‌خواهیم صحبت کنیم. بدیهی است که اساطیر چین قدیم، تا آنجایی که از آن‌ها اطلاع داریم، با اساطیر دوران‌های جدیدتر در این سرزمین تا حدود بسیاری متفاوت است. البته منظور از این گفته این نیست که گفته شود در یکی از لحظات تاریخ چین ناگهان گسستگی و جهشی ایجاد شده که تمامی اندیشه‌های مذهبی و انگاره‌های اساطیری جامعهٔ چین را، در کل و از پایه دگرگون کرده‌است.

    امّا درک این مطلب بسیار ساده‌است که در طول سه هزار و پانصد سال تاریخ کم و بیش شناخته شدهٔ این سرزمین (تاریخ چین)، پنداره‌های عقیدتی چینی‌ها دستخوش تحولات بی شماری شده‌است و این تحول را، هرچند هم که به آرامی صورت گرفته باشد، نمی‌توان نادیده گرفت. به هرحال دلایل بسیاری وجود دارد که تفکیک چین قدیم از چین جدید را توجیه می‌کند.

    عصر هان که از دو قرن قبل از میلاد مسیح آغاز شده و تا دو قرن بعد از آن ادامه یافته‌است را می‌توان حدفاصل این دو دورهٔ کاملاً متمایز دانست، چراکه در عهد این دودمان بود که سفرهای دور و فتوحات سرزمین‌های دیگر، به تماس اساسی با فرهنگ بیگانه منجر شد. به عنوان مثال بودائیسم در همین عصر به چین راه یافت.
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    اساطیر ژاپن

    اساطیر ژاپن، مجموعه‌ای از باورهای تأثیرگرفته از آموزه‌ها و سنت‌های شینتو و بودیسم است که بر فرهنگ و آداب و رسوم فولکلوریک مبتنی می‌باشد و با کشت و زرع و شرایط اقلیمی و جغرافیایی در ژاپن نیز مرتبط است. پانتئون یا مجموعه خدایان آئین شینتو، خود به تنهایی شامل تعداد غیرقابل شمارش از کامی است. کامی یک واژهٔ ژاپنی است که ترجمهٔ آن معادل «خدایان» یا «روح» می‌باشد. این مقاله، ضمن مروری بر ریشه‌های احتمالی پدیداری اساطیر ژاپن، به برخی عناصر معمول که در اساطیر مشرق زمین مورد توجه می‌باشند، همچون منشاء خلقت و نحوهٔ پیدایش عالم وجود، مروری خواهد کرد، و ضمن اشاره به خدایان مهم در اساطیر ژاپن، از شناخته شده‌ترین داستان‌های ژاپنی نیز، صحبت می‌کند.[۱]

    محتویات
    • ۱ شرح
    • ۲ اثر شرایط اقلیمی و جغرافیایی
    • ۳ اثر آئین‌های شینتو و بودا
    • ۴ اثر جدایی و انزوای مکانی
    • ۵ خاستگاه اسطوره‌ای ژاپنی‌ها
    • ۶ آفرینش در اساطیر ژاپن
    • ۷ ایزاناگی و ایزانامی
    • ۸ پانویس
    • ۹ منابع
    شرح
    ژاپن را سرزمین افسانه‌ها و روایات اساطیری و فولکلوریک دانسته‌اند و شاید این سرزمین بدین لحاظ از غنی‌ترین سرزمین‌های جهان باشد. کتاب‌ها و نمایش‌های ژاپنی، سرشار از افسانه‌های خدایان، خدای بانوان، قهرمانان است و کانون‌های خانوادگی نیز، جایگاه بازگویی این گونه افسانه هاست. روایات و افسانه‌های ژاپنی همانند داستان‌های خوب و ماندگار، همچنان از طریق سـ*ـینه به سـ*ـینه و انتشار آثار مکتوب تکرار می‌شوند و به همین دلیل است که ژاپن را دیار اسطورهها، روایات، افسانهها و فولکلور (فرهنگ تودهٔ مردم) دانسته‌اند.[۲]

    تنوع و گوناگونی روایات و داستانهای اساطیری و فولکلور ژاپن، به عوامل مختلفی وابسته‌است که از آن جمله می‌توان به تنوع شرایط اقلیمی و جغرافیایی ژاپن اشاره نمود که بدون شک در تنوع افسانه‌های اساطیری این سرزمین، ایفای نقش نموده‌است.

    اثر شرایط اقلیمی و جغرافیایی
    جزایر اصلی ژاپن، از جمله هوکایدو(به زو)، که در شمال واقع است، هونشو، که جزیرهٔ اصلی و میانی ژاپن را تشکیل می‌دهد و شامل شهرهای بزرگی همچون توکیو، کابه، یوکوهاما و هیروشیما می‌باشد و همینطور شیکوکو و کیوشو، در کنار مجموعه جزایر کوچکتری که به همراه چهار جزیرهٔ اصلی، نیم دایره‌ای به طول هزار مایل را تشکیل می‌دهند، هریک به لحاظ اقلیمی و جغرافیایی شرایط خاصّ خود را دارند. گذشته از این، ژاپن سرزمین کوهستانهایی با قلل مرتفع و آتشفشان، آبشارها، دریاچهها، چشمههای آب گرم، رودهای خروشان و زلال و جنگلهای ژرف انبوه و سبز است و همواره دستخوش وقایعی همچون زلزله، طوفان، خروش و طغیان آتشفشانی، امواج ناشی از جزر و مد و... می‌باشد که هریک از آن‌ها می‌توانسته‌اند به نوبهٔ خود منشاء شکل‌گیری داستان‌ها و افسانه‌هایی باشند. علاوه بر این، درختان بومی خاص ژاپن همچون: سرو ژاپنی، گیلاس ژاپنی، شکوفههای هلو در بهار، و درختان افرای زرین و سرخ در خزان، همانطور که زیبایی همیشگی این سرزمین را تکمیل کرده‌اند، هریک در اساطیر ژاپن نیز جایگاهی به خود اختصاص داده‌اند.[۳]

    اثر آئین‌های شینتو و بودا
    تنوع و گوناگونی و همینطور تعدد و بسیاری افسانه‌ها و داستان‌های ژاپنی از آئین شینتو نیز متأثر است. در آئین شینتو بسیاری از نمودهای طبیعت مثلاً یک آتشفشان، یک درخت هلو، یک رود یا دریاچه و.... همگی می‌توانند نماد یک انسان، یک روح یا یک کامی‌باشند.

    در آئین شینتو، بسیاری از درختان و حیوانات، پیک‌ها یا پیام آوران خدایان محسوب می‌شوند و به همین دلیل نباتات و حیوانات در اساطیر و فولکلور ژاپن از نقش اساسی برخوردارند.

    همچنین آئین بودا نیز در پاره‌ای از افسانه‌های اسطوره‌ای و فولکلوریک مشهود است. از طرفی معابد و عبادتگاههای بودایی و شینتو در مناطق جنگلی و کوهستانی ژاپن از زیباترین جلوه‌های هنر دست‌ساز انسان به‌شمار می‌روند. از جملهٔ این قبیل معابد، معبد منطقه‌ای نی کو، واقع در چند صد کیلومتری توکیو و همینطور آرامگاه شوگون‌های توکوگاوا، جزو زیباترین‌ها به‌شمار می‌روند.

    این قبیل مکان‌ها نیز در شکل‌گیری پاره‌ای از اساطیر و فولکلور، تأثیر داشته‌اند. ازجمله در زبان ژاپنی، واژهٔ ککو به معنای زیبا است و کمتر جهانگرد و مسافری است که در ژاپن با ضرب‌المثل: «تا نی کو را ندیده‌ای، از ککو سخن مگوی!» را نشنیده باشد و با آن آشنا نباشد.[۴]

    اثر جدایی و انزوای مکانی
    ژاپن دیرزمانی از تاریخ خود را در اتکای به خود، و در حالت جدایی و انزوا از سرزمین‌های دیگر سپری کرده‌است. افزون بر این، رودهای کم عمق ژاپن، با جریان تند خود در کنار آبشارهای بسیار و سایر شرایط طبیعی موجود در این سرزمین، مردمان آن را به ماندگار شدن در بومزاد خویش و پرهیز از پراکندگی و سفر تشویق کرده‌است. این پرهیز از سفر، دلبستگی به زیبایی‌های طبیعی و اشتیاق به سرزمین، خود از دیرباز نه فقط خالق ژاپنی‌های وطندوست بوده، بلکه به شکل‌گیری افسانه‌هایی خاص و منحصربفرد نیز منجر گردیده‌است. انزوای ژاپن موجب شناخت بیشتر محیط طبیعی و آفرینش افسانه‌ها و روایات بومی بوده‌است که هریک با منطقه‌ای خاص یا نمودهایی از آن پیوند دارد. مثلاً روایات و افسانه‌های مربوط به کوه فوجی بسیار متعددند و تاریخ بسیاری از آن‌ها به زلزلهٔ بزرگ سال ۲۸۶ قبل از میلاد باز می‌گردد. زلزله سال ۲۸۶ قبل از میلاد موجب شکافته شدن زمین و ویرانی بسیار گردید. (این ماجرا در سال ۱۹۲۳ میلادی هم تکرار گردید و سبب نابودی بناها و مرگ مردمان بسیار در توکیو و یوکوهاما شد.

    دریاچهٔ بیوا، واقع در ایالت ئومی در جنوب غربی هونشو نیز همانند کوه فوجی، خاستگاه افسانه‌های بسیاری است. نام این دریاچه یعنی بیوا، از یک ساز ژاپنی به هیأت عود یا ماندولین گرفته شده‌است.در ئومی تپه کوچکی به نام میگامی وجود دارد که شکل آن همانند کوه فوجی است. فوجی از دیرباز کوه مقدسی بوده‌است و می‌گویند در گذشته زائران ژاپنی، فاصله میگامی تا فوجی را به جای هفت روز، در صد روز طی می‌کردند. همگی این مکانها منشأء و خاستگاه افسانه‌ها و اسطوره‌هایی هستند. مثلاً نزد عامه و در روایات افسانه‌ای ژاپن، فوجی یاما (کوه فوجی)، مادینه و کوه هاکو نر می‌باشد و در مورد هریک از آن‌ها افسانه‌هایی نقل شده‌است.[۵]

    خاستگاه اسطوره‌ای ژاپنی‌ها
    خاستگاه و منشاء مردمان ژاپن مبهم و نامشخص است، اما غالباً آینوهای کنونی ساکن هوکائیدو را نیاکان مردمان کنونی ژاپن می‌دانند. در اسطوره‌ها و افسانه‌ها، آینوها را غالباً بربرهایی می‌نامند که توسط مهاجمانی که از بوملاد آسیا و از طریق شبه جزیره به ژاپن هجوم آوردند، به شمال رانده شدند.

    در اواخر قرن گذشته، ژاپنی‌ها را یکی از قبایل گم شدهٔ بنی اسرائیل می‌دانستند. برخی از هواخواهان جدی این نظریه، زاپنی‌ها را از اعقاب بنیامین و جزو قبیلهٔ او محسوب می‌کردند.[۶]

    آفرینش در اساطیر ژاپن
    در افسانه‌های کودکان، از قنات ماهی عظیمی یاد می‌شود که در ژرفای دریا در خواب بود. وقتی قنات ماهی آغازین بیدار شد از حرکت او جزر و مدی عظیم پدید آمد و سپس دریا طوفانی شد و بدین ترتیب جزایر ژاپن شکل گرفت. اما اسطورهٔ آفرینش ژاپن از گزارش‌های کهن تری نیز متأثر است که ایزاناگی نومیکوتو و ایزانامی نومیکوتو به نوعی آغازگر آنند.[۷]

    در آغاز آسمان و زمین توده‌ای درهم و بی شکل به مانند گنـد بی قواره بود. بخش سبکتر، یعنی قسمت صافتر، بالا ماند و با گذشت زمان به آسمان تبدیل شد. رفته رفته و با گذشت زمانی بیشتر، بخش سنگین تر، یعنی قسمت غلیظ تر و فشرده تر، پائین رفت و زمین را تشکیل داد. در آغاز، همانند ماهی که در آب شناور است، قسمت‌هایی از زمین در فضا شناور بود. سپس جسمی مجزا مانند جوانه نی، هنگامیکه تازه از خاک سر بیرون می‌زند، همانند ابری که بر سر دریا شناور باشد، در فضای میان آسمان و زمین شناور گشت. این جسم سپس به نخستین خدا تبدیل شد، آن گاه خدایان دیگری پدید آمدند که جوانترین و خردترین آنها، ایزاناگی نومیکوتو و ایزانامی نومیکوتو نام داشتند.[۸]

    ایزاناگی و ایزانامی
    نئی استوار از اقیانوس روغنی آغازین سربرآورد و به خدائی تبدیل شد. هم در آن دم دو خدا، یکی نر و دیگری ماده از این خدا هستی یافتند. از این خدایان سه‌گانه و در سرزمین بهشتی آنان بود که نسل خدایان و خدابانوان هستی یافت. پس از روزگاری دراز، سرانجام دو خدا به نام ایزاناگی و ایزانامی، هستی یافتند.
     
    بالا