YASHAR
کاربر نگاه دانلود
هوالطیف
با عرض تشکر از همه شرکت کنندگان،بازدیدکنندگان و عزیزانی که رای دادند
دوست گرامی و نویسنده محترم
نارسيس زد اي آر
از شما تشکر میکنیم بخاطر شرکت در این چالش و بهتون تبریک عرض می کنیم بخاطر جلب بیشترین نظر خوانندگان
در نظر داریم به عنوان قدر دانی داستان کوتاهی از شما را در کتابی که مجموعه ای از داستان های کوتاه نویسندگان گم نام را تشکیل داده و در بهمن ماه سال جاری به چاپ خواهد رسید جای دهیم و 20نسخه از کتاب را به عنوان هدیه به دستتان برسانیم.
چگونگی انجام کار به صورت خصوصی به شما اطلاع داده خواهد شد.
دلتان روشن،ذهنت پر واژه و قلمتان گیرا
کاربران گرامی را به خواندن مصاحبه با ایشان دعوت می کنم
طراح سوال و مصاحبه از خانوم مهنا
سلام دوست گرامي
با عرض تشکر از همه شرکت کنندگان،بازدیدکنندگان و عزیزانی که رای دادند
دوست گرامی و نویسنده محترم
نارسيس زد اي آر
از شما تشکر میکنیم بخاطر شرکت در این چالش و بهتون تبریک عرض می کنیم بخاطر جلب بیشترین نظر خوانندگان
در نظر داریم به عنوان قدر دانی داستان کوتاهی از شما را در کتابی که مجموعه ای از داستان های کوتاه نویسندگان گم نام را تشکیل داده و در بهمن ماه سال جاری به چاپ خواهد رسید جای دهیم و 20نسخه از کتاب را به عنوان هدیه به دستتان برسانیم.
چگونگی انجام کار به صورت خصوصی به شما اطلاع داده خواهد شد.
دلتان روشن،ذهنت پر واژه و قلمتان گیرا
کاربران گرامی را به خواندن مصاحبه با ایشان دعوت می کنم
طراح سوال و مصاحبه از خانوم مهنا
به شما براي داستان كوتاهتون و برنده شدنتون در این چالش تبريك ميگم
ازتون خواهش ميكنم به سوالها پاسخ بدید:
١- چی شد که خواستید در این چالش شرکت کنید در صورتي كه نه جايزه اي براش تعيين شده بود از پيش و نه مدالي؟ آیا براتون مفید بود یاخیر؟
سلام عرض میکنم خدمت شما نویسنده توانا و عزیز و ممنونم به خاطر اینکه این فرصت رو در اختیار من قرار دادید. در رابـ ـطه با سوالتون، یکی از خصوصیات بارز اخلاقی من علاقه شدید به رقابته، از کودکی همیشه عاشق مسابقه بودم به این خاطر که احساس میکردم در رقابته که انسان ها پیشرفت میکنن. در این چالش هم مساله مهم برای من همین مورد بود، اینکه فکر میکردم با وارد شدن به همین رقابت هاست که میتونم قلمم رو ارتقا بدم.
در رابـ ـطه با بخش دوم سوالتون باید بگم که با توجه به نوع خاص چالش قطعا این مسابقه و امثالش برای هرکسی میتونه مفید باشه.
٢-بهترین کتابی خوندین چیه،نام نویسنده چه کسی است؟لطفاًکمی از آن کتاب بگو
من کتاب خوانی رو با موضوعات های تخیلی آغاز کردم و قطعا ماندگار ترین و بهترین کتاب در دایره المعارف ذهنم رمانی با چنین موضوعیه چون با این رمان ها بود که علاقم به خوندن بیشتر و بیشتر شد. کتاب های زیادی از نظر من بهترین هستند اما اونچه که در ذهنم ماندگار شده شاهنامه هست. یادم میاد زمانی که سن کمی داشتم در خانه یکی از اقوام شاهنامه ای بود که من هربار به اونجا میرفتیم به سراغش میرفتم و شروع میکردم به پیدا کردن قسمت هایی که بیشتر جنبه تخیلی و موجودات خیالی داشت.
اگر بخوام کتاب های دیگه ای رو معرفی کنم نهج البلاغه و صحیفه سجادیه در موضوع معارف و مجموعه های هری پاتر، دارن شان و آلفرد هیچکاک در موضوع رمان و تخیل میتونن از بهترین ها باشن.
٣- بیشتر دوست داری بنویسی یا بخونی؟حس وحالت رو وقت نوشتن بگو آیا محو خیالت میشی یا حواست به جاهای دیگه هم هست؟
حقیقتش زمانی بود که فقط میخواستم بخونم اما از یک جایی به بعد احساس کردم دیگه نمیتونم بخونم و ننویسم، احساس حقارت میکردم وقتی داستانی رو میخوندم و نمیتونستم تخیل خودم رو روی کاغذ بیارم. پس شروع کردم به نوشتن، ابتدا متن ادبی مینوشتم، متن هام چند جا مقام آورد.
کمی بعد احساس کردم باید متن هام رو تبدیل به شعر کنم اما این اصلا راضیم نکرد، بعد از اون شروع کردم به نوشتن، تخیل قوی داشتم و طبیعتا نوشتن برام لـ*ـذت بخش بود، چند داستان کوتاه نوشتم اما راضیم نکرد تا اینکه شروع کردم به نوشتن رمان بلند و تازه اون موقع بود که حس کردم دارم به هدفم نزدیک میشم.
هنگامی که شروع میکنم به نوشتن معمولا جای خلوتی رو انتخاب میکنم، چشم هام رو میبندم تا اولین جرقه به ذهنم زده بشه و وقتی جرقه زده شد شروع میکنم به نوشتن، بستگی به حال روحیم داره، گاهی اوقات به حدی آمادم که پشت سر هم مینویسم انقدر که دستم درد میگیره، اما گاهی اوقات آمادگی لازم رو ندارم و هر چند دقیقه برای جذب تمرکز باید دوباره چشم هام رو ببندم.
٤- تخیل و تصویرهایی که از آدمای داستانت می سازی رو از خانوادت و دوستات الهام میگیری یا جاهای دیگه؟
نه، خیلی وقت ها سعی کردم از اطرافیان الهام بگیرم اما اصلا نشده، اصلا نمیتونم شخصی در دنیای واقعی رو به جای یکی از شخصیت های داستان یا رمانم تصور کنم و نمیدونم این خوبه یا بد. البته در رابـ ـطه با شخصیت خودم قضیه برعکسه، به راحتی میتونم شخصیتی با خصوصیات اخلاقی خودم خلق کنم و به نوعی از شخصیت خودم الهام بگیرم. در رابـ ـطه با مکان ها هم همینطوره.
٥- تاحالا برای آدمهای داستانت اشک ریختی یا نگرانشون شدی؟دلت خواسته بخاطرشون مسیر داستانو عوض کنی؟
نه، در طول داستان نویسی تنها فکرم نو آوری و سیر غیر منتظره و کیفیت داستانه، شده گاهی اوقات برای بهتر حس کردن اتفاقات و حالات خودم رو جای اون شخصیت ها بگذارم اما هرگز اشکی نریختم یا نگرانشون نشدم، هرگز مسیر رو ذره ای منحرف نکردم.
٦-تا حالا موسیقی یا شعر شمارو به نوشتن داستانی وادار کرده؟
اگر چنین هست به آخر رسید؟؟
بله، من به شدت تحت تاثیر دو چیز هستم، موسیقی و بو.
شده گاهی اوقات در مکانی قطعه ای از یک موسیقی رو شنیدم و همون لحظه براش داستانی در ذهنم ساختم، یا اینکه بویی رو استشمام کردم و در ذهنم به مکانی معلوم یا نامعلوم در گذشته و آینده سفر کردم و براش داستان هم ساختم.
خیلی پیش اومده که در طول مسیر رمانی که در حال نوشتنش هستم با شنیدن یک قطعه از آهنگی ایده ای نو به ذهنم هجوم آورده یا برای نوشتن به وجد اومدم.
٧-
داستانی که می نویسی اگر نوبل ادبی را بگیری خوشحال می شوید یا اینکه مردم از خواندن آن لـ*ـذت ببرند؟چرا؟
راستش هر دو در کنار هم خوب و لـ*ـذت بخشه. اما اگر قرار بر انتخاب یکی باشه قطعا میزان لـ*ـذت مردم بیشتر برام مهم خواهد بود.
حرف آخر: از مسئولین سایت برای همه این زحمات بی چشم داشت سپاس
گذارم. امیدوارم رمان من و همه بچه های نگاه هر روز بیشتر از روز قبل پیشرفت داشته باشه.
یا علی
باقی بقایتان
یاشار
