اخبار سینما و تلوزیون ☜☟☞ خوب، بد، زشت ☜☟☞

[Behtina]

خوب بد زشت شماره ۱۰





دی ماه امسال را باید یکی از خلوت‌ترین ماه‌های سال دانست. چرا که این ماه به لطف کریسمسِ خارجی‌ها، چندان شاهد انتشار خبرهای قوی و مهم نبودیم. اما خب این لا به لا، اتفاقات مهمی نیز رخ داد که اصلا نمی‌توان از آن‌ها گذشت و بهانه خوبی دست من دادند تا ستون‌های خوب، بد و زشت این شماره را با آن‌‌ها پر کنم. البته اتفاقات طوفانی دیگری هم به جز لیستی که آن‌ها را مطالعه خواهیم کرد رخ داد. یکی از این طوفان‌ها، مشخص شدن تاریخ رسمی انتشار بازی God of War است که بالاخره بعد از سال‌‌ها در فروردین ماه ۹۷ آن را تجربه خواهیم کرد. یا همچنین این که متوجه شدیم لئوناردو دیکاپریو قرار است بازیگر فیلم جدید تارانتینو باشد، برای بسیاری از سینما دوستان هیجان‌انگیز است. اما خب از این‌ها که بگذریم، این ماه سه اتفاق متفاوت و مهم داشتیم که هر کدام از آن‌ها نقش مهمی در صنعت گیم و سینما می‌گذارند. با ما و شماره جدید خوب بد زشت همراه باشید.

دست و دل بازی عجیب و غریب مایکروسافت
مقاله مرتبط

• از این پس بازی های جدید مایکروسافت از طریق Xbox Game Pass در دسترس خواهند بود

کاری به این موضوع ندارم که مایکروسافت در نسل هشتم چقدر در زمینه بازی‌های فرست پارتی و انحصاری ضعیف و کم فروغ بوده است و نمی‌توان آن را هم انکار کرد. اما در عین حال این را هم نمی‌توان انکار کرد که سرویس‌‌های مایکروسافت، از بخش آنلاین و سرورهای قدرتمند و بی عیب نقص گرفته تا سرویس‌های جذابی که همه آن‌ها به نفع گیمرها است، همگی عالی و ویژه هستند. به راحتی با مقایسه سرورهای پلی استیشن و ایکس باکس می‌توان مشاهده کرد که مایکروسافت در این زمینه چقدر عالی عمل کرده و بر خلاف سونی که سرورهای آن‌ها گاه و بی‌گاه با مشکل مواجه می‌شود، بازیکنان ایکس‌باکس دغدغه‌ای در این زمینه ندارند. همچنین سرویس‌های ویژه‌ای مانندBackward Compatibility و EA Access نیز، ایکس باکس را ارزشمند‌تر می‌کنند. اما در اقدام اخیر مایکروسافت، آن‌ها به سیم آخر زدند و برگی را رو کردند که برای دارندگان ایکس‌باکس به شدت هیجان‌انگیز است. آن‌ها، از این پس، تمامی بازی‌های فرست پارتی خود را، در همان روز انتشار برای سرویس Xbox Game Pass منتشر می‌کنند و این واقعا عجیب است! سرویس ایکس باکس گیم پس، این امکان را به شما می‌دهد تا با پرداخت تنها ۱۰ دلار در ماه، بیش از ۱۰۰ بازی کوچک و بزرگ را بدون پرداخت هزینه‌ای بیشتر، روی کنسول خود دانلود و تجربه کنید و خیلی زود این سرویس، به نتفلیکس دنیای بازی‌ها تبدیل شد. حال اینکه مایکروسافت تمامی بازی‌های فرست پارتی خود را بدون دریافت هزینه‌های ۶۰ دلاری و تنها با ۱۰ دلار در روز انتشار در اختیار گیمرها قرار می‌دهد، دیگر حرفی باقی نگذاشته است. از حالا تمامی بازی‌های این کمپانی، چه آثاری که در آینده نزدیک منتشر می‌شوند و چه آثاری که هنوز در دست ساخت قرار دارند، مانند هیلوها، گیرزها، فورتزاها و تمامی بازی‌های بزرگ و جدید، در این سرویس قرار خواهند گرفت. اینکه مایکروسافت چگونه با این حرکت می‌تواند هزینه ساخت بازی‌های خود را درآورد، یا اینکه چه سود بزرگی با این حرکت نصیبش می‌شود جای سوال است، اما قطعا و بدون شک، این حرکت غول دنیای برنامه‌نویسی و یکی از سه ضلع بزرگ صنعت کنسول‌ها، تماما به سود گیمرها است. به همین دلیل مایکروسافت بدون شک در جایگاه خوب این ماه زومجی قرار دارد.

سازندگان ارزشمندی که خبری از آن‌ها نیست

یکی از تلخ‌ترین اتفاقات صنعت گیم، زمانی رخ می‌دهد که یک سازنده ارزشمند، یک سازنده خبره و با تجربه، که سال‌ها با بازی‌های آن زندگی کردیم و طعم واقعی یک گیم را چشیدیم، به خاطر مشکلات عجیب و غریبی که در سر راهش قرار می‌گیرد، سال‌ها نتوانیم آثار جدیدی از آن‌ها ببینیم. لیست بلندی از آن‌ها را می‌توان نام برد، اما بگذارید سه تن از بزرگ‌ترین‌ها را نام ببرم؛ کن لوین، جید ریموند و امی هنیگ! کن لوین پس از انتشار بازی تحسین شده Bioshock Infinite، و به دلیل هزینه‌های بالایی که این بازی برای ناشرش متحمل شد، حالا سال‌های سال است که با یک تیم بسیار کوچک، مشغول ساخت یک بازی است و هیچ خبری از او نیست. از طرفی دیگر، امی هنیگ نیز پس از جدایی از ناتی‌داگ و ساخت سری شاهکار Uncharted، به کمپانی الکترونیک آرتز و استودیو ویسرال گیمز پیوست تا اثری ماجراجویی و جذاب از سری Star Wars بسازد. اما خب همه چیز خوب پیش نرفت و همانطور که می‌دانید، استودیو Visceral Games به شکلی ناراحت کننده متلاشی شد. امی هنیگ، این اتفاق را که باعث شد چندین سال بازیی از سوی او منتشر نشود، بسیار آزار دهنده توصیف کرد:

من در طول ۲۸ سال روی ۱۵ بازی مختلف کار کرده‌ام که در این میان تنها بعضی از آن‌ها عرضه شده است. حال که به این موضوع نگاه می‌کنم، با خود می‌گویم که ساخت هر بازی اگر سه الی چهار سال طول بکشد و با توجه به این که ۵۳ سال سن دارم، چند سال دیگر برای من زمان باقی‌مانده است؟ و اینکه دوست ندارید این مدت زمان را هدر بدهید. از سال ۲۰۱۱ تا به امروز بازی‌ای را عرضه نکرده‌ام و این مورد برای من کشنده است. من برای دو سال و نیم روی بازی Uncharted 4 کار کردم و پس از آن برای سه سال و نیم مشغول کار روی بازی جدید Star Wars شدم. زمانی که Ucharted 4 عرضه شد نتیجه کارهایم را دیدم ولی باید منتظر بمانیم و ببینیم چه بر سر بازی Star Wars خواهد آمد.

چنین اتفاقاتی، قطعا روی خوشی برای صنعت بازی‌سازی ندارند و برای بسیاری از ما ناراحت کننده است. امیدواریم افراد بزرگی که چندین سال است از آن‌ها خبری نیست، به زودی و با بازی‌های بزرگ‌شان، خودی نشان دهند.

انتظار برای یک فیلم درست حسابی از بتمن حالا حالا‌ها ادامه دارد

باز هم بتمن، باز هم دی سی و باز هم برادران وارنر. یعنی می‌شود یک روز نام فیلم بتمن را در بخش خوب‌ها ببینیم؟ خب شاید اگر زمان نولان و کریستین بیل، خوب بد زشتی وجود داشت، چنین اتفاقی رخ می‌داد. اما مسئله این است که باید حالا حالاها برای ساخت و اکران یک فیلم بی‌نظیر و شایسته بتمن صبر کنیم. می‌دانیم که مت ریوز قرار است جدیدترین فیلم مستقل بتمن را بسازد و فشار زیادی روی او است، چرا که باید این ابرقهرمان بی‌نهایت پرطرفدار را در سینما احیا کند. اما مسئله این است که به گفته ریوز، این فیلم هنوز فیلمنامه‌ای ندارد و تازه کلیت داستان را در ذهن پرورانده و در حال نگارش آن است. این بار نمی‌خواهم دی سی یا برادران وارنر را در بخش زشت قرار دهم، اما مسأله این است که حداقل از نظر من، بتمن یکی از مهم‌ترین شخصیت‌های ابرقهرمانی دنیاست و نبود یک فیلم خوب از آن، ناراحت کننده است. فیلم‌های مارول می‌آیند و می‌روند و رکورد شکنی می‌کنند و مارول برای طرفدارانش سنگ تمام می‌گذارد، اما از این سو، وضعیت ناگوار است. کاری به دیگر فیلم‌های دی سی ندارم، اما این که برای یکی از بهترین ابرقهرمان‌ها، برای یک فیلم درست و حسابی و بی عیب و نقص از او، باید سال‌های سال منتظر باشیم، کمی زشت به نظر می‌رسد. با یک حساب سرانگشتی می‌توان متوجه شد که قطعا در سال ۲۰۱۸ خبری از فیلم بتمن نخواهد بود و شاید سال ۲۰۱۹ کار ساخت فیلم تمام شود. این موضوع، برای من به عنوان یک طرفدار بتمن، اصلا خوشایند نیست؛ مخصوصا هنوز که بازیگری برای بتمن مشخص نشده و بن افلک هم نتوانسته محکم پای این نقش بایستد.

زومجی ماه شلوغ و جذابی را در زمینه مطالب اختصاصی برای شما کاربران ترتیب داده بود. از مهم‌ترین مقالات این ماه می‌توان به بهترین‌های سال زومجی اشاره کرد که روی هم رفته، بیش از ۸۰ هزار نفر بازدید را به خود اختصاص داد. از طرفی دیگر، این ماه، ماه پی سی گیمرها بود. نیم نگاه « ۵ بازی که در رزولوشن 4K عالی به نظر می‌رسند»، ۲۵ هزار نفر بازدید کننده داشت. همچنین مطلب «تفاوت بازی با رزولوشن‌های 2K ،1080p و 4K و کارت گرافیک مورد نیاز» بیش از ۱۵ هزار بیننده را به خود جذب کرد. از طرفی دیگر، مطالب اختصاصی جالبی نیز برای PC گیمرها داشتیم که شامل «بهترین ترکیب پردازنده و کارت گرافیک برای بازی های امروزی» و «راهنمای خرید لپ تاپ گیمینگ با بودجه های مختلف» می‌شوندکه روی هم رفته، ۳۰ هزار خواننده داشتند. همچنین سه زومکست جذاب دیگر را نیز برای شما کاربران ترتیب داده بودیم؛ «سیر تحول بازی های تیراندازی اول شخص با حضور بازی سازان مطرح ایرانی»، «فیلمی خوب یا اثری ضعیف؛ دانکرک در کدام دسته قرار می‌گیرد؟» و «سیر تحول بازی های رانندگی با قهرمان اتومبیلرانی ایران» از جمله برنامه‌های جذاب زومجی بودند که در مجموع ۴۰ هزار نفر بازدید کننده به خود اختصاص دادند. مقاله‌هایی نیز در زمینه گیمینگ داشتیم که از جمله آن‌ها می‌توان به «مورد انتظارترین اتفاقات گیمینگ سال 2018» اشاره کرد که ۲۰ هزار خواننده داشت. همچنین مطلب «۱۵ افتتاحیه برتر در بازی های ویدیویی» ۱۶ هزار خواننده را جذب خود کرد. همچنین فراموش نکنید که زومجی برترین موسیقی‌های متن بازی‌های سال 2017 را نیز برای شما ترتیب داده است. طبق معمول، در زمینه سینما نیز زومجی بزرگ‌تر از همیشه ظاهر شد. مطلب برندگان گلدن گلوب، ۳۰ هزار بازدید کننده داشت ونامزدهای مراسم اسکار 2018 نیز ۲۰ هزار نفر را به سوی خود جذب کرد. از نقد فیلم‌های Jigsaw و ‌Blade Runner 2049 بیش از ۵۰ هزار خواننده داشتند.

جوک ماه:

منبع Zoomg

 

[Behtina]

[BCOLOR=rgb(235, 235, 235)]

[/BCOLOR]

خوب بد زشت شماره ۱۱​

در خوب بد زشت این شماره خبرهای خوبی از باندیکوت نارنجی داریم، کمی ناسزا به کونامی می‌گوییم و به حال پی سی گیمرها گریه می‌کنیم.
در بین ماه‌های بهمن و اسفند،‌ اتفاقات هیجان‌انگیز و در عین حال ناراحت کننده‌ای رخ داد. البته این بار منظورم از ناراحت کننده، فوت یک شخص، نابود شدن یک استودیو یا خرابکاری‌هایی که به لطف خرید‌های درون برنامه‌ای پیش می‌آید نیست، این اتفاقات بد، مستقیما با روح و روان یک سری از طرفداران سری متال‌گیر بازی کرده و از طرفی، اتفاقات زشت، روی اعصاب خوره‌های پی سی باز رفته است. با این قسمت از خوب بد زشت زومجی همراه باشید.

​

بازی‌هایی بیشتری از کرش باندیکوت در راه است؛

توسط سرآشپز عمو اکتی

این همان اتفاق هیجان‌انگیزی است که در موردش صحبت می‌کردم. زمانی که خبر ریمستر شدن بازی کرش بندیکوت آن هم به دست اکتیویژن به گوش رسید، خیلی‌ها حسی دوگانه داشتند. از یک سمت بعد از سال‌ها قرار بود یک ریمستر از بازی فوق‌العاده محبوب کرش بندیکوت منتشر شود و از طرفی دیگر برخی‌ها گفتند: «اکتیویژن؟ نه! نمیشه ساخته نشه؟ نمیشه بهش دست نزنه و خاطراتمون رو خراب نکنه؟ لعنت بهت اکتیویژن، بده سونی بسازه». اکتیویژن هم ساخت این ریمستر را به دستان استودیویی سپرد که در کارنامه‌اش یک بازی لغو شده از سری کرش در سال ۲۰۱۲ دیده می‌شود و از طرفی، از سال ۲۰۱۱ تا همین دو سال پیش، فقط در ساخت سری بازی‌های Skylanders وقت گذاشته است. اما خب بعد از انتشار چندین ویدیو گیم‌پلی از بازی و در نهایت منتشر شدن خود بازی، نظر بسیاری عوض شد و ریمستر Crash Bandicoot N. Sane Trilogy را یک بازی ارزشمند می‌دانستند. فروش بازی شگفت‌انگیز بود و زمانی هم که بوی پول خوب و درآمد زیاد به مشام اکتیویژن بخورد، این کمپانی به سختی می‌تواند جلوی خودش را بگیرد. حال طولی نگذشت که اکتیویژن اعلام کرد قرار است نسخه جدیدی از سری Crash Bandicoot در سال ۲۰۱۹ ساخته شود. نه تنها یک نسخه جدید از این سری، بلکه آن‌ها به ریمستر کردن بازی‌های محبوب گذشته هم علاقه‌مند شده‌اند و قرار است این کار را باز هم تکرار کنند. شاید زود باشد که در مورد موفقیت یا عدم موفقیت این ریمسترها و نسخه جدید بازی Crash Bandicoot صحبت کنیم. اما همین که این شخصیت بسیار محبوب و این آیکون به یادماندنی دوباره احیا شده و هنوز هم میلیون‌ها نفر طرفدار دارد، جای خوشحالی است. هرچند نکته نگران کننده این است که اکتیویژن اعلام کرده یک برنامه پنج‌ساله (شما بخوانید چندین و چند ساله) برای این مجموعه در نظر گرفته است. امیدواریم شورش را در نیاورد، اما می‌توانیم فعلا این نگرانی را کنار بگذاریم و از این که نسخه جدیدی از کرش در دست ساخت است خوشحال باشیم. هرچند مشخص نیست چه استودیویی قرار است ساخت نسخه جدید را برعهده بگیرد، اما این استودیو، باید ایده‌های جدید و جذابی را برای ادامه یکی از محبوب‌ترین شخصیت‌های دنیای بازی‌ها در سر بپروراند.

​

در حالی که یقه کونامی را گرفته و او را به دیوار چسبانده:

چرا اصلا Metal Gear Survive را ساختی؟

شاید داستان خروج کوجیما از کونامی و اتفاقات مربوط به آن دیگر کهنه و تکراری شده بود، اما با انتشار بازی Metal Gear Solid باز هم اوضاع به حالت سابق بازگشت. این که کونامی با کوجیما به مشکل برخورد اتفاق وحشتناکی نبود، حتی این که کوجیما این کمپانی را ترک کرد و به سراغ ساخت یک IP جدید رفت، اتفاقی بسیار خوب بود، اما این که کونامی بخواهد بدون حضور کله‌گنده‌ترین شخص خود و بدون حضور پدر سری متال گیر، یک بازی جدید از این سری بسازد، اشتباهی بود که با دست خودش رقم زد و به راحتی توانست نام Metal Gear را پایین بکشد. البته بزرگی و جلال Metal Gear در زمان کوجیما هرگز خدشه‌دار نمی‌شود، اما به هر حال این که ببینیم یک بازی بزرگ، یک مجموعه به یادماندنی، اثری که میلیون‌ها نفر عاشقانه دیوانه‌اش هستند، توسط کونامی نابود می‌شود، غم‌انگیز است. اوضاع شبیه به این است که متال‌گیر صمیمی‌ترین رفیق شما باشد و یک زامبی جلوی چشمان شما آن را اسیر کرده و شروع به خوردنش کند!‌ منتقد آی جی ان در مورد بازی گفت: «Metal Gear Survive قطعا قابل مقایسه با نسخه‌های مخفی‌کاری متال گیر نیست و فاقد المان‌های تعریف‌کننده این بازی‌ها است». منتقد گیم‌اینفورمر در مورد بازی گفته: «Metal Gear Survive تنها به این دلیل که از یک بازی متال گیر انتظار بالایی داریم اثر ضعیفی نیست؛ بلکه حتی اگر این بازی را به شکل یک اثر مستقل هم بررسی کنیم، مشکلات آن قابل انکار نیستند.» همین حالا هم که در حال خواندن این مطلب هستید، این بازی زیر ذره‌بین ما قرار دارد و قطعا نمی‌توانیم انتظار خوبی از بازی داشته باشیم.
بدبختی ماجرا این است که صحبت فقط در مورد سری Metal Gear نیست. کونامی صاحب یک سری از بزرگ‌ترین مجموعه بازی‌های تاریخ صنعت گیم است. همین که به نام سری Castlevania و Silent Hill فکر می‌کنم، از یک چشمم اشک می‌‌بارد و از یک چشمم خون (قطعا اغراق کردم، اما من عاشقانه این دو مجموعه را دوست دارم). این که چه بلایی سر این مجموعه‌ها خواهد آمد، اینکه اصلا در آینده یک نسخه درست حسابی از Silent Hill، یک نسخه به یاد ماندنی دیگر از سری Castlevania خواهیم دید یا نه، سوال بزرگی است که همیشه اعصاب من را خط‌خطی می‌کند. خب، Metal Gear خراب شد و رفت، دیگر مجموعه‌ها در جهنم کونامی چه عذابی خواهند کشید؟

​

اوضاع ناراحت کننده قیمت قطعات کامپیوتر؛

شرایط سخت برای PC Master Raceها

• چرا اکنون بهترین زمان برای خرید پی سی مخصوص بازی نیست؟

یکی از سخت‌ترین وضعیت‌های ممکن، این است که یک پی‌سی گیمر باشی که صبح تا شب، کنسول‌ باز‌ها را به عنوان افرادی کژوال که نمی‌دانند گیمر حرفه‌ای بودن چیست به مسخره بگیرید، و از طرفی روز به روز بازی‌های جدید بیایند و بروند و سخت‌افزاری که تا دو سال پیش برای خودش شاخی بود، دیگر به آن صورت نتواند حرفی برای گفتن داشته باشد و قادر نباشد آن حس PC Master Race بودن را برای صاحبش به ارمغان بیاورد؛ اوضاع زمانی افتضاح ‌می‌شود که آن شخص بخواهد یک کارت گرافیک جدید بخرد و با قیمت حال حاضر آن رو به رو شود. رشد عجیب و غریب قیمت سخت‌افزارهای کامپیوتر در بازار، دیگر کار را برای خیلی از پی‌سی گیمرها سخت کرده است و تنها اندکی از آن افراد هستند که می‌توانند یک سیستم فوقِ خفنِ هیولایِ فک برانداز جمع کنند و حالش را ببرند. اما یک پی‌سی گیمر عادی اگر بخواهد حالا یک کار گرافیک درست درمان بخرد، با افزایش قیمت‌های سرسام آوری رو به رو می‌شود که یا خشکش می‌زند، یا همان کارت گرافیکی قدیمی و نازنینش را بغـ*ـل می‌کند و با یک بـ..وسـ..ـه روی آن، فعلا با همان بازی‌‌ها را اجرا می‌کند.

نگاهی گریه‌آور به برخی از افزایش قیمت کارت‌های گرافیک بازار:
ASUS GTX1080 TURBO 8GB GDDR5X که در تابستان امسال دو میلیون و ۷۵۰ تومان بود، به پنج میلیون و ۳۰۰ هزار تومان رسیده است. کارت گرافیک ASUS ROG STRIX GTX1080TI OC 8GB GDDR5X که سه میلیون و ۲۵۰ هزار تومان قیمت داشت، به رقم هفت میلیون و ۲۵۰ هزار تومان رسیده است. راه دور نریم، کارت گرافیک محبوب MSI GTX 1060 Gaming X 6GB GDDR5 که یک میلیون و ۵۵۰ هزار تومان بود، به قیمت سه میلیون و ۵۰ هزار تومان رسید.

​

نوستالژی؛ یک وسترن تمام عیار!

می‌خواهم از این به بعد به جای اسم‌های عجیب و غریب کاربرها و کامنت‌های عجیب و غریب‌ترشان، به سراغ یک مشت نوستالژی بروم. آن هم فقط نوستالژی بازی‌ها؛ سینما می‌تواند بِرَوَد پی کارش. سال ۱۹۹۳، زمانی که رد دد و جان مارستونی وجود نداشت، Sunset Riders وجود داشت. ۴ هفت تیر کش که به سمت غروب خورشید روی اسب‌هایشان می‌رفتند و آن گرافیک پیکسلی‌اش، اوج هیجان را برای ما خلق کرده بود. چهار شخصیتی که آن زمان انگلیسی بلد نبودیم و از روی رنگ‌ها می‌شناختیم‌شان. زرد، سبز، آبی و صورتی. باید یکی را انتخاب می‌کردیم و به دنبال جنایت کاران می‌رفتیم؛ زنده یا مرده. با آن گرافیک دو بعدی، اسلحه‌های جالب هر کدام از شخصیت‌ها و دشمنانی که از در و دیوار بیرون می‌ریختند. قسمت هیجان‌انگیزش این بود که باید می‌رفتیم درون بعضی از خانه‌ها و یک سری از زن‌های گرفتار شده به دست افراد شرور را نجام می‌دادیم و خلاصه بگذریم..

همانطور که به جلو می‌رفتیم، یک مشت گاو به سمت کاراکتر حمله می‌کردند و تنها کاری که باید می‌کردیم، پریدن روی سقف‌ها بود (باور کنید زمان خودش یکی از دلهره‌آورترین لحظات زندگی بود). یکی دیگر از مراحلش این بود که باید با یک اسب به سمت کاروان‌‌ها و قطار حمله می‌کردیم. بله طراحی مراحلش هم در زمان خودش شگفت‌انگیز بود، نه تنها طراحی، بلکه ساندترک‌های بازی بی‌نظیر بودند، شما را غرق در بازی می‌کردند و آن قدر به آن تلوزیون‌های چاق و گُنده با صفحه نمایش کوچک‌شان خیره می‌شدیم که چشم‌مان خشک می‌شد. حتی بازی یک سری مراحل اول شخص هم داشت که باید دشمنانی را که روی صفحه می‌آمدند سریع می‌کشتیم. شما این بازی را یادتان است؟
​

[BCOLOR=rgb(238, 45, 88)]

منبع​

[/BCOLOR] Zoomg