خبری از هیچ موسیقیای نیست. شما تنها شاهد دو نفر هستید که برای زنده ماندن از جان مایه میگذارند. فقط صدای خِر خِر “کریزی ۸” میآید. این سکانس فوقالعاده بدون شک در کلام قابل توصیف نیست و تنها و تنها باید والتر را در حالی که با تمام قدرت قفل موتور را بر گلوی “کریزی ۸” فشار میآورد, و از سویی دیگر “کریزی ۸” به امید راه فراری آن تکهی بشقاب را روی هوا میچرخاند, ببینید تا به قدرت تنش در قانونشکنی پی ببرید.