همچنین، کمدی بیمزهی فیلم هم بیش از اینکه کمدی باشد، از همان جنس کمدی قُلابی که پس از موفقیت «ددپول»ها رایج شد، است. کمدی ددپولی میگوید که اشارهی خودآگاهانهی کاراکترها به هر چیزی که تماشاگران میشناسد خندهدار است؛ از جایی که ددپول به تاریکی دیسی یونیورس اشاره میکند تا جایی که ماجرای اسم مشابهی مادر بروس وین و کلارک کنت را به سخره میگیرد؛ اما اینطور نیست. شکستن نصفه و نیمهی دیوار چهارم، کمدی نیست. در «عشق و هیولاها» نیز با مشکل مشابهای طرفیم. از صحنهای که جول با پریدن به درون دریاچه میگوید که احساس تام کروز بودن میکند تا جایی که جول در واکنش به سخنرانی دلسوزانهی همکلونیهایش میگوید: «احساس میکنم این سخنرانی رو از قبل تمرین کرده بودین». تمام تلاشهای این فیلم برای شوخطبعی این است که کاراکترهایش چیزهایی که تماشاگران فیلم احتمالا دارند به آن فکر میکنند را به زبان میآورند. در نهایت، «عشق و هیولاها» در برزخی بین دو دنیای متفاوت بلاتکلیف مانده است؛ از یک طرف، جاهطلبانهتر و خشنتر و ترسناکتر از آن است که به فیلمی مخصوص بچههای زیر ۷ سال تنزل پیدا کند، اما در آن واحد، برای تبدیل شدن به فیلمی بالغتر و عمیقتر از فیلمی مخصوص بچههای زیر ۷ سال، به اندازهی کافی جاهطلب، خشن و ترسناک نیست.
دانلود رمان های عاشقانه