اخبار سینما و تلوزیون معرفی و نقد ویژه برنامه ماه عسل93

  • شروع کننده موضوع ☂Baran
  • بازدیدها 1,790
  • پاسخ ها 24
  • تاریخ شروع

azar75

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2014/05/23
ارسالی ها
395
امتیاز واکنش
89
امتیاز
0
محل سکونت
یزد
تو خونه ما مامانم ب بابام میزد
منم ب نامزدم نگاه میکردم
خیلی جالب بود صحنه ای شده بود برا خودش
 
  • پیشنهادات
  • *SAmirA

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/01/09
    ارسالی ها
    30,107
    امتیاز واکنش
    64,737
    امتیاز
    1,304
    عشقی که بهای سنگینی در پی داشت

    شب گذشته در بیست و چهارمین روز از ماه مبارک رمضان "احسان علیخانی" برگ دیگری از "ماه عسل"خود را ورق زد."علیخانی"طبق روال هر روز با سلام به روی ماه هم وطنان عزیز ، گرانقدر و دوست داشتنی خود و همچنین مخاطبان همیشگی "ماه عسل" گفت : خیلی خوش آمدید عباداتتان در این ماه متفاوت و دلنشین قبول باشد.


    پس از طنین صدای تیراژ آغازین با صدای "مرتضی پاشایی"علیخانی گفت: طرح موضوع مهم در برنامه شب گذشته "ماه عسل"، واکنش های زیادی را در برداشت بنابراین شما را دعوت به تماشای آیتم پشت صحنه ی شب گذشته می کنم .


    پس از پخش آیتم عنوان کرد: حال و احوال مهمانان برنامه شب قبل ما را دیدید ولی نمی دانم چرا اینگونه قضاوت می کنید از این جمله خسته شدم .


    وی افزود: هدف دعوت از جناب" اسدی "در برنامه ،گرفتن رضایت از وی نبود وگرنه به جای دعوت از او ، کسی را که در آستانه بخشش بود دعوت می کردیم و بعد با گرفتن رضایت از او در برنامه دست می زدیم ما به دنبال شوی تلویزیونی نبودیم من در حافظه رسانه ای ام یاد ندارم کسی به برنامه بیاید و بگوید نمی بخشم ، تعدادی هستند که از این حق خدادادی خود استفاده می کنند و نمی بخشند دعوت از جناب "اسدی"تنها به خاطر دفاع از حق خودش بود و این توضیحات امروز من تنها بابت قضاوتهای شماست.


    در این بخش مهمانانی با دو قصه ی عجیب و متفاوت داریم دو زوجی که پس از 22 سال به هم رسیدند.

    خانم داستان پر کشش 22 ساله ی خود را اینگونه توصیف کرد: از سن 5 تا 15 سالگی در شهرری زندگی می کردیم و با همسرم رشد کردیم و بزرگ شدیم بعد از سن 15 سالگی تا الان در منطقه ستارخان زندگی می کنیم در این چند سال یک فاصله ای بین ما افتاد .22 سال پیش وقتی من 14 سالم بود همسرم به خواستگاری ام آمد ولی مادرم با ازدواج در سن پایین مخالف بود وکسی نظر من را نپرسید .


    همسر این خانم از سختی این 22 سال گفت: من هفت سال از همسرم بزرگتر بودم ودر این سالها به خواستگاری هیچ دختری نرفتم و به پدر ومادرم گفتم با هر فرد دیگری ازدواج کنم در عرض یک سال طلاق خواهم گرفت. ده سال اول مادر خانمم مخالفت می کرد ولی یازده سال اخیر خانواده ی من رضایت نمی دادند و میگفتند چقدر به خواستگاری برویم و آنها ما را کوچیک کنند ، نمی رویم تا خودشان زنگ بزنند .

    علیخانی رو به خانم گفت : همسر شما صبر ایوب داشته خانم شما خیلی صبور تشریف دارید از حرص دادن مردم لـ*ـذت می برید؟ خانم جواب داد من سعی نکردم جلوی پدرومادرم بایستم . علیخانی که از شرح قصه ی این دو زوج متعجب شده بود گفت: رکورد گینس برای شماست اصلا مردی وجود ندارد که 22 سال با کسی باشد بعد گفت: الان به مردان بر می خورد ،معذرت می خواهم.


    علیخانی از دوزوج خواست تا سرسخت ترین مخالفان زندگی اشان را نام ببرند که هردوی آنها مادرانشان را جز سرسخت ترین مخالفان زندگی اشان ذکر کردند. علیخانی گفت امان از این مادرها .


    دوزوج عنوان کردند: ما تا سن 30 سالگی باهم ارتباط نداشتیم علیخانی با شیطنت و تعجب گفت:

    یعنی نه !الو، سلام، عزیزم! ،آنها گفتند فقط با نگاه آرام می شدیم علیخانی افزود : بابا شما واقعا فوق العاده اید شما حرف گوش کن ترین دختر و پسر ایران هستید.خانم ذکر کرد من خودم درسن 30 سالگی با همسرم تماس گرفتم . علیخانی از مهریه خانم پرسید و تا 500 سکه راشنید با دو دست صورت خود را گرفت و بلند بلند خندید بعد خانم ذکر کرد: اما مادر همسرم گفت مهریه افسانه جوانی پسرم بود که رفت ، بعد مادرم خجالت کشید و 250 سکه را توافق کردیم .

    علیخانی که با شنیدن 250 سکه کمی آرام شده بود نفسی کشید و افزود: پس یک تخفیفی دادید ، مرد متذکر شد : مادر خانمم به من گفت اگر می دانستم اینقدر مهربان هستی هرگز با این ازدواج مخالفت نمی کردم علیخانی که نمی توانست جلوی خنده های خود را بگیردگفت: بالاخره اعتراف کرد؟


    مرد هم با مظلومیت در تاکید حرف علیخانی گفت بالاخره اعتراف کرد ، بعد علیخانی که بادست رو پاهای خود می زد افزود: این جمله آدم را آتیش می زند.خانم در ادامه بیان کرد:هنوز در کنار همسر بودنم را باور نمی کنم ،احساس می کنم خواب هستم چیزی شبیه رویا و بعد اشکهایش سرازیر شد .

    علیخانی از آرزوی هردو آنها پرسید : خانم گفت آرزویم خوشبخت کردن همسرم است و اینکه ذکات عشق او را بدهم، ما هر دو بهای سنگینی پرداخت کردیم همه چیز آرام نگذشت هر دوی ما تاوان دادیم ،خانم تمام این جملات را با بغض و گریه بیان می کرد، علیخانی برای آرام کردن مهمان گفت :حالا که کنار هم هستید پس چرا گریه می کنید؟ خانم گریه هایش را نشانه اشک شوق و شکر گزاری از خداوند خواند.


    مرد هم ذکات عشق را همسر خوب بودن برای خانمش تلقی کرد و اینکه هرگز نگذارد همسرش دغدغه ای در زندگی داشته باشد. علیخانی رو به همسر این خانم گفت: ناراحتی این چند سال را تلافی نکنی ،مرد گفت من خیلی دوستش دارم. علیخانی هم ذکر کرد؛ گواه این دوست داشتن همان 22 سال است.



    علیخانی پس از خروج از صدف آبی و سفید رنگ ماه عسل خاطر نشان کرد: ذکات عشق را باید بدهند . بابت حرفها ، نگاهایتان و انتقاداتتان ممنونم ، همین اندازه که ما را تماشا می کنید کافی است ،یک حرفهای ناگفته ای داشتم که فردا برایتان می گویم
     

    *SAmirA

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/01/09
    ارسالی ها
    30,107
    امتیاز واکنش
    64,737
    امتیاز
    1,304
    دختر نابینا و ناشنوا هم پدر داشت و هم مادر/من از شما چهره بی رحم ترین پدر دنیا را می سازم

    برنامه ماه عسل همیشه پر از حاشیه بوده است. اما حاشیه ای که این بار شاهد آن بودیم، از دیگر برنامه ها بارزتر بود.

    صبح امروز علیرضا سهرابی، پدر فاطمه سهرابی، دختربچه نابینا و ناشنوایی که چند روز پیش همراه با خانمی میهمان این برنامه بود در پی تماس با خبرگزاری برنا از این برنامه به شدت ابراز گله مندی و شکایت کرد و گفت: پدر واقعی فاطمه من هستم. ما در مشهد ساکن هستیم و این خانم، پرستار فاطمه بوده است.

    x6wbzqbomsvvbbybilbe.jpg


    کمی این صحبت برای مان جای شک و شبهه داشت تا جایی که از وی تقاضا کردیم که مدارک خود را برای ما ارسال کند. مدارک به دست ما رسید و حالا ادامه ماجرا:

    من پدر فاطمه سهرابی تمام حرف های علیخانی را تکذیب می کنم. روز اول که برنامه ماه عسل با حضور دختر من پخش شد با تمام شماره های سازمان صداوسیما تماس گرفتم اما کسی پاسخگو نبود. داستان آنطور که در ماه عسل گفته شد نبود ؛ بلکه من پدر واقعی فاطمه هستم و من هرگز دخترم را رها نکرده ام.

    وی در ادامه افزود: با تماسی که با گروه اجتماعی شبکه سوم سیما داشتم فقط به این پاسخ رسیدم که به ما ربطی ندارد. دستم به جایی بند نبود ؛ به بازرسی صداوسیما مراجعه کرده که خواستار نامه ای مکتوب از من شدند و قول جواب یک روزه به من دادند که با گذشت چهار روز هنوز هیچ پاسخی از آن سازمان به من داده نشده است.

    ewar7i7yh5md8e7syyqk.jpg


    وی با انتقاد از صداوسیما و برنامه ماه عسل ادامه داد: آبروی مسلمان از کعبه هم مهم تر است. ماه عسل ماه تلخ زندگی من شد.

    سهرابی گفت: روزی که برنامه ماه عسل را با حضور دخترم دیدم شوکه شدم و با پرستاری که برای مدتی مسئولیت مراقبت از فاطمه را برعهده داشته، در همان روز تماس گرفتم ولی متاسفانه به من پاسخ نداد. البته بعد از پایان برنامه با من تماس گرفت و من بسیار گله و شکایت کردم. من بی خبر بودم و آن زمان دیدن فاطمه با آن حال و روز در این برنامه مرا شوکه کرد. در همان لحظه خانم نوابی نژاد با تلفن پرستار با من تماس گرفت و گفت که می خواستیم شما را هم دعوت کنیم ولی حراست این اجازه را به ما نداد. در این هفته در روز یکشنبه دوباره با خانم نوابی نژاد تماس گرفتم و گفتم که من هنوز قانع نشدم. من پدر واقعی فاطمه هستم. این کار شما خلاف قانون بوده است. ولی در پاسخ به من گفت من جواب شما را روز پنجشنبه داده ام.

    4f6fr9h33j09gsguhqrh.jpg


    سهرابی با بغض ادامه داد: این خانم تلفن را روی من قطع کرد تا جایی که هر چقدر تماس گرفتم پاسخگوی من نبود. از آنجایی که خط ناآشنای دیگری داشتیم، با وی تماس گرفتیم و تا نام ما را شنید، باز هم گوشی را قطع کرد.

    پدر فاطمه گفت: در ادامه پیگیری ها، به مسئول برنامه با شماره 0912313 تماس گرفتم و در پاسخ به من گفت که من اطلاعی ندارم و به من ربطی ندارد. نهایت صدای من به گوش علیخانی رسید و وقتی با من تماس گرفت و گفتم که شما اسرار زندگی مردم را نباید فاش کنید، پاسخ داد: مهربانی این خانم باید جهانی شود و اگر این اطلاعات را به جایی بدهید، من از شما چهره بی رحم ترین پدر دنیا را می سازم و تلفن را قطع کرد.

    سهرابی گفت: فاطمه دختری با معلولیت 80 درصد است که من فرزندم را مثل گربه ای مراقبت کردم. حتی تمام مسئولان بیمارستان مرا به اسم و چهره می شناسند. چون دایم در حال پیگیری وضعیت دخترم هستم. دختر من نابیناست و 50 درصد شنوایی دارد. تمام عکس العمل های دختر من به خاطر همین 50 درصد شنوایی بوده است نه داستانی که خانم پرستار سر هم کرده بود.

    پدر فاطمه ادامه داد: من دخترم را رها نکردم و دخترم تحت تکلف من است.من هر ماه به دخترم سر می زنم و یا برای دخترم و پرستارش بلیط میگیرم و آنها به مشهد میآیند. به علت نداشتن مدرسه مناسب برای فرزندم در مشهد که فاطمه بتواند در آن مرکز آموزش ببینید به اجبار به تهران آمدم و تا 5 سالگی دخترم در تهران زندگی کردم.

    وی همچنین اظهار داشت: من از 6ماهگی برای درمان دخترم به تهران آمدم و فاطمه 9 بار در تهران عمل شده تا به اینجا رسیده است. علت انتخاب این پرستار هم این بود که ایشان را انتخاب کردیم فلج نبود و به علت اینکه بعد از مدتی معلول شد بهتر توانستند یکدیگر را درک و بین این دو وابستگی شدیدی ایجاد شد.

    و در پایان به این نکته اشاره کرد که : «ماه عسل، تلخ ترین ماه زندگی من شد!»


    برنا
     

    *SAmirA

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/01/09
    ارسالی ها
    30,107
    امتیاز واکنش
    64,737
    امتیاز
    1,304
    علیخانی بیرون از ماه عسل چگونه فردی است؟

    برنامه ماه عسل، این روزها در لحظات افطار از شبکه سه سیما به روی آنتن میرود و مخاطبان زیادی را با خود همراه میکند، بنابراین ما هم به پشت صحنهی این برنامه پر مخاطب رفتیم و یک گفتگوی اختصاصی با "احسان علیخانی" انجام دادیم.


    شما با اجرای ماه عسل تا حد زیادی موفق بودهاید برای اینکه به سمت کلیشه شدن نروید، چه تدبیری اندیشید؟

    تعدادی از موضوعاتی که ما تاکنون کار کردیم برای اولین بار روی آنتن زنده طرح شده است. ساختار و شاکله ماه عسل برای تعداد کثیری از مخاطبان مشخص است و مردم هم با ماهیت ارتباط برقرار کردند ولی تنوع سوژهها و قصهها در متفاوت بودن ماه عسل نقش موثری خواهد داشت.


    42559715279046166197.jpg



    آقای علیخانی کدام یک از قصههای ماه عسل به خود شما تلنگر زده و از آن درس گرفتید؟

    من از قالب قصهها درس گرفتم چرا که قصههایی با موضوعاتی متفاوت مرا نیز شبیه مخاطبان گاهی متعجب یا غمگین میکند و حتی گاهی قانع نشدم و این واکنشها بسیار طبیعی است، چرا که من هم شبیه همهی مردم و مخاطبان هستم.


    قصهی پسری به نام رضا که خانوادهای ندارد ،برایم عجیب بود با اینکه ازدواج کرده و دارای فرزند هم بود اما به قول خودش هیچ هویتی ندارد چرا که در سن 3 سالگی او را در حرم امام رضا(ع) پیدا میکنند و به بهزیستی تحویل میدهند، تمام دروغهایی که در زندگیاش گفته و نگاههای بدی که جامعه نسبت به او داشته بسیار تکان دهنده است.


    تنها کافی است شما از جلد خودت بیرون بیایی و یک لحظه خودت را جای او قرار دهی و ثانیهای نفس بکشی حتما آدم را دگرگون میکند.



    آقای علیخانی قصه احسان و سولماز در برنامه شما بسیار سروصدا کرد نظرتون در مورد این زوج چی بود؟

    احسان و سولماز جزء قصههایی بود که خیلی مورد استقبال مردم قرار گرفت که البته این قصه دارای یک وجه تحسین برانگیز و اتفاقا یک وجه ناراحت کننده داشت؛ ابراز احساسات یک زن و شوهر به هم با آن شرایط به قدری مورد استقبال قرار میگیرد که یعنی ما این خلاء را داریم؟ حتما این خلاء و ضعف وجود دارد که چشمها از شنیدن و تماشای این قصه گرد میشود.


    این قصه از هر دو منظر قابل بررسی است، زندگی باید اینگونه باشد و در صورت نبود چنین زندگی من و مخاطب تعجب میکنیم ولی قصه فوق العاده خوبی بود و خوش به حال آقایان در کشور ما شد که یک احسان عاشق پیدا شد تا از آنها دفاع کند.



    آیا آن چیزی که ما از احسان علیخانی جلوی دوربین شاهد هستیم در پشت دوربین هم همینطور است؟


    همه کارهای انجام شده توسط دیگران سختی دارد ولی شاید کسی باور نمیکند بعضی اوقات ما تا 20 ساعت درگیر یک برنامه هستیم و تنها مخاطبان یک ساعت و نیم ما را روی آنتن تماشا میکنند، گاهی هزار هجمه در ذهن دارم و برای یک قصه با دوستانم بسیار دوندگی میکنیم.


    ولی صادقانه باید بگویم که چون هنوز هم در قاب ماه عسل قرار داریم به طور حتم بیرون از برنامه عصبانی تر؛ عجول تر و حتی دچار استرس میشوم و شاید در برخی موارد وضعیت شلختهای دارم. به پوشش کت و شلوار من روی آنتن نگاه نکنید، مجری وظیفهاش این است که آراسته جلوی مخاطب ظاهر شود اما نکته جالب اینجا است بیرون از برنامه زمانی که وارد استودیو میشوم به قدری شلخته هستم که گاهی من را نمیشناسند.


    اگر مزدی هم گرفتیم که قطعا بابت نگاه مردم بوده همان مزد اصلی است که خستگی را از بین میبرد و اگر چیزی به ما در این سالیان رسیده تنها از حیث نگاه مردم، تشویش، اضطراب و عصبانیت بوده که این اتفاق افتاده پس بنابراین من و همهی دوستانم به آن افتخار میکنیم که حالمان قبل و بعد برنامه بد است چون برای نگاه مخاطب اهمیت دارد.



    جملههایی که پایان برنامه پس از خروج از قاب ماه عسل میگویید را از قبل انتخاب میکنید و یا فیالبداهه است؟

    پس از شنیدن قصهی مهمانان در قاب ماه عسل جملههایی مبتنی بر حس در من ایجاد میشود که بدون هماهنگی با مهمان بعد از اتمام برنامه بیان میکنم.


    چون من به پویایی روی آنتن، صحبت کردن، اعتقاد دارم و تلاشم این بوده که در صحنه ماه عسل با مهمانان زندگی کنم بنابراین آن حسی که در صحنه ماه عسل منتقل شده را بیان میکنم که گاهی خوب گاهی هم بد بوده است.



    آقای علیخانی ماه عسل تا کی ادامه پیدا خواهد کرد؟

    ماه عسل میتواند سالها بدون حضور من و دوستانم ادامه پیدا کند چون ماه عسل قصههای مردم است ما یک چیزی را ثابت کردیم و از این بابت خدارو شکر میکنیم که روایت قصههای خود مردم هم میتواند جذاب و پر مخاطب باشد.


    الان ماه عسل دیگر هیچ ربطی به من و دوستانم ندارد و این برنامه میتواند سالیان سال با حضور مجریان کارگردانان و تهیه کنندگان مختلف ادامه پیدا کند. من هر سال در اجرای خود به سال بعد آن فکر نکردم و سالهایی ماه عسل، حتی بدون حضور من هم بوده با اینکه من تهیه کننده و کارگردان ابتدایی ماه عسل از سال 1386 بودم اما برایم اصلا شگفت انگیز نیست که سال بعد ماه عسل با اجرای فرد دیگری باشد چون این برنامه به قدری جذاب و بزرگ شده که هر فردی میتواند با سوار شدن بر این قطار مسیر را ادامه دهد.


    آرزویم این است که هجمه گسترده مشکلات و دغدغههای مردم که سمت ماه عسل سرازیر شده با بروز یک اتفاق، این مشکلات کمتر شود ما هر روز با تماسها، نامهها و مشکلات مردم از قبیل اقتصادی و داستانهای عجیب و غریب روبرو هستیم و البته این خیلی خوب است که مردم ما را مأمن میدانند ولی یک جاهایی این مشکلات ما را خسته و دلشکسته میکند.


    انسانهایی که هیچ پناهی نداشتند و به ما پناه آوردند برای برخی از آنها ما حرفی برای گفتن نداریم و تنها میتوانیم حرف بزنیم.شاید حرف زدن برای برخی از آنها کافی باشد اما برخی دیگر سنگینی دغدغههایشان کمتر آدم را خورد میکند و بسیار ناراحت کننده است.



    در پایان اگر نکتهی خاصی است بفرمایید؟

    از همه تماشاگران و مخاطبان برنامه تشکر میکنم و همین اندازه برای ما کافی است که ما را تماشا میکنند و این تفاوت سلیقه و ذائقه برای ماه عسل کافی است چرا که یک برنامه تخصصی درباره یک موضوع مثل سینما و فوتبال نیست، ماه عسل با برنامه و موضوعی اجتماعی هر روز علت و معلول متفاوتی دارد چرا که عنوان اجتماعی خیلی کم دارد و این مسئله بسیار سخت است.


    من نمیتوانم ادعا کنم که مشرف به این موضوع و علوم هستم و اتفاقا تفاوت نگاه آرا بسیار طبیعی جلوه میکند و درست آن هم همین است، ما برنامهای میسازیم و قضاوت را به مردم واگذار کنیم و یک عده میپسندند و برخی دیگر نمیپسندند و اتفاقا این هدفی است که باید به آن برسیم.



    باشگاه خبرنگاران
     

    *SAmirA

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/01/09
    ارسالی ها
    30,107
    امتیاز واکنش
    64,737
    امتیاز
    1,304
    سفره عقد «ماه عسل» و مهمانهای قسمت پایانی اش

    برنامه ماه عسل در ایستگاه آخر خود میزبان 5 میهمان منتخب خود از نگاه مردم شد.


    اولین میهمان عید فطر رضا یکی از بچههای کار بود. میهمان بعدی برنامه هم اسمش رضا بود، رضای دوم ماه عسل در کودکی در حرم امام رضا (ع) پیدا شده بود و هیچ نام و نشانی از خانواده خود نداشت و آرزویش پیدا کردن هویتش بود. مهمان بعدی برنامه آخر ماه عسل 93 سولماز و احسان بودند و علیخانی در ابتدای این بخش از برنامه گفت: این دو نفر جزو سوپراستارهای برنامه ما هستند و احتیاجی به معرفی ندارند.

    میهمان چهارم ماه عسل عمو حسن جانباز موجگرفته ای بود.

    در ادامه در ماه عسل عقد دو نفر که بعد از 22 سال خانوادهشان راضی به ازدواج آنها شده بودند با حضور بقیه مهمان های ماه عسل برگزار شد و کسی که خطبه عقد را قرائت میکرد به این نکته اشاره کرد که ماه تو ماه عسل شده و اختتامیه ماه عسل امسال به شروع ماه عسل 2 زوج جوان گره خورده است.

    67513469781826030943.jpg


    07773479592584604153.jpg


    25540434193596097111.jpg


    68647527576560144776.jpg


    62335898859908989231.jpg


    68931354791802789356.jpg


    07833477866607001192.jpg
     

    برخی موضوعات مشابه

    پاسخ ها
    1
    بازدیدها
    609
    پاسخ ها
    5
    بازدیدها
    352
    پاسخ ها
    12
    بازدیدها
    259
    پاسخ ها
    20
    بازدیدها
    917
    پاسخ ها
    5
    بازدیدها
    340
    پاسخ ها
    7
    بازدیدها
    243
    پاسخ ها
    8
    بازدیدها
    349
    پاسخ ها
    4
    بازدیدها
    166
    پاسخ ها
    32
    بازدیدها
    435
    پاسخ ها
    15
    بازدیدها
    300
    پاسخ ها
    21
    بازدیدها
    388
    پاسخ ها
    3
    بازدیدها
    150
    پاسخ ها
    9
    بازدیدها
    155
    پاسخ ها
    0
    بازدیدها
    181
    پاسخ ها
    14
    بازدیدها
    310
    پاسخ ها
    0
    بازدیدها
    223
    پاسخ ها
    0
    بازدیدها
    691
    بالا