اخبار سینما و تلوزیون بهترین انیمیشن‌های کوتاه تاریخ

  • شروع کننده موضوع Behtina
  • بازدیدها 722
  • پاسخ ها 25
  • تاریخ شروع

Behtina

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2015/11/08
ارسالی ها
22,523
امتیاز واکنش
65,135
امتیاز
1,290
انیمیشن کوتاه «سیم‌چین‌ها»
بهترین انیمیشن‌های کوتاه تاریخ (۱۱)
انیمیشن کوتاه «سیم‌چین‌ها» روایتگر داستان دو روبات معدنچی است که در سیاره‌ای متروکه، به صورتِ مستقل و دور از هم، در جستجو و تقلا برای جمع‌آوری نوعی کانی سبز رنگ (نوعی سنگ معدنیِ خاص) هستند. برای جمع‌آوری کانی مورد اشاره، دو روباتِ داستان هر یک شیوۀ خاص خود را دارند.
برترین ها - احسان درخشنده:

شناسنامه‌ی اثر

  • نام انگلیسی: Wire Cutters
  • کشور تولیدکننده:‌ آمریکا
  • مرکز تولیدکننده: دانشگاه چَپمَن (Chapman University) / کالج فیلم و هنرهای رسانه‌ای داج (Dodge College of Film and Media Arts) / جک اَندرسون (Jack Anderson)
  • کارگردان: جک اَندرسون (Jack Anderson)
  • سال تولید: 2014 میلادی
  • مدت زمان: 9 دقیقه
  • ژانر: درام
1588404_330.jpg


خلاصه داستان

انیمیشن کوتاه «سیم‌چین‌ها» روایتگر داستان دو روبات معدنچی است که در سیاره‌ای متروکه، به صورتِ مستقل و دور از هم، در جستجو و تقلا برای جمع‌آوری نوعی کانی سبز رنگ (نوعی سنگ معدنیِ خاص) هستند. برای جمع‌آوری کانی مورد اشاره، دو روباتِ داستان هر یک شیوۀ خاص خود را دارند.

روزی از روزها، دو روبات به طور کاملاً تصادفی با یکدیگر آشنا شده و تصمیم می‌گیرند که با همکاریِ هم، به فرآیند جمع‌آوری کانی سبز رنگ سرعت و رونق بخشند. این دو معدنچی، مدتی در کنار هم فعالیتِ مشترک خوبی را تجربه می‌کنند اما شرایط به همین منوال پابرجا نمی‌ماند؛ حرص و طمع به سراغ دو شخصیتِ داستان می‌آید و...

جوایز و افتخارات شاخص

- برنده‌ی جایزه‌ از «جشنواره‌ی بین‌المللی فیلم سینت پل مینیاپولیس» (Minneapolis St. Paul International Film Festival) در بخش «بهترین انیمیشن کوتاه» / سال 2015 میلادی

- برنده‌ی جایزه از «جشنواره‌ی فیلم نَشویل» (Nashville Film Festival) در بخش «بهترین اثر کوتاه دانشجویی» / سال 2015 میلادی

- برنده‌ی جایزه از «جشنواره‌ی بین‌المللی فیلم سونوما» (Sonoma International Film Festival) در بخش «بهترین انیمیشن کوتاه» / سال 2015 میلادی

درباره‌ی اثر

احتمالاً نخستین نکته‌ای که در همان لحظات ابتدایی تماشای انیمیشن کوتاه «سیم‌چین‌ها» به ذهن مخاطب خطور می‌کند، شباهت غیر قابل انکارِ شخصیت محوری این اثر با شخصیت دوست‌داشتنی و مشهورِ انیمیشن سینمایی «وال-ای» (Wall-E) [محصول سال 2008 میلادی] است. نقشِ اصلیِ ماجرا در این انیمیشن کوتاه، درست به مانند وال-ای، روباتی است با چشم‌های بزرگ، دارای احساسات، و ساکن در سیاره‌ای تقریباً متروک.

الهام‌گیری از آثار شاخص سینمایی، به خودیِ خود امری ناپسند محسوب نمی‌شود به شرطی که حد و مرز بینِ الهام‌گیری و کپی‌کاری رعایت شود و تقلیدی کورکورانه از اثر شاخص انجام نپذیرد. در مورد انیمیشن سیم‌چین¬ها، به نظر می‌رسد که کارگردان توانسته تا حدودی از مرز کپی‌کاری فاصله بگیرد و خط فکری خود را در اثر ساری و جاری کند؛ هر چند که باز، سایه‌ی انیمیشن وال-ای بر روی اثر مشهود است.

از لحاظ داستانی، «جک اَندرسون»‌، که هم در مقام کارگردان و هم در مقام نویسنده‌ی انیمیشن کوتاه سیم‌چین‌ها است، یکی از مضامین اخلاقی را به عنوان درونمایه‌ی داستانی برگزیده است. او به شیوه‌ی روایت خود، در پی نکوهش حِرص و طمع برآمده و سعی دارد عواقب ناگوارِ این پدیده‌ی شوم را به مخاطب نشان دهد.

با اینکه به طور خاص، ژانرِ انیمیشنِ سیم‌چین¬ها «درام» تعریف شده است، ولی به خوبی می‌توان رگه‌هایی از ژانرهای علمی‌-تخیلی، کمدی و حتی تراژدی را نیز در اثر مشاهده کرد. ریتمِ روایتِ داستان متأسفانه کمی کُند است ولی هر چه به انتهای داستان نزدیک می‌شویم، با افزایش کُنش‌ها و تعاملاتِ دو شخصیتِ انیمیشن، روند ماجرا جذاب‌تر و دلنشین‌تر می‌شود.

یکی از نکات تقریباً منفی انیمیشن سیم¬چین¬ها، استفاده از رنگ‌های خُشک، سرد و خالی از احساس، در فضاسازی و صحنه‌پردازیِ نماهای گوناگون است. درست است که کارگردان سیاره‌ای متروک و فاقد حیات را به عنوان محل وقوع داستان برگزیده ولی با توجه به تِم و مضمون نیمه‌فانتزیِ اثر، می‌شد از رنگ و لعاب بیشتری در فضاسازی‌ها استفاده کرد. متأسفانه تنها رنگ‌هایی که پس از تماشای این انیمیشن در ذهن انسان باقی می‌ماند، رنگ‌ خاکستری و تا حدودی قهوه‌ای است، در صورتی که با توجه به محتوای داستان، هیچ لزومی برای استفاده‌ی اغراق‌آمیز از این دو رنگ دیده نمی‌شود.

پایانِ انیمیشن سیم‌چین¬ها، بر خلاف اکثر آثار انیمیشنی، پایانی تلخ و تا حدودی غمگین‌کننده است. به هر حال، نمی‌توان توقع داشت که تمام انیمیشن‌ها پایان شاد و خوش داشته باشند. گاهاً‌ باید به انیمیشن‌سازان حق داد که پایان‌بندی‌های متفاوت و غیرخوش را هم برای آثار خود تجربه کنند؛ به خصوص اگر محتوای داستان به گونه‌ای باشد که یک پایان تلخ، تأثیرگذاری بیشتری نسبت به یک پایان خوش داشته باشد. در انیمیشن سیم‌چین¬ها، با توجه به این که کارگردان قصد دارد عواقب ناگوار حرص و طمع را به مخاطب نشان دهد، می‌توان به او حق داد که بخواهد از یک پایان تلخ برای اثرش بهره بگیرد.

با در نظر گرفتنِ جمیع جهات، انیمیشنِ سیم‌چین‌ها را می‌توان یک اثر موفق و ارزشمند برای تماشا تلقی کرد. جوایز متعددی که این اثر از جشنواره‌های بین‌المللی دریافت کرده، به خوبی نشانگر این است که کارگردان، در انتقال پیامِ داستان و همچنین خلق صحنه‌های دوست‌داشتنی موفق عمل کرده است.
 
  • پیشنهادات
  • Behtina

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/11/08
    ارسالی ها
    22,523
    امتیاز واکنش
    65,135
    امتیاز
    1,290
    انیمیشن کوتاه «تلاش طلایی»‏
    بهترین انیمیشن‌های کوتاه تاریخ (۱۲)
    در یک دنیای ماشینی و تاریک، گروهی از روبات‌ها با بهره‌گیری از انرژی محدود و کم‌دوام نور لامپ‌ به کارکرد و بقای خود ادامه می‌دهند. به خاطر محدود بودنِ این انرژی، روبات‌ها نمی‌توانند از حداکثر ظرفیتِ توان خود استفاده کنند. آن‌ها همگی در آرزویِ منبعِ انرژیِ خورشیدآسایی هستند که نور عالم‌گیر آن، رنج و محنتِ استفاده از انرژی مختصر لامپ‌‌ها را به پایان برساند.
    برترین ها - احسان درخشنده:

    شناسنامه‌ی اثر

    • نام انگلیسی: Golden Shot
    • کشور تولیدکننده:‌ ترکیه
    • کارگردان: گوکالپ گونن (Gökalp Gönen)
    • سال تولید: 2015 میلادی
    • مدت زمان: 9 دقیقه
    • ژانر: فانتزی (خیال‌پردازانه)
    1595485_210.jpg


    خلاصه داستان


    در یک دنیای ماشینی و تاریک، گروهی از روبات‌ها با بهره‌گیری از انرژی محدود و کم‌دوام نور لامپ‌ به کارکرد و بقای خود ادامه می‌دهند. به خاطر محدود بودنِ این انرژی، روبات‌ها نمی‌توانند از حداکثر ظرفیتِ توان خود استفاده کنند. آن‌ها همگی در آرزویِ منبعِ انرژیِ خورشیدآسایی هستند که نور عالم‌گیر آن، رنج و محنتِ استفاده از انرژی مختصر لامپ‌‌ها را به پایان برساند. در این میان، یکی از روبات‌ها طرحی می‌ریزد که به نظر حلال مشکلات است اما...

    جوایز و افتخارات شاخص

    - برنده‌ی جایزه‌ از «جشنواره‌ی بین‌المللی فیلم رود آیلند» (Rhode Island International Film Festival) در بخش «بهترین انیمیشن» / سال 2015 میلادی

    - برنده‌ی جایزه از «جشنواره‌ی بین‌المللی فیلم انکوریج» (Anchorage International Film Festival) در بخش «انیمیشن» / سال 2015 میلادی

    - برنده‌ی جایزه از «جشنواره‌ی بین‌المللی فیلم هارلم» (Harlem International Film Festival) در بخش «بهترین انیمیشن» / سال 2015 میلادی

    درباره‌ی اثر

    بعضی آرمان‌ها دست‌یافتنی هستند و بعضی دیگر دور از دسترس. بسیاری از ما انسان‌ها، یک سری از آرمان‌ها را صرفاً به دلیل اینکه دور از دسترس هستند به طور کل کنار می‌گذاریم؛ اما در این میان، عده‌ی قلیلی هم هستند که برای رسیدن به این آرمان‌های دور از دسترس، تمام تلاش خود را به کار می‌بندند و به اندازه‌ی وُسع و توان خود،‌ سعی می‌کنند به سمت آرزوهای آرمانی حرکت کنند؛ به قول مولوی، شاعر بلندآوازه‌ی ایران‌ زمین:

    آب دریا را اگر نتوان کشید *** هم به قدر تشنگی باید چشید

    افرادی که طرز فکر متفاوت با سایرین دارند، افرادی که اهداف بزرگ در سر می‌پرورانند و افرادی که از محدودیت‌ها نمی‌هراسند و هیچ گاه تسلیم جَبرِ زمانه نمی‌شوند، با این که همواره در ابتدایِ راه در اقلیت هستند، ولی در صورت برخورداری از آینده‌نگری و ایده‌های مناسب، می‌توانند خیلِ کثیری از مردم را با خود همراه ساخته و به عنوان خواص جامعه، بر روی هم‌نسلان و حتی نسل‌های آتی تأثیرات به‌سزا و ماندگار بر جای بگذارند.

    با استناد به توضیحات فوق، شاید بتوان انیمیشن کوتاه «تلاش طلایی» را تا حدودی تحلیل و توصیف کرد. «گوکالپ گونن» کارگردان این اثر، سوژه‌ای را برای روایتِ داستانِ خود در نظر گرفته که انسان را عمیقاً به فکر و تأمل فرو می‌برد. شخصیت‌های داستان او، یک سری روبات‌ هستند که به نور، برای تداوم کارکرد و بقای خود نیازمندند. با این حال، یک بیننده‌ی آگاه به سهولت در می‌یابد که این روبات‌ها، ما به اِزایِ تخیلیِ خودِ ما انسان هستند. آرمان این روبات‌ها، نور عالمگیر و خورشید‌آسایی است که بتواند ظرفیت‌ها و پتانسیل‌های محدودشان را به مرحله‌ی شکوفایی و کمال برساند.

    همه‌ی روبات‌های انیمیشن «تلاش طلایی» به خوبی از یک آرمانِ‌ غایی مطلع هستند ولی از آنجایی که از رسیدن به کمال مأیوسند، خود را به نورِ محدودِ لامپ قانع نموده‌اند؛ به بیان دیگر، آن‌ها برای رهایی و پرواز از پیله‌ی تنگ و تاریک خود، نه تنها هیچ راهکاری ندارند، بلکه هیچ تلاشی هم متحمل نمی‌شوند. البته در این میان، یک روبات وجود دارد که با دور کردنِ ناامیدی از خود، دست به کاری بزرگ می‌زند. او ایده‌ی خود را به کار می‌بندد و آرمانِ افسانه‌ای و دور از دسترس سایرین را به یک واقعیت ملموس بدل می‌گرداند. تا این جایِ انیمیشن، همه چیز خوب و مطلوب پیش می‌رود و حس امید در مخاطب تقویت می‌شود ولی به یکباره، پایان‌بندی داستان به گونه‌ای رقم می‌خورد که بینندگان دچار حیرت و حتی سرخوردگی می‌گردند.

    متأسفانه، علی‌رغم جنبه‌های فنی و تکنیکی انیمیشن «تلاش طلایی» که در نهایت دقت، ظرافت و تأثیرگذاری به مرحله‌ی اجرا در آمده‌اند، باید اذعان کرد که پایان‌بندیِ داستان، بسیاری از مخاطبان را آزرده‌خاطر می‌سازد. با نهایت احترام برای سازنده‌ی اثر و تلاش او، شاید به جرأت بتوان گفت، چنانچه کارگردان، اثرِ خود را با سکانس دستیابی به نور به پایان می‌رساند، تأثیرگذاریِ به مراتب مثبت‌تری بر روی ذهنِ تماشاگران باقی می‌ماند، ولی او ترجیح داده که به جای نور، ظلمات را به عنوان پایان‌بندیِ داستان انتخاب کند تا اثر با یک خاتمه‌ی غیرمنتظره و شگفت‌انگیز به پایان رسد.

    شاید منظورِ صاحب‌ اثر از پایان‌بندیِ داستان این بوده که دستیابی به آرمان، ولو به صورت کوتاه مدت و موقت، بسیار بهتر از انفعال و تن دادن به روزمرگیِ ملالت‌بار و آمیخته با اضطرابِ همیشگی است. این برداشت،‌ گرچه در ذاتِ خود حسی مثبت را به انسان منتقل می‌کند، ولی نمی‌توان کتمان کرد که بسیاری از مخاطبان، برای رسیدن به این برداشتِ ذهنی، با یک مانعِ ظاهری و یک مشکلِ جدی مواجه هستند: صحنه‌ی تلخ و یأس‌بارِ پایانِ اثر، ذهن‌ها را بیشتر به سمتِ یک «تلاش نافرجام، ناامیدکننده و ویرانگر» می‌برد تا یک «تلاش طلایی».

    با تمام این اوصاف، چه از پایانِ اثر خوشمان بیاید یا نه، بعید است که کسی بتواند منکر ارزش‌های انیمیشن کوتاه «تلاش طلایی» گردد؛ کسی که شناختی مختصر نسبت به ماهیت انیمیشن‌های کوتاهِ تأثیرگذار داشته باشد، به سهولت در می‌یابد که «تلاش طلایی» اثری خوش‌ساخت، عمیق و ایده‌محور است. نباید فراموش کرد که به باورِ بسیاری از کارشناسان و صاحب‌نظران، اثری که مخاطب را به تفکر و تأمّل وا می‌دارد، قطعاً اثری حائز اهمیت است.

    در پایان، امیدوارم که انیمیشن «تلاش طلایی» را سرِ فرصت و با حوصله تماشا بفرمایید تا بتوانید از جزییات نهفته در اثر بیشتر لـ*ـذت ببرید. ناگفته نماند که تماشای این اثر، به عزیزانی که صرفاً دوستدار آثارِ انیمیشنیِ اکشن، هیجان‌انگیز و برخوردار از ضرباهنگِ سریعِ‌ داستانی هستند، به هیچ وجه توصیه نمی‌شود.
     

    Behtina

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/11/08
    ارسالی ها
    22,523
    امتیاز واکنش
    65,135
    امتیاز
    1,290
    انیمیشن کوتاه «مرد کاغذی»‏
    بهترین انیمیشن‌های کوتاه تاریخ (۱۳)
    در یک ایستگاه قطار، دست تقدیر باعث آشنایی یک مرد کارمند با یک زن زیبارو می‌شود. کارمند در همان نگاه اول دل می‌بازد اما زن سوار قطار شده و از او دور می‌شود. مدتی بعد، به طور اتفاقی، مرد دوباره زن را پیدا می‌کند. از آنجایی که زن اصلاً متوجه حضور مرد نیست، مرد تلاش می‌کند با درست کردنِ موشک‌های کاغذی توجهِ او را به خود جلب نماید اما...
    برترین ها - احسان درخشنده:
    شناسنامه‌ی اثر
    نام انگلیسی: Paperman
    کشور تولیدکننده:‌ آمریکا
    شرکت تولیدکننده: والت دیزنی انیمیشن استودیوز (Walt Disney Animation Studios) / والت دیزنی پیکچرز (Walt Disney Pictures)
    کارگردان: جان کارس (John Kahrs)
    سال تولید: 2012 میلادی
    مدت زمان: 7 دقیقه
    ژانر: کمدی

    1603432_994.jpg

    خلاصه داستان
    کتابهای صوتی را، از نوار بشنوید

    ارائه شده توسط
    favicon.png

    مردان مریخی زنان ونوسی اثر جان گری
    چرا مردها ... چرا زن ها اثر آلن و باربارا پیز
    رازهای میلیونرهای خودساخته اثر برایان تریسی
    سمنو پزان اثر جلال آل احمد
    داستان زن زیادی اثر جلال آل احمد

    در یک ایستگاه قطار، دست تقدیر باعث آشنایی یک مرد کارمند با یک زن زیبارو می‌شود. کارمند در همان نگاه اول دل می‌بازد اما زن سوار قطار شده و از او دور می‌شود. مدتی بعد، به طور اتفاقی، مرد دوباره زن را پیدا می‌کند. از آنجایی که زن اصلاً متوجه حضور مرد نیست، مرد تلاش می‌کند با درست کردنِ موشک‌های کاغذی توجهِ او را به خود جلب نماید اما...
    جوایز و افتخارات شاخص
    - برنده‌ی جایزه‌ از «جشنواره‌ی اسکار» (Academy Awards) در بخش «بهترین انیمیشن کوتاه» / سال 2013 میلادی
    - برنده‌ی «جایزه‌ی آنی» (Annie Awards) در بخش «بهترین انیمیشن کوتاه» / سال 2013 میلادی
    - برنده‌ی «جایزه‌ی سین‌یوفوریا» (CinEuphoria Awards) در بخش «بهترین فیلم انیمیشنی» / سال 2014 میلادی

    درباره‌ی اثر
    «مرد کاغذی» نام انیمیشنی کوتاه است که به سبک سیاه و سفید ساخته شده است. این اثر یکی دیگر از محصولات استودیوهای انیمیشن‌سازی «والت‌ دیزنی» است که در ساخت آن ترکیبی از تکنیک‌های انیمیشن کلاسیک و انیمیشن رایانه‌ای مورد استفاده قرار گرفته است. مرد کاغذی در سال ۲۰۱۳ جایزه‌ی اسکارِ بهترین انیمیشن کوتاه را از آن خود کرد تا بعد از 43 سال، دوباره کمپانی والت دیزنی موفق به کسب جایزه‌ی اسکار در بخش «بهترین انیمیشن کوتاه» گردد.
    «مرد کاغذی» حال و هوای فیلم‌های قدیمی و سیاه و سفید را برای انسان تداعی می‌کند. «جان کارس» به عنوان کارگردان اثر، عامدانه این ساختار را برای روایت خود برگزیده تا حس نوستالژی (به پارسی: یادمانه) را در مخاطبان برانگیزاند. با آن که اثر ساختاری سیاه و سفید دارد، ولی در بخش‌هایی از آن، به طور هوشمندانه از رنگ قرمز هم استفاده شده است.
    «مرد کاغذی» را می‌توان یک کمدی-عاشقانه‌ی دلنشین تلقی کرد. دو شخصیت اصلی ماجرا به خوبی با مخاطب ارتباط برقرار می‌کنند و او را تا پایان نمایش درگیر کارها و احساسات خود می‌گردانند. شخصیت مرد که به عنوان یک کارمند ساده طراحی شده، به نحو احسن حس همذات‌پنداری تماشاچیان را بر می‌انگیزاند؛ وی، چه از لحاظ شغلی و چه از لحاظ برخورداری از ظاهری کاملاً معمولی و بی‌آلایش، اشتراکات زیادی با بسیاری از مردم عادی دارد؛ به بیان دیگر، هیچ ویژگی خارق‌العاده‌ای در این شخصیت وجود ندارد که مخاطب عادی آن را از خود دور بداند؛ وی نه آن چنان خوش‌تیپ است و نه آن چنان زیبا؛ نه آن چنان پولدار است و نه آن چنان فقیر؛ خلاصه‌ی کلام اینکه، او به معنای واقعی کلمه، عضوی از قشرِ متوسطِ جامعه است.
    با این که تا اواسط داستان ماجرا به حالت تقریباً رئال و واقعی پیش می‌رود ولی در نیمه‌ی پایانی، به ناگاه پای خلاقیت و تخیل نیز به ماجرا باز می‌شود. حربه‌ای که کارگردان و نویسندگان برای تخیل‌آفرینی از آن بهره گرفته‌اند، در عین سادگی بسیار دوست‌داشتنی و دلنشین است. همان طور که در ابتدای داستان، «کاغذ» به عنوان نقطه‌ی آغاز عشق تعریف می‌گردد، باز هم همین کاغذ، یا بهتر است بگوییم کاغذها، تداوم و وصالِ نهایی عشق را رقم می‌زنند.
     

    Behtina

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/11/08
    ارسالی ها
    22,523
    امتیاز واکنش
    65,135
    امتیاز
    1,290
    انیمیشن کوتاه «جعبه هیولا»‏
    بهترین انیمیشن‌های کوتاه تاریخ (۱۴)
    پیرمردی عاشق طبیعت، با بچه‌ای آشنا می‌شود که دوستانی عجیب و غیرعادی دارد. دوستانِ کودک، هیولاهایی هستند که هر کدام ظاهر و اندازۀ متفاوت دارند. با وجود اینکه این هیولاها اصلاً بدجنس نیستند، اما باز هم دردسرهای خاص خود را دارند و...
    برترین ها - احسان درخشنده:
    شناسنامه‌ی اثر
    نام انگلیسی: Monsterbox
    کشور تولیدکننده:‌ فرانسه
    مرکز تولیدکننده: آموزشکدۀ هنری بِلوکور (Bellecour Ecoles D'Art)
    کارگردان: لودو گَویله (Ludo Gavillet) / دِریا کوکااوغلو (Derya Kocaurlu) / لوکاس هادسن (Lucas Hudson) / کالین ژان-سانیه (Colin Jean-Saunier)
    سال تولید: 2012 میلادی
    مدت زمان: 8 دقیقه
    ژانر: خانوادگی، کمدی

    1611908_345.jpg

    خلاصه داستان
    کتابهای صوتی را، از نوار بشنوید

    ارائه شده توسط
    favicon.png

    در راه ویلا اثر فریبا وفی
    پناهگاه اثر آلیس مونرو
    یک عاشقانه آرام اثر نادر ابراهیمی
    مردی با کت قهوه ای اثر شروود آندرسن
    برو ولگردی کن رفیق اثر مهدی ربی

    پیرمردی عاشق طبیعت، با بچه‌ای آشنا می‌شود که دوستانی عجیب و غیرعادی دارد. دوستانِ کودک، هیولاهایی هستند که هر کدام ظاهر و اندازۀ متفاوت دارند. با وجود اینکه این هیولاها اصلاً بدجنس نیستند، اما باز هم دردسرهای خاص خود را دارند و...
    جوایز و افتخارات شاخص
    - برنده‌ی جایزه‌ از «جشنواره‌ی اینترفیلم برلین» (Berlin Interfilm Festival) در بخش «مسابقه‌ی بین‌الملل» / سال 2013 میلادی
    - برنده‌ی جایزه از «جشنواره‌ی فیلم‌های کوتاهِ اروپاییِ برِست» (Brest European Short Film Festival) در بخش «بهترین فیلم» / سال 2013 میلادی

    درباره‌ی اثر
    «جعبه‌ی هیولا» اثری سرشار از معصومیت، شور کودکی و صداقتِ بی‌غَل و غَش است. تعاملات شخصیت‌های داستان در نهایت ظرافت و لطافت تعریف شده‌اند که همین مسئله بر جذابیت اثر افزوده است. محوری‌ترین شخصیت‌های «جعبه‌ی هیولا» دو انسان هستند که با هم تفاوت‌های عمده و بنیادین دارند؛ یکی از آن‌ها دختری خردسال و دیگری مردی کهنسال است. دخترک کمی شلخته، بی‌نظم و ناآشنا به آداب معاشرت است و پیرمرد منظم، پرتجربه و رئوف است. تضاد بین این دو شخصیت یکی از جالب‌ترین نکته‌های لحاظ شده در اثر است. حس پدرانه یا بهتر است بگوییم پدربزرگانه‌ای که پیرمرد نسبت به کودک از خود نشان می‌دهد، در خلق صحنه‌های عاطفیِ «جعبه‌ی هیولا» بسیار حائز اهمیت است.
    از دیگر سو، معصومیت دخترک و حسِ مهربانی و دلسوزیِ او برای دوستانش یکی از برگ‌های برنده‌ی انیمیشن حاضر است؛ موضوع وقتی جالب‌تر می‌شود که می‌فهمیم دوستانِ دخترک چندان هم عادی و نُرمال نیستند؛ بله، دخترک با چند هیولاها دوست است که نه تنها با خودِ دختر هیچ سنخیتی ندارند بلکه هر کدام از لحاظ ظاهر و خصوصیات با همدیگر نیز متفاوت هستند.
    پدیدآورندگانِ «جعبه‌ی هیولا»، با قرار دادنِ این تضادها و تناقضات، به خوبی احساساتِ گوناگون از قبیل شادی، دلسوزی، عاطفه، مسئولیت‌پذیری و... را به مخاطبان القا کرده و آن‌ها را به این باور می‌رسانند که دوستی و محبت هیچ حد و مرزی ندارد و گستره‌ای فراتر از تمامیِ تفاوت‌ها و تضادها دارد.
    علاوه بر جنبه‌های محتوایی و داستانی، انیمیشن «جعبه‌ی هیولا» از لحاظ مباحث گرافیکی و جلوه‌های تصویری نیز اثری کاملاً‌ قابل دفاع و در خورِ تحسین است. با اینکه این اثر توسط هنرآموزان یک آموزشکده‌ی انیمیشن تولید شده و هیچ خبری از شرکت‌های عظیم انیمیشن‌سازی در کار نیست، ولی باز هم باید اذعان کرد که «جعبه‌ی هیولا» از لحاظ فنی حرف‌های زیادی برای گفتن دارد. استفاده از رنگ‌های متنوع و شاد، شخصیت‌پردازی‌های دوست‌داشتنی، نورپردازی‌های نزدیک به واقعیت و فضاسازی‌های جذاب و جالبِ توجه، همگی از نقاطِ قوت اثر هستند.
    روی هم رفته، پیرامون «جعبه‌ی هیولا» می‌توان این گونه گفت که این اثر توقعات مخاطبان از یک انیمیشن کوتاه را به نحو احسن برآورده کرده و حسی خوب را به آن‌ها منتقل می‌نماید. امیدواریم شما هم از تماشای «جعبه‌ی هیولا» لـ*ـذت ببرید.
     

    Behtina

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/11/08
    ارسالی ها
    22,523
    امتیاز واکنش
    65,135
    امتیاز
    1,290
    انیمیشن کوتاه «بسکتبال عزیز»
    ‏بهترین انیمیشن‌های کوتاه تاریخ (۱۵)
    انیمیشن کوتاه «بسکتبال عزیز» به صورت خلاصه‌وار روایتگر داستان زندگی «کوبی برایانت»، یکی از اسطوره‌های ماندگار ورزش بسکتبال است. این اثر با نمایش بخش‌هایی از کودکی و بزرگسالیِ این ورزشکار محبوب، شکل‌گیری علاقه‌‌ی او به ورزش بسکتبال و رابـ ـطه‌اش با این ورزش را به تصویر می‌کشد.
    برترین ها - احسان درخشنده:
    شناسنامه‌ی اثر
    نام انگلیسی: Dear Basketball
    کشور تولیدکننده:‌ آمریکا
    شرکت تولیدکننده: بِلیو اینترتینمنت گروپ (Believe Entertainment Group) / کوبی اینکورپرِیشِن (.Kobe Inc) / گلن کین پروداکشنز (Glen Keane Productions)
    کارگردان: گلن کین (Glen Keane)
    سال تولید: 2017 میلادی
    مدت زمان: 6 دقیقه
    ژانر: بیوگرافی

    1612438_507.jpg

    خلاصه داستان
    انیمیشن کوتاه «بسکتبال عزیز» به صورت خلاصه‌وار روایتگر داستان زندگی «کوبی برایانت»، یکی از اسطوره‌های ماندگار ورزش بسکتبال است. این اثر با نمایش بخش‌هایی از کودکی و بزرگسالیِ این ورزشکار محبوب، شکل‌گیری علاقه‌‌ی او به ورزش بسکتبال و رابـ ـطه‌اش با این ورزش را به تصویر می‌کشد.
    جوایز و افتخارات شاخص
    - کسب جایزه‌ از «مراسم اسکار» (Academy Awards) در بخش «بهترین انیمیشن کوتاه» / سال 2018 میلادی
    - کسب «جایزه‌ی آنی» (Annie Award) در بخش «بهترین سوژه‌ی انیمیشن کوتاه» / سال 2018 میلادی
    - کسب «جایزه‌ی ویژه‌ی هیئت داوران» از «جشن انیمیشن جهان» (World Animation Celebration) / سال 2017 میلادی

    درباره‌ی اثر
    در 29 نوامبر سال 2015 میلادی، در وب‌سایت «theplayerstribune.com» نامه‌ای شعرگونه به قلم یکی از اسطوره‌های ورزش دنیا منتشر شد. نویسنده‌ی نامه کسی نبود جز «کوبی برایانت» (Kobe Bryant)، ستاره‌ی بی‌بدیل ورزش بسکتبال که تمام دوران حرفه‌ای خود را در تیم بسکتبال «لس آنجلس لِیکِرز» (Los Angeles Lakers) گذراند.
    نامه‌ی برایانت خبر از خداحافظیِ قریب‌الوقوع این ورزشکار سرشناس آمریکایی داشت. وی در نامه‌‌اش ورزشِ بسکتبال را خطاب قرار داده بود و دل‌نوشته‌ای پیرامون عشق بزرگ زندگی‌اش نگاشته بود؛ نامه‌ای که با عبارت «بسکتبال عزیز»‌ آغاز می‌شد و با «همیشه عاشقت هستم، کوبی» به پایان می‌رسید. در پایان فصل 16-2015، برایانت از دنیای حرفه‌ای بسکتبال (به عنوان بازیکن) خداحافظی کرد و رسماً بازنشسته شد.
    در سال 2017، «گلن کین» بر اساس نامه‌ی احساسی برایانت، نسبت به ساخت انیمیشنی موسوم به «بسکتبال عزیز» اقدام کرد که توجه جهانیان را به خود جلب نمود. برای تأثیرگذاریِ بیشتر بر روی مخاطبان، مقرر شد که خودِ برایانت به عنوان راوی، متن نامه را بر روی تصاویر انیمیشنی بخواند. شهرت و محبوبیت برایانت و همچنین خوش‌ساختیِ انیمیشنِ تولید شده آن قدر به مذاق مخاطبان و منتقدان خوش آمد که این اثر را موفق به کسب جایزه‌ی ارزشمند اسکار در بخش «بهترین انیمیشن کوتاه» گرداند.
    سبک منحصر به فردِ طراحیِ شخصیت‌ها و فضاهای انیمیشنِ «بسکتبال عزیز» از نقاطِ قوت آن است. کاربردِ ترکیبی از طراحی‌های ساده و پیچیده، علاوه بر بخشیدنِ سبک و سیاقی خاص به اثر، ارمغان‌بخشِ خلاقیتی جالب و جذاب بوده است. جدای از جذابیت‌های بصری، از موسیقیِ تأثیرگذار و حماسیِ «بسکتبال عزیز» نیز نمی‌توان گذشت. «جان ویلیامز»، آهنگساز سرشناس دنیا که خلقِ موسیقیِ آثارِ سینماییِ شاخصی همچون «آرواره‌ها» (Jaws) و «جنگ ستارگان» (Star Wars) به نام او ثبت شده، با هنرمندیِ تمام نسبت به ساختِ آهنگی متناسب با حال و هوای انیمیشن «بسکتبال عزیز» اقدام کرده است.
    با در نظر گرفتن جمیع جهات، باید برنده‌ی اسکار سال 2018 را اثری شاخص و ماندگار قلمداد کرد. با آنکه طراحی‌های بصریِ خاصِ اثر ممکن است به مذاق همه‌ی مخاطبان انیمیشن خوش نیاید، ولی به عنوان اثری که سوژه‌ی آن پیرامون نامی بزرگ همچون کوبی برایانتِ افسانه‌ای است، می‌توان به «بسکتبال عزیز» نمره‌ی خوب و قابل‌قبول داد.
    خداحافظ کوبیِ بزرگ. خداحافظ اسطوره.
     

    Behtina

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/11/08
    ارسالی ها
    22,523
    امتیاز واکنش
    65,135
    امتیاز
    1,290
    شکست موش صحرایی
    ‏بهترین انیمیشن‌های کوتاه تاریخ (۱۶)
    انیمیشن کوتاه «شکست موش صحرایی» درباره‌ی یک موش صحرایی گرسنه است که سعی دارد با بهره‌گیری از ترفندهای مخصوص خود غذایی به دست بیاورد. او هر بار تا مرز موفقیت پیش می‌رود ولی همواره در گام آخر به طریقی شکست می‌خورد و ناکام می‌ماند.
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]برترین ها - احسان درخشنده:[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]شناسنامه‌ی اثر[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]نام انگلیسی: Gopher Broke
    کشور تولیدکننده:‌ آمریکا
    شرکت تولیدکننده: بلر استودیو (Blur Studio)
    کارگردان: جف فاولر (Jeff Fowler)
    سال تولید: 2004 میلادی
    مدت زمان: 4 دقیقه
    ژانر: کمدی
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]خلاصه داستان[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]انیمیشن کوتاه «شکست موش صحرایی» درباره‌ی یک موش صحرایی گرسنه است که سعی دارد با بهره‌گیری از ترفندهای مخصوص خود غذایی به دست بیاورد. او هر بار تا مرز موفقیت پیش می‌رود ولی همواره در گام آخر به طریقی شکست می‌خورد و ناکام می‌ماند.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]جوایز و افتخارات شاخص[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]- نامزد کسب جایزه‌ از «مراسم اسکار» (Academy Awards) در بخش «بهترین انیمیشن کوتاه» / سال 2005 میلادی
    - نامزد کسب جایزه از «جشنواره‌ی بین‌المللی فیلم‌های انیمیشنی اَنِسی» (Annecy International Animated Film Festival) / سال 2005 میلادی
    - برنده‌ی جایزه از «جشنواره‌ی بین‌المللی انیمیشن اُتاوا» (Ottawa International Animation Festival) در بخش «بهترین فیلم کوتاه ساخته شده برای کودکان» / سال 2005 میلادی
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]درباره‌ی اثر[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]یکی از محبوب‌ترین و پرکاربردترین سوژه‌های مورد استفاده در آثار انیمیشنی، به تصویر کشیدن شخصیت‌های ناکام، بدشانس و همواره بازنده است. اگر کمی در آثار انیمیشنی دقیق شویم، به سهولت درمی‌یابیم که در بسیاری از انیمیشن‌ها و کارتون‌های مشهور با این شخصیت‌های نگون‌بخت به کَرّات مواجه شده‌ایم؛ از شخصیت «تام» در سری آثار «تام و جری» گرفته تا «گرگ بدشانس» (Wile E. Coyote) در مجموعه‌ی کارتونی «میگ میگ» (The Road Runner).[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]در انیمیشن کوتاه «شکست موش صحرایی» نیز، کارگردانی به نام «جف فاولر»، یک بار دیگر سراغ خلق و تصویر یک شخصیتِ ناکام رفته است؛ او برای این منظور یک موش بدشانس را به تصویر کشیده که برای دستیابی به غذا از ترفندی ویژه بهره می‌برد؛ با این که ترفند موش، لااقل در ظاهر، کاربردی و موفق است، ولی هر بار جز شکست چیزی عاید این پستاندار کوچک نمی‌شود.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]شخصیت اصلی انیمیشن ساخته شده توسط جف فاولر، در واقع نوعی جونده‌ی بومی قاره‌ی آمریکاست که به «گوفِر» (Gopher) یا «موش نَقَب‌زن» معروف است. این جانور ظاهری شبیه به موش‌های صحراییِ معمولی دارد و در زیرِ زمین زندگی می‌کند.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]انیمیشن کوتاه «شکست موش صحرایی» در زمان انتشار خود (سال 2004 میلادی) با استقبال خوب منتقدان و مخاطبان مواجه شد. این اثر از لحاظ گرافیکی محصولی کاملاً قابل دفاع و باکیفیت بود و از لحاظ محتوایی نیز به خوبی تماشاچیان را با خود همراه می‌ساخت. همین عوامل سبب شد تا «شکست موش صحرایی» در جشنواره‌های بین‌المللیِ مختلف حضور یابد و حتی در بین نامزدهای کسب جایزه‌ی اسکار در بخش «بهترین انیمیشن کوتاه» قرار گیرد.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]درونمایه‌ی اصلیِ اثری که در این بخش به شما ارائه گشته، طنز و کمدی است. علاوه بر ظاهر بامزه‌ی شخصیت اصلیِ داستان، اتفاقات و وقایعی که برای او پیش‌ ‌می‌آیند نیز بانمک و خنده‌دار هستند. هر چه در داستان پیش می‌رویم بدشانسی‌های موش صحرایی بیشتر می‌شود؛ سازندگانِ اثر با استفاده از همین ترفند نسبتاً‌ ساده و ابتدایی، در خلق لحظات کُمیک و شادی‌آفرین موفق عمل کرده‌ و اثری را پدید آورده‌اند که در مدت زمان کوتاه خود (4 دقیقه)، با فراز و نشیب‌های داستانی، بیننده را تا پایان مجذوب نگه می‌دارد.[/BCOLOR]​
     

    Behtina

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/11/08
    ارسالی ها
    22,523
    امتیاز واکنش
    65,135
    امتیاز
    1,290
    جوجه اردک زشت
    بهترین انیمیشن‌های کوتاه تاریخ (۱۷)
    در خانواده‌ی اردک‌ها، جوجه‌ای به دنیا می‌آید که با سایر جوجه‌ها تفاوت‌های اساسی و بنیادین دارد. به خاطر همین تفاوت‌ها، خیلی زود خانواده‌ی اردک‌ها جوجه‌ی مذکور را از خود می‌رانند و به نوعی او را از جمع خانوادگی اخراج می‌کنند. پس از رانده شدن، جوجه‌ی بی‌نوا در به در به دنبال خانواده‌ای می‌گردد که او را به سرپرستی قبول کند اما...
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]برترین ها - احسان درخشنده:[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]شناسنامه‌ی اثر[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]نام انگلیسی: The Ugly Duckling
    کشور تولیدکننده:‌ آمریکا
    شرکت تولیدکننده: والت دیزنی پروداکشنز (Walt Disney Productions)
    کارگردان: جک کاتینگ (Jack Cutting)
    سال تولید: 1939 میلادی
    مدت زمان: 9 دقیقه
    ژانر: کمدی
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]خلاصه داستان[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]در خانواده‌ی اردک‌ها، جوجه‌ای به دنیا می‌آید که با سایر جوجه‌ها تفاوت‌های اساسی و بنیادین دارد. به خاطر همین تفاوت‌ها، خیلی زود خانواده‌ی اردک‌ها جوجه‌ی مذکور را از خود می‌رانند و به نوعی او را از جمع خانوادگی اخراج می‌کنند. پس از رانده شدن، جوجه‌ی بی‌نوا در به در به دنبال خانواده‌ای می‌گردد که او را به سرپرستی قبول کند اما...[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]جوایز و افتخارات شاخص[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]- برنده‌ی جایزه‌ از «مراسم اُسکار» (Academy Awards) در بخش «بهترین انیمیشن کوتاه» / سال 1940 میلادی[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]درباره‌ی اثر[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]امروز، در بخش معرفیِ انیمیشنِ کوتاه، به سراغ اثری رفته‌ایم که از خیلی جهات خاطره‌انگیز و دوست‌داشتنی است؛ اثری که نامی آشنا را با خود یدک می‌کشد: «جوجه اردک زشت». همه‌ی ما کم و بیش با داستان جوجه اردک زشت آشنا هستیم. داستانی شاخص و محبوب که توسط نویسنده‌ی سرشناس دانمارکی «هانس کریستین اندرسون» خلق گشته است.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]جوجه اردک زشت از آن قبیل داستان‌هاست که درونمایه‌ی محتواییِ آن به شیوه‌های مختلف بارها و بارها دستمایه‌ی اقتباس‌های گوناگون هنری و فرهنگی قرار گرفته است؛ از کتاب و فیلم و نمایش گرفته تا انیمیشن و بازی. در این میان، یکی از برترین اقتباس‌ها، اقتباسی است که توسط کمپانی سرشناس «والت دیزنی» برای خلق یک انیمیشن کوتاه انجام شده است؛‌ این انیمیشنِ قدیمی، در سال 1939 میلادی، تحت عنوان «جوجه اردک زشت» تولید شد. انیمیشن مذکور به قدری زیبا و تأثیرگذار بود که توانست در دوازدهمین دوره از مراسم اسکار، جایزه‌ی برترین انیمیشن کوتاه را به خود اختصاص دهد.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]انیمیشن کوتاه «جوجه اردک زشت» اصلاً اثری پیچیده و عجیب و غریب نیست؛ اتفاقاً کاملاً برعکس، اثریست که در نهایتِ سادگی روایت خود را بیان می‌کند و همین بی‌آلایشیِ آن است که توجهِ گروه‌های سنیِ مختلف را به خود جلب می‌کند. شخصیت اصلی داستان که اساساً یک جوجه قو است، چنان معصومیت و غربتی دارد که مخاطب با تماشای سرگذشتِ او، ناخودآگاه برایش احساس دلسوزی می‌کند. جوجه‌ای که تازه سر از تخم بیرون آورده و در عُنفُوانِ کودکی نیاز به حمایت، مراقبت و تعلیم دارد، به یک‌باره خود را در جهانی وسیع، دَرَندَشت و بی‌رحم می‌یابد. هیچ کس او را نمی‌خواهد؛ هیچ حامی و یاوری ندارد؛ به هر جا که برای یافتن محبت و ترحم مراجعه می‌کند، فقط با خشونت و بی‌مهری مواجه می‌شود؛ خلاصه، انگار تمام درهای دنیا بر روی او بسته هستند.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]شاید یکی از دلایلی که مخاطب به خوبی با جوجه قو ارتباط برقرار می‌کند این باشد که بسیاری از ما در بُرهه‌هایی از زندگی، حس و حالی شبیه به جوجه‌ی معصومِ داستان داشته‌ایم. همه‌ی ما در زندگی لحظاتی را تجربه کرده‌ایم که در آن‌ها، غربت و تنهایی را با عمق وجود حس نموده‌ایم. از این لحاظ شاید بتوان گفت که در برخی از صحنه‌ها، مخاطب به صورتِ ناخودآگاه با جوجه قو احساس همذات‌پنداری می‌کند. این حس، برای افرادی که از نعمت حضور پدر و مادر محرومند به مراتب ملموس‌تر و بارزتر است چون تحملِ روزهای سختِ زندگی بدون حامی و پشتیبان بسیار تلخ و طاقت‌فرساست. بله، غربت جوجه قو برای بسیاری از ما آشناست.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]اما درست به مانند زندگی، انیمیشن کوتاه «جوجه اردک زشت» هم اثری صرفاً تلخ نیست. اتفاقاً، اِلمان‌های روایی، تصویری و صوتی این اثر، بیشتر حاوی درونمایه‌های کمدی هستند تا تراژیک. انیمیشن «جوجه اردک زشت»، شاد آغاز می‌شود و شاد هم به پایان می‌رسد. درست است که بخش‌هایی از داستان به تلخی می‌گراید اما همین تلخی هم از نوعِ تلخ‌کامی‌های کاملاً سیاه نیست. ویژگی‌های رفتاری جوجه قو و سایر شخصیت‌ها، سرشار از لحظات کُمیک و بامزه است؛ حتی صدای جوجه قو و دیگر پرندگانِ حاضر در اثر، حسی خوب و شادی‌آفرین در مخاطبان ایجاد می‌کند.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]در این بین، تنها نکته‌ای که در این اثرِ کمدی کمی توی ذوق می‌زند، استفاده‌ی مفرط از رنگ‌های مات، کِدر، سرد و بی‌روح است؛ اگر در فرآیند تولید کمی بیشتر از رنگ‌های گرم و پرطراوت استفاده می‌شد، قطعاً محیط‌ها و فضاهای اثر جلوه و جذابیتی چند برابر داشتند؛ البته فراموش نکنید که انیمیشن «جوجه اردک زشت» حدود 80 سال پیش تولید شده و طبیعتاً در آن هنگام، امکانات فنی برای خلق تصاویر متحرکِ رنگی به مراتب محدودتر از حال حاضر بوده است (به خصوص برای خلق آثاری برخوردار از طیف‌های رنگیِ متنوع، شاد و سرزنده).[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]اما با تمام این تفاسیر، در پایان باید اذعان کرد که «جوجه اردک زشت» یکی از شاخص‌ترین انیمیشن‌های کوتاه دیزنی در طول تاریخِ پُربار این کمپانی است. این اثر، در زمینه‌ی انتقال عواطف و احساسات به نحو احسن عمل می‌کند و در کنار خنداندن مخاطبان، یکی از ماندگارترین داستان‌های کلاسیک ادبیات را به تماشاچیان عرضه می‌دارد. امیدواریم شما هم از تماشای انیمیشن «جوجه اردک زشت» لـ*ـذت ببرید.[/BCOLOR]​
     

    Behtina

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/11/08
    ارسالی ها
    22,523
    امتیاز واکنش
    65,135
    امتیاز
    1,290
    انیمیشن کوتاه «هیچ جا خونه ی خود آدم نمیشه»‏
    بهترین انیمیشن‌های کوتاه تاریخ (۱۸)
    داستان این انیمیشن از شهری آغاز می‌شود که روزی روزگاری، یکی از بزرگترین و مشهورترین شهر‌های زمان خود بوده اما اکنون به خرابه‌ای متروکه و غیرقابل سکونت تبدیل شده است.
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]برترین ها - احسان درخشنده:[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]شناسنامه‌ی اثر[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]نام انگلیسی: Home Sweet Home
    کشور تولیدکننده:‌ فرانسه
    مرکز تولیدکننده: سوپانفوکام (Supinfocom)
    کارگردان: رومِین مازِوه (Romain Mazevet) / پیِر کلِنه (Pierre Clenet) / الخاندرو دیاز (Alejandro Diaz) / استیفان پاکولات (Stéphane Paccolat)
    سال تولید: 2013 میلادی
    مدت زمان: 10 دقیقه
    ژانر: خانوادگی
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1633444_241.jpg
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]خلاصه داستان[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]داستان این انیمیشن از شهری آغاز می‌شود که روزی روزگاری، یکی از بزرگترین و مشهورترین شهر‌های زمان خود بوده اما اکنون به خرابه‌ای متروکه و غیرقابل سکونت تبدیل شده است. خانه‌ای کوچک که ظاهراً آخرین خانه‌ی سالمِ بازمانده در این شهر مُرده است، تصمیم می‌گیرد برای یافتن مکانی مناسب‌تر برای زندگی، از شهر خود نقل مکان کند. خانۀ کوچک ما سفر پرمخاطره‌ی خود را آغاز می‌کند و شهرها، روستاها و مسیرهای مختلف را می‌پیماید. او در مسیر پُر فراز و نشیب خود، با خانه‌ای قدیمی و کهنه مواجه می‌شود. خانه‌ی قدیمی هم عزم خود را جزم می‌کند تا همپای خانه‌ی جوان‌تر راهی سفری طول و دراز شود. دو خانه‌ی سرگردان، ماجراهای متفاوتی را پشت سر می‌گذارند تا اینکه سرانجام...[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]افتخارات شاخص[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]- نامزد کسب جایزه‌ از «جشنواره فیلم کَن» (Cannes Film Festival) / سال 2014 میلادی[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]درباره‌ی اثر[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]تصور یک خانه‌ که بتواند احساسات داشته باشد، ماجراجو باشد و از همه مهم‌تر، بتواند راه برود و سفر کند، بسیار عجیب و غیرعادی است اما وقتی با دنیایی مثل دنیای انیمیشن مواجه هستیم، باید خودمان را برای مشاهده‌ و تجربه‌ی تخیلی‌ترین و غیرمتعارف‌ترین صحنه‌ها و رویدادها آماده کنیم. به بیان دیگر می‌توان گفت، دنیای انیمیشن دنیای تحقق غیرممکن‌هاست. انیمیشن کوتاه «هیچ جا خونه‌ی خود آدم نمیشه»، از همان ابتدای داستان، مخاطب را شگفت‌زده می‌کند و او را به دنیایی فرا می‌خواند که در آن، بسیاری از غیرممکن‌ها ممکن شده‌اند. شخصیت اصلی داستان، خانه‌ای است که از سکون و یکنواختی زندگی‌اش خسته شده و قصد دارد با سفر و گردش در دنیا، به زندگی خود رنگ و بویی جدید ببخشد. او در این سفر، با یک «لانه‌ی سگ» (که خصوصیاتی همچون سگ‌های واقعی دارد) و یک «خانه‌ی قدیمی» (که دارای خصوصیات افراد پیر و مُسن است) همسفر می‌گردد.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]همان طور که ملاحظه می‌کنید، سوژه‌ی اصلی انیمیشن «هیچ جا خونه‌ی خود آدم نمیشه» بسیار بِکر و ناب است. خلق دنیایی بسیار پرتخیل که در آن، خانه‌ها شخصیت‌های محوری هستند، کمتر دستمایه‌ی شکل‌گیری داستان شده است. همین مسئله، یکی از برجسته‌ترین نقاط قوت انیمیشن حاضر است. دیگر ویژگی بارز «هیچ جا خونه‌ی خود آدم نمیشه»، به تصویر کشیدن هنرمندانه‌ی احساسات گوناگون است. ما با اثری روبرو هستیم که به خوبی با عواطف مخاطبان ارتباط برقرار کرده و با فراز و فرودهای داستانیِ خود، تماشاچیان را به تجربه‌ی درنگ‌های احساسی فرا می‌خواند. به تصویر کشیدن تؤامان شادی و غم، کاری بسیار دشوار است که کارگردانان انیمیشن مورد بحث به خوبی از عهده‌ی انجام آن برآمده‌اند.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]«هیچ جا خونه‌ی خود آدم نمیشه» از لحاظ جلوه‌های گرافیکی و صوتی نیز اثری کاملاً موفق است. با اینکه این انیمیشن به دست دانشجویان دانشگاه «سوپانفوکام» ساخته شده و از حمایت هیچ یک از شرکت‌های بزرگ انیمیشن‌سازی برخوردار نیست، ولی باید اذعان کرد که جنبه‌های گرافیکی و صوتی اثر به قدری قوی و درخشان کار شده‌اند که نمی‌توان از نگاه یک مخاطب عادی (و حتی کمی حرفه‌ای) به جزییات فنی خُرده گرفت.[/BCOLOR]​
     

    Behtina

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/11/08
    ارسالی ها
    22,523
    امتیاز واکنش
    65,135
    امتیاز
    1,290
    انیمیشن کوتاه «داستان خرس»
    بهترین انیمیشن‌های کوتاه تاریخ (۱۹)
    یک خرس پیر و تنها، داستان پُرفراز و نشیب زندگی خود را از دریچه‌‌ی وسیله‌ای مکانیکی (شبیه به شهر فرنگ‌های قدیمی) روایت می‌کند.
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]برترین ها - احسان درخشنده:[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]شناسنامه‌ی اثر[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]نام انگلیسی: Bear Story
    کشور تولیدکننده:‌ شیلی
    شرکت تولیدکننده: پانک‌روبات استودیو (Punkrobot Studio)
    کارگردان: گابریل اوسوریو وارگاس (Gabriel Osorio Vargas)
    سال تولید: 2014 میلادی
    مدت زمان: 10 دقیقه
    ژانر: ماجرایی
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1641187_389.jpg
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]خلاصه داستان[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]یک خرس پیر و تنها، داستان پُرفراز و نشیب زندگی خود را از دریچه‌‌ی وسیله‌ای مکانیکی (شبیه به شهر فرنگ‌های قدیمی) روایت می‌کند.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]افتخارات و جوایز شاخص[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]- برنده‌ی جایزه‌ از «مراسم اسکار» (Academy Awards) در بخش «بهترین انیمیشن کوتاه» / سال 2016 میلادی
    - برنده‌ی جایزه‌ از «جشنواره‌ی بین‌المللی فیلم کلیولند» (Cleveland International Film Festival) در بخش «بهترین انیمیشن کوتاه» / سال 2015 میلادی
    - برنده‌ی جایزه‌ از «جشنواره فیلم فلوریدا» (Florida Film Festival) در بخش «بهترین اثر کوتاه بین‌المللی» (از نگاه تماشاچیان) / سال 2015 میلادی
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]درباره‌ی اثر[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]همه‌ی ما در زندگی خود با چالش‌ها و فراز و نشیب‌های متعدد روبرو هستیم. برخی از این چالش‌ها به قدری خاص و منحصر به فرد هستند که از پتانسیل بالایی برای تبدیل شدن به یک داستان پرمخاطب برخوردارند. اساساً چالش‌های زندگی را می‌توان یکی از سوژه‌های پرکاربرد در عرصه‌ی داستان‌پردازی قلمداد کرد. فرقی ندارد که «داستان یک زندگی» قرار است در چه مِدیوم و ساختاری معرفی و اجرا شود (کتاب، فیلم،‌ انیمیشن، بازی و...)؛ مهم این است که مخاطب بتواند با فراز و فرودهای داستان همراه شود و با شخصیت‌های اصلی ماجرا همذات‌پنداری کند.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]سوژه‌ی انیمیشن کوتاه «داستان خرس» نیز روایتگر چالش‌های یک زندگیست؛ البته همان‌طور که از نام اثر بر می‌آید ما با خط سِیرِ زندگی یک انسان‌ روبرو نیستیم و قرار است با ماجرای زندگی یک خرس آشنا شویم.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]ویژگی اصلی انیمیشن «داستان خرس» پردازش یک داستان تخیلی است که به شیوه‌ای هنرمندانه از دریچه‌ی وسیله‌ای مکانیکی (شبیه به شهر فرنگ‌های خودمان) روایت می‌شود. شخصیت اصلی ماجرا، خرسی تنها و سالخورده است که بنا به دلایلی از همسر و فرزند خود دور افتاده است. او با خلق دنیایی کوچک در دل یک جعبه، هم داستان زندگی خود را روایت می‌کند، و هم از این راه به امرار معاش می‌پردازد.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]ایده‌ی متحرک‌سازی دنیایی که در ظاهر از قطعات حَلَبی ساخته‌ شده‌، ایده‌ای بسیار بِکر و خلاقانه است. با اینکه داستان اصلی به اندازه‌ی کافی از کشش‌های درام و عاطفی برخوردار است اما ایده‌ی شهر فرنگِ حلبی، اثر حاضر را از سایر آثاری که شخصیت‌های حیوانی محور داستان هستند متمایز می‌کند.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]بهره‌گیری از تکنیک‌های حرفه‌ای کارگردانی، به خوبی در انیمیشن «داستان خرس» مشهود است. «گابریل اوسوریو وارگاس»،‌ کارگردان شیلیایی اثر، به خوبی از سلیقه و مهارت خود جهت هر چه جذاب‌تر کردنِ انیمیشن بهره گرفته است. جلوه‌های به کار رفته برای تغییر نماهای داستانی (کاتِ یک نما و آغاز یک نمای دیگر که اصطلاحاً‌ از آن با عنوان «ترانزیشِن» [Transition] یاد می‌شود) در اوج هنرمندی صورت گرفته است.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]از دیگر نقاط قوت اثر (همان‌طور که پیش‌تر اشاره شد) خلق یک دنیای زیبای حلبی است. وارگاس و سایر عوامل تولید «داستان خرس»،‌ دنیایی را خلق کرده‌اند که علاوه بر انتقال حس حلبی بودن، از تنوع تصویری مناسب و نورپردازی حیرت‌انگیز برخوردار است. بازی زیبای نور و سایه، به کرّات چشمان تماشاچیان را نوازش می‌دهد و حس و حالی نیمه‌رؤیایی را به آن‌ها منتقل می‌کند.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]حال که از واژه‌ی رؤیا استفاده کردیم، بی‌انصافی است که به موسیقی متن «داستان خرس» اشاره نداشته باشیم. به تیتراژ پایانی اثر که نگاه می‌کنیم، در بخش موسیقی با نام «دِنوِر» (Dënver) مواجه می‌شویم. دنور اسم یک گروه موسیقی شیلیایی است که اعضای اصلی آن دو هنرمند به نام‌های «میلتون ماهان» (Milton Mahan) و «ماریانا مونته‌نِگرو» (Mariana Montenegro) هستند. این دو هنرمند شیلیایی، با موسیقی متنی که برای «داستان خرس»‌ ساخته‌اند، به خوبی تماشاچیان را به عالم رؤیا می‌برند. استفاده‌ی پُرکاربرد از سازهایی که نوای آن‌ها به شدت تداعی‌کننده‌ی «جعبه‌های موسیقی» (Music Box) است، با حال و هوای داستان (به خصوص آن وسیله‌ی شهر فرنگ‌وار) و تصویرسازی‌های تخیلی ماجرا همخوانی شگفت‌انگیز دارد.[/BCOLOR]​
     

    Behtina

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/11/08
    ارسالی ها
    22,523
    امتیاز واکنش
    65,135
    امتیاز
    1,290
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]شناسنامه‌ی اثر[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]نام انگلیسی: The Song for Rain[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]کشور تولیدکننده:‌ چین[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]مرکز تولیدکننده: دانشگاه ارتباطات چین (Communication University of China)[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]کارگردان: یاوِن ژِنگ (Yawen Zheng)[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]سال تولید: 2012 میلادی[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]مدت زمان: 8 دقیقه[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]ژانر: فانتزی (خیال‌پردازانه)[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1648785_231.jpg
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]خلاصه داستان[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]در یک روز بارانی، پسربچه‌ای مهربان و بازیگوش با یک روباه مواجه می‌شود که مشغول جمع‌آوری آب باران است. پسرک کمی که در کار روباه دقیق می‌شود، در می‌یابد روباه مشغول جمع‌کردنِ قطرات آب درون کیسه‌ای است که انتهای آن سوراخ می‌باشد و به همین خاطر، تلاش‌های روباه راه به جایی نمی‌برد. پسربچه عزم خود را جزم می‌کند تا هر طور شده به روباه کمک کند و برای این منظور...[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]افتخارات و جوایز شاخص[/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    برنده‌ی جایزه‌ از «جشنواره‌ انیمیشن اَنیوو» (Aniwow Animation Festival) در بخش «بهترین فیلمنامه» / چین - سال 2013 میلادی
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    - برنده‌ی جایزه‌ از «مراسم آکادمی انیمیشن» (Animation Academy Awards) در بخش «طراحی تولید» / چین - سال 2013 میلادی
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]درباره‌ی اثر[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]بسیاری از محالات زندگی ما آدم‌بزرگ‌ها، برای کودکان اموری کاملاً طبیعی و امکان‌پذیر هستند. در دنیای کودکان، همه جور فانتزی و تخیل یافت می‌شود. هیولاها، اژدهایان، پریان، حیوانات سخنگو و... که در باورِ انسان‌های بالغ پدیده‌هایی محال و ناموجود هستند (لااقل در عالم واقعیت)، در عالم کودکانه به عنوان حقایقی قطعی و باورپذیر تلقی می‌شوند. یکی از بهترین هنرهای تجسمی برای به تصویر کشیدن تخیلات کودکانه، عرصه‌ی متحرک‌سازی و انیمیشن است. سالانه، بسیاری از محال‌ترین تخیلات کودکانه (و حتی بزرگسالانه)،‌ به لطف ظرافت‌های هنر انیمیشن، آفرینش تصویری می‌یابند. انیمیشنی که در این بخش به شما عزیزان معرفی خواهد شد نیز از جمله آثاری است که محوریت آن تخیل کودکانه است.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]انیمیشن کوتاه «نغمه‌ای برای باران» توسط کارگردانی چینی به نام «یاوِن ژنگ» تولید شده است. ژنگ این اثر را به عنوان پایان‌نامه‌ی دانشگاهی خود برای فارغ‌التحصیلی از «دانشگاه ارتباطات چین» تدارک دیده است. به عنوان یک پروژه‌ی دانشگاهی، انیمیشن «نغمه‌ای برای باران» از یک سری ویژگی‌ها و جلوه‌های بارز هنری برخوردار است که در ادامه به برخی از آن‌ها اشاره خواهیم کرد.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]نخستین نکته‌ای که توجه مخاطب را به خود جلب می‌کند،‌ سادگی و صداقت به تصویر کشیده شده در اثر است. در «نغمه‌ای برای باران» به هیچ وجه با جلوه‌های پیچیده و مدرن انیمیشن‌سازی روبرو نیستیم. اثر در قالب دو بعدی ساخته و پرداخته شده است و طراحی‌های آن نیز به نقاشی‌های کودکانه شباهت بسیار دارد. با وجود سادگیِ جاری و ساری در این انیمیشن، تماشاچی با اثری مواجه می‌شود که خیلی زود می‌تواند با آن ارتباط برقرار ‌کند. تماشای انیمیشنی کوتاه، که فارغ از خلق صحنه‌های استرس‌زا و هیجانی، صرفاً در پی روایتِ داستانی لطیف و سرشار از عواطف است، آرامش و لـ*ـذت خاصی را به بینندگان منتقل می‌کند.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]در کنار آفرینش جلوه‌های تصویری بی‌پیرایه و آرامش‌بخش، جلوه‌های صوتی «نغمه‌ای برای باران» نیز کاملاً‌ در خدمت مضامین داستان هستند. موسیقی ملایم و دلنشینی که در پس‌زمینه‌ی تصاویر شنیده می‌شود، مخاطب را هر چه بیشتر با اثر همراه می‌سازد و به صحنه‌ها حس و حال بهتری منتقل می‌کند. علاوه بر موسیقی، سایر جلوه‌های صوتی نیز به اندازه و متناسب به کار رفته‌اند. آوای زیبای ترنم باران، صداهای پیرامونیِ محیط شهر، صدای قدم‌های پسربچه و... در پردازش فضای داستانیِ قابل‌باورتر بسیار مؤثر بوده‌اند. می‌توان گفت، بدون اینکه کلامی از دهان شخصیت‌های اصلی داستان شنیده شود، کارگردان چنان احساسات و عواطف را به نحوی هنرمندانه به تصویر کشیده است که کمتر مخاطبی می‌تواند از تماشای صحنه‌های لطیف و دوست‌داشتنیِ داستان گلایه داشته باشد.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]روی هم رفته، همان طور که از نام انیمیشن «نغمه‌ای برای باران» بر می‌آید، می‌توان ابراز داشت که با اثری شاعرانه و احساسی طرف هستیم. تأکید این انیمیشن بر مفاهیمی چون «محبت»، «دوستی»، «دلسوزی» و «مهربانی با طبیعت»، دقیقاً تأکید بر مفاهیمی است که متأسفانه‌ جای خالی آن‌ها در زندگی امروزی بسیاری از جوامع مدرن شهری احساس می‌شود. امیدواریم روزی فرا برسد که دیگر جایی برای کینه، کدورت و دشمنی وجود نداشته باشد و انسان‌ها و سایر موجودات زنده (اعم از حیوانات، گیاهان و...) بتوانند در کنار هم با صلح، مهربانی و دوستی زندگی کنند. به امید آن روز.[/BCOLOR]​
     

    برخی موضوعات مشابه

    پاسخ ها
    0
    بازدیدها
    224
    پاسخ ها
    0
    بازدیدها
    152
    پاسخ ها
    0
    بازدیدها
    204
    پاسخ ها
    27
    بازدیدها
    2,036
    بالا