اخبار سینما و تلوزیون بهترین انیمیشن‌های کوتاه تاریخ

  • شروع کننده موضوع Behtina
  • بازدیدها 730
  • پاسخ ها 25
  • تاریخ شروع

Behtina

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2015/11/08
ارسالی ها
22,523
امتیاز واکنش
65,135
امتیاز
1,290
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]شناسنامه‌ی اثر[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]نام انگلیسی: Dustin
کشور تولیدکننده:‌ آلمان
مرکز تولیدکننده: دانشگاه فنی گئورگ زیمون اُهم نورنبرگ (TH Nuremberg Georg Simon Ohm)
کارگردان: کریستینا یِگِر (Kristina Jaeger)
سال تولید: 2014 میلادی
مدت زمان: 8 دقیقه
ژانر: کمدی
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
1656560_243.jpg
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]خلاصه داستان[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]یک سگ دست‌آموز در خانه‌ای زندگی می‌کند که در آن همه چیز بر وفق مراد اوست. آرامش، راحتی، غذای خوب و برخورد گرم و مناسب صاحبان ‌خانه‌، شرایطی ایده‌آل را برای این سگ رقم زده است. اوضاع بر همین منوال پیش می‌رود تا اینکه سر و کله‌ی یک جاروبرقی هوشمند پیدا می‌شود. پس از ورود وسیله‌ی الکتریکی هوشمند به خانه، سگ با چالش‌های جدید در زندگی خود مواجه می‌گردد. رفته رفته رابـ ـطه‌ی سگ و جاروبرقی رو به وخامت می‌گذارد و کار بدان جا می‌رسد که...[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]جوایز و افتخارات شاخص[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]- برنده‌ی جایزه‌ از «جشنواره‌ی بین‌المللی فیلم سِدیسیکورتو» (Sedicicorto International Film Festival) در بخش «بهترین انیمیشن کوتاه بین‌المللی برای کودکان» / سال 2014 میلادی – ایتالیا[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]درباره‌ی اثر[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]چه کسی گفته که حیوان‌ها احساس ندارند؟ بسیاری از ما به تجربه دیده‌ایم که حیوانات هم به نوبه‌ی خود از احساس و ادراک برخوردارند. طبیعی است که شعور و احساس یک حیوان به هیچ وجه قابل مقایسه با یک انسان نیست، اما نمی‌توان منکر این مسئله شد که حیوانات نیز در این عالم هستی، از یک سری عواطف خاص و ویژه بهره‌مند هستند.[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]انیمیشن کوتاه «داستین» سراغ به تصویر کشیدن عواطف و احساسات حیوانی رفته است که به باور بسیاری از مردم، در بین حیوانات گوناگون، بهترین دوست انسان محسوب می‌شود. بله، حیوان مورد نظر ما «سگ» است؛ موجودی باوفا، احساسی، باهوش و دوست‌داشتنی. جالب اینجاست که در انیمیشن «داستین»، ما شاهد ابراز احساسات یک سگ در مواجهه با یک هم‌نوع یا یک انسان نیستیم، بلکه کُنش‌های رفتاری او را در برابر یک جاروبرقی هوشمند به نظاره می‌نشینیم.[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]انیمیشن «داستین» از لحاظ داستانی از یک قصه‌ی خوب و منسجم بهره ‌می‌گیرد. با ورود یک جاروبرقی هوشمند به خانه‌ای که در آن یک سگ دست‌آموز زندگی می‌کند، تغییر و تحولاتی در زندگی سگ مورد اشاره به وجود می‌آید. او در مواجهه با دستگاه عجیب و غریب الکتریکی ابتدا جا می‌خورد؛ کمی که می‌گذرد، او را به عنوان یک رقیب می‌بیند؛ اندکی بعد، سعی می‌کند او را در رقابت شکست دهد ولی دست آخر در می‌یابد که هیچ چیز بهتر از آشتی و دوستی نیست.[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]بازیِ کلامیِ جالبی که با نام دو شخصیتِ اصلیِ انیمیشنِ «داستین» انجام گرفته، یکی دیگر از ویژگی‌های جذاب این اثر است؛ هم اسم سگ و هم اسم جاروبرقی «داستین» است، البته با یک تفاوت کوچک؛ اسم سگ «Dustin» است و اسم تجاری جاروبرقی «Dust In» (واژه‌ی «Dust» در زبان انگلیسی به معنای «گرد و غبار» می‌باشد؛ با این وصف، معنای تقریبی واژه‌ی «Dust In» می‌شود: «گرد و غبار را به درون بکش»).[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]انیمیشن «داستین» به عنوان اثری دانشجویی، انیمیشنی خوب و شایسته‌ی تقدیر است. این اثر از شخصیت‌پردازی‌های مناسب، گرافیک قابل قبول و صداگذاری مطلوب برخوردار است. موسیقیِ متنِ انیمیشن نیز از نقاط قوت آن است. ضرباهنگ‌های موسیقایی فراز و فرودهای مناسب دارند و ترانه‌ای که در ابتدا و انتهای انیمیشن شنیده می‌شود، بسیار جذاب و متناسب با حال و هوای داستان است.[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]دیگر ویژگیِ بارزِ انیمیشنِ «داستین»، پایان‌بندی دوست‌داشتنی قصه است که مخاطب را با یک احساس خوب بدرقه می‌نماید. در این اثر، عواطف و احساسات سگ به نحو احسن به تصویر کشیده شده‌اند و در این میان، دلسوزی یک حیوان برای موجودی بی‌روح و بی‌جان، واقعاً جذاب از کار در آمده است. [/BCOLOR]​
 
  • پیشنهادات
  • Behtina

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/11/08
    ارسالی ها
    22,523
    امتیاز واکنش
    65,135
    امتیاز
    1,290
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]شناسنامه‌ی اثر[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]نام اصلی: La Luna
    کشور تولیدکننده:‌ آمریکا
    شرکت تولیدکننده: والت دیزنی پیکچرز (Walt Disney Pictures) / پیکسار انیمیشن استودیوز (Pixar Animation Studios)
    کارگردان: انریکو کاساروزا (Enrico Casarosa)
    سال تولید: 2011 میلادی
    مدت زمان: 7 دقیقه
    ژانر: خانوادگی
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1663351_519.jpg
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]خلاصه داستان[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]پسری کوچک، به همراه پدر و پدربزرگش عازم انجام کاری می‌شود که نسل اندر نسل انجام آن وظیفه‌ی همین خانواده بوده است؛ کاری عجیب، غیرمنتظره و فراتصور که به نوعی با ماه و ستاره‌ها در ارتباط است. چنانچه قصد دارید بیشتر پیرامون جزییات این کار شگفت‌انگیز بدانید، باید حتماً انیمیشن کوتاه «ماه» را تماشا کنید.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]افتخارات شاخص[/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    - نامزد کسب جایزه‌ از «مراسم اسکار» (Academy Awards) در بخش «بهترین انیمیشن کوتاه» / سال 2012 میلادی
    - نامزد کسب «جایزه آنی» (Annie Award) در بخش «بهترین انیمیشن کوتاه» / سال 2012 میلادی
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]درباره‌ی اثر[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]انیمیشن کوتاه «ماه»، در بین محصولات مشترک «پیکسار» و «دیزنی»‌، جزو آثاری است که نسبت به سایرین کمتر مورد توجه قرار گرفته است؛ البته این کمبود توجه به هیچ وجه دلیلی بر ضعیف بودن این اثر نیست. اتفاقاً کاملا برعکس، انیمیشن «ماه»، چه از لحاظ سوژه و چه از لحاظ گرافیکی، اثری زیبا و شایسته‌ی عنایت است.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]بحث پیرامون این انیمیشن را از نام نسبتاً غیرمتعارف آن آغاز کنیم. «La Luna» عنوان اصلی انیمیشن کوتاه «ماه» است؛ این عبارت، اصالتاً به زبان ایتالیایی است و معنا و مفهوم آن همان واژه‌ی «ماه» است. برای اینکه چرا نام یک انیمیشن آمریکایی به زبان ایتالیایی برگزیده شده دلایل متعددی می‌توان ذکر کرد که در ادامه به عمده‌ترینِ آن‌ها اشاره می‌کنیم.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]دلیل اول می‌تواند این باشد که کارگردان اثر، یعنی «انریکو کاساروزا»،‌ اصالتاً ایتالیایی است. دومین دلیلِ اصلی هم را هم می‌توان مرتبط با سناریوی داستان دانست. طبق خلاصه داستانی که از این انیمیشن در رسانه‌های مختلف و معتبر منتشر شده، شخصیت‌های محوری داستان، هویتی ایتالیایی دارند. شخصیت اصلی که همان پسر بچه‌ است، نامش «بامبینو»‌ (Bambino) می‌باشد و اصالتاً اهل شهر «جِنُوا» (یکی از شهرهای معروف ایتالیا) است.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]از نام انیمیشن که بگذریم، بهتر است اشاره‌ای هم به داستان و ساختار اثر داشته باشیم. «ماه» از سوژه‌ای بِکر، تخیلی و خلاقانه برخوردار است؛ سوژه‌ای رؤیاگونه و فراتصور که مخاطب را تا انتهای کار مشتاق و منتظر نگه می‌دارد تا از پایان غیرمنتظر‌ه‌ی ماجرا سر در آورد. برای اینکه داستانِ اثر لو نرود و جذابیت کشف ماجرا برای تماشاچیان حفظ شود، از پرداختن به جزییات داستان صرف نظر کرده و فقط به ذکر همین مقدار اکتفا می‌کنیم که محتوای داستانی انیمیشن،‌ اشاره‌ای جالب به وضعیت رؤیت ماه در آسمان دارد.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]شخصیت‌های انیمیشن ماه،‌ همگی جذاب، دوست‌داشتنی و شیرین هستند. ارتباط سه شخصیت محوری که از لحاظ فامیلی دارای نسبت پسر، پدر و پدربزرگ هستند بسیار بامزه و مطلوب از کار در آمده است. تعدادی شوخی نیز در انیمیشن مورد استفاده قرار گرفته که وجودشان انصافاً خالی از لطف نیست.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]از بحث محتوایی که فاصله بگیریم، از لحاظ بصری و گرافیکی، طبق معمولِ سایر آثار مشترک دیزنی و پیکسار، ایراد خاصی به کار نمی‌توان وارد کرد. در انیمیشن «ماه»، جلوه‌های نوری و طراحی شخصیت‌ها بسیار زیبا و درخشان است اما از لحاظ توجه به جزییاتِ بصریِ محیط‌ها و فضاها، شاید بتوان این اثر را در مقایسه با سایر آثار پیکسار، کمی ساده‌تر و پیش پا افتاده‌تر دانست. با این حال، باید اذعان کرد که سادگی طراحی فضاها، خوشبختانه لطمه‌ی چندانی به اثر نزده و با توجه به سوژه‌ی تخیلی و رؤیاپردازانه‌ی انیمیشن، خیلی توی ذوق نمی‌زند. شاید یکی از علل سادگی طراحی‌های محیطی، اقتضائات داستانیِ انیمیشن «ماه»‌ باشد، چون از لحاظ پتانسیل نیروی انسانی و امکانات فنی،‌ قطعاً دو کمپانی پیکسار و دیزنی با محدودیت خاصی مواجه نیستند که نتوانند جزییات بیشتر را در اثر لحاظ کنند.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]نکته‌ی دیگری که در مورد انیمیشن «ماه» می‌توان به آن اشاره کرد، زبانی است که شخصیت‌های اثر به آن صحبت می‌کنند. در برخورد اول، شاید به نظر برسد که شخصیت‌ها با هم به زبانی خارجی صحبت می‌کنند ولی باید اشاره کرد که زبان مورد استفاده در انیمیشن، زبانی کاملاً ساختگی و بی‌معنا است؛ بنابراین، زیاد به دنبال معنای اصواتی که از دهان شخصیت‌ها خارج می‌شود نباشید.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]روی هم رفته، با در نظر گرفتن جمیع جهات،‌ انیمیشن کوتاه «ماه» را می‌توان اثری برجسته و قابل اعتنا دانست؛ اثری که در مراسم اسکار سال 2012، حتی نامزد کسب جایزه‌ هم شد ولی این رقابت را به انیمیشنی موسوم به «کتاب‌های پرنده آقای موریس لِسمور» (The Fantastic Flying Books of Mr. Morris Lessmore) واگذار کرد.[/BCOLOR]​
     

    Behtina

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/11/08
    ارسالی ها
    22,523
    امتیاز واکنش
    65,135
    امتیاز
    1,290
    انیمیشن کوتاه «هی گوزن!» ‏
    بهترین انیمیشن‌های کوتاه تاریخ (۲۳)
    در منطقه‌ای برفی، گوزنی زندگی می‌کند که روز‌ها و شب‌هایی تکراری و مشابهِ هم دارد. او هر روز، ابتدا برف جلوی خانه را پارو می‌کند، سپس به درون خانه برمی‌گردد، مقداری شیر کاکائو می‌نوشد و در نهایت راهی تخت‌خواب می‌شود تا بخوابد. اما شب‌ها، اتفاقاتی عجیب به وقوع می‌پیوندند.
    برترین ها - احسان درخشنده:
    شناسنامه‌ی اثر
    نام انگلیسی: Hey Deer!
    کشور تولیدکننده:‌ مجارستان
    مرکز تولیدکننده: دانشگاه علمی کاربردی بوداپِست (Budapest Metropolitan University of Applied Sciences)
    کارگردان: اورش بَرتسی (Örs Bárczy)
    سال تولید: 2015 میلادی
    مدت زمان: 6 دقیقه
    ژانر: کمدی

    1653693_964.jpg

    خلاصه داستان
    در منطقه‌ای برفی، گوزنی زندگی می‌کند که روزها و شب‌هایی تکراری و مشابهِ هم دارد. او هر روز، ابتدا برف جلوی خانه را پارو می‌کند، سپس به درون خانه برمی‌گردد، مقداری شیر کاکائو می‌نوشد و در نهایت راهی تخت‌خواب می‌شود تا بخوابد. اما شب‌ها، اتفاقاتی عجیب به وقوع می‌پیوندند. هر شب، طوفان و زلزله‌ای شدید حادث می‌گردد و اوضاع را کُن فَیَکون می‌کند.
    صبح که از راه می‌رسد، وضعیت دوباره آرام می‌شود. گوزن بیچاره که منشاء طوفان و زلزله را نمی‌داند، دست به کار می‌شود تا کمی به اوضاع سر و سامان دهد؛ خانه را مرتب می‌کند، برفِ جلوی خانه را پارو می‌کند و سایر کارهای روزانه را مو به مو تکرار می‌نماید. اما به راستی، علت زلزله و طوفان شبانگاهی چیست؟ انیمیشن کوتاه «هِی گوزن!» را تماشا کنید تا از تَه و توی ماجرا سر در آورید.

    جوایز و افتخارات شاخص
    - برنده‌ی جایزه‌ از «جشنواره‌ی بین‌المللی فیلم دانشجویی اِف‌اِف‌ئی‌اِس‌تی» (FFeST International Student Film Festival) در بخش «بهترین انیمیشن» / سال 2015 میلادی – رومانی
    - برنده‌ی جایزه‌ از «جشنواره‌ی بین‌المللی فیلم منچستر» (Manchester International Film Festival) در بخش «بهترین انیمیشن» / سال 2016 میلادی

    درباره‌ی اثر
    همه‌ی ما در روندِ گذرانِ روزهای متوالی زندگی، با وقایع و اتفاقات متعدد مواجه می‌گردیم. منشاء و ریشه‌ی بسیاری از این رویدادها را می‌دانیم اما برخی از پیشامدها نیز وجود دارند که از علتِ وقوع آن‌ها کاملاً بی‌اطلاعیم. حتماً شما هم با ما هم‌عقیده‌اید، هنگامی که یک انسان از منشاء و علت یک اتفاق مطلع باشد، راحت‌تر می‌تواند با آن کنار بیاید. با ریشه‌یابیِ وقایع، حتی می‌توان برای جلوگیری از ابتلا به خسارات و تلفات اقدام کرد؛ این مسئله، به خصوص در مواقع بحرانی بسیار حائز اهمیت است، چون با دانستن دلایل وقوع یک پیشامد، می‌توان نسبت به اتخاذ تصمیمات مناسب و بهره‌گیری از راهکارهای مشکل‌گشا مبادرت ورزید.
    توضیحات بالا را گفتیم تا کمی پیش‌زمینه پیرامون سوژه‌ی انیمیشن کوتاه «هِی گوزن!» داشته باشید. بله، محوریت انیمیشن معرفی شده در این بخش، مواجهه با مشکلی است که ریشه و علتِ آن بر شخصیتِ اصلیِ داستان پوشیده است. گوزنِ به تصویر کشیده شده در ماجرا، بدون آنکه خود از دلیل وقوع اتفاقاتِ پیرامون آگاه باشد، روزانه یک سری کارهای تکراری و بی‌حاصل را انجام می‌دهد. او به جای اینکه وقت خود را صرف امور مفرح‌تر و مفیدتر کند، بخش عمده‌ای از روز را به انجام کاری سخت و ملال‌آور چون «پارو کردن برف‌های جلوی خانه» اختصاص می‌دهد.
    در نگاه اول، به نظر می‌رسد که طوفان‌ها و زلزله‌های محل زندگی گوزن، ریشه‌ی طبیعی دارند و بنا به اقتضای شرایطِ جغرافیاییِ محیط به وقوع می‌پیوندند، اما هر چه که در داستان جلوتر می‌رویم، بیش از پیش در می‌یابیم که منشاء پیدایش طوفان‌ها و زلزله‌ها می‌تواند به عاملی فراطبیعی و غیرعادی مرتبط باشد.
    از قضا، نکته‌ی جذابیت‌آفرین انیمیشن «هی گوزن!»، همین تعلیق معماگونه‌ای است که مخاطب را تا انتهای اثر با خود همراه می‌سازد. به بیان دیگر می‌توان گفت، این تعلیق، که کمی هم چاشنی طنز و کمدی به همراه دارد، برگ برنده‌ی اثر است. بیننده، مشتاقانه انیمیشن را دنبال می‌کند تا ببیند واقعاً منشاء زلزله و طوفان چیست؟ آیا مطابق با تصور گوزن، صرفاً دست طبیعت در این وقایع در کار است یا باید عاملی فراطبیعی را جستجو کرد؟
    طبیعتاً، برای انیمیشنی که از عامل تعلیق در سر تا سر داستان خود بهره می‌گیرد، پایان‌بندیِ داستان می‌تواند بسیار مهم باشد. خوشبختانه، پایانِ داستانِ «هی گوزن!» بسیار خوب، غیرقابل انتظار و جذاب از کار در آمده است. از این پایانِ شگفت‌انگیز صحبتی نمی‌کنیم تا جذابیتِ تماشای اثر برای شما حفظ شود.
    پی‌نوشت: انیمیشن «هی گوزن!» را حتماً به صورت کامل و تا انتهای تیتراژ تماشا کنید. بعد از تیتراژ، فرجامِ گوزنِ داستان به تصویر کشیده شده است.
     

    Behtina

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/11/08
    ارسالی ها
    22,523
    امتیاز واکنش
    65,135
    امتیاز
    1,290
    انیمیشن کوتاه «شکوفا» ‏
    بهترین انیمیشن‌های کوتاه تاریخ (۲۴)
    در یک سرزمین اسرارآمیز و ناشناخته، یک دانه‌ی بذر، از فراز شاخه‌ی درختی تنومند به زمین فرود می‌آید. در این سرزمین اعجاب‌انگیز، بذرها برای شکوفا شدن فقط نیاز به مقداری آب دارند؛ آب که در دسترس آن‌ها قرار بگیرد، به سرعت شکوفا می‌شوند و در کوتاه‌ترین زمان ممکن خود را به درختی بالغ مُبَدَّل می‌گردانند.
    برترین ها - احسان درخشنده:
    شناسنامه‌ی اثر
    نام انگلیسی: Burgeon
    کشور تولیدکننده:‌ آفریقای جنوبی
    مرکز تولیدکننده: انیمیشن اِسکول [واقع در شهر «کِیپ تاون» آفریقای جنوبی] (The Animation School)
    پدیدآورندگان: تایلور وِب (Taylor Webb) / اِسوِن هومایر (Sven Hohmeier) / فرانکی شولتز (Frankie Scholtz) / آنتونی شونکِن (Antoni Schonken) / استفانو مِنِگالدو (Stefano Menegaldo) / داوید دِ ویلیِرز (Dawid de Villiers) / دیتر کوئِتزی (Dieter Coetzee) / اِم‌دبلیو گولدِنفِنیگ (M.W. Guldenpfennig) /
    سال تولید: 2015 میلادی
    مدت زمان: 3 دقیقه
    ژانر: ماجرایی

    1680907_482.jpg

    خلاصه داستان
    در یک سرزمین اسرارآمیز و ناشناخته، یک دانه‌ی بذر، از فراز شاخه‌ی درختی تنومند به زمین فرود می‌آید. در این سرزمین اعجاب‌انگیز، بذرها برای شکوفا شدن فقط نیاز به مقداری آب دارند؛ آب که در دسترس آن‌ها قرار بگیرد، به سرعت شکوفا می‌شوند و در کوتاه‌ترین زمان ممکن خود را به درختی بالغ مُبَدَّل می‌گردانند.
    با این حال، بین دانه‌ها رقابتی نسبتاً سخت برای یافتن آب در جریان است. از همه بدتر، یک سری موجودات خطرناک نیز در کمین دانه‌ها هستند که مواجهه با آن‌ها می‌تواند به قیمت نابودیِ دانه‌ها تمام شود. در این شرایط خطیر، دانه‌ی قصه‌ی ما هم به محض چشم باز کردن، تلاش خود را برای تبدیل شدن به درختی بالغ آغاز می‌کند؛ اما آیا او در این راه موفق خواهد بود؟

    جوایز و افتخارات شاخص
    - برنده‌ی مدال برنز جهانی‌ از «جشنواره‌ی برترین فیلم‌ها و آثار تلویزیونی جهان - نیویورک» (New York Festivals World Best TV & Films) در بخش «بهترین فیلم دانشجویی» / سال 2015 میلادی
    درباره‌ی اثر
    زندگی با همه‌ی فراز و نشیب‌هایش سرشار از لحظات ناب معنوی و متعالی است. سراغ برخی از خصایل نیکو را نه تنها در بین انسان‌ها، بلکه در بین سایر موجودات زنده نیز می‌توان گرفت. یکی از این خصلت‌های پسندیده‌ی فرا انسانی، ایثار و از خودگذشتگی است. درست است که متعالی‌ترین جلوه‌های ایثار را باید در بین انسان‌ها جستجو کرد ولی این بدان معنا نیست که سایر موجودات عالم هستی از این خصیصه‌ی حیرت‌انگیز بی‌بهره‌اند.
    به کَرّات در مستندهای حیات وحش دیده‌ایم که چگونه یک پرنده یا جانور پستاندار، جان خود را به خطر می‌اندازد تا زندگی فرزند یا هم‌نوعش را نجات دهد. فرقی ندارد که این مسئله را حمل بر غـ*ـریـ*ــزه نماییم یا آن را به عواطف جانوری نسبت دهیم؛ مهم این است، هر بار که موجودی جانِ خود را برای هدفی والا به خطر می‌اندازد، جلوه‌ای از ایثار و از خودگذشتگی خلق می‌شود.
    توضیحات بالا را گفتیم تا به این برسیم که محوریت اصلی انیمیشن کوتاه «شکوفا» نیز ایثار است. البته جنس ایثار در این اثر، با جلوه‌هایِ تبلورِ این خصیصه در زندگی واقعی تفاوت دارد. اگر کلی‌تر به قضیه نگاه کنیم، اساساً دنیای به تصویر کشیده شده در انیمیشن «شکوفا»، با دنیای واقعی تفاوت‌های بنیادین دارد. در انیمیشن «شکوفا»‌ ما با دنیایی فانتزی و تخیلی مواجه هستیم. دنیایی عجیب و شگفت‌انگیز که در آن، یک بذرِ درخت می‌تواند در عرض چند ثانیه به یک درخت بالغ تبدیل شود؛ دنیایی که در آن، علاوه بر گونه‌های گیاهی حیرت‌انگیز، گونه‌های جانوری اعجاب‌آور نیز وجود دارد؛ موجوداتی که در ظاهر و شمایل، چندان بی‌شباهت به برخی از گونه‌های دایناسوری نیستند.
    آنچه انیمیشن «شکوفا»‌ را از سایر آثار مشابه متمایز می‌گرداند، جلوه‌های بصری یا صوتیِ این محصول رسانه‌ای نیست. اگر بخواهیم کمی حرفه‌ای به این اثر بنگریم، باید اذعان کنیم که انیمیشن «شکوفا» در مقایسه با بسیاری از آثار شاخصِ حوزه‌ی انیمیشن کوتاه، از حیث گرافیک‌ در جایگاهی نازل‌تر‌ قرار دارد. اما فاکتور موفقیت این اثر، همان سوژه‌ی دلنشین آن است؛ داستان «شکوفا»، علی‌رغم برخورداری از پایان‌بندیِ کمی تلخ و تراژیک، به خاطر نمایش جلوه‌ای متعالی از حیات موجودات زنده، دوست‌داشتنی و جذاب است. البته نباید فراموش کرد که همان تلخی پایان اثر نیز، با نشان دادن بارقه‌‌های امید در صحنه‌ی پایانی، تا حدودی تلطیف می‌گردد.
    روی هم رفته، با در نظر گرفتن اینکه انیمیشن «شکوفا» اثری دانشجویی است نه تجاری و شرکتی، می‌توان به آن نمره‌ای بالا و در خورِ‌ توجه داد. کشش داستانی خوب، ریتم سریع داستان،‌ وجود اتفاقات اکشن و هیجان‌انگیز، و از همه مهم‌تر، برخورداری از سوژه‌ای قابل دفاع، انیمیشن «شکوفا»‌ را به اثری شایسته‌ی تماشا مُبَدَّل گردانده است.
    با توجه به مدت زمان کوتاه اثر (حدوداً سه دقیقه و نیم)، حتی اگر از این انیمیشن خوشتان نیاید، چیز زیاد خاصی از دست نمی‌دهید. البته ما امیدواریم که انیمیشن «شکوفا» بتواند رضایت شما عزیزان را جلب نماید.
     

    Behtina

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/11/08
    ارسالی ها
    22,523
    امتیاز واکنش
    65,135
    امتیاز
    1,290
    انیمیشن کوتاه «پرتگاه»‏
    بهترین انیمیشن‌های کوتاه تاریخ (۲۵)
    دو مسافر، در مسیر سفر خود به یک پرتگاه می‌رسند؛ پرتگاهی بزرگ که به نظر گذشتن از آن امری محال است. دو همسفر با عزمی راسخ تصمیم می‌گیرند از پرتگاه گذر کنند. آن‌ها دست به کار ساختنِ پلی ابتکاری و جالب می‌شوند اما مصائب و مشکلات فراوان یکی یکی از راه می‌رسند و اوضاع را هر لحظه وخیم‌تر می‌کنند.
    برترین ها - احسان درخشنده:
    شناسنامه‌ی اثر
    نام اصلی (به زبان فرانسوی): Le gouffre
    کشور تولیدکننده:‌ کانادا
    شرکت تولیدکننده: لایتنینگ بوی استودیوز (Lightning Boy Studios)
    کارگردان: کارل بوشمن (Carl Beauchemin) / توما کرتشن (Thomas Chrétien) / دیوید فارست (David Forest)
    سال تولید: 2014 میلادی
    مدت زمان: 11 دقیقه
    ژانر: ماجرایی

    1670698_701.jpg

    خلاصه داستان
    دو مسافر، در مسیر سفر خود به یک پرتگاه می‌رسند؛ پرتگاهی بزرگ که به نظر گذشتن از آن امری محال است. دو همسفر با عزمی راسخ تصمیم می‌گیرند از پرتگاه گذر کنند. آن‌ها دست به کار ساختنِ پلی ابتکاری و جالب می‌شوند اما مصائب و مشکلات فراوان یکی یکی از راه می‌رسند و اوضاع را هر لحظه وخیم‌تر می‌کنند. در این شرایط بغرنج، آیا دو دوست می‌توانند به سلامت از پرتگاه عبور کنند؟
    جوایز و افتخارات شاخص
    - کسب جایزه‌ از «جشنواره‌ی بین‌المللی فیلم هارلِم» (Harlem International Film Festival) در بخش «بهترین انیمیشن» / سال 2014 میلادی
    - نامزد کسب جایزه از «جشنواره‌ی بین‌المللی فیلم کوتاه پالم اسپرینگز» (Palm Springs International ShortFest) در بخش «بهترین انیمیشن» / سال 2014 میلادی
    - کسب جایزه از «جشنواره‌ی فیلم یانگ‌کاتس» (YoungCuts Film Festival) در بخش «بهترین انیمیشن» / سال 2014 میلادی

    درباره‌ی اثر
    یکی از وجوه متعالی هنر، زنده نگه داشتن خصایص و ویژگی‌های پسندیده‌ی انسانی است. بسیاری از هنرمندان برجسته، در آثار شاخص خود،‌ مخاطبان را به سرلوحه قرار دادن صفاتی از قبیل «امید»، «پشتکار»، «محبت»، «انسان‌ دوستی»، «کمک به هم‌نوع» و... دعوت می‌کنند. فرقی ندارد که هنرمند از طریق چه بستر و عرصه‌ای هنر خود را عرضه ‌می‌کند (مجسمه‌سازی، نقاشی، موسیقی، فیلم‌سازی و...)، مهم این است که هدفی متعالی پشت هنر وجود داشته باشد و انتقال پیام هنرمند به درستی صورت پذیرد. آن‌ گاه است که هنرِ برخاسته از روح و جانِ هنرمند، بر دل مخاطب می‌نشیند و چشم‌انداز او را به افقی فراتر از مسائل پیش پا افتاده و سطحی دنیوی معطوف می‌سازد.
    ویژگی‌هایی را که در بالا بر شمردیم، تا حدود زیاد در انیمیشن کوتاه «پرتگاه» وجود دارند. به صراحت می‌توان گفت که سازندگان این انیمیشن، هدفی والا را برای اثر خود برگزیده‌اند و پیام مرتبط با این هدف را، با استفاده از تکنیک‌های چشمگیر و گوش‌نواز هنری ارائه نموده‌اند. بله، «پرتگاه» اثری است مملو از خصوصیات و وجوه عالی‌مرتبه‌ی بشری از جمله «امیدواری»، «تلاش» و «تسلیم ناپذیری در مقابل مشکلات». به بیان دیگر، بیننده اثری را تماشا می‌کند که بسیاری از احساسات مثبت و خوب را در وجودش بیدار می‌کند.
    در «پرتگاه» نشانه‌هایی وجود دارد که همین نشانه‌ها، یک پس‌زمینه‌ی مناسبِ داستانی را در اختیار مخاطبان قرار می‌دهند. به عنوان مثال، بیننده با مشاهده‌ی تکه‌ الوارهای موجود در لبه‌ی پرتگاه، در می‌یابد که پیش‌تر، اهالیِ دهکده‌ی مجاورِ پرتگاه، تلاش‌هایی را برای ساختن پل بر روی دره‌ی عریض و طویل انجام داده‌اند ولی کوشش‌های آن‌ها همگی عقیم و بی‌ثمر مانده‌اند. از دیگر سو، طوری که اهالی به تلاش‌های دو همسفر برای ساختن پل می‌نگرند، به خوبی بیان‌گر این مطلب است که محلی‌ها هیچ امیدی به ساخته شدن پل ندارند.
    اما در بین همین اهالی، دختر بچه‌ای وجود دارد که حسابش با بقیه متفاوت است. او مشتاقانه روند ساخت پل را تعقیب می‌کند و در دل امیدوار است احداث پل به سرانجام برسد. او هنوز از فطرت پاک و الهی خود چندان فاصله نگرفته و به همین خاطر است که در هنگام بروز مشکل برای دو همسفر، اولین کسی است که به یاری آن‌ها می‌شتابد. همین دخترِ به ظاهر کوچک، با اقدامِ به ظاهر ناچیز خود، الهام‌بخشِ تمامِ آدم‌بزرگ‌های گرداگرد خود می‌شود و آن‌ها را نیز به کمک‌رسانی به هم‌نوع ترغیب می‌کند.
    از سوی دیگر،‌ دو دوست را می‌توان الگویی ایده‌آل برای این دختر بچه دانست. دختر بچه‌ای که آینده از آنِ اوست و نحوه‌ی نگرش او به زندگی می‌تواند تأثیراتی عمیق بر روی زندگی سایرین گذارد (همان‌طور که نگرشِ امیدمحورِ دو همسفر، تأثیری عمیق بر طرز فکر و جهان‌بینی اهالی می‌گذارد). با این که سرنوشتِ یکی از دو دوست با تلخی به پایان می‌رسد، ولی لحظه‌ای که او با اسلحه‌ی مُنَوّرانداز خود شلیک می‌کند، بی‌تردید ماندگارترین لحظه‌‌ی اثر است؛ لحظه‌ای که نشان می‌دهد امید کماکان زنده است و باید برای رسیدن به هدف، بی‌وقفه تلاش کرد.
    جدای از مسائل محتوایی، انیمیشن پرتگاه از سایر لحاظ نیز اثری قابل توجه و برجسته است. موسیقیِ متنِ اثر هم‌خوانی خوبی با روندِ رویدادها دارد و بسیار قوی و در موقع لزوم، حماسی است.
    جلوه‌های تصویری نیز خوب از کار در آمده‌اند. نگاه سینمایی سازندگان، در پردازشِ صحنه‌های اکشن و حادثه‌‌ای کاملاً‌ مشهود است و زوایای تصویریِ روایتِ داستان (زاویه‌ نگاه دوربین به اتفاقات)، به خوبی حس مشاهده‌ی یک اثر مُهَیّج را به مخاطب منتقل می‌کند. به تصویر کشیدن ایده‌ای ابتکاری در طراحی پل، بهره‌گیری از نورپردازی‌های زیبا و شگفت‌انگیز، نمایش صحنه‌های طوفان و بارندگی با جزییات فراوان، طراحی شخصیت‌های قابل قبول از لحاظ گرافیکی، و نشان دادن مناظر زیبا (در اوقات مختلف شبانه‌روز)، تنها بخشی از ویژگی‌هایِ بارزِ انیمیشنِ معرفی شده در این بخش هستند.
    از آنجایی که کلام قدری به درازا کشیده شده، از پرداختن به سایر جزییات انیمیشن «پرتگاه» صرف نظر می‌کنیم و کشف و شهود آن‌ها را به خود شما واگذار می‌نماییم. در پایان،‌ با ذکر سه بیت شعر از شاعر شیرین‌سخن «نظامی گنجوی»، بحث را به پایان می‌رسانیم. این ابیات، قرابت معنایی زیبایی با انیمیشن کوتاه «پرتگاه» دارند:
    نومید مشو ز چاره جستن کز دانه شگفت نیست رستن
    کاری که نه زو امیدداری باشد سبب امیدواری
    در نومیدی بسی امید است پایان شب سیه سپید است
     

    Behtina

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/11/08
    ارسالی ها
    22,523
    امتیاز واکنش
    65,135
    امتیاز
    1,290
    انیمیشن کوتاه «آشیانه‌ی گنج»
    بهترین انیمیشن‌های کوتاه تاریخ (۲۶)
    شخصیت اصلی انیمیشن کوتاه «آشیانه‌ی گنج»، موجودی آبی رنگ و عجیب است که ظاهرش بیشتر به گربه‌سانان می‌ماند. او نقشه‌ای در اختیار دارد که در ظاهر نقشه‌ی یک گنج است. طبق دستورالعمل نقشه، نوعی پرنده‌ی کمیابِ زرد رنگ باید به جایی مُعَیَن انتقال یابد تا دسترسی به گنج مُیَسَر گردد. موجود آبی تلاش خود را برای دستیابی به گنج آغاز می‌کند اما...
    برترین ها - احسان درخشنده:
    شناسنامه‌ی اثر
    نام اصلی: Treasure Nest
    کشور تولیدکننده:‌ آمریکا
    مرکز تولیدکننده: اِم‌اِف‌اِی کامپیوتر آرتس (MFA Computer Arts)
    کارگردان: مایک بوربیو (Mike Bourbeau) / مِنگ چوِن تیِن (Meng Chwen Tien) / الیسون باتکین (Allison Botkin)
    سال تولید: 2014 میلادی
    مدت زمان: 5 دقیقه
    ژانر: ماجرایی

    1693691_689.jpg

    خلاصه داستان
    شخصیت اصلی انیمیشن کوتاه «آشیانه‌ی گنج»، موجودی آبی رنگ و عجیب است که ظاهرش بیشتر به گربه‌سانان می‌ماند. او نقشه‌ای در اختیار دارد که در ظاهر نقشه‌ی یک گنج است. طبق دستورالعمل نقشه، نوعی پرنده‌ی کمیابِ زرد رنگ باید به جایی مُعَیَن انتقال یابد تا دسترسی به گنج مُیَسَر گردد. موجود آبی تلاش خود را برای دستیابی به گنج آغاز می‌کند اما...
    جوایز و افتخارات شاخص
    - کسب جایزه‌ از «جشنواره‌ی فیلم سان‌اِسکرین» (Sunscreen Film Festival) در بخش «بهترین اثر انیمیشنی» / سال 2014 میلادی
    - کسب جایزه از مراسم «جوایز فیلم لس آنجلس» (Los Angeles Movie Awards) در بخش «بهترین انیمیشن» / سال 2014 میلادی
    - کسب جایزه از «جشنوار‌ه‌ی بین‌المللی تصاویر متحرک هالیوود» (Hollywood International Moving Pictures Film Festival) در بخش «بهترین انیمیشن دانشجویی» / سال 2016 میلادی

    درباره‌ی اثر
    وسوسه و طمع انسان برای یافتن گنج، از موضوعات همواره جذابیست که به کَرّات مورد استفاده‌ی نویسندگان، فیلم‌سازان، انیمیشن‌سازان و سایر هنرمندان قرار گرفته است. انگیزه‌ی دستیابی به پول و ثروت فراوان، آن هم به طور یک ‌شَبه و یکباره، انگیزه‌ای است که به سختی می‌توان در مقابل آن مقاومت کرد. با این حال، فرجامی که معمولاً‌ برای جویندگان گنج ترسیم شده است، چیزی جز شکست و ناکامی نیست. در مواردی هم که جویندگان موفق به یافتن گنج مورد نظر خود شده‌اند، غالباً به قدری سختی، خسارت و زیان دیده‌اند (چه مادی و چه معنوی) که شاید اگر دوباره به روزِ اولِ جستجو باز گردند، به طور کل بی‌خیال یافتن گنج شوند.
    توضیحات بالا را ذکر کردیم تا بگوییم انیمیشن کوتاه «آشیانه‌ی گنج» نیز موضوع «گنج‌یابی» را دستمایه‌ی آفرینش داستان خود قرار داده است؛ البته این بار خبری از هیچ انسانی نیست و موجودی خیالی و فانتزی جوینده‌ی گنج است؛ موجودی آبی رنگ که ظاهرش شبیه به گربه‌سانان است ولی شاخ‌های روی سرش به ما می‌فهماند که این جانور، اساساً یک موجود تخیلی و غیرواقعی است.
    نقش مکمل موجود آبی، یک موجود زرد رنگ است. او نیز ظاهری عجیب و غریب دارد؛ بسیار شبیه به پرندگان است ولی چنانچه در شکل و شمایل او دقیق شوید، در می‌یابید که هیچ بالی ندارد و به جای دو بال، از دو دست برخوردار است. موجود زرد،‌ علی‌رغم ظاهر مظلوم و دوست‌داشتنی‌اش، یک عادت بسیار بد و اعصاب خُردکن دارد؛ او مدام از خود صدا ایجاد می‌کند؛ فرقی ندارد که خواب باشد یا بیدار، او مثل یک ماشین همیشه فعال، دائماً در حال تولید اصوات گوناگون از خود است. قضیه وقتی جالب‌تر می‌شود که بدانیم، موجود آبی برای رسیدن به گنج خود،‌ باید در یک مسیر طولانی با این موجود مُخِلِ اعصاب همسفر باشد و او را به سلامت به مقصد برساند.
    همان‌طور که به اختصار بیان شد، انیمیشن «آشیانه‌ی گنج»،‌ از لحاظ سوژه، اثری جالب و مفرح است. با این که مبنایِ اصلیِ کار یک ایده‌ی کلیشه‌ای است ولی پردازش مناسب داستان سبب می‌شود تا مخاطب، تا انتهای انیمیشن با دو شخصیت بامزه‌ی ماجرا همراه شود. خوشبختانه، پایان داستان نیز جذاب و قابل قبول از کار در آمده است. انتهای غیرمنتظره‌ی داستان، مخاطب را راضی نگه می‌دارد و به او این احساس را منتقل نمی‌کند که وقتش با دیدن این انیمیشن هدر رفته است (کَما اینکه خودِ انیمیشن هم زمانی کوتاه دارد و فقط حدود 5 دقیقه به طول می‌انجامد).
    از لحاظ گرافیکی نیز انیمیشن «آشیانه‌ی گنج»‌ اثری قابل قبول است. سبک خاص تصویرگری و تصویرسازی، از ویژگی‌های منحصر به فرد این اثر است؛‌ سبکی که مشابهِ آن را احتمالاً‌ کمتر دیده‌اید. چنانچه به بافت‌های به کار رفته در صورتِ موجود آبی با دقت بنگرید (به خصوص در مواقعی که صورت در نمای بسته نشان داده می‌شود)، متوجه می‌شوید که زمان زیادی صرف پردازش جزییات گرافیکی شده است. سایر بافت‌های گرافیکی نیز ساختار و حالات خاص خود را دارند و احساس تماشای یک اثر بدیع و خلاقانه را به بیننده‌ی آگاه و آشنا به عرصه‌ی انیمیشن منتقل می‌کنند. استفاده از رنگ‌های زنده و باطراوت، فضاسازی‌های اِنتزاعی و جذاب، و انتخاب نماهای سینمایی برای روایت داستان، از دیگر ویژگی‌های «آشیانه‌ی گنج»‌ است.
    علاوه بر جنبه‌های گرافیکی و بصری، از لحاظ صداگذاری نیز می‌توان به انیمیشن معرفی شده در این بخش نمره‌ی قبولی داد. صدایِ موجودِ زرد رنگ بسیار بامزه کار شده است؛ صداهای محیطی،‌ متناسب و به اندازه هستند؛ موسیقیِ اثر نیز با آن که چندان به خاطرماندنی نیست، ولی در حد یک انیمیشن کوتاه، مناسب و ایده‌آل جلوه می‌کند. روی هم رفته، نمی‌توان ایراد خاصی به صداگذاری اثر وارد کرد.
    در پایان باید خاطر نشان کرد که انیمیشن «آشیانه‌ی گنج»‌ در جشنواره‌های بین‌المللی هم حضوری درخشان داشته است. علاوه بر سه جایزه‌ای که در ابتدای مطلب به آن‌ها اشاره شد، این اثر موفق به کسب جوایز و افتخارات متعدد از مراسم و جشنواره‌‌های گوناگون شده است. همه‌ی این‌ها می‌تواند مؤید این باشد که با اثری قوی و دوست‌داشتنی مواجه هستیم. نظر شما چیست؟
    پی‌نوشت: حتماً انیمیشن را تا پایانِ تیتراژِ انتهایی دنبال کنید. پس از تیتراژ، فرجام پرنده‌ی زرد به تصویر کشیده شده است.
     

    برخی موضوعات مشابه

    پاسخ ها
    0
    بازدیدها
    225
    پاسخ ها
    0
    بازدیدها
    154
    پاسخ ها
    0
    بازدیدها
    206
    پاسخ ها
    27
    بازدیدها
    2,041
    بالا