کامل شده دلنوشته سودای دام عاشقی | نازنین آگاه کاربر انجمن نگاه دانلود

وضعیت
موضوع بسته شده است.

نازنین79

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2017/02/21
ارسالی ها
200
امتیاز واکنش
1,612
امتیاز
389
سن
23
محل سکونت
IR
مجنون:

عشق گر باشد جهان را بی‌شمار
سهم این دل نفرت و غمباد و گریان بودن است
زجه و فریاد و افسوس گفتن است
گر تو مـسـ*ـت و مجنون او باشی هنوز
قسمتِ تو ز این عشقِ بزرگ
لب به لب مغموم و غمگین بودن است



به قلم: نازنین آگاه
 
  • پیشنهادات
  • نازنین79

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/02/21
    ارسالی ها
    200
    امتیاز واکنش
    1,612
    امتیاز
    389
    سن
    23
    محل سکونت
    IR
    فریاد رس عشق:


    چنان عشق تو بر عمق وجودم جاری‌ست
    که تمنای تو بر جان زنم و عشق تو فریاد




    به قلم: نازنین آگاه
     
    آخرین ویرایش:

    نازنین79

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/02/21
    ارسالی ها
    200
    امتیاز واکنش
    1,612
    امتیاز
    389
    سن
    23
    محل سکونت
    IR
    سیل اشک:


    روزگاری که بر وفق مرادم نگذشت
    عشق جانی که تیشه به جانم زد و رفت
    نا رفیقی که زین پسِ سادگیم
    خنجرِ زهری به این جان زد و رفت
    گوشه ای سالم نمانده در بدن
    بر گونه هایم اشک نه! سیلی پر خون، جاری است
    آنقدر زخم ها بر این تن خورده که
    صد هزار بار هم بمیرم
    بازم کم است




    به قلم: نازنین آگاه
     
    آخرین ویرایش:

    نازنین79

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/02/21
    ارسالی ها
    200
    امتیاز واکنش
    1,612
    امتیاز
    389
    سن
    23
    محل سکونت
    IR
    شر ا بِ نا ب:


    چشم و ابروی تو ای حضرت یار
    بی مثال است انگار
    طعم لب های تو ای زیبا یار
    طعم ناب شـراب است انگار
    حکم آغـ*ـوش تو ابریشمِ زر
    بـ..وسـ..ـه هایت بکر و ناب است و نگاهت سوزان
    درد و درمان منی حضرت یار




    به قلم: نازنین آگاه
     
    آخرین ویرایش:

    نازنین79

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/02/21
    ارسالی ها
    200
    امتیاز واکنش
    1,612
    امتیاز
    389
    سن
    23
    محل سکونت
    IR
    زلف دل دزد:


    پیچشِ زلف سیه روی تو
    آنچنان کرد مرا مـسـ*ـت و خمـار
    که فراموشم شد
    تو کجا و من بیچاره کجا



    به قلم:نازنین آگاه
     

    نازنین79

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/02/21
    ارسالی ها
    200
    امتیاز واکنش
    1,612
    امتیاز
    389
    سن
    23
    محل سکونت
    IR
    سیلا ب:


    چشمه ی چشمانم چه بی مهابا
    برای دوری ات سیلاب راه انداخته!




    به قلم: نازنین آگاه
     

    نازنین79

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/02/21
    ارسالی ها
    200
    امتیاز واکنش
    1,612
    امتیاز
    389
    سن
    23
    محل سکونت
    IR
    چشم های بارانی:


    هوایم مه آلود
    و ابرهای چشمانم
    چه بارانی راه انداخته اند
    بی گمان این ابرهای سیاه
    حکم سیلابی را امضا کرده باشند
    که بشورد و ببرد تمام دلتنگی ها را




    به قلم: نازنین آگاه
     

    نازنین79

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/02/21
    ارسالی ها
    200
    امتیاز واکنش
    1,612
    امتیاز
    389
    سن
    23
    محل سکونت
    IR
    نامِ نیک:

    دوست دارم
    آنقدر بی وقفه
    نام زیبای تو را داد زنم

    که نماند نفسی


    به قلم: نازنین آگاه
     

    نازنین79

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/02/21
    ارسالی ها
    200
    امتیاز واکنش
    1,612
    امتیاز
    389
    سن
    23
    محل سکونت
    IR
    دیوانه:


    چُنان رغبت و میلِ من دیوانه به توست
    که نگاهی غیر از تو حرامم باشد



    به قلم: نازنین آگاه
     

    نازنین79

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/02/21
    ارسالی ها
    200
    امتیاز واکنش
    1,612
    امتیاز
    389
    سن
    23
    محل سکونت
    IR
    شوق وصال:


    بدان شوق وصالت
    روز و شب بیدارم!
    که تو آیی و این کعبه ی دل
    سیرِ دیدارِ نگاهت بشود




    به قلم: نازنین آگاه
     
    وضعیت
    موضوع بسته شده است.
    بالا