کامل شده دلنوشته سودای دام عاشقی | نازنین آگاه کاربر انجمن نگاه دانلود

[نازنین79]

دریا:


نگاهم که می‌کنی
موج آرامِ نگاهت، آبی چشم هایت...
دریا می‌شود و غرق می‌کند وجودم را
هرگز نجاتم نده!
می‌خواهم اولین و آخرین فدایی چشم هایت باشم!



به قلم: نازنین آگاه

 

[نازنین79]

پاییز:


فراموش شده‌ی یک روز پائیزی ام
تنها و بی یار
برگ زردی خشک و افسرده ام
افتاده بر زمین، کنار دیوار
چه بی وفا درختی بود، درخت خاطراتم...
درخت یادگاری، درخت زادگاهم
اکنون منم و من
تنها و ناامید، نالان مانده ام، در کنج این زمین!


به قلم: نازنین آگاه

 

[نازنین79]

نقاشی خدا:

چشمان تو زیبا ترین نقاشی خداست
آن زمان که به تو نگاه می‌کنم
تنها خدا می‌داند
غرق شدن در آن دو گوی درخشان چه لذتی دارد!


به قلم: نازنین آگاه

 

[نازنین79]

نقاش :


کاش نقاش بودم
آن وقت چشم های تو را
بر سرِ تمام دیوار های شهر می‌کشیدم
تا زمانِ دلتنگی، به هر طرف که نگاه کنم
موجِ دلنشین چشمانت آرامم کند


به قلم : نازنین آگاه

 

[نازنین79]

عاشقانه:

عاشقانه هایم برای تو
یک دنیا بـ..وسـ..ـه و یک جهان آغـ*ـوش بود
که به پاس نبودت، هرگز تعبیر نشد!


به قلم: نازنین آگاه

 

[نازنین79]

برگرد:

من به نبودت، سخت مشغولم!
برگرد...
حتی اگر شرط آمدنت، گرفتن جانم باشد!


به قلم: نازنین آگاه

 

[نازنین79]

سرقتِ دل:

بعد از رفتن تو
دگر من هیچ ندارم!
نه شوق وصالی...
نه تاب و توانی.
کاش می‌دانستی!
که با رفتنت، نه تنها وجودم را...
بلکه جانم را هم به سرقت بـرده ای!


به قلم: نازنین آگاه

 

[نازنین79]

آرامش:


آسمانِ دلم ابری‌ست!
کاش ببارد و وجودم را
آرام کند از این حس تنهایی...!


به قلم: نازنین آگاه

 

[نازنین79]

مرده‌ی متحرک:


عشق چیزی جز تنهایی نیست
تنهایی‌ای دارد پر از آرامش
آرامشی دارد پر از سکوت
سکوتی دارد پر از حرف های ناگفته
ناگفته هایی در دل دارد پر ازبغض
بغضی در سـ*ـینه دارد پر از درد، پر از نداشتن، پر از اشک!
عاشق شدن تنها از بیرون زیباست
از درون مرده می‌کند وجود بی تحرک آدمی را


به قلم: نازنین آگاه

 

[نازنین79]

حیران:


گفته بودم رفتنت یک باره جانم می‌برد؟
رفتی و با رفتنت، حیران و جان بر کف شدم!


به قلم: نازنین آگاه