مطالب طنز ذکر شیخنا و مولانا کریستیانو رونالدو(رضوان ا...علیه)

  • شروع کننده موضوع dinaz
  • بازدیدها 181
  • پاسخ ها 0
  • تاریخ شروع

dinaz

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/09/04
ارسالی ها
31,702
امتیاز واکنش
68,366
امتیاز
1,329
محل سکونت
کرمانشاه
ذکر شیخنا و مولانا کریستیانو رونالدو(رضوان ا...علیه)

1313819_133.jpg


حسام حیدری در ضمیمه طنز روزنامه قانون نوشت:

آن کمی تُخس و کمی مغرور، آن فوتبالیست مشهور، آن مهاجم رئال، آن مخالف الـ*کـل و ابتذال، آن لقبش زنبور کوچک، آن وروجک، آن پسر گریه‌رو، آن چون هلو در گلو، آن رقیبش مسی، آن آسیب‌دیدگی فینالش اساسی، آن تیزپای بی‌همتا، آن نامزدِ سابقش موردِ احترامِ همه ما، آن پاس‌ ندهنده تک‌رو، شیخنا و مولانا کریستیانو رونالدو دوس سانتوس آویرو (زیادا... سیكس پَکه اِلی سِوِن پکه) از مشایخ و کبار پرتغال بود و مجاهده تمام و رکوردهای فراوان داشت و سرعتش مثل بمب پلوتونیوم بود و وقتی گل می‌زد قطعا در استادیوم بود.

در ابتدای کار او آورده‌اند که ژل می‌زد و به مقابل دبیرستان دخترانه می‌شد و شماره می‌داد و چون گشت از راه می‌رسید فرار می‌کرد. مولانا الکس فرگوسن (هو یحب البایودنت ... با طعم نعنا) از آنجا می‌گذشت. او را دید که چه نیکو می‌دود و فرار می‌کند و به طرفه‌العینی استعدادش کشف کرد. پس از شیاطین سرخ شد و پس از آن 96 میلیون یورو گرفت و در جیب گذاشت و به رئال مادرید رفت.

در خبر است که بین او و مولانا لئو مسی رقابتی سخت در جریان بود و کشاشی عظیم داشتند. مولانا جواد خیابانی را گفتند: «چه گویی در باب این‌دو که از بزرگان فوتبالند؟» گفت: «مسی خیلی بهتر از کریس رونالدو است ... ولی انصافا رونالدو هم چیزی از مسی کمتر نداره» و این به‌صراحت گفت و حقا که راست گفت.

گویند که از شوره سر تنفر داشت و شامپو ضد شوره کلیر می‌زد و به خیابان می‌شد و مردم از او عکس می‌گرفتند و هرچقدر زوم می‌کردند هیچ شوره روی سرش معلوم نبود و این از عجایب بود.

مریدی او را گفت: «واقعا شامپو کلیر آن‌قدر خوبه؟» گفت: «به پای پرژک با عصاره تخم شبدر و یونجه نمی‌رسه ولی ای بد نیست!»

نقل است که چون خبر نامزدی‌اش آمد؛ مریدان ایرانی به سمت گوگل دویدند و «نامزد رونالدو عکس خفن بترکون» را سرچ کردند و پس از مشاهده عکس‌ها دست روی دست کوبیدند و گفتند: «خیلی کلکی کریس» و چون خبر جدایی‌شان رسید تا هفت روز عکس‌ها را ریویو‌کردند و آه کشیدند و تاسف خوردند از باب سستی بنیان خانواده در جوامع غربی. رحمه‌ا...علیهم اجمعین.

گویند اهل کرامت بود و عنایات فراوان داشت. نقل است که چون گل می‌زد و پیراهن خود به نشانه شادی بیرون می‌کرد، ناگاه چندین آباژور در اطراف تصویر ظاهر می‌شد و ورزشگاه را روشن می‌کرد و این از عجایب روزگار بود.

او را گفتند: «مریدانی در نوع شادی پس از گل در طریق شمایند و تقلید شما می‌کنند». گفت: «این دوستان در بهترین حالت یه دستگاه زیراکس دست ‌دوم هستن... کاپی خوب نیس... ما کاپی نمی‌خوایم»

آورده‌اند که مریدان زیادی در ایران داشت و آرایشگاه‌های مردانه فقط دو مدل موی «کریس رونالدویی» و «هاشم بیگ‌زاده‌ای» داشتند و کسی جز این دو حالت موی پیرایش نمی‌کرد. چون در مسابقات یورو عدونا دیمیتری پایت (لعنت ا... علیهم) بر او خطا کرد، مریدان به پیجش ریختند و فحش‌ها دادند و ناسزاها گفتند در حد سان آو داگ و روی پای کریس زرده تخم مرغ و دارچین گذاشتند تا بهبودی حاصل شد.

و او همان است که مولانا فردوسی‌پور در باب او گوید: «او لالا... چه گل بزنیه این کریس» و مولانا افخمی می‌گفت: «برنامه ما خیلی طرفدار داشت... همین آقای رونالدینیو... فکر می‌کنی برا چی شماره هفت می‌پوشید؟»

و در آخر کار او آورده‌اند که چون او را وفات نزدیک شد. به‌سرش ندا آمد: «که برخیز و آن خط ریش سوزنی درست کن که بر روی زمین نیز 10 سال است که از مد افتاده، چه برسد به آسمان‌ها» و درست کرد و ساعتی نگذشت که رفت. رحمه‌ا... علیه.
 

برخی موضوعات مشابه

بالا