روانشناسی | معرفی کتاب بیشعوری | خاویر کرمنت

White Moon

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2018/05/13
ارسالی ها
4,744
امتیاز واکنش
20,639
امتیاز
863
به نام او
%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%A8%DB%8C%D8%B4%D8%B9%D9%88%D8%B1%DB%8C-e1547648429170.jpg

نقد و بررسی کتاب بیشعوری ;
اثر دکتر خاویر کلمنت
ترجمه محمود فرجامی
نام کتاب گویای همه چیز است!​
خاویر کرمنت دکتری بوده که مقعد شناس است و ۲۰ سال از عمرش را به پزشکی گذرانده است اما به خاطر مسائلی که برای خودش پیش میاد نزد پزشک می رود و از او می شنود که رفتارهایش از سر بی شعوری است و این موضوع هیچ علاجی ندارد.اما خاویر کرمنت تصمیم میگیرد که نشان دهد این بیماری درمان دارد و از آن پس طبابت رو رها می کند و به معالجه بیشعوری خودش و اطرافیانش می پردازد.
181c387e2b98f28e590d3c9f5329f89090e_374x.progressive-195x300.jpg

کتاب با این دیدگاه پیش می رود که برخلاف تصور عموم بی شعوری را باید به عنوان یک بیماری شایع در نظر گرفت نه یک ویژگی ذاتی . به نحوی شاید مثل سرماخوردگی!

یکی از ویژگی هایی که کتاب رو خواندنی کرده است قلم طنز نویسنده است که البته به علت تخصص قبلی نویسنده گاهی اوقات به ابتذال کشیده شده است و یکی از قوی ترین عواملی که باعث شده بود این کتاب تا قبل از سال ۱۳۹۳ مجوز نشر نگیرد همین موضوع بود که مترجم هم آنها را در ترجمه اش تا حدی منظور کرده بود!

این کتاب شامل ۵ بخش کلی به شرح زیر است:
  1. بخش یکم: چه کسی بی‌شعور است و چرا یک نفر باید بخواهد بی‌شعور باشد؟​
  2. بخش دوم کتاب بی‌شعوری: انواع بی‌شعور‌ها​
  3. بخش سوم کتاب بی‌شعوری: وقتی جامعه بی‌شعور میشود.​
  4. بخش چهارم کتاب بی‌شعوری: زندگی با بی‌شعور‌ها​
  5. بخش پنجم کتاب بی‌شعوری: راه نجات​
517uY57J4qL-192x300.jpg

بخش اول
در بخش اول نقد و بررسی کتاب بیشعوری نویسنده سعی میکند با تعریف بی شعور و بی شعور و دلیل چیستی آن ابهام موضوع کتاب را از بین ببرد.از جمله ویژگی های بی شعور از زبان خاویر کرمنت اینها است:
  • از خود راضی هستند.​
  • دائما توهم نا امنی دارند و میخواهند که امنیت بیشتری داشته باشند.​
  • لحن صحبتشان بیشتر دستوری است تا خواهشی.​
  • در مواقع خواهشی صحبت کردن معمولا مشغول چاپلوسی هستند.​
  • با این که معتقدند بی نقص و بهترینند اما حتی خودشان هم معنی حرف های خودشان را نمیفهمند!​
  • آنها به وضعیت بد بقیه مردم می خندند و درد هم نوع ندارند.​
او تعدادی از بی شعور هایی که در اطرافش وجود داشتند و به او مراجعه کرده بودند را به یاد می آورد و البته جمله ای جذاب درباره وصف تاریخچه بی شعوری بیان می کند:
Annotation-2019-04-07-131236-290x300.png

بخش دوم
در بخش دوم نقد و بررسی کتاب بیشعوری نویسنده سعی می کند انواع بی شعور ها را به ما معرفی کند و آنها را در این ۸ دسته تقسیم بندی می کند :
  • بیشعور اجتماعی​
  • بیشعور تجاری​
  • بیشعور مدنی​
  • بیشعور مقدس مآب​
  • بیشعور عرفان باز​
  • بیشعور دیوان سالار​
  • بیشعور بیچاره​
  • بیشعور شاکی​
در انتهای هر فصل خاویر کرمنت نمونه هایی از بی شعوری آن فصل را بیان می کند مثلا درباره بی شعور مدنی به افرادی اشاره می کند که به هر موضوعی اعتراض می کنند و اصلا اصل و اساس موضوع برای آنها هیچ اهمیتی ندارد… همچنین اشاره می کند که بعضی از این انواع ناخودآگاه است و بعضی خودآگاه.
bisooori-300x200.jpg

بخش سوم
در بخش سوم نقد و بررسی کتاب بیشعوری نویسنده در رابـ ـطه بی شعور جوامع در زمینه های مختلف و آیین های اجتماعی بی شعوری صحبت میکند که البته این موضوع را ناشی از به قدرت رسیدن بی شعوران در آن جوامع و در زمان های پیشین و کنونی می داند

در بخش چهارم خاویرکرمنت به توضیح ارتباطات و زندگی کردن با بی شعور ها می پردازد مثل :
  • کار کردن با بی‌شعورها​
  • وقتی دوست بی‌شعور است​
  • ازدواج با آدم بی‌شعور​
  • بی‌شعور مادرزاد​
  • فرزندان والدین بی‌شعور​
این بخش همانطور که از اسمش پیداست نیاز به توضیحات زیادی ندارد و به ارتباط ما با انسان های بی شعور می پردازد و توصیه میکنم حتما قسمت ارتباطات پدر و مادر و فرزندان را بخوانید.
%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%A8%DB%8C%D8%B4%D8%B9%D9%88%D8%B1%DB%8C-e1547648429170-300x187.jpg

آخرین بخش
و در آخرین قسمت آقای دکتر خاویر کرمنت به ارائه درمانی مناسب برای این بزرگترین بیماری بشریت می پردازد.روند درمانی که از دیدگاه او تا آخر عمر ادامه دارد. او عقیده دارد که در روند درمان بیشعوری سخت ترین مرحله اول یعنی پذیرفتن بیشعوری است…

در جمع بندی نقد و بررسی کتاب بیشعوری خاویرکرمنت باید بیان کنیم که قطعا شخصی که این کتاب را با ترجمه محمود فرجامی میخواند بعد از خواندن کتاب به این جمله نویسنده خواهد رسید:
بخشی از کتاب بیشعوری :
کتاب مقدس این نوع بیشعورها (بیشعورهای تاجر) کتابی است به نام هنر دزدی از دونالد کرامپ که می‌نویسد: راستی و درستی، مهمل و بی‌معنی اند. همیشه مفیدترین راهکارها در تجارت، مدیریت درستکاری اعداد و ارقام است. چرا باید برای به‌دست آوردن چیزی به سختی و با صداقت کار کرد وقتی می‌توان آن را به راحتی دزدید؟

(منظور از هنر دزدی دونالد کرامپ همان کتاب هنر معامله از دونالد ترامپ است.)
منبع:پوبیشا
Please, ورود or عضویت to view URLs content!

از این کتاب نقد های بسیاری شده که در ادامه آن را می خوانید

 
  • پیشنهادات
  • White Moon

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/05/13
    ارسالی ها
    4,744
    امتیاز واکنش
    20,639
    امتیاز
    863
    چرا نباید کتاب بیشعوری را خواند؟
    oudrzpa6vtno.png

    ابتدا به طور مختصر کتاب را معرفی می‌کنم و پس از آن نقدش را می‌آورم.

    معرفی مختصر کتاب
    کتاب «بی‌شعوری» نوشته‌ی «خاویر کرمنت»،‌ یکی از کتاب‌های پرفروش بازار کتاب ایران است. این فراگیری در سطحی‌ست که هر کس را وسوسه به خواندنش می‌کند.
    با توجه به توضیحاتی که نویسنده در صفحات ابتدایی کتاب می‌دهد، هدفش ارائه‌ی روشِ درمان برای بیماری بی‌شعوری است.

    نویسنده ادعا می‌کند که قبلا خودش یک بی‌شعور بوده؛ به‌طوری که این بی‌شعوری مشکلات عدیده‌ای را برایش ایجاده کرده بود. او عنوان می‌کند که در نهایت توانسته خودش را از شر این سَمِّ مهلک روانی نجات بدهد و حالا آمده تا سایرین که به این مَرض مبتلا هستند را درمان کند. نویسنده، راه‌کارهای درمانی را در طی سال‌ها تجربه با بیمارانی مشابه به‌دست آورده است. خاویر کرمنت پس از شفا یافتن، شروع می‌کند به درمان افراد مشابه. این کتاب، بیش‌تر نقل تجربه‌هایی‌ست که در این دیدارها کسب کرده است.

    نقد کتاب
    اول از همه فکر می‌کنم به‌تر است بی‌شعوری را تعریف کنم.

    اما این کتاب چگونه می‌خواهد بی‌شعورها را درمان کند؟

    از حق نباید گذشت که این کتاب به‌خوبی بی‌شعوری را معرفی و بی‌شعورها را رسوا می‌کند. برای نمونه بهگزیده‌های زیر توجه کنید تا راز جذابیتش را از نزدیک لمس کنید:

    بی‌شعوری همان‌طور که اشاره شد، سراسر پُر است از معرفی بی‌شعورها و ویژگی‌های خاص رفتاری آن‌ها.
    مثلا می‌گوید:
    یک‌بار دختری جوان به دفترم آمد که...
    بی‌شعورها معمولا این ویژگی را دارند که...
    یک‌بار یک بی‌شعور به من گفت...
    بی‌شعورها در سر کار دوست دارند که...

    اگر دقت کنید این کتاب مملو است از اشارات سوم‌شخص. یعنی اشاره دارد به شخصِ سومی که از قضا بی‌شعور است. استفاده از ضمیر سوم‌شخص در جای‌جایِ کتاب، در واقع تمرینی است برای دیدن عیوب دیگران و خارج شدن از مَدارِ خویشتن. به همین دلیل است که خواننده با مطالعه‌ی هر بخشی از کتاب ذهنش می‌رود به‌سمتِ مصداقی برای آن ویژگی. مثلا وقتی نقل قول (۱) را می‌خواند، به‌سرعت ذهنش می‌رود به‌سمت همان دوست بی‌شعورش که به تازگی عاشق شده.
    وقتی نقل قول (۴) را می‌خواند، در تخیلش چهره‌ی همکار نق‌نقویش را می‌گذراند و به نشانه‌ی تأسف سری تکان می‌دهد.
    بی‌شعوری به طور شگفت‌آوری تمایل ما را در اهدای این کتاب به اطرافیان افزایش می‌دهد. شاید به خاطر کشف یک یا چند ویژگیِ آدم‌های بی‌شعور در دوست‌مان باشد که با هدیه دادن کتاب می‌خواهیم او را به احوال بیمارگونه‌اش آگاه کنیم.
    این کتاب توجیه خوبی به خواننده می‌دهد تا همه‌ی اطرافیان را یک دسته بی‌شعور تصور کند که فقط موجب آزار و اذیت اویند. بدتر از همه پس از مطالعه‌ی کتاب، مدام شخصِ خواننده به دنبال مصادیق بی‌شعوری در اطرافش می‌گردد.
    این که چرا کتاب جذاب است به نظر من برمی‌گردد به یک ویژگی مشترک همه‌ی ما آدم‌ها. این که دوست داریم تا دیگران را معیوب و خودمان را فرهیخته تصور کنیم؛ و این کتاب تفریحی خوب برای ارضای همین خصلتِ خودبرتربینی ماست. خودبرتربینیِ کاذب دقیقا ویژگی محوری بی‌شعورهاست که این کتاب به‌طور نامحسوسی آن را در خواننده تقویت و تثبیت می‌کند.

    خواننده بعد از بستن کتاب نه‌تنها بی‌شعوری‌اش درمان نشده، بلکه با این تمرین‌ها در بی‌شعوری حرفه‌ای‌تر هم شده است. شاید برای همین هست که می‌گویند کتاب‌های اخلاقی باید دارو باشند و نه نسخه.مخصوصاً بیماریِ مهلکی مثل بی‌شعوری که با شناساندن خصایص بی‌شعوری، مرض را شدیدتر می‌کند.

    بنا به گفته‌ی کتاب (۲)، درمان بی‌شعوری زمانی آغاز می‌شود که فرد بیمار، به بی‌شعوری و حماقتش آگاه شود. در حالی‌که کتاب عکس این قاعده عمل می‌کند. زیرا خواننده را از مدار خویشتن خارج می‌کند و عادت می‌دهد به عیب‌جویی از دیگران. بنابراین اگر چاره‌ی درمان بی‌شعوری آگاهی به خود است، نباید با ضمایر سوم‌شخص و ذکر مثال‌های خارجی، توجه بیمار را از خودش منصرف ساخت و او را مشغولِ مشاهده و کشف رذایل دیگران کرد.

    به شخصه احساس می‌کنم بعد از خواندن این کتاب، بی‌شعورتر از قبل شده‌ام :aiwan_lightsds_blum:. چون بیش‌تر از قبل احساس می‌کنم دور و برم با آدم‌های بی‌شعور احاطه شده است.

    احساسی که بعد از خوانشِ کتاب به خواننده دست می‌دهد:


    ncyohdlpfnko.jpeg

    یا حق!

    پایان‌نامه

    منبع:ویرگول
    منتقد:مرتضی یوسفی مقدم
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
     
    آخرین ویرایش:

    برخی موضوعات مشابه

    بالا