رویداد روز معلم

[پریسا اسدی]

معلم گاهی سخت گیره و گاهی مهربون . ما یه معلم ادبیات داشتیم خیلی خوب بود . یه بار سر امتحان روی یه سوال گیر کرده بودم ٬ معلممون هم به کسی کمک نمی کرد . هر وقت که اومد از کنارم رد شد دید من روی اون سوال موندم . همیشه نمره هام تو ادبیات خوب بود ٬ یه بار دیگه که از کنارم رد شد جواب سوال رو برام یواشکی گفت ٬ میدونین چجوری ؟ اون سوال راجب معنی کلمات بود و من معنی کلمه ی " شم " رو نمیدونستم ٬ معلممون هی رفت و اومد پیش من دماغشو بالا کشید خخخخ اونموقع فهمیدم " شم " یعنی " بویایی "بعضی معلم ها واقعا مثل مادر مهربان و دلسوزن .
روزتون مبارک زحمتکش های مهربون .
:aiwan_light_give_rose:

@AmirMhmd
@deimos
@*Ghazaleh_B*

 

[FATEMEH_R]

سوم ابتدایی یه معلم داشتم که خدا نصیب گرگ بیابون نکنه:/
هر چند وقت یک بار بهم منفی می داد و باید خارج از کلاس سر می کردم:/
یادمه نیم ساعتی مونده به زنگ تفریح، درسش تموم شد و واسه اینکه مشغولمون کنه و کلاسو بهم نریزیم، گفت این درسو بخونید آخر کلاس ازتون بپرسم.
یه ذره گذشت دیدم حس خوندن نیست و همکلاسیام با کاغذای کوچک که رد و بدل می کردیم، با هم حرف می زدیم اولش حرفای ساده بود بعدش کم کم رسید به مسخره بازی و... :| چشمتون روز بد نبینه:/ یهو مچمونو گرفت و کار به دفتر و‌ مدیر و معاون کشید:/
خلاصه اون روزم مجبور شدم تا آخرش بیرون از کلاس سر کنم و واسه اولین بار تعهد بدم:|
هیچ وقت این خاطره و معلمم رو یادم نمی ره:/

@F.sh.76 @*SAmirA

 

[serme]

یادمه دوران دبیرستان مدرسمون ی مستخدم پیر بی اعصاب داشت ک همش ب سرمون داد میزد...منم واسه این ک تلافی کنم وقتی حواسش نبود دوچرخشو ک گوشه حیاط بود برداشتم و رفتم ...اون بیچاره هم دست ب کمر دنبالم میدویدو داد میزد....یکم ک اذیتش کردم دوچرخه رو گذاشتم وسط حیاط و فرار کردم
یکم بعدش توی دفتر مدیر بودم و دو نمره از انظباطم کم شد
ولی انتقام شیرینی بود

@Snow Wolf.z
@*مهدی*
@Elahe_V

 

[~Devil~]

یادمه ششم بودم و معلمی داشتیم سختگیر! فقط تو درس ریاًی سخت گیر بود ولی بلد نبود. ما هم تو هر امتحانی که می گرفت رد می شدم ترم دوم بود منو از رفیقام وقتی سوالا طرح می کرد، از گلاس واسه کاری که بیرون رفت من رفتم کل سوالارو دبدم به همه گفتم و خوشبختانه کارمون به شهریور نرسید:|
@Elahe_V
@س.زارعپور
@F@EZEH

 

[س.زارعپور]

یادمه کلاس اول راهنمایی یا همون شیشم دهه هشتادیا یه معلم زبان داشتیم که بنده خدا خیلیم زن آرومی بود.
یه روز لنگ ظهر بود و آخرای ساعت مدرسه و داشت بکوب درس میداد و هممون بی حوصله و خسته بودیم. منتظر بودیم زنگ بخوره ک چشمم افتاد یه مارمولک که بالای تخته آروم آروم راه میرفت واسه خودش. مدرسمون چون دار و درخت داشت و قدیمی بود همه جور جک و جونوری توش پیدا میشد.
آقا منو میگی؟‌ کوبیدم رو میز و گفتم. بچه ها مارمولک اونجاست. خلاصه ک همه بچه ها فهمیدن و از جاشون بلند شدن و هی پشت سر معلممونو نشون میدادن که آی مارمولک اونجاست. پشت سرتونه!
معلم ما هم با ترس و لرز برای دیدنش سه دور دور خودش چرخید و آخرشم فشارش افتاد و غش کرد رو صندلی.!!‌
خلاصه ک تا آخر ساعت آزاد شدیم دیگه. یادش بخیر...خیلی عذاب وجدان گرفتم سر این موضوع!
@Hamed.NM
@SheRviN DoKhT
@Ava Banoo

 

[dayana2018]

حرف تقلب که بشه من اولم
امتحان ترم اول بود همین امسال یه کتاب جدید وآزمایشی هم براما هست فکر کنم دوازدهمی ها بدونن مدیریت وسبک زندگی:aiwan_light_bad:
آقا منم از این کتاب متنفرم به شدت
ماهم که زدیم به اون راه ودردر وگردش واینا تهش آخر شب مادر گرامی گفت فکر کنم جناب عالی فردا امتحان داشتی درسته؟o_Oمنم نیشمو بازکردمو گفتم نه جون شما.خب داشت کار به کتک میکشید منم گفتم اره وصب بلند میشم میخونم
صب بلندشدیم جاتون خاااااااالی یه برگه کلاسور تقلب نوشتم وبانام ویاد خدا رفتیم سرجلسه تقلب
مارو از شانس گند منه بدبخت بردن نمازخونه براامتحان خب منم که خدای تقلب ذفتم نفر اول نشستم خب خب جالبی موضوع اینه که یکی از مراقبامون که دبیر ورزشمونم هست بد اخلاقم هست اومد دقیق بغـ*ـل دست من لم داد نسشت
منم سلام واحوال پرسی وخوشحاااااااال نسشتم
ته جلسه شاد وشنگول بلند شدم زدم بیرون.همه بچه هاهم فکر میکردن من از نخوندن برگه الکی سیاه کردن میخندم وقتی کارنامه دادن نمره من 20 بود خب اونجاهم جاتون خالی ریختن رو سرم سیر نشکونم گرفتن
البته این یکی از 1000000000 شاهکارامه از تقلب

Please, ورود or عضویت to view URLs content!

Please, ورود or عضویت to view URLs content!

Please, ورود or عضویت to view URLs content!

Please, ورود or عضویت to view URLs content!

Please, ورود or عضویت to view URLs content!

Please, ورود or عضویت to view URLs content!

Please, ورود or عضویت to view URLs content!

Please, ورود or عضویت to view URLs content!

 

[nadia.seif]

یادمه مدرسمون دست‌شویی‌هاش کنار هم بود سقف نداشت. منم یه بار شلنگ آب رو گرفتم بالا رو دست‌شویی بغلی بعد در رفتم:)
@فاطمه صفارزاده @شکوفه حسابی @*یـگـانـه*

 

[Snow Wolf.z]

خب خب خب
نوبت به خاطرات که میرسه، سوتی‌های من میاد وسط

یادمه یه بار همین امسال، تو کلاس نشسته بودیم، زنگ تفریح بود
یهو یکی از بچه‌ها اومد گفت: کی میتونه پاشو بیشتر از همه پرتاب کنه بالا؟
هرکی تو کلاس بود به ترتیب پاشدن رفتن
نوبت من رسید:NewNegah (2):
پاشدم رفت وسط
پامو بردم عقب، پرتابش کردم بالا...
یهو حس کردم رو هوام
یه نگاه انداختم به زمین و دوپس محکم خوردم بهش:aiwan_light_swoon:
همه غش کردن از خنده
نگو وقتی پامو پرت کردم، اون یکی هم باهاش پرت میشه و منم میرم تو هوا
حالا من روزمین غش غش میخندم، اونا رو میزا
نامردا کمک هم نکردن پاشم، با سختی دست به کمر پاشدم
گفتم دیدن من بیشتر از همه پرت شدم؟؟
باز زدیم زیر خنده
......
بگم من این خصوصیت سوتیمو از بابام به ارث بردم
@Lightning᭄
@*amir hossein*
@reza_jabbari79

 

[•♡ŊORA♡•]

یه بار یه معلم عربی داشتیم خیلی بداخلاق بود خیلی خیلی
طوری که همه ازش مثل چیز :/ میترسیدن:aiwan_lffghfdght_blum:
وای یه بار من سر کلاسش سکسکه گرفته بودم خودتون دیگه فکرشو بکنید دیگه
هیچی دیگه از کلاس بیرونم کرد
حالا بماند که ما هم ازش انتقام گرفتیم یه روز با یه ماشین مدل بالا خعلی خوشگل اومد ما معلم نداشتیم و تو حیاط نشسته بودیم
از فرصت استفاده کردیم و چنان ماشینشو خط انداختیم که دیگه با ماشین نیومد :aiwan_light_bb:
@نگین نوروزی
@آصــyـoـsـwـaـــــی
@**آتیش پاره**

 

[ناتاشاا]

یه روز ک حواسم نبود دبیر دینیمون ازم خواس ار رو قران بخونم منم هول کرده بودم بجای تتلو ،تتلو خوندم از روش دیگه هیچی تا اخر زنگ داشت نصیحتمون میکرد

@An.Mehr
@Big boss
@Sahra.bl