جوانی ، یعنی جوانه زدن، یعنی تولدی دوباره در این جهان هستی! اما نوجوانی به چه معناست؟
نوجوانی یعنی جوانه ای که تلاش می کند با کنار زدن خاک، خودش به بالا برساند!
رنگ و بوی عشق و شادی و آرزو؛ ایامِ ارزشمند جوانی را خاطره انگیز می کند. جوانی پلی ست که خیلی زود از آن گذر می کنیم اما پیوسته خواستار پرواز به سوی آینده ایم. زمان که گذشت حسرت به بار می نشیند! و این هدیه روزگار است... جوانی همان سرمایه ای ست که از چنگت می رود و چشم که باز می کنی، خود را در قفس شمع و پروانه می یابی! که جز سوختن کار دیگری نداری...
زمان همچون باد میگذرد و حسرت روز های گم کرده کودکی را که از عشق ازشمند پدر و مادر که هدیه های خداوند هستند را بر دل میگذارد. اما هنوز امیدی برای شادی و خوشبختی در این روزگار وجود دارد و هنوز آرزو ها و زمان زیادی پیش رو داریم تا آینده خود را بسازیم، چون ما سرمایه جوانی را تازه بدست آوردیم تا قفس خاطره های گذشته و پوسته نا بالغ کودکی را بشکنیم و از پل سعادت خداوند گذر کنیم و به سمت آرزو ها و ایام خوب پرواز کنیم. چون ما جوان هستیم و روز های زیادی تا آب شدن و نابودی شمع زندگی مان وجود دارد.
برای ساختن آینده باید قفس آرزو هایت را بگشایی و آن هارا به پرواز در آوری.
حسرت خاطرات گم کرده و عشق ارزشمند از دست رفته را نخور و تنها مراقب گل امیدت باش زیرا که "امید" باارزش ترین سرمایه توست.
پس بر اسب سرکش روزگار بتاز و مجال نفسی تازه کردن را به او نده.
وزمان نشسته بر اسطوره ی خیال و حکم می دهد به جوانی
،نوجوانی که به دنبال گمشده اش است وبه تازگی قفس کودکی رادریده، حسرت راهدیه ی شادی میداند وحال اینده همچون مهربان دوستی بزرگ شدن را به او می اموزد،به او می اموزد ک چگونه خاطره ی شمع گل پروانه ی کودکی اش را مرهم زخم هایش کند.به او یاد می دهد چگونه بر باد پای عشق سوارشده واز پل ارزو بگذرد و آرمانش را به واقعیت تبدیل کند.به او یاد می دهد ترقی را،پیشرفت را،بزگ شدن را...
روزت مبارک اینده ای ارمانی را برایت ارزو دارم
____ایام جوانی ارزشمندتر از آن است که با خاطرهها و گم کردهها در حسرت بگذرانی. در زمان جوانی عشق را تجربه کن تا شادی را ببینی،امید داشته باش تا آیندهت سرمایهت شود.از قفسِ محدودیتها پل بزن به سمت آرزوهایت تا بهدست آوری بهترینهارا.هدیهی روزگار به تو همین جوانیست،پرواز کن و فراموش کن آنچه که روا نیست.
خاطره مانند جزیرهای در پس و آینده دشتی در پیش رو، حسرت روزگار مانند رودی خروشان و طغیان کرده بین این دو، عشق، امید و آرزو، هدیه هایی است ارزشمند که برای انسان پل محکمی بر روی این رود میسازد تا در ایام غم، از میان قفس شمعهای سوزان نا امیدی و گم کردههای درد آور قلب هایمان پرواز کنیم و قدم بر روی این پل بگذاریم، شادی تنها سرمایهی واقعی انسان است که زمان را در هم میشکند.
جوونی، هدیهی ارزشمندِ روزگاره، یه سرمایهست و آرزو و حسرتِ روزگار پیری! دست زمان اون رو خیلی سریع از ما میگیره. جوری زندگی کنیم که این ایام نشه حسرت، نشه اون یاقوت گمکرده، نشه قفسِ تنگِ خاطره؛ اون رو با امید، عشق، شادی و شور و نور و شمع بگذرونیم.
زمان می گذرد، جوانی خود را به ماننده پرنده ای درقفس بدون عشق ،شادی و امید سپری نکنید. جوانی را به ماننده هدیه وسرمایه ی ارزشمند بدانید که فرصت محدودی برای استفاده ازآن دارید جوانی به مانند شمعی درحال ذوب شدن بدانید به آسانی از دست می رود به مانند دره ای بدون پل برای بازگشت. پس تا زمان دارید قدر این هدیه را بدانید تا برای شما حسرت ایام وروزگار گذشته نماند.
ایام جوانی درست مانند پلی میماند که شما را از گذشته پر از آرزو و خاطره با استفاده از سرمایه های ارزشمندتان که یکی از این سرمایه ها زمان است که مانند پرواز شاهین پرسرعت در حال گذر است شما را به آینده می رساند. بهترین هدیه ای که به شما در ایام جوانی داده شده عشق و شادی و امیدی است که مانع از سقوط شما در قفس حسرت و ندامت می شوند. مبادا راحتان را در این ایام گم کنید تا همانند شمعی باشید که باسوختنش تنها نوری زیبا دارد اما با خاموش شدنش هیچکس یادش هم نخواهد کرد.