سلام به عمق سرمای پاییز
به نمناکی زمین های باران خورده
به دستان عاشقی که در هم گره خوردند و خیابان ها را گز میکنند.
و به بـ..وسـ..ـه های خشکیده ی دلشکستگان...
سلام!
حال همه ی ما خوب است
ملالی نیست جز گم شدن گاه به گاه خیالی دور
که مردم به آن شادمانیِ بی سبب می گویند
با این همه عمری اگر باقی بود
طوری از کنار زندگی میگذرم
که نه زانوی آهوی بی جفت بلرزد و
نه این دل ناماندگار بی درمان