متفرقه هنر سوالات جامع در مورد هنر

mah.s.a

۰•● ملکه الیزابت ●•۰
مترجم انجمن
عضویت
2019/08/24
ارسالی ها
4,490
امتیاز واکنش
10,641
امتیاز
921
هنرمند شخصی است که به آفرینش آثار هنری می‌پردازد یا در هر شاخه‌ای از فعالیت‌های انسانی که به هنر مربوط می‌شود در حال فعالیت است. استفاده از واژهٔ «هنرمند» در صحبت‌های روزمره (و حتی علمی و فرهنگی) معمولاً فقط به شخصی اشاره دارد که در هنرهای تجسمی مشغول فعالیت است.
هنرمند معمولاً به کسانی که برای تفنن به این امر مشغولند نیز اطلاق می‌شود. این اصطلاح برای موسیقی‌دانان، نوازندگان سازها و اجراکنندگان نمایش نیز به‌کار می‌رود و اما در مورد بازیگرها معمولاً از لفظ هنرپیشه استفاده می‌کنند؛ البته «هنرپیشه» در عین حالی که بار معنایی بسیار متفاوتی دارد، با هنرمند مترادف است.
در زبان پهلوی برای بیان دارندگی در واژه «هنر»، از پسوند«وند» (wand) استفاده می‌شد و فرد صاحب هنر، «هنروند» نامیده می‌شد. امروزه از پسوند «مند»، که آن هم نشانه دارندگی است، استفاده می‌کنیم.
و اما برای اینکه تعریفمان – از هنرمند جامع‌تر باشد، لازم است که تعریف علمی و دقیقی نیز از عنصر سوم، یعنی (زیبائی)، داشته باشیم.

زیبایی چیست؟​

هگل می‌گوید؛ (… تنها روح است که امری راستین و ذاتا همه شمول است. بنابر این، هر چیز زیبا، تنها زمانی حقیقتا زیباست، که با یک چنین والائی شریک بوده و پرداخته روح باشد!).
اما این نظر، از زیربار تعریف در رفتن است! درست مثل اینکه بپرسیم: اتومبیل چگونه حرکت می‌کند؟ و شما پاسخ دهید: نیروئی! آن را به حرکت وا می‌دارد، بدون اینکه توضیح دهید که چگونه؟ و به وسیلهء چه؟ و چرا؟! و حتی ابعاد این نیرو، برای خود ِ شما هم، نامشخص باشد.
دوست همه چیز دانمان! هرگز نتوانست توضیح دهد که، چرا روح یک معدنچی فقیر جنوب فرانسه ( در زمان وی ) قادر به درک زیبائی نهفته در یک اپرا، و درک شده توسط یک اشرافزادهء آلمانی نیست؟…
ارتباط برقرار کردن بین زیبائی – روح و ایده مطلق! اشتباه فاحشی بود، که تنها می‌توانست از رسوبات ذهنگرائی در یک اندیشه دیالکتیکی برخیزد. به تعبیری، در کنار بخاری دیواری سرمایه داری تازه بدوران رسیده لم دادن و برای هر چیزی تعریف جامعی ارائه دادن!
قرن‌ها پیش از هگل، افلاطون گفته بود؛ «… زیبا آن چیزی است که مفید باشد و هر چه زیان آور است، زشت است!».
اگر بگذریم که این گفته‌ها، مسائلی کلی و بدیهی ست، که هیچ چیز را حل نخواهد کرد، بر اساس این تعریف، توحش گلادیاتورها و کشتار بـرده‌ها در آنزمان، هم زیبا و هم مفید بنظر می‌رسیده است! افلاطون به این نکته توجه نداشته است که: مفید برای که؟ و زیان آور در جهت ِ چه؟
او تناسب ِ در اجزا را نیز مدنظر داشته و بی اعتناء به اینکه تناسب، امری نسبی – ذهنی و ذوقی است و نزد آدمیان با ارزشیابی و ارزش گذاری متفاوت.
اگر بخواهیم بر این روال پیش رویم، سخن به درازا می‌کشد و از بحث اصلی دور می‌شویم، بنابراین به دو نمونه دیگر بسنده می‌کنیم.
چرنیشفسکی می‌گوید: «… هنر، منعکس کنندهء زندگی ست. مفهوم زندگی، زندگی زیبا و زندگی آنطور که باید باشد، برای افرادی که متعلق به طبقات مختلف اجتماع اند، یکسان نیست» و از دیگر سو، پلخانف بیان می‌دارد که: «… نحوهء تلقی از زندگی و بنابراین، تصور و مفهوم زیبائی، با جریان رشد اقتصادی جامعه، تغییر می‌کند».
با این سابقه ذهنی، بسراغ طرح مجدد سوال خویش می‌رویم، زیبائی چیست؟
زیبائی در هنر، برقراری آنگونه روابط منطقی و ذوقی است، که بتواند بر اساس گزینش، پرورش و آفرینش، بین سه عنصر محوری، یعنی جهان خارج – حس انسانی و پالایش و پیرایش نظری و دِماغی، تطابق ایجاد کرده و بر منطق حسی مخاطب نیز منطبق گردد.
65c.jpg
 
  • پیشنهادات
  • mah.s.a

    ۰•● ملکه الیزابت ●•۰
    مترجم انجمن
    عضویت
    2019/08/24
    ارسالی ها
    4,490
    امتیاز واکنش
    10,641
    امتیاز
    921
    زیبایی یکی از مفاهیم فلسفی و مفهومی پیچیده و انتزاعی است.


    زیبایی می‌تواند یکی از ویژگی‌های وجودی در انسان، حیوان، مکان، شی، یا ایده باشد که یک تجربه ادراکی از لـ*ـذت یا رضایت را در وجود دیگران ایجاد می‌نماید.

    انقلاب کانت در فلسفه که به چرخش کوپرنیکی کانت مشهور است، توجه به زیبایی را از ابژه به سوبژه تغییر داد. در واقع مهم‌ترین تفاوت زیبایی‌شناسی مدرن با زیبایی‌شناسی کلاسیک در همین مسئله است که در دوران مدرن زیبایی از ویژگی‌های ذهن نگرنده شناخته شد نه یکی از ویژگی‌های ابژه.

    سرشت زیبایی یکی از پایدارترین و بحث‌انگیز موضوعات در فلسفه غرب است و به‌همراه چیستی هنر یکی از دو موضوع اساسی در زیبایی‌شناسی فلسفی می‌باشد. زیبایی به‌طور سنتی جزو ارزش‌های نهایی از جمله خوبی، حقیقت و عدالت شمرده شده‌است.

    اکنون این تعریف را بسط داده و به زبان ساده‌تر بیان می‌کنیم؛ زیبائی، زیوری نیست که به گردن هنر آویزان شود، بلکه نتیجه کارکرد انطباقی ارزش‌های موجود در اثر هنری، بر ارزش‌های مادی در ذهن مخاطب است. بنابراین، کاملا نسبی وفاقد جامعیت است.

    زیبائی قبل از اینکه یک واقعیت باشد، یک مفهوم ارزشی است، که کمیت و کیفیت آن، ارتباط مستقیم با سیستم اقتصادی – اجتماعی و بافت فکری و فلسفی و فرهنگی و حتی سنتی جامعه دارد.

    با این مختصر درمورد زیبائی، اکنون می‌توان گفت؛ هنرمند، جراحی ست با خاستگاه و خواستگاه مشخص اقتصادی – اجتماعی، که سعی در متبلور کردن کیفیتی حسی – هوشمندانه – متفکرانه و زیبائی شناسانه و جهت دار، در پدیده‌ای بدیع دارد. پدیده‌ای که آن را هنر می‌نامیم و خالق آن را؛ هنرمند !

    در آخر برای اینکه هنرمند شوید باید حس دیوانگی درون خود را بیدار کنید تا بتوانید در مقابل عادت‌ها و رفتارهایی که شما را از انجام کارهای مخالف خواسته‌هایتان باز می‌دارد بایستید!
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا