فلسفی معرفی مکاتب فلاسفه

فاطمه صفارزاده

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2018/02/22
ارسالی ها
9,452
امتیاز واکنش
41,301
امتیاز
901
محل سکونت
Mashhad
بسمه تعالی

سلام.
در این تاپیک قراره به معرفی انواع مکاتب فلسفه بپردازیم.
پست‌گذاشتن آزاده اما به شرطی که با موضوع تاپیک هم‌خوانی داشته باشه.
 
  • پیشنهادات
  • فاطمه صفارزاده

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/02/22
    ارسالی ها
    9,452
    امتیاز واکنش
    41,301
    امتیاز
    901
    محل سکونت
    Mashhad
    آکادمی (به یونانی باستان: Ἀκαδήμεια) مدرسه‌ای بود که آن را افلاطون در سال ۳۸۷ پیش از میلاد در آتنتأسیس کرد. ارسطو به مدت بیست سال در آنجا به تحصیل علم مشغول بود و چون از بر عهده گرفتن ریاست آکادمی نومید شد، مدرسهٔ خود موسوم به لوکیوم را بنیان نهاد. آکادمی در سرتاسر دورهٔ هلنیستی به عنوان یک مدرسهٔ مروج شک‌گرایی به فعالیت خود ادامه داد تا آنکه پس از مرگ فیلو اهل لاریسا در سال ۸۳ پیش از میلاد به پایان حیات خود رسید. با وجود آنکه در عهد رومی‌ها، فلاسفه به آموزش فلسفهٔ افلاطونی در آتن ادامه دادند اما نزدیک به نیم قرن طول کشید تا در سال ۴۱۰ میلادی دوباره آکادمی را از نو بنیان نهند تا مرکزی برای ترویج فلسفهٔ نوافلاطونی شود. آکادمی تا سال ۵۲۹ میلادی پا بر جا ماند تا آنکه نهایتاً توسط ژوستینین یکم برای همیشه تعطیل شد.

    250px-Attica_06-13_Athens_28_Academy_of_Athens.jpg

    نمایی از ساختمان آکادمی آتن که در یونان مدرن جایگزین آکادمی افلاطون شده‌است.
     

    فاطمه صفارزاده

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/02/22
    ارسالی ها
    9,452
    امتیاز واکنش
    41,301
    امتیاز
    901
    محل سکونت
    Mashhad
    300px-Spangenberg_-_Schule_des_Aristoteles.jpg

    مدرسه ارسطو، اثر نقاشی از دههٔ ۱۸۸۰ میلادی
    فلسفه مَشّاء یا مکتب مشاء مکتبی از فلسفه است که از آموزه‌های ارسطو الهام می‌گیرد. در عین حال، فلسفه مشایی، یکی از سه شاخه اصلی فلسفه اسلامی است که از فلسفهٔ یونان و به ویژه ارسطو و تفاسیر نوافلاطونی آن سرچشمه گرفته‌است.
    ابوعلی سینا وفارابی نیز در این مکتب به تحصیل پرداخته‌اند.
     
    آخرین ویرایش:

    فاطمه صفارزاده

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/02/22
    ارسالی ها
    9,452
    امتیاز واکنش
    41,301
    امتیاز
    901
    محل سکونت
    Mashhad
    مکتب فلسفی اشراق، توسط شهاب‌الدین سهروردی یاشیخ‌ اشراق، در اواخر قرن ششم و اوایل قرن هفتم، ارائه شد. وی، در کتاب حکمت‌الاشراق، به اصول و فروع این نظریه، پرداخته‌است.

    خلاصه حکمت اشراق

    سُهرَوَردی، در ضمن تحصیل، چنین استنباط کرد که موجودات دنیا از نور، به وجود آمده، و انوار، به یکدیگر می‌تابند و آن تابش متقابل را اشراق خواند و به همین جهت لقب شیخ الاشراق را یافت.

    سهروردی می‌گفت که حکمت، بر دو نوع است: حکمت لدنی و حکمت عتیق. حکمت عتیق، یعنی حکمت قدیم، همواره بوده، و در قدیم هندی‌ها و ایرانی‌ها و بابلی‌ها ومصری‌ها و بعد از آن یونانی‌ها برخوردار بوده‌اند. اما حکمت لدنی خاصان از آن برخوردار می‌شوند؛ اما در آغاز این دو حکمت از یک مبدأ سرچشمه می‌گرفته و آن ادریسبوده که نام دیگر آن هرمس است. بعد از اینکه مردم حکمت از ادریس آموختند به عقیده او به دو شاخه شد که یکی به سمت ایران ودیگری به‌طرف مصر و بعد این دو شاخه وارد اسلام گردید.
     

    فاطمه صفارزاده

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/02/22
    ارسالی ها
    9,452
    امتیاز واکنش
    41,301
    امتیاز
    901
    محل سکونت
    Mashhad
    حکمت متعالیه، مکتب ملاصدرا است که بر پایهٔ «وجود» و تمایز آن از «ماهیت» استوار است. پس از وی این مکتب توسط علمای مسلمان پرورده شد. پیش از ملاصدرا فیلسوفان قادر به فهم تفاوت این دو نبودند، اما ملاصدرا مرز این دو مفهوم را به خوبی روشن نمود.
     

    فاطمه صفارزاده

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/02/22
    ارسالی ها
    9,452
    امتیاز واکنش
    41,301
    امتیاز
    901
    محل سکونت
    Mashhad
    مکتب سنت‌گرایی، رویکردی در فلسفه معاصر است که نسبت به مدرنیته و فلسفه جدید در غرب موضعی بشدت انتقادی دارد و خواهان احیای دانش و خرد در معنایقدسی است. باور بنیادین و مرکزی در این مکتب اعتقاد بهخرد جاویدان می‌باشد که مبنی بر حضور یک حقیقت فراطبیعی مشترک، جاویدان و جهانی در بطن سنت‌های معتبر دینی می‌باشد و علم تجربی مدرن را که رویکردیسکولار به جهان و انسان دارد را نقد می‌کنند. این مکتب بردین‌شناسی تطبیقی در دوره معاصر بسیار اثرگذار بوده‌است. در جهان اسلام، این مکتب با پیوند با تصوفجای پایی میان مردم یافته‌است. همچنین با آیین‌ها و ادیان شرق دور پیوند دارد.

    مهمترین متفکران این مکتب در سده بیستم رنه گنون(عبدالواحد یحیی)، آننده کومرسوامی و فریتهیوف شوئون (عیسی نورالدین احمد) بوده‌اند. همچنین، از دیگر متفکران سرشناس این مکتب تیتوس بورکهارت، مارتین لینگز (ابوبکر سراج‌الدین)، سید حسین نصر هستند.
     

    فریماه فارسی

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/10/06
    ارسالی ها
    101
    امتیاز واکنش
    1,539
    امتیاز
    376
    تمثیل غار افلاطون:
    تمثیل غار یا غار افلاطون تمثیلی است که توسط افلاطون در کتاب جمهور طرح شده و برای توضیح نظریهٔ عالم مُثُل خود به کار بـرده‌است. این تمثیل به احتمالِ خیالی بودن یا نادرست بودن تصورات و عقاید انسان‌ها اشاره دارد.
    بتدا یک غار را در نظر بگیرید، که در آن تعدادی انسان در حالی که به دیوار غل و زنجیر شده‌اند، به طوری که همیشه رویشان به سمت دیوار روبه‌رو بوده‌است و هیچگاه پشت سر خود را نگاه نکرده‌اند. در پشت این افراد آتشی روشن است و در جلوی این آتش نیز مجسمه‌هایی قرار دارند و هنگامی که حرکت می‌کنند سایهٔ آنها بر دیوار روبه‌رو می‌افتد. در واقع این مجسمه‌ها همان اعتقادات این گروه از افراد هستند که سایهٔ آنها بر روی دیوار منعکس می‌شود.

    در این میان، ناگهان زنجیر از پای یکی از این زندانیان که به سوی دیوار غار نشسته‌است بازمی‌گردد؛ و آن شخص به عقب برمیگردد و پشت خود را می‌بیند و سپس از دهانهٔ غار به بیرون می‌رود. او تازه متوجه می‌شود که حقیقت چیزی جز آن است که در داخل غار قرار داشت. در واقع، این جهانِ خارج همان عالم مثل افلاطونی است که شخص، هنگامی که به آن می‌رسد متوجه می‌شود که حقایقِ جهان چیزی جز این است و داخل غار کجا و خارج آن کجا! شخصی که به عالم خارج از غار رفته و از آن آگاهی کسب کرده‌است تصمیم می‌گیرد که به غار برگردد و دیگران را نیز از این حقیقت آگاه کند؛ و هنگامی که به سوی آنان می‌رود تا آنها را نسبت به جهانِ خارج آگاه کند و بگوید که حقیقت چیزی جز این است که شما به آن دل بسته‌اید، با برخورد سرد زندانیان مواجه می‌شود، و آنان حرف وی را دروغ می‌پندارند.

    در واقع این نظریه افلاطون به این اشاره دارد که خیر مطلق در جهان مثل است و اگر کسی میخواهد به اخلاقیات دست پیدا کند باید به عالم مثل راه پیدا کند.که ارسطو با نقد این سخن میگوید:اگر این عالم، سایه عالم مثل است و همه چیز عالم مثل خوب است پس بدی های انسان ها ناشی از چه چیزی است؟

     
    آخرین ویرایش:

    فریماه فارسی

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/10/06
    ارسالی ها
    101
    امتیاز واکنش
    1,539
    امتیاز
    376
    حالا که در پست قبل به رساله جمهور افلاطون اشاره شد، یک کم بیشتر در باره این کتاب بدونیم بد نیست:
    کتتاب جمهور (به انگلیسی: Republic) که در فارسی با نام جمهوریت نیز شهرت دارد اثر سترگ فلسفی افلاطون است که از مشهورترین و تأثیرگذارترین متون کلاسیک فلسفه سیـاس*ـی در غرب به‌شمار می‌آید. کتاب شامل ۱۰ نمایشنامه به صورت گفتگو میان سقراط و افراد دیگر است و در آن به مسایلی از قبیل عدالت، نوع حکومت و حقیقت پرداخته شده‌است.
    اما آنچه که مهمه نظریه های دولت داریه که در این کتاب مطرح شده:
    پنج دولت افلاطون گونه‌ای دسته‌بندی است که افلاطون در رسالهٔ جمهوری مطرح کرده‌است و حکومت‌های ممکن را به پنج دسته تقسیم‌بندی می‌کند. افلاطون همچنین در هم‌ارزی هر یک از این حکومت‌ها، فرد انسانی ویژه‌ای را قرار می‌دهد و به شباهت‌های حکومت و فرد همتراز آن می‌پردازد. گفتنی است که هرچه این فهرست پیش تر برود فاصله از حکومت ایده‌آل و مطلوب افزایش می‌یابد.
     

    فریماه فارسی

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/10/06
    ارسالی ها
    101
    امتیاز واکنش
    1,539
    امتیاز
    376
    1- آریستوکراسی
    منظور از نخبه‌سالاری یا آریستوکراسی (به فرانسوی: Aristocratie) نظریه و عمل گروهی نخبه در امر حکومت است. این گروه معمولاً امتیازات موروثی ندارند و از نظر فرمانروایی شایسته‌ترینِ همه انتخاب می‌شوند. این معنی اصلی اصطلاح است که حاوی توجیهی اخلاقی برای حاکمیت چنین نخبگانی است.[نیازمند منبع] پیدا کردن معیارهای پذیرفتنی برای همگان که براساس آنها بتوان گفت گروه «بهین» در یک جامعهٔ معین، چه کسانی هستند، البته بسیار دشوار است و عملاً هم چنین معیارهایی را به ندرت به کار گرفته‌اند.

    افلاطون میان فیلسوف سالاری و نخبه‌سالاری با عبارات زیر فرق گذاشته بود: " انتخاب بر اساس خرد، فیلسوف شاهی است؛ و انتخاب بر اساس شایستگی و خِرد، نخبه‌سالاری. همچنین افلاطون بر این عقیده بود که هنر (یا فضیلت) معرف نخبه‌سالاری است همان گونه که ثروت معرف اشراف‌سالاری و آزادی معرف مردم‌سالاری نیست. " با این وجود در بسیاری موارد کلمهٔ نخبه‌سالاری با خردسالاری مترادف فرض می‌شود.[

    • در عرف، حکومتی را «نخبه‌سالار» می‌خوانند که قدرت دولت در آن مطلق و در دست طبقهٔ ممتاز باشد و آن طبقه، حاکمیت را از راه وراثت و امتیازهای طبقه‌ای در دست گرفته باشد و دیگر طبقات را در آن راه نباشد. این نوع حکومت امروزه در کمتر جای جهان دیده می‌شود و جای خود را به دیکتاتوری‌های اشراف‌سالارانه سپرده‌است.
    • آریستوکراسی (نخبه‌سالاری) از ریشهٔ یونانی aristos kratia به معنای بهترین حکومت، یا حکومت بهین‌کسان آمده‌است
    درحال حاضر، ایالات متحده از سیستمی شبه‌آریستوکرات استفاده میکند که با نام مجمع گزینندگان شناخته میشود.
     

    فریماه فارسی

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/10/06
    ارسالی ها
    101
    امتیاز واکنش
    1,539
    امتیاز
    376
    2-تیموکراسی
    تیموکراسی اصطلاحی است که ارسطو آن را در معنی مالک‌سالاری و افلاطون در معنی شرف‌سالاری به‌کار بـرده‌اند. مالک‌سالاری به این معنی است که تنها بزرگ‌زمین‌داران حق مشارکت در امور دولتی و حکومتی را داشته باشند.

    از سوی دیگر، این اصطلاح را افلاطون در جمهور خود در مورد حکومتی به‌کاربرده است که به دست اشخاصی اداره می‌شود که تنها به خاطر شرف و افتخار کار می‌کنند نه بر اساس عدالت و قضائیات و اموال و عناوین دیگر. وی معتقد است در تیموکراسی به جای عقل و حکمت «وهم و جاه طلبی» حکم می‌راند و ... اولین پیش‌نیاز برای بازگشتن از آریستوکراسی است. در این حکومت زمینه مال دوستی پدید می‌آید و با چیرگی حرص و میـ*ـل نوع دیگر سیاست، یعنی اشراف‌سالاری شکل می‌گیرد که در آن اقتدار بر پایه‌ی شایستگی‌های مادی سازمان می‌یابد و «عقل» که مبنای آریستوکراسی است و «جاه طلبی» که مبنای تیموکراسی است هر دو تحت تسلط آزمندی قرار می‌گیرند. اختلاف فقیران و ثروتمندان زیاد شده و زمینه‌ی شورش و جنگ داخلی فراهم می‌شود و با غلبه‌ی مخالفانِ اشراف‌سالاری، دموکراسی پدید می‌آید.
     
    آخرین ویرایش:
    بالا