- عضویت
- 2018/09/08
- ارسالی ها
- 114
- امتیاز واکنش
- 818
- امتیاز
- 346
- سن
- 24
ازوانم را بـ*غـل میکنم و خیابان ولیعصر را طی میکنم ....ساعت هشت شب است و صدای خواننده ای که پخش میشود نظرم را جلب میکند
ارام روی جدل خیابان مینشینم ...ارامش صدای خواننده با غم میان کلامش پارادوکس عجیبی است که به دلم نشسته است
لعنت به شب های بعد از تو ♫#*
به دردی که ماند از تو♫#*
به دادم نمیرسی♫#*
خاطرات رژه میروند ...انگار همین دیروز بود که برای اولین بار دیدمت
همین خیابان بود
ولیعصر تمام نشدنی
تنها تفاوتش، روشنیه روز دیدارمان بود!
موهایت همچون افتاب میدرخشید و منی که از فصل تابستان متنفر بودم میان ان گرمای کلافه کننده دلبسته مردی با تشعشع افتاب گونه موهایش شده بودم
و چه ناگهانی توهم عاشق گیسوان به رنگ صورتی ام شده بودی
سناریوی عاشقیمان را شاد نوشتیم اما...کاش برای داستانمان پایان تلخی را رقم نمیزدیم!
رفتی آواره شد خانه ، ماندم غریبانه ، لعنت به بی کسی♫#*
صدای خنده هایمان در گوشم میپیچد
مردجانم کجایی که بی تو قلبم ریتم لرزش گرفته است
جان جانانم دلم غمگین است ...
همان دلی که تپش هایش را عاشقانه میپرستیدی
قلب من اینچنین آسان نمیلرزید♫#*
عشقت اما به غم هایش نمیارزید♫#*
ان شب نحس را به یاد می اورم
خودت گفتی میروی و خودت اشک ریختی...خودت گفتی برو و زار زدی
قربان ان دریای مواج چشمانت بروم حال دلت خوش است؟ حال که تنهایم گذاشته ای؟
دنیا را بردی همراهت به نابودی♫#*
گوشی لرزانم را از جیب بارانی ام در میاورم...بیست تماس از دست رفته
میبینی؟ حتی نمیگذارند یک روز به حال خودمان باشیم
تو که نیستی انگار هیچ کس کنار من نیست
دنیا غم شد مگه تو چند نفر بودی♫#*
وارد اینستاگرام میشوم و روح وارانه استوری یارغار دیرینه ام را چک میکنم
لبانم را میگزم...شوری خون را حس میکنم....موهایت...موهایت کجا رفته اند؟
مو قشنگ جانم ...حداقل یک سانتی کوتاهشان نمیکردی...اصلا سرباز هستی که هستی...مسعول پادگانتان هم اگر ان فرفری های طلایی را دیده بود برای داشتنش به تو ارفاغ میکرد
لعنت به شبهای بعد از تو ، به دردی که ماند از تو♫#*
سرم را به سمت پسرکی که اهنگ از تلفن همراهش پخش میشود برمیگردانم....
دلم برای او میسوزد...
شاید اوهم دلش برای گیسوان نارنجی رنگ دخترکی تنگ است...
اما
دلتنگی اش هیچ وقت به پای دلتنگی یک زن نمیرسد
اهی میکشم و
پست های جدیدش را لایک میکنم ...حلقه میان دستش برای زبان درازی میکند...
بی رحم نبودی پسرک جان شرور!
به دادم نمیرسی♫#*
سرم را رو به اسمان سیاه رنگ بلند میکنم
قطره اشکی از چشمانم جاری میشود و همراه با خواننده زمزمه میکنم: لعنت به بی کسی♫#*
ارام روی جدل خیابان مینشینم ...ارامش صدای خواننده با غم میان کلامش پارادوکس عجیبی است که به دلم نشسته است
لعنت به شب های بعد از تو ♫#*
به دردی که ماند از تو♫#*
به دادم نمیرسی♫#*
خاطرات رژه میروند ...انگار همین دیروز بود که برای اولین بار دیدمت
همین خیابان بود
ولیعصر تمام نشدنی
تنها تفاوتش، روشنیه روز دیدارمان بود!
موهایت همچون افتاب میدرخشید و منی که از فصل تابستان متنفر بودم میان ان گرمای کلافه کننده دلبسته مردی با تشعشع افتاب گونه موهایش شده بودم
و چه ناگهانی توهم عاشق گیسوان به رنگ صورتی ام شده بودی
سناریوی عاشقیمان را شاد نوشتیم اما...کاش برای داستانمان پایان تلخی را رقم نمیزدیم!
رفتی آواره شد خانه ، ماندم غریبانه ، لعنت به بی کسی♫#*
صدای خنده هایمان در گوشم میپیچد
مردجانم کجایی که بی تو قلبم ریتم لرزش گرفته است
جان جانانم دلم غمگین است ...
همان دلی که تپش هایش را عاشقانه میپرستیدی
قلب من اینچنین آسان نمیلرزید♫#*
عشقت اما به غم هایش نمیارزید♫#*
ان شب نحس را به یاد می اورم
خودت گفتی میروی و خودت اشک ریختی...خودت گفتی برو و زار زدی
قربان ان دریای مواج چشمانت بروم حال دلت خوش است؟ حال که تنهایم گذاشته ای؟
دنیا را بردی همراهت به نابودی♫#*
گوشی لرزانم را از جیب بارانی ام در میاورم...بیست تماس از دست رفته
میبینی؟ حتی نمیگذارند یک روز به حال خودمان باشیم
تو که نیستی انگار هیچ کس کنار من نیست
دنیا غم شد مگه تو چند نفر بودی♫#*
وارد اینستاگرام میشوم و روح وارانه استوری یارغار دیرینه ام را چک میکنم
لبانم را میگزم...شوری خون را حس میکنم....موهایت...موهایت کجا رفته اند؟
مو قشنگ جانم ...حداقل یک سانتی کوتاهشان نمیکردی...اصلا سرباز هستی که هستی...مسعول پادگانتان هم اگر ان فرفری های طلایی را دیده بود برای داشتنش به تو ارفاغ میکرد
لعنت به شبهای بعد از تو ، به دردی که ماند از تو♫#*
سرم را به سمت پسرکی که اهنگ از تلفن همراهش پخش میشود برمیگردانم....
دلم برای او میسوزد...
شاید اوهم دلش برای گیسوان نارنجی رنگ دخترکی تنگ است...
اما
دلتنگی اش هیچ وقت به پای دلتنگی یک زن نمیرسد
اهی میکشم و
پست های جدیدش را لایک میکنم ...حلقه میان دستش برای زبان درازی میکند...
بی رحم نبودی پسرک جان شرور!
به دادم نمیرسی♫#*
سرم را رو به اسمان سیاه رنگ بلند میکنم
قطره اشکی از چشمانم جاری میشود و همراه با خواننده زمزمه میکنم: لعنت به بی کسی♫#*