- عضویت
- 2017/05/18
- ارسالی ها
- 35,488
- امتیاز واکنش
- 104,218
- امتیاز
- 1,376
دانشگاه سما:
در مورد دانشگاه سما اطلاعات زیادی ندارم، اما فکر میکنم همین علمی-کاربردی باشد، فقط توسط دانشگاه آزاد برگزار میشود. به هر حال، تا وقتی علمی-کاربردی وجود دارد، در مورد سما صحبت نکنیم بهتر است. سما را بگذارید برای بچه مایهدارها... :)
دانشگاه غیرانتفاعی:
اساتید این دانشگاهها هم معمولاً در سطح همانهایی هستند که در علمی-کاربردی تدریس میکنند (مثلاً من و همکارانم همه هم در دانشگاه علمی-کاربردی تدریس میکنیم و هم در غیرانتفاعی). سرفصلها هم تا حد بسیار زیادی شبیه به همینهاست. اما دانشجویان آن معمولاً استعداد کمتری نسبت به علمی-کاربردی دارند. بنابراین غیرانتفاعی را به هیچ وجه پیشنهاد نمیکنم.
آپدیت در تابستان ۹۴: من خودم تدریس در چند غیرانتفاعی را به خاطر افتضاح بودن سطح دانشجویانش کنسل کردم. همه اساتید معتقدند دانشجویان علمی-کاربردی سطح بالاتری نسبت به غیرانتفاعی دارند. (حداقل در شهرهای کوچکتر اینطور است)
دانشگاه پیام نور:
در مورد دانشگاه پیام نور از چند نفر از دانشجویانی که در کلاسهای آزاد شبکه و برنامهنویسی C++ بنده شرکت میکنند و در پیام نور درس میخوانند سؤال کردم که واحدها چطور است؟ مگر درس شبکه و برنامه نویسی ندارید که به این کلاسها میآیید؟ گفتند: همه چیز در پیام نور تئوری است. هیچ کلاسی واحد عملی ندارد. فقط باید بخوانیم و حفظ کنیم و برویم امتحان بدهیم.
به نظر میرسد دو بار هزینه کردن است. یعنی یک بار به دانشگاه بدهید و یک بار هم مجبور باشید به کلاسهای آزاد بروید که چیزی یاد بگیرید.
آپدیت: در مورد پیام نور در مطلب «پیشنهاد برای فارغ التحصیلان: در رشتههای دیگر تحصیل کنید!» (که پیشنهاد میکنم حتماً بخوانید) توضیح دادهام. الان من خودم در دو رشته در دانشگاه پیام نور به عنوان دانشجو دارم درس میخوانم: رشته مترجمی زبان انگلیسی و رشته روانشناسی. در این چند ترمی که گذشته من یک استادمان را هم ندیدهام. یعنی سر کلاس نرفتهام و اجبار و لزومی ندارد که بروم. فقط کتابهای منبع را خواندهام و با نمره عالی واحد پاس کردهام. پس، همانطور که در آن مطلب گفتهام، این دانشگاه بیشتر برای کسانی مفید است که مثل من بار چندمشان است که میروند دانشگاه و میخواهند برای تفریح و کسب دانش جانبی دانشگاه بروند نه برای کسی که میخواهد برای یک شغل اماده شود! و از این بین، فقط رشتههایی که دروس عملی ندارند در این دانشگاه جواب میدهند وگرنه رشتهای مثل کامپیوتر بعید است در این دانشگاه به جایی برسد...
نکته یکی مانده به آخر:
تأکید میکنم که هیچ چیز به اندازه استاد مهم نیست. ما در دانشگاه آزاد، یکی از دروسمان با یک دکترای رشته کامپیوتر ارائه شد. خانم دکتر کسرشأنشان میآمد که بیایند سر کلاس. یکی دو بار زیارتشان کردیم، اما جلسات دیگر، هر بار یکی از شاگردان خود در مقطع ارشد را میفرستاد. این دانشجو نمیدانست قبلی تا کجا گفته و خلاصه درس مهمی به نام طراحی الگوریتم ماستمالی شد رفت!
پس این نیست که اگر جایی پر بود از دکترا، آنجا بهتر است. اتفاقاً من معتقدم هر چه مدرک یک استاد بالاتر باشد، (اگر خدا و پیغمبر نشناسد) دانشجوها بیشتر ضرر میکنند. اما اگر اهل حساب و کتاب و حلال و حرام باشد، حالا میشود در موردش بحث کرد.
مهم این است که در دانشگاه، در انتخاب واحدها، اساتیدی را انتخاب کنید که میدانید حواسشان به کلاس و درس است! نه اینکه آمدهاند که حاضری بزنند و حقوقشان را بگیرند.
از بین اساتید، استادی را انتخاب کنید که تمام انرژیاش را برای دانشجو بگذارد و از همه مهمتر از دانشجو تکلیف و تمرین بخواهد نه اینکه او را رها کند.
نکته آخر: قسمت
دقت کنید که قسمت هر چه باشد، همان میشود. باید از خدا بخواهید که قسمت شما زیبا باشد (که البته شرط آن این است که خودتان و کارهایتان زیبا باشند که خدا هم سرنوشت را زیبا رقم بزند). قرار نیست اگر شما دولتی قبول شدید، بشوید علامه دهر یا اگر دانشگاه سطح پایین قبول شدید، عقب بمانید! مطلب "توصیه هایی به دانشجویان رشته کامپیوتر" را حتماً مطالعه کنید و نکات آن را به کار ببرید. خدا را شکر این روزها اگر کسی بخواهد، میتواند حتی بدون حضور استاد و دانشگاه مباحث کامپیوتری را تا حد بسیار پیشرفته یاد بگیرد. فقط کمی به علاقه و اراده نیاز دارد.
ممکن است شما در دانشگاه دولتی قبول شوید و به خاطر چهار سال دور بودن از شهرتان نتوانید خودتان را جا بیاندازید و مجبور شوید تا آخر عمر همانجایی زندگی کنید که درس خواندید یعنی دور از شهرتان. (که مثلاً برای من یک عذاب است! اتفاقاً این روزها یکی از دوستان را میبینم که بیکار میگردد در حالی که از دانشگاه تهران لیسانس دارد. فقط به این خاطر که چهار سال از شهر دور بوده)
یا ممکن است در علمی-کاربردی و از آن بدتر در دانشگاه آزاد قبول شوید و در کنارش انگلیسیتان را قوی کنید و با تماشای کورسهای دانشگاههای برتر دنیا اطلاعاتی در سطح آن دانشگاهها کسب کنید. (تمام دانشگاههای مطرح دنیا کورسهای دانشگاهیشان را به صورت ویدئویی ضبط و آنلاین کردهاند)
به هر حال، بعد از بررسی، یکی را انتخاب کنید و بقیه را توکل کنید به خدا و با تمام وجود به درس و مطالعه بپردازید. هر وقت احساس کردید یک شخص یا یک عامل باعث شده است که شما از درس و مطالعه دور یا زده شوید، بدانید که آن موضوع یک مانع است که باید با موفقیت از روی آن بپرید تا در مسابقهای که بین انسانهاست پیروز شوید.
از تمام دانشجویانی که در دانشگاههای مختلف درس خواندهاند عاجزانه خواهش میکنم تجربه خود را به صورت منطقی و روان در بخش نظرات این مطلب بیان کنند تا صدها کاربر دیگر که این مطلب را با جستجو و یا راههای دیگر مییابند مطالعه کنند و از آنها استفاده کنند.
موفق باشید؛
حمید رضا نیرومند
در مورد دانشگاه سما اطلاعات زیادی ندارم، اما فکر میکنم همین علمی-کاربردی باشد، فقط توسط دانشگاه آزاد برگزار میشود. به هر حال، تا وقتی علمی-کاربردی وجود دارد، در مورد سما صحبت نکنیم بهتر است. سما را بگذارید برای بچه مایهدارها... :)
دانشگاه غیرانتفاعی:
اساتید این دانشگاهها هم معمولاً در سطح همانهایی هستند که در علمی-کاربردی تدریس میکنند (مثلاً من و همکارانم همه هم در دانشگاه علمی-کاربردی تدریس میکنیم و هم در غیرانتفاعی). سرفصلها هم تا حد بسیار زیادی شبیه به همینهاست. اما دانشجویان آن معمولاً استعداد کمتری نسبت به علمی-کاربردی دارند. بنابراین غیرانتفاعی را به هیچ وجه پیشنهاد نمیکنم.
آپدیت در تابستان ۹۴: من خودم تدریس در چند غیرانتفاعی را به خاطر افتضاح بودن سطح دانشجویانش کنسل کردم. همه اساتید معتقدند دانشجویان علمی-کاربردی سطح بالاتری نسبت به غیرانتفاعی دارند. (حداقل در شهرهای کوچکتر اینطور است)
دانشگاه پیام نور:
در مورد دانشگاه پیام نور از چند نفر از دانشجویانی که در کلاسهای آزاد شبکه و برنامهنویسی C++ بنده شرکت میکنند و در پیام نور درس میخوانند سؤال کردم که واحدها چطور است؟ مگر درس شبکه و برنامه نویسی ندارید که به این کلاسها میآیید؟ گفتند: همه چیز در پیام نور تئوری است. هیچ کلاسی واحد عملی ندارد. فقط باید بخوانیم و حفظ کنیم و برویم امتحان بدهیم.
به نظر میرسد دو بار هزینه کردن است. یعنی یک بار به دانشگاه بدهید و یک بار هم مجبور باشید به کلاسهای آزاد بروید که چیزی یاد بگیرید.
آپدیت: در مورد پیام نور در مطلب «پیشنهاد برای فارغ التحصیلان: در رشتههای دیگر تحصیل کنید!» (که پیشنهاد میکنم حتماً بخوانید) توضیح دادهام. الان من خودم در دو رشته در دانشگاه پیام نور به عنوان دانشجو دارم درس میخوانم: رشته مترجمی زبان انگلیسی و رشته روانشناسی. در این چند ترمی که گذشته من یک استادمان را هم ندیدهام. یعنی سر کلاس نرفتهام و اجبار و لزومی ندارد که بروم. فقط کتابهای منبع را خواندهام و با نمره عالی واحد پاس کردهام. پس، همانطور که در آن مطلب گفتهام، این دانشگاه بیشتر برای کسانی مفید است که مثل من بار چندمشان است که میروند دانشگاه و میخواهند برای تفریح و کسب دانش جانبی دانشگاه بروند نه برای کسی که میخواهد برای یک شغل اماده شود! و از این بین، فقط رشتههایی که دروس عملی ندارند در این دانشگاه جواب میدهند وگرنه رشتهای مثل کامپیوتر بعید است در این دانشگاه به جایی برسد...
نکته یکی مانده به آخر:
تأکید میکنم که هیچ چیز به اندازه استاد مهم نیست. ما در دانشگاه آزاد، یکی از دروسمان با یک دکترای رشته کامپیوتر ارائه شد. خانم دکتر کسرشأنشان میآمد که بیایند سر کلاس. یکی دو بار زیارتشان کردیم، اما جلسات دیگر، هر بار یکی از شاگردان خود در مقطع ارشد را میفرستاد. این دانشجو نمیدانست قبلی تا کجا گفته و خلاصه درس مهمی به نام طراحی الگوریتم ماستمالی شد رفت!
پس این نیست که اگر جایی پر بود از دکترا، آنجا بهتر است. اتفاقاً من معتقدم هر چه مدرک یک استاد بالاتر باشد، (اگر خدا و پیغمبر نشناسد) دانشجوها بیشتر ضرر میکنند. اما اگر اهل حساب و کتاب و حلال و حرام باشد، حالا میشود در موردش بحث کرد.
مهم این است که در دانشگاه، در انتخاب واحدها، اساتیدی را انتخاب کنید که میدانید حواسشان به کلاس و درس است! نه اینکه آمدهاند که حاضری بزنند و حقوقشان را بگیرند.
از بین اساتید، استادی را انتخاب کنید که تمام انرژیاش را برای دانشجو بگذارد و از همه مهمتر از دانشجو تکلیف و تمرین بخواهد نه اینکه او را رها کند.
نکته آخر: قسمت
دقت کنید که قسمت هر چه باشد، همان میشود. باید از خدا بخواهید که قسمت شما زیبا باشد (که البته شرط آن این است که خودتان و کارهایتان زیبا باشند که خدا هم سرنوشت را زیبا رقم بزند). قرار نیست اگر شما دولتی قبول شدید، بشوید علامه دهر یا اگر دانشگاه سطح پایین قبول شدید، عقب بمانید! مطلب "توصیه هایی به دانشجویان رشته کامپیوتر" را حتماً مطالعه کنید و نکات آن را به کار ببرید. خدا را شکر این روزها اگر کسی بخواهد، میتواند حتی بدون حضور استاد و دانشگاه مباحث کامپیوتری را تا حد بسیار پیشرفته یاد بگیرد. فقط کمی به علاقه و اراده نیاز دارد.
ممکن است شما در دانشگاه دولتی قبول شوید و به خاطر چهار سال دور بودن از شهرتان نتوانید خودتان را جا بیاندازید و مجبور شوید تا آخر عمر همانجایی زندگی کنید که درس خواندید یعنی دور از شهرتان. (که مثلاً برای من یک عذاب است! اتفاقاً این روزها یکی از دوستان را میبینم که بیکار میگردد در حالی که از دانشگاه تهران لیسانس دارد. فقط به این خاطر که چهار سال از شهر دور بوده)
یا ممکن است در علمی-کاربردی و از آن بدتر در دانشگاه آزاد قبول شوید و در کنارش انگلیسیتان را قوی کنید و با تماشای کورسهای دانشگاههای برتر دنیا اطلاعاتی در سطح آن دانشگاهها کسب کنید. (تمام دانشگاههای مطرح دنیا کورسهای دانشگاهیشان را به صورت ویدئویی ضبط و آنلاین کردهاند)
به هر حال، بعد از بررسی، یکی را انتخاب کنید و بقیه را توکل کنید به خدا و با تمام وجود به درس و مطالعه بپردازید. هر وقت احساس کردید یک شخص یا یک عامل باعث شده است که شما از درس و مطالعه دور یا زده شوید، بدانید که آن موضوع یک مانع است که باید با موفقیت از روی آن بپرید تا در مسابقهای که بین انسانهاست پیروز شوید.
از تمام دانشجویانی که در دانشگاههای مختلف درس خواندهاند عاجزانه خواهش میکنم تجربه خود را به صورت منطقی و روان در بخش نظرات این مطلب بیان کنند تا صدها کاربر دیگر که این مطلب را با جستجو و یا راههای دیگر مییابند مطالعه کنند و از آنها استفاده کنند.
موفق باشید؛
حمید رضا نیرومند