VIP ►◄ مقالات زیست ►◄

☾♔TALAYEH_A♔☽

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2017/05/18
ارسالی ها
35,488
امتیاز واکنش
104,218
امتیاز
1,376
اثرات خطرناک آفتکشها بر سلامت انسان


مقدمه
هر چند کنترل عامل بیماری‌زا با استفاده از آفت‌کشها در بخش کشاورزی سودمند است ولی آفت‌کشها باعث ایجاد بیماری و مرگ در انسان‌ها می‌گردند، این مشکلات ناشی از شرایط مختلف تماس مستقیم و غیرمستقیم انسان با آفت‌کش‌ها می‌باشد. مستعدترین افراد آنهایی هستند که در تماس مستقیم با این چنین مواد شیمیائی‌اند که همان کارگرانی هستند که در بخش کشاورزی در معرض سموم آفت‌کش می‌باشند و یا اینکه در کارخانه تولید سم کار می‌کنند.

کارگرانی که سموم آفت‌کش را مخلوط ، حمل یا در مزرعه بکار می‌گیرند در معرض و تماس شدید آفت‌کش‌ها قرار دارند و اولین محل تماس سم در انسان پوست می‌باشد، اگر همین کارگران به لباس محافظ سم در زمان استفاده از مواد شیمیایی مجهز نباشند جذب آفت‌کش‌ها از طریق پوست می‌تواند چشمگیر و قابل ملاحظه باشد. به محض اینکه پوست در معرض سم قرار می‌گیرد، ممکن است سم در بدن جذب یا تنها در سطح پوست باقی بماند. اثر موضعی عمومی که از تأثیر سم بر روی پوست دیده می‌شود، مشکلاتی از قبیل درماتیت‌ها می‌باشد. جذب آفت‌کش در بدن می‌تواند باعث بروز مشکلاتی برای سلامتی انسان بشود، از قبیل سوزش چشم ، در حالت جذب بیشتر مشکلات دستگاه تنفسی با مسمومیت سیستمیک که در آخر ممکن است به مرگ بیانجامد.

تماس غیر مستقیم با آفت‌کش ها ناشی از خوردن غذاهایی است که سموم آفت‌کش در آن نفوذ کرده‌اند و می‌تواند باعث افزایش مواد سمی در بدن انسان گردد، که معمولا وابسته به بودن درازمدت در معرض این آفت‌کش‌ها می‌باشد که ممکن است منجر به بیماری شود و یا اینکه نگردد. بدن انسان یک سازواره بیوشیمیایی خیلی پیچیده‌ای است که به راحتی خودسازگار و انعطاف پذیرمی‌شود و آن دارای سیستم تنظیم کننده متعددی است، تا مطمئن سازد که تمام اجزاء بدن در پاسخ به شرایط بیرونی کاملا درست ایفای نقش می‌کنند.
آفت‌کش‌ها چطوری به انسان تأثیر می‌گذارند؟
آفت‌کش‌ها با تغییر سرعت فعالیت‌های مختلف بدن ، افزایش آنها به عنوان مثال ، افزایش تپش قلب و تعریق یا کاهش آنها مثلا توقف کامل تنفس عمل می‌کنند. به عنوان مثال ، جمعیت قرار گرفته در معرض سمپاشی با حشره‌کش مالاتیون بر اساس تجربه می‌تواند سبب تعریق گردد، این نتیجه در اثر یک سری از رخدادهای فیزیولوژیکی در بدن می‌باشد که به عنوان پاسخی به مواد شیمیایی وارد شده در بدن است و در ابتدا سبب عدم فعالیت بیوشیمیایی آنزیم می‌گردد. در نتیجه:
  • این تغییر بیوشیمیائی به تغییر سلولی می‌انجامد. (در این حالت افزایش فعالیت عصبی)

  • تغییر سلولی سپس موجب تغییرات فیزیولوژیکی می‌شود که علائم مسمومیت مشاهده یا در سیستم‌های فیزیولوژیکی خاص بدن احساس می شوند. (در این حالت فعالیت غدد تعرقی) در ادامه نیز توسعه بنیادین اثرات مذکور از بیوشیمیایی به سلولی و آنهم به فیزیولوژیکی در اغلب مسمومیت‌ها بدین شکل بروز می‌نماید.

    بسته به مکانیسم بیوشیمیایی ویژه یک فعالیت ، یک سم ممکن است اثرات خیلی وسیعی در داخل بدن داشته باشد، و یا امکان دارد سبب تغییر خیلی محدودی در فعالیت های فیزیولوژیکی در یک ناحیه خاصی از بدن یا اندامی گردد. سم مالاتیون به سادگی سبب غیر فعال شدن یک آنزیم می‌شود که رابط بین اعصاب است، آنزیمی که توسط سم پاراتیون و یا دیگر آفت‌کش‌ها غیرفعال می‌گردند در بدن معمول است و بنابراین تنوع اثرات روی اکثر سیستمهای بدن در کنار تعریق مشاهده می‌شوند.
سمیت
سمیت واژه عمومی است که شامل اثرات زیان‌آوری است که توسط آفت‌کش‌ها ایجاد می‌شود این اثرات زیانبار می‌تواند، شامل گروهی از علائم ساده همچون سردرد ، تهوع و در حالت شدید مثل ‌کما ، تشنج و حتی مرگ باشد. مسمومیت بطور نرمال به چهار نوع تقسیم می‌شود، که به میزان قرارگیری در معرض یک آفت‌کش و مدت زمان تماس با سم بستگی دارد تا علائم مسمومیت توسعه و بروز نماید. در نتیجه قرارگیری کوتاه مدت در معرض سم و اتفاقی که در داخل یک دوره زمانی کوتاه مدت بطور نسبی در داخل بدن اتفاق می‌افتد.

در صورتی که در حالت درازمدت در نتیجه قرارگیری در معرض سم در دوره زمانی بلند مدت مسمومیت رخ می‌دهد. اغلب مسمومیت ها بهبودپذیر هستند و باعث صدمه دائمی نمی‌شوند اما ممکن است بهبود کامل در درازمدت حاصل آید، اگر چه بیشتر آفت‌کش ها ممکن است باعث بروز صدمات دائمی و غیرقابل برگشت و بهبود پذیر باشند، آفت‌کش‌ها می‌توانند بر روی یک سیستم و عضو خاصی در بدن تأثیر بگذارند یا آنها ممکن است مسمومیت ویژه‌ای را با تأثیرگذاری روی تعدادی از سیستم را ایجاد نمایند. معمولا نوع مسمومیت به گروه‌های دیگری نیز تقسیم می‌شوند ،که بر اساس تأثیرگذاری آن بر سیستمها و دستگاه‌های عمده بدن قرار دارند.
فاکتورهای تعیین کننده برآمد مسمومیت آفت‌کش
اگر جذب آفت‌کش یک واقعیت ثابت شده است امکان دارد مقدار سم جذب شده برای ایجاد مرگ کافی گردد که به مقدار ترکیب اصلی سم دارد. راه‌های مختلف اندازه‌گیری سمیت مواد شیمیایی توسعه یافته است و اندازه‌گیری این فاکتور شامل دز کشنده صددرصد یا Ld50 است . واژه Ld50 بیان می‌کند شدت سمیتی که از طریق جذب پوستی و دهانی برای کشتن 50 درصد کل حیوانات تحت آزمایش نیاز است. معمولا اطلاعات حاصله از مطالعات آزمایشها طبقه‌بندی آفت‌کش را در ارتباط با درجه سمیت فراهم می‌کند که آفت‌کش‌های خیلی سمی Ld50 خیلی کمتری دارند.

هر چند آن بایستی ارزشش از Ld50 گفته شود ولی بهتر بود از روی احتیاط تفسیر گردد، نظر به اینکه تفاوت وسیعی در پاسخ بین گونه‌های موجودات زنده وجود دارد. دز آفت‌کش ، تا حدودی برآمد مسمومیت ایجاد شده بوسیله سم را تعیین می‌کند. اگر دز بیشتری از سم جذب بدن شده باشد مسمومیتی‌که بوجود می‌آید نه تنها در ترکیبات نسبتا سمی بلکه برای ترکیبات با سمیت پایین نیز جدی خواهد بود. کنترل دز ، اساس ایمنی استفاده از آفت‌کش‌هاست. بروز علائم سمی آفت‌کش ممکن است ‌چندان هم تنها به دز بستگی نداشته باشد بلکه به مدت قرارگیری در معرض سم نیز بستگی داشته باشد.

برای اکثر آفت‌کشها اثرات سمی مشاهده شده از تماس کم با سم ممکن است کاملا متفاوت از تماسهای تکراری با سم باشد. بیشتر علائم تماسهای تکراری با سم به آرامی توسعه می‌یابند و در بیشتر موارد ممکن است علائم مسمومیت مشابه با علائم بیماریهای مزمن باشد که تشخیص اینکه مورد مسمومیت است یا بیماری را با مشکل مواجه می‌سازد.
مسیرهای ورود سم به بدن
تعیین‌ کننده نهایی برآمد مسمومیت ایجاد شده توسط سم ، مسیر ورود سم به بدن است، مسمومیت از طریق آفت‌کش از طریق خوردن ، استنشاق یا جذب از راه پوست می‌باشد. بیشتر مواد شیمیایی به عنوان مثال ، سم مالاتیون توسط هر سه روش تماس با سم در دز بالای سم بطور یکسان ایجاد مسمومیت می‌کند و توسط هر سه روش تماس با سم صرفنظر از مدت قرارگیری در معرض سم و مقدار دز سم بطور یکسان ایجاد مسمومیت نمی‌کند.

تماس و نفوذ پوستی عمومی‌ترین راه نفوذ سم به بدن می‌باشد و اگر مقدار معینی از آفت‌کش به بدن وارد شده باشد اثرات سمی بطور عادی دیده خواهند شد. روی‌هم‌رفته تعدادی از آفت‌کش‌های شناخته شده از طریق پوست در مقدار بیشتری جذب شوند تقریبا کم است، اثرات مشاهده شده در اکثر حالات معمولا محدود به پوست با علائمی همچون خارش و حساسیت پوست می‌باشند.
نحوه استفاده آفت کش های شیمیائی
تمامی آفت‌کش‌های شیمیایی بایستی با احتیاط بکار بـرده شوند، برای استفاده مطمئن و دائمی از تمامی مواد شیمیائی عناوین ذیل باید رعایت شود:
  • همیشه قبل از استفاده مواد شیمیایی برچسب روی آن را بدقت خوانده و طبق دستورالعمل اجرا کنید.

  • آفت‌کش‌ها را به دور از دسترس کودکان نگهداشته و در ظروف سربسته برچسب‌دار نگهداری نمائید.

  • از کشیدن سیگار در زمان سمپاشی یا گردپاشی خودداری کنید چون اکثر مواد شیمیایی قابل اشتعال هستند.

  • از لباس‌های محافظت کننده و ماسک استفاده نمائید آستینها کاملا کشیده در پایین دست و یقه را کاملا ببندید، در صورت ریخته شدن مواد سمی روی پوستتان فورا آن را با آب و صابون بشوئید.

  • دستانتان را بعد از سمپاشی یا گردپاشی و قبل از غذا خوردن بشوئید و لباستان را تعویض نمائید.

  • اگر شما در زمان استفاده از آفت‌کش یا کمی بعد از آن احساس ناخوشی کردید سریعا به پزشک مراجعه نمائید.
 
  • پیشنهادات
  • ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    روشهای پیشگیری از خسارات آفات در گلخانه


    مقدمه
    شرایط ایجاد شده در انواع حشرات و کنه‌های آفت بوجود می‌آورد. افزایش سریع جمعیت آفات در گلخانه گاهی اوقات آنچنان غاقل‌گیر کننده است که تنها یک مدیریت کارآمد می‌تواند از خسارت آنها به محصول جلوگیری کند. برای کنترل آفات در گلخانه استفاده بی‌رویه از سموم دفع آفات راه حل مناسبی نیست و به هیچ وجه توصیه نمی‌شود. مدیریت صحیح آفات گلخانه بیشتر بر استفاده از روشهای پیشگیری استوار است. زیرا این روشها به مراتب آسان تر و کم‌هزینه‌تر از روشهای مبارزه با آفات پس از ظهور آنها در گلخانه است.


    afatgolkhane2.JPG




    پیشگیری از وقوع آفات عمدتا بر رعایت اصول بهداشت زراعی متکی است که شامل نابودی یا حذف نه تنها مواد آلوده به آفت بلکه کلیه منابع بالقوه آلودگی می‌باشد. عملیات پاکسازی می‌بایست هم در داخل گلخانه و هم در اطراف آن انجام گیرد و در هر مرحله از تولید محصول می‌بایست انجام‌پذیر باشد. رعایت اصول بهداشتی در گلخانه فرآیندی مداوم و در تمام طول سال است.
    مراحل حفاظت و پیشگیری از آفات
    مرحله تولید نشاء و کاشت
    در این مرحله می‌توانید از تله‌های زرد چسبنده به ابعاد 13×8 سانتیمتر ( یک تله برای هر50 تا 100 متر مربع) برای ردیابی اولیه شته‌ها استفاده کنید. این تله‌ها می‌بایست درطول راهروهای داخل گلخانه ، نزدیک در و پنجره‌ها و محلهای ورودی هوا نصب شود و حداقل هفته‌ای یکبار مورد بازدید قرا گیرد. علاوه بر بازدید تله‌ها بهتر است بوته‌های نشاء یا گیاهچه‌ها را نیز به صورت هفتگی از نظر وجود کنه یا شته بررسی کنید.

    وجود کنه‌های تار عنکبوتی را می‌توانید از طریق مشاهده مستقیم کنه بر روی گیاه یا مشاهده آثار خسارت آن مشخص نمایید. بر اثر تغذیه کنه‌های دو نقطه‌ای (کنه‌های تار عنکبوتی) نقاط زرد رنگی در سطح برگ بوجود می‌آید. از آنجایی که تله‌های زرد تنها برای ردیابی عسلک بر روی اندامهای مختلف گیاه قابل ردیابی هستند. علفــــهای هرز می‌توانند منبع مهمـــی برای استقرار حشرات و کنه‌ها در طول سال باشند. بنـــابراین می‌بایست کلیه علفهای هرز داخل و اطراف گلخانه را نابود کنید. از قرار دادن هر گونه گیاه زینتی در اطراف نشاء‌ها یا گیاهچه‌های جوان خودداری کنید زیرا این نوع گیاهان نیز می‌توانند به صورت منبعی برای استقرار آفات عمل کنند.



    afatgolkhane3.JPG


    مرحله تولید محصول
    در این مرحله عملیات توصیه شده در طی مرحله قبل می‌بایست ادامه یابد.
    • کلیه بقایای گیاهی را از مسیر راهروها و مسیر آبیاری به سرعت جمع آوری کنید و هیچگونه توده زباله را داخل و یا نزدیک گلخانه به حال خود رها نکنید.

    • به منظور جلوگیری از گل آلوده شدن و مرطوب شدن سطح خاک که محل مناسبی برای تکثیر مگسهای پوسیده‌خوار ایجاد می‌کند. خاک را به خوبی زهکشی کنید.

    • هرگز گیاهان متفرقه مانند انواع گیاهان زینتی و درختچه‌ها را داخل گلخانه قرار ندهید چرا که اینها به عنوان پناهگاههای جایگزین برای حشرات ، کنه‌ها و سایر آفات عمل می‌کنند.

    • در جاهایی که امکان‌پذیر است از توریهای محافظ استفاده کنید تا از ورود حشرات جلوگیری شود استفاده از توری یک راه موثر و ساده برای جلوگیری از ورود آفات درشت مانند انواع سوسکها ، زنبورها و سن‌ها به داخل گلخانه است.

    • حداقل یک محوطه به پهنای 10 متر فضای عاری از هر گونه گیاه یا چمن‌زنی شده در اطراف گلخانه ایجاد کنید.
    مرحله پایان برداشت محصول
    در صورتی که بوته به حشرات و کنه‌های آفت آلوده شده باشد بلافاصله پس از آخرین برداشت محصول و قبل از حذف بوته‌ها اقدام به مبارزه با آفت نمایید تا جمعیت انتقالی آفت از یک دوره کشت به دوره دیگر نابوده شده یا به حداقل برسد. این کار فرصت باقی ماندن و پخش یا پنهان شدن آفت را در درزها و شکاف گلخانه و دیگر جاهای امن آن به حداقل می‌رساند. روشهای مبارزه با آفات در این مرحله می‌تواند شیمیایی و یا غیر شیمیایی باشد.

    استفاده از یک آفت‌کش مناسب قبل و پس از حذف بوته‌ها از داخل گلخانه معمولا منجر به از بین رفتن بخش عظیمی از جمعیت حشرات و کنه‌ها می‌شود. از توصیه‌های کارشناســان در این مورد استفاده کنید. پس از مصرف آفت‌کشها و قبل از ورود به داخل گلخانه از انجام تهویه مناسب و کافی در داخل گلخانه اطمینان حاصل کنید. درجه حرارتهای بالا به صورت یکنواخت و سراسری حداقل به میزان 40 درجه سانتیگراد و رطوبت نسبی کمتر از 50 درصد به مدت حداقل 3 تا 4 روز بطور موثری حشرات و کنه‌ها را کنترل خواهد کرد.

    پس از حذف بوته‌ها این روش می‌تواند تکرار شود. این روش در ماههای گرم تابستان به آسانی و با هزینه کمتری قابل اجرا است. پس از اجرای روشهای فوق‌الذکر و حذف بوته‌ها می‌بایست با استفاده از تله‌های زرد چسبنده آفات بال‌دار احتمالی از قبیل تریپس‌ها ، مگسهای سفید و شته‌ها ردیابی شوند. بطور منظم این تـله‌ها را بازدید کنید و اگر آفتی مشاهده کردید با استفاده از یک روش مناسب ضربه دیگری به آن وارد کنید.



    afatgolkhane1.JPG


    روشهای مختلف ضد عفونی بستر کشت
    ضد عفونی خاک با استفاده از بخار
    برای گرفتن نتیجه بهتر از این روش بهتر است خاک تا عمق 15 تا 20 سانتیمتر به خوبی زیرورو شده و رطوبت آن در حد مناسبی باشد. از دماسنجهای خاک برای اطمینان از گرم شدن خاک در حدود 80 درجه سانتیگراد و به مدت 30 دقیقه اطمینان حاصل کنید اگر درجه حرارت یا مدت زمان آن افزایش یابد ممکن است مشکلاتی از قبیل افزایش املاح یا از بین رفتن آمونیاک خاک پیش بیاید.
    ضد عفونی خاک با استفاده از گازهای شیمیایی
    گاز متیل بروماید به عنوان مرسوم‌ترین مــاده شیمیایی جهت ضد عفونی خاک بکـــار می‌رود. گاز‌دهی می‌بایست در خاکی که حداقل تا عمق 15 سانتیمتر به خوبی زیرورو شده است و حرارت آن حداقل 15 درجه سانتیگراد بوده و از رطوبت مناسبی برخوردار است انجام شود. پس از گازدهی خاک می‌بایست به خوبی به مدت 3 تا 7 روز هوادهی شود چرا که این گاز برای گیاهان و پستانداران بسیار سمی است.

    متیل بروماید نباید قبل از کشت محصولاتی که برگهای آن مورد استفاده قرار می‌گیرد مانند کلم استفاده شود. زیرا بروماید بیشتر در برگها و ساقه‌های گیاه تجمع پیدا می‌کند. برای ضد عفونی خاک بخار دادن مزیت بیشتری نسبت به گاز دهی دارد زیرا علاوه بر نابودی اکثر آفــات با این روش هیچ گونه اثر سمی پس از مصرف از خود بجای نمی‌گذارد. علاوه بر این کشت محصول می‌تواند بلافاصله پس از سرد شدن خاک و آبیاری انجام شود.



    afatgolkhane4.JPG


    ضد عفونی خاک با استفاده از انرژی خورشیدی
    با استفاده از انرژی خورشیدی به عنوان یک منبع انرژی ارزان می‌توان تا حد بسیار زیادی آفات و عوامل بیماری‌زای خاک‌زی و همچنین بذر علفهای هرز را نابود کرد. بهترین زمان برای اینکار ماههای گرم تابستان است. مانند دو روش قبل بهتر است زمین قبل از اجرای روش به خوبی زیرورو شده و رطوبت آن در حد مناسبی باشد.

    سپس سطح خاک توسط یک لایه بدون درز و روزنه از جنس پلاستیک شفاف که از آن نور عبور کند پوشانده می‌شود. برای بررسی بهتر تغییرات درجه حرارت در عمقهای مختلف می‌توان از دماسنجهای خاک استفاده کرد. توصیه می‌شود قبل از کشیدن پلاستیک روی خاک مقداری کود دامی تازه با خاک مخلوط شود تا اثر آفت‌کشی این روش افزایش یابد.
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    درختان کهن ایران

    مقدمه
    از زمانهای قدیم درختان زیادی در باغهای ایرانی کاشته می‌شده است. اهمیت این‌گونه درختان در باغ ایرانی ، بیشتر ایجاد سایه و زیبایی است. اینگونه درختان که اکثرا غیر مثمر هستند بیشتر در محور اصلی باغ کاشته می‌شدند. در این متن به برخی از آنها اشاره می‌شود.



    ulmus2.JPG


    سروها
    سروناز Cupressus sempervirns ، دارای تاج مخروطی شکل و زیباست و میوه آن به صورت کروی است. برگهای فلسی و متراکم دارد و نوک آن به سمت بالا قراردارد. زربین cupressus horizintalis با انشعابات فرعی و افقی و سرو شیراز cupressus Fastigiata که به عنوان گیاه تزئینی در باغهای تاریخی و در محورهای اصلی کاشته می‌شده و به باغ زیبایی خاصی می‌بخشیده‌اند، از واریته‌های سروناز هستند. سرو نقره‌ای Capressus arizonica ، دارای برگهای نقره‌ای است . بومی ایران نمی‌باشد. ولی در باغها کشت آن دیده شده است و ارتفاع آن به 8 متر می‌رسد.

    سرو خمره‌ای Bieta orientalis، دارای برگهای فلسی شکل است. رنگ عمومی آن سبز و روشن است که در زمستان کمی تغییر رنگ می‌دهد. به عنوان پرچین هم از آن استفاده می‌شود. میوه آن مخروطی کوچک است. از 2 الی 5 فلس تشکیل شده که در کنار هر فلس دو دانه قرار گرفته است. سروها از گونه‌های رایج در باغ‌های ایرانی هستند و در اکثر باغهای تاریخی بویژه در باغهای شیراز ، باغ فین کاشان و باغ شاهزاده ماهان مشاهده می‌شوند.
    چنار
    درختی پهن برگ و خزان کننده‌، با پوست خاکستری روشن است. برگها با پهنک دارای 5 تا 7 قطعه دندانه‌‌دار هستند. گرده آن باعث آلرژی در افراد می‌شود مهمترین گونه آن Plantago.orientalis است که در باغهای قدیمی در مناطقی مانند تهران رواج بسیار داشته است و اصولا تهران در قدیم چنارستان بوده است. از گونه‌های دیگر آن می‌توان به P.hispanica و P.aceiflia اشاره کرد.
    کاج ایرانی Pinus eldarica
    تیره درختی بزرگ با میوه مخروطی شکل است که ارتفاع درخت به 20 تا 30 متر می‌رسد. شاخه‌های آن نسبتا بلند هستند برگهای آن دائمی با یک رگبرگ می‌باشد. دانه گرده آن دارای بادکنک است که موجب تسهیل در عمل گرده افشانی می‌گردد. دستگاه ماده مخروطی شکل و بر روی آن برگه‌های متعددی موجود است که آنها را برچه می‌نامند، درون آن تخمک قرار دارد. چوب آن صمغی است و مصارف صنعتی دارد.

    این گونه گیاهی از حلب وارد ایران شده است. از گونه‌های دیگر کاج که در باغها کاشته می‌شوند: کاج جنگلی P.sylvestris ، کاج کاشفی P.longifolia و کاج سیاه P.laricio می‌باشد که اکثرا بومی ایران نمی‌باشند. در بیشتر باغهای تاریخی و در اکثر نقاط کشور به جز جنوب و حاشیه خلیج فارس این گونه گیاهی وجود دارد.
    صنوبر Populus spp Salicacea
    تیره این درخت دارای ریشه‌های سطحی بوده ولی رشد آنها بسیار عالی است و در کمتر از 15 سال به ارتفاع 25 متر می‌رسد. خزان کننده‌، پهن برگ و تک پایه است. گلها منفرد ، اکثرا کرک‌دار ، و با گل آذین خوشه‌ای بوده و میوه‌ها کرک‌دار است.



    ulmus1.JPG


    نارون Ulmus Ulmaceae
    تیره درختی است با پوست شکاف‌دار ، برگهای متناوب ، خزان کننده و رگبر‌گهای شانه‌ای ، دمبرگ کوتاه ، پهنک معمولا در قاعده مورب‌ ، حاشیه‌ای اره‌ای مضاعف یا ساده و گوشوارک ریزان دارد. گلها نر- ماده یا تک جنـ*ـسی هستند، قبل از ظهور برگ ظاهر می‌‌شود. پوشش گل ، استکانی و دارای 4 تا 8 لوب است. پرچمها دارای میله باریک و طویل هستند، میوه فندقه بال‌دار بوده بال‌‌ها در انتها شکاف‌دار هستند. تشکیل میوه 3 تا 4 هفته بعد از گل دهی انجام می‌گیرد. در نواحی شمال ، شمال غرب و شمال شرق ایران بیشتر دیده می‌شود. خصوصا در تهران بسیار زیاد کشت می‌شود.
    آزاد Zelkova Carpini folia Ulmaceae
    تیره درختی بلند به ارتفاع تا 35 متر و دارای برگهای بیضی شکل به طول حدود 8 و عرض 4 سانتیمتر است. برگها اکثرا نوک کند هستند اما انواع نوک تیز نیز در آنها مشاهده شده است. حاشیه برگها ساده بدون کنگره‌ ، اما گاهی دندانه‌های هلالی کند در آنها مشاهده می‌شود. سطح فوقانی برگ نرم و سطح زیرین آن تقریبا بدون کرک است. پوست درخت خاکستری تیره است. دمبرگها کوتاه است. فصل گل‌‌دهی آنها اوایل بهار است. در شمال ایران زیاد به چشم می‌خورد و بیشتر درختی جنگلی محسوب می‌شود.
    داغداغان Celtis spp. Ulmaceae
    تیره درخت یا درختچه‌ای با پوست صاف است که پوست آن به آسانی جدا نمی‌شود. برگها متناوب‌ ، خزان کننده، دارای 3 رگبرگ مشخص در قاعده هستند. دمبرگ آنها مشخص است. گلها نر و ماده و از هم جدا یا به صورت هرمافرودیت می‌‌باشد. زمان پیدایش آنها تقریبا همزمان با زمان پیدایش برگهاست. گلها در ماده‌ها منفرد و در نرها مجتمع هستند. میوه آن شفت، کروی یا تخم مرغی بوده، دمگل آن مشخص و هسته آن سخت است. از درختان قدیمی بومی ایران است.
    زبان گنجشگ Fraxinus excelsior Oleaceae
    تیره شاخه‌های آن به سرعت به صورت عرضی رشد می‌کنند. برگهای آن ریز و کوچک بوده و به برگچه‌هایی تبدیل می‌شوند. در بهار به برگ می‌نشیند. ارتفاع آن گاهی به 18 متر می‌رسد. میوه آن در تابستان ظاهر می‌شود. درختی مقاوم با عمر طولانی است. در باغها در مسیرهای فرعی کاشته می‌شده است و سایه مناسبی دارد.



    salix1.JPG


    توس Betula pendula Betu laceae
    تیره درختی است خزان کننده و با رشد زیاد. برگهای آن نوک تیز و دندانه‌داراست. در پاییز رنگ برگها متمایل به زرد می‌‌شوند. چوب این درخت بسیار محکم است. بهتر است در نزدیک درختان سبز خصوصا سوزنی برگان کاشته شود تا جلوه بیشتری پیدا کند. عمر این درخت کم است. در هر نوع خاک به عمل می‌آید. محیط آفتابی یا نیم سایه‌دار را می‌پسندد. پوست زیبایی دارد که معمولا به رنگ سفید است.
    راش Fagus sylvatica Fagaceae
    تیره درختانی پهن برگ و خزان کننده با چوب صنعتی هستند که برگهای بی‌دندانه یا کم داندانه و گلهای نر نزدیک به هم دارند و همانند سنبله‌های توپی ، 1 تا3 میوه در گریبانی چهار برگه خاردار بوجود می‌آید. ارتفاع آنها تا 30 متر و گاهی بیشتر می‌رسد و شاخه‌های فرعی زیاد و برگهای سبز براق آنها در پاییز زرد می‌شوند. دندانه برگها ملایم است. به عنوان پرچین یا حصار هم می‌توان از آن استفاده کرد.
    بید معمولی Salix alba Salicaceae
    تیره بزرگترین بید است که ارتفاع آن به 15 متر می‌رسد. برگهای آن دراز و باریک و میوه آن کم و بیش بدون کرک است. گونه S.chrysocoma یا بید مجنون که خیلی سریع رشد می‌کند. در باغ ایرانی کمتر مورد استفاده قرار می‌گیرد بطور کلی از بید در جاهایی که سایه وجود داشته استفاده می‌گردیده و هرگز کنار استخر یا در مسیرهای اصلی باغ کاشته نمی‌شده است.



    salix2.JPG


    بیدمشک Salix aegyptica Sali caceae
    تیره دارای گلهای سفید یا خاکستری بسیار معطر است. از گل آن عرق بیدمشک تهیه می‌شود که استفاده داروئی دارد و استفاده از آن درگذشته بسیار معمول و متداول بوده است. این درخت از جمله گیاهانی است که به جز جنبه زیبایی آن ، دارای استفاده‌های فراوان دیگری نیز می‌باشد.
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    چگونه کلزا تولید کنیم؟

    مقدمه
    کلزا در محدوده وسیعی از خاکها رشد می‌کند، ولی مناسب‌ترین اراضی برای رشد کلزا ، خاکهایی با بافت متوسط ، زهکشی مناسب ، مواد آلی کافی و PH حدود 6.5 می‌باشد. کلزا در شرایط ایستابی ، سیلابی و زهکشی ضعیف زمین و PH پایین‌تر از 5.5 نباید کشت شود. کلزا در تناوب هر محصولی که اجازه تهیه بستر مناسب بذر را داده و از توسعه عوامل بیماری‌زای خاک‌زی جلوگیری کند، رشد می‌نماید. بویژه در تناوب با غلات ، عکس‌العمل مطلوبی نشان می‌دهد.

    این تناوب باعث کنترل بیماریها ، آفت و علفهای هرز کلزا می‌گردد. کشت متوالی کلزا در یک زمین یا کشت آن در تناوب با سایر گیاهان جنس براسیکا باعث تشدید بیماریهای کلزا می‌گردد، چرا که در این حالت عامل بیماری‌زا می‌تواند در سالهای متوالی در خاک و روی گیاه میزبان باقی بماند و جمعیت خود را افزایش دهد. بنابراین هنگام انتخاب یک منطقه برای تولید کلزا ، توجه به تناوب زراعی منطقه بسیار مهم است.



    afatgolkhane1.JPG


    انتخاب رقم
    ارقام کلزا از نظر تیپ رشد با توجه به ریخته ارثی به سه گروه عمده تقسیم می‌شوند.
    • ارقام کلزا با تیپ رشد بهاره (Spring): این ارقام برای به گل رفتن به درجه حرارت حدود 3 درجه سانتیگراد به مدت یک هفته نیاز دارند.

    • ارقام کلزا با تیپ رشد بینابین (Intermediate): این ارقام جهت بهاره سازی یا شروع رشد زایشی به درجه حرارت حدود 3 درجه سانتیگراد و کمتر به مدت یک ماه نیاز دارند. تیپ رشد بینابین نیز به دو زیر گروه تیپ رشد بینابین زودرس و بینابین متحمل به سرما تقسیم می‌شود.

    • ارقام کلزا با تیپ رشد زمستانه (Winter): این گروه تحمل به سرمای بسیار خوبی داشته و جهت شروع رشد زایشی به درجه حرارت حدود 3 درجه سانتیگراد و کمتر به مدت یک و نیم ماه نیاز دارند.
    روش کاشت
    کلزا را به دو روش دست‌پاش و مکانیزه می‌کارند. در کشت دست‌پاش به میزان بذر بیشتری نیاز خواهد بود. در این روش ، بستر بذر باید کاملا صاف شود و پس از پخش بذر ، یک دیسک یا غلطک بسیار سبک زده شود تا تماس کافی بین بذر و خاک ایجاد گردد. آبیاری باید با دقت زیاد انجام شود تا از شسته شدن بذر و عدم یکنواختی در بستر مزرعه جلوگیری گردد.

    در روش کشت مکانیزه هم می‌توان با خطی کار غلات و هم بذرکار پنوماتیک ، عمل کاشت را انجام داد. در هنگام استفاده از بذرکار غلات باید تنظیم دستگاه را با توجه به عمق مناسب کاشت و میزان بذر مطلوب تغییر دارد. این عمل کمی مشکل است زیرا که بذر کلزا نسبت به بذر غلات ریزتر بوده و عمق کاشت آن سطحی‌تر می‌باشد. همچنین می‌توان از موزع مخصوص کلزا و تثبیت کننده عمق در این دستگاهها استفاده نمود.

    از آنجایی که شرایط فیزیکی خاک در همه مناطق کشور مناسب نبوده و تمامی بذور کلزای کشت شده قادر به سبز شدن نمی‌باشند، بنابراین استفاده از دستگاه پنوماتیک بجز در مناطق خاص کشور توصیه نمی‌شود. در هر روش کاشت ، استفاده از لولر قبل از کاشت از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است و عامل مهمی در سبز یکنواخت و آرایش مناسب بوته‌ها می‌باشد.



    brasicanapus2.JPG


    شروع کاشت و شناسایی مراحل رویش
    • تا آنجا که می‌توانید کاری کنید که گیاه هر چه زودتر سبز شود تا از قرار گرفتن جوانه‌ها در معرض بیماریهای خاک‌زاد جلوگیری شده و از تبدیل علفها به رقیب زراعت جلوگیری گردد.

    • بذر را در عمق 5.1 تا 5.2 سانتیمتری و در رطوبت بکارید و یا مزرعه را بلافاصله آبیاری کنید.

    • دمای خاک برای سبز شدن حداقل باید 10 درجه سانتیگراد یا بیشتر باشد.

    • کلزای پاییزه را زمانی کشت کنید که قبل از رسیدن سرمای منطقه حداقل 8 برگ کامل داشته و یک رزت قوی تشکیل داده باشد.

    • از بذرهای تمیز و گواهی شده استفاده کنید.
    • بذرهای چاق و به خوبی رسیده بخرید.

    • از بذرهایی با 95 درصد قوه نامیه و یا درصد قوه نامیه بالاتر استفاده کنید تا به سبز یکنواخت برسید.
    • کاشت خیلی عمیق بذر توسعه بیماریهای جوانه را تشدید می‌کند.
    مقدار بذر
    • کلزا را در بستری بکارید که به حد کافی چسبندگی داشته باشد. در غیر اینصورت عمق کاشت را نمی‌توان کنترل کنید.
    • بستر کاشت هنگامی که چسبندگی کافی دارد که وقتی وارد آن شدید، بیشتر از ضخامت کفه چکمه‌های کار در خاک فرو نرود.

    • هر ساله تصمیم‌گیری در مورد فشرده کردن خاک را بر پایه شرایط خاک انجام انجام دهید. معمولا خاکهای ریز بافت به سادگی و بیش از حد بهم می‌چسبند، و وقتی چسبیدند می‌توانند چنان فشرده شوند که تامین اکسیژن برای رشد جوانه محدود شود.
    • دامنه تغییرات بذر مصرفی 5 تا 10 کیلوگرم در هکتار است.
    • مزرعه را طوری بکارید که متناسب با شرایط خاک و احتمال مقابله با تنشها در هر متر مربع 75 تا 185 بوته داشته باشید.
    زراعت
    • کلزا را همانند گندم در فواصل ردیفهای 15 تا 25 سانتیمتری بکارید. فاصله ردیفهای زیاد سبب رشد شدید بوته‌ها و ایجاد مشکل در برداشت می‌گردد.
    • ریزی و درشتی دانه بر مقدار بذر مصرفی تاثیرگذار است. هر قدر دانه‌ها درشت‌تر باشند، در هر کیلوگرم بذر تعداد کمتری بذر وجود دارد و در نتیجه مصرف بذر بیشتر می‌شود.

    • شرایط کاشت از جمله خطر بالقوه بیماریها و آفات بر مقدار بهینه بذر مصرفی تاثیر می‌گذارد.
    • در شرایطی ضعیف‌تر از شرایط بهینه نیاز به بذر بیشتری است. در شرایط بهتر از متوسط 60 تا 80 درصد بذرها گیاهان زنده تولید می‌کنند و در شرایط متوسط 40 تا 60 درصد بذرها بوته‌های زنده بدست می‌دهند. بنابراین در موقع کاشت بذر علاوه بر قوه نامیه به این موارد توجه کنید.

    • مقدار بذر کمتر به معنای تعداد بوته کمتر است. بنابراین زمان طولانی لازم است تا گیاه سطح مزرعه را بپوشاند. این وضعیت به علفها فرصت می‌دهد تا خود را مستقر کرده و با زراعت رقابت کنند.
    • تعداد بذر کمتر ( تعداد بوته کمتر) به گیاه اجازه می‌دهد که شاخه بیشتری بدهد. این کار دوره رشد را طولانی‌تر کرده و سبب تاخیر در رسیدن می‌شود.



    brasicanapus3.JPG


    طراحی یک برنامه استفاده از علف‌کش
    • یک برنامه خوب کنترل علف امری اساسی است زیرا در کلزا در مرحله جوانه زدن در رقابت با علف بسیار ناتوان است.

    • تعدادی از علفها بویژه علفهای خانواده کوریسیفر در سالهای کشت محصول غیر کلزا می‌توانند به عنوان میزبان بیماریها و آفات عمل کنند. کنترل علفها در سالهایی هم که کلزا کشت نمی‌شود دارای اهمیتی یکسان است. یک کشاورز خوب در مزرعه غلاتی که قصد دارد در آن کلزا بکارد، با این علفها به خوبی می‌تواند مبارزه کند. این مبارزه علاوه بر اینکه علفهای مزاحم گندم را دفع می‌کند علفهایی را هم که در مزرعه کلزا نمی‌تواند با آنها مبارزه کند، مهار کرده است.

    • کنترل علف در کلزا نیازمند روشهای مدیریت زراعی نظیر تناوب زراعی ، استفاده از بذرهای عاری از علف هرز و خاک‌ورزی درست همراه با انتخاب علف‌کش‌های مناسب و کاربرد صحیح آنهاست. مقاومت به گروهایی از علف‌کش‌ها در بسیاری از نواحی کشت کلزای جهان یک حقیقت مسلم است. برای جلوگیری از چنین وضعیتی به صورت منظم در بین گروههای علف‌کش تناوب ایجاد کنید.

    • در مزرعه قدم بزنید و گونهای علف موجود را شناسایی کنید. مشاهدات مزرعه‌ای همچنین شما را درباره توسعه علف‌های مقاوم هوشیار خواهد ساخت. در شناسایی علفهای هرز مزرعه خود را از متخصصین علفهای هرز کمک بگیرید.
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    پلاستیکهای زیستی


    مقدمه
    اطرافمان انباشته از پلاستیک شده است. هر کاری که انجام می‌دهیم و هر محصولی را که مصرف می‌کنیم، از غذایی که می‌خوریم تا لوازم برقی به نحوی با پلاستیک سرو کار داشته و حداقل در بسته بندی آن از این مواد استفاده شده است. در کشوری مثل استرالیا سالانه حدود یک میلیون تن پلاستیک تولید می‌شود که 40 درصد آن صرف مصارف داخلی می‌گردد. در همین کشور هر ساله حدود 6 میلیون بسته یا کیسه پلاستیکی مصرف می‌شود.

    گرچه بسته‌بندی پلاستیکی با قیمتی نازل امکان حفاظت عالی از محصولات مختلف خصوصا مواد غذایی را فراهم می‌کند ولی متاسفانه معضل بزرگ زیست محیطی حاصل از آن گریبان‌گیر بشریت شده است. اکثر پلاستیکهای معمول در بازار از زغال سنگ تولید شده و غیر قابل بازگشت به محیط هستند و تجزیه آنها و برگشت به محیط چند هزار سال طول می‌کشد. به منظور رفع این مشکل ، محققان علوم زیستی در پی تولید پلاستیکهای زیست تخریب پذیر از منابع تجدید شونده مثل ریزسازواره‌ها و گیاهان می‌باشند.


    bioplastic1.JPG




    واژه زیست تخریب پذیر یا Biodegradable به معنی موادی است که به سادگی توسط فعالیت موجودات زنده به زیر واحدهای سازنده خود تجزیه شده و بنابراین در محیط باقی نمانند. استانداردهای متعددی برای تعیین زیست تخریب پذیری یک محصول وجود دارد که عمدتا به تجزیه 60 تا 90 درصد از محصول در مدت دو تا شش ماه محدود می‌گردد. این استاندارد در کشورهای مختلف متفاوت است. اما دلیل اصلی زیست تخریب پذیر نبودن پلاستیکهای معمول ، طویل بودن طول مولکول پلیمر و پیوند قوی بین مونومرهای آن بوده که تجزیه آن را توسط موجودات تجزیه کننده با مشکل مواجه می‌کند.
    نمونه بسته بندی با پلاستیک زیست تخریب پذیر
    با این حال تولید پلاستیکها با استفاده از منابع طبیعی مختلف ، باعث سهولت تجزیه آنها توسط تجزیه‌کنندگان طبیعی می‌گردد. برای این منظور و با هدف داشتن صنعتی در خدمت توسعه پایدار و حفظ زیست بومهای طبیعی ، تولید نسل جدیدی از مواد اولیه مورد نیاز صنعت بر اساس فرآیندهای طبیعی در دستور کار بسیاری از کشورهای پیشرفته قرار گرفته است.

    بطور مثال دولت امریکا طی برنامه‌ای بنا دارد تا سال 2010 ، تولید مواد زیستی را با استفاده از کشاورزی و با بهره برداری از انرژی خورشید با درآمد تقریبی 15 تا 20 میلیارد دلار انجام دهد. در این بین تولید باکتریها صورت می‌گیرد. چون این مواد اساس طبیعی دارند، بنابراین توسط سایر موجودات نیز مورد مصرف قرار می‌گیرند و تجزیه کنندگان از جمله مهم‌ترین این موجودات زنده در موضوع مورد بحث ما می‌باشند.



    bioplastic2.JPG


    بهره برداری از پلیمرها در صنعت
    برای بهره برداری از این پلیمرها در صنعت دو موضوع باید مورد توجه قرار گیرد:
    • دید محیط زیستی: این مواد باید سریعا در محیط مورد تجزیه قرار گیرند، بافت خاک را بر هم نزنند و به راحتی با برنامه‌های مدیریت زباله و بازیافت مواد از محیط خارج شوند.

    • دید صنعتی: این مواد باید خصوصیات مورد انتظار صنعت را از جمله دوام و کارایی را داشته باشند و از همه مهمتر ، پس از برابری یا بهبود کیفیت نسبت به مواد معمول ، قیمت تمام شده مناسبی داشته باشند. در هر دو بخش ، مخصوصا بخش دوم ، استفاده از مهندسی تولید مواد برای دستیابی به اهداف مورد انتظار ضروری است.
    تولید پلیمرهای تجدید شونده با بهره برداری از کشاورزی
    تولید پلیمرهای تجدید شونده با بهره برداری از کشاورزی ، یکی از روشهای تولید صنعتی پایدار می‌باشد. برای این منظور دو روش اصلی وجود دارد: نخست استخراج مستقیم پلیمرها از توده زیستی گیاه می‌باشد. پلیمرهایی که از این روش تولید می‌شوند عمدتا شامل سلولز ، نشاسته ، انواع پروتئینها ، فیبرها و چربیهای گیاهی می‌باشند که به عنوان شالوده مواد پلیمری و محصولات طبیعی کاربرد دارند.

    دسته دیگر موادی هستند که پس از انجام فرآیندهایی مانند تخمیر و هیدرولیز می‌توانند به عنوان مونومر پلیمرهای مورد نیاز صنعت استفاده شوند. مونومرهای زیستی همچنین می‌توانند توسط موجودات زنده نیز به پلیمر تبدیل شوند که مثال بارز آن پلی هیدروکسی آلکانوات‌ها می‌باشند. باکتریها از جمله موجوداتی هستند که این دسته از مواد را به صورت گرانولهایی در پیکره سلولی خود تولید می‌کنند. این باکتری به سهولت در محیط کشت رشد داده شده و محصول آن برداشت می‌شود.

    رهیافت دیگر جداسازی ژنهای درگیر در این فرآیند و انتقال آن به گیاهان می‌باشد که پروژه‌هایی در این زمینه از جمله انتقال ژنهای باکتریایی تولید PHA به ذرت انجام شده است. نکته‌ای که نباید از نظر دور داشت این است که علی‌رغم قیمت بالاتر تولید پلاستیکهای زیست تخریب پذیر ، چه بسا قیمت واقعی آنها بسیار کمتر از پلاستیکهای سنتی باشد؛ چرا که بهای تخریب محیط زیست و هزینه بازیافت پس از تولید هیچ گاه مورد محاسبه قرار نمی‌گیرد.



    bioplastic3.JPG


    تولید پلاستیکهای زیست تخریب پذیر PHA
    تقریبا تمامی پلاستیک‌های معمول در بازار از محصولات پتروشیمی که غیر قابل برگشت به محیط می‌باشند، بدست می‌آیند. راه‌حل جایگزین برای این منظور ، بهره‌برداری از باکتریهای خاکزی مانند Ralstonia eutrophus می‌باشد که تا ۸۰ درصد از توده زیستی خود قادر به انباشتن پلیمرهای غیر سمی و تجزیه‌پذیر پلی هیدروکسی آلکانوات (PHA) هستند. PHA ها عموما از زیرواحد بتاهیدروکسی آلکانوات و به واسطه مسیری ساده با ۳ آنزیم از استیل-کوآنزیم A ساخته شده و معروف‌ترین آنها پلی هیدروکسی بوتیرات (PHB) می‌باشد.

    در خلال دهه ۸۰ میلادی شرکت انگلیسی ICI فرآیند تخمیری را طراحی و اجرا کرد که از آن طریق PHB و سایر PHA ها را با استفاده از کشت E.coli تراریخته که ژن‌های تولید PHA را از باکتری‌های تولید کننده این پلیمرهای دریافت کرده بود، تولید می‌کرد. متاسفانه هزینه تولید این پلاستیک‌های زیست تخریب پذیر ، تقریبا ۱۰ برابر هزینه تولید پلاستیک‌های معمولی بود. با وجود مزایای بی‌شمار زیست محیطی این پلاستیک‌ها مثل تجزیه کامل آنها در خاک طی چند ماه ، هزینه بالای تولید آنها ، باعث اقتصادی نبودن تولید تجارتی در مقیاس صنعتی بود. با این وجود بازار کوچک و پرسودی برای این محصولات ایجاد شد و از پلاستیک‌های زیست تخریب پذیر برای ساخت بافت های مصنوعی بهره‌برداری گردید.

    با وارد کردن این پلاستیکها در بدن ، آنها به تدریج تجزیه شده و بدن بافت طبیعی را در قالب پلاستیک وارد شده دوباره‌سازی می‌کند. در این کاربرد تخصصی پزشکی ، قیمت اینگونه محصولات زیستی قابل مقایسه با کاربردهای کم ارزش اقتصادی پلاستیک در صنایع اسباب بازی ، تولید خودکار و کیف نمی‌باشد. هزینه تولید PHA ها با تولید آنها در گیاهان تراریخته و کشت وسیع در زمینهای کشاورزی ، به نحو قابل ملاحظه‌ای کاهش خواهد یافت. این موضوع باعث شد که شرکت مونسانتو در اواسط دهه ۹۰ میلادی امتیاز تولید PHA را از شرکت ICI کسب نماید و به انتقال ژنهای باکتری به گیاه منداب بپردازد. مهیا کردن شرایط برای تجمع PHA ها در سیتوسل ، امکان برداشت محصول پلیمری را از برگ و دانه ایجاد کرد.

    مهمترین مشکل لاینحل باقی مانده در بخش فنی این پروژه ، نحوه استخراج این پلیمر از بافتهای گیاهی با روشی کم هزینه و کارآمد می‌باشد. مشکل دیگر در زمینه PHB می‌باشد که در حقیقت مهم‌ترین گروه از PHA ها بوده ولی متاسفانه شکننده بوده و در نتیجه برای بسیاری از کاربردها مناسب نمی‌باشد. بهترین پلاستیک‌های زیست تخریب پذیر ، کوپلیمرهای پلی هیدروکسی بوتیرات با سایر PHA ها مثل پلی هیدروکسی والرات می‌باشند. تولید اینگونه کوپلیمرها در گیاهان تراریخت بسیار سخت‌تر از تولید پلیمرهای تک مونومر می‌باشد.

    در سال ۲۰۰۱ این مشکلات به همراه مسایل مالی شرکت مونسانتو باعث شد تا این شرکت ، امتیاز تولید PHA تراریخت را به شرکت Metabolix واگذار کند. شرکت Metabolix در قالب یک پروژه مشارکتی با وزارت انرژی آمریکا به ارزش تقریبی 14.8 میلیون دلار ، برای تولید PHA در گیاهان تراریخته تا پایان دهه ۲۰۱۰ میلادی تلاش می‌کند. گروه های دیگری نیز برای تولید PHA در گیاهانی مثل نخل روغنی تلاش می‌کنند. باید منتظر بود تا سرانجام شاهد تولید اقتصادی این محصولات دوست‌دار محیط زیست در آینده‌ای نزدیک بود.
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    بیماری MS و راههای مقابله با آن

    مقدمه
    به یک شهر بزرگ فکر کنید: در این شهر خیالی ما ، آدمهای زیادی زندگی می‌کنند که هر کدام وظیفه‌ای را انجام می‌دهد. یکی لباس مردم را تأمین می‌کند، دیگری عرضه کننده مواد غذایی است و سومین نفر هم جزء نیروهای انتظامی است و امنیت مردم شهر ما را برقرار می‌سازد. هیچ فکر کرده‌اید بدن هر یک از ما چقدر به همین شهر شباهت دارد؟ هر یک از سلولهایی که بدن ما را می‌سازند به مثابه یکی از شهروندان شهر خیالی ماست که وظیفه مشخصی دارد. نیروگاه برق و سیم کشی برق این شهر چیزی نیست جز سیستم اعصاب مرکزی که شامل مغز و نخاع می‌باشد به کمک رشته‌های ظریف اعصاب که تمام اجزای بدن را به مغز و نخاع ارتباط می‌دهند، در واقع سیم کشی ارتباطی بدن ماست.


    multiplesclerosis1.JPG




    درون این سیم کشی ها هم جریان برق جاری است، البته با شدتی بسیار ضعیف‌تر از آنکه ما را دچار برق گرفتگی کند!! رشته عصبی درست مانند یک سیم برق بوسیله یک ماده پوششی محافظت می‌شود. این ماده پوششی سوسیس مانند که میلین نام دارد فقط یک عایق یا حفاظ برای خود رشته نیست بلکه کمک می‌کند پیام الکتریکی با سرعتی چندین برابر منتقل شود به زودی می‌بینیم که همین میلین یکی از بازیگران اصلی قصه ماست. در بدن ما وقتی که به دلایلی گلوبولهای سفید اشتباها به میلین به جای یک عامل بیگانه حمله کردند، بیماری ام اس آغاز شد. و هر بار که این گلوبولها به رشته‌های اعصاب مربوط به یکی از اندامهای بدنمان حمله می‌کنند، آن اندام دچار مشکل خواهد شد. مثلا زمانی ممکن است در راه رفتن ، دیدن یا حفظ تعادل دچار مشکل شویم.
    مولتیپل اسکلروزیس چیست؟
    MS یکی از بیماریهای شایع سیستم عصبی مرکزی است که جوانان را گرفتار می‌کند. حدود پنجاه هزار نفر ازمردان و زنان در کانادا به این بیماری مبتلا هستند. دراین بیماری میلین که در انتقال پیام های عصبی در طول فیبرهای عصبی نقش دارد آسیب می‌بیند اگر آسیب میلین جزئی باشد پیامهای عصبی با اختلالات کمتری منتقل می‌شوند اگر آسیب میلین زیاد باشد بافت اسکار مانند (زخمی شکل) جایگزین میلین می‌شود و از اینرو انتقال پیامهای عصبی ممکن است بطور کامل قطع شوند.

    نام این بیماری به این علت مولتیپل اسکلروزیس انتخاب شده است که در مناطق زیادی از سیستم عصبی ضایعه ایجاد شود (مولتیپل) و اسکار که به معنی بافت سخت می‌باشد جانشین میلین آسیب دیده می شود. علائم MS ،‌ شدت بروز آنها و همینطور سیر بیماری از فردی به فرد دیگر متفاوت است. در بعضی افراد سیر بیماری همراه با حملات بیماری و تشدید ناگهانی علائم آن می‌باشد و یا همراه با دوره‌های کامل و یا نسبی بهبودی در تمام طول زندگی است . بعضی از افراد فقط یک یا دو حمله داشته و مابقی عمرشان بدون علامت هستند. دیگران ممکن است بیماری سیر پیشرونده آرامی داشته و تسکین موقتی نداشته باشد.



    multiplesclerosis2.JPG


    رابـ ـطه سن با بیماری ام اس
    مولتیپل اسکلروزیس بیماری سنین جوانان می‌باشد و بیشتر در سنین بین 20 تا 40 سالگی تشخیص داده می‌شود اگر چه ممکن است در افراد جوانتر و یا مسن‌تر از این محدوده سنی ، هم پیدا شود. سن متوسط تشخیص این بیماری 30 سالگی است در مقابل 2 نفر مرد ، 3 نفر زن به این بیماری مبتلا می‌شوند.
    رابـ ـطه بیولوژیک بین فلزات و بیماری ام.اس
    نتایج یک تحقیق جدید حاکی از آن است که احتمالا رابـ ـطه‌ای بین وجود فلزاتی نظیر آلومینیوم و آهن در خون و بیماری مالتیپل اسکلروزیس (MS) وجود دارد. به گزارش ایسنا به نقل از جامعه MS آمریکا ، دانشمندان دانشگاه Keele واقع در Staffordshire ، پس از بررسی نمونه‌های ادرار چند بیمار مبتلا به MS و مقایسه آن با نمونه‌های افراد سالم ، دریافتند مقادیر فلزات آلومینیوم و آهن در ادرار بیماران بطور واضحی بیش از افراد سالم بود.

    متخصصان مغز و اعصاب ضمن قابل توجه ارزیابی کردن نتیجه تحقیقات خود، معتقدند با این کشف می‌توان تا حدی پرده از راز بیماری هزار چهره و پیچیده MS برداشت. زیرا بررسیها نشان می‌داد مقادیر فلزات در بدن بیماران مبتلا به مراحل پیشرفته این بیماری تخریب کننده و پیشرونده سیستم اعصاب بالاتر است. پس می‌توان نتیجه گرفت بین پیشرفت بیماری و درصد فلز موجود در بدن رابـ ـطه مستقیمی برقرار است.
    خستگی در بیماری ام اس
    بیماران مبتلا به ام اس از خستگی یا بی‌رمقی به عنوان یک از شایع‌ترین و ناتوان کنند‌ترین علایم بیماریشان یاد می‌کنند مطالعات نشان می‌دهند حدود 95 درصد بیماران با این نوع خستگی درگیر هستند. خستگی در ام اس همچنین به سست بودن نیز مشهور است و اینگونه تعریف می‌شود : فقدان انرژی فیزیکی یا ذهنی فرد که منجر به توقف فعالیتهای بیمار می‌شود. این خستگی ناشی از نوع ام اس ، شدت بیماری یا دوره بیماری نیست و مکانیسم آن هنوز کاملا روشن نشده است.
    داروهای ام اس
    آمانتادین Amantadine
    آمانتادین یک داروی ضد ویروسی است و از سال 1980 میلادی برای درمان خستگی در بیماران ام اس مورد استفاده قرار گرفته است. نحوه عمل این دارو در کاهش خستگی ناشناخته است. این دارو به عنوان اولین رویکرد برخورد با خستگی مطرح بوده و برای خستگی خفیف توصیه می‌شود. در مطالعات آمانتادین نشان داده است که حدودا برای یک سوم بیماران ام اس توانسته مفید باشد. اثر بخشی این دارو اغلب بعد از یک هفته استفاده از آن دیده می‌شود. آمانتادین نسبتا کم ضرر بوده و بوسیله بیماران خوب تحمل می‌شود ضمن اینکه ارزان نیز هست. آثار جانبی آن نیز اغلب خفیف بوده و شامل رویا دیدن – توهم – فعالیت زیاده از حد و تهوع می‌باشد.
    مودافیلن Modafinal
    مودافیلن ارتقا دهنده هوشیاری است که در درمان خواب آلودگی مفرط روزانه بکار رفته است. مطالعات اخیر سودمندی این دارو را در کاهش خستگی ام اس در دو سوم بیماران طی دو هفته نشان داده است. استفاده از این دارو برای آنهایی که با خستگی شدید و نسبتا شدید و ملایم ام اس مواجهند و همچنین آنهائیکه از آمانتادین نتیجه نگرفته‌اند توصیه می‌شود. مودافیلن کم ضرر بوده و خوب تحمل می‌شود آثار جانبی آن نیز می‌تواند سر درد – تهوع و ضعف در دوزهای بالا باشد.
    پمولین Pemoline
    پمولین یک داروی تحـریـ*ک کننده سیستم اعصاب مرکزی است و برای درمان خستگی ام اس بکار گرفته شده است اما مطالعات سودمندی مشخصی را در مقیاسهای ارزیابی خستگی نشان نداده‌اند. پمولین به سختی بوسیله 25 درصد بیماران تحمل شد و دوز بالای آن منجر به ایجاد آسیب به کبد می‌شود. در صورت استفاده از این دارو ضمن اینکه مداوما باید تحت نظر باشید آزمایش خون مداوم نیز لازم است. این دارو به عنوان اولین رویکرد درمان دارویی خستگی ام اس توصیه نمی‌شود.
    سایر داروها
    آمینوپرایدین‌ها ( aminopyridine-4 و aminopyridine-3,4 ) داروهایی هستند که محققان روی آنها در حال مطالعه‌اند.
    چرا من به آن دچار شدم چرا من؟
    عوامل بسیار زیادی وجود دارند که باعث می‌شوند اشخاص معینی نسبت به مولتیپل اسکلروزیس حساستر از بقیه باشند اگر چه آنها در ایجاد و گسترش بیماری نقشی ندارند. افراد با گونه‌های خاص آنتی ژنهای ناسازگار (آنتی ژنهای H L A ) به M S بیشتر حساس هستند. آنتی ژنهای H L A می‌توانند در آزمایش مشابه به آزمایش طبقه بندی خون مشخص شوند. آنتی ژنهای H L A می‌توانند در آزمایشی مشابه به آزمایش طبقه بندی خون مشخص شوند. آنتی ژنهای H L A در جمعیتهای خاص براساس توزیع جغرافیایی M S پیدا شده‌اند. به عنوان مثال ، آنتی ژنهای H L A که اغلب با MS در ارتباطند شامل DW2-B7-A3 هستند.

    این آنتی ژنها دربین مردمان اروپای شرقی شایع بوده و در بین مردمان اروپای جنوبی کمتر شایع هستند و در ناحیه استوایی نادر می‌باشند. افرادی که به M S مبتلا هستند بیشتر از دیگران آنتی ژنهای H L A دارند اما در بسیاری از افراد که دارای این آنتی ژنها هستند M S در آنهاپیشرفت نمی‌کند. سن نیز در شروع علایم و پیشرفت M S نقش دارد. در حدود 3/2 بیماران مبتلا به M S اولین علایم را بین سنین 40-20 سالگی از خود نشان می‌دهند اگر چه گاهی اوقات تا زمانی که شخص به سن 45 تا 50 نرسیده تشخیص به آسانی امکان پذیر نمی‌باشد و یک تاریخچه پزشکی نشان می‌دهد که علایم در گذشته بروز کرده است با این حال علایم در نظر شخص آنقدر شدید یا طولانی مدت نیست که فرد در جستجوی توجهات پزشک برآید. در 3/1 باقیمانده علایم اولیه قبل از 20 سالگی یا بعد از 40 سالگی بروز و تشخیص داده می‌شوند.
    تشخیصهای افتراقی و یا بیماریهای تقلیدکننده M.S
    بیماری M.S به دلیل داشتن علائم متعدد و سیر متنوع با چندین بیماری دیگری ممکن است اشتباه شود. در تشخیص افتراقی M.S بایستی بیماریهایی که ضایعات متعدد در سیستم عصبی مرکزی دارند و یا بیماریهای سیستم عصبی مرکزی با سیر تشدید یابنده بهبود پذیر ، مدنظر باشد. از جمله بیماریهایی که با M.S اشتباه می‌شوند عبارتند از بیماری لوپوس سیستمیک ، سندرم آنتی فسفولیپید آنتی بادی ، بیماری بهجت ، بیماری لایم (در اثر نیش کنه رخ می‌دهد) ، سندرم نقص ایمنی اکتسابی (AIDS) ، بیماریهای نخاعی%u2013 مخچه ای استحاله‌ای ارثی ، کمبود ویتامین B12 ، آرتروز مهره‌های گردن ، و تومورهای گودال خلفی جمجمه.
    چه کسانی بیشتر در معرض ام اس هستند؟
    شیوع این بیماری در مناطق مختلف دنیا باهم متفاوت است. به عنوان مثال در کشورهای شمال اروپا و آمریکا و افرادی نیز که پوست ، مو و چشم روشن دارند شیوع آن بیشتر دیده می‌شود ولی در سیاه‌پوستان و ژاپنی‌ها کمیاب است. همچنین ام اس در خانم‌ها بیشتر از آقایان دیده می‌شود و شروع آن معمولا در سنین 20 تا 40 سالگی است. در مورد اثر مهاجرت به ابتلاء به ام اس دیده شده در افرادی که قبل از 15 سالگی به سرزمین دیگری مهاجرت کرده‌اند میزان شیوع بیماری مانند میزان شیوع آن در مردم سرزمین جدید است. این بیماری بیشتر در کسانی بروز می‌کند که شخصیت خاصی دارند چنین افرادی معمولا مسئولیت پذیر ولی حساس هستندکه هنگام بروز ناملایمات خیلی خودخوری می‌کنند.
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    تیره گربه سانان

    مقدمه
    گربه سانان (Felidae) گوشتخوارانی هستند که برای شکار استعداد و مهارتهای زیادی پیدا کرده‌اند. معمولا در شکار از روش پنهان شدن استفاده می‌کنند و گاهی از روشهای کمین کردن و دنبال کردن شکار را بکار می‌برند. بدن آنها باریک و تا حدی دراز و سر گرد و پوزه کوتاه است. دستها و پاها در اکثر گونه‌ها زیاد بلند نیست ولی قوی و به یک اندازه هستند. در دست 5 انگشت و در پا 4 انگشت وجود دارد. چنگالها در همه گونه‌ها به استثنای یوزپلنگ قابل جمع شدن است و حیوان پنجه‌رو می‌باشد. رنگ آنها متفاوت است ولی طرحهای خال‌دار یا راه راه بیشتر دیده می‌شود.



    cat2.JPG


    جنسهای تیره گربه سانان
    جنس Acinonyx
    پاها بلند و باریک و پنجه‌ها فقط کمی قابلیت جمع شدن را داشته و بدون غلاف پوستی هستند. تمام بدن از لکه‌ها یا خالهای تیره میان پر پوشیده شده است. موهای پشت گردن بلند شده و قسمت یال مانند کوتاهی را تشکیل می‌دهد.
    جنس Panthera
    پاها نسبتا کوتاه و قوی و پنجه‌ها کاملا قابل جمع شدن هستند و دارای غلاف پوستی می‌باشند. اگر روی بدن خالهایی وجود داشته باشد میان خالی هستند و یا خوشه مانند به دور هم جمع شده‌اند. موهای پشت گردن بلند‌تر از قسمتهای دیگر بدن نیست.
    جنس Felis
    اندازه بدن و دم روی هم رفته از 175 سانتیمتر کمتر است. دم نسبتا کوتاه و معمولا کوتاه‌تر از نصف طول بدن است.
    گونه های مهم جنس Felis
    گربه وحشی اروپایی
    این گربه وحشی با نام علمی Felis silvestris به اندازه گربه وحشی یا کمی بزرگتر از آن است. بدن آن کمی دراز و دم پر مو و نسبتا بلند و طول آن از نصف طول بدن و سر بیشتر است. در صورت پوزه کوتاه و سبیلهای بلند و سفید رنگ خشنی دارد. چشمها درشت هستند. دستها و پاها نسبتا بلند و باریک با پنجه‌های گرد و چنگالهای قوی و تیز و خمیده هستند. موهای بدن نرم و انبوه و موهای زیرین کرکی و فراوان هستند.



    felissilvestris5.JPG


    گربه جنگلی
    گربه جنگلی با نام علمی Felis chaus از سایر گربه‌های وحشی بزرگتر است و طول بدن آن تا 75 سانتیمتر و دم آن تا 29 سانتیمتر می‌رسد. ماده‌ها بطور واضح از نرها کوچکتر هستند. بدن آنها تا حدی کوتاه و گوش نسبتا بزرگ و با موهای بلند انتهایی است. دم کوتاه و طول آن در حدود یک‌سوم بدن است. رنگ بدن بطور کلی قهوه‌ای و با سایه کمی از قرمزی است.
    سیاه گوش
    سیاه گوش با نام علمی Felis lynx گوشتخوارانی با اندازه متوسط هستند. طول بدن آنها 82 تا 105 سانتیمتر و دم 20 تا 31 سانتیمتر است. بدن کوتاه و حجیم و ساقها بلند و قوی با پنجه‌های خیلی پهن و انگشتان بوسیله پرده بهم وصل شده‌اند. گوشها بزرگ و پهن و با یک دسته موی بلند انتهایی است. رنگ موها از زرد خاکستری تا زرد متمایل به قرمز تغییر می‌کند.
    گونه های مهم جنس Panthera
    پلنگ
    پلنگ با نام علمی Panthera pardus گوشتخوارانی هستند بزرگ که طول بدن آن تا 160 سانتیمتر و طول دم آنها تا 110 سانتیمتر می‌رسد. بدن دراز و باریک ودستها و پاها قوی و با اندازه متوسط و پنجه‌ها ناخن بزرگ که بطور واضح از دو طرف فشرده شده است. گوشها کوتاه و مدور و بدون موهای بلند انتهایی است. دم دراز و طول آن معمولا از نصف طول بدن بیشتر و باریک است. رنگ بدن خال‌دار و در رنگ سفید زمینه آثاری از زردی یا زرد قرمز یا زرد خاکستری وجود دارد.
    ببر
    ببر با نام علمی Panthera tigris گوشتخواری است با اندازه بزرگ و طول بدن آن تا 290 سانتیمتر و دم آن تا 110 سانتیمتر می‌رسد. بدن کشیده و قوی و دستها و پاها با اندازه متوسط قوی با پنجه‌های پهن و ناخنهای خیلی بزرگ است. گوش کوتاه و مدور و بدون موهای انتهایی است. موهای روی گونه‌ها کاملا بلند و موهای بدن انبوه است. رنگ زمینه بدن زرد اخرائی یا متمایل به نارنجی و با نوارهای عرضی تیره متمایل به سیاه است.



    pantheraleo3.JPG


    شیر
    شیر با نام علمی Panthera leo از لحاظ اندازه بدن و دم تقریبا مانند ببر است ولی از لحاظ داشتن رنگ یکنواخت گندمگون که بدون نوارهای تیره عرضی است با آن متفاوت است. در شیر در انتهای دم یک دسته موی سیاه و در عقب گوش یک لکه سیاه وجود دارد و بین پهلوهای بدن با ناحیه شکم و سطح خارجی با سطح داخلی دستها و پاها اختلاف زیادی دیده نمی شود. در شیر در پهلوها و بالای گردن موهای بلند به صورت یال وجود دارد. نرها از ماده‌ها بزرگتر هستند. در شیر ایرانی یال کوتاه است.
    پلنگ برفی
    پلنگ برفی با نام علمی Panthera unica کوچکتر از پلنگ معمولی بوده ولی دم آن کلفت‌تر و بلند‌تر است و طول دم بیشتر از سه چهارم طول بدن می‌باشد. دستها و پاها با اندازه متوسط و گوشها کوچک و گرد و بدون موهای انتهایی است. در گردن موهای یال مانند کم رشد و در روی گونه‌ها ریشها کوتاه دیده می‌شود. پنجه‌ها خیلی قوی هستند و از دو طرف فشرده و قابل جمع شدن هستند. در روی بدن خالها به صورت گلهای بزرگ نامرتب با وسط خاکستری تیره هستند.
    گونه مهم جنس Acinonyx



    pantherapardus1.JPG


    یوزپلنگ
    یوزپلنگ با نام علمی Acinonyx jubatus زیاد به پلنگ شباهت دارد ولی بدن آن از پلنگ ظریف‌تر و سر کوچکتر و دستها و پاها بلندتر و بزرگتر و گوشها کوچکتر و گردتر هستند. در بچه‌های یوزپلنگ در بالای سر و گردن و امتداد تیره پشت تا نزدیک دم موها بلندتر شده و تا حدی به صورت یال درمی‌آیند. در بالغها طول بدن در حدود 130 سانتیمتر و طول بدن در حدود 75 سانتیمتر و موهای بدن کوتاه است. رنگ زمینه بدن در قسمت بالای بدن از گندمگون تا زرد کمرنگ با خاکستری سفید تغییر می‌کند ولی قسمت انتهایی دم در بالا کاملا سفید است.
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    زنگ لوبیا

    مقدمه
    زنگ لوبیا (Uromyces phaseoli) برای اولین بار در سال 1795 از آلمان گزارش گردید و در هر کشور که رطوبت نسبی برای مدت 8 تا 10 ساعت بالا باشد، دیده می‌شود. هنگامی که شرایط فصل فراهم باشد زنگ می‌تواند تمام محصول را از بین ببرد. زنگ حداقل می‌تواند به 12 گونه لوبیا حمله کند که اینها شامل لوبیا خشک معمولی ، لوبیا سبز و لوبیا اسپانیولی می‌باشد. در ایران این بیماری برای اولین بار در سال 1325 گزارش شد. عامل این بیماری از قارچهای بازیدیومیست می‌باشد.



    uromycesphaseoli1.JPG


    نشانه های بیماری
    جوشهای مربوط به بیماری در همه قسمتهای هوایی ظاهر می‌شود. آنها بیشتر در سطح زیر برگ دیده می‌شوند. در غلافها تعداد آنها کمتر از برگها می‌باشد و روی ساقه‌ها تعداد آنها کمتر است. نشانه‌های اولیه بیماری به صورت جوشهای کمی برجسته ، تقریبا سفید و کوچک و که بعدا به رنگ قرمز مایل به قهوه‌ای درمی‌آیند، ظاهر می‌شود. هر کدام از جوشها تعداد زیادی اسپور به همراه دارند که هر چیزی که با آن تماس پیدا کند، گردی به رنگ قهوه‌ای شبیه به حالت زنگ‌زدگی روی آن مشاهده می‌شود. هنگامی که برگها کاملا به زنگ آلوده شوند می‌ریزند. در صورت حمله شدید بیماری ، بیشتر شاخه‌ها از بین می‌روند و محصول شدیدا کاهش می‌یابد.
    عامل بیماری
    عامل بیماری قارچی است به نام Uromyces phaseoli که تمام طول زندگی خود را روی لوبیا می‌گذراند. جوشهای قهوه‌ای مایل به قرمز در لوبیا دارای اسپورهای تابستانه هستند. اسپورها به محض اینکه به مرحله بلوغ رسیدند می‌توانند جوانه بزنند. در شرایط مناسب لوله جوانه وارد روزنه شده و بعد از 5 روز نشانه‌های بیماری ظاهر می‌شود. باد عامل اصلی پخش اسپور به فواصل دور می‌باشد. بارانهای شدید که سبب شستن اسپورها و افتادن آنها بر روی زمین می‌شوند برای اپیدمی بیماری زنگ در مقایسه با هوای ابری و روزهای مرطوب که شبنم روی برگها تا صبح دیر باقی می‌ماند چندان مناسب نیست. دمای متوسط تا دمای نسبتا بالا برای آلودگی شدید لازم است.
    مبارزه
    اسپورهای Uromyces می‌توانند بوسیله باد به فواصل دوردست حمل شوند و گیاهان لوبیا را حتی در مناطقی که قبلا کشت نشده است، آلوده نمایند. به هر حال موقعی که بعد از محصول لوبیا دوباره در همان مزرعه کشت شود مقدار ماده تلقیحی به میزان زیادی افزایش می‌یابد و در نتیجه سبب انهدام محصول می‌گردد. بنابراین استفاده از تناوب طولانی مفید است. لوبیای خشک و لوبیا نباید بیش از یکبار در طول سه سال کاشته شوند. بعد از برداشت محصول مزرعه را باید شخم زد تا همه بقایای گیاهان زیر خاک برود.

    بازدید منظم مزرعه در مدت داشت برای مشاهده اولین علایم بیماری لازم است. چون به محض بروز بیماری باید از قارچ‌کش برای مبارزه با بیماری استفاده کرد. از زمان بروز اولین شکوفه (8 هفته قبل از برداشت) تا 4 هفته قبل از برداشت، زمان بحرانی است که باید سمپاشی انجام شود. در خلال این مدت بازدید هفتگی اجباری است. هنگامی که بطور متوسط دو لکه در هر برگ در مزرعه مشاهده شود، سمپاشی باید شروع شود و در مدت بحرانی سمپاشی باید ادامه یابد.



    uromycesphaseoli2.JPG


    سموم مورد استفاده بر علیه این قارچ
    سمومی که برای مبارزه با زنگ مناسب هستند شامل کلورتالونیل ، ترکیبات مس و گوگرد می‌باشند. این سموم قبل از اینکه گیاه آلوده شود باید روی گیاه پاشیده شود. مواد چسبنده اگر به محلول سمی اضافه شود، معمولا مفید است. سم اکسی کربوکسین نیز علیه بیماری زنگ لوبیا تا 3 روز بعد از تلقیح موثر می‌باشد. نژادهای فیزیولوژیک بسیاری برای قارج عامل این بیماری شناخته شده است که از نظر بیماریزایی متفاوت می‌باشند.

    واریته‌های مختلفی از لوبیا برای تشخیص نژادهای زنگ و علایم کلروز و نکروز روی برگ بکار می‌روند. مقاومت ژنتیکی به نژادهای اختصاص معمولا ساده و غالب می‌باشد. بیشتر واریته‌ها به یک یا چند نژاد مقاوم هستند. هیچکدام از واریته‌های بدست آمده ایمن نبوده و به همه نژادهای عامل بیماری مقاوم نیستند. بسیاری از واریته‌ها نسبت به نژادهای خاص موجود در منطقه از خود مقاومت نشان می‌دهند.
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    ژنتیک و اصلاح گونه‌های حشرات

    مقدمه
    حشرات نقشهای مهم منفی و مثبتی در کشاورزی دارند. در حقیقت ، بسیاری از گونه‌ها مفید و حتی ضروری هستند. به عنوان مثال ، زنبورهای عسل مسئولیت گرده افشانی محصولات فراوانی بر عهده دارند. گونه‌های بی‌شمار دیگری در چرخه غذایی شرکت می‌کنند و به حفظ و افزایش کیفیت خاک کمک می‌کنند. البته ، اقلیت کمی نیز برای غذا با ما رقابت می‌کنند. از زمان توسعه کشاورزی ، این آفات بطور مستمر ظرفیت ما را برای کاشت ، برداشت و ذخیره محصولات غذایی تهدید کرده‌اند.



    biotechnologyinsect1.JPG


    روشهای ژنتیکی برای مبارزه با آفات گیاهی
    مفهوم کاربرد روشهای ژنتیکی برای مبارزه با آفات گیاهی اولین بار در دهه 1940 پیشنهاد شد. در همان زمان ، طرحهای مشابهی ارائه شد. یک جمعیت از آفتهای گیاهی را در معرض اعضای عقیم همان گونه قرار دهید. در این حالت اکثریت جفت‌گیری‌ها بی‌اثر می‌شوند. امروزه این روش به نام روش حشره عقیم شناخته می‌شود. می‌توان تعداد زیادی از حشرات را با استفاده از پرتوهای یونیزه کننده، عقیم کرد. وارد کردن حشرات عقیم به جمعیت ، می‌تواند کل جمعیت آفت را از بین ببرد. در حقیقت ، حشره تغییر یافته خود سلاح است. قفسهای بزرگی که صدها هزار مگس میوه مدیترانه‌ای را در خود جای می‌دهند، برای اعمال شیوه‌های نظارت ژنتیکی مورد نیاز هستند.

    در حال حاضر ، روش حشره عقیم از قسمتهایی از اقتصاد کشاورزی آمریکا ، مکزیک ، گواتمالا ، شیلی ، آرژانتین ، ژاپن و زنگبار محافظت می‌کند. با این شیوه می‌توان بدون استفاده از حشره کشهای شیمیایی و آسیب رساندن به محیط اطراف ، آفت گیاهی خاص را ریشه کن کرد. یکی از موفقیتهای قابل توجه این شیوه ، ریشه کن کردن کرمهای قلابی شکل از مکزیک و جنوب شرقی آمریکا در دهه 1970 بود. (این کرم در زخمهای باز دامها تخمهایی می‌گذارد که بعدا به لاروهایی تبدیل می‌شوند که گوشت حیوان را مصرف می‌کنند. در حقیقت ، این کرم قربانی خود را زنده زنده می‌خورد.) این روش اخیرا با موفقیت علیه حشره مخوف مدیترانه‌ای در ناحیه لوس آنجلس بکار گرفته شده و منافع اقتصادی فراوانی را به همراه داشته است.
    استفاده از روش مهندسی ژنتیک
    با فن‌آوری تراژنی باید امکان ایجاد نژادهایی که فقط ماده‌های آنها ژنهای کشنده را حمل می‌کنند، فراهم باشد. این قطعات DNA کشنده ، تحت شرایط خاصی نظیر درجه حرارت بالای مورد استفاده در روش سنتی ، آشکار خواهند شد. فن آوری تراژنی وابستگی ما را به آفت کشهای شیمیایی کاهش می‌دهد. در حال حاضر بسیاری از مزارع در سراسر جهان از آفت کشها ، استفاده می‌کنند که ممکن است اثر سوئی روی تولید داشته باشد. در حقیقت غوطه‌ور کردن حشرات در آفت کشها موجب ایجاد مقاومت در برابر این عوامل کشنده شده است. حداقل 183 گونه حشره و بندپای آفت در ایالات متحده به یک یا بیش از یک حشره کش مقاومت پیدا کرده‌اند.


    biotechnologyinsect3.JPG




    به علاوه ، تجمع حشره کشهای شیمیایی و محصولات سمی ناشی از تجزیه آنها در غذا ، آب ، خاک و منسوجات ، مشکلات بهداشتی مهمی را پدید آورده‌اند. به همین خاطر ، زیست شناسان چشم انتظار فن آوری تراژنی برای مبارزه با حشرات هستند. یکی از معایب عمده حشره کشها این است که بسیاری از گونه‌های غیر هدف و مفید را نیز از بین می‌برند. آنها ممکن است انگلها و مهاجمان مفید را از بین ببرند و به گونه‌های آفت ثانویه اجازه ظهور بدهند. ممکن است فن آوری تراژنی به کشاورزان امکان دهد که استفاده از آفت کشها را به مقدار قابل توجهی کاهش دهند.

    در حال حاضر ، یک مزرعه می‌تواند با انوع گسترده‌ای از مواد شیمیایی گوناگون سم پاشی شود که هر یک قادرند یک یا چند گونه مضر را از بین ببرند. متاسفانه ، مواد شیمیایی که علیه گونه‌های منفی بکاربرده می‌شوند، اغلب به گونه مثبت هم آسیب می‌رسانند. به عنوان مثال ، کرمهای ریز به درختان بادام کالیفرنیا حمله می‌کنند. یک راه حل ، استفاده از حشره کش است. راه حل دیگر آزاد کردن گونه‌هایی از کرمهای مهاجم است که کرمهای مضر را از بین می‌برند. با این وجود ، این درختها قربانیان سوسکها و بیدها هستند.

    بنابراین با حشره کشهای دیگری علیه این آفتها سم پاشی می‌شوند و یکی از این حشره کشها کرم مهاجمی را که درختها را از حمله سایر گونه‌های کرمها محافظت می‌کند، از بین می‌برد. کرم تراژنی مفیدی که در برابر حشره کشهای بکار گرفته شده علیه سوسک و بید مقاومت می‌کند و به کشاورزان اجازه می‌دهد مواد شیمیایی کمتری را به محصولاتشان بپاشند. یکی از کاربردهای جالب مهندسی تراژنی ، بهبود و اصلاح موادی مانند ابریشم است که توسط حشرات تولید می‌شود. فن آوری تراژنی امکان تولید سریع گونه‌های مقاوم را فراهم می‌آورد. چون دشمنان طبیعی عملی‌تر و کم هزینه‌ترند، نظارت زیست شناختی در مقایسه با نظارت شیمیایی، از جذابیت بیشتری برخودار است.

    مقاومت در برابر حشره کش ها فقط آشکارترین خصوصیت مثبت برخی از بندپایان مفید است. سایر خصوصیات خوب که می‌توانند با استفاده از فنآوری تراژنی به حشرات منتقل شوند، عبارتند از: مقاومت در برابر عوامل بیماریزا ، مقاومت کلی در برابر شرایط محیطی ، باروری تقویت شده و توانایی اصلاح شده برای یافتن میزبان. یکی از کاربردهای جالب مهندسی تراژنی ، بهبود و اصلاح موادی است که حشرات برای انسان تامین می‌کنند. نظارت زیست شناختی در قالب استفاده از کرمهای مهاجم ، درختان بادام سمت چپ جاده را نجات دادند. درختان محافظت نشده راست بوسیله کرمهای عنکبوتی منهدم شوند. فن آوری تراژنی می‌تواند نظارتهای زیستی را دسترس پذیرتر کند. ابریشم یک نمونه بارز است. برنامه‌های پرورشی ، نژادهایی از کرم ابریشم را تولید کرده‌اند که ابریشم بیشتر و بهتری تولید می‌کنند.



    biotechnologyinsect2.JPG


    چشم انداز بحث
    توانایی برای مهندسی حشرات از نظر ژنتیکی ، سوالاتی را درباره کاربرد صحیح آن در آزمایشگاه و مزرعه فراروی دانشمندان و سیاستگزاران می گذارد. خطوط راهنمایی که از قبل برای نظارت بر انتقال مهارت ژنتیکی موجود از آزمایشگاه به عرصه حمل وجود دارند، می توانند قسمتی از چهارچوب تنظیمی را تامین کنند. همه فن آوریها ، هنگام استفاده ، مستلزم پذیرفتن مخاطراتی هستند. ما باید چگونگی به حداقل رساندن این مخاطرات را که جز لاینفک فن آوری تراژنی حشرات می‌باشند، فرا گیریم.

    به عنوان مثال ، انتقال غیر عمدی ژنها بین گونه‌های حشرات اهمیت دارد و در حال حاضر تحت بررسی است، در برخی موارد ، مخاطره باید به حداقل برسد، مثلا هنگامی که تراژنی رها می‌شوند، توالیهای ژنتیکی وارد شده باید از گنجینه ژنتیکی کلی جدا نگه داشته شود. برای حصول اطمینان از اینکه رها ساختن حشرات تراژنی در مزارع با توجه به عواقب ژنتیکی و زیست محیطی انجام می‌شود، سازمانها و عوامل دولتی باید سازوکارهایی ابداع کنند. به هر حال ، تحول ژنتیکی یک سازواره مشخص ، بررسی زیست شناختی آن را دستخوش دگرگونی کرده است. به علاوه ، بررسی یک گونه ممکن است منجر به افزایش آگاهی در مورد سایر گونه‌ها شود. گیاهان نخود فرنگی مندل افقهای جدیدی را گشودند و تحقیقی در مورد مگس سرکه ، بسیاری از پژوهشهای پیشرفته ، علم ژنتیک را بنیان نهاد.

    بررسی باکتری اشریشیاکلی منجر به تحقیقات راهگشا در مورد سازوکارهای تنظیم کننده‌ای شد که پیشرفت فن آوری مهندسی ژنتیک را در باکتریها ، گیاهان و حیوانات سرعت بخشید. در حال حاضر ، پستانداران تراژنی انواع گوناگونی از محصولات پزشکی را تولید می‌کنند. در مورد حشرات ، فن آوری تراژنی می‌تواند راههای جدیدی را برای تحقیق ، نظارت و استفاده از این موجودات ، که تاثیر شگرفی بر قسمت عمده‌ای از فعالیتهای انسان دارند، می‌شوند.
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    بیماریهای گیاهی


    مقدمه
    سلامت و بهبود رشد گیاهان در درجه اول مورد توجه کسانی است که به کاشت گیاهان ، تهیه و توزیع فرآورده‌های گیاهی اشتغال دارند. میزان رشد و باروری گیاهان به فراهم بودن آب و مواد غذایی در خاک و تامین محدوده‌هایی از شرایط مناسب جوی مانند حرارت ، رطوبت و نور بستگی دارد. هر عاملی که سلامت گیاهان را به مخاطره اندازد، ممکن است در میزان رشد و باروری آنها تاثیر منفی داشته باشد و از ارزش آنها و فرآورده‌هایشان بکاهد. بیمارگرهای گیاهی ، شرایط جوی نامناسب ، علفهای هرز و آفات گوناگون عمده‌ترین عوامل تقلیل محصول و یا نابودی گیاهان به شمار می‌روند.



    plantdissuse1.JPG


    مفهوم بیماری در گیاهان
    گیاه سالم یا طبیعی گیاهی است ک بتواند عوامل فیزیولوژیک مختلف خود را به بهترین وجهی که توانایی ژنتیکی آن اجازه می‌دهد، به انجام برساند. هرگاه بر اثر عوامل زنده بیماریزا یا شرایط زیست محیطی چنان اختلالاتی در عملیات فیزیولوژیک بروز کند که گیاه را بیش از حد مشخص از رشد متعارف باز دارد، گیاه بیمار می‌شود. سلولها و بافتهای گیاهان بیمار عموما توسط عوامل بیماریزا تعضعیف و یا تخریب می‌شوند.
    تاریخچه آسیب شناسی گیاهی
    انسان از زمانهای قدیم نسبت به بیماریهای گیاهی آگاهی یافته است. در کتب قدیم از سوختگیها و سفیدکها همراه با بیماریهای انسان و جنگ به عنوان عامل تنبیه انسان یاد شده است. تئو فراستوس فیلسوف بزرگ یونانی که در 370 - 286 قبل از میلاد می‌زیسته، اولین کسی است که در مورد بیماریهای درختان ، غلات و بقولات مطالعه کرده و مقالاتی نوشته است. رومیها چنان از اثرات دردناک و مخرب زنگهای غلات آگاه بودند که برای خود خدای ویژه‌ای به نام روبیگو خلق کرده بودند تا از آنان در مقابل زنگها حمایت کند. با اختراع میکروسکوپ در اواسط قرن 17 عصر جدیدی در علوم زیستی گشوده شد.
    راههای ایجاد بیماری در گیاهان توسط عوامل بیماریزا
    • تضعیف میزبان با جذب مداوم مواد غذایی از سلولهای آن و استفاده به نفع رشد خود.
    • کشتن و یا ایجاد اختلال در متابولیسم سلولهای میزبان در اثر ترشح مواد سمی و آنزیمها و مواد تنظیم کننده رشد.
    • انسداد راه انتقال مواد غذایی ، معدنی و آب.
    • مصرف و جذب مواد داخل سلولهای میزبان از طریق تماس.



    uromycesphaseoli1.JPG


    طبقه بندی بیماریهای گیاهی
    دهها هزار بیماری وجود دارد که به گیاهان اهلی در سراسر جهان صدمه می‌زنند. بطور متوسط هر یک از گیاهان به حدود صد نوع بیماری مبتلا می‌شوند. روشهای زیادی برای طبقه بندی وجود دارد اما مفیدترین روش طبقه بندی بر اساس نوع بیمارگری است که بیماری را بوجود می‌آورد. بر اساس روش مزبور طبقه بندی بیماریها به شرح زیر است.
    بیماریهای گیاهی واگیر
    • بیماریهای که بوسیله قارچها تولید می‌شوند.
    • بیماریهایی که بوسیله پروکاریوتها تولید می‌شوند.
    • بیماریهایی که بوسیله گیاهان عالی پارازیت بوجود می‌آیند.
    • بیماریهایی که توسط ویروسها تولید می‌شوند.
    • بیماریهایی که بوسیله پروتوزوآها تولید می‌شوند.
    بیماریهای غیر واگیر
    • حرارت ناکافی یا بیش از اندازه آن
    • کمبود یا زیادی رطوبت خاک
    • نور ناکافی و یا بیش از حد بودن
    • فقدان اکسیژن
    • لودگی هوا
    • کمبودهای مواد غذایی
    • مسمویتها و ...
    اهمیت بیماریهای گیاهی
    اهمیت بیماریهای گیاهی برای انسان به علت خساراتی است که در نتیجه بیماری به گیاهان و فرآورده‌های آنها وارد می‌شود. بیماریهای گیاهی ممکن است عامل محدود کننده کاشت یک گیاه در یک منطقه و یا یک کشور بوده و تمام گیاهان یک گونه را که به بیماری بخصوصی حساس هستند، نابود کند. علی‌رغم تفاوتهای موجود از نظر میزان و نوع خسارتهای مالی ناشی از بیماریها ، زارع مطلع و آگاه می‌تواند با استفاده از بهترین رقم مقاوم موجود ، روشهای مبارزه زراعی ، بیولوژیکی و شیمیایی ، نه تنها مدیریت مناسبی برای محصول خود داشته باشد بلکه حتی در سالهایی که دیگر زارعات ضررهای زیادی متحمل شده‌اند، سود بیشتری بدست آورد.
    مراحل مختلف ایجاد بیماری
    در بیماریهای انگلی گیاهان برای اینکه انگل بتواند به داخل بافتهای گیاه میزبان نفوذ کند و ایجاد بیماری کند مراحل مختلی را طی می‌نماید. این مراحل عبارتند از:
    • مرحله آغشتگی یا تلقیح
    • نفوذ انگل به داخل بافتهای میزبان
    • عفونت یا ابتلا به بیماری
    • ظهور علایم
    • رشد و نمو ، انتشار در گیاه
    • زمستان گذرانی عامل بیماریزا



    uromycesphaseoli2.JPG


    انواع بیماری در گیاهان
    بیماریهای گیاهی را از نظر میزان پیشروی انگل در گیاه می‌توان به دو دسته تقسیم کرد.
    بیماری موضعی
    در این حالت پیشروی انگل محدود به اطراف منطقه نفوذ است. این وضعیت در اغلب بیماریهای گیاهی دیده می‌شود. برای مثال می‌توان از بیماری غربالی درختان میوه که عامل بیماری غربالی است نام برد و یا بیماری لکه گرد برگ کرفس.
    بیماری عمومی
    این بیماری در تمام اندامهای گیاه پخش می‌شود. این حالت در امراض ویروسی و بعضی قارچها که موجب پژمردگی نباتات می‌شود دیده می‌شود.
    تشخیص بیماری
    در بعضی از مواقع تشخیص بیماری فقط از روی علایم غیر ممکن است. این حالت مخصوص بیماریهایی است که ناشناخته بوده و برای اولین بار دیده می‌شوند. برای اثبات بیماریزایی اصول کخ باید اجرا شود که عبارت است از:
    • کشت نسج بیمار و جدا کردن انگل یا انگلها.
    • تشخیص انگل
    • تلقیح انگل تشخیص داده شده به گیاه سالم و ایجاد بیماری و مقایسه علایم بیماری با آنچه که در طبیعت دیده شده است.

    • جدا کردن مجدد انگل از گیاهی که مصنوعا بیمار شده.
    • تشخیص و مقایسه آن با انگل اولی.
    در این حالت چنانچه بیماری ایجاد شده درست شبیه آنچه که در طبیعت بود، باشد و انگل شناخته شده نیز شباهت داشت، بیماریزایی آن ثابت شده است.
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا