داستان کوتاه

  1. میلا فرزین

    داستان کوتاه انتقام و مرگ | کار گروهی کاربران انجمن نگاه دانلود

    نام داستان کوتاه:انتقام و مرگ نویسندگان:میلا فرزین،سید مظفر حسینی ژانر:عاشقانه،معمایی خلاصه:بیست و سه سال گذشته. بیست و سه سال با فکر انتقام. بیست و سه سال تحمل کرده و حالا نوبت اوست که ظهور کند برای گرفتن خیلی از چیز ها...
  2. DENIRA

    چند توصیه‌ به نویسندگانی که درحال برنامه‌ریزی برای نوشتن رمان، نمایشنامه و یا داستان کوتاه هستند

    گاهی بهترین راه برای ارائه توضیح یک اتفاق، قطره‌قطره چکاندن آن در داستان است. این روش بسیار مناسب است و خوانندگان هرگز آن را گیج‌کننده و آزاردهنده نمی‌دانند. به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) به نقل از هافینگتن پست، اگر در حال برنامه‌ریزی برای نوشتن رمان، نمایشنامه، داستان کوتاه یا نامه به...
  3. B

    رمان کوتاه کاربر رمان کوتاه دروغ سیزده | badri کاربر انجمن نگاه دانلود

    به نام خدا نام اثر:دروغ سیزده نویسنده:badri کاربر انجمن نگاه دانلود ژانر:اجتماعی،عاشقانه خلاصه: آرین دانشجوی خوش ذوق معماری آنقدری که باید شاد و خوشبخت هست؛ حتی بیشتر از آن!تک بچه ی خانواده ی کوچک و صمیمی شان که شرایط کاری پدرش بین آنها و شهر و کشور خودشان فاصله انداخته.شاید به همین خاطر است...
  4. Saba Zarsaz

    داستانک کاربران برای مسافری که تو باشی|Saba Zarsaz کاربر انجمن نگاه دانلود

    -بمون! من که هستم... من که تا ابد کنارت هستم. -خسته ام! دوست دارم بمونم اما راهی نیست. قدمهام فقط با جاده ها هم صدان -به من تکیه کن! خستگی هاتو از یاد ببر. موندن رو یاد بگیر -یه روزی تکیه کردم. تکیه گاهم حباب بود یا خشت و گلش از کاه! نمیدونم. هرچی که بود، زمین خوردم. شکستم. موجودیتم شکست...
  5. Samira.Aroom

    کامل شده داستان کوتاه سرباز | Samira.Aroom کاربر انجمن نگاه دانلود

    نام داستان: سرباز نام نویسنده: Samira.Aroom دلیل: مسابقه داستان کوتاه ژانر: عاشقانه خلاصه: پسر عمو و پسر عمه ی سِودا باهم به خدمت سربازی، نقطه صفر مرزی میرن. خطر همیشه در کمینشونه. سودا برای سلامتی عشقش مدام دست به دعاست. نامه ها و تماس های عاشقانه بینشون رد و بدل میشه اما....
  6. آیدا.ف

    کامل شده داستان کوتاه بوران|Aida Farahani کاربر انجمن نگاه دانلود

    به نام خالق زیبایی‌ها نام داستان: بوران نام نویسنده: Aida Farahani کاربر انجمن نگاه دانلود ویراستار: .:~LiYaN~:. ژانر: اجتماعی دلیل: فراخوان مسابقه داستان‌های کوتاه خلاصه: سایه‌ی غم بر زندگی‌اش نشسته است. پشیمانی، حسرت و تنهایی او را بدین گونه گماشته. او مدت‌هاست که تغییری نکرده؛ اما شاید...
  7. ^moon shadow^

    داستانک Short Story | کاربران نگاه

    Short Story | کاربران نگاه سلاااااااااااااااااااام:campeon4542: تو این تاپیک می خوام مجموعه ای از داستان های کوتاه انگلیسی رو با معنی و بدون معنی بزارم:campe45on2:
  8. ღ motahareh ღ

    داستانک ღ Best Stories ღ

    ღ Best Stories ღ « بسم الله الرحمن الرحیــــم » # ســـلام دوستان (: # اینجا بهترین داستان های انگلیسی رو که تا حالا خوندم میزارم (: # ارسال پست کامــــــلا آزاده (:
  9. مهرسا1383

    غزاله((دختری که یک اتفاق کوچک باعث تغییر زندگی آرمش می شود.))

    "بابا،امروز شانزده ساله شدم،دقیقاً هشت سال از آن زمانی که بزرگ ترین آرزویم شده اید می گذرد ،آن قدر در نظرم دور هستید که آرزویم شده اید ، قاعدتاً نباید دلتنگتان باشم ، چون تا به حال صورت قشنگتان را ندیده ام ، اما دلم برایتان تنگ شده . بابا اگر نامه هایم را که هیچ کدام به دستتان نرسیده بخوانید...
  10. Mobina_N.I

    راز نوشتن در داستان های کوتاه

    «یکی بود، یکی نبود...» عجب عبارت جادویی؟ دعوتی که تاب مقاومت را می‌گیرد: «بشین و گوش کن، می‌خوام برات یه قصه بگم.» کم تر سرگرمی‌هایی به اندازه ی شنیدن داستان، خوشایند هستند- به استثنای لـ*ـذت نوشتن داستان. امروزه، انگیزه ی داستان‌گویی کم تر نشده است. نویسندگان به دو دلیل می‌نویسند. دلیل اول این...
  11. parmidanazari

    بهتر نوشتن،بعد از مدت ها ننوشتن

    سلام... عیدتون مبارک... من میخواستم که یکی از بهترین تجربه های خودم رو در رابـ ـطه با نوشتن بعد از مدت ها ننوشتن رو به اشتراک بزارم... حتما زیاد پیش اومده که به هر دلیلی برای چند هفته نتونستید داستان یا رمانتون رو ادامه بدید،بعد وقتی سراغ داستان یا رمانتون میاید که به نوشتن ادامه بدید،می بینید که...
  12. R

    شعر دیوان اشعار مولوی مولانا

    یار مرا، غار مرا، عشق جگر خوار مرا یارتویی، غار تویی، خواجه نگدار مرا نوح تویی، روح تویی، فاتح و مفتوح تویی سـ*ـینه ی مشروح تویی، بر در اسرا مرا نورتویی، سرو تویی، دولت منصور تویی مرغ که طور تویی، خسته به منقار مرا قطره تویی، بحرتویی، لطف تویی، قهرتویی قصدتویی، زهرتویی، بیش...
  13. ن

    رمان کوتاه کاربر مجموعه داستان یادداشت های یک نویسنده مشهور | نارینه کاربر انجمن نگاه دانلود

    نام داستان کوتاه: یادداشت های کوتاه یک نویسنده‌ی مشهور نویسنده: نارینه فریب سرخ سرمای برف تا مغز استخوانش نفوذ کرده بود، پاهایش را جنین وار درون شکمش جمع کرد...روی صورتش خط باریکی از اشک یخ بسته،موهای طلایی رنگش از زیر شال سیاهش بیرون ریخته بود. خاطراتش مثل فیلمی سینمایی جلوی چشمانش پخش می شد...
  14. lonatic

    داستانک کاربران حسرت

    بسم الله گویان از تخت پایین می اید . صدای اذان گوشش را نوازش می دهد .ذکر میگوید و وضو میگیرد . قامت میبندد و تکبیر میگوید. سلامش را که داد نفسی پر درد میکشد.نفسی پر از درد تنهایی. سجاده را جمع کرده و مثل همیشه لباس میپوشد وخانه را به مقصد نانوایی ترک میکند .هنگام کذر از کوچه ها یادی از قدیم...
  15. *SAmirA

    داستان کوتاه وداع

    نام داستان کوتاه: وداع نویسنده: سمیرا نه این امکان نداره، اخه چطور ممکنه ،خدای من... این عکس امیده ،خدایا کمکم کن نمی تونم باور کنم. سپیده همونطور که با خودش حرف میزد، مدام از این طرف اتاق به اون طرف می رفت ،صفحه گوشی رو باز می کرد باز پیام ها رو دوباره می خوند. با خودش می گفت دروغه، ولی وقتی...
  16. Charis

    داستانک کاربران دیجیتال نوشت

    1.من یک زن نیستم: ورق آلومنیومی دور شکلات که پرت شد روی مبل صدای مینام اوج گرفت -دِ آخه دختر نونت کم بود آبت کم بود...پوف خانوم بیخیال حد اقل خونمو دیگه به گ-ند نکش چشامو تو حدقه چرخوندم:خونت دیگه!! سامی کی پیداش میشه؟ -بلند شد انگشت اشارشو کشید به کبودی گوشه لبش :-سحر جون یدونه داداشت چیزی به...
  17. Kamyab_Kaktoos

    دلنوشته دلنوشته های یک کاکتوس!!!

    به خانه که رسیم بار دگر فریادهای تنهایی هیاهویی راه انداخته بود!خانه خالی بود و من باز هم شبی با هزاران ارزو اشک ریختم!
  18. اناهید h.y

    داستانک کاربران دنیای کوتاه ترس

    خوب اغا من فقط میخوام بگم من انقدر ترسو ام که از ترسام داستان میسازم گاهی برای اروم شدنم گاهیم برای کرم خودم میدونم داستانام ممکنه خنده دار باشه تا ترسناک اما بچه های ماکه از بعضیاش خدایی میترسید بیشتر درباره افسانه های مختلفه گاهیم درباره چیزای دیگه اما خوب بازم :aiwan_light_bluffffgm...
  19. ماهتاب :)

    داستانک کاربران من هنوز یک دختر هستم

    داستان کوتاه من هنوز یک دختر هستم نویسنده: ماهتاب در نیمه های شب .......زمانی که ماه شب چهارده دامن اسمان را تزیین کرده است ........هنگامی که بسیاری از مردمان در رویا های ...مادر شدن....پاس کردن چک های خود ..... خریدن خانه 500 متری در شمال شهر یه سر می بردند.......دختری خواب را از خود می راند...
  20. np.@

    داستانک خاطرات طنز دفاع مقدس

    دعای وقت خواب تازه چشممان گرم شده بود یکی از بچه ها ، از آن بچه هایی که اصلا این حرف ها بهش نمی امد ، پتو را از صورتمان کنار زد و گفت :« بلند شید ، بلند شید ، می خواهیم دسته جمعی دعای وقت خواب بخوانیم .» هر چی گفتیم :« باباپدرت خوب، مادرت خوب ، بگذار برای یک شب دیگر ، دست از سر ما بردار ، حال و...
بالا